emamian

emamian

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
 
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین.

خیلی خوش ‌آمدید! این دیدار نوزدهم بهمن، هر سال یکی از شیرین‌ترین دیدارهای ما است؛ هم برای شما شیرین است، برای یادآوری آن حادثه‌ی مهمّ تاریخی، هم برای بنده شیرین‌تر است که آن حادثه را از نزدیک دیده‌ام و جریان حرکت نیروی هوایی و ارتش را تا امروز دنبال کرده‌ام. ان‌شاءالله موفّق باشید، مؤیّد باشید.

این گزارشهایی هم که دادند، گزارشهای بسیار باارزشی است. هر یک‌یک اینها دارای ارزش است؛ هم ارزش عملیّاتی، هم ارزش آبرویی. این‌جور کارها آبرو بخشیدن به ارتش و آبرو بخشیدن به کلّ نظام جمهوری اسلامی است؛ این چیزها نبود؛ اینها را جوانهای ما، شماها در نیرو و در ارتش راه انداختید. از سرودی هم که تنظیم شده بود تشکّر میکنم؛ شعر بسیار خوب، آهنگ بسیار خوب و اجرای بسیار خوبی [داشت].

امروز من چند جمله درباره‌ی نوزدهم بهمن و درباره‌ی ارتش عرض میکنم؛ چند جمله هم کوتاه [در مورد] یک نگاهی به مسائل کلّی انقلاب عرض میکنم به شما عزیزانی که اینجا تشریف دارید.

درباره‌ی نوزدهم بهمن خب ما خیلی صحبت کرده‌ایم؛ بنده هر سال یک تحلیلی، تفسیری نسبت به این حادثه‌ی مهم و بزرگ به حضّار محترم عرض کرده‌ام. آنچه امسال میخواهم عرض بکنم، این است که این حادثه یک پیش‌درآمد مؤثّری بود برای پیروزی نهضت، برای پدید آمدن عملی و واقعی انقلاب. این حادثه صرفاً این نبود که حالا یک جمعی جوان مثلاً از نیروی هوایی بیایند به رهبر انقلابِ مهمّ آن روز سلام بدهند؛ نه، این یک حرکتی بود که در خود پیروزی انقلاب اثر گذاشت؛ چرا؟ چون این حرکت موج‌آفرینی کرد. علّت موج‌آفرینی‌اش هم انعکاس سریع آن بود؛ به فاصله‌ی تقریباً سه چهار ساعت بعد از آنکه این حادثه اتّفاق افتاد، روزنامه‌ی عصر آن روز تهران(۲) تصویر حادثه را منتشر کرد و یک‌باره اوضاع، مبالغ زیادی تغییر پیدا کرد؛ حالا نمیگویم ۱۸۰ درجه، امّا اوضاع خیلی عوض شد. از طرفی مردم روحیه گرفتند، احساس کردند که ارتش در مقابلشان نیست، چون تنها ابزار رژیم حقیر و ظالم پهلوی فقط همین بود که به وسیله‌ی ارتش مردم را سرکوب کنند. مردم دیدند نه، ارتش در جهت آنها، در جهت مردم و در جهت انقلاب است و روحیه گرفتند. در طرف مقابل، روحیه‌ها باخته شد. فرماندهان ارتش، سران نیروهای مسلّح، پشتیبانانشان، آدمهایی مثل ژنرال آمریکایی، ژنرال هایزر(۳) و امثال اینها، وقتی این قضیّه را دیدند که از جایی که خیالش را نمیکردند ضربه خوردند، روحیه‌شان را باختند.
این روحیه گرفتن انقلابیّون و احساس شکست روحی و معنوی ضدّانقلاب، تأثیر خیلی مهمّی داشت. لذا بود که همان شب و فرداشبش که در این خیابان، بین نیروی هوایی و گارد، آن درگیری‌های عجیب اتّفاق افتاد، مردم بی‌دریغ به سراغ این حادثه و کمکِ نیروی هوایی رفتند؛ یعنی ترس و مانند آن دیگر کنار گذاشته شد؛ این یک مسئله‌ی مهمّی است، این چیز خیلی عجیبی است.

حالا جالب اینجا است که نوزدهم بهمن در طول سالهای گذشته، در این چند دهه تا امروز هم همین‌جور بوده؛ یعنی نوزدهم بهمن همیشه پیش‌قراول بیست‌ودوّم بهمن بوده؛ یعنی مثل امروزی که شماها جمع میشوید و خبرش پخش میشود، این با یادآوری آن روز، به مردم هیجان میدهد. و روز بیست‌ودوّم بهمن روزِ عظمتِ ملّتِ ایران است، روزِ نشان دادن عزّتِ ملّتِ ایران است. در این چهل و چند سال، هر سال بیست‌ودوّم بهمن عظمت مردم را نشان داده. روز نوزدهم بهمن هم در این سالها همین جور بوده، یعنی باز پیش‌قراول و پیش‌درآمدِ اثرگذار برای روز بیست‌ودوّم بهمن شده؛ یعنی این روزِ پُرشکوهِ آن سال به یاد مردم می‌آید و هیجانها را افزایش میدهد.

خب، حوادث معمولاً حامل یک حقایقی هستند؛ به حوادث گوناگون باید این‌جور نگاه کرد؛ هم حوادث طبیعی، هم حوادث بشری. هر حادثه‌ای که اتّفاق می‌افتد، یک پیامی دارد، یک حقیقتی را به ما نشان میدهد؛ این حادثه هم همین جور است؛ این حادثه‌ی نوزدهم بهمن هم حقایقی را نشان داد؛ مهم‌ترینِ این حقایق این بود که قواره و ترکیب و حقیقت ارتش جدیدی را که بنا بود در نظام جدید تشکیل بشود، نشان داد. روز نوزدهم بهمن به همه‌ی بینندگان نشان داد که ارتش آینده، ارتش انقلاب، ارتش نظام جدید، چه‌جور موجودی است، چه‌جور ماهیّتی است، ترکیب آن چیست؛ این را آن روز نشان داد.

نشان داد که ارتش جدید یک ارتشی است که اوّلاً مردمی است. مردمی بود دیگر؛ اینها همان ‌جایی رفتند حضور پیدا کردند که هر روز هزاران نفر از مردم میرفتند آنجا با امام بیعت میکردند؛ اینها هم همان ‌جا رفتند با امام بیعت کردند. [نشان داد] مردمی است، انقلابی است؛ [چرا که] در مقابل رهبر انقلاب ایستاد، سلام داد، اظهارِ اطاعت کرد. [نشان داد] مؤمن است؛ نشانه‌های ایمان به معنویّت و ایمان به اسلام در آن جمع کاملاً مشهود بود. این نشان داد که ارتشِ آینده ارتشِ مؤمنی خواهد بود.

[نشان داد] ارتشی است مقیّد به نظم ــ شما نگاه کنید، در آن تصویر، نظمِ کامل [برقرار است] ــ و خطرپذیر؛ آن روز هنوز معلوم نبود سرنوشت انقلاب به کجا خواهد رسید؛ هنوز هیچ چیز معلوم نبود. این قضیّه‌ی دستورِ نظامی‌ها برای این حضور نظامی و مانند آن، مال همین روزها است دیگر؛ دائم حاضر بودند. آن وقت «حکومت نظامی» حاکم بود، یعنی هیچ روشن نبود که نتیجه چه خواهد شد؛‌ ممکن بود تا یک ماه دیگر، دو ماه دیگر قضایا طول بکشد؛ در آن صورت پدر اینها را درمی‌آوردند. اینها نمیدانستند چه اتّفاقی بنا است بیفتد، [لذا] خطرپذیری کردند، شجاعت به خرج دادند، آمدند. این نشان داد که ارتشِ آینده خطرپذیر است و انصافاً در طول این سالهای متمادی، ارتش خطرپذیری کرد. اینها نشان دادند که ارتش مشتِ گره‌کرده‌ای است در مقابل متجاوز؛ البتّه آن روز متجاوز عوامل آمریکا بودند و عوامل حکومت پهلوی بودند، بعدها متجاوزین دیگری هم پیدا شدند، ارتش در مقابل همه‌ی اینها سینه سپر کرد.

خب، حالا این تصویرِ آن روز را ــ که شماها دیگر از بَرید، من هم همین جور ‌ــ درست در ذهنتان تصوّر کنید؛ آن تصویری که از آن روز در روزنامه‌ها منتشر شد و در طول این سالهای متمادی، همه دیدند آن تصویر را. امام آنجا نشسته، مظهر قدرت، مظهر عزّت، مظهر ایمان تزلزل‌ناپذیر؛ کاملاً پیدا است؛ مثل یک کوه، مثل قلّه‌ی دماوند؛ این امام است در آنجا. همین انسان بزرگ و باعزّت و بااقتدار، نگاهش به این جوانهای متعلّق به ارتش دوران پادشاهی است و با نگاه مهربانانه و پدرانه دارد نگاه میکند به آنها. آن روز هنوز اینها جزو ارتش پهلوی بودند، [امّا] نگاه امام به این جوانها نگاه پدرانه است، همراه با عطوفت کامل، همراه با اعتماد کامل. آن روز، یک نفر حتّی تصوّر نکرد که ممکن است در این جمع یک کسی باشد که یک سوء نیّتی داشته باشد؛ نه،‌ با اعتماد کامل و اطمینان کامل، امام به اینها نگاه کرد، از اینها به شکلی سان دید و با اینها حرف زد. خب، این یک الگوی ارتش جدید شد؛ یعنی معلوم شد که ارتش جدید این‌جوری تشکیل خواهد شد.

در ذهن همه‌ی بینندگان، این معنا منعکس شد که پس در آینده وضع این‌جوری خواهد بود؛ با عزم و با تصمیم و با خطرپذیری و با ایمان و با دلبستگی به این قطب قدرت و عزّت، ارتش تشکیل خواهد شد، و همین هم شد؛ ارتش بنا بود کنار مردم بِایستد و ایستاد و انقلابی ماند.

یکی از چیزهای مهمّی که بنده همیشه روی آن تکیه میکنم «انقلابی ماندن» است؛ بعضی‌ها انقلابی‌اند، ولی انقلابی نمیمانند؛ انقلابی میشوند، ولی انقلابی نمیمانند؛ ارتش، انقلابی ماند. من به شما عرض کنم: من از روز اوّل انقلاب در ارتش بودم؛ تقریباً از همان روزهای اوّل انقلاب، من در ارتش بودم، در بخشهای مختلف ارتش رفت‌وآمد داشتم، با همه ارتباط داشتم. امروز ارتش ما ــ ارتش جمهوری اسلامی ــ بمراتب از آن روزهای اوّل انقلابی‌تر است، از روزهای هیجان مؤمن‌تر است، معتقدتر است، آماده‌تر است؛ هر چه گذشته، ارتش خالص‌تر شده. آنها آن روز جانشان را کف دستشان گرفتند؛ آن جوانهایی که آمدند مدرسه‌ی علوی خدمت امام سلام دادند، جانشان را کف دستشان گرفتند، بعد از آن هم ارتش جانش را کف دستش گرفت. در قضیّه‌ی توطئه‌ی تجزیه‌ی کشور ــ میدانید دیگر؛ توطئه‌ی تجزیه در غرب کشور، در شرق کشور، در شمال کشور ــ ارتش حضور پیدا کرد، سختی هم زیاد کشید، فدایی هم زیاد داد، امّا ایستاد.

