کلید روحانی و قفل بسته رابطه تهران- ریاض

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

دولت جدید اولین گام را به سمت عربستان بردارد

با نگاهی به وضعیت کنونی روابط ایران و عربستان و جنگ سرد حاکم بر این روابط در سال های گذشته، ارسال علائم مثبت دیپلماتیک به ریاض می تواند گام نخست برای اعتماد سازی و خلق فضای جدید برای همکاری های منطقه ای قلمداد گردد.

با روی کار آمدن دولت یازدهم و رویکرد روحانی به اعتماد سازی با کشورهای عرب منطقه و نیز ایجاد فضای صلح دوستی در منطقه برمبنای همکاری های متقابل در زمینه های امنیتی، سیاسی و اقتصادی، همه نگاه ها به روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس و به طور خاص به عربستان سعودی معطوف شده است. آشفتگی در روابط تهران – ریاض در طول هشت سال گذشته بر روابط ایران با سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز تاثیر گذار بوده است. عربستان سعودی در تعیین و هدایت سیاست خارجی کشورهای کوچک خلیج فارس بسیار موثر است. نفوذ این کشور در این کشورها بر اساس سیستم های فرعی متشکل از یک قدرت بزرگ و تعدادی از کشورهای کوچک است شکل گرفته است و می توان گفت که این ارتباط به نوعی یک ارتباط مرکز- پیرامونی است .

اساسا ایده اصلی تشکیل شورای همکاری خلیج فارس ناشی از سیاست های خصمانه ریاض نسبت به روی کار آمدن دولت انقلابی در ایران و نگرانی از صدور انقلاب به بخش های مختلف خاورمیانه عربی بود . این شورا در طول جنگ هشت ساله در قامت متحد نزدیک «سردار پوشالی قادسیه» عمل نمود وامکانات مالی و لجستیکی اعضای این شورا در اختیار کینه توزیهای رژیم بعثی صدام حسین وتحت عنوان جنگ عرب وعجم قرار داد. از این رو تسلط ریاض بر حوزه های استراتژیک وسیاست خارجی در میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس و ایفای نقش برادر بزرگ به رغم تلاش های ناموفق گاه بیگاه اعضای دیگر چون قطر وعمان همگان را براین باور رسانید که عربستان قدرت هژمون شورای همکاری خلیج فارس است .

با پایان جنگ ایران وعراق وعدم تحقق رویاهای جنون آمیز صدام در فتح تهران؛ شرایط وترتبیات امنیتی منطقه؛ باردیگر دچار دگردیس عمیقی شد. فروپاشی نظام دوقطبی و پایان جنگ سرد و حمله عراق به کویت آغاز بحرانی دامنه دار در منطقه خاورمیانه بود. عراق سر مست از دلارهای نفتی اعراب و تجهیز ارتش خود به سلاح های پیشرفته بار دیگر به اقدام جنون آمیزی دیگری دست زد؛ اشغال خاک کویت واعلان آن به عنوان استان نوزدهم خواب دولتمردان سعودی را آشفته تر ساخت. چرا که ریاض می دانست که صدام حسین تنها به کویت اکتفا نخواهدو هدف او دستیابی بر چاههای نفتی این کشور وتسلط برنیمی از نفت خام دنیا است. جالب این است که شورای همکاری خلیج فارس درقبال لشکرکشی عراق به منطقه نتوانست واکنش مناسبی از خود نشان دهد. از این رو برای حفظ امنیت و آزادی کویت به نیروهای نظامی آمریکا واروپا روی آورد. در این میان ایران به رغم ناملایمات کشورهای حوزه خلیج فارس وجانبداری از عراق در جنگ تحمیلی با محکوم نمودن تجاوز به کویت برحفظ استقلال کامل وخروج نیروهای خارجی از منطقه تاکید کرد. با این وجود، حسن نیت ایران نسبت به اعراب از چشم ریاض هم دور نماند .

در دوره سازندگی شاهد رایزنی های گسترده مقامات دوکشور برای حل مسایل امنیتی وگشایش در روابط راهبردی بودیم. در دوره اصلاحات هم، زمینه همکاری بیشتری بین کشورهای منطقه فراهم شد و بحث تربیات امنیتی جدید در خلیج فارس با مشارکت تمام کشورهای همسایه جدی تر شد. ولی این دوره کوتاه تنش زدایی با سر کار آمدن دولت آرمانگرایی احمدی نژاد و تاکید مجدد برمفاهیم اولیه انقلاب از جمله ملت ها به جای دولت ها و معرفی ایران بعنوان الگوی مقاومت در منطقه به سر آمد.

