از آنجایی که اهل بیت وحی از جانب خداوند «متصف» به تمام فضیلت های عالم و بلکه «صاحب» تمام فضائلند، اثر اعمال آن بزرگواران نیز به گستره تمام عوالم و نشئات آینده است؛ یعنی همچنان که طبق معارف قرآنی، هر عملی که از انسان سر می زند در دنیا، برزخ و قیامتِ او تأثیرمثبت و منفی دارد و تبدیل به نعمت و نقمت یا جزا و عذاب می شود، این قانون درباره ائمه علیهم السلام نیز صدق می کند، با این تفاوت که از این انوار مقدس تنها صادره های مثبت جریان دارد و آن بزرگواران عاری از هرگونه خطایی هستند.
به عنوان نمونه در ماجرای جنگ خندق، آن زمان که امیر المؤمنین علیهالسلام عَمرو بن عَبدِوَدّ را کشت، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود «لَضَرْبَةُ عَلِیٍّ یَوْمَ اَلْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ اَلثَّقَلَیْنِ»؛ یعنی ضربتی که علی (ع) در روز خندق زد، برتر از عبادت ثقلین است. یا اثر شهادت امام حسین علیه السلام و جاری شدن خون ایشان، نجات بندگان از جهالت و نجات از سرگردانی در تاریکی های عمق دنیا بود، آنجا که در زیارت اربعین می خوانیم «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ.»
اما درباره حضرت زهرا سلام الله علیها می توان از سه منظر یا سه ساحت به برخی از فضائل ایشان مبتنی بر همان اثرات معنوی آن بانوی بزرگوار پرداخت: فضائل دنیوی، عوالمی و نشئاتی.
تأثیر نماز فاطمه (س) در دنیا و برزخ
اما درباره تأثیر نماز حضرت فاطمه سلام الله علیها از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل است که فرمود : «أمَّا ابنَتی فاطِمَةُ ... مَتى قامَت فی مِحرابِها بَینَ یَدَی رَبِّها جَلَّ جَلالُهُ ظَهَرَ نورُها لِمَلائِكَةِ السَّماءِ كَما یَظهَرُ نورُ الكَواكِبِ لِأَهلِ الأَرضِ، ویَقولُ اللّه ُ عَزَّوجَلَّ لِمَلائِكَتِهِ : یا مَلائِكَتِی ، اُنظُروا إلى أمَتی فاطِمَةَ سَیِّدَةِ إمائی قائِمَةً بَینَ یَدَیَّ تَرتَعِدُ فَرائِصُها مِن خیفَتی ، وقَد أقبَلَت بِقَلبِها عَلى عِبادَتی.»
یعنی: فاطمه (س) ... هر وقت در محراب خود برابر پروردگارش میایستد، نورش به ملائک آسمان میتابد، آنگونه که نور ستارگان بر زمین میتابد و خدای عزّوجل به ملائک خود میفرماید «ای ملائکم، ببینید کنیزم فاطمه، که بزرگ کنیزان من است در مقابلم ایستاده و اعضای بدنش از ترسم میلرزد و دل به عبادتم سپرده است.
همان طور که می دانیم، سنخیت ملائک از دنیا نیست بلکه سنخیت برزخی دارند و این تابش نور برای ملائک قطعاً خاصیت تغذیه معنوی داشت.
احادیث مشابه دیگر گویای آن است، در هر نوبتی که حضرت زهرا سلام الله علیها در محراب نماز می ایستادند، انواری از ایشان ساطع می شد و خانه های مردم مدینه را فرا می گرفت. زمانی که مردم درباره کیفیت ماجرا از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال می کردند، ایشان به سوی دختر بزرگوارشان ارجاع می دادند. در این هنگام می دیدند که آن بانوی جلیل القدر در محراب نماز است. (بحارالانوار، ج 43، ص 11)
اثر نور زهرا (س) در آسمانها
دخت نبی مکرم اسلام به واسطه متصف شدن به اسم «زهراء» به اذن الله مجرای نور خدا در آسمان هاست. جابر جعفی نقل میکند که به حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام گفتم: برای چه فاطمه، زهرا نامیده شد؟ فرمود: برای اینکه خداوند آن بانو را از نور با عظمت خود آفرید. وقتی که درخشید آسمانها و زمین به نور او روشن شدند، چشمهای ملائکه خیره شد و ملائکه خدا را سجده کردند و گفتند: پروردگار ما! سید ما این چه نوری است؟! خداوند بدانها وحی فرمود: این نوری از نورهای من است که آن را در آسمان خود جای دادم. این نور را از عظمت خویشتن آفریدم؛ قُلْتُ لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ، الزَّهْرَاءُ، «زَهْرَاءَ»؟ فَقَالَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِنُورِهَا وَ غَشِیَتْ أَبْصَارَ الْمَلَائِکَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا هَذَا النُّورُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی وَ أَسْکَنْتُهُ فِی سَمَائِی خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی.
