جلوه‌های امید در کربلا

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
جلوه‌های امید در کربلا

خسران و بدبختی در نگاه قرآن كريم هنگامی است که آدمى از جهت معنى و روح، خود را بازنده ببیند.[1] از دست دادن جلوه‌های زندگی دنیوی، چندان اهميت ندارد؛ زیرا زندگى اگر جریان داشته باشد، هميشه دارای اثر و نمود است. اگر آدمى اميد و رجاء خود را از دست بدهد،‌ باید زنگ هشدار برای وی روشن شود. از این با اهمیت‌تر، هنگامی است که ايمان و معرفت از کف آدمی بیرون رود؛ زيرا ايمان منبع اميد و رجاء بوده و توكل، اعتماد و اميدوارى به همراه می‌آورد. انسانِ با ايمان، هيچ‌گاه خویشتن را یکه و تنها، بی‌مددكار و بی‌غمخوار نمی‌بيند.[2]

در فاجعه غمبار شهادت امام حسین علیه‌السلام در ظاهر چنین بود که یک گروه بزرگ بر یک گروه کوچک پیروز شدند و زنان و کودکان را به اسارت بردند و همه‌چیز تمام شد. در تمام لحظات قیام سیدالشهداء علیه‌السلام تا حوادث روز عاشوراء، جلوه‌های ناامیدی را می‌توان به وضوح مشاهده کرد؛ مانند اکراه اهل‌بیت برای ترک مدینه، حضور سربازان شمشیر به دست در مناسک حج، کشته شدن مسلم‌بن‌عقیل، گرد آمدن هزاران سرباز کینه‌جو، گرسنگی و تشنگی بسیار زیاد در جبهه حق، فرار و ترک برخی از سربازان لشکر امام حسین علیه‌السلام در شب عاشورا و بسیاری دیگر از بسترهای امیدزدا.

با این وجود، می‌توان به زیبایی هر چه تمام‌تر، ایمان استوار و احساس امید و رجاء را در امام حسین علیه‌السلام و همراهانش مشاهده نمود:

1. امام حسین علیه‌السلام در آغازین لحظات روز عاشورا دست به دعا برداشته و فرمودند:‌ «خدايا! تو در هر گرفتاری، تکیه‌گاه من هستی و در هر سختى، اميد من هستی».[3] امام علیه‌السلام مشابه این سخن را در بخش پایانی دعای عرفه بیان کرده و از خدا می‌خواهد که ایشان را از ناامیدان قرار ندهد.[4]

2. سیدالشهداء علیه‌السلام در تمام لحظات قیام خویش از دستگیری افراد دریغ نکرد و حتی قاتل خویش را از بازگشت به مسیر حق، ناامید نساخت. در این شرایط بود که خدا به حرّبن‌یزید ریاحی توفیق بازگشت و توبه را عطا فرمود و امام حسین علیه‌السلام نیز او را به رحمت و غفران پروردگار امیدوار ساختند.[5]

3. در گزارش‌ها آمده هنگامی که سختی جنگ و درگیری بر امام حسین علیه‌السلام زیاد گشت، چهره رو به آسمان نموده و با خطابی سرشار از امید به خداوند فرمود: «بر قضای تو صبر می‌کنم، هیچ پروردگاری غیر از تو نیست، ای پناهِ پناه‌جویان».[6]

4. پیام‌آور مکتب انسان‌ساز عاشورا، حضرت زینب علیهاالسلام در پاسخ به ابن‌زیاد ملعون که فاجعه کشتار شهدای کربلا را به خدا نسبت داده بود، با صراحت و قاطعانه، بدون آنکه امیدش را نسبت به خدا از دست دهد، فرمود: «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا»؛[7] «جز زیبایی ندیدم». این جمله بر آمده از یک باور صحیح و واقعی است که هیچ‌گاه نباید در مورد عملکرد بی‌نقص خدا تردید کرد و از یاری او به مظلومان ناامید شد.

پی‌نوشت:
[1]. حجر/56 ؛ مریم/48.
[2]. مجموعه آثار استاد مطهرى، صدرا، ج‏22، ص: 146.
[3]. ابن‌عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، دار الفکر، ج14، ص: 217.
[4]. ابن‌طاوس، علی، إقبال الأعمال، اسلامیه، ج‏1، ص: 347.
[5]. الحسنی، السید نبیل، الجمال فی عاشوراء، ص: 123.
[6]. مقرّم، عبدالرزاق، مقتل الحسين علیه‌السلام، مؤسسة الخرسان،‌ ص: 297.
[7]. حلی، ابن نما، مثير الأحزان، مدرسه امام مهدى، ص: 90‏.

خوانده شده 168 مرتبه