
emamian
دوران حبس و مظلومیت امام کاظم(ع)
۲۵ رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام است که به این مناسبت، نگاهی گذرا بر دوران حبس و مظلومیت این امام همام خواهیم داشت:
درباره زندانی شدن امام، اخبار متعدد و مختلفی نقل شده است. آنچه از مجموع این روایات استفاده می شود، این است که امام کاظم - علیه السّلام - دو بار به دست هارون به زندان افتاده است که مرتبه دوم آن از سال ۱۷۹ تا ۱۸۳؛ یعنی به مدت چهار سال به طول انجامیده و به شهادت آن حضرت منجر شده است.
درباره مرتبه نخست زندان مدّت قید نشده است. درباره دلیل زندانی شدن امام در این دو بار که هر دو به دست هارون بوده غیر از اشارات مورّخان،[۱] نقلهایی است حاکی از آزادی امام از زندان اوّل هارون که آن را بسیاری از روات اخبار، نقل کرده اند.
مسعودی می نویسد: عبدالله بن مالک خزاعی، مسؤول خانة رشید و رئیس شرطة او می گوید:
فرستاده هارون زمانی که هیچ گاه در چنان اوقاتی پیش من نمی آمد، وارد شده و حتی مجال پوشیدن لباس به من نداد و با آن حال مرا پیش هارون برد. وقتی وارد شدم سلام کرده، نشستم. سکوت همه جا را فرا گرفته بود. حیرت عجیبی به من دست داد و هر آن بر نگرانیم می افزود. در این هنگام هارون از من پرسید: عبدالله! می دانی چرا تو را احضار کرده ام؟ گفتم: نه بخدا، گفت: یک حبشی را در خواب دیدم که حربه ای به دست گرفته و به من می گفت: اگر همین حالا موسی بن جعفر را آزاد نکنی با این حربه سرت را از تن جدا می کنم. اکنون برو و او را آزاد کن و سی هزار درهم به وی بده و به او بگو که اگر می خواهد همین جا بماند و هر نیازی که داشته باشد بر آورده می کنیم؛ اگر هم می خواهد به مدینه باز گردد، وسائل حرکت او را آماده کن. با ناباوری سه بار پرسیدم: دستور می دهید موسی بن جعفر را آزاد کنم؟ هر مرتبه سخن خود را تکرار و بر آن تأکید ورزید. از پیش هارون بیرون آمده و وارد زندان شدم. وقتی موسی بن جعفر مرا دید وحشت زده در برابر من بپا خاست. او خیال می کرد که من مأمور شکنجه و اذیت او هستم. گفتم آرام باشید، من دستور دارم شما را همین لحظه آزاد کرده و سی هزار درهم در اختیارتان بگذارم. حضرت موسی بن جعفر پس از شنیدن حرفهای من چنین فرمود: اکنون جدّم رسول خدا را در خواب دیدم که می فرمود: «یا مُوسی حُبِستَ مظلوماً؛ تو از راه ستم زندانی شده ای». این دعا را بخوان که همین امشب از زندان خلاص خواهی شد و سپس آن دعا را خواند.[۲]
نقل این روایت در کتب تاریخی دیگر، نشانة شهرت آن در میان مورخان است، گرچه در این نقل ها تفاوتهایی در اسامی افراد و مسائل دیگر وجود دارد.
مرحوم صدوق این روایت را با تفصیل بیشتری نقل کرده است.[۳] اشاره شد که شبیه این حادثه در زمان مهدی عباسی نیز رخ داده است.
در هر حال این خبر حاکی از آن است که هارون نسبت به علویان حساسیت فراوانی داشته و سخت مراقب امام کاظم - علیه السّلام - بوده است. گفتنی است که مشی امامان شیعه که در عمل حرکت در مسیری فرهنگی بود، از شدت برخورد عباسیان با آنها می کاست. امامان شیعه دقیقاً تقیه را به همین معنا به کار برده و هر نوع تشکل درونی را در پرده تقیه حفظ می کردند. این تشکل هم نوعی ارتباط علمی و امامتی بود و طرح و توطئه سیاسی در آن وجود نداشت. دانسته است که این مقدار نیز مورد قبول حکومت نبود، چرا که آنها، این قبیل مسائل را مقدمه اقدامات سیاسی گسترده بعدی می دیدند.
در حقیقت ارتباط امام و شیعیان، و نیز تعیین وکیل، می توانست وسیله ای برای مقاصد سیاسی در جهت براندازی حکومت و جایگزینی حکومت جدید باشد. کاری که خود عباسیان کردند. در نهایت تهدیدی که هارون از ناحیه امام برای حکومت خویش احساس کرد سبب شد تا سخت مراقب امام باشد. باید حسادت برخی از علویان را نسبت به موقعیت امام و سخن چینی آنها را از نظر دور نداشت. آنها به دروغ گزارشاتی به حکومت می دادند که سبب تحریک آنها بر ضد امام می شدند.
نمونه ای از حوادثی که منجر به زندانی شدن امام گردید:
پیش از آوردن شرح برخوردهایی که به زندانی شدن امام انجامید، لازم است این نکته را بدانیم که از دلایل نفوذ علویان، آن بود که مردم آنان را به چشم فرزندان رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلم - می نگریستند. این چیزی است که خود آن حضرت نیز مکرر بیان می کردند. در برابر، امویان و عباسیان سخت با این نظر مقابله می کردند تا از حرمت علویان بکاهند. به نظر می رسد خود رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلم - در این باره تعمد خاصی داشته است.
به هر روی این که حسنین علیهما السّلام فرزندان رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلم - شناخته شوند، می توانست سبب جلب توجه مسلمانان باشد. به همین دلیل بود که مخالفان و دشمنان اهل بیت همواره در صدد انکار این اصل بر آمده و در طول تاریخ - با وجود آن که اکثریت جامعه مسلمان از تسنن و تشیع، آنها را به عنوان فرزند رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلم - پذیرفته بودند - حکّام کوشیده اند تا در برابر آن موضع گیری کنند. معاویه، از این که آنها به عنوان فرزندان رسول خدا شناخته شوند، به سختی خشمگین بود و اصرار داشت که مردم آنان را فرزندان علی - علیه السّلام - بدانند،[۴] عمرو بن عاص نیز از این مسأله نفرت داشت.[۵] حجّاج نیز در این باره موضع تندی داشت؛ به طوری که وقتی به او خبر دادند یحیی بن یعمر، حسن و حسین را فرزند رسول خدا می داند، او را از خراسان فرا خواند و زیر فشار گذاشت تا دلیلی از قرآن برای ادعای خود بیاورد. او نیز آیه ۸۵ از سوره انعام را که به صراحت حضرت عیسی را فرزند ابراهیم - علیهما السّلام - معرفی می کند برای او خواند و چنین استدلال کرد:
در صورتی که قرآن عیسی را که جز از طریق مادر به ابراهیم پیوندی نداشته، فرزند آن حضرت می داند، چگونه حسنین - علیهما السّلام - نمی توانند فرزندان رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلم - شمرده شوند.[۶] استاد جعفر مرتضی، شواهد بیشتری برای این مطلب آورده است.[۷]
این مسأله در زمان هارون و در برخوردهای او با اهل بیت پیامبر - صلّی الله علیه و آله و سلم - به ویژه امام کاظم - علیه السّلام - نیز مطرح بود و دست کم در یک برخورد، تکیه امام بر این مطلب، یکی از علل زندانی شدن آن حضرت می توانست به حساب آید. در نقلی آمده: هارون الرشید از امام کاظم - علیه السّلام - سؤال کرد: چگونه شما می گویید ما از ذریه رسول خدا هستیم در حالی که پیامبر فرزند ذکور نداشته و شما فرزندان دختر او هستید؟ آن حضرت دو دلیل برای او ذکر کرد: نخست آیه ۸۵ سورة انعام که عیسی را فرزند ابراهیم می شمارد. دوم آیه مباهله که در آن، حسنین مصداق «و ابناء نا» دانسته شده اند.[۸]
این مسأله برای عباسیان که خود بنی اعمام رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلم - بودند دشوارتر بود. آنها از این راه برای اثبات خلافت خود بهره می بردند. مروان بن ابی حفصه، شعر خود را بر مبنای همین استدلال سروده است:
أنی یکون و لایکون و لم یکن لبنی البنات وراثه الأعمام
چگونه ممکن است و هرگز نشده و نخواهد شد که حق عمو به فرزندان دختران ارث برسد.
در رد این شعر، اشعار دیگری نقل شده است.[۹]
با توجه به نظر فوق که عباسیان مروج آن بودند، باید یادآوری کنیم که شیعه امامیه برای اثبات امامت، هرگز به وراثت توجهی نداشته و تنها بر نصوص وارده از رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلم - در این رابطه و نصوص وارده از امام سابق درباره تعیین امام بعدی استناد جسته است.
در برابر، عباسیان بر وراثت تکیه می کردند و می کوشیدند تا حسنین و فرزندان آنها را نه بعنوان فرزندان رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلم - بلکه به عنوان فرزندان امام علی - علیه السّلام - معرفی نمایند تا بدین وسیله اهمیّت و احترام فوق العاده آنان را به عنوان ابناء رسول الله در جامعه در معرض تردید قرار دهند. طبیعی است که بپذیریم نفوذ معنوی علویان در جوامع اهل سنت آن روز ایران، یمن، عراق و نقاط دیگر بدلیل تصریحات پیامبر بر عظمت اهل بیت خود و مطرح کردن حسنین علیهما السّلام به عنوان «اَبناء نا» بوده است.