در قضیّه‌ی دفاع مقدّس [هم] همین جور. من از ارتش در دوران دفاع مقدّس قضایا دارم؛گفته‌ام هم؛ همان وقت بعضی از چیزهایی را که از نزدیک دیده بودم، می‌آمدم در نماز جمعه برای مردم میگفتم. ارتش ایستاد، کنار مردم ایستاد، با جوانمردی ایستاد، با ازخودگذشتگی ایستاد. و هر جا هم لازم بوده، ارتش نقش آفریده؛ بعد از دفاع مقدّس هم همین جور [بوده]. هر وقت لازم بوده، هر جا لازم بوده، ارتش نقش‌آفرینی کرده.

خب من میخواهم حالا اینجا این را اضافه کنم: [با توجّه به] تحوّلی که در ارتش به وجود آمده، مقایسه‌ی ارتشِ امروز، ارتش جمهوری اسلامی، با ارتش دوران پهلوی، یکی از معرّفه‌های حقیقت و هویّت انقلاب ما است. شما این ارتش را با آن ارتش مقایسه کنید؛ معیارهای مقایسه کاملاً موجود است، پیش چشم همه است و چیز پنهانی هم وجود ندارد؛ این مقایسه نشان میدهد که انقلاب چه‌کاره است، انقلاب چه‌کار میتواند بکند، انقلاب چه اکسیر عظیمی است که میتواند هویّتها را این‌جور به سمت مقامات عالیه حرکت بدهد.

خب ارتش پیش از انقلاب، ارتش دوران پهلوی، پُرطمطراق بود. حالا شماها شاید بعضی‌هایتان چرا امّا اغلبتان یادتان نیست، ندیدید آن روزها را که ارتش یک چیز پُرطمطراقِ پُرخرجِ پُرادّعائی بود، امّا همین ارتش پُرادّعا، در قضیّه‌ی شهریور ۱۳۲۰ که کشور مورد تهاجم قرار گرفت، چند ساعت بیشتر نتوانست مقاومت کند؛ اصلاً ارتش با آن‌همه طمطراق متلاشی شد. این در حالی است که قبل از این، کسی در رأس ارتش بود که خودش یک ارتشی بود ــ خب رضاخان ارتشی بود دیگر، یعنی نظامی بود ــ و هرچه هم میتوانست، روی ارتش کار میکرد، تلاش میکرد، اِعمال قدرت میکرد. همین ارتشی که زیر دست رضاخان بود، در شهریور ۲۰ چند ساعت بیشتر نتوانست مقاومت کند؛ آن مقاومت را هم کسانی کردند که از خودشان مایه گذاشتند. داریم که در آن چند ساعت، طرفهای غرب کشور و کرمانشاه و آنجاها مقاومتهایی انجام گرفت؛ آنجا فرمانده، فرمانده‌ی خوبی بود، ازخودگذشته بود؛ جانشان را دادند، دو سه ساعت توانستند بِایستند امّا شهید شدند. چند مورد از این قبیل داشتیم، دیگر نداشتیم. ارتش بکلّی متلاشی شد. آن ارتش پُرمدّعای پُرجبروت کذایی نتوانست مقاومت کند.

بعد در دوره‌ی محمّدرضا، مجدّداً دست زدند به ساختمان ارتش که آن را بسازند و تقویت بکنند؛ ارتشی درست کردند که در ۲۸ مرداد سال ۳۲ این ارتش در کنار جواسیس آمریکایی و انگلیسی علیه مردم قیام کرد و مردم را سرکوب کرد. ارتشِ آن روز این‌جوری بود؛ ارتش بی‌هویّت، ارتش مغلوب سیطره‌ی بیگانگان. یک تمیسارِ آن روز ارتش در مقابل یک افسر جزء آمریکایی مگر جرئت داشت حرف بزند؟ این برادرهایی که اوایل انقلاب افسرهای در حدّ سرگرد و سرهنگ دوره‌ی پهلوی بودند ــ مثل مرحوم ظهیرنژاد و مرحوم سلیمی و مانند اینها که افراد متدیّنی بودند و با ما دوست شدند ــ قضایا نقل میکردند از نوع برخورد آمریکایی‌ها با افسران ارشد و با ژنرالهای ایران، با تیمسارهای ایران، که برخورد اهانت‌آمیز میکردند. این جوری بود دیگر.

با پول کلانی جنگنده را از آمریکا میخریدند، افسر فنّی نیروی هوایی یا همافر نیروی هواییِ آن روز که مخصوص کار فنّی بود، حق نداشت بسیاری از قطعه‌های هواپیما را باز کند و نگاه کند و بشناسند؛ حق نداشت؛ برای اینکه سر در نیاورند که اینجا چه خبر است. پول داده‌اند خریده‌اند، مال خودشان است، پول ملّت است امّا این افسر حق نداشت [آن را نگاه کند]. این را بارها من گفته‌ام که باید قطعه را داخل هواپیما میگذاشتند میبردند آمریکا، هر کار میخواستند میکردند، یک قطعه در عوضش می‌آوردند و باز پول کلان و بی‌حسابی در مقابل آن میگرفتند؛ تسلّطشان این‌جوری بود. آن روز ارتش این‌جوری بود: توسری‌خور، مغلوب، زیر یوغ بیگانگان.

خب حالا بیایید سراغ ارتشِ امروز؛ امروز ارتش نماد استقلال و استحکام است. امروز ارتش «عزیز» است؛ هم پیش مردم عزیز است، هم پیش مسئولین عزیز است. مورد اعتماد است؛ هم مورد اعتماد مردم است، هم مورد اعتماد مسئولین است؛ آن روز این‌جور نبود. آن روز حتّی مسئولینی که خودشان اینها را بالا کشیده بودند، با سوءظن به آنها نگاه میکردند. آن روز ارتش با مردم کاری نداشت؛ امروز ارتش با مردم و در کنار مردم است، جزو مردم است. در همه‌ی حوادثی که مردم حضور دارند، انسان ارتش را میبیند که آنجا حضور دارد.

 امروز ارتش به جای اینکه حق نداشته باشد به قطعه‌ی هواپیمای جنگنده‌ی خریداری‌شده‌ی با پول گزاف از آمریکایی‌ها، نگاه کند و دست بزند، خودش آن هواپیما را میسازد، و بلد است بسازد. امروز ارتش در قطعه‌سازی، در ساخت کارهای بزرگ، در ساخت کارهای شگفت‌آور، [مثل] همین چیزی که دیروز در تلویزیون نشان دادند(۴) و آقای سرلشکر موسوی(۵) و دیگران آنجا حضور داشتند، مایه‌ی خرسندی و احساس عزّت مردم است؛ این‌جوری است. ارتش امروز سازنده است، مبتکر است، دارای ابتکار است؛ در فضای تحریم که خیلی مهم است و نه میگذارند پول برود، نه میگذارند جنس بیاید، یک چنین کارهای بزرگی را انجام میدهد. هم ارتش و هم سپاه، [و کلّاً] نیروهای مسلّح ما، همه دارند کارهای بزرگی را انجام میدهند. ارتش امروز مظهر این چیزها است. آن کاری که امروز دارند این جوانهای ما انجام میدهند، مایه‌ی شگفتی بینندگان است؛ امروز جوانهای ارتش نشسته‌اند در حال طرّاحی کارهای بزرگند؛ چه از لحاظ تجهیزات، چه از لحاظ سازمان‌دهی.
خب، اینها یک نتیجه‌ی معنوی هم دارد که از همه‌ی اینها بزرگ‌تر است؛ یعنی وقتی که شما کار میکنید، تلاش میکنید، ایستادگی میکنید، استقامت میکنید، هر کدام از اینها یک ارزش است، امّا همین ارزشها روی هم که جمع میشود، میشود: اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَاَنَّهُم بُنیانٌ مَرصوص؛(۶) محبوب خدا میشوید. محبوب خدا شدن از همه‌ی این چیزهایی که من گفتم بالاتر است؛ شماها توانستید، یعنی ارتش توانسته یک‌ چنین حرکتهای بزرگی را انجام بدهد.

خب، هم ملّت قدر ارتش را میداند، هم مسئولین میدانند؛ شما خودتان هم قدر سازمانتان را بدانید. ارتشی‌ها قدر سازمان ارتش را بدانند. نقاط قوّتِ خوبی دارید؛ این نقاط را افزایش بدهید. نقاط ضعف هم هست، نقاط ضعفی هم وجود دارد؛ بشناسید نقاط ضعف را، آنها را کم کنید، کاهش بدهید و نقاط قوّت را افزایش بدهید؛ قدردانی از سازمان ارتش به این است. احساس افتخار کنید؛ افتخار کنید که جزو ارتش جمهوری اسلامی هستید؛ واقعاً افتخار دارد. خدا رحمت کند شهید قرنی را، یک ارتباطی با ما از پیش از انقلاب پیدا کرده بود، آن اواخر. وقتی که انقلاب شد و ایشان مسئولیّت پیدا کرد ــ بنده هم عضو شورای انقلاب بودم و میدیدیم هم را ــ من به او گفتم که من آماده هستم بیایم در ارتش ــ آن وقت ما هم جوان بودیم ــ گفتم من آماده هستم بیایم ارتشی بشوم؛ درجه هم نمیخواهم؛ فقط یک دانه ستاره، بیشتر هم نه! گفت شما بیا درجه‌ی سرهنگی به تو میدهم که آن وقت در واقع بالاترین درجه بود. یعنی آدم افتخار میکند که جزو یک ‌چنین ارتشی باشد، جزو یک ‌چنین مجموعه‌ی نظامی‌ای باشد. خب این عرایضی بود که در مورد ارتش و در مورد نوزدهم بهمن عرض کردیم.

درباره‌ی انقلاب، من فقط یک کلمه‌ی کوتاهی عرض میکنم. خب بیست‌ودوّم بهمن شد دیگر؛ دو سه روز دیگر بیست‌و‌دوّم بهمن است. بیست‌ودوّم بهمن اوج قلّه‌ی حرکت و افتخار ملّت ایران است. بیست‌ودوّم بهمنِ امسال مثل بیست‌ودوّم بهمن سالهای دیگر یادآور پُرشکوه‌ترین روز تاریخ شناخته‌شده‌ی ملّت ایران است. یعنی ما در تاریخ طولانی‌ای که داریم ــ تا آنجایی که حالا می‌شناسیم و میدانیم ــ هیچ روزی برای ملّت ایران افتخارآمیزتر از بیست‌ودوّم بهمن نیست. البتّه ما روزهای افتخارآمیزی‌ داشته‌ایم، [ولی] هیچ ‌کدام از جنس بیست‌و‌دوّم بهمن و به عظمت بیست‌ودوّم بهمن نیست که ملّت ایران بتواند این‌جور عزّت خودش را، با قدرت خودش، با توانایی خودش، با عزم راسخ خودش به دست بیاورد. این بیستودوّم بهمن‌های سالهای بعد، همه یادآور آن روز است.

