اسرار صحرای عرفات

امتیاز بدهید
(27 امتیاز)
اسرار صحرای عرفات

اسرارِ اعمال مختلف حج را به شبلى آموخته‌اند؛ از جمله اسرار، اسرار روز عرفه است. به طور معمول شخص حج‌گزار در روز ترویه (روز هشتم ذیحجّه) احرام مى‌بندد که شب نهم را در سرزمین عرفات بماند تا آن وقوف لازم را که روز نهم است ، درک کند. روز نهم را، از زوال خورشید (ظهر)، باید در سرزمین عرفات بماند و در شب دهم از عرفات به مشعر کوچ نموده و در آنجا بیتوته کند و روز دهم بعد از طلوع آفتاب، از مشعر به طرف منا حرکت و کوچ کند. آنگاه که وارد سرزمین منا شد، قربانى، حلق و رمى جمرات مى‌کند. سرّ حج در این نیست که انسان، اعمال ظاهرى را ـ چه واجب و  چه مستحب ـ انجام دهد.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمودند: مى‌دانید وقتى زائر و انسان حج‌گزار احرام بست، چرا باید به عرفات رود و بعد بیاید کعبه را طواف کند؟ براى آن که عرفات خارج از مرز حرم است و اگر کسى میهمان خدا است، ابتدا باید به بیرون دروازه رود و آنقدر دعا و ناله کند تا لایق ورود به حرم شود بعد در عرفات، هم شب و هم روز، به خصوص روز عرفه، دعاى مخصوصى است. و دعا جزء فضائل برجسته و وظائف مهم روز عرفه در سرزمین عرفات است؛ چرا که اگر کسى روز نهم ذیحجّه در عرفات نباشد نیز از فضائل برجسته آن روز، خواندن دعاى عرفه سالار شهیدان حسین بن على (علیهماالسلام) مى‌باشد.(1)
.
زائر ابتدا باید در خارج از محدوده حرم، آنقدر دعا کند و خود را تزکیه و تطهیر نماید تا لایق ورود به مرز حرم شود؛ از این جهت گفته‌اند که قبل از طواف، باید به بیرون دروازه؛ یعنى عرفات رود؛ مثل این که اگر میهمانى بخواهد بر بزرگى وارد شود، اول باید در قسمت ورودى در؛ اجازه ورود بگیرد آنگاه به محضر وارد شود. حاجیان در روز نهم، به سرزمین عرفات مى‌روند، در آنجا تضرّع مى‌کنند، دعا مى‌خوانند و اجازه ورود به حرم را از خدا مسألت مى‌کنند آنگاه که لیاقت یافتند، وارد محدوده حرم مى‌شوند.
 
عرفات پنج سرّ دارد که در حدیث شبلى آمده است:
1ـ وقوف در عرفات به این معنا است که انسان به معارف الهى واقف، عارف و آگاه شود. بداند که خداوند به همه نیازهاى او واقف است و براى رفع همه نیازمندی‌هاى او توانا است. خود را به خدا بسپارد و احساس کند که بنده او و محتاج به او است تا تنها او را اطاعت کند. اگر بنده‌اى مطیع و پیرو خدا شد، از همه چیز و همه کس بى نیاز است؛ چرا که سرمایه وسیله هر بى نیازى است (و طاعتهُ غِنًى.)(2) پس کسى که در عرفات ایستاده، باید از معرفت طرفى ببندد.
2ـ باید عارف بشود که ذات اقدس الهى به صحیفه قلب او و به درون او و رمز و راز او آگاه است، زائر باید در سرزمین عرفات آیه شریفه: «و ان تجهر بالقول فانّه یعلم السرّ و أخفى»(3) را درک کند.
خداوند متعال مى‌فرماید: پروردگار شما، از هر کارى که انجام مى‌دهید، از هر چرخى که مى‌زنید و از هر سرّى که در درون خود دارید، آگاه و مستحضر است. حرف آشکار و راز نهانى شما را مى‌داند و آنچه را که پوشیده است و حتّى احیاناً براى خود شما روشن نیست و بطور ناخودآگاه در زوایا و شیار مغز و قلب و روح شما عبور مى‌کند مى‌داند.
خلاصه آن که انسان باید عارف شود که خداوند متعال بر صحیفه قلب او احاطه کامل دارد. اگر آدمى بداند که قلب او در محضر و در مشهد حق است، همانطورى که گناه با زبان، دست و پا مرتکب نمى‌شود، گناه خیالى و فکرى هم نخواهد داشت و آرزوهاى باطل به خود راه نخواهد داد. همانگونه که حرف باطل بر لب ندارد و به کسى بد نمى‌گوید، بدىِ کسى را در دل نیز نمى‌طلبد. و بالاخره همانگونه که بدن خود را تطهیر مى‌کند، قلبش را نیز از خاطرات آلوده پاک مى‌سازد.

