امام علی (علیه السلام) میفرمایند: «مَن حَذَّرَکَ کَمَن بَشَّرَکَ؛ کسی که تو را [از چیزی که خطرناک است] بترساند، همچون کسی است که تو را [به چیزی که مایه سرور و خوشحالی است] بشارت میدهد». (1)
بیان مقدماتی مطلب این که معمولاً حرکات انسان تحت تأثیر دو عامل است: جلب منفعت و دیگری دفع مفسده و مضرّ است. انسان دارای جاذبه و دافعه است. انسان آنچه را به نفع خود تشخیص میدهد جلب و جذب میکند، چه سود مادی باشد، چه معنوی، چه فردی و چه جمعی. در مقابل، آنان آنچه را به زیان خود میداند، اعم از مادی، معنوی، فردی و اجتماعی، از خود دفع میکند، لذا انبیا و اولیای الهی برای تربیت و تکامل مردم از این دو نیرو استفاده میکنند. بشارت و انذار همان جاذبه و دافعه است. البته از آیات قرآن استفاده میشود که انذار اثر قویتری بر انسان دارد. اوّلین آیاتی که بر پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) نازل شده، آیات انذار است: «(یا أیُّهَا المُدَّثِّرُ * قُم فأنذِر)؛ ای در بستر خواب آرمیده! برخیز و انذار کن [و عالمیان را بیم ده]».
توضیح مطلب این که اصولاً عواملی که بشارت انسان در آنها نهفته است، انسان را به خود جلب و جذب میکنند و عواملی که انذار انسان در آنهاست، طبع انسان از آنها گریزان است. پیامبران از این ابزار مهم استفاده کرده و انسانها را به تکامل و تربیت و هدایت فرا خواندهاند.
با این که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) هم بشیر است و هم نذیر؛ بیشتر بر انذار و ترساندن و بیم دادن تکیه میکند؛ زیرا انذار مخصوصاً در آغاز کار در بیدار کردن ارواح خفته تأثیر بیشتری دارد.
در آیه «نَفر» هم وقتی خداوند دستور میدهد که گروهی برخیزند، به تحصیل علم بپردازند، تفقّه در دین کنند، به قوم خود برگردند و انذارشان کنند: (وَ مَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لاَ نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ)، (2) ملاحظه میشود که بحث انذار به عنوان یک وسیله و ابزار مهم برای تربیت، مطرح است.
با توجّه به این مقدمه برگردیم به کلام امام علی (علیه السلام) که میفرماید: کسی که تو را از عوامل خوفناک میترساند، همانند کسی است که به تو بشارت میدهد یعنی تحذیر، حکم تبشیر را دارد، همان تأثیری که بشارت دارد انذار هم داراست و هر دو برای تهذیب نفوس لازم هستند. وقتی به کسی میگویند که فلان کار خلاف را انجام نده، چون ضرر دارد، در واقع به سلامتی او بشارت میدهند. وقتی به او میگویند: دروغ نگو؛ او را به بهشت بشارت میدهند. انسان از کسانی که عیب او را میگویند، نباید برنجد، بلکه باید از آنان ممنوع باشد؛ زیرا انتقاد نردبان تکامل و ترقی است.
اصل تشویق وتنبیه، به عنوان امری که دارای تأثیر مسلم در تربیت اسلامی دارد، شناخته و پذیرفته شده است و توجّه به وجود بهشت و جهنم، انذار و تبشیر پیامبران، آیات مربوط به پاداش و کیفر، وعده و وعیدهای شوق انگیز و خوفناک، همه در جهت تشویق و تنبیه است. بدیهی است که وجود انذار و تبشیر برای تربیت و ترقی ضروری است؛ زیرا اگر نیکوکاران و بدکاران از نظر جزا یکسان باشند، زمینه بی رغبتی نیکوکاران به کارهای نیک، و جرأت یافتن بدکاران به تبهکاریها فراهم میشود؛ لذا نباید این دو گروه را یکسان نگریست. امام علی (علیه السلام) در فرمانش به مالک اشتر میفرماید: «مبادا نیکوکاران و بدکاران پیش تو یکسان باشند؛ زیرا چنین روشی نیکوکار را از انجام دادن کار نیک دور ساخته و بدکار را به ارتکاب کار بد تشویق میکند؛
وَلَا یَکُونَنَّ المُحسِنُ وَ المُسیءُ عِندَکَ بِمَنزِلَة سَوَاءٍ فَإِنَّ فی ذَلِکَ تَزهِیداً لِأهلِ الإِحسَانِ فِی الإحسَانِ وَ تَدرِیباً لِأهلِ الإِسَاعَة عَلَی الإِسَاءَة». (3)
در تربیت اسلامی، از هر دو روش، تشویق و تهدید و انذار استفاده میشود؛ چنان که قرآن کریم، در آموزههای خود، از هر دو روش استفاده کرده است در فواید دنیوی و اخروی جهاد، مردم را به نبرد تشویق میکند (انفال/ 65) و متقابلاً شیوههای مختلف انذار در قرآن آمده است؛ از جمله در سورهها و آیات ذیل: سوره حدید، آیه 16؛ سوره نور، آیات 14-17؛ سوره بقره، آیه 278 و آیه 279؛ سوره فرقان، آیه 68 و 69؛ سوره توبه، آیه 39؛ سوره فتح، آیه 16؛ سوره نور، آیه 2؛ سوره مائده، آیه 38. قرآن کریم، در این آیات، گاهی شخص متخلف را به عدم رضایت خدا از وی تهدید میکند و گاهی مجرمین را از خشم خدا میترساند و گاهی متخلف را با عنوان اعلام جنگ با خدا و رسول هشدار میدهد و گاهی به کیفر اخروی تهدید میکند و گاهی به عذاب در همین دنیا انذار میدهد.
به این امید که تشویقها و تهدیدهای قرآن بر ما مؤثر بیفتد. إن شاء الله تعالی!
پینوشتها
- نهج البلاغه، حکمت 59.
2. سورهی توبه، آیهی 122.
3. نهج البلاغه، نامهی 53.