آشنایی با سوره زخرف

امتیاز بدهید
(51 امتیاز)

آشنایی با سوره زخرف

 

نام سوره: زخرف

تعداد آیات: 89

تعداد کلمات: 838

تعداد حروف: 3609

ترتیب نزول: 63

محل نزول: مکه مکرمه

 

معانی نام سوره: زخرف به معنی زر و زیور و زینت و آرایش و وسایل آرایش و تجملی را میگویند.

 

نامهای دیگر: -

 

ویژگیهای سوره: در قرآن هفت سوره پشت سر هم که باحروف رمز (حم) آغاز میشوند به نام (حوامیم) و یا (حامیمات) نامیده میشوند که همه ی آنها از وحی قرآن و کتاب خدا سخن میگویند و ارتباط معنوی حروف رمزی (حم) با مساله وحی و نزول قرآن و کتاب روشن میسازد.

 

موضوعات مطرح شده: بی ارزش بودن زرق و برق ظاهری دنیا و تجملات زندگی و دوری از این تجملات فناپذیر دنیا و سوق دادن آنها به زندگی آخرت. نزول قرآن بصورت کتاب روشنگر – مساله نبوت و رسالت – مساله توحید و مبداء آفرینش – مساله معاد و رستاخیز – نشانه های عظمت – بی ارزش و بی اعتبار بودن زندگی پرزرق وبرق دنای – فراموش کردن انسانها از یاد خدا – داستان فرعون و شرح غرور او.

 

فضیلت قرائت و خواص سوره زخرف

زخرف؛ چهل و سومین سوره قرآن است که مکی و 89 آیه دارد.

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: هر کس سوره زخرف را قرائت نماید در شمار کسانی خواهد بود که روز قیامت به ایشان گفته می شود ای بندگان خدا، هیچ ترس و اندوهی بر شما نیست، بدون حسابرسی به بهشت وارد شوید.

/پاورقی 1. مجمع البیان، ج 9، ص 66./

امام باقر علیه السلام فرمودند: هر کس بر قرائت سوره زخرف مداومت ورزد، خداوند او را از فشار قبر و دیگر مشکلات در قبر ایمنی می دهد تا هنگامی که بر پروردگارش وارد شود و آنگاه به امر خداوند در بهشت جای می گیرد

/پاورقی 2. ثواب الاعمال، ص 113./

 

 

شأن نزول و محتوای سوره زخرف

سوره زخرف از سوره های مکی است تنها در مورد آیه ۴۵ این سوره جمعی از مفسران گفتگو کرده، آن را مدنی دانسته اند، شاید به این دلیل که بحث آن بیشتر مربوط به اهل کتاب است، و یا مربوط به داستان معراج، و هر کدام از این دو باشد متناسب با مدینه است . طبیعت سوره های مکی که بیشتر بر محور اعتقادات اساسی اسلامی دور می زند و از مبدا و معاد و نبوت و قرآن و انذار و بشارت بحث می کند در آن منعکس است. مباحث این سوره را به طور فشرده می توان در هفت بخش ‍ خلاصه کرد: بخش اول: سرآغاز سوره است که از اهمیت قرآن مجید و نبوت پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلّم و برخورد نامطلوب افراد نادان در برابر این کتاب آسمانی سخن می گوید. بخش دوم: قسمتی از دلائل توحید را در (آفاق) و نعمتهای گوناگون خداوند را بر انسانها برمی شمرد. بخش سوم: همین حقیقت را از طریق مبارزه با شرک و نفی نسبتهای ناروا به خداوند و مبارزه با تقلیدهای کور کورانه، و خرافاتی همچون تنفر از دختران یا ملائکه را دختران خدا پنداشتند تکمیل می کند. در بخش چهارم: برای مجسم ساختن این حقایق قسمتی از سرگذشت انبیای پیشین و اقوام آنها را نقل می کند، و مخصوصا روی زندگی ابراهیم علیه السلام تفسیر نمونه جلد ۲۱ صفحه ۴ و موسی علیه السلام و عیسی علیه السلام تکیه می کند. در بخش پنجم: مساله معاد و پاداش مؤمنان و سرنوشت شوم کفار مطرح شده و با تهدیدها و انذارهای قوی مجرمان را هشدار می دهد. بخش ششم: این سوره که از مهمترین بخشهای آن است ناظر به ارزشهای باطلی است که حاکم بر افکار افراد بی ایمان بوده و هست که به خاطر این ارزشهای بی اساس در ارزیابی خود درباره مسائل مهم زندگی گرفتار انواع اشتباه می شوند، تا آنجا که انتظار دارند قرآن مجید نیز بر یک مرد ثروتمند نازل شده باشد، چرا که شخصیت را در ثروت می شمردند، قرآن مجید در آیات متعددی از این سوره این تفکر احمقانه را درهم می کوبد، و ارزشهای والای اسلامی و انسانی را مشخص می کند. بخش هفتم: که در غالب سوره ها وجود دارد بخشی است از مواعظ و اندرزهای مؤثر و پر بار برای تکمیل کردن بخشهای دیگر، تا مجموع آیات سوره را به صورت معجون شفا بخش ‍ کامل در آورد و نیرومندترین تاثیر را در شنونده بگذارد. نام سوره از آیه ۳۵ سوره گرفته شده که از ارزشهای مادی و زخرف (طلا و مانند آن) سخن می گوید.