بنا به نقل ابن اثیر، هارون الرشید که در رمضان سال ۱۷۹ به قصد عمره به مکه می رفت در سر راه خود به مدینه آمد و وارد روضه رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلّم - شد. وی برای جلب توجّه مردم به منظور این که رابطة نسبی خویش را با رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلّم - را به رخ آنها بکشد، پس از زیارت مرقد مطهر، به پیامبر این چنین سلام داد: السّلام علیک یا رسول الله یابن عمِّ؛ سلام بر تو ای رسول خدا ای پسر عمو. در این هنگام موسی بن جعفر - علیه السّلام - که در آن مجلس حاضر بود، پیش آمد و خطاب به رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - گفت: السّلام علیک یا اَبَه؛ سلام بر تو ای پدر. با شنیدن این سخن، رنگ از رخسار هارون پرید و خطاب به امام کاظم - علیه السّلام - گفت: هذا الفَخرُ یا اَبَالحَسَن جدّاً؛ این مایه افتخار است ای ابوالحسن. پس از آن بود که دستور توقیف آن حضرت را داد.[۱۰] آنگاه هارون رو به یحیی بن جعفر کرده و گفت: اَشهَدُ أنَّهُ أبُوهُ حَقّاً؛[۱۱] قبول دارم که رسول خدا حقّاً پدر اوست.
زندانی شدن امام پس از آن، نشان می دهد که این، یک حرکت سیاسی بر ضد هارون تلقی شده است. این قبیل برخوردهای امام کاظم - علیه السّلام - خطراتی را برای هارون در برداشت.
توقیف و زندانی شدن امام دلایل دیگری نیز داشت؛ از جمله این که شیعیان موظف بودند مطالب مربوط به امام و رهبری را، که به آنها گفته می شد، مخفی نگاه داشته و اسرار رهبری را افشا نکنند؛ طبیعی است آنگاه که مطالبی دربارة موسی بن جعفر - علیه السّلام - و مفترض الطاعه بودن آن حضرت در جایی مطرح می شد، مشکلاتی را برای امام و نیز برای افراد مطرح کننده در پی داشت. این مسأله در زمان امام صادق - علیه السّلام - نیز، که منصور حساسیّت خاصی از خود نشان می داد، مطرح بود.
اشاره کردیم که رعایت اصل تقیه در میان شیعیان سبب می شد تا دشمن تصور کند شیعیان کمترین اقدام سیاسی بر ضد آنها نخواهند داشت و نهایت آن که خود امامان را تنها به عنوان امام فکری و معنوی می پذیرند. به همین دلیل خلفا به علویان زیدی مذهب که به طور دائم در پی شورش سیاسی بودند توصیه می کردند که، همانند عموزادگان خود - یعنی موسی بن جعفر - باشید تا سالم بمانید.[۱۲]
در حقیقت امامان شیعه با وجود اعتقاد به انحصار امامت و رهبری در خود و اثبات بطلان نظام حاکم، قیام بر نظام حاکم را در آن شرایط روا نمی دیدند، چرا که موفقیتی بر آن تصور نمی کردند. این روال پذیرفته شده در میان شیعیان امامی بود. در عین حال، گاهی به سبب افشای همین اعتقاد که امام کاظم - علیه السّلام -، امام متفرض الطاعه است، گرفتاریهایی برای جامعه شیعه به وجود می آمد.
درباره زندانی شدن امام کاظم - علیه السّلام - باید گفت یکی از دلایل زندانی شدن آن حضرت در همین ارتباط بوده است. در کتابهای روایی شیعه بابی تحت عنوان «باب تحریم اذاعه الحق مع الخوف به»[۱۳] آمده که حاوی احادیث فراوانی در این زمینه است. این روایات از امامان به ویژه از امام صادق - علیه السّلام - می باشد.
در رجال کشّی روایتی نسبتاً طولانی از یونس بن عبدالرحمن نقل شده که می تواند نمونه جالبی برای بحث مورد نظر باشد. وی می نویسد: یحیی بن خالد برمکی ابتدا نظر مساعدی نسبت به هشام داشت؛ اما وقتی هارون به جهت شنیدن برخی از کلمات هشام به حکم به او علاقمند شد، یحیی کوشید تا هارون را علیه او تحریک کند. از جمله روزی در این رابطه به هارون گفت:
«هو یزعم أنّ لله فی أرضه اماما مفروض الطّاعه... و یزعم أنّه لو أمره بالخروج لخرج و انّما نری أنّه ممّن یری الباد بالارض؛ او فکر می کند که خداوند امام دیگری جز تو در روی زمین دارد که طاعتش واجب است... و اگر او را امر به قیام کند، اطاعت می کند، و افزود: ما البته او را از کسانی می دانستیم که قائل به خروج نیست و سر جایش خواهد نشست.
پس از آن هارون از یحیی خواست تا مجلسی از متکلّمان برپا سازد و هارون در پشت پرده بنشیند تا آنان در بحث آزاد باشند. مجلس برپا گردید و بحث شروع شد؛ اما به زودی به بن بست رسید. یحیی پرسید: آیا هشام به حکم را به عنوان حَکَم قبول دارید؟ گفتند او مریض است و گرنه قبولش دارند، یحیی در پی هشام فرستاد. هشام ابتدا به خاطر پرهیزی که از یحیی داشت نمی خواست در این مجلس حاضر شود. به همین جهت گفت: با خدا عهد کرده ام پس از بهبودی به کوفه رفته و به طور کلی از بحث دوری گزیده و به عبادت خدا بپردازم. در نهایت به دنبال اصرار یحیی در مجلس حضور یافت و پس از اطلاع از مسأله مورد اختلاف، بعضی را تأیید و برخی دیگر را محکوم کرد. در پایان بحث یحیی از هشام خواست تا پیرامون فساد این مطلب که «انتخاب امام حق مردم است» اظهار نظر کند. هشام با اکراه در این باره سخن گفت. یحیی از سلیمان بن جَریر که کمی پیش از آن هشام قول او را رد کرده بود خواست که در این باره از هِشام نظر خواهی کند. او سؤال خود را درباره امیرالمؤمنین علی - علیه السّلام - شروع کرد و گفت: آیا او را مُفتَرضُ الطّاعه می داند؟ هشام گفت: آری. وی گفت: اگر امام بعد از او دستور خروج دهد خروج می کنی؟ گفت: او چنین دستوری به من نمی دهد... سخن که به اینجا رسید هشام گفت: اگر تو می خواهی که بگویم، اگر او دستور دهد خروج می کنم، آری چنین است. هارون که در پس پرده نشسته بود از این سخن برآشفت... پس از آن بود که دنبال امام کاظم - علیه السّلام - فرستاد و او را به زندان انداخت. یونس بن عبدالرحمان پس از ذکر این خبر می افزاید: این و جز این، از دلایل زندانی شدن امام بود.
و پس از آن هشام به کوفه رفته و در خانه ابن اشرف دار فانی را وداع گفت.[۱۴]
در روایت دیگری آمده: هِشام از طرف امام امر به سکوت شده بود ولی دیری نپایید که سکوت را شکست و عبدالرحمان بن حجّاج یکی از یاران امام در این باره او را مورد توبیخ قرار داد و گفت: چرا سکوت خود را شکستی... و سپس از قول امام به او گفت: آیا شرکت در خون مسلمانی، تو را خوشحال می کند؟ هشام گفت: نه. عبدالرحمان گفت: پس چرا شرکت می کنی؟ اگر ساکت شدی که هیچ و گرنه سر امام را به تیغ جلاد خواهی سپرد.
در پایان روایت آمده است: فما سکت حتّی کان من امره ما کان علیه السّلام.[۱۵] هِشام سکوت را مراعات نکرد تا اینکه آنچه نباید بشود اتفاق افتاد.
این ممکن است که مخالفان هشام در شیعه، در این باره افراط کرده باشند.
در نقل دیگری آمده که هارون از پشت پرده بحث را زیر نظر گرفته بود و حاضران تصمیم گرفته بودند که جز درباره امامت با هشام سخن نگویند. پس از آن هارون که در پس پرده سخنان هشام را می شنود بر آشفته، می گوید:
مثل هذا و یبقی لی ملکی واحده؟ فوالله للسان هذا أبلغ فی قلوب النّاس من مأه ألف سیف؛ با وجود چنین شخصیتی، حکومت من یک ساعت هم دوام نخواهد آورد. زبان این مرد نافذتر از صد هزار شمشیر است.
هشام احساس خطر کرد و متواری شد و هارون چون او را نیافت برادران و یاران او را توقیف کرده و به زندان انداخت اما پس از چندی که خبر فوت هشام به او رسید آنها را آزاد ساخت.[۱۶]
مرحوم صدوق در جای دیگر از جمله علل به شهادت رسیدن امام کاظم - علیه السّلام - را آگاهی یافتن هارون از اعتقاد شیعیان به امامت امام دانسته است. هارون فهمید که شیعیان شب و روز به خدمت امام می رسند. و به خاطر ترس از جان و از دست دادن سلطنتش آن حضرت را به شهادت رسانید.[۱۷]
سعایت برخی از نزدیکان امام را نیز باید بر کینه شخصی یحیی بن خالد برمکی نسبت به آن حضرت افزود. شیخ مفید و ابوالفرج اصفهانی در این باره روایت مسندی نقل کرده اند که خلاصه آن چنین است: یحیی بن خالد برمکی از این که هارون فرزند خود را به منظور تربیت نزد جعفر بن محمد بن اشعث که اعتقاد به امامت کاظم - علیه السّلام - داشته، سپرده بود ناراحت بود. به همین جهت نزد هارون از وی بدگویی می کرد (و گویا برای انتقام از وی، خواست تا بر ضد امام کاظم - علیه السّلام - توطئه ای بچیند). لذا در پی یافتن شخصی از علویان که عامل مناسبی برای دسیسه چینی های او باشد برآمد. وی پس از پرس و جوی فراوان، علی بن اسماعیل بن جعفر صادق را که مردی فقیر بود یافت و با کمک مالی به وی، او را برای حضور در مجلس هارون، تشویق کرد تا به وسیله او نقشه های خود را بر ضد امام کاظم - علیه السّلام - عملی سازد. زمانی که علی بن اسماعیل با حضور در مجلس هارون موافقت کرد، امام تلاش نمود تا با کمک مالی و ادای دین وی، او را از این کار منصرف کند، امّا او نزد هارون رفت و در حضور او بر ضد امام سخن گفت.[۱۸]
این مطلب را نیز دلیل دیگری برای زندان شدن امام - علیه السّلام - دانسته اند.
