بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابی‌القاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

 خیلی خوش‌آمدید برادران عزیز و کارکنان بااخلاص نیروی بسیار حسّاس و مهمّ هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران. از بیانات فرمانده‌ محترم نیرو تشکّر میکنم؛ همچنین از گروه سرود، از شعرشان، از اجرایشان، از خود مجریان متشکّرم؛ خیلی خوب بود.

 این جلسه سالها است در مثل امروزی تشکیل میشود به یاد یک حادثه‌ی فراموش‌نشدنی و اعجاب‌بر‌انگیز. شما جوانها در محیطی بحمدالله پرورش پیدا کرده‌اید که تصوّر آن وضعیّت برایتان خیلی آسان نیست. نیروی هوایی در دوران پهلوی یکی از نزدیک‌ترین نیروها به مرکز قدرت و به دربار و به آمریکایی‌ها بود. خب ما از این حادثه باید عبرت بگیریم؛ درسهایی دارد، عبرتهایی دارد.

 اوّلین درسی که خوب است ما به آن توجّه داشته باشیم این است که رژیم طاغوت از جایی ضربه خورد که انتظار آن را نداشت؛ همچنان که خداوند در قرآن راجع به یهود بنی‌النّضیر میفرماید که «فَاَتیٰهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبوا»؛(۲) از جایی خدای متعال به سمت اینها هجوم آورد که انتظارش را نداشتند. نیروی هوایی با فرماندهان آن‌چنانیِ وابسته، با شرایط ویژه‌ای که این نیرو همیشه در آن دوره داشته است -[یعنی] ارتباط و اتّصال شدید به آمریکایی‌ها و مدیران آمریکایی و آموزشگاه‌های آمریکا و مانند اینها- ناگهان در حسّاس‌ترین موقع به نفع انقلاب وارد میدان میشود که اوّلش روز نوزدهم بهمن بود که آمدند با امام دیدار کردند و بیعت کردند؛ بعد هم ایستادگی در مقابل بخش دیگری از ارتش بود که به آنها حمله کرده بودند و آن قضایای عجیب آن روزها که من نمیدانم اصلاً جزئیّات این مسائل در جایی برای خود نیرو ثبت شده یا نشده، واقعاً اگر نشده، باید [ثبت] بشود که چه اتّفاقی در پایگاه تهران افتاد و هجومی که [به اینها] شد و دفاعی که مردم از اینها کردند. این یک مسئله است که خدای متعال از جایی به دشمن ضربه وارد آورد که انتظار نداشت. این، یک طرف قضیّه است.

 نقطه‌ی مقابل این، آن است که مؤمنین از نقطه‌ای تقویت شدند که انتظار نداشتند؛ این در تعریف اسلامی و در فرهنگ اسلامی، در ادبیّات دینیِ ما اسمش «رزق لایُحتَسَب» است. وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَه مَخرَجـًا * وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب؛(۳) کسانی که دست‌اندرکار مبارزه بودند تصوّر نمیکردند که یک چنین دستاورد عظیمی برای آنها به وجود بیاید که قطعه‌ای از حسّاس‌ترین مراکزِ مربوط به ارتش آن روزِ کشور بیایند در خدمت انقلاب قرار بگیرند و با امام بیعت کنند.

خب این یکی از درسهای نوزدهم بهمن است؛ این در محاسباتِ امروز ما هم بایستی وجود داشته باشد؛ من این را میخواهم بگویم. باید بدانید که ممکن است دشمن از جایی ضربه بخورد که انتظار ندارد، و شما که بنده‌ی خدا و مؤمن بِالله و در راه صراط مستقیم هستید، از جایی برایتان عایدی به وجود بیاید که «رزق لایُحتَسَب» باشد و انتظارش را نداشته باشید. به نظر من این خیلی نکته‌ی اساسی‌ای است که ما توجّه کنیم همه‌ی حوادث عالم بر اساس محاسبات مادّی و دنیایی نیست؛ این هم جزو محاسبات است که گاهی اوقات خدای متعال یک راه میان‌بُری را به وجود می‌آورد، یک حرکت این‌چنینی را به وجود می‌آورد.

