
emamian
عادی سازی روابط با اسرائیل غاصب توطئهای پلید برای تضعیف جبهه مقاومت و نابودی آرمان فلسطین است
در قطعنامه پایانی راهپیمایی روز قدس آمده است: عادی سازی روابط با اسرائیل غاصب که با بی توجهی به تجارب و خطاهای بزرگ تاریخی گذشته صورت پذیرفته است، را خیانتی غیرقابل بخشش و توطئهای پلید برای تضعیف جبهه مقاومت اسلامی و نابودی آرمان فلسطین مظلوم قلمداد می کنیم.
در این قطعنامه آمده است: آزادی قدس شریف و رهایی ملت مظلوم و بی دفاع فلسطین از سلطه رژیم اشغالگر صهیونیستی و تلاش برای محو غده سرطانی اسرائیل را آرمان بلند جهان اسلام دانسته و با محکوم کردن هرگونه سازش و همچنین عادی سازی روابط با اسرائیل غاصب که با بی توجهی به تجارب و خطاهای بزرگ تاریخی گذشته صورت پذیرفته است، را خیانتی غیرقابل بخشش و توطئهای پلید برای تضعیف جبهه مقاومت اسلامی و نابودی آرمان فلسطین مظلوم قلمداد و هر تلاشی را که بخواهد اذهان امت اسلامی از این نقشه شوم را منحرف سازد، تقبیح مینمائیم.
متن قطعنامه پایانی راهیمایی روز قدس ۱۴۰۱ به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ (سوره اسرا آیه ۱)
حمد و سپاس بیکران خدای سبحان را که به ما توفیق داد پس از درک لیالی مبارکه قدر و در آستانه عید سعید فطر و جشن پیروزی روزهداران بر طاغوت نفس، با حضور حماسی و قدرتمند در «راهپیمایی بزرگ روز جهانی قدس» با رستاخیز عظیم امت اسلامی در اقصی نقاط جهان همراه و بار دیگر «حمایت از مقاومت عزتمندانه مردم مظلوم و مسلمان فلسطین» را فریاد زده و شکست خط سازش و سرعت گرفتن زوال رژیم غاصب و اشغالگر صهیونیستی و بیزاری از جبهه سلطه و استکبار و حامیان آن را در معرض جهانیان قرار دهیم. در شرایطی که با گذشت ۴۳ سال از ابتکار معجزه گون معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و راهبریهای حکیمانه و مدبرانه خلف صالح ایشان مقام عظمای ولایت و رهبری حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) آرمان «آزادی قدس شریف» و «رهایی ملت مظلوم فلسطین»، رؤیای صهیونیستها در «تسلط از نیل تا فرات» و تحقق «خاورمیانه بزرگ» باطل و رژیم جعلی و موقتی صهیونیستی نیز به سرعت در مسیر زوال قطعی قرار گرفته است؛ ما شرکتکنندگان در راهپیمایی سراسری و دشمن شکن روز جهانی قدس که مظهر " وحدت اسلامی " در حمایت از فلسطین و میدان پشتوانه سازی برای" امنیت ملی " ایران عزیز است، مواضع خود را با بانگ رسای توحیدی «الله اکبر» و «خامنه ای رهبر» به جهانیان اعلام میداریم:
۱- آزادی قدس شریف و رهایی ملت مظلوم و بی دفاع فلسطین از سلطه رژیم اشغالگر صهیونیستی و تلاش برای محو غده سرطانی اسرائیل را آرمان بلند جهان اسلام دانسته و با محکوم کردن هرگونه سازش و همچنین عادی سازی روابط با اسرائیل غاصب که با بی توجهی به تجارب و خطاهای بزرگ تاریخی گذشته صورت پذیرفته است، را خیانتی غیرقابل بخشش و توطئهای پلید برای تضعیف جبهه مقاومت اسلامی و نابودی آرمان فلسطین مظلوم قلمداد و هر تلاشی را که بخواهد اذهان امت اسلامی از این نقشه شوم را منحرف سازد، تقبیح مینمائیم.
۲- روز قدس و حمایت از ملت فلسطین را پشتوانه «امنیت ملی ایران اسلامی» و رمز «وحدت و اتحاد امت اسلامی» برابر توطئههای نظام سلطه و استکبار دانسته و ضمن تاکید بر ضرورت تعمیق مقاومت ضد صهیونیستی، و از سازمانها و نهادهای بینالمللی و منطقهای میخواهیم با اتخاذ مواضع قاطعانه و عملی، تنها راه حل مسئله فلسطین که "بازگشت آوارگان فلسطینی از اقصی نقاط دنیا و برگزاری همه پرسی فراگیر و آزاد برای تضمین آینده این کشور «و تحقق راهبرد» فلسطین «فی البحر الی النهر» است را مورد حمایت قرارداده و با هرگونه راهحل نمایشی جایگزین و ظالمانه مخالفت نمایند.