 

 

داستان سوره زخرف

روایتی در ذیل آیه: (وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَـٰذَا الْقُرْآنُ عَلَىٰ رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ)

و در احتجاج از حضرت عسکری علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت آورده که فرمودند: روزی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله وسلم در سایه کعبه نشسته بود که عبداللّه بن امیه مخزومی عرضه داشت: اگر خدا می خواست رسولی در بین ما مبعوث کند، کسی را مبعوث می کرد که از همه ما ثروتمندتر و نیکوحال تر باشد، چرا این قرآن که تو می پنداری خدا بر تو نازلش کرده و به وسیله آن مبعوث به رسالتت نموده، بر یکی از دو مرد عظیم این دو شهر یعنی ولید بن مغیره در مکه و عروه بن مسعود ثقفی در طائف نازل نشد؟

آنگاه امام علیه السلام در کلامی طولانی پاسخ رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم را نقل فرموده که مضمونش همان است که در آیات آمده.

آنگاه فرموده: و پاسخ همان است که قرآن در جواب از (و قالوا لو لا نزل هذا القرآن علی رجل من القریتین عظیم) فرموده: (اهم یقسمون رحمه ربک) ای محمد صلی اللّه علیه و آله وسلم آیا این مشرکین رحمت پروردگار تو را تقسیم می کنند؟ (نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیوه الدنیا) این ماییم که معیشت شان را در زندگی دنیا تقسیم می کنیم. آری خدا است که بعضی از ما را محتاج بعضی دیگر کرده، این را محتاج مال او، و او را نیازمند کالا و یا خدمت این کرده است.

در نتیجه می بینی که بزرگترین پادشاهان و غنی ترین توانگران، محتاج به فقیرترین فقرا شده تا کالائی از انواع کالاها که نزد او است از او بخرد، و یا برایش خدمتی کند و گوشه ای از زندگیش را اصلاح نماید، که اگر آن فقیر نمی بود اصلاح نمی شد، و خود آن پادشاه نمی توانست آن را اصلاح کند. و یا آنکه از علمی که آن فقیر از انواع حکمت و علوم دارد استفاده نماید، پس او محتاج به این فقیر است، و این فقیر هم محتاج مال آن پادشاه توانگر است، حاجت این فقیر نزد او است و حاجت آن پادشاه که یا خدمت و یا علم و یا رای درست است نزد این فقیر است.

پس آن پادشاه نمی تواند بگوید: چرا من علم این فقیر و مال خودم را نداشته باشم، و فقیر هم نمی تواند بگوید: چرا مال آن پادشاه با علم و رای و معرفت خودم برایم جمع نشد؟ آنگاه امام علیه السلام این آیه را قرائت فرمود: (و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا.)

آنگاه فرمود: (و رحمه ربک خیر مما یجمعون) یعنی رحمت پروردگار تو بهتر از اموال دنیایی است که اینان جمع می کنند.

 

خوانده شده 14459 مرتبه