و بیست‌ودوّم بهمن زنده نگه داشته شده؛ باید هم زنده بماند. انقلاب آن وقتی زنده است که بتواند پیرایه‌های خودش را، آرایشهای خودش را زنده نگه دارد. انقلاب زنده آن انقلابی است که بتواند در هر دوره‌ای نیازهای خودش را بشناسد، خطرات متوجّه به خودش را بشناسد، راه تأمین آن نیازها را پیدا کند، راه خنثی کردن آن خطرات را پیدا کند؛ این انقلاب زنده میماند. اینکه می‌بینید انقلابهای بزرگ تاریخ زنده نماندند، انقلابی مثل انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب اکتبر در روسیه‌ی شوروی، زنده نماندند، از بین رفتند، تبدیل شدند به دیکتاتوری‌های تلخ و سخت و عجیب و غریب یا بازگشت به دوره‌های قبل [کردند] ــ مثلاً در فرانسه، بعد از آنکه انقلاب شد و آن‌ همه حوادث و آن‌‌همه کشته و آن‌‌همه گرفتاری، تازه ناپلئون آمد سر کار که یک پادشاه بود دیگر، امپراتور بود؛ حالا او باز یک مقداری افتخارات برای فرانسه به وجود آورد، بعد از او باز همان سلسله‌ای که با انقلاب از بین رفته بود، دوباره سر کار آمد؛  همان کسانی که به وسیله‌ی انقلابیّون از کشور بیرون شده بودند، همانها دوباره برگشتند، رفتند روی تخت سلطنت نشستند، و ده‌ها سال بر مردم حکومت کردند ــ علّت چه بود؟ علّت این بود که نیازهای انقلاب را، خطرات انقلاب را، اقتضائات انقلاب را درک نکردند، توجّه نکردند، مشغول دعوا و مسائل شخصیِ خودشان شدند. از روزی که انقلاب فرانسه پیروز شد تا آن روزی که باز دوباره ناپلئون آمد سر کار، حدود ده سال، یازده سال طول کشید؛ سه مرتبه این هیئت رئیسه تغییرات عنیف(۷) کردند و هر کدام سر کار آمدند، آن قبلی‌ها را کشتند، اصلاً قلع و قمع کردند؛ برای خاطر مسائل شخصی، برای خاطر سلایق بیخودی؛ یک چنین وضعی [بود].

انقلاب زنده آن انقلابی است که بتواند خودش را از این آفتها مصون نگه دارد؛ انقلابِ جمهوری اسلامی خودش را مصون نگه داشت. بله، ما هم مشکلاتی داشته‌ایم؛ بالاخره همّتها در طول این چهل و چند سال یکسان نبوده؛ بعضی دولتها همّتهای بهتری و بیشتری داشتند، بعضی‌ها کمتر؛ بعضی‌ها تشخیص‌های درست‌تری داشتند، بعضی‌ها کمتر؛ اوضاع و احوال مختلف بوده، امّا حرکت، حرکت مستمر به سمت قلّه بوده، حرکت به سمت پیشرفت بوده؛ هم پیشرفت مادّی، هم پیشرفت معنوی. دیدید راجع به دهه‌ی هشتادی‌ها چقدر برای مردم لطیفه‌های مسخره‌آمیز بیان کردند؛ در گزارشها آمده که در اعتکاف امسال دهه‌ی هشتادی‌ها حدود ۷۰ درصد جمعیّتی بودند که اعتکاف کردند؛ این‌جوری است دیگر. ملّت هم از لحاظ معنوی، هم از لحاظ مادّی پیشرفت کرده. حالا من ارتش را اشاره کردم، چند ده ‌برابرِ این هم در غیر ارتش در دستگاه‌های مختلفِ دیگر پیشرفتهایی [بوده].  ابتکار، پیشرفت، نوآوری، دست پُر،‌ منطق قوی، در همه‌جا گسترده است؛ این پیشرفت انقلاب است. انقلاب زنده این است. لازمه‌ی زنده بودن این است که بتواند این نیازها را تأمین کند و تحقّق ببخشد.

خب عرض کردیم این الزام در این چند دهه تا حدود زیادی ــ از طرف مردم که بیشتر و بهتر، از طرف مسئولین هم تا یک حدود زیادی ــ تأمین شده؛ البتّه همه‌ی ما مسئولین، هرجا هستیم باید بیشتر از این توجّه کنیم. خب امروز هم این نیاز هست؛ امروز نیازهای زیادی هست، که میخواهم به یکی از آنها توجّه کنید و تکیه روی یک نیاز میکنم، و آن عبارت است از «اتّحاد ملّی». یکی از نیازهای مهمّ امروزِ ما اتّحاد ملّی است. اتّحاد ملّی سد است؛ دیواره‌ی محکمِ سربه‌فلک‌کشیده است در مقابل دشمن. اتّحاد ملّی همان چیزی است که نقش بسیار عظیمی در پیروزی انقلاب، بعد هم در پیشرفت انقلاب داشته؛ اتّحاد ملّی. امروز ما نیاز داریم به اینکه این اتّحاد را هرچه ممکن است بیشتر کنیم؛ دشمن در نقطه‌ی مقابلِ این حرکت کرده. نقشه‌ی دشمن برای ما روشن است، یعنی ما هیچ ابهامی در نقشه‌ی دشمن نداریم که چه‌کار میخواهد بکند. نقشه‌ی دشمن را باید بدانیم، آن را تحلیل کنیم، در مقابلش تدبیر کنیم. [ما حالا] نقشه‌ی دشمن را می‌شناسیم.
یک مقداری را خود دشمن افشا کرده، یک مقداری را عوامل بی‌عقل‌اش در اینجا افشا کردند، یک مقداری را هم گزارشهای دستگاه‌هایی که این گزارشها را تهیّه میکنند فراهم کرده؛ نقشه‌ی دشمن روشن است.

خب؛ یک هدف وجود دارد، یک راهبرد وجود دارد و تاکتیک‌ها. هدف دشمن به زانو درآوردن انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است. البتّه خلافِ این را میگویند. رئیس‌جمهور آمریکا(۸) ده پانزده سال پیش به بنده نامه نوشت، صریحاً در نامه‌اش گفت که ما قصد تغییر نظام شما را نداریم؛ همان وقتها ما گزارش داشتیم که در مراکز خصوصی‌شان، بحثشان این است که چه جور میشود نظام اسلامی را، جمهوری اسلامی را، واژگون کرد و از بین برد! دروغ میگویند دیگر؛ هدف این است. چرا میخواهند جمهوری اسلامی را به زانو دربیاورند و نابود بکنند؟ خب علل مختلفی دارد. بالاخره جمهوری اسلامی آمده این منطقه‌ی مهم و راهبردی و پُرمنفعت و پُرمعدن طبیعی و انسانی را از دست اینها خارج کرده؛ یک علّتش این است، امّا یک علّت دیگرش هم این است که این جمهوری اسلامی ندای استقلال و ندادنِ باج را بلند کرده. درست توجّه کنید! این کسانی که میخواهند مستقل از آمریکا و استکبار جهانی باشند، فقط ما نیستیم؛ کشورهای دیگر هم هستند که میخواهند مستقل باشند، میخواهند زیر فرمان آنها نباشند؛ تفاوتش این است که [برای] آنها یک سیاست است، اینجا یک ایمان و باور دینی است؛ این مهم است؛ آنچه برای دشمن مهم است این است.

بله، سیاست کشورها این است که زیر بار آمریکا نباشند، امّا با داد و ستد، با گفتگو، با نشستن پشت میز مذاکره، احیاناً با زیرمیزی‌هایی مثلاً فرض کنید به بعضی از آدمهای مؤثّر، این سیاست عوض میشود. مگر نمی‌بینید در دنیا؟ امروز یک چیزی اعلام میکند، فردا ضدّ آن را اعلام میکند! بله، سیاستِ استقلال هست، سیاستِ باج ندادن هست، امّا سیاست تغییرپذیر است. اینجا این‌جور نیست؛ اینجا استقلال و باج ندادن ایمان است، برخاسته‌ی از دین است. وَ لا تَرکَنوا اِلَى الَّذینَ ظَلَموا فَتَمَسَّکُمُ النّار؛(۹) اعتماد نکنید، تکیه نکنید؛ تُسِرّونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّة.(۱۰) اِنَّما یَنهاکُمُ اللَهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِی الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیارِکُم؛(۱۱) اینها آیات قرآن است. قرآن میگوید بایستی به این مستکبر، به این ظالم، به این حکومت ستمگر اعتماد نکنید. این ایمان، دیگر قابل خرید و فروش نیست. آن کسی که حاضر بشود از این ایمان عبور بکند، صلاحیّت خودش را برای اشتغال در این نظام از دست میدهد؛ تفاوتش این است. لذاست که روی جمهوری اسلامی بیشتر از همه جا تکیه دارند، بیشتر از همه جا [با ما] دشمنی دارند؛ دامنه‌ی قدرت خودشان را به دیگران هم میخواهند گسترش بدهند، [ولی] به اینجا چندین برابر چنین نیّتی دارند؛ برای خاطر این است. عرض کردم علاوه بر امتیازاتی که کشور شما دارد، امتیازات طبیعی، امتیازات انسانی، امتیازات جغرافیایی، امتیازات اقلیمی، همه چیز، علاوه‌ی بر اینها، این [امتیاز] مهم را هم دارد که میخواهد یک حکومت مستقلّی باشد، زیر بار نباشد، باج ندهد، زیر بار زور نرود، و آن هم برخاسته‌ی از ایمان [است]؛ لذاست که این هدف است. بنابراین هدف، به زانو در آوردن جمهوری اسلامی است؛ این هدف است.

راهبرد چیست؟ ایجاد اختلاف، ایجاد بی‌اعتمادی؛ بی‌اعتمادیِ دستجات سیاسی نسبت به همدیگر، گروه‌های مردمی نسبت به همدیگر، بی‌اعتمادیِ مردم به حکومت، بی‌اعتمادیِ حکومت به مردم، بی‌اعتمادیِ این به آن، این سازمان با آن سازمان که به هم بی‌اعتماد باشند، به هم بدبین باشند. وقتی بی‌اعتمادی به وجود آمد، امید به آینده هم از بین خواهد رفت. خب قهراً یک اختلافاتی وجود دارد؛ این اختلافات را نباید تبدیل کرد به گسل. یک وقت [بحث] «زن» را مطرح میکنند، یک وقت بحث «شیعه و سنّی» را مطرح میکنند، یک وقت «اختلاف نسلی» را مطرح میکنند، یک وقت مسائل گوناگون دیگر را، برای اینکه اختلاف ایجاد کنند؛ راهبرد دشمن ایجاد اختلاف است. البتّه تاکتیک‌ها مختلف است؛ هر زمانی با یک تاکتیک؛ عمده‌ی تاکتیک هم دروغ‌پردازی و شایعه‌سازی است؛ این کارها را میکنند برای اینکه بتوانند اختلاف ایجاد کنند. پس وقتی که ما می‌بینیم دشمن وحدت را آماج حمله‌های خودش قرار داده، وظیفه‌مان چیست؟ وظیفه این است که این اتّحاد را، این وحدت را حفظ کنیم، نگذاریم دشمن در این خواسته‌ی پلید خودش پیروز بشود. این نمونه‌هایی است از آنچه وجود دارد.

