پاكستان؛ بازی جدید قدرت

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

نگاهي گذرا به شرايط جاري در پاكستان نشان مي دهد كه تجزيه قدرت در عمل صورت گرفته است و ارتش ديگر در موقعيتي قرار ندارد كه بدون در نظر گرفتن شرايط دست به كودتا بزند. قدرت بين چند نيروي سنتي و جديد تقسيم شده است.

در گذشته هر وقت بحران سياسي احزاب حاكم را در اداره كشور ناتوان مي كرد ارتش بدون فوت وقت كودتا و به صورت مستقيم قدرت را قبضه مي كرد و بر عكس هر وقت ارتش در اداره كشور دچار مشكل مي شد، آي . اس . آي در يك بازي جديد با تجزيه احزاب يك نيروي هوادار خود به وجود مي آورد و با برگزاري انتخابات موقتا به پشت صحنه قدرت عقب نشيني مي كرد. به اين ترتيب قدرت بين ارتش و احزاب اصلي يعني حزب مردم و حزب مسلم ليك دست به دست مي شد. اما در حال حاضر ارتش در چندين جبهه درگير چالش شده است.

دو جبهه اعتبار ارتش را مخدوش و در عمل ژنرال ها را محتاط تر كرده است:

- گسترش قدرت اسلامگرا هاي راديكال يا طالبان پاكستان

- جنگ قومي در ايالت بلوچستان

ارتش پاكستان براي اولين بار در كنترل مؤثر اين دو پديده ناموفق بوده و هرگاه در كنار اين موضوع فشارهاي آمريكا براي وارد كردن ارتش پاكستان در جنگ تمام عيار با جناح راديكال طالبان در وزيرستان شمالي و جنوبي را اضافه كنيم، رمز اين كه چرا ارتش دولت ضعيف حزب مردم را تحمل مي كند، گشوده خواهد شد. اما اين بدين معنا نيست كه ژنرال هاي ارتش بيكار بنشينند و نظاره گر تحولات باشند.

آنچه كه اين روزها در قالب تظاهرات و اجتماعات حزبي در لاهور و كراچي مي گذرد، نشان مي دهد كه ارتش در صدد وارد كردن بازيگر جديدي در صحنه سياست پاكستان است. عمران و حزب تحريك انصاف وي احتمالا همان نيروي حزبي است كه ارتش نياز دارد تا زياده طلبي هاي حزب مردم و حزب مسلم ليك شاخه نواز را در كنترل درآورد. زنگ خطر براي قدرت انحصاري ارتش را نامه منسوب به حزب مردم به رئيس ستاد ارتش آمريكا كه تقاضاي كمك براي جلوگيري از كودتاي ارتش كرده بود، به صدا درآورد. آن نامه كذايي اكنون دردسر بزرگي براي ادامه كار دولت حزب مردم و شخص آصف علي زرداري رئيس جمهور پاكستان به وجود آورده است. سفير پاكستان و نامه رسان به آمريكا را مجبور به استعفاء كرده و "زرداري" را به بيمارستاني در دبي كشانده و بحث برگزاري انتخاب زود هنگام را به صورت جدي پيش كشيده است. حتي سخن از كودتا به رغم نامناسب بودن شرايط داخلي و منطقه اي و بين المللي به ميان آمده است. ظاهرا راه حلي كه آي اس آي پيدا كرده ، عمران خان به عنوان نيروي سوم نجات دهنده است. عمران خان با دو شعار محوري ظاهر شده است:

- مبارزه با فساد دستگاه قدرت

- ايجاد عدالت قضايي و اجتماعي

واقعيت اين است كه هر دو شعار در ميان مردم مصيبت زده پاكستان انعكاس گسترده اي دارد و اميدهاي جديدي را تحريك مي كند. دو اجتماع برگزار شده در لاهور يعني كانون قدرت حزب مسلم ليك نواز و كراچي قلب تپنده حزب مردم پاكستان به خوبي نشان مي دهد كه عمران خان هر دو حزب اصلي را به چالش كشيده است و اميدوار است كه اگر انتخاب زود هنگام برگزار شود قدرت حزبي جديدي خارج از دو حزب اصلي رقيب را بنيانگذاري كند.

اما پرسش اين است كه آيا حزب تحريك انصاف مي تواند به مشكلات و نيازهاي روز افزون پاكستان پاسخ مناسب بدهد؟ ترديدهاي جدي در اين خصوص وجود دارد و بايد ديد كه منابع ديگر قدرت حزبي و نيروهاي جديد مذهبي و قومي چگونه با اين حزب و يا ائتلافي از احزاب كوچك حول محور عمران خان، قهرمان ملي كريكت پاكستان برخورد خواهند كرد. به ويژه آن كه حزب مسلم ليك نواز هم به سادگي جا خالي نخواهد كرد.

اما مشكل كنوني پاكستان تنها در رقابت بين ارتش و احزاب محدود نشده است. رقابت هاي قومي تشديد شده است و راديكال هاي اسلامي در صدد طالبانيزه كردن قدرت در اسلام آباد هستند. اين رقابت ها در سطحي است كه بعضي از تحليل گران در پاكستان وضعيت اين كشور را مشابه اوايل دهه هفتاد ميلادي ارزيابي مي كنند كه به جدايي بنگلادش يا همان پاكستان شرقي سابق منتهي شد. از قضا در آن زمان حزب مردم و ارتش نقش اصلي را ايفا كردند و مسئوليت تجزيه بنگلادش به لحاظ تاريخي بر عهده آنها گذاشته شد. در اين بين پرده ها تا حدي كنار رفته است و بازي دوگانه ارتش در مبارزه عليه تروريسم براي آمريكايي ها و ناتو تا حدي روشن شده است.

خوانده شده 1699 مرتبه