بیانات در دیدار مسئولان نظام

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
بیانات در دیدار مسئولان نظام
در سیزدهمین روز از ماه رمضان المبارک ۱۴۴۴(۱)
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خدای متعال را خیلی شاکرم و واقعاً از ته دل خرسندم که خدای متعال بار دیگر چشم ما را به تشکیل این جلسه‌ی مهم و استثنائی روشن کرد؛ مهم است زیرا که مسئولین بخشهای مختلف کشور ــ چه مسئولین کنونی، چه کسانی که قبلاً مسئولیّت داشته‌اند ــ در اینجا حضور پیدا میکنند و میتوان ذهنیّت واحدی را در مجموعه‌ی کارگزاران نظام در این کشور در این مجلس مشاهده کرد و ایجاد کرد؛ میتوان در این جلسه بعضی از سوءتفاهم‌ها را برطرف کرد، [اینکه] با همدیگر ملاقات کنند، با هم صحبت کنند؛ نشانه‌ی وحدت فعّالان سیاسی و اجتماعی و کشوری است و انعکاس مفید و مطلوبی ان‌شاءالله در فضای عمومی و افکار عمومی کشور خواهد داشت. جلسه، جلسه‌ی مهمّی است، جلسه‌ی حسّاسی است.

بنده مطالبی را آماده کرده‌ام که عرض بکنم. اوّلاً از جناب آقای رئیسی، رئیس‌جمهور محترممان واقعاً تشکّر میکنم، خوب گزارشی را ایشان بیان کردند؛ و این‌جور گزارشها لازم است؛ نه فقط برای مردم و افکار عمومی، بلکه برای خود مسئولین بخشهای مختلف هم لازم است. یکی از اشکالات کار ما این است که خیلی اوقات، بخشهای مختلف از کارهای هم خبر ندارند، مطّلع نیستند. اینکه یک وقتی بنده گفتم یک تور گردشگری بگذارند برای بعضی از مسئولین در بخشهای نظامی و غیر نظامی و مانند اینها،(۲) واقعاً همین جور است؛ ما هر از گاهی یک بار احتیاج داریم یک گزارش محسوس، ملموس، دیدنی از مسائل کشور، از پیشرفتهای کشور، از اقداماتی که شده، در مقابل چشم همه قرار بدهیم و مطّلع بشویم. خب بیانات ایشان در این جهت الحمدلله خیلی مفید بود. بنده هم در همین حدودِ مسائلِ ایشان عرایضی را عرض خواهم کرد.

مطلب اوّلی که من میخواهم عرض بکنم، یک مسئله‌ی معنوی است، یک تذکّری است به خودم و شما، و آن، این است که ماه رمضان، ماه ذکر است، ماه یاد است، ماه تابیدن انوار ذکر الهی بر دلها است؛ این را براحتی از دست ندهیم. هیچ‌ وقتِ سال دلها این اندازه آماده‌ی تلقّیِ انوار هدایت الهی، برکات الهی، رحمت الهی نیستند؛ این [خاصیّت] ماهِ رمضان است؛ ماهی که یک شب در آن هست که برتر از هزار ماه است: خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر؛(۳) اینها چیزهای مهمّی است. ماهی است که «اَنفاسُکُم فیهِ تَسبیحٌ وَ نَومُکُم فیهِ عِبادَة».(۴) ماه تلطیف دل و جان است. این زندگی مادّی، بخصوص زندگی ماشینی، روابط ما را، درون ما را، باطن ما را، عملکرد ما را از لطافت می‌اندازد؛ مثل چرخی که احتیاج به روغن‌کاری دارد تا راحت بچرخد و سایشِ مضر نداشته باشد، ذکر و دعا در این ماه چنین نقشی را ایفا میکند؛ دلهایمان را، جانهایمان را، با تلاوت قرآن، با دعاهای شبانه‌روزی، با خود روزه، با شب قدر تلطیف میکند. پس این مطلب اوّل که ذکر، دل را در معرض انوار الهی قرار میدهد؛ این را به یاد داشته باشیم.

ما را از غفلت خلاص میکند. غفلت بلای بزرگی است. در دعای مبارک ابی‌حمزه میخوانیم: یا مَولایَ‌ بِذِکرِکَ‌ عاشَ‌ قَلبی‌ وَ بِمُناجاتِکَ بَرَّدتُ اَلَمَ الخَوفِ عَنّی‌؛(۵) با یاد تو، ذکر تو، دلِ من زندگی پیدا کرد؛ با مناجات با تو، اضطراب و ترس از من دور شد و رها شدم. اینکه در قرآن، آیات زیادی ــ ده‌ها آیه، شاید قریب صد آیه که [البتّه] من نشمردم ــ درباره‌ی ذکر وجود دارد، نشان‌دهنده‌ی اهمّیّت این حقیقت در زندگی ما، در ارتباطات ما، در عاقبت ما و انتهای راه ما است. اینکه خدای متعال میفرماید: اُذکُرُوا اللَهَ ذِکراً کَثیرًا، وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلا،(۶) نشان‌دهنده‌ی این است که ذکر، هم لازم است، هم کثیرش لازم است؛ ذکرِ زیاد لازم است. خب این یک بُعد از مسئله‌ی ذکر است که دلها را متوجّه میکند و از غفلت خارج میکند. یک بُعد دیگر در ذکرالله وجود دارد و آن، تأثیر این ذکر در عمل است. وقتی ذکرالله حاصل شد، در عمل ما تأثیر میگذارد. در کلامی منسوب به امیرالمؤمنین [هست]: مَن عَمَرَ قَلبَهُ بِدَوامِ الذِّکرِ حَسُنَت‌ اَفعالُهُ‌ فِی‌ السِّرِّ وَ الجَهرِ»؛(۷) دوام ذکر و به طور مستمر ذاکر بودن، موجب میشود عمل ما ــ هم عملِ پنهانی ما و کاری که خودمان در دلمان، در داخل خانواده‌مان، در اتاق خلوتمان انجام میدهیم، هم عملی که در محیط اجتماعی انجام میدهیم ــ نیکو بشود، خوب بشود.

خب، حالا ما مسئولین کشور هستیم دیگر؛ یک بخشی از کارهای جاری کشور، از اجرا و تقنین و قضا و هدایت و دفاع و امثال اینها، به عهده‌ی این مجموعه‌ای است که اینجا تشریف دارید و همه اینجا جمع شده‌ایم. کارِ ما چیست؟ «خدمت به مردم». کار ما چیست؟ «اداره‌ی خوب کشور»؛ پس «حَسُنَت‌ اَفعالُهُ‌ فِی‌ السِّرِّ وَ الجَهر» در مورد ما این است. اگر ذکرالله داشته باشیم، تأثیر میگذارد در کار خدمت به مردم که مسئولیّت بزرگ ما پیش خدای متعال است.

این «خدمت» را در دعاها هم می‌بینیم. در دعای مبارک کمیل [میفرماید]: اَسأَلُکَ بِحَقِّکَ وَ قُدسِکَ وَ اَعظَمِ صِفاتِکَ وَ اَسمائِکَ اَن تَجعَلَ اَوقاتى مِنَ اللَیلِ وَ النَّهارِ بِذِکرِکَ مَعمورَةً وَ بِخِدمَتِکَ مَوصولَة؛ ذکر و خدمت، با هم می‌آید. وَ اَعمالى عِندَکَ مَقبولَةً حَتّىٰ تَکونَ اَورادى وَ اَعمالى کُلُّها وِرداً واحِداً وَ حالى فى خِدمَتِکَ سَرمَدا؛ دائم در خدمتِ تو باشم. باز بعدش [میفرماید]: قَوِّ عَلىٰ خِدمَتِکَ جَوارِحى وَ اشدُد عَلَى العَزیمَةِ جَوانِحى وَ هَب لِىَ الجِدَّ فى خَشیَتِکَ وَ الدَّوامَ فِى الاِتِّصالِ بِخِدمَتِک؛(۸) باز «خدمت»؛ ببینید، تمامش خدمت است. «خدمت به خدا» یعنی چه؟ خدا که به خدمت من و شما احتیاجی ندارد؛ «خدمت به خدا» یعنی خدمت به زندگی، خدمت به مردم، خدمت به خلق‌الله، خدمت به پیشبرد اهداف؛ این وظیفه‌ی اساسی ما است که در دعاها [هم] تکرار شده، گفته شده. آنچه ما به آن میگوییم «احسان به مردم»، بخشی از این خدمت به مردم است: اِنَّ اللَهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسان.(۹) خب، [در باب] این احسان، یک روایتی هست از کلام امیرالمؤمنین (علیه السّلام) که این را هم باز من از غررالحکم نقل میکنم؛ میفرماید: اَحَقُّ النّاسِ بِالاِحسانِ مَن اَحسنَ اللهُ اِلَیهِ وَ بَسَطَ بِالقُدرَةِ یَدَیه؛(۱۰) همه باید احسان کنند، همه باید نیکوکاری کنند، خدمت کنند، امّا آن که از همه شایسته‌تر است به این وظیفه آن کسی است که خدا به او قدرتِ کار داده، مثل شما. شما مدیرید؛ بعضی در اداره‌ی افکار مردم، بعضی در اداره‌ی کارهای مردم؛ این بسط ید است، این قدرت شما است. در جمهوری اسلامی، خدای متعال به مردم مؤمن این امکان را داده است که بر طبق آئین اسلام و بر طبق خواسته‌های اسلام بتوانند به مردم خدمت کنند؛ این بهترین فرصت است. پس این، مهم‌ترین کار ما است؛ مهم‌ترین مایه‌ی امتحان الهی ما است؛ و خدای متعال ما را امتحان میکند.