بیست‌ودوّم بهمن امسال ان‌شاءالله به توفیق الهی، مظهر حضور مردم، مظهر عزّت مردم، مظهر اعتماد مردم به یکدیگر است؛ مظهر اتّحاد ملّی است. توصیه‌‌ی من هم به همه‌ی آحاد مردم عزیزمان این است که سعی کنند این راه‌پیمایی را، این روز بزرگ را، این حرکت باشکوه را، مظهر اتّحاد ملّی و وحدت ملّی قرار بدهند و این پیام را به طور صریح به دشمن برسانند که تلاش او برای از بین بردن اتحاد ملّی، تلاش خنثی‌شده‌ای است و نمیتوانند مردم را از هم جدا کنند، نمیتوانند مردم را از نظام جدا کنند، نمیتوانند نظام را به مردم بدبین کنند، نمیتوانند گروه‌های مختلف مردم را به جنگ با یکدیگر وادار کنند؛ اختلاف سیاسی، اختلاف نظر، اختلافات طبیعی در جامعه اشکالی ندارد، امّا نبایستی به زد و خورد، به تهمت‌زنی، به افترا و به امثال اینها منتهی بشود. این، آن راهبردی است که ما در مقابل راهبرد دشمن باید اتّخاذ کنیم. اگر همّت کنیم، نیّت کنیم، خدای متعال هم ان‌شاءالله کمک خواهد کرد.

عرض من تمام شد؛ برای برادران مصیبت‌زده‌مان در دو کشور سوریه و ترکیه متأسّف هستیم(۱۲) و از خدای متعال برای درگذشتگانشان طلب رحمت میکنیم و برای صاحب‌عزاهایشان طلب صبر میکنیم. ما خودمان هم مبتلا شده‌ایم و میدانیم وقتی زلزله می‌آید، وقتی عزیزانِ خانواده‌هایی از بین میروند، چقدر سنگین است، چقدر تلخ است؛ درد آنها را احساس میکنیم و برایشان از خدای متعال صبر و آرامش روحی طلب میکنیم. خب مسئولین هم بحمدالله کمکهایی کرده‌اند و باز هم خواهند کرد.

خداوند متعال روح مطهّر امام را شاد کند که او ما را به این راه آورد و وارد کرد، ما را هدایت کرد و درجات گذشتگان و شهدا را ان‌شاءالله عالی کند.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
 
 
. در ابتدای این دیدار، سرتیپ خلبان حمید واحدی (فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) گزارشی ارائه کرد.
روزنامه‌ی کیهان
ژنرال هایزر، ژنرال نیروی هوایی ارتش آمریکا بود که در چهاردهم دی‌ماه ۱۳۵۷ به منظور انجام کودتا و رهبری ارتش شاهنشاهی برای جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی وارد ایران شد و یک ماه بعد با شکست پروژه‌ی کودتا از ایران گریخت.
رونمایی از اوّلین پایگاه زیرزمینی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با نام «عقاب ۴۴»
سرلشکر سیّدعبدالرّحیم موسوی (فرمانده کلّ ارتش جمهوری اسلامی ایران)
سوره‌ی صف، آیه‌ی ۴؛ « در حقیقت، خدا دوست دارد کسانى را که در راه او صف در صف، چنان‌ که گویى بنایى ریخته شده از سُربند، جهاد مىکنند.»
همراه با خشونت و زور
باراک اوباما
سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی ۱۱۳؛ «و به کسانى که ستم کرده‌اند متمایل مشوید که آتش [دوزخ] به شما مىرسد. ...»
(۱۰ سوره‌ی ممتحنه، بخشی از آیه‌ی ۱ ؛ «... به آنها اظهار دوستی میکنید ...»
(۱۱ سوره‌ی ممتحنه، بخشی از آیه‌ی ۹؛ «فقط خدا شما را از دوستى با کسانى بازمىدارد که در [کار] دین با شما جنگ کرده و شما را از خانه‌هایتان بیرون رانده‌اند ...»
(۱۲ دو زلزله به بزرگی ۷.۸ و ۷.۷ ریشتر بامداد دوشنبه (۱۴۰۱/۱۱/۱۷) بخشهایی از دو کشور سوریه و ترکیه را لرزاند که خسارات جانی و مالی زیادی از خود به جا گذاشته است.

امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه آخرین حجت الهی و واسطه بین خالق و مخلوق است. آن حضرت که آخرین معصوم از سلسله انبیا و رسولان است، تمام صفات و ویژگی‌های نیک ایشان را به ارث برده و مصداق حقیقی «آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری» می‌باشد. مهدی موعود دارای سه ویژگی مهم می‌باشد که در این سه خصلت با سه پیامبر از انبیای اولوالعزم مشترک است.

سه خصلت مشترک 

حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: خداوند در قائم ما سه خصلت جاری ساخته که آن خصلت در سه تن از پیامبران نیز جاری بوده است:
1. نوع و طرز تولدش را مانند تولد موسی علیه‌السلام
2. غیبتش را مانند غیبت عیسی علیه‌السلام
3. تأخیر در ظهورش را مانند تأخیر افتادن طوفان نوح علیه‌السلام مقدر کرده است و بعد از آن عمر عبد صالح(خضر) را دلیلی بر عمر او قرار داده است.

تولد پنهانی

فرعون دانست که زوال پادشاهی او به دست حضرت موسی علیه‌السلام است؛ از این‌رو دستور داد که کاهنان را حاضر کنند و آنها وی را از نَسَب موسی آگاه کردند و گفتند که موسی از بنی اسرائیل است. در این هنگام فرعون به کارگزاران خود دستور داد که شکم زنان باردار بنی اسرائیل را پاره کنند. او در این جنایت حدود بیست و چند هزار نوزاد را کشت؛ اما موفق به کشتن موسی علیه‌السلام نشد؛ زیرا موسی در حفظ و حمایت خدای متعال بود. 
بنی‌امیه و بنی‌عباس نیز چنین‌اند و وقتی واقف شدند که زوال پادشاهی آنها و پادشاهی امیران و ستمگران ایشان به دست قائم ماست، با ما به دشمنی برخاستند و در قتل آل رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله و نابودی نسل او شمشیر کشیدند؛ آن هم به طمع آنکه بر قتل قائم دسترسی پیدا کنند؛ اما پروردگار متعال نور خود را کامل می‌کند، گرچه خوش‎آیند مشرکان نباشد.

غیبت حجت خدا

یهود و نصاری معتقد بودند که حضرت عیسی علیه‌السلام کشته شده است؛ در حالی که وی غائب شده بود. خدای تعالی اعتقاد یهود و نصاری را با این آیه تکذیب فرمود: «وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ»[1] و غیبت قائم نیز چنین است؛ زیرا این امت به واسطه طول مدتش آن را انکار می‌کند، پس گوینده‌ای به هذیان گوید او متولد نشده است، و گوینده‌‎ای دیگر گوید او مرده است، و گوینده‎ای دیگر این کلام کفرآمیز را گوید که یازدهمین ما ائمه عقیم است، و گوینده‌‎ای دیگر با این کلام از دین خارج شود که تعداد ائمه به سیزده و یا بیشتر رسیده است، و گوینده‌‎ای دیگر به نافرمانی خدای تعالی پرداخته و گوید روح قائم در جسد دیگری سخن می گوید.

عمر طولانی

هنگامی که حضرت نوح علیه‌السلام از خداوند متعال خواست تا بر قومش عذاب فرو فرستد، خداوند متعال برای غربال کردن مومنین واقعی از منافقین و مرتدین، هفت مرتبه وعده عذاب را به تعویق انداخت. بعد از سپری شدن این مدت طولانی، خداوند به وی وحی فرستاد که نقاب شب ظلمانی از چهره صبح نورانی در پیش رویت برداشته شد؛ زیرا حق آشکار گشت و نور ایمان از زنگار ارتداد کسانی که دارای سرشت پلید بودند پاک گردید. سپس امام صادق علیه‌السلام فرمود: قائم ما نیز غیبتش طولانی می‌گردد تا آنکه حق آشکار گردد و نور ایمان از زنگار ارتداد مردمی که دارای سرشت پلید هستند پاک شود.

پی‌نوشت:
[1]. نساء: 157.
[2]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 2 ، ص 354، نشر اسلامیه.

یکی از افتخارات پیروان مذهب تشیع این است که خود را تابع و پیرو کسانی می‌دانند که حتی علما و دانشمندان اهل تسنن نیز به بزرگی و عظمت آنها معترف بوده و همواره به نیکی از آنها یاد کرده‌اند، در واقع سیره و سبک زندگی امامان شیعه جلوه تمام نمایی از الگوی زندگی قرآنی بوده که تبعیت و پیروی از آنها ضامن سعادت و خوشبختی بشریت به شمار می‌آید، در این نوشتار سعی داریم علاوه بر بیان اعترافات مهم علمای اهل سنت به بزرگی یکی از امامان شیعه یعنی امام هفتم موسی کاظم(علیه السلام) به برخی از سفارش‌های ممتاز و طلایی ایشان برای دست‌یابی به زندگی سعادت بخش اشاره کنیم.
 

 امام موسی کاظم(علیه السلام) در اندیشه اهل تسنن

عبودیت و بندگی حق تعالی

یکی از زیباترین و با ارزش‌ترین اوصاف و ویژگی‌هایی که یک انسان را به بالاترین درجات انسان کامل نایل می کند، رسیدن به اوج عبودیت و بندگی حق تعالی است، خدای متعال در قرآن کریم انبیا و اولیای الهی را با ویژگی و وصف «بنده خدا» توصیف و معرفی کرده است،[1] این مطلب گویای اهمیت این ویژگی و خصوصیت در فرهنگ قرآن است. علاوه بر این عبودیت در فرهنگ قرآن کریم به عنوان فلسفه خلقت نیز مطرح بوده است، «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛[2] من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!»
 
سلوک عبادی و معنوی امام موسی کاظم(علیه السلام) و حکایت‌های عارفانه ایشان در حین بندگی حق تعالی در میان اهل تسنن نیز مشهور است، به طوری که محمد بن على صبان شافعى (متوفى 1206ق) مکنى به ابوالعرفان، از علماى مصر در کتاب اسعاف الراغبین در خصوص این ویژگی نقل می‌کند: «موسی کاظم از عابدترین مردم زمان بود».[3] افرادی همچون ذهبی، احمد بن حجر هیتمی مکی، امام کاظم(علیه السلام) را با همین ویژگی معرفی کرده‌اند.[4] ابو الفرج عبد الرحمن بن جوزی، نیز در توصیفی شگفت انگیز این امام همام را این چنین وصف می نماید: «کان یدعی العبد الصالح لأجل عبادته و اجتهاده و قیامه باللیل و کان کریماً حلیماً، اذا بلغه عن رجل یؤذیه بعثه الیه بمال...؛ کوشش فراوان و قیام در شب، ایشان را عبد الصالح خطاب کنند، او مردی کریم و حلیم بود هر گاه از کسی به او اذیتی می رسید مالی برای او می فرستاد».[5]

 
جلوه‌ای از عبودیت امام کاظم(علیه السلام)

خطیب بغدادی در کتاب خود حکایتی را نقل کرده است که پرده از اهتمام خاص و فراوان امام کاظم(علیه السلام) به بندگی حق تعالی را نشان می دهد: «عمار بن ابان نقل می‌کند: ابو الحسن موسی بن جعفر نزد سندی(لعنت الله علیه) محبوس شده بود: یکی از کسانی که شاهد بر اعمال و رفتار حضرت بود او را این چنین توصیف می کند: هنگامی که حضرت نماز عشاء را به جای می آورد حمد و ثنای خدا کرده و دعا می نمود، و این چنین بود تا این که شب پایان می‌پذیرفت و از آن هنگام در نماز بود تا صبح شود و بعد کمی ذکر می‌گفت تا خورشید طلوع کند آن گاه تا بالا آمدن خورشید و روز می‌نشست و آمادگی پیدا می‌کرد و مقداری  غذا می‌خورد و تا قبل از زوال استراحت می‌نمود، سپس وضو گرفته و تا وقت عصر نماز به جای می‌آورد آن گاه به طرف قبله می‌نشست و تا غروب نماز می‌خواند و این کار همیشه او بود.»[6]
ابن صباغ مالکی در خصوص این امام همان این چنین بیان می‌دارد: «مناقب و کرامات ظاهر و فضایل و صفات روشن او گواهی می‌دهد که آن حضرت در قله شرف و اوج مزایای اخلاقی است...»

