حج، کانون معارف اسلام و بیان کنندهی سیاست کلی اسلام برای ادارهی زندگی انسان است. حج، مظهر توحید و نفی و رمی شیطان و تکرار شعار ابراهیم (علیهالسّلام) است که گفت: «انّی بریء من المشرکین» صحنهی اتحاد عظیم امت اسلامی برگرد محور توحید و برائت از مشرکین و نفی و طرد همهی بتهاست. و بت ، هر آن چیزی است که به جای خدا قرار گیرد و ولایت الهی را به ولایت خود تبدیل کند و نیرو و ارادهی افراد بشر را در اختیار بگیرد ؛ حال چه سنگ و چوب ، و چه قدرتهای شیطانیِ سلطهگر و جبار، و چه عصبیتهای جاهلی و ناحق که: «فماذا بعد الحقّ الّاالضّلال» .
بتهای بزهکار استبداد و استعمار، حکمرانان از خدا بیخبر و قدرتهای سلطهگر جهانی، در گذشته و حال، همواره از حجِ با مضمون سازنده و روشن و الهامبخش، بشدت ترسیده و با آن به مقابله برخاستهاند. آنها تبلیغات دامنهدار و خصمانهیی را به وسیلهی آخوندهای درباری و ریزهخواران سفرهی عشرت خود بر ضد مضمون سیاسی حج به راه انداخته و با هیاهو و جنجال خواستهاند بقبولانند که حج از سیاست جداست و جز عبادتی به مثابهی عبادات فردی نیست ؛ غافل از آنکه هر انسانِ اندکی هوشمند هم بوضوح درمییابد که اگر درس وحدت مسلمین و عظمت امت اسلامی و تعارف برادران جدا افتاده و همصدایی صاحبان زبان ها و نژادها و ملیت ها و مناطق جغرافیایی گوناگون و اعتصام به حبلاللَّه با حالت طبیعی در حج منظور نمیبود و فقط عبادت و رابطهی جداگانهی انسان ها با خدای خود مطلوب بود، آمدن از «کلّ فجّ عمیق» و پیاده و سواره ، آن هم در یک موسم خاص ، چه معنی داشت ؟ رنج پیمودن این راه ، چرا ؟ و حضور در مکه و سپس در عرفات و مشعر و منی ، آن هم در ایام معدودات و روزها و ساعات معین برای همهی مسلمین جهان ، چرا؟ و طواف گرد یک مرکز واحد و رمی یک نقطهی واحد، چرا ؟
آری ، حج عبادت است و ذکر و دعا و استغفار؛ اما عبادتی و ذکر و استغفاری در جهت ایجاد حیات طیبهی امت اسلامی و نجات آن از زنجیرها و غلهای استعباد و استبداد و خداوندان زر و زور و تزریق روح عزت و عظمت به آن و زدودن کسالت و ملالت از آن. این است حجی که از پایههای دین بهشمار رفته و امیرالمؤمنین علی(علیهالسّلام) در نهجالبلاغه آن را عَلَم اسلام و جهاد هر ناتوان و برطرف کنندهی فقر و تنگدستی و مایهی تقرب و نزدیکی اهل دین به یکدیگر شمرده است ؛ و این است آن حجی که بندگان مجاهد خدا همه ساله از ایران با شوق و شور بدان روی میآورند و برائت از امریکا و صهیونیسم و نفی ولایت استکبار و شعار برای تعمیم ولایت الهی را شرط اصلی آن میشمرند؛ و این است آن حجی که سیلیخوردگانِ از اسلام و انقلاب و در رأس آنان امریکای جنایتکار، از آن احساس خطر میکردند و اکنون دو سال است حکام آل سعود برای شادی و خشنودی امریکا و اسرائیل، مؤمنین را از اقامهی آن مانع میشوند و زبانها و قلمهای مزدور آخوندهای نوکرصفت را به نفی آن و محکوم کردن آن وادار میکنند .
۱۳۶۸/۰۴/۱۴