یک روزی بود ــ که حالا اکثر شماها که جوان هستید، آن روزها را یادتان نمی‌آید ــ که مردم مؤمن و صاحبان فکر دینی و اسلامی کمترین حرکت اجرائی را در کشور در اختیار نداشتند، نمیتوانستند کار انجام بدهند، کار دست طواغیت و تبَعه‌ی طواغیت بود؛ یک روزی این‌جوری بود؛ خدای متعال آنها را از این مسندها بیرون انداخت، شما را گذاشت جای آنها. حضرت موسیٰ به بنی‌اسرائیل فرمود: عَسىٰ رَبُّکُم اَن یُهلِکَ عَدُوَّکُم وَ یَستَخلِفَکُم فِی الاَرضِ فَیَنظُرَ کَیفَ تَعمَلون؛(۱۱) خدای متعال من و شما را گذاشته، باید امتحان پس بدهیم. چه‌جوری عمل میکنیم؟ آنها بد عمل کردند؛ ما چه‌جوری عمل خواهیم کرد؟ پس بنابراین، یک روی دیگر ذکر، یک بُعد دیگر ذکر عبارت است از خدمت. ماه رمضان ماه ذکر است، یعنی ماه خدمت است.

و امّا مسائل مربوط به موضوعات اداره‌ی کشور و مانند اینها. مسائل متعدّدی وجود دارد، منتها مسئله‌ی اقتصاد یک مسئله‌ی محوری است. همین‌طور که در بیانات آقای رئیس‌جمهور هم ملاحظه کردید، محورِ حرف «اقتصاد» است، عمده‌ی بحث بنده هم امروز راجع به مسائل اقتصادی است. البتّه مسائل دیگری هم هست که اگر ان‌شاء‌الله شما خسته نشدید و ما خسته نشدیم، در آخر، عرض خواهیم کرد.

اقتصاد، اوّلین مسئله‌ی کشور است، مهم‌ترین مسئله‌ی کشور است؛ مسئله‌ی معیشت مردم، مسئله‌ی ملموسِ همه‌ی آحاد کشور است. خب، شعار امسال(۱۲) شعار مهمّی است، شعار حسّاسی است؛ البتّه شعارهای سالهای قبل هم تا سالهای متعدّد عموماً اقتصادی بود؛ امّا اینکه ما شعارها را شعارهای اقتصادی قرار دادیم، این به معنای بی‌اعتنائی به مسائل فرهنگی و اجتماعی و مانند اینها نیست؛ آنها هم به جای خود مهم است امّا یک اقتصاد نابسامان بر روی فرهنگ جامعه هم اثر میگذارد؛ یعنی تأثیر کج و کوله بودن و ناموزون بودن اقتصاد کشور بر روی مسائل اجتماعی و بر روی مسائل فرهنگی هم نباید نادیده گرفته بشود. تورّمِ بالا، در چند سال پی‌درپی خیلی چیز مهمّی است؛ سالهای متعدّد، پشت سر هم تورّم بالا. خب، این روی نظام توزیع درآمدها در کشور اثر میگذارد و توزیع درآمدهای کشور را ناموزون میکند؛ یک عدّه‌ای محروم میمانند، یک عدّه‌ای هم حالا از طرق مختلفی جیبهایشان پُر میشود. از هر دو طرف، ایجاد فساد خواهد شد؛ هم از طرف فقر، فسادهای فرهنگی، اجتماعی به وجود می‌آید؛ هم از طرف آن مجموعه‌ای که توانسته‌اند از این آبهای گل‌آلود ماهی بگیرند، استفاده‌ی نامشروع کنند، حرام‌خوری کنند، از ناحیه‌ی آنها هم فسادهایی به وجود می‌آید. تورّم یک مسئله‌ی صرفاً اقتصادی به نظر میرسد امّا انسان میبیند نه، این میتواند بر روی فرهنگ مردم، افکار مردم، رفتار مردم، مسائل اجتماعی کشور اثر بگذارد. خیلی از فسادهای اجتماعی و فرهنگی هست که اگر ما سر نخ اینها را دنبال کنیم، به همین پولهای حرام و برخورداری‌های تبعیض‌آمیز خواهیم رسید.

خب، حالا مسئله‌ی مهار تورّم و رشد تولید. جناب آقای رئیسی درست اشاره کردند؛ گاهی شده که ما تورّم را توانسته‌ایم کنترل کنیم امّا از آن طرف، با رکود همراه بوده؛ این به ضرر کشور است. اینکه تورّم بیاید پایین امّا رکود، حاکم بر اقتصاد کشور باشد، چیزِ خوبی نیست. مهم این است که بتوانیم تورّم را مهار کنیم، تولید هم به رکود نینجامد، تولید رشد پیدا کند؛ و این ممکن است. اینکه میگوییم ممکن است، حرف من نیست، حرف کارشناس‌های اقتصادی است که به ما میگویند، اثبات میکنند، استدلال میکنند، دلیل می‌آورند؛ میتوانیم قبول کنیم حرفشان را. اگر چنانچه تلاش انجام بگیرد، تلاش خوب و [کارها] با جدّیت دنبال بشود ــ که خب الحمدلله کارهای خوبی دارد انجام میگیرد که حالا من بعضی از نکات را عرض میکنم ــ میتوانیم این شعارِ «مهار تورّم و رشد تولید» را عملیّاتی کنیم.

اگر بخواهیم این شعار عملیّاتی بشود، اوّلاً لازم است که دستگاه‌های مختلف و بخشهای مختلف کشور اولویّت این امر را بپذیرند؛ اوّل این است.

«اولویّت را بپذیرند» یعنی چه؟ یعنی همه‌ی همّتها، همه‌ی اراده‌ها در طول سال ــ یک سال در مقابل ما است دیگر ــ متوجّه این نکته‌ی کانونی باشد. این‌جور نباشد که ما چند صباحی بگوییم و حرف بزنیم و در سربرگ‌ها بنویسیم و تبلیغ بکنیم، بعد آرام‌آرام کهنه بشود، به انزوا کشیده بشود، به حاشیه برود، فراموش کنیم؛ نه. البتّه این شعار فقط مال یک سال نیست، این شعارها غالباً ادامه دارد و باید ادامه پیدا کند، امّا حالا تا آخر امسال، سال ۱۴۰۲، همه‌ی همّتها، هم در تقنین، هم در اجرا، هم در قوّه‌ی قضائیّه، هم در بخشهای گوناگونِ دیگر متوجّه این مسئله‌ی کانونی باشند؛ یعنی توجّه کنند که این وظیفه، یک وظیفه‌ی اصلی و کانونی است.

اولویّت ‌دادن، یک معنای دیگر هم دارد و آن، این است که از همه‌ی ظرفیّتهای کشور برای این کار استفاده بشود؛ ما ظرفیّتهای زیادی در کشور داریم. بعضی از امکاناتِ ما امکانات سخت‌افزاری است؛ منابع طبیعی داریم، موقعیّت جغرافیایی داریم، زیرساخت‌های اقتصادی داریم ــ کارخانجات، دستگاه‌ها ــ بعضی، امکانات نرم‌افزاری است؛ نیروی انسانی خلّاق داریم، جوانهای پُرانگیزه داریم، ظرفیّتهای علمی داریم، ظرفیّتهای فنّاوری داریم، فکرهای نو داریم. خیلی از صاحبان فکر برای بنده نامه مینویسند، بنده هم وقت میگذارم خیلی از نامه‌های افرادی را که کارشناسِ این مسائل هستند میخوانم؛ البتّه مرجع اقدام بنده نیستم، میفرستم برای دستگاه‌ها، لکن میخوانم نامه‌ها را. انصافاً گاهی انسان فکرهای بسیار خوب، بسیار نو مشاهده میکند؛ خب اینها امکانات کشور است؛ اینها همه باید در خدمت مهار تورّم و رشد تولید قرار بگیرد. امکانات اجرائی داریم، امکانات تقنینی داریم، امکانات قضائی داریم، امکانات رسانه‌ای داریم، تجربه‌ها و عناصر مجرّب داریم؛ کسانی هستند که کارآزموده‌اند، کار کرده‌اند، می‌شناسند، بلدند؛ از همه‌ی اینها باید استفاده بشود. از ارتباطات خارجی استفاده کنیم؛ ارتباط خارجی که فقط ارتباط با آمریکا و چهار کشور اروپایی که نیست؛ در دنیا دویست و خرده‌ای کشور هستند، اینها هر کدام یک ظرفیّتی‌اند؛ از این ارتباطات خارجی میشود استفاده کرد برای این [منظور]. این بُعدِ دیگر معنای اولویّت است.