 یک مسئله‌ی دیگر، اعتماد به وعده‌ی الهی است. خداوند متعال در چند جای قرآن بروشنی و باصراحت وعده داده است که اگر کسی در راه خدا و در راه دین تلاش کند، او را نصرت خواهد داد؛ این وعده‌ی الهی است. در یک جا میفرماید: وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه.(۴) در این تعبیرِ «لَیَنصُرَنَّ الله» چند علامت تأکید هست، که یعنی مؤکّداً، مؤکّداً خدای متعال نصرت میکند کسانی را که دین خدا را و او را نصرت کنند. خب این یک وعده است، وعده‌ی الهی است، به این وعده باید اعتماد کرد. در همان روز نوزدهم بهمن، با وجود اینکه این حادثه اتّفاق افتاد و دیدند که جمعی از ارتش آمدند با انقلاب بیعت کردند، هنوز بودند کسانی که مطمئن نبودند، خاطرجمع نبودند، امیدوار نبودند که این کار به نتیجه خواهد رسید؛ امّا امام به وعده‌ی الهی اطمینان داشت. امام و کسانی که دنباله‌رو فکر امام و رأی امام و راه امام بودند میدانستند که این وعده قطعاً تحقّق پیدا خواهد کرد؛ نگذاشتند حرکت کُند بشود. وقتی که اطمینان بود، امید به آینده بود، نمیگذارند که حرکت کُند بشود. اینها محاسبات مهمّی است که انسان بداند خدای متعال به وعده‌ی خود وفا میکند؛ این هم آیه‌ی قرآن است:  وَ مَن  ‌اَوفیٰ بِعَهدِه؛ مِنَ الله؛(۵) هیچ کس باوفاتر از خدای متعال نیست، در وعده‌ای که میدهد. خدای متعال وعده کرده و به این وعده عمل خواهد کرد.

 خب این مسائل، صرفاً مسائل شخصی نیست، مسائل اجتماعی و عمومی است. یک جامعه‌ی مؤمن، یک مجموعه‌ی مؤمن، یک نیروی هوایی مؤمن وقتی که یک چنین اطمینانی را داشت، آن وقت با عزم راسخ، تهدیدها را تبدیل میکند به فرصت. خب حالا هم گزارش دادند که ما فلان تعداد هواپیمای جنگنده را یا مسافربری را تعمیر کردیم، اُوِرهال(۶) کردیم و مبالغ زیادی ساختیم؛ این چیزها کِی برای نیروی هوایی ما ممکن شد؟ آن وقتی که از دیگران چشم بریدند؛ یعنی دیگران تهدید کردند، گفتند که ما نمیدهیم، نمیفروشیم، نمیگذاریم. اجناس و کالاهای نظامیِ متعلّق به ما در انبارهای شرکتهای نظامیِ آمریکا هنوز موجود است؛ یعنی هنوز هست و به ما نداده‌اند؛ حالا چه کارش کردند نمیدانیم. و جالب این است که چند سال قبل از این، [هزینه‌ی] انبارداری هم از ما میخواستند؛ اجناسی که پولش را گرفته‌اند، جنس را نمیدهند، انبارداری هم میخواستند. خب این، معنایش آن است که نظام جمهوری اسلامی بایستی توانایی اداره‌ی یک نیروی هوایی کارآمد را نداشته باشد؛ امّا نتیجه چه شده است؟ نتیجه این شده است که نیروی هوایی ما که آن روز یک قطعه‌ی فلان جنگنده را یا فلان هواپیما را نمیتوانست تعمیر کند، حق نداشت تعمیر کند، امروز کلّ هواپیما را میسازد؛ یعنی تهدید را تبدیل کرده به فرصت، خطر را تبدیل کرده به سود؛ خاصیّت یک مجموعه‌ی مؤمن این است.

 شما در سطح کلّی کشور هم که نگاه کنید، همین جور است. ما از اوّل انقلاب دچار تحریم بودیم، در این چند سال اخیر تحریمها با شدّت بیشتری هم ادامه پیدا کرده -یعنی شدّت پیدا کرده- خودشان هم افتخار میکنند که اینها شدیدترین تحریم را علیه جمهوری اسلامی ترتیب داده‌اند. این تحریم به معنای واقعی کلمه یک جنایت است؛ یک جنایت است که اینها دارند میکنند؛ یعنی یک تهدیدِ مهمّ محکوم از لحاظ افکار عمومی دنیا است؛ چون بحث سرِ تحریم خود آمریکا نیست؛ بحث سرِ تحریمِ زورکیِ دیگران به وسیله‌ی آمریکا است. یعنی مثلاً‌ فرض بفرمایید دستگاه‌های گوناگون آمریکایی تلاش میکنند که با شرکتها، با کمپانی‌ها، با اشخاص گوناگون، با دولتها دائم در تماس باشند که شما با ایران معامله نکنید؛ یعنی یک تحریم همه‌جانبه. خب حالا میتو‌انند یا نمیتوانند بحث دیگری است امّا آنها دارند این کار میکنند که این واقعاً یک حرکت جنایتکارانه است.