3ـ شایسته است کسى که در سرزمین عرفات بسر مى‌برد، از جبل الرّحمه بالا رفته و دعاى خاص آن را بخواند. سالار شهیدان حسین بن على (علیهماالسلام) در قسمت چپ آن کوه رو به کعبه ایستاد و آن دعاى معروف را خواند. راز و سرّ بالا رفتن از جبل الرّحمه، این است که بداند خداوند متعال بر هر زن و مرد مؤمن رؤوف و رحیم است. ولىّ هر مرد و  زن مسلمان است. گرچه ولایت خداوند متعال تکوینى است و او ولىّ کلّ است؛ «هنا لک الولایة لله الحق»(4) و اگر چه رحمت خداوند متعال فراگیر است؛ «رحمتى وسعت کلّ شىء»، اما آن، ولایت و رحمت عامّ است و در کنار این ولایت و رحمت عامه، رحمت خاصّ و ویژه نیز دارد که براى همه نیست؛ «رحمتى وسعت کلّ شىء، فسأکتبها للّذین یتّقون»(5) در بخش اول آیه مشخص فرمود که رحمتش فراگیر است؛ (رحمتى وسعت کلّ شىء) و در بخش دوّم بیان که رحمتش به سود متّقین است (فَسَأکتبها لِلذینَ یَتَّقوُن) فرمود: بر خود لازم کرده‌ام که رحمت خاص را شامل متّقین سازم؛ چرا که «کتَبَ ربّکم على نفسه الرحمة»(6)؛ خداوند متعال رحمت را بر خود لازم کرده است. از مجموع دو آیه، استفاده مى‌شود که خداوند متعال بر خود لازم کرده است رحمت خاص را به پرهیزکاران دهد.
بالاى جبل الرحمه رفتن آدمى را به این سرّ و راز و رمز، آشنا و عارف مى‌کند(7) که خداوند متعال رحمت و ولایت خاصّى دارد بر مرد و زن با ایمان و مسلمان. طبیعى است که وقتى به این سرّ مزیّن شد، نسبت به زن و مرد مؤمن رحمت خاص دارد و به آنان ولایت مخصوص پیدا مى‌کند و  در رفتار، گفتار و نوشتار خود، این سرّ را پیاده مى‌کند.
4ـ در سرزمین عرفات، منطقه‌اى است به نام «نَمِره» که با علامت‌هایى مشخص شده است. فرزند رسول خدا بر تخته سنگى از این کوه ایستاده و خطبه معروف عرفات را خواندند. در این کوه قبّه‌اى بنام قبه حضرت آدم قرار دارد که نماز گزاردن در آنجا مکروه است و حسین بن على (علیهماالسلام) در دامنه این کوه دعاى عالیه مضامین روز عرفه را با چشمى اشکبار خواندند. (فاکهى، اخبار مکه). به فرموده امام سجاد (علیه السلام) وقتى به این منطقه از عرفات رسیدید، راز و رمزش این است که بگویید:
«خدایا! به چیزى(8) امر نمى‌کنم مگر آن که قبلا خودم به آن عمل کنم و مؤتمر باشم و  از چیزى نهى نمى‌کنم مگر آن که قبلا خودم از آن منزجر باشم.»
هر انسان مسلمانى وظیفه دارد امر به معروف و نهى از منکر کند. امر به معروف و نهى از منکر، یک حکم فقهى دارد و یک سرّ. حکم فقهى آن، این است که عالم به حکم شرعى، اگر دید کسى از روى علم و آگاهى و از روى قصد و عمد حکمى را رعایت نمى‌کند، باید او را راهنمایى کند. بدیهى است امر به معروف و نهى از منکر غیر از تعلیم، موعظه و ارشاد است.(9)