اولویّت یک معنای دیگر هم دارد ــ که گفتیم به این مسئله اولویّت بدهیم ــ و آن، این است که حاشیه‌سازی نشود. گاهی می‌بینید یک حرکت خوبی برای مهار تورّم شروع شده، قانونش هست، دولت مشغول است، دارد اجرا میکند، ناگهان از یک طرفی، از یک گوشه‌ای یک مصوّبه‌ای بلند میشود که تورّم‌زا است، و کار را متوقّف میکند؛ اینها را باید مراقبت کرد. گاهی اوقات نگاه‌های سیاسی، نگاه‌های جناحی دخالت میکنند. مثلاً فرض کنید که چون یک [نفری] با فلان کس در دولت یا مثلاً با خود دولت موافق نیستند، در مقابل یک اقدام خوبی که دولت دارد انجام میدهد، سنگ میگذارند و مانع‌تراشی میکنند؛ اینها باید نباشد. اولویّت ‌دادن یعنی واقعاً همه اولویّت بدهند.

خب پس این نکته‌ی مهمّ اوّل، که ما اگر بخواهیم این شعار عملیّاتی بشود، باید با همین معانی‌ای که گفته شد، اولویّت را به این شعار بدهیم؛ این‌جور نباشد که فقط سیاست اعلام بشود. حالا گاهی اوقات یک سیاستی اعلام میشود، یک کارگروهی هم درست میشود، دستوری هم داده میشود امّا اینها کافی نیست؛ باید به همین شکلی که عرض شد دنبال بشود؛ که حالا در مورد دنبال کردن هم من حرفهایی دارم که حالا خواهم گفت. اگر چنانچه این [مسئله] اولویّت داده بشود، آخر سال میشود اثر محسوس آن را دید. اوّلاً افراد خبره، شاخصهای اقتصادی را ملاحظه میکنند ــ از جمله شاخص رشد تولید که ایشان بیان کردند که خیلی مهم است، یا شاخص سرمایه‌گذاری، یا شاخص تورّم و از این قبیل ــ و این شاخصها مشخّص خواهد شد؛ ثانیاً مردم در زندگی‌شان احساس خواهند کرد؛ یعنی یک آسایشی را به یک نحوی، تا یک حدّی احساس خواهند کرد؛ اگر چنانچه ان‌شاءالله ما دنبال کنیم و بتوانیم این شعار را عملیّاتی کنیم.

خب اگر بخواهیم این شعار عملیّاتی بشود، چند الزام وجود دارد که من اینها را یادداشت کرده‌ام و عرض میکنم. اوّلین الزام این است که «دستگاه‌های مختلف به هم کمک کنند»؛ یعنی دولت به نحوی، مجلس به نحوی، قوّه‌ی قضائیّه به نحوی به هم کمک کنند؛ قانون، متناسب با نیازِ اجرا باشد. اگر چنانچه بخواهیم این کار انجام بگیرد، همکاری همه لازم است. یعنی بنابراین  همه‌ی شما که اینجا حضور دارید ــ هم از مجلس اینجا حضور دارید، هم از دولت حضور دارید، هم از قوّه‌ی قضائیّه، هم از نیروهای مسلّح ــ واقعاً تصمیمات را همه عمل کنند؛ همه به هم کمک کنند تا کار پیش برود. این یک الزام.

الزام بعدی که به نظر من خیلی مهمّ است، «پیگیری جدّی تصمیم‌ها» است. بنده غالباً در جلسات خصوصی با مسئولین محترم که می‌نشینیم صحبت میکنیم، روی این مسئله‌ی پیگیری تأکید میکنم؛ پیگیری خیلی مهم است. گاهی تصمیم‌های خیلی خوبی گرفته میشود امّا چون درست پیگیری نمیشود، تصمیم زمین میماند. همین طرحهای نیمه‌تمامی که ایشان گفتند، ناشی از عدم پیگیری است. خب مثلاً فرض بفرمایید که یک طرح خیلی خوبی در مجلس یا در دولت تصمیم‌گیری شده، دولت شروع به اقدام کرده، باید در ظرف سه سال، چهار سال تمام بشود، [امّا] سیزده سال گذشته، تمام نشده! چرا؟ این نشان‌دهنده‌ی این است که پیگیری نشده و رها شده؛ پیگیری خیلی مهم است. من یک نمونه عرض بکنم که این نمونه مال همین حالا است. چندتا از شرکتهای بزرگ دولتی که سود خوبی به دست آورده‌اند به آقای رئیس‌جمهور قول دادند، متعهّد شدند که طرحهای عمرانی مفید برای مردم را در بخشهای مختلف کشور اجرا کنند؛ آقای رئیس‌جمهور از آنها خواسته‌اند، آنها هم متعهّد شده‌اند که فلان طرح را عملی کنند. من دو سه هفته پیش، از ایشان پرسیدم که به کجا رسید، اینها چه‌کار کردند؟ یک گزارشی آنها آوردند به ایشان دادند، ایشان هم [برای ما آوردند]؛ نگاه کردیم گزارش را، دیدیم قانع‌کننده نیست؛ یعنی آن کاری که باید انجام بگیرد، انجام نگرفته؛ کارهایی شده امّا آن چیزی که نقطه‌ی اصلی و کانونی است که خدمت به مردم و رسیدن فایده‌ی کار به مردم است، تحقّق پیدا نکرده. پس یک الزام هم شد «پیگیری کردن». کارها باید پیگیری بشود؛ مسئولین محترم پیگیری کنند کار را که عمدتاً هم در قوّه‌ی مجریه این کار باید انجام بگیرد.

یکی دیگر از الزامات، ثبات در سیاستها و تصمیم‌های اقتصادی است. اینکه در سیاستهای پولی‌مان، در سیاستهای مالی‌مان، دائماً تغییراتِ پی‌در‌پی بدهیم، خیلی مضر است برای کشور؛ خیلی مضر است. حالت بی‌اطمینانی به وجود می‌آورد، کارآفرین را مردّد میکند، آن کسی را که میخواهد سرمایه‌گذاری کند و کارآفرینی کند، مردّد میکند. ما حالا دنبال سرمایه‌گذاری خارجی هم هستیم، به خارجی‌ها میگوییم بیایند سرمایه‌گذاری کنند؛ هر کسی که میتواند و مایل است، بیاید سرمایه‌گذاری کند، او هم سود میبرد، ما هم سود میبریم؛ داخلی‌ها که به طریق اولیٰ. خدا رحمت کند مرحوم عسگراولادی(۱۳) را! سالها پیش اینجا جلسه‌ای بود،‌ ایشان صحبت کرد گفت شما از خارجی‌ها میخواهید که بیایند سرمایه‌گذاری کنند، خارجی‌ها نگاه میکنند به سرمایه‌گذاران داخلی؛ اینها ــ به تعبیر او ــ ویترین نظامند، جعبه‌آینه‌ی نظامند؛ میخواهند ببینند که شما با کارفرمای داخلی و کارآفرین داخلی چه‌جوری رفتار میکنید، بعد اگر چنانچه دیدند خوب رفتار میکنید، آنها هم می‌آیند. این حرف درستی است. تغییر سیاستها، تبدیل جهت‌گیری‌ها، خیلی ضربه میزند. بنابراین، یکی از مهم‌ترین بحثها ثبات در سیاستهای پولی و مالی و مانند اینها است.

یکی از مهم‌ترین الزامات اجرای این شعار، مشارکت دادن مردم است؛ این یک مسئله‌ی تعیین‌کننده است، مسئله‌ی بسیار مهمّی است. ما در این [بخش] ضعیف عمل کرده‌ایم؛ در طول این سالهای متمادی، انصافاً ضعیف عمل کرده‌ایم. اگر چنانچه بتوانیم نه در حرف که دائماً گفته‌ایم، [بلکه] در عمل ــ که حالا مختصری توضیح میدهم ــ مشارکت مردم را جلب کنیم، رشد تولید قطعی خواهد بود. آن چیزی که قطعاً رشد تولید را به وجود می‌آورد، حضور مردم در تولید است؛ در بخشهای مختلف، و از تولیدات اندک و کوچک تا تولیدات بزرگ به وسیله‌ی مردم [انجام شود]. خود همین رشد تولید، تأثیر میگذارد در مهار تورّم؛ ‌یعنی روی آن هم اثر میگذارد.