 همین تحریم میتواند یک فرصت باشد که تا کنون هم تا حدود زیادی فرصتهایی را برای ما به وجود آورده، بعد از این هم میتواند یک فرصت بزرگ را برای ما به وجود بیاورد. اگر ما مسئولین هوشیارانه عمل بکنیم، میتواند اقتصاد کشور را از اتّکاء به نفت نجات بدهد، بندِ نافِ اقتصاد را از نفت بِبُرد و قطع کند. عامل عمده و مهمّ مشکلات اقتصادی ما این است: وابستگی به نفت که موجب شده برای درآمد کشور، به نیروی داخل و جوشش داخلی، به استعدادهای گوناگون و ظرفیّتهای گوناگون داخلی توجّه چندانی نشود، خاطرمان جمع باشد که نفت میفروشیم، درآمد کشور تأمین خواهد شد؛ عامل عمده‌ی مشکلات کشور این است. اگر چنانچه ما بتوانیم این کار را انجام بدهیم، بهترین فرصت را از تهدید دشمن -یعنی از همین تحریم- توانسته‌ایم برای خودمان به دست بیاوریم.

 کما اینکه آنها هم متوجّهند؛ این را هم عرض بکنیم. باهوش‌هایشان البتّه؛ آنهایی را که گیج و گمند و ملتفت نیستند کار نداریم؛ باهوش‌هایشان توجّه به این نکته دارند. در گزارشهایی بنده دیدم که توصیه میکنند که نگذارید ایران، اقتصاد بدون نفت را تجربه کند؛ بین خودهایشان این گفته میشود که نگذارید ایران، اقتصاد بدون نفت را تجربه کند. یک راه پشتی‌ای درست کنید، حالا تحریمها را برنمیدارید، امّا یک راهی را پیدا کنید، درست کنید که ایران بکلّی منقطع نشود، چون اگر منقطع شد میرود سراغ اقتصاد غیرنفتی. آنها به این توجّه دارند و دنبالش میروند؛ ما مسئولین بایستی حواسمان جمع باشد. مسئولین کشور، بخصوص مسئولین اقتصادی باید حواسشان جمع باشد. خب،‌ پس درس مهمّ نوزدهم بهمن اینها است: اعتماد به وعده‌ی الهی، انتظار «رزق لایُحتَسَب»، تشویق به حضور و حرکت مستمرّی که موجب نصرت الهی میشود.

 در همان ایّام نوزدهم بهمن و چند روز قبل از نوزدهم بهمن، آمریکا همه‌ی امکانات خودش را به میدان آورد؛ فرستادن یک نظامی عالی‌رتبه -هایزر- به تهران و تماس با کسانی در رأس، تا بلکه بتوانند یک کاری انجام بدهند، کودتایی، چیزی راه بیندازند که انقلاب را متوقّف کنند؛ کارهای فراوانی بود که اینها انجام دادند. علی‌رغم همه‌ی اینها ملّت پیروز شد و آنها شکست خوردند. این به خاطر اعتماد و تکیه‌ی به وعده‌ی الهی است. البتّه امروز کارهای آنها و ابزارهای آنها پیچیده‌تر شده، در این تردیدی نیست؛ امروز دشمنها پیچیده‌تر حرکت میکنند امّا کار ما هم پیچیده‌تر شده. امروز به توفیق الهی در بدنه‌ی سیاسی کشور، در بدنه‌ی نظامی کشور، در بدنه‌ی فنّی کشور و در بخشهای گوناگون کشور حرکاتی وجود دارد که کاملاً حرکات حساب‌شده، دقیق، منطقی، پیچیده و پیش‌رونده [است] که عمق راهبردی کشور را همین وضعیّت پیچیده‌ی کشور بحمدالله توانسته تأمین کند و دشمن را زمین‌گیر کند.