شیخ صدوق این روایت را به صورت دقیق تر آورده و پس از یادآوری ارتباط پنهانی جعفر بن اشعث با امام کاظم - علیه السّلام - می نویسد: پس از سعایت یحیی درباره جعفر، هارون او را خواست و به او گفت: شنیده ام که خمس اموال و حتی پولهایی را که به تو داده ام، برای موسی بن جعفر فرستاده ای. جعفر با آوردن پولها پیش هارون، توطئه خبرچینان را نقش بر آب کرده و هارون را از خود مطمئن ساخت. پس از آن بود که یحیی بن خالد به فکر علی بن اسماعیل افتاد. در حقیقت آخرین باری که امام به زندان افتاد، به همین دلیل بود.
شیخ مفید پس از نقل روایت فوق می افزاید: در همان سال (سال ۱۷۹) هارون الرشید به حج آمد و در مدینه دستور توقیف امام را صادر کرد.
قبل از آن که اشاره به دستگیری امام کنیم، لازم به یادآوری است که در برخی از منابع، به جای علی بن اسماعیل بن جعفر صادق - علیه السّلام -، محمد بن اسماعیل ذکر شده است.
در منبع دیگری آمده: محمد بن اسماعیل همراه عمویش موسی کاظم - علیه السّلام - بود. او در نامه ای که به هارون نوشت: ما علمت أنَّ فی الارض خلیفتین یجبی الیهما الخراج؛ تاکنون نشنیده بودم که در روی زمین دو خلیفه باشد که خراج نزد آنها برده شود.
منظور از این سخن سعایت از امام کاظم - علیه السّلام - بود که بلافاصله پس از آن، امام دستگیر و زندانی شد و همین زندان تا شهادت آن حضرت به طول انجامید.[۱۹]
این نقل را ابن شهر آشوب نیز آورده است....[۲۰]
این دو روایت که یکی درباره علی بن اسماعیل و دیگری درباره محمد بن اسماعیل وارد شده است، از جهات مختلف شباهتهایی با هم دارند. طبعاً باید یکی از اینها درست باشد.
معروف است هارون یک سال به حج می رفت و سال دیگر به جنگ. در سال ۱۷۹ که نوبت به سفر حج بود به مدینه آمد و در میان کسانی از اشراف مدینه، که به استقبال او آمده بودند و امام کاظم - علیه السّلام - نیز حضور داشت به حرم وارد گردید. هارون که از فعالیتهای پنهانی او اطلاع داشت، وقتی در کنار ضریح رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلم - آمد خطاب به قبر پیغمبر گفت: یا رسول الله! اعتذر الیک من شیء أرید افعله، أرید أحبس موسی بن جعفر فإنّه یرید التّشتّت بین امّتک و سفک دمائها؛[۲۱] ای رسول خدا! من از آنچه می خواهم انجام دهم عذر می خواهم.
می خواهم موسی بن جعفر را دستگیر کرده، به زندان بیاندازم، زیرا او می خواهد میان امّت تو اختلاف اندازد و خون آنها را بریزد.
این ظاهر سازی از هارون بدان جهت بود که مردم موسی بن جعفر - علیه السّلام - را فرزند رسول خدا می دانستند و عذر خواهی اش از رسول خدا، برای توجیه این اقدام بود. در نگاه مردم که به دنبال آگاهی از انگیزة چنین اقدامی بودند و همواره به صورت سؤال برایشان مطرح بود، تفرقه افکنی میان امّت دلیل قانع کننده ای به نظر می آمد. نقل فوق نشان می دهد که امام کاظم - علیه السّلام - در مدینه مورد توجه مردم بوده و به همین جهت هارون با آن همه سلطه و قدرت، مجبور بود تا دست به چنین توجیهاتی بزند تا اقدامش از طرف مردم مورد انکار و نفرت قرار نگیرد. هارون در همان مسجد دستور توقیف حضرت را صادر کرد.[۲۲] وی دستور داد تا دو کاروان آماده کرده، یکی را به سمت کوفه و دیگری را به سمت بصره بفرستد. او امام را همراه یکی از این دو کاروان روانه ساخت. این کار به این دلیل انجام گرفت تا مردم ندانند امام در کجا زندانی می شود.[۲۳]
ابوالفرج اصفهانی پس از آن می نویسد: رشید، امام کاظم - علیه السّلام - را نزد حاکم بصره، عیسی بن جعفر بن منصور فرستاد؛ امام چندی در زندان او بسر برد، اما در نهایت، عیسی از این کار خسته شد و به هارون نوشت تا او را تحویل شخص دیگری بدهد. در غیر این صورت او را آزاد خواهد کرد، زیرا در تمام این مدت کوشیده تا شاهدی بر ضد امام به دست آورد، اما چیزی نیافته است.
جالب این است که عیسی در ادامه نامه چنین می نویسد:
حتّی انّی لأستمع علیه اذا دعا لعلّه یدعوا علیّ او علیک فما اسمعه یدعوا الّا لنفسه یسأل الله الرّحمه و المغفره؛[۲۴] حتی من موقعی که او مشغول دعا است گوش دادم ببینم، آیا برای من یا تو نفرین می کند یا نه، چیزی جز دعا برای خودش نشنیدم. او تنها از خداوند برای خویش طلب رحمت و مغفرت می کرد.
این نهایت زهد و پارسایی امام و در عین حال شدّت تقیّه و پنهانکاری آن حضرت را نشان می دهد.
پس از آن، امام را تحویل فضل بن ربیع دادند. امام مدتی طولانی نزد وی زندانی بود. گفته شده که از او خواستند تا آن حضرت را به قتل برساند، اما او از این کار سر باز زد، پس از آن، حضرت را تحویل فضل بن یحیی دادند و مدتی نیز در زندان او بسر برد. مطابق نقل مورّخان او حرمت امام را پاس می داشت. خبر به هارون رسید که امام کاظم - علیه السّلام - در آنجا در رفاه کامل بسر برده و از آزادی کافی برخوردار است. در این زمان رشید در شهر رَقَّه[۲۵] بود. به محض دریافت گزارش، از دست فضل چنان عصبانی شد که در مجلس به طور علنی دستور داد تا او را لعن و نفرین نمایند، زیرا بر خلیفه عصیان کرده است و به خاطر همین عمل صد ضربه شلاق نیز بر او زده شد. پس از آن امام کاظم - علیه السّلام - را تحویل زندانبان دیگری بنام سِندی بن شاهک دادند.[۲۶]
پی نوشت ها:
[۱] . نک: عیون الاخبار الرضا، ج ۱، ص ۹۳.
[۲] . مروج الذهب، ج ۳، ص ۳۵۶؛ شذرات الذهب، ج ۱، ص ۳۰۴؛ وفیات الاعیان، ج ۵، صص ۳۰۱- ۳۰۹.
[۳] . عیون الاخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۷۳؛ امالی صدوق، ص ۲۲۶؛ مسند الامام الکاظم، ج ۱، ص ۹۲.
[۴] . کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۷۶.
[۵] . شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۲۰، ص ۳۳۴.
[۶] . وفیات الاعیان، ج ۶، ص ۱۷۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۱۵۵؛ الدرٌ المنثور، ج ۳، ص ۲۸؛ نورالابصار، ص ۲۱- ۲۲.
[۷] . الحیاة السیاسة للامام الحسن _ علیه السّلام _، صص ۳۴- ۳۵.
[۸] . نورالابصار، صص ۱۴۸- ۱۴۹؛ عیون الاخبار الرضا، ج ۱، صص ۸۴- ۸۵؛ الصواعق المحرقه، ص ۲۰۳؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۵؛ مسند الامام الکاظم، ج ۱، ص ۵۰.
[۹] . الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۶۷.
[۱۰] . الکامل، ج ۶، ص ۶۴ و نک: الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۶۵؛ روضة الواعظین، ص ۱۸۴؛ الصواعق المحرقه، ص ۲۰۴؛ مرآة الجنان، ج ۱، ص ۳۹۵.
[۱۱] . کامل الزیارات، ص ۱۸، الکافی، ج ۴، ص ۵۵۳.
[۱۲] . مقاتل الطالبین، ص ۳۰۳.
[۱۳] . مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۹۸.
[۱۴] . رجال کشی، صص ۲۵۶- ۲۶۲.
[۱۵] . همان، ص ۲۷۱.
[۱۶] . کمال الدین، ص ۳۶۲؛ بحارالانوار، ج ۴۸، صص ۱۹۷- ۲۰۴؛ مسند الامام الکاظم، ج ۱، ص ۳۹۹.
[۱۷] . عیون الاخبار الرضا، ص ۱۰۰.
[۱۸] . الارشاد، ص ۲۷۹؛ مسند الامام الکاظم، ج ۱، ص ۱۱۵؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۷۱.
[۱۹] . سرّ السلسلة العلویه، ص ۳۵؛ مسند الامام الکاظم، ج ۱، ص ۱۲۷، به نقل از بخاری.
[۲۰] . المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۳۸۵.
[۲۱] . الارشاد، ص ۲۸۰.
[۲۲] . الارشاد و نک: روضة الواعظین، ص ۱۸۷.
[۲۳] . مرحوم صدوق می نویسد: فردای آن روز در حالی که در جایگاه رسول خدا بود در حال نماز او را دستگیر کردند. عیون الاخبار الرضا، ج ۱، ص ۷۳.
[۲۴] . مقاتل الطالبین، ص ۳۳۵؛ الائمة الاثنی عشر، ابن طولون، ص ۹۱؛ جهاد الشیعه، ص ۳۰۲.
[۲۵] . رقه شهری است در قسمت شرق فرات.
[۲۶] . مقاتل الطالبین، ص ۳۳۶.
پیام ملت در ۲۲بهمن استقامت و حمایت کامل از انقلاب بود/ به ملت اظهار تعظیم میکنم
رهبر انقلاب در تبیین ابعادی از حرکت بسیار ارزشمند ملت در ۲۲ بهمن، با اشاره به «تبلیغات پر سر و صدای دشمنان، مشکلاتی که مردم با همه وجود حس می کنند، هوای سرد و دیگر عوامل کاهنده انگیزهها» گفتند: مردم با ایمان و بصیرت، همه اینها را نادیده گرفتند و همه با هم از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب ایران عزیز به میدان آمدند و صدای بلند خود را به گوش همه رساندند که فقط خداوند شکور قادر است شکر واقعی این حرکت عظیم ملی را بجا آورد.