خب، با حرف و شعار نمیشود؛ صِرف اینکه ما حرفش را بزنیم که «مردم! بیایید شرکت کنید»، کسی [نمی‌آید]، اصلاً این حرف معنی ندارد؛ محصَّلی(۱۴) ندارد که به مردم بگوییم بیایید شرکت کنید. چه‌جوری شرکت کنند؟ کجا شرکت کنند؟ باید زمینه‌ی مشارکت فراهم بشود.

یکی از تجربه‌های خوب، همین شرکتهای دانش‌بنیان است؛ این تجربه‌ی خوبی است. البتّه فقط منحصر به این نباید باشد ــ که حالا عرض میکنم ــ امّا این یک تجربه‌ی خوبی بود. [برای] شرکتهای دانش‌بنیان سازوکاری به وجود آمد که موجب شد افرادی که بااستعداد بودند، ‌نخبه بودند، توانایی داشتند، انگیزه داشتند، بیایند و هزاران شرکت دانش‌بنیان را به وجود بیاورند، رشد تولید را بالا بردند، کمک کردند؛ این شرکتها خیلی تأثیر داشت و البتّه باید افزایش هم پیدا کند. خودِ این دانش‌بنیان کردنِ کارها یک برنامه‌ریزی لازم دارد. کدام بخشها باید دانش‌بنیان بشوند؟ مثلاً حالا فرض کنید بخش نفت یا بخش کشاورزی باید دانش‌بنیان بشود؛ چه‌جوری؟ با چه برنامه‌ای؟ چه کسانی میتوانند وارد این کار بشوند؟ این یک طرح و برنامه لازم دارد که [باید] به مردمی که توانایی دارند، علاقه دارند و میخواهند در این کار مشارکت کنند، اعلام بشود. ما از لحاظِ نیروی انسانیِ جوانِ تحصیل‌کرده ظرفیّت بالایی داریم؛ بحمدالله تا کنون، جوانِ آماده‌ی تحصیل‌کرده خیلی داریم؛ خیلی‌هایشان به کارهایی مشغول هستند که متناسب با رشته‌های تحصیلی‌شان هم نیست، امّا مشغولند به خاطر اینکه کاری که متناسب با آن رشته باشد در اختیارشان قرار نگرفته.

اگر ما این طرّاحی را بتوانیم درست انجام بدهیم، این مشکل برطرف خواهد شد. نقشه‌ی راهِ دانش‌بنیان کردنِ اقتصاد ملّی و برنامه‌ی عملیّاتی کردن آن را مسئولین محترم در دولت باید تهیّه کنند، به مردم هم اطّلاع بدهند و زمینه‌ی مشارکت آنها را فراهم کنند؛ همین‌ طور که عرض کردم مشخّص بشود چه بخشهایی در اولویّت دانش‌بنیان شدن هستند و شیوه‌های دانش‌بنیان شدن آنها چیست؛ اینها را مشخّص کنند، به اطّلاع مردم برسانند. باید ساختارسازی بشود؛ [برای] اشتراک مردم به صورت شرکتهای دانش‌بنیان، باید یک ساختاری تولید بشود، به وجود بیاید و به مردم هم اعلام بشود.

البتّه مشارکت مردم که اشاره کردم، فقط در این زمینه‌ها نیست؛ یعنی این‌جور نیست که مشارکت مردم صرفاً در محدوده‌ی شرکتهای دانش‌بنیان باشد. ما باید کاری کنیم که مردم بتوانند، همه‌ی کسانی که نیرو دارند، توان کار دارند، در به‌اصطلاح محدوده‌ی کار کردن هستند، بتوانند یک کاری انجام بدهند که به زندگی‌شان کمک کند، معیشتشان را بهتر کند، به تعبیر رایج، سفره‌ی آنها را رنگین‌تر بکند، که بند اوّل سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم ناظر به همین است. تمهیداتی را باید انجام بدهید تا طبقات کم‌درآمد به این وسیله درآمدشان بالا برود. آن‌وقت توانمندسازیِ طبقات ضعیف به این شکل انجام خواهد گرفت؛ یعنی نقشه‌ی راهِ کاملی در این زمینه به وجود بیاید، و میتواند به وجود بیاید؛ یعنی سازمان برنامه و امثال این تشکیلات در دولت، میتوانند بنشینند و طرّاحی کنند و مشخّص کنند که آحاد مردم، قشرهای ضعیف مردم، چگونه میتوانند در فعّالیّتهای اقتصادی همکاری کنند. بهترین راهِ عدالت‌بنیان کردنِ اقتصاد همین است. اینکه ما روی مسئله‌ی عدالت که اساس کار اقتصاد در اسلام عدالت است ــ «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط»[۱۵] ــ [تأکید میکنیم،] عدالت‌بنیان کردن از این راه به وجود خواهد آمد؛ بتوانیم امکان کار کردن و درآمد کسب کردن را برای همه‌ی مردم فراهم کنیم.

من اطّلاع دارم بعضی از دستگاه‌ها مثلاً در مناطق دوردستِ کشور، یعنی خیلی دور از تهران، مثلاً در روستاها رفته‌اند، کارهایی را انجام داده‌اند، توانستهاند خانواده‌هایی را گاهی مثلاً فرض کنید با چند رأس گوسفند ــ حالا این نمونه‌های خیلی کوچکش این‌جوری است ــ احیا کنند؛ یک خانواده با داشتن مثلاً فرض کنید چند رأس گوسفند یا در یک جاهایی در ایرانشهر که ما بودیم، با بُز ــ بُزهای مخصوصی که آنجا هستند ــ و مانند اینها احیا شده. از اینجا بگیرید تا کارهای بسیار بزرگی که میتواند یک شهر را، یک منطقه را آباد بکند. خب، پس بنابراین این الزامات وجود دارد. اگر بخواهیم که این شعار عملیّاتی بشود، این چند مورد الزاماتی بود که من عرض کردم. البتّه بیش از اینها است، [ولی] دیگر حالا وضع جلسه و مانند اینها اقتضا نمیکرده که بنده بیشتر وارد بشوم. مسئولین محترم، صاحبان فکر، کسانی که اهل تأمّل و دقّت در این مسائل هستند، میتوانند اینها را توسعه بدهند، بیشتر روی آن کار کنند، فکر کنند. اینها الزامات تحقّق این شعار است.

در مسئله‌ی اقتصاد، چند توصیه‌ی کلیدی هم هست که اینها را هم من اجمالاً عرض میکنم که مسئولین به اینها توجّه داشته باشند. در رأس این توصیه‌ها، مبارزه با فساد است؛ مبارزه با فساد که در شعارهای رئیس‌جمهور محترم در دوران انتخابات و بعد از انتخابات هم وجود داشته و همه‌ی ما هم به این واقعاً معتقدیم. مبارزه‌ی با فساد کار لازمی است؛ البتّه کار بسیار دشواری است. من چند سال قبل از این، که یک بیانیّه‌ی مفصّلی راجع به این مسئله دادم،[۱۶] آنجا گفتم خطرِ این ــ به نظرم تعبیر همین بود ــ مثل یک اژدهای هفت‌سر، از همه طرف انسان را تهدید میکند؛ لذا در مقابله‌ی با فساد باید با همه‌ی وجود وارد شد. فساد، مردم را ناامید میکند، مأیوس میکند، میل به سلامت را در افراد کاهش میدهد. وقتی کسی میبیند که فلان آدم با شیوه‌ی غیر قانونی و غلط توانست جیب خودش را پُر کند، او هم وسوسه میشود. فساد یک بیماری مُسری است، بیماری بسیار خطرناکی است، و واقعاً موجب هلاک جامعه است. مبارزه‌ی با فساد لازم است. بدون رودربایستی، بدون ملاحظه بایستی با فساد مبارزه کرد، هر جا که هست؛ و این در رأس کارهای مهمّی است که در زمینه‌ی مسائل اقتصادی لازم است.

موضوع بعد، مسئله‌ی انضباط مالی است. انضباط مالی در درجه‌ی اوّل با اصلاح ساختاری بودجه است؛ که ما اوّلی که این جلسه‌ی سران محترم قوا را برای [بررسی] مسئله‌ی اقتصادی در دولت قبل تشکیل دادیم، یکی از اهداف مهمّی که اعلام کردیم و مکتوب بود و ابلاغ شد، اصلاح ساختار بودجه بود؛ که خب تاکنون هنوز به طور کامل انجام نگرفته. مسئله‌ی اصلاح ساختار بودجه خیلی مهم است؛ این [موجب] انضباط مالی است. و یکی از بخشهای مهمّ انضباط مالی این است که از تعهّدات مالی‌ای که منابع پایدار مطمئنّی ندارد، حتماً باید پرهیز بشود. مخاطب این حرف، بیشتر مجلس است؛ [برآورد] منابع مالی نامطمئن و متزلزل در قبال مصارف قطعی؛ خب این یک بی‌انضباطی به وجود می‌آورد و بلاشک مشکلات فراوانی را ایجاد میکند.