 
امام کاظم(ع) و داستان بُشر حافی

در کتاب تاریخ بغداد نقل شده است: «روزی امام کاظم(علیه السلام) از کنار خانه‌ای در شهر بغداد عبور می‌کرد، که از آن خانه صدای آلات موسیقی و رقص  پایکوبی فضای کوچه را گرفته بود، در این هنگام کنیزی که به دستش خاک روبه بود از آن منزل خارج شد، و آن را کنار درب خانه ریخت، در این هنگام امام موسی کاظم(علیه السلام) از آن کنیز پرسید: «ای کنیز! صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟ او عرض کرد آزاد است، حضرت فرمود: راست گفتی، اگر او عبد و بنده بود از مولای خود می‌ترسید، کنیز که دیر به داخل منزل برگشت بود، بُشر از او سوال کرد: که چه چیزی باعث شد که دیر برگردی؟ او گفت مردی به من چنین و چنان گفت، سؤال و جواب حکیمانه امام کاظم(علیه السلام) که فطرت خاموش بُشر را بیدار کرده بود موجب می‌شود پابرهنه از منزل بیرون آید تا این مولای ما امام کاظم(علیه السلام) را ملاقات نماید و از این بابت عذر خواهی کرده و گریست و از کردار خود حیا کرده و به دست حضرت توبه نمود».[7]بعد از این ملاقات و اتفاقی که برای بُشر به وجود آمد دیگر کفش نمی‌پوشید از این رو به او  بشرحافی(پابرهنه) می‌گفتند، دلیل اینکه کفش نمی‌پوشید او را حافی (پابرهنه) لقب داده‌اند.[8]
 

منظومه‌ای از فضیلت‌های اخلاقی

علما و دانشمندان اهل تسنن امام کاظم(علیه السلام) را با منظومه‌ای از فضایل و مکارم اخلاقی معرفی کرده‌اند، زیبایی‌های اخلاقی که هر انسانی برای دست‌یابی به کمال و سعادت بدون آنها ره به جایی نمی‌برد: احمد بن حجر هیتمی گوشه‌ای از این فضایل را این چنین بازگو می‌نماید: «موسی کاظم، وارث علم، معرفت، کمال و فضیلت پدرش بود و به دلیل گذشت و حلم فراوانش به او کاظم خطاب می‌کردند. او بخشنده‌ترین مردم روزگار بود».[9] محمد صبان در خصوص زیبای‌های اخلاقی حضرت این چنین اعتراف می‌نماید: «موسی کاظم از بزرگترین دانشمندان و سخاوتمندترین انسان های زمان بود».[10] خطیب بغدادی در خصوص روحیه کریمانه او این چنین بیان می‌دارد: «موسی بخشنده و بزرگوار بود، هنگامی که مطلع می‌شد کسی در صدد آزار و اذیت اوست، کیسه‌ای هزار دینار نزد او می‌فرستاد، او کیسه‌های دویست، سیصد و چهار صد دیناری فراهم می‌کرد و آنها را بین مردم مستحق مدینه تقسیم می‌کرد کیسه‌های موسی بن جعفر به هر کسی می‌رسید او را بی نیاز می‌ساخت».[11] ابن صباغ مالکی در خصوص این امام همان این چنین بیان می‌دارد: «مناقب و کرامات ظاهر و فضایل و صفات روشن او گواهی می‌دهد که آن حضرت در قله شرف و اوج مزایای اخلاقی است...».[12]
 

امام کاظم(ع) و کمک به کشاورز ورشکسته

در کتاب تاریخ بغداد حکایت درس آموزی از میزان کرم و سخاوت امام موسی کاظم(علیه السلام) و دست گیری ایشان از ضعفا و خسارت دیدگان نقل شده است قابل استفاده است:

نقل شده است، عیسی‌ بن‌ محمد بن مغیث قـرظی، نـود سال داشت و از کشاورزان باسابقه مدینه بود، سالی‌ صیفی‌کاری خوبی در اطراف مدینه نمود ولی هنگام رسیدن محصول خـربزه، خـیار و کدو، ملخ‌های بسیار آمدند‌ و همه‌ کشاورزی‌اش را نابود کردند. در نتیجه ۱۲۰ دینار به اضـافه‌ قـیمت دو شتر، خسارت دید. در غم و اندوه به سـر مـی‌برد و سـر به‌ زانوی‌ غم نهاده بود. ناگاه‌ دیـد‌ امـام‌ موسی نزد وی آمد و سلام کرد و فرمود: حالت چطور است؟ عرض کرد: مانند کسی هـستم کـه محصولش را درو نکرده، ملخ‌ها بیایند و هـمه را بـخورند. امام‌ فـرمود‌: چـقدر خـسارت دیده‌ای؟ گفت: ۱۲۰‌ دینار‌ به اضافه دو شتر. امـام‌ مـوسی علیه السّلام همان دم به یکی از خدمت‌کارانش، به نام غرفه، فرمود:۱۵۰ دینار کـه سـی‌ دینارش سود است، به اضافه دو شـتر، به‌ عیسی‌ بن مـغیث، تـحویل بدهید. او به این‌ دستور عـمل کـرد. عیسی بن مغیث به امام عرض کرد: مبارک باشد! از شما تقاضا دارم‌ وارد زمـین شـوید و برایم دعا کنید. آن‌ حـضرت‌ وارد زمـین‌ شـدند و دعا کردند تـا خـداوند به‌ زراعت وی برکت داد. ابـن مغیث می‌گوید: با آن دو شـتر در زمین بلازده کار کردم و به‌ موقع‌ به‌ آبیاری آن پرداختم‌ خداوند برکت داد و محصول سرشاری به دسـت آوردم کـه آن را ده‌ هزار دینار فروختم. دلیل ایـن بـرکت، امـام مـوسی کـاظم (علیه السّلام) بـود.[13]
 
پی‌نوشت‌ها:
[1]. سوره مریم، آیه 30. «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی‏ نَبِیًّا».
[2]. سوره ذاریات، آیه 56.
[3]. محمد صبان، اسعاف الراغبین، ص213.
[4].ر.ک:ذهبی میزان اعتدال فی نقد الرجال، ص202؛ ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص121.
[5]. صفه الصفه، ج2، 184.  
[6]. تاریخ بغداد، دارالکتب العلمیه،  ج13، 27-31.
[7]. تاریخ بغداد ، ج13، ص28. علی اصغر رضوانی، اهل بیت از دیدگاه اهل سنت،ص 122؛ مناوی، طبقات الصوفیه، ۱۹۹۹م، ص۵۵۷.
[8]. مناوی، طبقات الصوفیه، ۱۹۹۹م، ص۵۵۷-۵۵۸.
[9]. ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص121.
[10]. محمد صبان، اسعاف الراغبین، ص213.
[11]. تاریخ بغداد، ج13، 28-27.
[12]. طبقات الکبری، شعرانی، ج1، ص222. «و اما مناقبه و کراماته الظاهره و فضائل و صفاته الباهره فتشهد له بانه قبه الشرف و علاها و سما الی اوج المزایا فبلغ اعلاها...»
[13]. تاریخ بغداد،ج ۱۳،ص ۲۹‌.

دوشنبه, 24 بهمن 1401 23:34

مسجد«عمر علی سیف الدین»

مسجد سلطان عمر علی سیف الدین، یک مسجد اسلامی سلطنتی است که در بندر سری بگاوان در برونئی این کشور ثروتمند واقع شده است. این مسجد به ‌عنوان یکی از مساجد تماشایی آسیا و جاذبه توریستی محسوب می‌شود.

مسجد سلطان عمر سیف الدین در میان مردم برونئی نشان اختصاصی کشورشان نیز به شمار می رود.

این مسجد پس از بیست و هشتمین سلطان برونئی نامگذاری شد که به‌ عنوان نماد اسلام در برونئی مشاهده می ‌شود.
 


این بنا در سال ۱۹۵۸ تکمیل شد و نمونه گیرا از معماری مدرن اسلامی است و بزرگترین مسجد در خاور دور محسوب می شود.

معماری این مسجد مخلوطی از معماری اسلامی و ایتالیایی است و توسط یک معمار ایتالیایی طراحی شده است. این مسجد روی بر روی یک تالاب مصنوعی نزدیک شعبه‌هایی از رود برونئی ساخته شده است. این مسجد توسط یک دهکده آبی به نام کامپونگ آیر محاصره شده است.

مسجد سلطان عمر سیف الدین دارای مناره های مرمری و گنبد طلا با صحنها و باغهای حاصلخیز و مملو از فواره می‌باشد. مسجد توسط تعداد زیادی درخت و باغ گل محاصره شده که در اسلام نشان و تفسیری از بهشت است.
 


همچنین یک پل بزرگ وجود دارد که مسیر پر پیچ و خمی را از میان تالاب به سمت دهکده آبی کامپونگ آیر طی می‌کند. همچنین یک پل مرمر دیگر وجود دارد که به بنا منتهی می‌شود و شبیه یک کشتی است که در یک زمان مورد استفاده جشنها و مراسم رسمی بوده است.

گنبد اصلی که قابل شناسایی‌ترین خصیصه این بناست، با طلای خالص پوشیده شده و این مسجد در ۵۲ متر ارتفاع واقع شده که از هر جایی در بندر سری بگاوان می‌توان آن را دید.

مناره اصلی بلندترین قسمت مسجد است و آمیزه ای است از سبک معماری رنسانس و ایتالیایی که منحصربه‌فرد است و مانند آن در مساجد دیگر در سراسر جهان دیده نشده است. این مناره یک آسانسور مدرن دارد که به بالای بنا می‌رود.

مردمی که به بالای این مناره می‌روند، می‌توانند منظره‌ای از شهر را ببینند. داخل مسجد مخصوص نمازگزاران است و دارای شیشه کاری منقوش موزاییکی باشکوهی است.
 


همچنین بسیاری طاقها، نیم گنبدها و ستونهای مرمرینی وجود دارد. تقریباً تمام مواد استفاده شده در این بنا از کشورهای دیگر آورده شده است. مرمر آن از ایتالیا، گرانیت از شانگهای، چلچراغهای کریستال از انگلیس و فرشها از ایران آورده شده است.

چند روش و راهکار ساده خود مراقبتی  که تکنیک‌های کنترل استرس هستند و به فرد مبتلا به استرس کمک کرده تا راحت‌تر و بهتر از فشار روانی رها شوند، شامل این موارد می‌شوند:

 تغذیه سالم داشته باشید

تغذیه سالم یکی از تکنیک‌های مطلوب و رایج برای کنترل استرس است. سالم‌خواری، ترک عادات غذایی نامطلوب مثل فست فودها و پرهیز از نوشیدنی‌های الکلی کمک می‌کنند بتوانید راحت‌تر از پس مدیریت استرس و فشار روانی برآیید.