امر به معروف و نهى از منکر جنبه ولایت و امریّت دارد، گرچه ممکن است در بعضى از موارد، مصداق تعلیم، ارشاد و یا موعظه قرار گیرد ولیکن حقیقت امر به معروف و نهى از منکر از عناوین یاد شده جدا است.
در امر به معروف و نهى از منکر لازم نیست خود انسان درون پاک داشته باشد و یا متّصف به عدالت گردد. عدالت شرط امر به معروف و نهى از منکر نیست بلکه علم، آگاهى و احتمال تأثیر، از شرایط آن مى‌باشد. اما با این همه، در سرزمین عرفات راز و رمز امر به معروف و نهى از منکر، به عدالت برمى‌گردد؛ یعنى انسانى که آمر است باید قبلا مؤتمِر باشد. انسانى که ناهى و زاجر است قبلا باید منتهى و منزجر باشد و بگوید: خدایا! آنچنان توفیقى بر من عنایت کن که هر چه را به دیگران، به عنوان «امر به معروف» امر مى‌کنم، ابتدا خود بدان عمل کرده باشم و از امر و نهى مى‌گویند گناه انجام نشود اما در موعظه اهتمام بر این است که انجام دهنده گناه و تارک فریضه هدایت شود.
بنابراین امر به معروف و نهى از منکر متوجه «قبح فعلى» است و ارشاد و موعظه متوجه «قبح فاعلى» است.
5ـ منطقه وسیعى است در عرفات که با علامت‌هاى خاصّى به عنوان «نَمِرات» مشخص شده است. حضرت سجاد(علیه السلام) فرمود: روز نهم که وارد سرزمین عرفات شدى و به این منطقه وسیع رسیدى، سرّش آن است که آگاه باشى این سرزمین، سرزمینِ شهادت، معرفت و عرفان است و مى‌داند که چه کسانى بر روى آن گام مى‌نهند و با چه انگیزه‌اى آمده‌اند و با چه انگیزه‌اى برمى‌گردند! گذشته از آن که خدا و فرشتگان هم شاهدند. خداوند ـ تعالى ـ این منطقه و این سرزمین را شاهد اعمال شما قرار داد؛ بطورى که خوب مى‌داند شما چه مى‌کنید. زمین‌هایى که زیر پاى زائران بیت خداوندى است، کاملا مشخص است که زائر، حاجى و معتمر به چه نیّت آمده و با چه نیّت باز مى‌گردد.
 
پی‌نوشت‌ها:
1ـ کافى، ج4، ص224/ وسائل الشیعه، طبع جدید، ج11، ص225/ شعب الایمان، ج3، ص468 .
2ـ دعاى کمیل .
3ـ طه: 7 .
4ـ کهف: 44 .
5 ـ اعراف: 156.
6ـ انعام: 54 .
7ـ جبل الرّحمه، تقریباً در انتهاى عرفات قرار دارد به طول تقریبى 300 متر و مستقل و از کوه‌هاى اطراف مى‌باشد. بر بالاى این کوه نمازگاه ابراهیم (علیه السلام) و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است.
8 ـ اصول کافى، ج4، ص245.
9ـ فرق بین «امر به معروف و نهى از منکر» و «موعظه و ارشاد» آن است که حوزه مأموریت امر به معروف و نهى از منکر «عمل» است و حوزه مأموریت موعظه و ارشاد «انجام دهنده عمل».

خوانده شده 2815 مرتبه