ایشان راهپیمایی «شنبه تاریخی ملت» را مصداق استمرار استقامت ملی خواندند و با اشاره به انحرافات تدریجی از خط اصلی حرکت در انقلاب ها گفتند: در انقلاب اسلامی هم برخی ها به دلایل مختلف با صراط مستقیم انقلاب زاویه دار شدند و کارشان به ضدیت با اصل انقلاب و آرمان ها کشیده شد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: بر خلاف این عناصر، ملت بدون احساس خستگی و ناامیدی و بدون خوف از ضربات، تهدیدات و عربده های دشمن، راه مستقیم را با حفظ هویت، شخصیت و عظمت خود ادامه داد و در همین مسیر، ۲۲ بهمن امسال به خیابانهای سراسر کشور آمد و با انگیزه های مختلف، استقامت پر معنا و لج کردن با دشمن عنود را نشان داد.
رهبر انقلاب تلاش های دشمن و برخی عناصر در داخل را برای سست کردن عزم راسخ ملت و فراموش شدن راه انقلاب یادآور شدند و افزودند: از اهداف مهم اغتشاشاتِ پاییز این بود که مردم ۲۲ بهمن را از یاد ببرند که در داخل هم برخی با استدلال های سست و سخنان غلط همین خط را در روزنامه ها و فضای مجازی دنبال می کردند که البته مردم آنها را ناکام گذاشتند.
حضور همراه با تحلیل مردم از جمله ویژگی های راهپیمایی پر شکوه ۲۲ بهمن بود که رهبر انقلاب آن را مورد تحسین قرار دادند.
ایشان گفتند: از مصاحبه های مردم آشکار بود که آنها با تحلیل به راهپیمایی آمده اند و چون درک کرده بودند که امریکا از حضور آنها بیمناک است، پرشور و شاد، با روحیه و انگیزه، و با شعارهای مضمون دار، جهت گیری اصلی خود یعنی حمایت کامل از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را نشان دادند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: امپراتوری رسانه ای امریکا و صیهونیست سعی می کند این صدای رسا به گوش دیگر ملت ها نرسد اما آنها که باید بشنوند یعنی دستگاههای سیاستگذار در امریکا و انگلیس و سرویس های جاسوسی دشمنان حتماً این صدا را شنیده اند.
رهبر انقلاب به غوغای تبلیغاتی در فضای مجازی و رسانه های دشمن در آستانه ۲۲ بهمن اشاره کردند و گفتند: صدای مخالف و معارض هم وجود داشت که این رسانه ها سعی کردند آن را بزرگنمایی کنند اما صدا و فریاد ملت بر همه صداهای دیگر غلبه کرد.
«تبیین دروغ بودن و سست بودن ادعاهای دشمنان درباره جمهوری اسلامی» بخش دیگری از سخنان رهبر انقلاب بود.
ایشان گفتند: گاهی با دروغ اشکار می گویند نظام رو به قهقراست در حالی که کشور با وجود مشکلات، با دو سه دهه قبل کاملاً متفاوت است و خیلی جلو رفته است، گاهی هم می گویند جمهوری اسلامی به بن بست رسیده، اگر این ادعا درست است، کسی که به بن بست رسیده خودش از پا می افتد و به زمین می خورد پس چرا این همه برای به زمین زدن او هزینه می کنید؟
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به حملات و شبهات مکرر دشمن درباره ضرورتِ نداشتن توان نظامی ایران گفتند: اولاً کشوری که این همه دشمن دارد باید به فکر خودش و ملتش باشد همچنانکه اوایل انقلاب وقتی فهمیدم عده ای می خواهند هواپیماهای اف ۱۴ را بفروشند به سرعت مصاحبه و افشاگری کردم و آن حرکت ناکام ماند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: براساس عقل و شرع، جهات دفاعی را کاملاً مورد توجه قرار داده ایم و بر اساس حکم قرآن، در آینده نیز هرچه می توانیم در این عرصه تلاش خواهیم کرد.
ایشان در همین زمینه افزودند: کشور در زمینه های دیگر از جمله صنعت، امور زیربنایی همچون جاده سازی و سد سازی و عرصه های دیگر، چندین برابر امور دفاعی کار و سرمایه گذاری کرده اما دشمن که از تبلیغاتش درباره پهپادهای ایران، ترسش آشکار است، پیشرفت های دیگر را انکار و مسائل دفاعی را برجسته می کند.
رهبر انقلاب در جمع بندی این قسمت از سخنانشان گفتند: به فضل الهی ملت به وسوسه های بدخواهان اعتنا نکرده و نخواهد کرد و می داند که هر پیشرفتی و حرکتی برای قوی شدن ایران، دشمنان را خشمگین می کند که براساس آیه شریفه باید به آنها گفت از این خشم و غیظ بمیرید.
حضرت آیتالله خامنهای پیشرفتهای کشور را یک واقعیت نشاط آفرین و تحسینبرانگیز خواندند و خاطرنشان کردند: البته ما در تبلیغات و کار رسانهای ضعیف هستیم و به مهارت لازم برای نشان دادن این پیشرفتها دست نیافتهایم اما بازدیدکنندگان از نمایشگاهها یا دستاوردهای ایران، از دستیابی به این سطوح پیشرفت آن هم در شرایط تحریم اظهار شگفتی میکنند، همچنانکه آن فرمانده موشکی صهیونیست نیز چند سال قبل گفت من با ایران دشمن هستم اما در مقابل تولید آن موشک پیشرفته به دست دانشمندان ایرانی، کلاه از سر بر میدارم.
ایشان تأکید بر پیشرفتها را به معنی انکار ضعفها ندانستند و گفتند: ضعفها و کمبودهای زیادی به دلایل مختلف در کشور وجود دارد که بعضی از آنها مانند گرانی، تورم و کاهش ارزش پول ملی برای مردم محسوس است و در بخشهای دیگر مانند بخشهای اداری هم ضعفهایی وجود دارد اما در مقابل این ضعفها، دو نوع نگاه میتوان داشت.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: نگاه و رویکرد اول این است که با نگاه به دستاوردها، بفهمیم این توان وجود دارد که با همان همتی که به این پیشرفتها دست یافتهایم، امکان برطرف کردن ضعفها نیز وجود دارد که این نگاه، نگاه انقلابی است.
ایشان در تبیین نگاه دیگر که از آن به «نگاه ارتجاعی» تعبیر کردند، گفتند: با نگاه ارتجاعی به ضعفها، اینگونه نتیجه گرفته میشود که فایدهای ندارد و نمیشود کاری کرد بنابراین باید دست روی دست بگذاریم یا نِق بزنیم و ضعفها را با صدای بلند مطرح کنیم و حتی مثل برخیها اصل انقلاب و جمهوری اسلامی را انکار کنیم.
ایشان با طرح این سؤال که «اگر ملتی ضعفی داشت آیا باید دستاوردهایش را انکار کند؟ و کدام ملتی است که ضعف ندارد؟» به وجود ضعفهای مهم در کشورهای بزرگ و پیشرفته دنیا مانند آمریکا، انگلیس و فرانسه از جمله در زمینه فقر و بیماری و تبعیض و نبود عدالت اجتماعی، اشاره کردند و افزودند: در این کشورها نیز چندین برابر ایران ضعف وجود دارد اما راهحلِ برطرف کردن ضعفها، تخریب اصل و ریشهها نیست بلکه رویکرد درست، رفع ضعفها بر اساس نگاه انقلابی است.
رهبر انقلاب با اشاره به دستیابی کشور به پیشرفتهای غیرقابل باور، خاطرنشان کردند: در سالهای اول انقلاب دستیابی به پیشرفتهایی مانند تولید چند ده میلیون تن فولاد حتی به ذهن کسی خطور نمیکرد اما اینگونه دستاوردها با همت مردم و جوانان و مسئولان خوبی که داشتیم، ایجاد شد و امروز نیز این همتها وجود دارد.
ایشان رشد اقتصادی و مهار تورم را مهمترین کارها خواندند و با تأکید بر اینکه همه بخصوص مسئولان موظف به فعالیت جهادی و کار و پیگیری شبانهروزی هستند، گفتند: امور اقتصادی، امروز مهمترین کارهاست زیرا بدون رشد اقتصادی کار کشور پیش نمیرود و لازمه رشد اقتصادی هم ثبات و مهار تورم و ثبات قیمتها است. مسئله تورم نیز علاجپذیر است و باید مسئولان بخشهای مختلف آن را علاج کنند.
حضرت آیتالله خامنهای، علاوه بر مسئولان، قشرهای مختلف مردم از جمله دانشجو، استاد، عالِم دینی، کارگر، کاسب و دامدار را قادر به نقشآفرینی در عرصههای گوناگون دانستند و افزودند: فعال سیاسی هم میتواند نقشآفرین باشد البته فعالیت سیاسی، به نشستن و یافتن نقطه ضعفی در دولت یا دستگاههای دیگر و تمسخر و بزرگنمایی آن در فضای مجازی نیست بلکه فعالیت سیاسی یعنی تشریح فضای سیاسی دنیا و منطقه و تبیین اهداف دشمنان و جهتگیریهای دوستان.
ایشان فعالیتهای اجتماعی و خدماتی را از دیگر عرصههای نقشآفرینی مؤثر مردم برشمردند و خاطرنشان کردند: ما بارها توانستهایم به وسیله مردم، ضعفهای بزرگ را برطرف کنیم که نمونه آن قضیه کرونا و نقشآفرینی مردم در کمک های مؤمنانه بود. همچنین شوق و حضور مردم در فعالیتهای اجتماعی نشاط آفرین موجب پشتیبانی و تأمین پیشرفت کشور است.