۳- شکستهای پیدرپی آمریکا و رژیم صهیونیستی و ارتجاع وهابی در منطقه راهبردی غرب آسیا که توهم شکست ناپذیری ارتش صهیونیستی و نفوذناپذیری امنیتی آن را باطل ساخته است از نشانههای افول نظام سلطه و صهیونیسم در منطقه دانسته و بر حمایت قاطع و همهجانبه معنوی و مؤثر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران از جبهه مقاومت ضد صهیونیستی به ویژه مجاهدان و رزمندگان غیور فلسطین تاکید میکنیم.
۴ -با اعلام نفرت و انزجار از سکوت مرگبار مجامع جهانی و نهادهای کاریکاتوری حقوق بشر در قبال نژادپرستی، نسل کشی و جنایات ضد بشری رژیم جعلی صهیونیستی؛ افشای جنایات و خباثتهای این رژیم علیه ملتها به ویژه مردم فلسطین و همچنین جنایات شیطانی آن علیه ملت ایران طی ۶۰ سال اخیر از جمله همکاری در شکل گیری ساواک جهنمی؛ فاجعه خونبار ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، ترور شهدای هستهای و… و. را از مصادیق" جهاد تبیین" دانسته و از دستگاهها و نهادهای مسئول این حوزه و همچنین اصحاب رسانه میخواهیم با استفاده از ظرفیتها و فرصتهای موجود نسبت به تبیین سیاهه جنایات رژیم صهیونیستی و چرایی حمایتهای نظام جمهوری اسلامی از انتفاضه و فلسطین به ویژه برای نسل جوان جامعه اسلامی اقدام عاجل و موثر نمایند.
۵- آمریکا و نظام فرعونی، مافیایی و تروریستی حاکم بر این کشور را "دشمن شماره یک" خود دانسته و با محکوم کردن عهدشکنیها و رفتار استکباری و مزورانه کاخ سفید در مواجهه با حقوق برجامی ایران اسلامی ضمن حمایت از هیئت مذاکره کننده هستهای کشورمان، لغو همه جانبه تحریمها و راستی آزمایی و حصول اطمینان از تمکین امریکاییها در قبال آن را تنها راه صیانت از حقوق و منافع ملی قلمداد و هرگونه تخطی و غفلت از آن را مذموم و خلاف ملاحظات راهبردی نظام و رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی (مد ظله العالی) میدانیم.
۶- اقتدار و توانمندیهای بازدارنده موشکی و نفوذ معنوی و تعیینکننده منطقهای ایران مقتدر و سربلند که به یمن مجاهدتهای اقتدار آمیز نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به ویژه " سپاه پاسداران انقلاب اسلامی " با پرچمداری سردار دلها شهید قدس حاج قاسم سلیمانی حاصل شده است را سرمایه راهبردی کشور دانسته و ضمن تاکید بر تداوم راهبرد ظرفیت افزایی دفاعی و بازدارنده، به دشمنان این سرزمین هشدار میدهیم از هرگونه شیطنت و رویاپردازی برای تضعیف و یا تعرض به این حوزه که خط قرمز ایرانیان است، اجتناب ورزند و خود را هدف پاسخهای قاطعانه، ویرانگر و پشیمان کننده ایران مقتدر قرار ندهند.
۷- «وحدت و وفاق ملی» رمز پیروزی و سربلندی ملت ایران برای عبور از بحرانها، فتنهها و چالشهای تولید شده توسط دشمنان خارجی و بدخواهان داخلی بوده است؛ با تاکید بر شرایط خطیر و حساس تاریخی امروز کشور و لزوم تعمیق همدلی و هم افزایی ظرفیتها و فرصتها برای پیشبرد اهداف و برنامههای پیشبینی شده در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و فائق آمدن بر جنگ اقتصادی و تحریمی دشمنان و مبارزه قاطع با فساد و گرانی، هرگونه غفلت و کوتاهی در این عرصه را در زمره بازی در زمین دشمن تلقی و با محکومیت قاطع آن، محاکمه و مجازات عوامل و مسببان را خواستاریم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
نهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
امروز جهان در آستانه یک نظم جدید است/ آمریکا در همه چیز از بیست سال قبل ضعیفتر شده است
رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سهشنبه) در دیدار صدها نفر از دانشجویان و اعضای تشکلهای دانشجویی، دانشگاه را جزو اساسیترین مسائل انقلاب خواندند و با تبیین نتایج و دستاوردهای چالش مهم و مستمرِ «نگاه انقلابی و نگاه جریان ضدانقلابی و واپسگرا به دانشگاه» گفتند: جمهوری اسلامی به دانشگاه امروز خود افتخار میکند و جوان دانشجو، امروز باید با تفکر و اندیشهورزی، عمیق شدن در مسائل اصلی کشور و پرهیز از هرگونه انفعال و ناامیدی، آرمانهای انقلاب و کار جدی و واقعی را از مسئولان کشور مطالبه کند.
رهبر انقلاب همچنین با اشاره به در پیش بودن روز جهانی قدس تأکید کردند: با توجه به فداکاریهای بزرگ مردم فلسطین و اوجگیری رذالت و جنایت صهیونیستها، روز قدس امسال با سالهای قبل متفاوت است و باید با ابراز همدلی و همبستگی با مردم مظلوم و در عین حال مقتدر فلسطین، قدرت و روحیه آنها را افزایش داد.