صرفه‌جویی باید کرد؛ یکی از کارهای مهمّی که در انضباط مالی مهم است، صرفه‌جویی کردن است. ما باید صرفه‌جویی را یاد بگیریم. متأسّفانه این، مشکله‌ی اجتماعیِ ملّی ما است؛ ما اسراف میکنیم، اسراف زیاد داریم. انسان مشاهده میکند که در بعضی از کشورها صرفه‌جویی‌شان خیلی خوب و مطلوب است؛ هم آحاد مردم، هم مسئولین، هم دستگاه‌های گوناگون دولتی. به تعبیر سعدی:
چو دخلت نیست خرج آهسته‌تر کن
که میگویند ملّاحان سرودی
اگر باران به کوهستان نبارد
به سالی دجله گردد خشک‌رودی[۱۷]
وقتی که انسان درآمد کم دارد، مشکل درآمدی دارد، باید صرفه‌جویی کند. حالا آن وقتی هم که درآمد زیاد است، باید صرفه‌جویی کرد، یعنی اسراف نکردن مال همیشه است، بخصوص آن وقتی که درآمد کم است. بنابراین ما در بخشهای مختلف دچار اسراف هستیم؛ این را باید مراقبت بکنیم؛ مثلاً سفرهای بی‌مورد، اجتماعات بی‌فایده، و دستگاه‌های گوناگونی که کارهایی را انجام میدهند، چیزهایی را میخرند و کارهایی از این قبیل میکنند.

مسئله‌ی بعدی، که آن هم خیلی مهم است در مسئله‌ی اقتصاد ــ که این توصیه‌ی کارشناس‌ها است به ما و مکرّر این را میگویند ــ مسئله‌ی بهره‌وری است. در برنامه‌ی ششم ــ که مصوّبه‌ی مجلس را داشت و یک قانون مسلّمی بود؛ که بعد هم تمدید شد، امسال هم یک مقداری تمدید شده ــ رشد اقتصادی کشور هشت درصد معیّن شده بود؛ تصریح شده بود که یک‌سوّم این رشد باید از طریق بهره‌وری باشد.

انسان وقتی نگاه میکند به این سالهای گذشته، میبیند که نه‌فقط یک‌سوّم رشد، با بهره‌وری انجام نگرفت یعنی بهره‌وری، رشد پیدا نکرده و اقتصاد را رشد نداده، بلکه سطح بهره‌وری بسیاربسیار پایین است. رقمهایش موجود است؛ حالا به من هم داده‌اند، من نمیخواهم اینجا آمار و ارقام بدهم امّا  سطح بهره‌وری خیلی‌خیلی پایین است. بهره‌وری‌ ما در مورد آب از اغلب کشورهای دنیا کمتر است؛ در مورد انرژی، بهره‌وری ‌ما خیلی‌خیلی کم است. من چند سال پیش در سخنرانی اوّل سال هم گفتم این را که شدّت انرژی در کشور ما ظاهراً چند برابر کشورهای پیشرفته است؛[۱۸] یعنی مصرف زیادی و بازده کم. این هم یک مسئله.

در زمینه‌ی مسائل اقتصادی، یک توصیه‌ی دیگری که عرض میکنیم، مسئله‌ی رابطه‌ی منطقیِ دستگاه‌های مسئول با شرکتهای بزرگ دولتی است. ما شرکتهای بزرگی داریم که مال دولت است؛ سرمایه‌اش متعلّق به دولت است، درآمدش هم مال دولت است؛ رابطه‌ی دولت با اینها بایستی تنظیم بشود؛ رابطه‌ی دولت با این شرکتها باید تنظیم بشود. بعضی از مدیران خوب و فعّال در این شرکتها هستند که باید اینها تأیید بشوند، حمایت بشوند. در بخش خصوصی هم همین جور؛ بعضی از مدیران فعّال و خوب هستند که عدّه‌ای از اینها، چند ماه قبل از این اینجا آمدند،[۱۹] تعدادی‌شان صحبت کردند، گزارش دادند؛ گزارشهای محسوس، ملموس، یعنی فیلم‌برداری‌شده و جلوی چشم؛ گزارشهای مشخّصِ غیر قابل خدشه دادند، کارهای خوبی کرده‌اند. به نظر من یکی از وظایف ما و بخصوص از وظایف قوّه‌ی مجریه و دولت این است که از این مدیران فعّال و خوب حمایت بشود. بهترین حمایتی هم که از یک مدیر کارآفرین و فعّال میشود کرد، این است که بتوانیم برای محصول او بازار فراهم کنیم ــ چه بازار خارجی، چه بازار داخلی ــ قدرت رقابت‌پذیری به او بدهیم، به او کمک کنیم برای بالا بردن کیفیّت. ما در بعضی از مصنوعات کمّیّت کارمان خوب است، کیفیّتمان پایین است؛ خب، این در دنیا نمیتواند رقابت کند، در بازارهای داخلی هم نمیتواند رقابت کند. باید کمک کنیم؛ هم حمایت کنیم برای تهیّه‌ی بازار،‌ توسعه‌ی بازار، گسترش بازار فروش، هم برای مسئله‌ی کیفیّت و رقابت‌پذیری و مانند اینها باید به اینها کمک بشود. البتّه این مدیرانی که عرض کردم، خصوصیّتشان این است که در دوران جنگ سخت اقتصادیِ این چندساله، اینها توانسته‌اند کار کنند، اینها توانسته‌اند بِایستند، توانسته‌اند کشور را در بعضی از بخشها پیش ببرند؛ لذا به اینها بایستی کمک بکنند و حمایت بشوند؛ [امّا] آنها هم وظایفی دارند، بخصوص دولتی‌ها. مدیران دولتی باید مشخّص بکنند که عملکردشان و نقششان در زمینه‌ی سیاست کلّی اقتصاد کشور چیست؛ این باید مشخّص بشود؛ یعنی فلان شرکت بزرگ، که متعلّق به دولت هم هست، موادّ اوّلیّه‌اش هم داخلی است ــ از این شرکتهای بزرگِ این‌جوری ما تعدادی داریم که شرکتْ بزرگ، پُردرآمد، با موادّ اوّلیّه‌ی داخلی ــ که قیمت محصول خودش را با دلار تلگرامی، [یعنی] همین قیمتهای جعلی دلار که از طرف دشمن هدایت میشود، تطبیق میکند؛ چرا؟ چرا شما به دلار حاکمیّت میدهید؟ چرا برای ریال رقیب را تقویت میکنید؟ یکی از وظایف عمده‌ی ما این است که ما رقیب ریال را در داخل تقویت نکنیم.

آمریکایی‌ها یک روزی ــ چهل پنجاه سال قبل ــ برای اینکه دلار را در داخل کشورشان تقویت کنند، طلا را که رقیب دلار بود، با قیمت بالایی از مردم خریدند و جمع کردند برای اینکه طلا در دست مردم نباشد، برای اینکه دلار در داخل آمریکا شخصیّت پیدا کند؛ [امّا] ما برای ریالِ خودمان مدام رقیب درست میکنیم! واقعاً یکی از گرفتاری‌های کشور ما مسئله‌ی آویزان شدن بخشهای مختلف اقتصاد ما به دلار است. من در مشهد گفتم؛[۲۰] بعضی از کشورها خودشان را از دلار جدا کردند و معاملاتشان را از طریق دیگری [انجام میدهند]؛ حتّی اینها را از سوئیفت[۲۱] خارج کرده بودند، اینها ارتباطاتشان را با سوئیفت هم قطع کردند ــ آنها هم قطع کرده بودند، اینها هم قطع کردند ــ وضعشان بهتر شد؛ الان کشورهایی هستند که وضعشان بهتر شده. بنابراین، شرکتِ بزرگِ متعلّق به دولت مشخّص بکند که مثلاً امسال که سیاست، مهار تورّم است، نقش او در مهار تورّم چیست؛ در این جهت، چه نقشی ایفا میکند و چه کاری انجام میدهد و راهبرد کلان اقتصاد کشور را چگونه رفتار میکند. این مربوط به مدیران شرکتهای دولتی و بخش خصوصی است که گفتیم واقعاً‌ از مدیران خوب، مدیرانی که در دوران سخت کمک کردند به وضع اقتصاد کشور، باید حمایت بشود. متقابلاً کسانی هم هستند که در نظام پولی کشور و در نظام مالی کشور نقش مخرّب داشتند؛ با اینها هم بایستی بی‌رودربایستی برخورد بشود. بعضی از مؤسّسات اعتباری ناسالم، بعضی از بانک‌های خصوصی، ملک بخرند، زمین بخرند، اضافه‌برداشت از بانک مرکزی انجام بدهند که خودش موجب تورّم و موجب مشکلات گوناگون است؛ بایستی با اینها برخورد بشود.