رهبر انقلاب، «اتحاد ملی» را عامل مؤثر دیگری در قوت کشور خواندند و تأکید کردند: البته اختلاف نظر وجود دارد اما در مسائل جزیی نباید تنازع صورت بگیرد مناظره و مباحثات حوزوی و دانشگاهی و در رسانههای عمومی، همراه با رعایت ادب و حرمت دیگران خوب است اما منازعه و دشمنی کردن و آلوده کردن دهان به حرفهای ناشایست خوب نیست.
ایشان، گرایش عمومی ملت ایران را گرایشِ انقلاب دانستند و افزودند: عدهای در کشور هستند که نظراتشان در برخی مسائل سیاسی مخالف نظرات عموم مردم و مسئولان است اما اینها طرفِ ملت ایران نیستند؛ طرف ملت ایران، استکبار است و همه مراقب باشند که به استکبار کمک نکنند و ابزار آن در مقابل اسلام و ایرانِ عزیز نشوند.
حضرت آیتالله خامنهای، آینده را همچون همیشه روشن خواندند و گفتند: هر گاه افق روشنی پیش روی کشور بوده پس از چندی، به آن دست یافتهایم چرا که تواناییهای ملت و ظرفیتهای کشور بسیار بالا است بنابراین این ملت به دستاوردهای بزرگتری نیز خواهد رسید.
حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار همچنین با تجلیل از ایمان و غیرت و صفای مردم تبریز و آذربایجان، قیام ۲۹ بهمن تبریزی ها را «مقطعی تعیین کننده و روز ورق خوردن تاریخ ایران» دانستند و گفتند: اگر مردم تبریز در چهلم قیام مردم قم، بپا نمی خواستند آن قیام مهم فراموش میشد اما تبریزی ها با تبدیل حادثه قم به قیام و حرکتی ملی که در کمتر از یک سال بعد به سرنگونی رژیم استبدادی وابسته منجر شد، پرچم آزادی ایران را در دست گرفتند و مقطعی تاریخی بوجود آوردند.
ایشان اقدام حکومت مستبد در آوردن تانک به خیابان های تبریز را برای سرکوب مردم و علما، نشانه دستپاچگی آن رژیم برشمردند و گفتند: مردم غیور تبریز از تانک هم نترسیدند و با ایستادگی و ایثار خون و جان خود، حرکتی عظیم بهوجود آوردند که البته در تاریخ آذربایجان چندین بار دیگر سابقه دارد.
رهبر انقلاب حرکت آذربایجانیها از جمله مردم تبریز و اردبیل در آغاز دوره صفویه را زمینهساز نجات ایران از تفرقه و ملوک الطوایفی دانستند و افزودند: آن حرکت تاریخی، ایران را متحد و دارای حکومت مستقل و یکپارچه کرد بنابراین پرچم اتحاد ایران هم در دستان آذربایجانیها است.
ایشان روایت درست تاریخ آذربایجان را جزو وظایف اهل فن و روایت بخش مهمی از تاریخ ایران خواندند و گفتند: در قضایای تنباکو و مشروطه هم مردم این منطقه قدرت ایمان و ایستادگی خود را نشان دادند همچنانکه در پیروزی انقلاب، دفاع مقدس، حوادث دهه های بعد و همین قضایای اخیر هم با بصیرت و استقامت در میدان بوده اند.
حضرت آیت الله خامنه ای آذربایجان را از لحاظ فرهنگی، مرکز تمدن و فرهنگی غرب کشور خواندند و با اشاره به مشاهیر فرهنگی این خطه گفتند: خدمات بزرگ این نام آوران به ادبیات و فرهنگ کشور قابل شمارش نیست.
رهبر انقلاب قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ مردم تبریز را با توجه به این سوابق، حادثه ای هویت ساز دانستند که باید از آن برای پیمودن راه روشن آینده درس گرفت.
در ابتدای این دیدار، حجتالاسلام والمسلمین آلهاشم نماینده ولیفقیه در استان آذربایجان شرقی، ارتباط مؤثر و مستمر با نخبگان و جوانان، پیگیری حل مسائل فعالان اقتصادی، حضور بیواسطه در میان مردم و مقابله فرهنگی و سیاسی با جریانهای دینزدا و تجزیهطلب را از جمله اقدامات نمایندگی ولی فقیه در استان بیان کرد.
شرح احادیث رجبیه | خداوند چگونه با بندگانش در ماه رجب سخن میگوید
ماه رجب از ایام مبارکی است که خداوند آن را در کنار ماه شعبان، فرصتی برای تزکیهی بیشتر جهت ورود به ماه مهمانی خود یعنی ماه مبارک رمضان و از آنجا حرکت بهسمت قلهی شب قدر قرار داده است؛ شبی که مقدرات عالم و آدم به اذن الهی، به امضای امام عصر عجلالله تعالی فرجه میرسد. از این جهت است که خداوند شب و روز این دو ماه را با معنویت زینت بخشید. در این میان هر یک از معصومین علیهمالسلام جهت بهرهبرداری بیشتر از برکات این ایام، احادیثی صادر فرمودند.
سید بن طاووس در جلد دوم کتاب «اقبال الاعمال» از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله درباره فضیلت ماه رجب نقل میکند:
«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَصَبَ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ الدَّاعِی فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ یُنَادِی ذَلِکَ الْمَلَکُ کُلَّ لَیْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ طُوبَى لِلذَّاکِرِینَ طُوبَى لِلطَّائِعِینَ وَ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى أَنَا جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِی.»
«خداوند در آسمان هفتم مَلَکی را قرار داده است که اسمش «داعی» (دعوتکننده) است؛ وقتی ماه رجب وارد میشود، آن مَلَک هر شب از ماه رجب تا به صبح ندا میدهد: «خوشا به حال ذاکرین، خوشا به حال اطاعتکنندگان» [این ملک میگوید]: خدا دارد میگوید من همنشین کسی هستم که با من بنشیند. من اطاعت میکنم از کسی که از من اطاعت کند. هر که از من طلب مغفرت کند، او را میآمرزم.»
این روایت را هر ساله در ایام ماه رجب میخوانیم، اما با تأمل و تدبر در این روایت شریف میتوانیم بهرههای متمایزی از این روایت نبوی ببریم.
اولین نکتهای که در این روایت شریف وجود دارد، توجه دادن به «آسمان» و اصلِ معنویت با مفاهیمی مثل «آسمان هفتم» و «مجالست» داشتن با خداست. طبق احادیث، عرش خداوند بر فراز آسمان هفتم قرار دارد 1 و خداوند از یکی از نزدیکترین مکانها به عرش یعنی آسمان هفتم با بندگان خود سخن میگوید.
نکته دوم، مختص بودن «دعوتکننده» به ماه رجب است. این امر گویای اهمیت این ماه پر برکت نزد خداست.
نکته سوم، توجه به زمانی است که این «منادی آسمانی» ندا سر میدهد که شب تا صبح را در بر میگیرد؛ یعنی برکات ماه رجب در این بازهی زمانی پراکندهتر است.
چهارمین نکته، مخاطبان این موهبت الهی است که در وهله اول، شامل اهل ذکر و اهل طاعت هستند. این دو گروه بیشترین بهرهها را از موهبتهای خداوند میبرند.
پنجمین نکته، اذن ورود همگان به بهره از برکات ماه رجب است؛ منتها از بین کسانی که لحظاتی را در پیشگاه خداوند زانو به مناجات زده و یا از اوامر او از احکام شریعت و ... اطاعت میکنند و یا قسمتی از شب خود را به استغفار از خطاهای خود و اطرافیان میگذرانند.
در فراز دوم این دعا میخوانیم: الشَّهْرُ شَهْرِی وَ الْعَبْدُ عَبْدِی وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِی فَمَنْ دَعَانِی فِی هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَیْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَیْنِی وَ بَیْنَ عِبَادِی فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَیَّ؛ یعنی «این ماه، ماه من است. بنده هم بنده من است. رحمت هم رحمت من است. هر که در این ماه من را بخواند، من جوابش را میدهم. هر که در این ماه از من درخواستی کند به آن عطا میکنم. هر که از من طلب هدایت کند، هدایتش میکنم. من این ماه را ریسمانی قرار دادم بین خودم و بنده خودم؛ پس اگر کسی به این حَبل و به این ریسمان اعتصام پیدا کند، به من متصل میشود.»
-------------------------
پاورقی:
1. امام رضا علیهالسلام: « ... وَ عَرْشُ الرَّحْمَنِ فَوْقَ السَّمَاءِ السَّابِعَةِ وَ هُوَ قَوْلُهُ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَ»
و عرش خدای رحمان فوق آسمان هفتم قرار دارد که منطبق بر این قول خداوند است: سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَ؛ هفت آسمان و همانند آنها هفت زمین آفرید. امر [خدا] در میان آنها فرود مىآید»
شرح احادیث رجبیه| ۴ دستاورد معنوی ماه رجب
ماه رجب از پر برکتترین ایام سال است که خداوند آن را با معنویت و رحمت زینت بخشیده است. احادیثی که از جانب معصومین علیهمالسلام درباره این ماه شریف به یادگار مانده است، گویای منحصر به فرد بودن ماه رجب است؛ از جمله احادیثی که در این باره وجود دارد، حدیثی منتسب به رسول خدا صلی الله علیه و آله مبنی بر ندای فرشتهای آسمانی در هر شب ماه رجب است. سید بن طاووس در جلد دوم کتابش به نام «اقبال الاعمال» از آن حضرت درباره فضیلت ماه رجب نقل میکند: «خداوند در آسمان هفتم فرشتهای را قرار داده است که اسمش داعی است؛ وقتی ماه رجب وارد میشود، فرشتهای که در آسمان هفتم است هر شب از ماه رجب تا به صبح ندا میدهد: «خوشا به حال ذاکرین، خوشا به حال اطاعتکنندگان» [این ملک میگوید]: خدا دارد میگوید؟ من همنشین کسی هستم که با من بنشیند. من اطاعت میکنم از کسی که از من اطاعت کند. هر که از من طلب غفران کند، او را میآمرزم؛ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَصَبَ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ الدَّاعِی فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ یُنَادِی ذَلِکَ الْمَلَکُ کُلَّ لَیْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ طُوبَى لِلذَّاکِرِینَ طُوبَى لِلطَّائِعِینَ وَ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى أَنَا جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِی.»