 آن چیزی که من میخواهم عرض بکنم این است که شما -بخصوص جوانها- در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی با دل پُرامید، با نگاه کاملاً امیدوار به آینده، کارهایی را که برای تقویت این نیرو لازم است انجام بدهید. هر کدام در هر نقطه‌ای که قرار دارید، همان نقطه را اصل بدانید، مرکز بدانید، آن وظیفه‌ای که بر عهده‌ی شما است -آنچه مربوط به مسائل فنّی است، آنچه مربوط به مسائل پروازی است، آنچه مربوط به مسائل سازمانی است و بقیّه‌ی کارهای مهمّی که وجود دارد- با دقّت پیش ببرید. ما احتیاج داریم که کشور از همه‌ی جهات قوی بشود که یکی از جهات هم، جهات نظامی است. ما نمیخواهیم کسی را تهدید کنیم؛ ما که [روی] قوّت نظامی و اقتدار نظامی اصرار میکنیم، توصیه میکنیم، برای تهدید هیچ کشوری و هیچ ملّتی نیست؛ برای تهدید نیست، برای جلوگیری از تهدید است، برای حفظ امنیّت کشور است. اگر شما ضعیف باشید، دشمن تشویق میشود به اینکه آزار و اذیت بکند شما را؛ اگر شما قوی بودید دشمن جرئت نمیکند نزدیک بیاید. قوی بشویم تا جنگ نشود؛ قوی بشویم تا تهدید دشمن تمام بشود؛ هم شما، هم نیروی هوافضای سپاه، هم دستگاه صنعت وزارت دفاع در بخش تجهیزات، در بخش مدیریّتهای انسانی و کارهای فراوانی که بر عهده‌ی یک مجموعه‌ا‌ی مثل مجموعه‌ی شما است، همه‌ی تلاشتان را به کار ببرید تا به توفیق الهی، به فضل الهی، به آن نقطه‌ای که مورد نیاز یک جامعه‌ی مستقل و آزاد و سربلند است، ان‌شاءالله بتوانید برسید. بنده کاملاً امیدوارم.

 ما از اوّل انقلاب تا حالا کاملاً با نیروی هوایی مأنوس بوده‌ایم، با فرماندهان نیرو، با مسئولین عالی‌رتبه‌ی این نیرو کار کرده‌ایم. امروز بحمدالله نیرو خیلی پیشرفت کرده، گامهای بلندی برداشته، کارهای بزرگی انجام داده؛ امروز عناصر بسیار لایق و قابلی در نیروی هوایی جمهوری اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی حضور دارند. بعضی از جوانها را من دیدم که کارهای بزرگی کرده بودند و بحمدالله نیرو سرشار از توان و استعداد و ظرفیّت برای پیشرفت است؛ از این توان، حدّاکثر استفاده را ان‌شاءالله بکنید و روزبه‌روز ان‌شاءالله قوی‌تر بشوید. بنده هم دعا میکنم که خداوند توفیقات شما را روزبه‌روز بیشتر کند.

و بدانید که دشمن ملّت ایران محکوم به شکست است؛ علّت هم این است که دشمن ملّت ایران در راه باطل دارد حرکت میکند، در راه غلط دارد حرکت میکند. اگر گذشتگانِ رؤسای آمریکا زیر پوشش‌هایی، کارهایی میکردند، حالا که دیگر علنی و بدون پوشش، فسادهای خودشان، انحرافهای خودشان، جنگ‌افروزی خودشان، فتنه‌سازی خودشان، طمع‌ورزی خودشان به داشته‌ها و ثروتهای دیگران را دارند نشان میدهند. راه، راه باطل است،‌ راه شیطان است؛ و این راه شیطان، همان است که خدای متعال فرمود: اُولئکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللهُ وَمَن یَلعَنِ اللهُ فَلَن تَجِدَ لَه نَصیرًا؛(۷) کسی که خدا او را لعنت میکند و از درگاه خودش دور میکند، نصرتی نخواهد یافت، نصرت‌کننده‌ای نخواهد یافت؛ واقع قضیّه هم همین است. ولی شما نصرت‌کننده‌ دارید و آن نصرت‌کننده خداوند عزیز و حکیم است و ان‌شاءالله شما را نصرت خواهد کرد و به مقصودتان خواهد رساند.

ان‌شاءالله همه‌ی شما موفّق باشید و مؤیّد باشید، و روزبه‌روز پیشتر و جلوتر حرکت کنید.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

۱) در ابتدای این دیدار -که در سالروز بیعت تاریخی همافران نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با حضرت امام خمینی (قدّس سرّه الشّریف) برگزار شد- سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده (فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) گزارشی ارائه کرد.
۲) سوره‌ی حشر، بخشی از آیه‌ِی ۲
۳) سوره‌ی طلاق، بخشی از آیات ۲ و ۳؛ «... و هر کس از خدا پروا کند، [خدا] برای او راه بیرون‌شدنی قرار میدهد؛ و از جایی که حسابش را نمیکند، به او روزی میرساند ...»
۴) سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۴۰
۵) سوره‌ی توبه، بخشی از آیه ۱۱۱
۶) تعمیرات اساسی
۷) سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۵۲

خوانده شده 1134 مرتبه