آیا روس ها از آمریکا دورتر می شوند؟

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

از قمار با اسنودن تا نگرانی از نزدیکی تهران-واشنگتن

آمریکا و روسیه به مدیریت بحران در سالهای پس از جنگ سرد عادت کرده اند اما ماجرای اسنودن می تواند بر همکاری های دوجانبه تاثیرات روانی نامناسب بگذارد.

روابط نه چندان گرم و دوستان امریکا – روسیه باز هم دستخوش تحولات ناخوشایند شده است. باراک اوباما رئیس جمهور دموکرات امریکا که دومین دور از ریاست جمهوری خود را در کاخ سفید می گذراند و با شعار تغییر در مناسبت های بین المللی به عنوان نخستین رئیس جمهور سیاه پوست امریکا سکان هدایت این کشور را در دست گرفت در تحقق شعار خود در مقابله با رقیب روزهای جنگ سرد شکست خورده است. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور پولادین روسیه این بار برگ گرو جدیدی در قمار با آمریکایی ها دست و پا کرده است: ادوارد اسنودن. کارمند سابق سازمان سیا که پس از افشای یک برنامه سری تجسس و نظارت الکترونیکی از آمریکا گریخته و روزهای متمادی را در فرودگاه مسکو گذارنده بود اکنون موفق به دریافت پناهندگی از روسیه شده است.

باراک اوباما در واکنش به مقاومت روس ها در برابر استرداد اسنودن به امریکا برنامه دیدار دو جانبه با همتای روس خود در حاشیه نشست گروه 20 را لغو کرده است. اوباما برای شرکت در این نشست به سن پطرزبورگ می رود اما از دیدار دوستانه با آقای پوتین خبری نیست. از این پس در پرونده قطور اختلاف ها میان مسکو و واشنگتن باید نام آقای اسنودن را هم اضافه کرد. تلاش امریکا برای استقرار سامانه دفاع موشکی در نزدیکی مرز روسیه اختلافی بود که از زمان جورج بوش جمهوری خواه آغاز و در نخستین ماه های حضور باراک اوباما در قدرت نیز دامن گیر دو طرف شد. با وجود آنکه هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه امریکا در دور نخست حضور اوباما در کاخ سفید با فشار دادن دکمه بازسازی رابطه ( Reset) دوشادوش سرگئی لاوروف همتاری روس خود رویای بهبود رابطه را در سر می گذارند اکنون از آن رویا جز تصاویری گنگ باقی نمانده است.

پس از آن پرونده هسته ای ایران و البته بهارهای پیاپی عربی دردسر ساز شد. روس ها مخالف استراتژی اوباما در لیبی و سپس سوریه بودند. درست در روزهایی که حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ایران شعار دوستی و تعامل با جهان را سر می دهد و بسیاری از تحلیل گران از نقش روسیه در بهبود رابطه میان تهران – غرب یا حتی دل نگرانی روس ها در این خصوص صحبت می کنند ، تنش میان رابطه مسکو – واشنگتن به اوج خود رسیده است. از سوی دیگر امریکایی ها برای حل بحران در سوریه نیز به کمک روس هایی نیاز دارند که تمام قد مقابل استراتژی های واشنگتن در دمشق ایستاده اند. هرچند جان کری وزیر امور خارجه امریکا میزبان همتای روس خود بود و دو طرف در خصوص برگزاری نشست ژنو 2 در خصوص سوریه به تفاهم هایی دست یافتند اما نمی توان منکر تنشی شد که ماجرای اسنودن در رابطه دو جانبه ایجاد کرده است.

تاثیر پرونده ای به نام اسنودن بر این رابطه؛تحلیل جنگ سردی که بر این رابطه سایه انداخته ، پرونده مشترک روسیه – سوریه و تاثیر حضور روحانی بر مثلث مسکو – تهران – واشنگتن را با دکتر محمود شوری، کارشناس و تحلیگر مسائل روسیه در میان گذاشتیم :

بنا بود تا باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا در جریان سفر ماه سپتامبر خود به روسیه با ولادیمر پوتین همتای روس خود دیدار داشته باشد که این دیدار دوجانبه به دلیل پناهندگی دادن به اسنودن از سوی امریکایی ها لغو شده است. سطح رابطه میان امریکا و روسیه در حال حاضر در چه مرحله ای است و آیا پرونده اسنودن بر این رابطه تاثیر مخرب شگرفی خواهد گذاشت؟

در ابتدا باید به ریشه بلند بالای اختلاف نظرهای امریکا و روسیه اشاره کرد. این موضوع نیز از آن جهت که جنس آن با سایر اختلاف ها متفاوت بود قابل اهمیت است. بحث بر سر این است که تا پیش از آن اختلافات دو کشور بر سر توازن قوا و منافع بود، به عنوان مثال موضوعاتی همچون سپر دفاع موشکی ، کاهش تسلیحات هسته ای، بحران سوریه و پرونده هسته ای ایران مسائلی بودند که یا در حوزه توازن استراتژیک و یا در حوزه توازن قواهای دو کشور گنجانده می شد . اما مساله اخیر و اقدام روسیه بحث را از این موضوعات خارج و وارد مباحث پرستیژی کرده است.

البته آغاز کننده این بازی آمریکایی ها بودند که با حمایت از جریان های اپوزیسیون در روسیه، انتقاد از سیاست ورزی داخلی ساکنان کرملین و یا نوع برخورد مسکو با مخالفانش به تحقیر روس ها و دخالت در امور داخلی انها پرداختند. حضور اسنودن به روسیه این فرصت را برای روس ها فراهم کرد که این بعد از تقابل با امریکا را نیز تجربه کرده و به شکلی در حوزه پرستیژی نیز موازنه برقرار کنند. تردیدی نیست که امریکایی ها این اقدام روسیه را توهین جدی به خود تلقی خواهند کرد.بر همین اساس ممکن است زخم مسائل دیگری که ممکن بود با توافق حل شود سرباز کند و تاثیر همین مساله- اگرچه به سادگی می توانست حل شود - همچنان بر روابط امریکا و روسیه به شکل روانی سایه اندازد.