در فراز دوم این دعا میخوانیم: «الشَّهْرُ شَهْرِی وَ الْعَبْدُ عَبْدِی وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِی فَمَنْ دَعَانِی فِی هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَیْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَیْنِی وَ بَیْنَ عِبَادِی فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَیَّ؛ یعنی این ماه، ماه من است. بنده هم بنده من است. رحمت هم رحمت من است. هر که در این ماه من را بخواند، من جوابش را میدهم. هر که در این ماه از من درخواستی کند به آن عطا میکنم. هر که از من طلب هدایت کند، هدایتش میکنم. من این ماه را ریسمانی قرار دادم بین خودم و بنده خودم؛ پس اگر کسی به این حَبل و به این ریسمان اعتصام پیدا کند، به من متصل میشود.»
آنچه در این فراز از حدیث مشهود است، احاطهی رحمت خدا بر ماه رجب است، آنجا که آن مَلَک از جانب خداوند صدا میزند «وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِی»؛ یعنی رحمت، رحمت من است؛ همان مفهومی که خداوند در قرآن آن را محیط بر تمام اشیای عالم معرفی کرده، میفرماید «وَ رَحْمَتی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْءٍ»؛ یعنی رحتم همه چیزها را در بر گرفته است. (انبیاء156) و اساس رفتار خداوند هم مبتنی بر دو صفت رحمانیت و رحیمیت است، همان صفاتی که در اولین آیهی قرآن یعنی در بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم نهفته است؛ هر دو صفت رحمان و رحیم نیز از کلمه رحمت مشتق شدهاند. در یک معنای کلی، رحمت یعنی عطای بدون استحقاق؛ یعنی فردی که با رحمت با دیگران برخورد میکند، لطف او خارج از استحقاق افراد و یا بیشتر از استحقاق آنهاست. فردی که صفت رحمت در وجود او نشسته باشد، به راحتی عذر خطای اطرافیان را میپذیرد و از آنها میگذرد و بلکه با لطف و مرحمت با آنها برخورد میکند. فرد «رحیم» اهل رحم و مروت است و در هر جایگاه اجتماعی قرار گیرد، دست دیگران را میگیرد و آنها را سرکوب نمیکند. آراسته شدن به چنین خصلتی، جهادی چندین ساله را میطلبد.
اما انسان در هر نقطهای از رحمت هم برسد و هر بهرهای هم از این ویژگی ببرد، باز هم به پای رسول الله صلی الله علیه و آله به عنوان «تجلی رحمت خدا» نمیرسد، چرا که خداوند وقتی میخواهد آن وجود مقدس را معرفی کند، میفرماید «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین»؛ یعنی ما تو را رحمتی برای تمام عوالم هستی قرار دادیم و آن رسول بزرگوار هرچه دارد، از منت بینهایت خداست.
حال ماه رجب، از یک سو غوطه خوردن در کلمه رحمت خداست و از دیگر سو تمرینی برای آراسته شدن به ویژگی رحمت. طبق این حدیث، رحمت خداوند در ماه رجب به سه گونه و برای رسیدن به یک نتیجه بروز میکند:
1. فَمَنْ دَعَانِی فِی هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ: یعنی هرکه مرا در این ماه بخواند، او را اجابت میکنم.
2. وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ: و هرکه از من درخواست کنم، او او عطا میکنم.
3. وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَیْتُهُ: و هرکه از من هدایت بطلبد، او را هدایت میکنم.
در نهایت میفرماید وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَیْنِی وَ بَیْنَ عِبَادِی فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَیَّ؛ یعنی این ماه را ریسمانی بین خود و بندگانم قرار دادم؛ پس هرکه به آن اعتصام یابد، او را وصل به خود میکنم.
شرح احادیث رجبیه | ریشهی تمام خیرات چیست؟
از جمله ادعیهی مشهور ماه رجب، دعایی منسوب به امام صادق علیهالسلام با عنوان «یَا مَنْ أَرْجُوهُ» است که صبح و شب و پس از هر کدام از نمازهای یومیه مورد توصیه قرار گرفته است. این دعا را سید بن طاووس در کتاب اقبالالاعمال ذکر کرده و علامه مجلسی سند آن را معتبر دانسته است.
در ابتدای این دعا میخوانیم «یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْر»؛ یعنی ای آنکه تمام خیرات را از او امید دارم؛ در فرازهای بعدی دوباره از خداوند اینچنین طلب تمام خیرات را میکنیم «أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاک جَمِیعِ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة»؛ یعنی با درخواستم از تو، همهٔ خیر دنیا و خیر آخرت را به من عطا کن.
حال سؤال اینجا است که چگونه میتوان تصور کرد که خداوند تمام خیرات دنیا و خیرات آخرت را یکجا به بندهاش عطا کند? انسانی که تحمل و ظرفیت داشتن یک خیر برایش سنگین است و او را مست و مغرور میکند، چگونه میتواند تحمل بار تمام خیرات را داشته باشد؟ انبیای الهی به عنوان برترین برگزیدگان حریم خداوند با آن تعریفی که از خیرات در ذهن داریم، به تمام خیرات نرسیدند، نشان به اینکه خداوند به ابراهیم علیهالسلام به عنوان یکی از رسولان اولواالعزم، وعده مقام صالحیت در آخرت یا نشئهی بعدی را داد و فرمود «وَ آتَیْناهُ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحین»؛ یعنی در دنیا به او حسنه دادیم و در آخرت از صالحین شد.
شاید یک پاسخ این باشد: باید دنبال مصداقی از خیر باشیم که تمام خیرات در او جمع شده باشد و هیچ خیری به پای آن نرسد. این خیر، همان وجود مقدس امام معصوم علیهالسلام است، همچنان که امام صادق علیهالسلام در حدیثی فرمود «نَحْنُ أَصْلُ کُلِ خَیْر»1؛ یعنی ما ریشهی تمام خیرات هستیم. (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج8، ص242) یا در آیهای از قرآن میخوانیم «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفیظٍ» یعنی «اگر مؤمن باشید، بقیت الله براى شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم.» طبق احادیث، مصداق بارز بقیت الله، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه2 است.
بنابراین با اتصال به اهل بیت وحی علیهمالسلام، گویی انسان به تمام خیر دنیا و آخرت دست یافته است؛ مصداق بارز این انسانها، کاروانیان حسینی و شهدای کربلا هستند که در معیت امام عالم به درجات بالایی نزد خداوند دست یافتند.
----------------------------------------
پاورقی:
1. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ، وَ مِنْ فُرُوعِنَا کُلُّ بِرٍّ، فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِیدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّیَامُ وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِیءِ وَ رَحْمَةُ الْفَقِیرِ وَ تَعَهُّدُ الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ، وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ وَ فَاحِشَةٍ، فَمِنْهُمُ الْکَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِیمَةُ وَ الْقَطِیعَةُ وَ أَکْلُ الرِّبى وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ بِغَیْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّی الْحُدُودِ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ وَ رُکُوبُ الْفَوَاحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَ الزِّنى وَ السَّرِقَةُ وَ کُلُّ مَا وَافَقَ ذلِکَ مِنَ الْقَبِیحِ، فَکَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَعَنَا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَیْرِنَا.
ابن مسکان از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: ماییم ریشه هر خیر و خوبى، و همه نیکیها از شاخههاى وجود ما است، و از جمله نیکیها است #توحید، نماز و روزه و فرو بردن خشم و گذشت از نافرمان بدکردار، و مهرورزى نسبت به مستمند و تفقد از همسایه و اقرار به فضیلت اهل فضل. و از دشمن ما است ریشه و اساس هر شر و بدى، و از شاخههاى وجود آنها است هر کار زشت و هرزهاى، از آنها است دروغ و بخل و سخن چینى و بریدن از خویشاوندان و رباخوارى و خوردن مال یتیم بناحق و تجاوز به حدودى که خداوند مقرر فرموده و ارتکاب کارهاى هرزه از آشکار و پنهانش، و زنا و دزدى و هر کار زشتى که همانند اینها باشد، و از این رو دروغ گوید هر کس که پندارد با ما است ولى بع شاخههاى دیگران غیر از ما چنگ زده است.
2. امام حسن عسکری علیهالسلام ذیل آیه: «فَهُوَ مَهْدِیُّکُمْ الْمُنْتَظَر»؛ پس او مهدی منتظر شماست.
حدیث امام کاظم (ع) درباره ۴ علمی که باید آنها را شناخت
امام کاظم علیهالسلام در روایتی به چهار علمی که یادگیری آنها ضرورت هر انسانی است اشاره کردند. در این روایت میخوانیم «وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فی أرْبَعٍ: أوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیةُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَ الثّالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ، وَ الرّابِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما یخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.» یعنی تمام علوم مردم را در چهار مورد شناسایی کردهام:
اولین آنها این است که پروردگار خود را بشناسی (و نسبت به او شناخت پیدا کنی) أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ
دوم اینکه بدانی با تو چه کرده (چگونه تو را آفریده است) أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ
سوم اینکه بدانی از تو چه خواسته (برای چه آفریده شدهای و منظور چه بوده است؟) أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ
چهارم اینکه معرفت پیدا کنی به آن چیزهایی که سبب می شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوی (یعنی راه خوشبختی و بدبختی خود را بشناسی و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنی) أنْ تَعْرِفَ ما یخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.
اما موضوع معرفت رب، مسئلهای است که در سایر احادیث بر لزوم آن تأکید شده است. امام صادق علیهالسلام در روایتی به نقل از رسول خدا فرمود: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّینِ»؛ یعنی علم را بجویید هرچند در چین (نقطهای دوردست) باشد. بعد امام ادامه داد: وَ هُوَ عِلْمُ مَعْرِفَةِ النَّفْسِ وَ فِیهِ مَعْرِفَةُ الرَّبِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ یعنی این همان، علم معرفت نفس است که در آن معرفت پروردگار عز و جل است، همچنان که پیامبر فرمود «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه»؛ یعنی هرکه نفس خود را علم یافت، پروردگارش را شناخته است. بر این اساس، شناخت ابعاد و جنبههای مختلف انسان، مقدمه و لازمهی معرفت پروردگار است.