نکته‌ی بعدی که این هم خیلی لازم است، قدرت پیش‌بینی نظام برنامه‌ریزی است. ما گاهی کمبودهایی در بعضی از کالاهای مورد نیاز پیدا میکنیم؛ این را بایستی ما در برنامه‌ریزی بتوانیم پیش‌بینی کنیم؛ یعنی دستگاه برنامه‌ریزی اقتصادی کشور ــ آن دستگاه مسئول ــ قدرت پیش‌بینی داشته باشد که ممکن است یک چنین کمبودی پیش بیاید. اگر پیش‌بینی نکنیم، در نقطه‌ی بحرانی ناگهان مواجه میشویم با این کمبود؛ آن‌وقت چه کار میکنیم؟ دستپاچه و عجولانه آن جنس را از خارج وارد میکنیم، کمر تولید داخلی را میشکنیم؛ اگر این قدرتِ پیش‌بینی نباشد، [یک وضعِ] این‌جوری پیش می‌آید. این هم خیلی مهم است. نباید گذاشت کمبودها در هر بخشی حالت بحرانی پیدا کند؛ باید به مجرّد احساس کمبود ــ حالا مثلاً در مورد گوشت، مرغ، برنج یا هر چیز دیگری ــ که احساس شد که ممکن است کمبود به وجود بیاید، قبلاً از امکانات مردم و از ظرفیّتهای عمومیِ مردم استفاده بشود و میتوان استفاده کرد و ظرفیّتها را برای حلّ مسئله بسیج کنند و نگذارند کار به نقطه‌ی [بحرانی] برسد.

یک نکته‌ی دیگری که اینجا من عرض میکنم این است که برخی از اقدامات کلیدی هست که اقتصاد را رشد میدهد، یعنی بعضاً حتّی موجب جهش اقتصاد میشود؛ اینها را دستگاه‌های مسئول بگردند پیدا کنند. من حالا دو سه مثال به نظرم رسید و یادداشت کردم.

یکی مسئله‌ی این اقتصادِ دریاپایه است که حالا اخیراً به ما هم گزارش میدهند و مکرّر پیشنهاد میکنند؛ درست است. دریا مرکز برکت است، ما هم از لحاظ دریا خوشبختانه دستمان باز است؛ در جنوب کشور و در شمال کشور دریا داریم. اقتصادهای متّکی به دریا خیلی اقتصادهای بابرکتی است؛ یکی این است؛ به این توجّه کنیم. لوازمی دارد [که باید] به آن لوازم ملتزم بشویم، دنبال کنیم، پیگیری کنیم.

یکی همین مسئله‌ی مسیر شمال ـ جنوب است که مدّتها است در کشور صحبتش هست و درست است؛ این باید انجام بگیرد. الان در کشورها یک رقابتی به وجود آمده برای اینکه مسیرهای تجارت بین‌المللی را از داخل خودشان [عبور دهند]. این کشور میخواهد از داخل خودش این مسیر را انجام بدهد، آن کشور میخواهد از داخل خودش. ما جای حسّاسی قرار داریم؛ جای ما از لحاظ جغرافیایی خیلی حسّاس است؛ یعنی در این منطقه شاید هیچ کشوری نباشد که یک ‌چنین موقعیّت ممتازی داشته باشد. موقعیّت ما ممتاز است. این مسیر شمال ـ جنوب را [توسعه بدهیم]؛ البتّه مسیرهای دیگر هم هست [مانند] شرق و غرب، [ولی] مهم‌ترینش این است. مسیر شمال ـ جنوب را دنبال کنیم که داوطلب هم دارد؛ از دولتهای خارجی کسانی هم هستند که میتوانند در این زمینه همکاری کنند؛ این را دنبال کنید.  هم یک مسئله است؛ یا اقتصاد دریا.

یکی مسئله‌ی احیای معادن است که حالا آقای رئیس‌جمهور گفتند که در مورد معدن این کارها انجام گرفته[۲۲] که من البتّه اطّلاعی نداشتم؛ خب این خیلی خوب است، این واقعاً مژده است. ما از لحاظ معدن خیلی غنی هستیم. من یک وقتی اینجا در همین جلسه‌ی کارگزاران، سالها پیش از روی آمار ــ آماری که به بنده داده بودند و آمار دقیقی هم بود ــ گفتم ما یک‌صدمِ جمعیّت جهانیم، معادن حسّاس ما غالباً بیش از یک‌صدم است؛ دوصدم، سه‌صدم، پنج‌صدم و مانند اینها؛[۲۳] یعنی از لحاظ معدن ما خیلی غنی هستیم؛ از تنوّع معدن و حجم معادن و حجم این قبیل چیزها. این مسئله‌ی معدن.

امّا مسئله‌ی مسکن همین جور است. مسکن یکی از فعّالیّتهای کارآفرین و ثروت‌آفرین برای کشور است. حالا، غرض [اینکه] اینها هم مورد توجّه باید قرار بگیرد. در دولت خوشبختانه افرادی که فهم اقتصادی‌شان، دانش اقتصادی‌شان خیلی خوب است و ما از آنها واقعاً باید استفاده کنیم و بشنویم و یاد بگیریم زیادند؛ افراد زیادی هستند که حالا گاهی کارشناس‌هایشان به ما گزارشهایی هم میدهند؛ کارشناس‌های دیگر [هم همین طور]، ما هم یک چیزهایی را [عرض] میکنیم. اینهایی که عرض کردیم، آن دقّتهایی است که بایستی انجام بگیرد. این راجع به مسئله‌ی اقتصاد است.

دو سه مسئله‌ی دیگر هست که من بایستی سریع عرض بکنم. مسئله‌ی اوّل، مسئله‌ی تحوّلات جهانی است. بنده مدّتی قبل گفتم که دنیا در معرض یک تحوّل سیاسی مهم است؛[۲۴] یعنی وضع نظم جهانی در حال تغییر است که خب حالا این حرف دارد از جاهای مختلف شنیده میشود، تکرار میشود. من امروز میخواهم عرض بکنم که این تحوّل جهانی خوشبختانه در جهت تضعیف جبهه‌ی دشمنان جمهوری اسلامی است؛ این چیز مهمّی است. اوّلاً تحوّلات خیلی سریع دارد انجام میگیرد؛ خیلی باسرعت؛ ثانیاً با همین خصوصیّتی که گفتم، [یعنی] در جهت تضعیف آن جبهه است؛ این تحوّلات تا کنون این‌جوری است. خب این چه چیزی را اقتضا میکند؟ اقتضا میکند که ما در مسئله‌ی سیاست خارجی، ابتکاراتمان را افزایش بدهیم؛ ابتکار و تحرّک و فعّالیّت و مانند اینها را باید افزایش بدهیم و از فرصت استفاده کنیم.

حالا من گفتم جبهه‌ی مقابل ما در این نظم دارد تضعیف میشود که نمونه‌هایی [دارد] که حالا عرض میکنم. خب یکی از مهم‌ترین مخالفین ما در سطحِ دنیا دولت آمریکا است دیگر. آمریکای اوباما از آمریکای بوش ضعیف‌تر بود؛ آمریکای ترامپ از آمریکای اوباما ضعیف‌تر بود؛ آمریکای این آقا[۲۵] از آمریکای ترامپ ضعیف‌‌تر است. چطور میگوییم ضعیف است؟

اوّلاً در داخل آمریکا یک دوقطبی‌ای، دو سه سال پیش سر انتخابات به وجود آمد؛[۲۶] این دوقطبی هنوز به حال خودش با شدّت باقی است؛ این ضعف است دیگر! این خیلی مهم است. در این انتخاباتِ اخیرِ چند ماه پیشِ کنگره‌شان هم مشخّص شد که این دوقطبی با شدّت هنوز وجود دارد.

آمریکا بحران سیاسیِ رژیم صهیونیستی را ــ که برایش خیلی مهم است ــ نتوانسته حل کند؛ این ضعف آمریکا است. رژیم صهیونیستی برای آمریکا خیلی مهم است. می‌بینید که رژیم صهیونیستی هم در چه وضعی است، که حالا بعداً من هم اشاره میکنم؛ آمریکا نتوانسته این را حل کند.

آمریکا اعلام کرد که میخواهد یک جبهه‌ی متّحد عربی ضدّ ایران، ضدّ جمهوری اسلامی به وجود بیاورد تا در برابر ایران متّحد عمل کنند؛ امروز عکس آنچه آنها میخواستند دارد اتّفاق می‌افتد و ارتباطات مجموعه‌ی عربی با ایران رو به افزایش است.

آمریکا با فشار تحریم میخواست مسئله‌ی هسته‌ای را طبق برنامه‌ی خودش به پایان برساند، نتوانست؛ این ضعف آمریکا است. خیلی تلاش کرد ــ هیاهو کرد [از طریق] رسانه، غیر رسانه؛ سیاست، تحریم، غیره ــ [ولی] قادر نشد، نتوانست مسئله‌ی هسته‌ای را طبق برنامه‌ی خودش حل کند.