 ورزش کنید

گنجاندن ورزش منظم در برنامه روزانه باعث ترشح هورمون اندورفین در مغز شده و احساس بهتری در فرد ایجاد می‌کند. در نتیجه، فرد بهتر می‌تواند استرس خود را کنترل کند.

مدیتیشن انجام دید 

مدیتیشن، تمدد اعصاب، حرکات کششی، تنفس عمیق و یوگا از تمرینات عالی برای کنترل استرس هستند. شنا و پیلاتس را هم در برنامه بگذارید.

آمادگی هر اتفاقی را داشته باشید

ذهن‌تان را به‌ شکلی تربیت کنید که آمادگی مقابله با شرایط و عوامل تنش‌زا را داشته باشد، درنتیجه وقتی بدانید که چه اتفاقاتی ممکن است پیش بیایند، راحت‌تر می‌توانید استرس خود را کنترل کنید.

 قدرت تخیل خود را پرورش دهید

از محبوب‌ترین تکنیک‌هایی که برای کنترل استرس پیشنهاد می‌شود کمک گرفتن از تخیل است. با تمرینات بصری سعی کنید اعتماد به ‌نفس خود را افزایش دهید و نسبت به شرایط خوش‌بین‌تر شوید. به ‌این ترتیب می‌توانید بهتر از پس مهار اضطراب برآیید.

 با انتقاد کنار بیایید

انتظار بیش از حد داشتن از خود و دیگران باعث می‌شود در صورت به نتیجه نرسیدن، حس سرخوردگی و ناامیدی در فرد به ‌وجود آید. لزوما همه با شما همراه و موافق نیستند، پس سعی کنید با انتقاد کنار بیایید تا بتوانید استرس خود را کنترل و مدیریت کنید.

سختی را رها کنید

گاهی برای کنترل استرس چاره ای به‌ غیر از رها کردن ندارید.

 حرف بزنید

برقراری ارتباط و حرف زدن از موضوعاتی که باعث آزارتان می‌شوند کمک کرده که استرس خود را بهتر کنترل کنید.

واقع نگر باشید

تعیین اهداف دور از واقعیت باعث می‌شود نتوانید انتظارات لازم را برآورده کنید و دچار استرس شوید. پس برای مدیریت استرس خود بهتر است واقعیت را ببینید و مثبت اندیش باشید.

دوشنبه, 24 بهمن 1401 23:23

هفت اثر و برکت صله رحم

 

* صله رحم

 

صله رحم یا تحکیم پیوند خویشاوندی، از سجایای ارزشمند اخلاقی است که ریشه در عواطف و احـسـاسـات هـمـه انـسـان هـا صـرف نـظـر از هـر دیـن و نژادی دارد و همه نیز آن را به عنوان یک فـضـیـلت اخـلاقـی نـیـکـو مـی دارنـد. در شـریـعـت مـقـدس اسـلام نـیـز از اصول اخلاق اجتماعی شمرده شده است.

 

دلایل اصالت

 

۱ـ دسـتور خداست

عمر بن مریم می گوید: از امام صادق (ع)، درباره: آیه (وَالَّذینَ یَصِلُونَ ما اَمَرَاللّهُ اَنْ یُوصَلَ)۳۶۹ پرسش کردم، پاسخ داد: (مِنْ ذلِکَ صِلَةُ الرَّحِمِ وَ غایَةُ تَأویلِها اِیّانا)۳۷۰ صله رحم مصداق آن است و تأویل نهایی آن ما هستیم.

 

 

۲ـ مـقـدّمـه تـقـواسـت

تـقـوا از اصـولی تـریـن مـسـائل اخـلاق اسـلامـی اسـت و تار و پود آن را تشکیل می دهد و صله رحم مقدمه و مکمّل تقواست.

امام رضا(ع) فرمود:

(اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ اَمَرَ بِثَلاثَةٍ مَقْرُونٌ بِها ثَلاثَةٌ اُخْری... اَمَرَ بِاتِّقأ اللّهِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ فَمَنْ لَمْ یَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ یَتَّقِ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ)۳۷۱

خـداونـد بـه سـه چیز دستور داده که توأم با سه چیز دیگر است (از جمله) به تقوای الهی و صله رحم دستور داده و هر کس صله رحم نکند، تقوای الهی هم ندارد.

 

۳ـ از شؤون امامت است

امام صادق (ع) خطاب به شیعیان می فرماید:

خداوند بزرگ، دوستی، ولایت و اطاعت ما را بر شما واجب کرده است، پس هر کس با ماست باید از مـا پـیـروی کـند و ورع، کوشش، ادای امانت به نیکوکار و بدکار و صله رحم از شؤ ون ماست.۳۷۲

 

۴ـ علامت دین است

امیرمؤمنان صلوات اللّه علیه می فرماید:

دیـنـداران را نـشـانـه هایی است که بدان شناخته می شوند: راستگویی، امانتداری، وفای به عهد و صله رحم.۳۷۳

 

۵ـ اخـلاق را نـیـکـو مـی کـنـد

تـأکـید بر پیوند خانوادگی و اصرار بر آن بسیاری از اخلاق نـیـکـوی دیـگـر چون، انفاق، تعاون، شادمان کردن مؤمن، دفاع از حق، سخاوت و... را در پی دارد، از این رو حضرت باقر(ع) فرمود:

(صِلَةُ الاَْرْحامِ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَ تُسَمِّحُ الْکَفَّ وَ تُطَیِّبُ النَّفْسَ...)۳۷۴

پیوند با خویشاوندان، اخلاق را نیکو، دست را بخشنده و جان را با صفا می کند.

 

۶ـ مـانـع گناه است

اسحاق بن عمّار می گوید: از حضرت صادق (ع) شنیدم که فرمود: (صله رحم و نیکویی، حساب را آسان و از گناه جلوگیری می کنند.)۳۷۵

 

جایگاه ممتاز

 

ارزندگی و فضیلت سرشار پیوند خانوادگی، آن را از موقعیت ممتازی برخوردار ساخته و از نظر درجه اهمیت، در ردیف ایمان به خدا قرار داده است.

امام صادق (ع) می فرماید:

(مـردی نـزد رسـول خدا(ص) آمد و عرض کرد: اسلام برتر چیست؟ پیغمبر(ص) فرمود: ایمان به خدا. پرسید بعد از آن چیست؟ فرمود: صله رحم...)۳۷۶

امام باقر(ع) نیز می فرماید:

(اَفْضَلُ ما تَوَسُّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ الاْ یمانُ بِاللّهِ وَ صِلَةُ الرُّحِمِ...)۳۷۷

بهترین چیزی که متوسّلان (به خدا) بدان چنگ زده اند، ایمان به خدا و صله رحم است.

 

ابـو ورد مـی گـویـد: از امـام بـاقر(ع) پرسیدم: چگونه خداوند به بهترین وجه پرستش می شود؟ فرمود: (با صله رحم.)۳۷۸

امیرمؤ منان صلوات اللّه علیه نیز آن را جزو برترین مروّت وجوانمردی دانسته،می فرماید:

(مِنْ اَفْضَلِ الْمُرُوَّةِ صِلَةُ الرَّحِمِ)۳۷۹

 

از سـوی دیـگر، قطع پیوند خانوادگی به شدت مورد نکوهش قرار گرفته و در زمره گناهان کبیره شمرده شده و قاطع رحم مورد لعنت خدا قرار گرفته است.۳۸۰ که نتیجه معکوس آن، فضیلت صله رحم را دو چندان می کند.

 

آثار ارزنده صله رحم

بدون تردید هر چه را اسلام بر آن تأکید کرده، دارای حکمت و تأثیر مثبت در زندگی انسان است، خواه ما از آن اثر و حکمت آگاه شویم و خواه آگاه نشویم و هر چه تأکید و سفارش بیشتر باشد، آثار آن دستور نیز افزون تر خواهدبود.

تحکیم پیوند خانوادگی نیز آثار و برکات بیشماری در پی دارد که مهم ترین آنها را در زیر می آوریم:

 

الف ـ عـمـر طـولانـی:

تـحکیم رابطه خویشاوندی، عمر را افزایش می دهد چنانکه قطع آن، از عمر انسان می کاهد، رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: مـردی صـله رحـم بـه جـا مـی آورد در حـالی کـه سـه سـال بـیـشـتـر از عـمـرش بـاقـی نـیـسـت، ولی خـداونـد، آن را بـه سـی سال افزایش می دهد.۳۸۱

 

ب ـ آبـادانـی شـهـرهـا:

امـیـرمـؤ مـنـان (ع) از رسـول خـدا(ص) نقل می کند که فرمود:

(صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّیارَ وَ تَزیدُ فِی الاَْعْمارِ وَ اِنْ کانَ اَهْلُها غَیْرَ اَخْیارٍ)۳۸۲

صـله رحـم شـهـرهـا را آبـاد مـی کـنـد و عـمـرهـا را افـزایـش مـی دهـد گـر چـه اهل آن از زمره نیکان نباشند.

 

ج ـ پـاکـیـزگـی کـردار:

امـام صـادق (ع)، صـله رحـم را مـایـه پـاکـیـزه شـدن اعمال می داند:

(اِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ تُزَکِّی الاَْعْمالَ...)۳۸۳

 

د ـ فراوانی ثروت:

با اینکه در ظاهر، صله رحم، با رفت و آمد و هزینه شدن بخشی از درآمد انـسـان هـمـراه اسـت ولی پـیـشـوایـان مـعـصـوم تـأکید کرده اند که چنین هزینه هایی سبب برکت زندگی و فراوانی درآمدها می گردد.

امام علی (ع) می فرماید:

(صِلَهُ الاَْرْحامِ تُثْمِرُ الاَْمْوالَ وَ تُنْسِی ءُ فِی الاَّْجالِ)۳۸۴ پیوند با خویشان، ثروت ها را بارور می سازد و مرگ ها را به تأخیر می اندازد.

 

ه‍ ـ تـحکیم عاطفی:

افراد فامیل به طور طبیعی با یک احساس خاص با هم مرتبطند و یکدیگر را دوست دارند. این عواطف و احساسات از نعمت های ارزشمند الهی است که در درون انسان تعبیه شده و از راه صـله رحـم بـر تـحـکـیـم و گـسـتـرش آن تـأکـیـد شـده اسـت و آن کـسـی کـه بـه ایـن عـمـل خـدا پـسـنـدانـه اقـدام مـی کـند، احساسات فامیل را نسبت به خود جذب می کند.

به تعبیر امام باقر(ع) (صِلَةُ الاَْرْحامِ وَ تُحَبِّبُ فی اَهْلِ بَیْتِهِ فَلْیَتَّقِ اللّهَ وَ لْیَصِلْ رَحِمَهُ)۳۸۵

پیوند خانوادگی (فرد را) در فامیلش محبوب می گرداند. پس شخص باید تقوای الهی پیشه کند و با فامیلش پیوند برقرار نماید.

 

و ـ آسـانـی حـسـاب:

یـکـی از مـقـاطـع بـسـیـار مـشـکـل جهان آخرت، رسیدگی به حساب و کتاب اعـمـال اسـت و صـله رحـم ایـن خـاصـیـت را دارد کـه در چـنـان مـوقـعـیـتـی عامل خویش را کمک کرده و حسابرسی او را آسان می نماید.