موضوع دوم، معرفت نسبت به چگونگی آفرینش انسان است، همان موضوعی که در فراز قبلی به آن اشاره و مقدمهی معرفت پروردگار شمرده شد. ساحتهای وجودی انسان شامل جسم، غرائز، عواطف، احساسات، جسم برزخی و روح است.
موضوع سوم، شناخت مأموریت انسان در نظام الهی و نظام خلقت است، مأموریتی که عمدهی آن را در احادیث عالم ذر مشاهده میکنیم.
اعلام آمادگی ایران برای اجراییشدن طرح "کمربند ـ راه"/ شیجینپینگ: چین معتقد به توسعه روابط با تهران است
آیتالله رئیسی در دیدار با «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین با تأکید بر ضرورت گسترش مناسبات دو کشور در زمینههای مختلف اقتصادی، تجاری، علمی، فناوری و فرهنگی، اجرای سند جامع مشارکت راهبردی میان ایران و چین را اقدامی مهم در جهت تثبیت صلح و ثبات در منطقه دانست.
رئیس جمهور سفر هیئتهای اقتصادی و سیاسی دو کشور به پایتختهای یکدیگر و مذاکرات صورتگرفته بین طرفین را در گسترش مناسبات مهم و مؤثر توصیف کرد و افزود: با وجود مخالفت دشمنان جمهوری اسلامی ایران و چین با تحکیم و گسترش روابط دو کشور، این روابط با مدیریت مطلوب طرفین گامهای بلندی را طی کرده است.
آیتالله رئیسی در این دیدار همچنین با بیان اینکه ایران و چین دوستان روزهای سخت هستند و دوستی در روزهای سخت، تسریع و تسهیلکننده پیوندها در ایام دیگر است، افزود: تحکیم این پیوندها و دوستیها در امنیت منطقه و جهان مؤثر است.
رئیس جمهور در ادامه با استقبال از تأکید رئیس جمهور چین بر احترام به تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران و همچنین مقابله با یکجانبهگرایی در نظام بینالملل، بر لزوم مقابله با دخالت بیگانگان در نقاط مختلف جهان تأکید کرد.
رئیسی همچنین با قدردانی از نقش مثبت و سازنده چین در گفتگوهای رفع تحریم، به پیمانشکنی آمریکاییها و بدعهدی کشورهای اروپایی در عمل به تعهدات اشاره کرد و گفت: غربیها یک بار دیگر در مورد جمهوری اسلامی ایران گرفتار محاسبه غلط شدند غافل از اینکه ایران اسلامی و ملت رشید آن بالندهتر و مطمئنتر از هر زمان دیگری در مسیر توسعه و پیشرفت قرار دارند.
رئیس جمهور با اعلام اینکه جمهوری اسلامی ایران مصمم به گسترش روابط دو کشور با رویکرد احترام متقابل است، تصریح کرد: توسعه روابط ایران و چین رو به جلو بوده است، اما آنچه انجام شده است با آنچه باید انجام میپذیرفته فاصله دارد و برای جبران این عقبماندگی باید گامهای بلندتری برداشت.
آیتالله رئیسی همچنین ضمن استقبال از ابتکار رئیس جمهور چین در ارائه طرح "کمربند ـ راه" آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای اجرایی شدن این طرح را اعلام کرد.
تأکید بر گسترش همکاریهای دو کشور در حوزه کشاورزی، خودروسازی، معدن، گردشگری و همچنین فعالتر شدن کمیسیونهای مشترک اقتصادی، از دیگر محورهای سخنان رئیس جمهور در دیدار با رئیس جمهور چین بود.
آیت الله رئیسی در پایان ضمن تمجید از همکاری چین در مقابله با همهگیری کرونا پیش از تولید واکسن در ایران گفت: خوشبختانه امروز جمهوری اسلامی ایران با تولید 6 واکسن کرونا نهتنها به خودکفایی در این زمینه رسیده بلکه به یکی از معدود صادرکنندگان آن نیز تبدیل شده است.
در این دیدار «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین نیز با یادآوری روند رو به توسعه روابط ایران و چین، اجرای سند جامع مشارکت راهبردی میان دو کشور را در تعمیق و گسترش روابط دو کشور بسیار مؤثر دانست و گفت: چین قاطعانه معتقد به توسعه روابط با ایران است.
رئیس جمهور چین در ادامه با انتقاد از اعمال یکجانبهگرایی و رفتارهای زورمدارانه کشورهای غربی در صحنه بینالملل افزود: متأسفانه این کشورها همچنان بر رویکرد غلط دوران جنگ سرد اصرار دارند و همین موجب آسیب دیدن هنجارهای بینالمللی و صلح و امنیت جهانی شده است.
شی جین پینگ ضمن حمایت از تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، بر لزوم مقابله با یکجانبهگرایی، دخالت بیگانگان و تهدید امنیت و ثبات در منطقه و جهان تأکید کرد.
رئیس جمهور چین در بخش دیگری از سخنان خود در این دیدار از اعلام آمادگی دولت چین برای حمایت از شرکتهایی که تمایل به سرمایهگذاری در ایران دارند، خبر داد و گفت: دولت چین همچنین برای توسعه همکاریها در زمینه تجارت و ترانزیت و مناسبات فرهنگی با ایران آمادگی کامل دارد.
شی جین پینگ در ادامه با قدردانی از مواضع و اقدامات جمهوری اسلامی ایران در زمینه مبارزه با تروریسم، بر ضرورت اجرایی شدن هرچه سریعتر توافق هستهای بهعنوان یکی از دستاوردهای چندجانبهگرایی برای حلوفصل اختلافات تأکید کرد.
راهبرد دولت سیزدهم درباره سیاست تعامل با همسایگان و توجه به دریای خزر
سیاست احیای روابط و توجه به همسایگان پیش از آغاز بکار دولت سیزدهم و از دوران مناظرات انتخاباتی توسط آقای رئیسی مطرح و اعلام شد. موضوعی که طبق آمار در دولت قبل مغفول واقع شده و بهگفتهی کارشناسان ظرفیتهای بسیاری برای مراودات در حوزههای اقتصادی، انرژی، ترانزیتی، تجاری و مابقی موضوعات وجود داشت که مورد استفاده قرار نمیگرفت.
به گفتهی ناظران و فعالان سیاسی، مسئولین دولت سیزدهم این مهم را مورد توجه قرار داده و تاکنون که حدود 11 ماه از استقرار قوه مجریه با ترکیب جدید میگذرد، دستاوردهای متفاوتی در این زمینه داشتهاند. مواردی از جمله افزایش روابط 400 درصدی با تاجیکستان، گسترش روابط راهبردی با روسیه، عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای، قرارداد سوآپ گازی از ترکمنستان، ترانزیت بار از قزاقستان در کریدور شمال به جنوب، استقبال و اعلام همکاری با گروه بریکس(رئیسجمهور جمعه 3 تیرماه در اجلاس سران بریکسپلاس سخنرانی داشت) و اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمانهای منطقهای و بینالمللی.
همچنین تهران طی 30 روز اخیر شاهد نوعی ترافیک دیپلماتیک مقامات کشورهای منطقهای بود و مقامات عالی کشورهای عراق، تاجیکستان و ترکمنستان برای گفتوگو و گسترش مناسبات و روابط فیمابین با مسئولان کشورمان دیدار کردهاند.
البته دولت گفته بود که روابط خارجی را محدود به چند کشور ندیده و عرصه را برای برقراری روابط بر اساس منافع مردم، گسترده میبیند؛ از جملهی این اقدامات سفر نیکولاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا به تهران و دیدار با رهبر معظم انقلاب، رئیسجمهور و بازدید از نمایشگاهها و بخشهای تولیدی و دانش بنیان کشورمان بود که حدود 20 روز گذشته انجام گرفت.
با اینحال روند سفرها و پیگیری توافقات بین ایران و کشورها ادامه دارد و دولت میگوید از افزایش روابط با همسایگان حمایت میکند.
در این گزارش نگاهی به سفر یکروزهی سید ابراهیم رئیسی به ترکمنستان برای شرکت در اجلاس سران کشورهای حاشیه خزر میاندازیم:
** توجه دولت به حوزه خزر
آیتالله رئیسی رئیسجمهور صبح روز گذشته برای حضور و سخنرانی در اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر عازم ترکمنستان شد.
پیش از این و در جریان سفر رئیسجمهور ترکمنستان سردار بردی محمداف که دو هفتهی پیش به تهران آمده بود، در فضای رسانهای از آقای رئیسی برای حضور در این نشست دعوت کرده و رئیسجمهور نیز استقبال دولت از این نشست را اظهار داشت.
وی پیش از ترک تهران طی سخنانی دریای خزر را میراث و سرمایه مشترک بین کشورهای ساحلی و بیش از 270 میلیون جمعیت ساکن این منطقه، دانست و گفت: ما روابط خوبی با کشورهای ساحلی دریای خزر داریم.
رئیس دولت سیزدهم گفت که علاوه بر بررسی رژیم حقوقی دریای خزر و استفاده صلحآمیز با قصد ارتقای امنیت در این دریا، آنچه در این اجلاس مورد بحث قرار میگیرد همکاری بین کشورها در حوزه حمل و نقل، ترانزیت، تجارت، مدیریت منابع زنده دریایی، محیط زیست و همچنین مانع شدن از حضور بیگانگان است.
** گسترش سریع روابط ایران و ترکمنستان بر پایه اعتماد متقابل
آقای رئیسی پس از ورود به عشقآباد و قبل از حضور در اجلاس سران، با «قربانقلی بردی محمداف»، رئیس مجلس مصلحت خلق شورای ملی ترکمنستان ملاقات کرد.
در این دیدار دوجانبه یکی از مفاهیم سیاست خارجی دولت سیزدهم مورد تأکید مجدد رئیس جمهور کشورمان قرار گرفت که "در عرصه سیاست خارجی برنامه ویژهای برای توسعه روابط همسایگی داریم و روابط ایران و ترکمنستان در همین راستا بر پایه همکاریهای گسترده و بر اساس اعتماد متقابل به سرعت در حال گسترش است."