آمریکا جنگ اوکراین را راه انداخت ــ که حالا این ادّعای بنده است، دلایل متعدّدی هم [برایش] وجود دارد، کسان زیادی هم در دنیا به همین معتقدند؛ البتّه خود آمریکایی‌ها قبول نمیکنند، امّا آنها جنگ اوکراین را راه انداختند ــ [لکن] الان این جنگ موجب شده است که بین متّحدین اروپایی آمریکا و آمریکا بتدریج فاصله بیفتد و فاصله زیاد بشود. چون کتکش را اروپایی‌ها دارند میخورند، آمریکا سودش را میبَرد؛ این فاصله به وجود آورده؛ این ضعف آمریکا است.

آمریکا، آمریکای لاتین را حیاط خلوت خودش میداند، [امّا] الان در کشورهای متعدّدِ آمریکای لاتین، دولتهای ضدّآمریکایی دارند سر کار می‌آیند. آمریکا میخواست ونزوئلا را کُن فَیکون کند؛ دولت هم معیّن کردند به جای این دولت کنونی ونزوئلا که مخالف آمریکا است، یک رئیس‌جمهور جعلی هم درست کردند، لشکر هم به او دادند، پول هم به او دادند، سلاح هم به او دادند، دو سه سال هم کشمکش به وجود آوردند، آخرش نتوانستند؛ اینها همه نشانه‌ی ضعف است.

دلار در دنیا رو به ضعف است؛ کشورهای زیادی هستند که معاملات دلاری خودشان را دارند به پولهای ملّی یا ارزهای دیگر تبدیل میکنند؛ اینها همه‌ نشانه‌های ضعف است. اینکه میگوییم جبهه‌ی ضدّاسلامی ضعیف شده [دلیلش اینها است]. پس آمریکا که در واقع در رأس دشمنی با جمهوری اسلامی است، اینها نشانه‌های ضعف او است. نشانه‌های دیگری هم وجود دارد که  دیگر حالا [میگذرم].

و امّا رژیم صهیونیستی ــ که او هم دشمن دیگر ما است ــ در عمر هفتادوپنج‌ساله‌ی خودش هرگز گرفتاری‌های هولناکی مثل امروز نداشته. اوّلاً «تزلزل سیاسی»؛ در چهار سال، چهار نخست‌وزیر عوض کردند؛ ائتلافهای حزبی هنوز درست شکل نگرفته متلاشی میشوند. ائتلاف درست میکنند، بعد از مدّت کوتاهی، ائتلاف متلاشی میشود. حزبهایی که از قبل تشکیل شده‌اند یا دارند تشکیل میشوند، بتدریج دچار انحلال میشوند، منحل میشوند؛ یعنی آن‌قدر ضعیف میشوند که مثل انحلال است. دوقطبی شدیدی در سرتاسر رژیم جعلی وجود دارد؛ [اگر] الان ملاحظه کنید ــ بحث فلسطینی‌ها جدا است ــ بین خودشان دو قطبی است؛ این تظاهراتِ صدهزار نفری و دویست‌هزار نفری و بیشتر در تل‌آویو و در شهرهای مختلف دیگر، نشانه‌ی این است. حالا چهارتا موشک هم ممکن است به یک جایی بزند، [ولی] اینها جبران نمیکند آن قضیّه را. به معنای واقعی کلمه دچار ضعف و تزلزل سیاسی است. اعلام شده که بزودی تعداد کسانی که از اسرائیل دارند خارج میشوند، یهودی‌هایی که خارج میشوند، به دو میلیون [نفر] میرسد. این را اعلان کردند؛ یعنی گفته‌اند در آینده‌ی نزدیکی، حدود دو میلیون از [مناطق اشغالیِ] رژیم صهیونیستی خارج میشوند. مقامات خودشان به طور مرتّب و پی‌درپی هشدار میدهند که فروپاشی نزدیک است؛ رئیس‌جمهورشان میگوید، نخست‌وزیر سابقشان میگوید، رئیس امنیّت [ملّی]شان میگوید، وزیر دفاعشان [میگوید]؛ همه‌ی آنها میگویند که فروپاشی ما نزدیک است؛ ما به هشتاد سالگی نمیرسیم. ما گفتیم «بیست‌وپنج‌سال دیگر را نمی‌بینید»،[۲۷] خودشان عجله کردند، زودتر میخواهند [از بین بروند]!

قدرت گروه‌های فلسطینی در مقایسه‌ی با گذشته نمیشود گفت چند برابر، [بلکه] شاید ده‌ها برابر شده. یک گزارشی به ما رسید که فلسطینی‌ها در سرزمین‌های اشغالی، در یک ۲۴ ساعت، ۲۷ عملیّات انجام دادند؛ در همه جای فلسطین؛ در قدس، در سرزمین‌های کرانه‌ی غربی، در سرزمین‌های ۴۸،[۲۸] در همه جا فعّالیّت میکنند. آن فلسطین اسلو ــ که یادتان هست که یاسر عرفات و دیگران در قرارداد اسلو[۲۹] چه افتضاحی برای فلسطین درست کردند ــ رسیده به عرین‌الاُسود،[۳۰] فلسطینِ «اُسود»، [یعنی] شیرها! این‌قدر تفاوت پیدا کرده. حرکت فلسطینی‌ها این‌[جوری] است. خب، متقابلاً اینها که ضعیف شدند، جبهه‌ی مقاومت بحمدالله رو به قدرت است که نمونه‌اش هم همین [گروه‌های] فلسطینی‌ است که عرض کردم. این یک مطلبی بود که خواستیم عرض کنیم.

موضوع بعدی، توطئه‌ی دشمنان برای داخل کشور ما است؛ توطئه‌هایی بوده، توطئه‌هایی هم خواهد بود. در اغتشاشات پاییز گذشته، اینها مسئله‌ی زن را بهانه کردند، هیاهو راه انداختند؛ پشت قضیّه هم دستگاه‌های جاسوسی دشمنها بودند، [یعنی] دولتهای غربی؛ آن کشورهایی که خودشان در مسئله‌ی زن بشدّت متّهمند. اخیراً اعلام کردند در فلان کشور اروپایی پلیس گفته که زنها، شبها تنها به خیابان نروند، با مرد بروند! یعنی برای زن امنیّت وجود ندارد. در بعضی از مراکز و اردوهایی که زن و مرد آنجا هستند، زنها نیمه‌شب برای دستشویی جرئت نمیکنند بروند. در نیروهای نظامی‌شان یک جور، در کوچه و بازارشان یک جور. آن‌وقت در قضیّه‌ی زن، اینها به جمهوری اسلامی که برترین شأن را برای زن قائل است ایراد میگیرند و خط و نشان میکشند و حرف میزنند!

در کشور اروپایی، زن مسلمان با حجاب را در دادگاه، جلوی چشم پلیس و جلوی چشم دادگاه کشتند! جلوی چشم اینها. زن را ضربه زده بودند، شکایت کرده بود به دادگاه، دادگاه تشکیل شد، در خود دادگاه، همان ضارب قبلی آمد زد و زن از دنیا رفت و شهید شد! اینها با زن این‌جوری رفتار میکنند. یک عدّه‌ای هم در داخل فریب [خوردند] ــ به نظر بنده اغلب فریب خوردند ــ به تبعِ دشمنِ خارجی و افرادِ خائنِ خارج‌نشین که آنها تحریک میکردند، شعار آزادی زن را دادند. اینجا هم هوچیگری کردند؛ مثل خیلی از موارد دیگر، به جای استدلال منطقی و حرف صحیح و متین که بشود گوش داد، بشود جواب داد، بشود حرف زد، هوچیگری کردند.

خب، مسئله‌ی خانمها که فقط پوشش نیست؛ زن مسئله‌ی تحصیل دارد، مسئله‌ی اشتغال دارد، مسئله‌ی ازدواج دارد، مسئله‌ی فعّالیّت سیاسی دارد، مسئله‌ی حضور در مسائل اجتماعی دارد، مسئله‌ی حضور در مدیریّتهای بالای دولتی دارد؛ اینها همه مسائل زن است. در کدام [یک] از اینها در کشور آزادی وجود ندارد؟ جمهوری اسلامی در کدام یک از این موارد در کار زنها دخالت کرده و جلوی آزادی‌شان را گرفته؟ این‌همه دختر محصّل، این‌همه دختر دانشجو، این‌همه زنِ دارای مشاغل بالای دولتی، این‌همه خانمهای تشکیل‌دهنده‌ی اجتماعات بزرگ، این حضور فعّال زنها در اجتماعات مؤثّر دوران مبارزات، قبل از پیروزی انقلاب، بعد از پیروزی انقلاب، در جنگ، در پشت جبهه، تا امروز در تظاهرات، در راه‌پیمایی‌ها، در بیست‌ودوّم بهمن، در روز قدس؛ زن در کجای دنیا این‌همه فعّالیّت انجام میدهد که زنان ایرانی و بانوان ایرانی با افتخار و سربلندی دارند انجام میدهند؟

در مسئله‌ی پوشش، خب بله، مسئله‌ی حجاب محدودیّتِ شرعی و قانونی است؛ آنجا محدودیّتِ دولتی نیست، قانونی است و شرعی است؛ کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند نمیدانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند میکنند چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند؛ من میدانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزه‌ی با حجاب است. جاسوسهای دشمن، دستگاه‌های جاسوسی دشمن، دنبال این قضیّه هستند. اگر بدانند، حتماً نمیکنند. به هر حال، این مسئله قطعاً حل خواهد شد. امام، در اوّلین هفته‌های انقلاب، مسئله‌ی حجاب را الزاماً و قاطعاً بیان کردند؛[۳۱] جزو کارهای اوایلِ امامِ راحل (رضوان الله علیه) این بود. حالا هم حل خواهد شد ان‌شاءالله. منتها همه توجّه داشته باشند که دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم؛ کارهای بی‌قاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. مسئولین برنامه داشته باشند و دارند؛ ان‌شاء‌الله این کار با برنامه دنبال بشود. این هم یک مسئله.

