مبعث خاتم الانبیاء | به سبب کمالش به بلندی رسید، با روی نکوی خود تیرگیها را برطرف ساخت، همه ویژگیهای او نکوست، پس بر مسلمانان است که بر آن حضرت و خاندان پاکش صلوات و درود فرستند.[1]
شیعیان هر ساله با عشق و محبت وصفناپذیر در انتظار عید بزرگ مبعث هستند؛ زیرا میتوانند در این عید، افزون بر ابراز عشق و محبت به خاتم پیامبران و اشرف مخلوقات، سرمستی و دلدادگی خود به اسدالله امیرالمؤمنین علیهالسلام را نیز دو چندان کنند.
عید مبعث در تقویم باورهای شیعه فقط یک تاریخ از رویدادهای اسلامی نیست؛ بلکه شالوده و اساس شریعت مقدس اسلامی را به آنان خاطر نشان میسازد؛ بعثت پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله برای دور ساختن مردم از وادی جهل و ظلمت بود تا با قدم نهادن در ولایت الله، عاقبت نیک داشته باشند، اما شرط مهم و حیاتی آن، پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام است که به فرموده آیه مباهله، جان پیامبر بهشمار میآید.[2]
اینجاست که گزارشهای حدیثی و تاریخی از آغازین روزهای مبعث، با معرفی امیرالمؤمنین علیهالسلام به عنوان جانشین پیامبر مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله گره میخورد؛ حضرت خدیجه علیهاالسلام اول زنی است که اسلام آورد و از همان لحظه آغاز، ایمانش را با قبول ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام به درجه کمال رساند.[3]
نخستین گام پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله برای دعوت مردم به اسلام، دعوت خویشان و نزدیکان بود. گزارشها به وضوح بیان میکنند که پیغمبر اکرم در این مجلس که به «یوم الدار» معروف است، پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام را در کنار پذیرش رسالت و پیامبری خویش مطرح کردند.[4]
اما این پایان نبود؛ بلکه آغاز این سلسله مبارک بود و پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله از هر بهانه و فرصتی برای بیان جایگاه ویژه امیرالمؤمنین علیهالسلام استفاده میکردند. احادیثی همچون «منزلت» و «مدینة العلم» از مهمترین رویدادها در این زمینه میباشند.
بیدلیل نیست عالمان شیعه توصیه و تاکید کردهاند که شیعیان در روز مبعث از زیارت امیرالمؤمنین علیهالسلام غافل نشوند که این زیارت، برترین عمل در روز مبعث میباشد.[5] بنابراین هرچند در این روز، آخرین پیامبر به سوی بشریت فرستاده شد، اما این ماموریت فقط با همراهی امیرالمؤمنین علیهالسلام به سامان خواهد رسید.
پینوشت:
[1]. دیباچه گلستان سعدی.
[2]. آلعمران، 61.
[3]. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج18، ص233، دار إحياء التراث العربي.
[4]. فیروزآبادی، سیدمرتضی، فضائل الخمسة من صحاح الستة، ج1، ص333، اسلامیة.
[5]. ابنطاوس، علی، إقبال الأعمال، ج2، ص670، اسلامیة.