** اعلام آمادگی برای افزایش سوآپ گازی از مسیر ایران
ماجرا این است که آذرماه سال گذشته در جریان سفر رئیسی به ترکمنستان، قرارداد سوآپ گازی بهمیزان سالانه حدود 2 میلیارد متر مکعب از این کشور به جمهوری آذربایجان از مسیر ایران منعقد شد. بهگفتهی کارشناسان این اقدام از جمله دستاوردهای مهم دولت بوده که انتفاع اقتصادی خوبی برای کشور به ارمغان آورد.
حالاینکه برخی کارشناسان معتقدند این میزانی که هماکنون در حال انجام است قابلیت افزایش هم دارد؛ موضوعی که آقای رئیسی در دیدار با همتای ترکمنستانی خود این مسئله را گفت.
وی در دیدار با سردار بردی محمداف با تأکید بر لزوم پیگیری و اجرای توافقات بین دو کشور با اشاره به درخواست اخیر آذربایجان برای افزایش سوآپ گازی، آمادگی ایران برای افزایش این ظرفیت را اعلام کرد.
بردی محمداف که بهتازگی این مسئولیت را عهدهدار شده، در این ملاقات از تلاشهای رئیسی برای ارتقای سطح روابط دو کشور قدردانی و تشکر کرد.
** هشدار ناامنی مناطقی که رژیم صهیونیستی در آن حضور یابد
رئیسجمهور در ادامه برنامههای سفر خود، با الهام علیاف همتای آذربایجانی خود ملاقات کرد و با اشاره به اینکه باید روابط دو کشور را گسترش دهیم، گفت جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده که دوست روزهای سخت همسایگان است و هیچگاه در سختیها دوستان خود را تنها نمیگذارد.
رئیسی همچنین به علیاف با تاکید بر اینکه حضور رژیم اشغالگر قدس در منطقه تنشزا بوده و به هیچ وجه به نفع امنیت منطقه نیست، خاطر نشان کرد امنیت در منطقه صرفا با همکاری کشورهای منطقه و همسایگان خزر محقق میشود.
** گپ دوستانه رئیسی و پوتین
سید ابراهیم رئیسی و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در راهروی منتهی به محل برگزاری نشست سران، گپ و گفت دوستانهای داشتند که مورد توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفت و در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دستبهدست شد.
بسیاری از رسانههای خارجی دیدار سال گذشتهی دو رئیسجمهور در کرملین را برنتابیدند و آن را مورد هجمه قرار دادند تا دستاوردهای آن سفر مهم تحتالشعاع قرار بگیرد. سفری که بنابر اعلام مسئولان دولتی زمینهساز ارتقای روابط راهبردی دو کشور شد و توافقات فیمابین نیز در حال پیگیری است.
** اعلام راهبرد کلان ایران در اجلاس سران کشورهای ساحلی خزر
به گفتهی کارشناسان از جمله مسائل مد نظر در این سفر مسئلهی رژیم حقوقی دریای خزر بوده که دربارهی آن مذاکرات کارشناسی بین دولتهای ساحلی انجام گرفته و دنبال میشود و دولت هم با تمام توان برای حفظ و حراست از منافع ملی کشورمان پای در عرصه نهاده تا بدون تضییع حقوق همسایگان، از منافع کشور دفاع کند.
رئیسی در اجلاس سران طی سخنانی اظهار داشت: دریای خزر دریای همکاری است و این همکاریها بخصوص با توجه به تحولات بینالمللی اهمیت فزایندهای یافته است. تعامل جمهوری اسلامی ایران با دوستان و همسایگان خود اصالت دارد و این تعامل و همکاری نهتنها موجب رونق اقتصادی و افزایش رفاه ملتهای ما میشود بلکه به تقویت استقلال کشورها و صلح و ثبات منطقهای و حل مسائل حوزه خزر صرفا از طریق کشورهای ساحلی میانجامد. این راهبرد کلان جمهوری اسلامی ایران، فارغ از تحولات بینالمللی ادامه خواهد یافت.
رئیسجمهور همچنین آمادگی ایران برای برگزاری هفتمین اجلاس سران کشورهای خزر را هم اعلام کرد.
** مذاکرات خصوصی سران و تأکید بر عدم حضور نیروهای مسلح بیگانه در دریای خزر
بعد از برگزاری اجلاس نیز آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران، سردار بردی محمداف رئیس جمهور ترکمنستان، الهام علیاف رئیس جمهور آذربایجان، قاسم جو مارت توکایف رئیس جمهور قزاقستان و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه مشغول مذاکرات خصوصی شدند.
روسای جمهور 5 کشور ساحلی خزر طی بیانیهای که بعد از مذاکرات خصوصی منتشر شد، بر مواردی از جمله «استفاده از دریای خزر برای مقاصد صلحآمیز، تبدیل آن به منطقه صلح، حسن همجواری، دوستی و همکاری و حل کلیه مسائل مرتبط با دریای خزر از طرق مسالمتآمیز»، «تضمین امنیت و ثبات در منطقه دریای خزر»، «عدم حضور نیروهای مسلح بیگانه در دریای خزر» و «در اختیار قرار ندادن قلمرو خود توسط هریک از کشور ساحلی به سایر دولتها برای ارتکاب تجاوز و انجام سایر اقدامات نظامی علیه هر کدام از کشور ساحلی» تأکید کردند.
** دیدار با پوتین در عشقآباد؛ آخرین برنامه سفر یکروزه رئیسی
آقای رئیسی در آخرین برنامهی سفر خود، شب گذشته با ولادیمیر پوتین ملاقات کرد و طی سخنانی به راهبرد اقتصادی مهمی اشاره کرد که "تبادلات مالی دو کشور باید در چارچوبی مستقل که سیستم تبادلات مالی غربی گسترش یابد تا هیچ کشوری نتواند بر آن اعمال نفوذ و فشار کند."
پوتین هم با استقبال از پیشنهاد ایران برای گسترش همکاریها در حوزههای انرژی و سوآپ اذعان کرد که "در ماههای اخیر حجم مبادلات تجاری و روابط اقتصادی دو کشور افزایش خوبی داشته که این مسیر باید ادامه یابد."
مبادله با پولهای رایج فیمابین دو کشور به اعتقاد کارشناسان میتواند مراودات تجاری را از سلطهی دلار خارج کرده و باعث ارتقای روابط اقتصادی و شکوفایی آن شود. البته این مسئله درباره روسیه که بهگفتهی ناظران سیاسی روابط عمیق و راهبردی با ایران دارد که قابل افزایش و تعمیم در سایر حوزهها است موجبات تأمین منافع و انتفاع اقتصادی برای هر دو کشور را فراهم میکند.
بر اساس این گزارش، رئیسی بامداد امروز (پنجشنبه 9 تیرماه) پس از سفر حدود 16 ساعته به ترکمنستان و برنامههای فشرده و متعدد به تهران بازگشت.
انقلاب اسلامی ایران تاثیر شگرفی بر جهان اسلام گذاشته است
نورز بای حاجی تاقان مفتی قزاقستان در دومین اجلاس منطقه ای وحدت اسلامی که صبح امروز در سالن دکتر ابراهیمی دانشگاه آزاد اسلامی گرگان برگزار شد، ضمن تقدیر از تلاشهای مجمع تقریب در برگزاری این کنفرانس منطقه ای اظهار داشت: در واقع دیدار و ارتباط با علمای اسلامی در چنین کنفرانس هایی گامی مهم در جهت تقویت وحدت امت اسلامی است.
وی افزود: شهر گرگان برای ما قزاقستانی ها غریبه نیست، برخی از مردم کشورمان در این منطقه سکونت دارند چراکه از در گذشته اجداد ما به این منطقه مهاجرت کرده اند.
نورز بای حاجی تاقان خاطر نشان کرد: انقلاب اسلامی ایران تاثیر شگرفی بر جهان اسلام و مسلمانان به خصوص بر ادبیات قزاقستان گذاشته است.
مفتی قزاقستان با بیان اینکه اسلام دین وحدت و بیداری است، تصریح کرد: باید تلاش کنیم تا در کشورهای مسلمان صلح برقرار شود و علما و اندیشمندان اسلامی موظفند تا برای تقویت وحدت هرچه تمام تر میان مسلمانان تلاش کنند.
وی با تاکید بر اینکه امت اسلامی برای رسیدن به نعمتهای خداوند، ضروری است که وحدت و انسجام خود را حفظ کنند، گفت: این کنفرانس امت اسلام را به سمت شکوفایی می برد و پیوند میان مسلمانان را محکم می کند.
اهمیت "اخلاص در عبادت" در کلام امام حسن عسکری(ع)
پایگاه اطلاع رسانی حج، روایت زیر را از کتاب «مجموعه ورام» منتشر میکند.
امام حسن عسکری (ع):
لَوْ جَعـَلْتُ الدُنْیا کُلَّها لُقْمـَةً واحِدَةً لَقَمْتُها مَنْ یَعْبُدُ اللّه َ خالِصا لَرَأَیْتُ أَنّی مُقـَصِّرٌ فِی حَقِّهِ، وَ لَوْ مَنَعْتُ الکافِرَ مِنْها حَتّی یَمُوتَ جُوعا وَ عَطَشا ثُمَّ أَذَقْتُهُ شَرْبَةً مِنَ الماءِ لَرَأَیْتُ أَنّی قَدْ أَسْرَفْتُ.
اگر همه دنیا را تبدیل به یک لقمه غذا کنم و به انسانی که خدا را از روی خلوص عبادت می کند بخورانم، درباره او کوتاهی کرده و خودم را مقصّر می دانم و چنانچه فرد کافری را گرسنگی دهم تا به آن اندازه که جانش از شدّت گرسنگی و تشنگی به لب برسد، آنگاه مقداری کمی آب به او بدهم، خود را نسبت به او اسراف کار می پندارم.
مجموعه ورام، ص ۳۵۰