مسئله‌ی دیگر ــ شاید مسئله‌ی آخر یا قبل از آخر ــ انتخابات آخر سال است.[۳۲] این انتخابات خیلی مهم است. انتخابات میتواند مظهر قوّت ملّی باشد. اگر انتخابات درست برگزار نشود، ضعف کشور و ضعف ملّت را نشان میدهد؛ ضعف دولت را، ضعف مسئولین را، ضعف آحاد مردم را و ضعف کشور را نشان میدهد. هر چه ما ضعیف بشویم، تهاجم و فشار دشمنان ما بیشتر خواهد شد. اگر میخواهید جلوی فشار دشمن گرفته بشود، باید قوی بشویم. یکی از ابزارهای مهمّ قوّتِ کشور همین انتخابات است. مسئولانی که مرتبط هستند از همین حالا ــ البتّه میدانم که دنبال کرده‌اند ــ راهبرد مشارکت را، راهبرد امنیّت انتخابات را، راهبرد سلامت انتخابات را، راهبرد رقابت انتخابات را مشخّص کنند؛ انتخابات خوبِ سالمِ با مشارکت بالایی ان‌شاء‌الله در آخر سال داشته باشیم.

آخرین مسئله هم مسئله‌ی رسانه است که مهم است. من بارها درباره‌ی رسانه صحبت کرده‌ام، باز هم عرض میکنم. باید سیاه‌نمایی‌های دشمن، تخریبهای دشمن، توطئه‌ها علیه اقتدار کشور که به وسیله‌ی دشمن در فضای مجازی و مانند اینها صورت میگیرد، باید افشا بشود؛ این به عهده‌ی رسانه است. خب، رسانه‌ی ملّی بحمدالله دست افراد مؤمن و پُرانگیزه است؛ تلاش کنند که تلاش دشمن در این باره را خنثی کنند.

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، آنچه را گفتیم و شنیدیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده. پروردگارا! ما را به آنچه معتقدیم و بر زبان جاری میکنیم، عامل و وفادار قرار بده؛ ملّت ایران را سربلند کن؛ ملّت ایران را بر دشمنانش پیروز کن؛ مسئولین مؤمن و پُرانگیزه و وفادار را توفیق و تأیید عطا بفرما. پروردگارا! در این ماه، توفیق ذکر به همه‌ی ما عنایت کن؛ توفیق کار خیر و احسان به مردم، به همه‌ی ما عنایت بفرما؛ ما را مصداق «اِنَّ اللَهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَالاِحسَان»[۳۳] قرار بده. پروردگارا! توفیق تلاوت قرآن، تدبّر در قرآن، استفاده‌ی از قرآن و استضائه‌ی[۳۴] از قرآن، به همه‌ی ما عنایت کن؛ امام بزرگوار را با اولیائش محشور کن؛ او را از ما راضی کن؛ قلب مقدّس ولیّ‌عصر را از ما راضی کن؛ ما را جزو جنود ولیّت قرار بده؛ شهدای عزیز ما را با شهدای کربلا محشور بفرما.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
 
 
در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی (رئیس جمهور) گزارشی ارائه کرد.
از جمله، بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها (۱۳۹۳/۴/۱۱)
سوره‌ی قدر، بخشی از آیه‌ی ۳
امالی صدوق، مجلس بیستم، ص ۹۳
اقبال‌الاعمال، ص ۷۳
سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۴۱ و آیه‌ی ۴۲؛ «... خدا را یاد کنید، یادی بسیار؛ و صبح و شام او را به پاکی بستایید.»
غررالحکم، ص ۶۴۴ ( با اندکی تفاوت)
مصباح‌المتهجّد، ج ۲، ص ۸۴۹ (دعای کمیل)
سوره‌ی نحل، بخشی از آیه‌ی ۹۰؛ «در حقیقت، خدا به دادگری و نیکوکاری فرمان میدهد. ...»
(۱۰ غررالحکم، ص ۳۸۷
(۱۱ سوره‌ی اعراف، بخشی از آیه‌ی ۱۲۹؛ «... امید است که پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را روی زمین جانشین [آنان] سازد، آنگاه بنگرد تا چگونه عمل میکنید.»
(۱۲ اشاره به نامگذاری سال ۱۴۰۲ به عنوان «مهار تورم، رشد تولید». ر.ک: بیانات به مناسبت حلول سال جدید (۱۴۰۲/۱/۱)
(۱۳ آقای حبیب‌الله عسگراولادی
(۱۴ دستاورد، نتیجه
(۱۵ سوره‌ی حدید، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «... تا مردم به انصاف برخیزند ...»
(۱۶ فرمان هشت‌مادّه‌ای به سران قوا (۱۳۸۰/۲/۱۰)
(۱۷ گلستان، باب هفتم، حکایت پنجم
(۱۸ بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوی (۱۳۸۸/۱/۱)
(۱۹ بیانات در دیدار کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانش‌بنیان‌ها (۱۴۰۱/۱۱/۱۰)
(۲۰ بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوی (۱۴۰۲/۱/۱)
(۲۱ جامعه‌ی جهانی ارتباطات مالی بین بانکی (SWIFT)
(۲۲ رئیس‌جمهور در گزارش خود اعلام کرد که از ۳۰۰۰ معدن موجود در کشور، فقط ۳۰۰ معدن تعیین تکلیف نشده است.
(۲۳ از جمله، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران (۱۳۸۳/۵/۱۵)
(۲۴ بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان سراسر کشور به مناسبت روز ملّی مبارزه با استکبار (۱۴۰۱/۸/۱۱)
(۲۵ جو بایدن (رئیس‌جمهور کنونی آمریکا)
(۲۶ اشاره به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۱۳۹۹ (۲۰۲۰ میلادی) که پیروزی جو بایدن (از حزب دموکرات) و عدم پذیرش نتایج انتخابات از سوی ترامپ (رئیس‌جمهور وقت از حزب جمهوری‌خواه) منجر به ایجاد درگیری‌هایی در برخی شهرهای آمریکا و از جمله حمله به کنگره‌ی آمریکا از سوی طرفداران ترامپ گردید و در نهایت با آمدن ارتش به خیابانها و ایجاد وضعیّت نظامی در برخی شهرها مسئله ظاهراً خاتمه یافت.
(۲۷ از جمله بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم (۱۳۹۴/۶/۱۸)
(۲۸ در سال ۱۹۴۸ میلادی با حمایت و پشتیبانی انگلیس و آمریکا کشور جعلی اسرائیل بر سرزمین فلسطین تأسیس شد؛ حمله‌ی صهیونیست‌ها به مردم فلسطین منجر به آوارگى صدها هزار فلسطینى از زادگاه آباء و اجدادی خود شد. در سال ۱۹۴۸ کرانه‌ی باخترى، قدس و نوار غزّه همچنان در دست فلسطینیان و به دور از اشغالگرى صهیونیست‌ها باقى ماند لیکن کرانه‌ی باخترى ‌و  قدس تابع اردن و نوار غزّه تابع مصر گشت.
(۲۹ قراردادی که در سال ۱۹۹۳ میان اسحاق رابین (نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی) و یاسر عرفات (رئیس کمیته‌ی اجرائی آزادی‌بخش فلسطین، موسوم به ساف) منعقد شد که به موجب آن دو طرف یکدیگر را به رسمیّت شناختند.
(۳۰ گروهی از مبارزان گروه‌های مقاومت فلسطینی موسوم به عرین‌الاُسود
(۳۱ صحیفه‌ی امام، ج ۶، ص ۳۲۹؛ سخنرانی در جمع روحانیّون (۱۳۵۷/۱۲/۱۵)
(۳۲  انتخابات دوازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی
(۳۳ سوره‌ی نحل، بخشی از آیه‌ی ۹۰؛ «در حقیقت، خدا به دادگری و نیکوکاری فرمان میدهد ...»
(۳۴ روشنی خواستن، کسب نور
خوانده شده 343 مرتبه