امام صادق (ع) فرمود:

(اِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ... تُیَسِّرُ الْحِسابَ وَ تَدْفَعُ الْبَلْوی...)۳۸۶ همانا صله رحم، حساب را آسان و بلا را دفع می کند.

 

ز ـ ورود بـه بـهـشت:

آرزوی هر مؤ من، سعادت اخروی و جای گرفتن در بهشت جاوید است و چنین آرزویـی بـا تـحـکـیـم پـیـونـد خـانـوادگـی مـیـسـّر مـی گـردد.

رسول بزرگوار اسلام (ص) فرمود:

شـش چـیـز اسـت که اگر کسی به یکی از آنها عمل کند، در روز قیامت از او حمایت می کند تا وارد بهشتش سازد ... و یکی از آنها صله رحم است.۳۸۷

 

فراگیری

ارزش و اهـمـیـّت پـیـونـد خـانـوادگـی ایـجـاب مـی کـنـد کـه شـامـل و فراگیر باشد تا از سویی هیچ فامیلی از آن محروم نگردد و از سوی دیگر هرگونه کار نیک و پسندیده ای که امکان دارد، نسبت به رحم انجام پذیرد.

 

الف ـ عمومیت ارتباط

آیـات و روایـاتـی کـه پـیـرامـون صـله رحـم سـخـن گـفـتـه انـد، مـحـدودیـتـی بـرای افرادفامیل قائل نشده اند و ظاهراً شامل همه اقسام آن اعم از دور و نزدیک، فقیر و غنی، کافر و مسلمان، بدکار و نیکوکار و... می شود و در برخی روایات نیز بر آن تأکید شده است:

روزی رسول خدا(ص) به مردم فرمودند: آیا شما را به (دارنده) بهترین اخلاق دنیا و آخرت راهنمایی کنم؟ [گـفـتند: آری فرمود:] کسی که با بُرنده رابطه خویشاوندی، پیوند برقرار سازد و به آن که مالش را از او دریغ داشته، ببخشاید و از کسی که به او ستم نموده درگذرد.۳۸۸

 

عبداللّه بن سنان می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: پسر عمویی دارم که هر چه با او رابطه برقرار می سازم، او قطع رابطه می کند، اجازه می دهی، من هم با او قطع رابطه کنم؟) (امـام اجـازه نـداد) و فـرمـود: (اگـر تـو بـه رابـطـه ات ادامـه دهـی، خـداوند پیوندتان را بـرقـرار مـی کـنـد ولی اگـر تـو هـم قـطـع رابـطـه کـنـی، خـداونـد پیوندتان را قطع خواهد کرد۳۸۹.)

جـهـم بـن حـمـید نیز می گوید: به امام صادق عرضه داشتم: خویشاوندانی دارم که بر آیین من نـیـسـتـند، آیا حقّی بر گردن من دارند؟ پاسخ داد: هیچ چیز مانع حق خویشاوندی نمی شود، اگر آنـهـا بـر آیـیـن تـو بـودنـد، دو نـوع حـق بـر گـردنـت داشـتـنـد: حـق خـویـشاوندی و حق مسلمانی.۳۹۰

 

ب ـ انواع صله

پـیـونـد خـانـوادگـی یـک مـفـهـوم عـرفـی اسـت و شـامـل هـر گـونـه کـاری کـه پسندیده و برای فامیل سودمند باشد، می شود.

از سلام و احوال پرسی گرفته تا کمک های متنوع مادی و معنوی و از جـان مـایـه گـذاشـتـن بـرای فامیل؛ بنابراین مؤمن باید در حد توان خویش و نیاز اعضای خـانـدان، از آنـان دلجـویـی کـنـد و هـیـچ گـونـه کـمک و رسیدگی را از آنان دریغ ندارد؛ اگر خویشاوندی نیاز مالی دارد، یا از او قرض می خواهد، به او بپردازد.

اگر کمک جسمی، قدمی و هـمـکـاری فـکـری و روحـی او را مـی طـلبـد، بـه او مـدد کند، اگر به دید و بازدید خانوادگی دلخـوش مـی شـود، اقدام نماید و... البته در همه موارد صله رحم، توانایی انجام کار و مشروع بـودن، دو شـرط اسـاسـی اسـت، بـدیـن مـعـنـا کـه اگـر افـراد فـامـیـل از او در خـواسـتـی کردند که توان انجام آن را ندارد، از عهده اش ساقط می شود و اگر اسـتـمـداد فـامـیـل و صـله رحم، مستلزم عمل نامشروع و با خواست خدا در تضاد باشد، نباید آن را انـجـام دهـد؛ مثل اینکه برادر یا خویشاوند دیگری در ستم به مردم یا گناه دیگری از او استمداد طـلبـد یـا مـالی را بـرای مـصـرف نـامـشـروع بـخـواهـد.

در ایـن گـونـه مـوارد نـبـایـد بـه فـامـیـل کـمـک کـرد بـلکـه بـر عـکـس، صـله رحـم آن اسـت کـه حـتـی او را از هـر گـونـه عـمـل نـاروا بـاز دارد و ایـن بـهـتـریـن خـدمـتـی اسـت کـه بـه فامیل خود کرده است.

امام صادق (ع) درباره کم ترین پیوند خویشاوندی می فرماید:

(..صِلُوا اَرْحامَکُمْ وَ بِرُّوا بِاِخْوانَکُمْ وَ لَوْ بِحُسْنِ السَّلامِ وَرَدِّ الْجَوابِ)۳۹۱

پـیـونـد خـویشاوندی را محکم و به برادرانتان نیکی کنید گر چه با سلام نیکو و پاسخ سلام دادن باشد.

و در روایـتـی از رسـول اکـرم (ص) از جـان و مال مایه گذاشتن برای خویشاوندان، بالاترین نوع صله رحم شمرده شده است.۳۹۲

 

پی نوشت ها:

۳۶۹ ـ رعد(۱۳)، آیه ۲۱.

۳۷۰ ـ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۲۶۸.

۳۷۱ ـ همان، ج ۷۴، ص ۶۸.

۳۷۲ ـ بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۵.

۳۷۳ ـ همان، ج ۶۷، ص ۲۷۸.

۳۷۴ ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۵۲.

۳۷۵ ـ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۳۱.

۳۷۶ ـ همان، ص ۹۶.

۳۷۷ ـ بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۳۸۶.

۳۷۸ ـ همان، ج ۴۰، ص ۶۱.

۳۷۹ ـ شرح غررالحکم، ج ۶، ص ۳۴.

۳۸۰ ـ رعد(۱۳)، آیه ۲۵.

۳۸۱ ـ بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۶۳.

۳۸۲ ـ بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۶۳.

۳۸۳ ـ همان، ج ۷۴، ص ۱۰۰.

۳۸۴ ـ شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۲۰۷.

۳۸۵ ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۵۲.

۳۸۶ ـ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۰۰.

۳۸۷ ـ همان، ج ۶۸، ص ۳۷۸.

۳۸۸ ـ بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۵۱.

۳۸۹ ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۵۶.

۳۹۰ ـ همان، ص ۱۵۷.

۳۹۱ ـ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۳۱.

۳۹۲ ـ همان، ص ۸۹.

پیر حسین کولیوند، رئیس جمعیت هلال احمر کشورمان درباره کمک‌های ایران به کشورهای زلزله زده ترکیه و سوریه گفت: بعد از حادثه زلزله ترکیه و سوریه ما همان روز اول نیروی‌های امدادی و جست‌و‌جو و نجات خودمان را به علاوه اقلام زیستی به ترکیه و سوریه ارسال کردیم. امروز هم هواپیمایی را با کمک نیروی هوایی ارتش به ترکیه اعزام می‌کنیم.

وی در خصوص تیم‌های اعزامی گفت: تعداد 50 نفر در تیم عملیاتی جست‌و‌جو و نجات همراه ما هستند. تعدادی پزشک نیز همراه ما هستند. خودم هم برای نظارت بیشتر و ارزیابی بیشتر که ببینیم چه میزان کمک لازم دارند، ان‌شاالله عازم می‌شوم.

کولیوند با اشاره به کمک‌های ارتش و سپاه در این زمینه گفت: واقعا باید تشکر بکنم هم از نیروی هوایی ارتش و هم از عزیزان سپاه که این امکانات را در اختیار ما قرار دادند که ما بتوانیم اقلام زیستی را که مورد نیاز مردم زلزله است را ارسال کنیم.

 

رییس جمعیت هلال احمر ایران در خصوص فعالیت تیم‌های اعزامی ایران به مناطق زلزله زده ترکیه و سوریه گفت: از همان روز اول تیم‌های امداد و نجات ما مخصوصا تیم "آنست" ما هم سگ‌های زنده یاب و هم دستگاه‌های زنده یاب ما تا الان توانستند افرادی را زنده از زیر آوار نجات بدهند. تیم‌های عملیاتی که ما آنجا اعزام کردیم با خودروهای امداد و نجات، امکانات بسیار خوبی را دارند که 24 ساعته فعالیت می‌کنند. ما همچنین بیمارستان سیارمان هم در سوریه و هم در ترکیه مستقر هستند و کارهای درمان را انجام می‌دهند. اضافه بر آن تیم‌های درمانمان در بیمارستان‌های آنان مستقر هستند. تیم‌های جست‌وجو و نجاتمان هم در حال آواربرداری و نجات جان خیلی‌ها هستند.

وی تصریح کرد: ما کاملا با رییس جمعیت هلال احمر ترکیه هماهنگ هستیم و بر اساس نیاز‌هایی که اعلام می‌کنند اقلام امدادی و زیستی و یا نیرویی که لازم باشد را اعزام می‌کنیم.

کولیوند همچنین در خصوص شهرهای مورد نظری که این کمک‌ها ارسال می‌شوند، گفت: ما وارد فرودگاه "غازی عنتب" می‌شویم و بعد به شهر صالحیه و یا شهرهای دیگری که هلال احمر هماهنگ کرده است، وارد می‌شویم. نیروهای ما تقریبا در سه شهر مستقر هستند و خدمات خیلی خوبی را ارائه دادند. به نحوی که رییس جمعیت هلال احمر ترکیه تا الان بارها با من تماس گرفته و از فعالیت‌های هلال احمر ایران تشکر کرده است.

وی تصریح کرد: از روز اول ما حضور داشتیم و تا زمانی که این کشورها اعلام نیاز کنند کنارشان خواهیم بود.

ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران به کشور چین سفر می‌کند، این سفر که نخستین سفر او به پکن محسوب می‌شود وجهی از سیاست خارجی متوازن و پویای ایران محسوب می‌شود.

عبور از گره‌خوردن مناسبات اقتصادی به غربی‌های بدعهد

اتخاذ این سیاست بعد از آن صورت گرفت که منوط کردن مناسبات اقتصادی به روابط با کشورهای غربی در سال‌های گذشته موجب شده بود آمریکا بتواند با سوءاستفاده از وضعیت، سیاست فشار حداکثری را علیه ایران تحمیل نماید و کشورهای اروپایی نیز با وعده‌های توخالی، فرصت‌های ایران برای حرکت به‌سمت خنثی‌سازی تحریم‌ها را هدر دهند.

جمهوری اسلامی ایران معتقد است ظرفیت‌های زیادی داخل کشور برای تجارت خارجی و صادرات وجود دارد، مثلاً کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیای مرکزی به محصولات پتروشیمی ایران نیاز دارند و پیگیری این مسیر به تهران کمک می‌کند فارغ از مسیرهای فشار کشورهای غربی، در ریل خودش حرکت کند.