این سؤال از امام حسن عسکری علیه السلام نیز پرسیده شد و حضرت در پاسخ به پرسشی مبنی بر علت نامیده شدن آن حضرت به اسم «زهراء» فرمود: «کَانَ وَجْهُهَا یَزْهَرُ لِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَع مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ کَالشَّمْسِ الضَّاحِیَةِ وَ عِنْدَ الزَّوَالَ کَالْقَمَرِ الْمُنِیرِ وَ عِنْدَ غُرُوبِ الشَّمْسِ کَالْکَوْکَبِ الدُّرِّی؛ زیرا چهره او براى امیرالمؤمنین علیه السلام در اول روز مانند آفتاب روشن و بههنگام زوال مانند ماه درخشان و بههنگام غروب آفتاب مانند ستاره مىدرخشید». (بحار الأنوار، ج43، ص16)
اثرگذاری حضرت زهرا (س) در نشئه قیامت
فضیلت دیگر حضرت زهرا سلام الله علیها که دارای اثر مثبت معنوی برای مخلوقات است، فضیلت نشئاتی ایشان است. نشئه در یک تعریف کلی یعنی آنچه که مربوط به مقاطع عالم هستی است و هر بار با تغییر قوانین همراه می شود؛ آنچه که مربوط به ابتدای خلقت است از تعبیر نشْأَةَ الْأُولی و آنچه که مربوط به مقاطع پس از دنیا تا قیامت است، النَّشْأَةَ الْأُخْرَىٰ نامیده می شود. از این منظر خود دنیا نیز یک نشئه حساب می شود که در آن قوانین مادی و فیزیکی حاکم است در حالی که در قیامت قوانین فیزیک و در کل، قوانین مادی و بلکه آنچه در دنیا و آسمان دنیاست همراه با قوانینش از بین می رود و قوانین برزخی و عرشی بر خلایق حاکم می شود و همگان در این شرایط به لقاء الله می رسند.
اما در روایتی ابن عباس می گوید در این میان که اهل بهشت در آن آرمیدند، تابشى از خورشید ببینند که بهشت را درخشان کند. می گویند پروردگارا، تو در قرآن گفتى که در آن آفتاب نبینند (لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً). خداوندجبرئیل را نزد آنها فرستد و اعلام کند که این درخشانى از خورشید نیست، اما على و فاطمه خندیدند و بهشت از نور خندهشان درخشان شد و سوره هل أتى تا آیه «کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً» تلاش شما قدردانى شده در باره آنها نازل شده است؛ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَبَیْنَا أَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ إِذْ رَأَوْا مِثْلَ الشَّمْسِ قَدْ أَشْرَقَتْ لَهَا الْجِنَانُ فَیَقُولُ أَهْلُ الْجَنَّةِ یَا رَبِّ إِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساًفَیُرْسِلُ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ إِلَیْهِمْ جَبْرَئِیلَ فَیَقُولُ لَیْسَ هَذِهِ بِشَمْسٍ وَ لَکِنَّ عَلِیّاً وَ فَاطِمَة ضَحِکَا فَأَشْرَقَتِ الْجِنَانُ مِنْ نُورِ ضَحِکِهِمَا وَ نَزَلَتْ هَلْ أَتى فِیهِمْ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً.
ابن عباس از آنجایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر مؤمنان تا امام حسین علیهم السلام را درک کرده و همنشین ایشان بوده، معمولاً در چنین روایات معرفتی سعی می کند آنچه که از ائمه شنیده را نقل کند. در این روایت اثر معنویِ خنده امیر مؤمنان و حضرت زهرا سلام الله علیها روشنی بهشت است؛ در واقع رضایت و شادی اهل بیت وحی همان رضایت خداست که در نشئات تبدیل به نعمات گسترده می شود و اشاره به آیه «وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً» حاکی از این امر است؛ ضمن آنکه غضب ایشان نسبت به دشمنان شان تبدیل به عذاب ها و آتش های سخت برزخی و اخروی می شود و این حقیقتی است که در حجاب مادی دنیا پنهان است.