تجديد بناي كعبه به كمك اسماعيل ـ عليه السلام ـ
خانة كعبه نخستين پرستشگاه خدا بود كه در زمان حضرت آدم ـ عليه السلام ـ توسط او ساخته شد[1] بعداً طوفان نوح باعث شد كه ساختمان اين خانه ويران شده و در ظاهر محو گرديد، اما ابراهيم خليل ميدانست كه مكان خانه كعبه در سرزمين مكه قرار دارد[2] و بر همين اساس، به فرمان خدا، همت كرد كه ديگر بار اين خانه، ساخته شود.
اين از يك سو و از سوي ديگر با سكونت هاجر و اسماعيل در سرزمين مكه، و پيدا شدن آب زمزم و رو آوردن قبائل به اين سرزمين، طبيعي است كه اين مجتمع، نياز به قانون (دين) و رهبر داشت. ريشه اساسي قانون و رهبر خوب، و اجراي قانون، پرستش و عبادت خدا است، نتيجه ميگيريم كه اين مردم نياز به پرستشگاهي داشتند، تا در وقتهاي مخصوصي به آن جا روند و خدا را عبادت كنند و آن پرستشگاه كلاس تعليم و تربيت براي آنها باشد. و چه خوب است كه اين پرستشگاه به دست قهرمان توحيد، ابراهيم خليل ساخته گردد و برنامه و مراسم آن با رهنمودهاي اين مرد بزرگ تعيين شود.
از اين رو ابراهيم پس از گذشت مراحل مقدماتي، از طرف خداوند مأمور شد تا خانة كعبه را با كمك اسماعيل بسازد.
ابراهيم، از خدا خواست كه مكان كعبه را تعيين كند، جبرئيل از طرف خدا به زمين آمد و همان مكان سابق كعبه را خط كشي كرد، و آن گاه ابراهيم آماده شد كه در آن مكان، به تجديد بناي كعبه بپردازد، اسماعيل از بيابان سنگ ميآورد، و ابراهيم ديوار كشي كعبه را انجام ميداد و به اين ترتيب ديوار كعبه به ارتفاع 9 ذرع رسيد، و سپس ابراهيم سقف كعبه را با چوبهايي پوشاند.
در مورد «حجر الاسود» كه در زمان حضرت آدم آن را از بهشت آورده بودند و در كنار كوه ابوقبيس بود، ابراهيم با راهنمايي خداوند آن سنگ را يافت و با كمك اسماعيل آن را برداشته و آوردند و در جاي خود كه هم اكنون قرار دارد، نصب كردند، ابراهيم براي كعبه، دو در قرار داد كه يكي به طرف مغرب و ديگري به طرف مشرق باز ميشد.
در قرآن آمده: پس از آن كه ابراهيم و اسماعيل، ساختمان كعبه را بالا بردند وكارش را پايان دادند، چنين دعا كردند:
1. پروردگارا اين عمل را از ما قبول كن. 2. خدايا از ما و فرزندان ما امتي را تسليم فرمان خود كن.
3. شيوة پرستش خود را به ما نشان بده. 4. توبة ما را بپذير.
5. در ميان مردم اين سرزمين، پيامبري را مبعوث كن تا به تعليم و تربيت و پاكسازي فكري و عملي مردم بپردازد.[3]
به اين ترتيب ابراهيم با همياري اسماعيل در اين مرحله نيز، كار خود را به طور كامل انجام داد، و با دعاهاي پر محتوايش اين كار بزرگ را تكميل كرد.
هدف از بناي كعبه
اين مرحله مقدماتي و ظاهر ساختمان كعبه بود، ولي آن چه مهم است هدف از بناي اين ساختمان است كه تمام اين زحمتها و رنجها به خاطر آن هدف ميباشد، هدف از بنا كردن كعبه اين بود كه وسيلهاي براي نجات انسانها از بت پرستي و خرافه گرايي، و كشاندن آنها به سوي توحيد و خداپرستي باشد، هدف اين بود كه آن جا پايگاه توحيد گردد، و مردم در كلاس اين پايگاه، تعليم و تربيت گردند و در همه ابعاد زندگي به سوي خداي بزرگ رو آورند، چنان كه اين هدف از دعاهاي ابراهيم كه در بالا ذكر شد، مشخص شده است، بخصوص دعاي پنجم، كه خداوند پيامبري (اشاره به پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ) بفرستد، و او را در اين پايگاه توحيد مردم را به سوي خدا بخواند.
از سوي ديگر خداوند به ابراهيم و اسماعيل فرمان داد كه مناسك حج را بجا آورند، جبرئيل از طرف خداوند بر ابراهيم نازل شد و مناسك حج از طواف و سعي و وقوف در عرفان و مشعر و آداب مني و... را به آن دو بزرگوار آموخت، آنها نيز مناسك حج را به ترتيب فوق انجام دادند و با انجام مناسك حج، و توجه به محتواي بزرگ حج، شاهد منافع مادي و معنوي خود گردند.[4]
به نقل مفسر معروف، ابن عباس، ابراهيم بر بالاي كوه ابو قبيس رفت، انگشتان دستش را به گوش گذاشت و فرياد زد: «اي مردم دنيا دعوت پروردگار خود را در مورد زيارت خانة خدا اجابت كنيد» خداوند صداي او را به همه مردم تا پايان دنيا رساند، آنان كه از تبار ابراهيم هستند از درون وجدان و فطرتشان به اين صدا لبيك گفتند و آمادگي خود را براي انجام اين هدف بزرگ، و ديدن دوره سازنده دانشگاه حج اعلام نمودند.[5]
خداوند در قرآن (آية 130 سورة بقره) به همه جهانيان اعلام كرد كه «هيچ كسي جز افراد سفيه و نادان از آيين پاك ابراهيم، روي گردان نميشود، ما ابراهيم را در اين جهان و جهان آخرت از مردان صالح و برجسته قرار داديم».
بر همين اساس، مراسم حج كه در اسلام ازمهمترين مراسم جهاني مذهبي است همواره يادآور خاطره ابراهيم است، و حماسه بندگي ابراهيم در تمام مراسم حج آميخته است، و اصولاً انجام مراسم حج بدون ياد ابراهيم، مفهومي ندارد، و اين كه خاطر آنست كه نام وراه حماسه اين مرد خدا هميشه زنده بماند و آنان كه ميخواهند راه عزت و عظمتانساني را بپيمايند، در اين راه گام بردارند.
حج در حقيقت حركت خلق پا به پاي ابراهيم در خط خدا است، عبادت و سياست فردي و اجتماعي در آن به هم آميخته است كه اگر به راستي محتواي واقعي آن،براساس صحيح دنبال شود، بزرگترين و عميقترين حماسه خدا پرستي بر پا خواهد شد،اميد آن كه روندگان به سوي حج، هدف و محتواي حج را مورد توجه قرار داده و در اين كلاس بزرگ اسلامي، به نداي ابراهيم معلم بزرگ بشري لبيك گويند. و در نتيجه همچون ابراهيم در صحنه حضور و ظهور داشته باشند. و بدانند كه حج ابراهيمي براساس برائت و بيزاري از مشركان، و تقويت بنيههاي معنوي و اقتصادي مسلمانان است.
[1] . آل عمران، 96.
[2] . چنان كه از آية 37 سورة ابراهيم چنين استفاده ميشود.
[3] . بقره، 127.
[4] . «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ... لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ» (حج، 28ـ29).
[5] . مجمع البيان، ج 7، ص 80.