ایران اعلام کرده است در راستای پیشبرد دیپلماسی اقتصادی گسترش تعاملات با همسایگان، کشورهای پیرامونی، منطقه و کشورهایی همچون چین، هند و روسیه برای ایران مهم بوده‌اند، ضمن آن که تهران به‌طور موازی گسترش تعاملات اقتصادی با کشورهای آمریکای لاتین، آمریکای مرکزی و جنوبی و قاره آفریقا را نیز در دستور کار قرار داده است، در این مسیر تعامل با کشورهای مسلمانی همچون اندونزی و مالزی در منطقه آسیا نیز مدنظر ایران است.

این نگرش رئیس‌جمهور را، «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه این‌گونه توصیف کرده است: «رئیس‌جمهور به من گفتند که "هر جا در آسیا، بین همسایگان و سایر قاره‌های جهان منافعی برای جمهوری اسلامی ایران وجود داشته باشد و آماده همکاری و کمک باشند؛ من خواهم رفت و هیچ خط قرمزی وجود ندارد"».

اقدامات ایران برای توازن‌گرایی

گرچه برای لمس مشخص آثار این سیاست در زندگی مردم، زمان نیاز است اما مجموع این تلاش‌ها در چند حوزه مشخص قابل رصد است؛ نخست، دولت ایران، استفاده از ظرفیت نهادهای منطقه‌ای مانند سازمان همکاری شانگهای و احیای ظرفیت ترانزیتی کریدورها (‌شمال به جنوب و غرب به شرق) را از جمله اولویت‌های خود برای گسترش دایره دیپلماسی اقتصادی و پیشبرد راهبرد ارتباط با منطقه قرار داده است.

در همین راستا، عضویت در سازمان همکاری‌های شانگهای مهم‌ترین دستاورد نخستین سفر آیت‌الله رئیسی به تاجیکستان بود، سازمانی که با حضور چین، روسیه، هند، پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ایران به‌عنوان اعضای اصلی و مغولستان، افغانستان، بلاروس به‌عنوان اعضای فرعی، 23 درصد جغرافیای زمین، 45 درصد جمعیت این کره و 25 درصد تولید ناخالص جهان را به خود اختصاص داده است.

سازمان همکاری شانگهای با 9 کشور عضو اصلی، سه کشور عضو ناظر، 9 کشور شریک گفت‌وگو، چهار کشور و نهاد بین‌المللی به‌عنوان اعضای میهمان، بزرگ‌ترین سازمان منطقه‌ای در جهان تعریف می‌شود. اضافه شدن جمهوری اسلامی ایران به جمع اعضای رسمی این سازمان منطقه‌ای، کفه ترازوی این سازمان در معادلات گوناگون بین‌المللی را بیش از پیش سنگین‌تر خواهد کرد.

اعضای اصلی سازمان همکاری شانگهای بیش از 40 درصد جمعیت 7/7 میلیارد نفری جهان را در خود جای داده‌اند، این کشورها همچنین 60 درصد از کل جغرافیای منطقه اوراسیا را به خود اختصاص داده‌اند و بیش از 30 درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) جهان در اختیار کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای است.

حضور قدرتهای بزرگ و نوظهور اقتصادی نظیر چین، هند و روسیه در سازمان همکاری شانگهای و اخیراً هم پیوستن ایران به‌عنوان یکی از مهم‌ترین قطب‌های نفت و گاز جهان به این سازمان، باعث شده است سازمان همکاری شانگهای قدرتی برتر در عرصه اقتصادی در جهان شناخته شود.

از سوی دیگر، چین و روسیه دو عضو از اعضای دائم پنج‌گانه شورای امنیت سازمان هستند و همراهی و اتحاد راهبردی بیش از پیش این دو کشور در قالب سازمان همکاری شانگهای، یک اهرم قدرت سیاسی مهم برای این سازمان برای اثرگذاری در تصمیم‌های مهم بین‌المللی و مقابله با یکجانبه‌گرایی‌های برخی قدرتهای غربی عضو شورای امنیت به‌شمار می‌رود.

در خصوص احیای ظرفیت ترانزیتی کریدورها هم دولت سیزدهم از روز نخست فعالیت خود دیپلماسی اقتصادی با کشورهای بلوک شرق را در دستور کار قرار داد. ایران در یک چهارراه ترانزیت جهانی قرار گرفته است که از یک سو به شرق دور و از سوی دیگر به کشورهای مستقل مشترک‌المنافع (CIS) می‌رسد؛ همچنین از سوی دیگر به اروپا و آفریقا مسیر دارد که این موقعیت ویژه در نقشه جهان می‌تواند کشور را از نظر حمل کالا و ترانزیت به یک قدرت جهانی تبدیل کند.

حرکت در راستای شراکت راهبردی با چین و روسیه

یکی از ابعاد دیگر دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم را شراکت راهبردی با قدرت‌های چین و روسیه تشکیل می‌دهد. پیگیری اجرای سند همکاری راهبردی 25ساله با چین، از مهم‌ترین اقدامات دولت سیزدهم در آغاز دوره مسئولیت بود که با سفر حسین امیرعبداللهیان به پکن آغاز شد، این سیاست موجب شده است چین فارغ از تهدیدهای آمریکا واردات نفت از ایران را افزایش دهد.

رویکرد غرب‌گرایانه در سیاست خارجی در سال‌های گذشته موجب شده بود از ظرفیت چین برای دور زدن تحریم‌ها به‌طور کامل استفاده نشود، به‌ویژه در دولت قبل اعتماد به وعده اروپایی‌ها و بی‌اعتنایی به قدرت اقتصادی چین موجب شد تحریم‌های آمریکا روز به روز اثرگذاری بیشتری داشته باشند و حتی صادرات نفت ایران به چندصدهزار بشکه در روز هم سقوط کند.

همه این‌ها در شرایطی رقم خورد که چین از سال‌ها قبل به‌دنبال همکاری راهبردی و بلندمدت با ایران بود و سند همکاری‌های بلندمدت را هم پیگیری می‌کرد، در چنین شرایطی رئیسی با تأکید بر اهمیت و جایگاه چین به‌عنوان دومین اقتصاد دنیا وعده داد که تهران روابط خوبی با پکن ایجاد خواهد کرد و طرح جامع را در دستور کار خود قرار خواهد داد.

چین به‌عنوان اقتصاد دوم جهان که به گزارش همه نهادهای بین‌المللی به‌زودی و طی چند سال آینده به قدرت اول اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد و آمریکا را کنار خواهد زد، آن‌قدر توان بالایی دارد که آمریکا قادر به تحریم آن نیست. چین همچون کشورهای ضعیف و درحال‌توسعه نیست که با یک تشر آمریکا واردات نفت از ایران را متوقف کردند.

چینی‌ها برای حفظ موقعیت راهبردی خود در منطقه و استفاده از ظرفیت‌های اقتصادی ایران، پیشنهادهای سرمایه‌گذاری کلانی هم در ایران دارند که هم‌اکنون در حال بررسی دو کشور است.

دعوت از آیت‌الله رئیسی به‌منظور سخنرانی در جمع سران کشورهای گروه بریکس (متشکل از کشورهای روسیه، هند، برزیل و چین و آفریقای جنوبی) و اعلام حمایت این کشورها از حل‌وفصل دیپلماتیک موضوع هسته‌ای ایران نشان از استقبال کشورهای مستقل و قدرت‌های آینده جهان از سیاست متوازن‌سازی روابط با جهان در دولت سیزدهم است. رئیس جمهور در سخنرانی ویدئویی خود در این نشست ایران را با توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی، شریک پایداری برای بریکس و جهان توصیف کرد و گفت: «موقعیت کم‌نظیر جغرافیای سیاسی و اقتصادی، می‌تواند ایران را به شریکی پایدار و قابل اتکاء جهت اتصال بریکس به گلوگاه‌های انرژی و بازارهای بزرگ جهانی مبدل نماید».

واقعیتی که بسیاری از تحلیلگران غربی در پیش‌بینی آینده جهان بر آن اذعان دارند، قدرت یافتن بلوک شرق در آینده‌ای نه‌چندان دور است و چرخش دولت سیزدهم به‌سمت این بلوک قدرت می‌تواند چشم‌انداز روشنی در مسیر تأمین منافع کشور ترسیم کند، البته محقق شدن آثار این سیاست زمان‌بر است و امید است که با پیگیری‌های بیشتر هرچه سریعتر آثار این سیاست در معیشت مردم پدیدار شود.

پیامبر خدا (ص):


أفشِ السلامَ یَکثُر خَیرُ بَیتِکَ.


به همه سلام ده تا خیر و برکت خانه ات زیاد شود.


الخصال: ۱۸۱/۲۴۶

 

 

آخوند «ابوبکر خوجملی» با تشکر از حضور حماسی و پرشور مردم انقلابی کشور در راهپیمایی 22 بهمن، اظهار کرد: انقلاب اسلامی احیاگر کرامت انسانی است که پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) نیز به آن تأکید و سفارش داشتند.

به گفته وی؛ امام راحل در وهله نخست با پایه گذاری نظام مقدس جمهوری اسلامی به اقوام عزت و کرامت بخشیدند، نتیجه زحمات امام راحل وحدتی است که امروز در ایران اسلامی داریم ثمره این وحدت هم آرامش و امنیت کشور است.

امام جمعه اهل سنت نگین شهر با اذعان بر اینکه ملت ایران بهترین امت و امتی ممتاز در تاریخ است، تصریح کرد: یکی از موفقیت های حضرت امام (ره) این بود که مردم را شناختند و بصیرت، شجاعت، حضور، وحدت و آگاهی مردم را به نحو احسن درک کردند.

وی، افزود: نتیجه تلاش 7 هزار ساله انبیا و 1400 ساله اوصیا

همین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است و همانطوری که همه‌  پیامبران و اوصیای الهی دشمن داشتند معلوم است که ماهم دشمن داریم؛ لذا هیچ ملتی در مقام و عظمت در اندازه ملت ایران نبوده و نخواهد بود.

به گفته وی؛ پیام مهم اقتدار نیروهای مسلح ما این است که اگر هر کشوری به خودش اجازه بدهد کوچک ترین تعرض به کشور ما را داشته باشد و یا زمینه تعرض آمریکا و اذناب پلیدش را به کشور ما فراهم کند در کمترین زمان ممکن دنیا را بر سرش خراب خواهیم کرد.

آخوند خوجملی با اشاره به عفو پدرانه اخیر مقام معظم رهبری، اظهار کرد: این بخشش بزرگ منشانه رهبری در ایام مبارک دهه‌ فجر انقلاب اسلامی قطعه ای از مواجهه حکیمانه ایشان با اغتشاشگران و گردانندگان حوادث اخیر کشور بود.

 وی، ادامه داد: یک عفو بجا و خوبی که باعث خوشحالی مردم ایران اسلامی شد، هر چند دشمنان داخلی و خارجی ناراحت شدند؛ لذا این عفو و بخشش باعث شد جوانان ما نجات پیدا کنند.

به گفته وی؛ با این اقدام مقام معظم رهبری دوستان ما امیدشان به انقلاب و نظام اسلامی بیشتر شد و به تبع آن دشمنان و معاندان نیز عصبانیتشان از این انقلاب، نظام اسلامی و مردم همیشه در صحنه افزایش یافت.