در طول هشت سال گذشته روابط تهران-ریاض در فضای بی اعتمادی با چاشنی تنفر از همدیگر پی گیری شد. لذا ریاض تلاش کرد که با برجسته نمودن فعالیت های هسته ای ایران، کشورمان را به عنوان عنصر مداخله گر و برهم زننده نظم وامنیت منطقه معرفی نماید. از دیگر سو، پس از برکناری دولت صدام حسین به دست نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا، رقابت ایران و عربستان برسر نفوذ در عراق و لبنان جدی ترشد. با روی کارآمدن دولت شيعه در عراق ، عربستان خود را بازنده تحولات می دید. همچنین بر سر کار آمدن دولت میقاتی در لبنان وتبدیل حزب ا..لبنان به عنصر مستقل واثر گذار در تحولات منطقه، بر معضلات امنیتی ریاض افزود. لذا در این دوره شاهد آغاز جنگ سرد میان تهران –ریاض در ابعاد مختلف بودیم.

با شروع بهار عربی و فراگیری قیام های مردمی درخاورمیانه، موج دمکراسی خواهی به بحرین و به تبع آن به دوازه های ریاض هم رسید. ایران در موضوع بحرین برعدم مداخله نیروهای عربستان و پاسخ گویی به مطالبات مردم انقلابی تاکید داشته است ولی عربستان با مجوزغرب و با توجه به حضور ناوگان پنجم آمریکا در بحرین و بر اساس نگرانی از سرایت موج آزادیخواهی به مناطق شیع نشین خود، با گسیل نیروی نظامی درسرکوب قیام به آل خلیفه واقلیت سنی منتفذ کمک نمود.

ولی نبرد استراتژیک دوقدرت دراین حوزه به پایان نرسیده وهنوز ادامه دارد. با وقوع ناآرامی ها در سوریه نبرد پنهان و سرنوشت ساز دو کشور حتی ملموس ترهم شد. چرا که بحران سوریه بحرانی است با ابعاد منطقه ای و بین المللی که نتیجه نهایی آن تربیات امنیتی و حتی جغرافیای سیاسی منطقه را دگرگون خواهد ساخت. نیروهای سلفی در قالب جبهه النصره به نمایندگی از ریاض ماموریت ویران کردن سوریه و فتح دمشق را برعهده دارند و در این مسیر برای رسیدن به هدف خود از هر ابزار ممکن هم بهره می گیرند. سکوت کاخ سفید در مقابل خشونت ها در سوریه و نگاه ابزاری به حقوق بشر، توجیه مناسبی برای اقدامات تروریستی گروه النصره درسوریه است. از نظر مقامات سعودی فروپاشی نظام سیاسی بشار اسد می تواند ضمن کاهش قدرت مانور ایران، شرایط را برای خلع سلاح حزب الله لبنان و تغییر معادلات سیاسی به نفع نیروهای غرب گرای هشت مارس فراهم سازد.

در حوزه انرژی نیز، با توجه به تحریم های ظالمانه غرب علیه ایران، ریاض تلاش می کند که سیاست های نفتی خود را بر اوپک و بازارهای بین المللی دیکته نماید. بنابرین با چنین وضعیت بغرنجی، دولت یازدهم که با شعار امید و اعتدال و تعامل سازنده با جهان خارج به ویژه کشورهای همسایه بر سر کار آمده راهی بس دشوار برای گشودن باب مذاکره و تفاهم با عربستان را دارد. چراکه این دولت میراث دار انبوهی از معضلات امنیتی با همسایگان خویش است که حل وفصل آن حتی در صورت حسن نیت طرفین و اراده جمعی در کوتاه مدت آسان نخواهد بود .

بی تردید گام نخست برای نزدیکی ایران با اعراب، حل وفصل مسالمت آمیز مسایل هسته ای ایران در مذاکرات ایران با گروه 5+1خواهد بود. از آنجا که ایران حل وفصل موضوع هسته ای را با چگونگی حل منظومه ای از بحران های منطقه ای مرتبط می داند لذا در کنار تلاش برای حل وفصل موضوع هسته ای از دغدغه خود نسبت به چگونگی اتمام بحران سوریه غفلت نخواهد کرد. از این رو با شروع کار رسمی دولت و تشکیل تیم جدید مذاکراتی ایران با گروه 5+1، شاهد تلاش فزاینده در این موضوع خواهیم بود.

گرچه شرایط منطقه در وضعیت فعلی قابل قیاس با دوره سازندگی و شروع برخی همکاری های امنیتی بین کشورهای منطقه در آن دوره نیست ولی عزم جدی دولت جدید برای کاستن از تنش های موجود و ارسال علائم مثبت دیپلماتیک به ریاض افق های جدیدی را برای همکاری های دوجانبه ترسیم نموده است. رییس جمهور منتخب در گفتگوهای رسانه ای خود از لزوم تعامل با اعراب به ویژه عربستان سعودی بارها سخن گفته است و انعکاس مثبت این گفتگو در رسانه عربی می تواند گام نخست برای اعتماد سازی و خلق فضای جدید برای همکاریها قلمداد گردد.

داود احمدزاده، کارشناس مسائل خاورمیانه

خوانده شده 1726 مرتبه