برخی از رسانه ها با به وجود آمدن آنچه که امروز در روابط دو کشور شاهد هستیم صحبت از به میان آمدن جنگ سرد کرده اند، شما تا چه اندازه با این تعبیر موافق هستید؟

پس از پایان جنگ سرد همیشه از این مسائل رخ داده است و برخی از تحلیلگران با توجه به علاقه ای که داشتند و آن نتیجه ساده ای که جنگ سرد به دست داده حوادث را در آن قالب بررسی کرده اند. اما همانطور که می دانید بیش از دو دهه از پایان جنگ سرد می گذرد و در این مدت همواره در روابط امریکا - روسیه مسائل اینچنینی رخ داده اما دو طرف سعی کردند این اختلاف ها را به نوعی مدیریت کنند. به طور کلی چنین اختلافاتی به اصل اختلافات منافع استراتژیکی که دو کشور در سطح بین المللی دارند بر می گردد .

روسیه و امریکا علیرغم آنکه در حوزه های مختلف نیازمند همکاری با یکدیگر هستند تلاش می کنند که منافع خود را هم پیگیری کنند .البته این مسائل به معنای کاهش همکاری های امریکا و روسیه نیست. امریکایی ها قصد دارند تا سال 2014 از افغانستان خارج شوند و یکی از مهم ترین راه های خروج نیروهای امریکایی از افغانستان روسیه بوده و در این زمینه توافق های زیادی صورت گرفته است. بنابراین بعید است که امریکایی ها در این مقطع این نوع همکاری های خود را با مسائل مربوط به اسنودن تحت تاثیر قرار دهند.

به نظر می رسد همانطور که در گذشته هم شاهد بودیم امریکا و روسیه به رغم تعارض منافع و یا تقابلی که در بسیاری از حوزه ها با یکدیگر داشتند به همکاری های دوجانبه ادامه دهند. بنابراین با چنین روندی دیگر مفهوم جنگ سرد نمی تواند معنایی داشته باشد.

چه پرونده های بین المللی تبدیل به دغدغه های مشترک میان روسیه – امریکا شده اند؟

مهم ترین موضوع مشترکی که به آن نیز اشاره شد در مسائل منطقه ای میان مسکو - واشنگتن موضوع افغانستان است. دو کشور به شدت نسبت به گسترش نفوذ طالبان و نیروهای افراطی در افغانستان هم نظر بوده و نگران هستند. با وجود آنکه منافع روس ها در بسیاری موارد در تعارض با منافع امریکایی ها است اما روس ها چندان به اینکه ناتو درسال 2014 صحنه افغانستان را ترک کند، تمایل ندارند.

علاوه بر این بحث خروج نیروهای ناتو از افغانستان بناست تا از روسیه صورت گیرد. در نتیجه در بحث تقابل و مبارزه با تروریسم که منافع مشترک امریکا و روسیه را تامین می کند دو کشور دیدگاه های نزدیک به هم دارند. اما موضوعات مهم دیگری همچون مساله هسته ای ایران و یا همکاری های نظامی با ایران و مساله سوریه به طور جدی امریکا و روسیه را در تقابل با یکدیگر قرار می دهد.

با توجه به بحث پیروزی حسن روحانی در انتخابات و احتمال برقراری روابط ایران و امریکا گمانه هایی مطرح می شود که روسیه از این مساله خوشنود نیست و منافع روسیه در آن است که ایران و غرب همچنان روابط تیره ای داشته باشند. به نظر شما این حسادت استراتژیک تا چه میزان جدی است؟

به طور طبیعی قدرت های بزرگ علاقه ای ندارند که در حوزه منافع خود رقیب پیدا کنند. در سال های گذشته گونه ای از روابط میان ایران و روسیه شکل گرفت که بخش عمده ای از آن ناشی از تخریب روابط ایران و غرب بوده است. روس ها در این مدت توانستند بازیگری خوبی در سطح روابط دو جانبه خود با ایران، روابط دو جانبه با امریکا و در سطح بین المللی داشته باشند. در حقیقت تیرگی روابط ایران و امریکا فضای انحصاری برای روس ها در رابطه با ایران ایجاد کرده بود و این امکان را به روس ها داده بود که از مساله ایران استفاده ابزاری کنند.

اما اینکه بهبود روابط ایران و غرب بر روابط ایران و روسیه تاثیرگذار باشد نگرانی را برای طرف های روس ایجاد کرده که ممکن است به خدشه دار شدن فضای حسنه روسیه با ایران منتهی شود. اما به باور من این مساله تاثیر منفی بر روابط تهران - مسکو نخواهد داشت چر اکه دو کشور به دلیل مسائل مختلف و همکاری های وسیع منطقه ای که با یکدیگر دارند همانند گذشته روابط خود را همچنان ادامه خواهند داد و حتی به نظر می رسد که در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی روابط ایران و روسیه با توجه به شناختی که روحانی از روسیه دارد و رابطه ای که از گذشته به طور شخصی میان پوتین و او وجود داشته ، بهتر هم شود. اما باید به این نکته هم اشاره داشت که به هر صورت بهبود روابط ایران - امریکا امکان مانور استراتژیک روس ها را در سطح منطقه ای و بین المللی کاهش خواهد داد.

خوانده شده 1646 مرتبه