ایشان در آغاز سخنانشان با ابراز خرسندی از سخنان صادقانه و صریح نمایندگان تشکلهای دانشجویی افزودند: اینگونه سخنان، مفید و لذتبخش است البته بسیاری از این مسائل پاسخ دارد اما مشکل این است که گفتو شنودی میان دانشجویان و مسئولان وجود ندارد که ضروری است مسئولان، وزرا و مسئولان دستگاههای مختلف با حضور در دانشگاهها به مطالبات و دغدغهها پاسخ دهند و اگر هم در مسئلهای پاسخی نداشتند از پیشنهادها و سخنان دانشجویان برای حل آن مسائل بهره بگیرند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سخنی از حضرت امیرمؤمنان علیه السّلام در نهج البلاغه، موعظه را احیاگر دل خواندند و در مقام بیان یک موعظه، با استناد به آیهای از سوره مریم گفتند: روز قیامت، روز حسرت است؛ بهگونهای زندگی کنیم که در آن روز سخت، از انجام دادن یا انجام ندادن یک کار، و گفتن یا نگفتن حرفی، حسرت نخوریم چرا که جبرانش ممکن نیست.
رهبر انقلاب در بحث اصلی خود، مسئله دانشگاه را مسئلهای اساسی و چالشی دانستند و گفتند: از همان اول، دو نگاه کاملاً متضاد یعنی «نگاه انقلاب به رهبری امام خمینی» و «نگاه جریان واپسگرا و ضدانقلابی» در مسئله دانشگاه به رویارویی پرداختند.
ایشان افزودند: نگاه انقلابی، دانشگاه را جایی برای نخبهپروری، حل مسائل و پیشرفت کشور میدانست اما نگاه دوم، دانشگاه را مکانی برای پرورش مهرههای مورد نظر غرب میدید.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین ابعاد دیگر چالش انقلاب و ضدانقلاب درباره دانشگاه افزودند: انقلاب به دانشگاه به عنوان مرکز تولید علم و رشد علمی و در نتیجه تأمینکننده اقتدار ملی نگاه میکرد اما جریان واپسگرای ضدانقلابی، دانشگاهها را مرکز آموختن پسماندههای کمارزش دانش غربی میخواست تا با تربیت استاد و دانشمندِ مصرف کننده و مدیریت جامعه بهدست این افراد، جامعهای مصرفی برای غرب ایجاد کند.
ایشان تدیّن و در مقابل آن دینزدایی از دانشگاه را بُعد سوم چالش جدی نگاه انقلاب و جریان ضدانقلاب به دانشگاه برشمردند و افزودند: البته به دلایل مختلف، آنها قادر به دینزدایی کامل از دانشگاهها نشدند و بسیاری از سرداران و شهیدان دفاع مقدس و شهیدان هستهای، دانشآموختگان قبل از انقلاب بودند.
رهبر انقلاب، «هویت بخشی به دانشگاه» را کار بزرگ انقلاب خواندند و افزودند: انقلاب به ملت «هویت، آرمان، شخصیت، استقلال و افق دید» بخشید و به تبع آن، دانشگاه نیز از این خصوصیات برخوردار شد.
حضرت آیت الله خامنه ای، رهایی از احساس حقارت و ضعف، و ایستادگی در مقابل مستکبران غربی و شرقی را از نتایج احساس هویت و شخصیتیابی دانشگاه دانستند و افزودند: جوانان دانشجو، آن روزها شیرینی احساس استقلال و ایستادگی در مقابل زورگویان را با همه وجود درک میکردند.
ایشان حرکت انقلاب در قبال دانشگاه را صحیح، مستحکم و تحسینبرانگیز خواندند و با اشاره به موفقیتهای بزرگ این حرکت، افزودند: بعدها نیز انجمنهای اسلامی دانشگاهها و سپس بسیج دانشجویی و بسیج اساتید به عنوان پرچمهای انقلاب در دانشگاهها برافراشته شدند و مباحث عمیق فکری و نظری در دانشگاهها شکل گرفت.
رهبر انقلاب در جمعبندی بخش اول سخنانشان گفتند: جمهوری اسلامی میتواند به دانشگاه خود افتخار کند اما در عین حال میتواند دغدغه دانشگاه را نیز داشته باشد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: وضعیت امروز دانشگاهها، از لحاظ کمیّت و تعداد دانشجو، تعداد اساتید، حرکت و پیشرفت چشمگیر علمی، تربیت نخبگان برجسته، حضور دانشآموختگان دانشگاهها در عرصههای مختلف مدیریتی، و از لحاظ حضور دین در دانشگاهها با اول انقلاب غیرقابل مقایسه است و جمهوری اسلامی میتواند حقاً به دانشگاه خود افتخار کند.
ایشان با طرح این سؤال که چرا باید در شرایط کنونی نسبت به دانشگاه دغدغه داشت، افزودند: آن جریان وابسته و واپسگرای ضدانقلاب که به ریشههای خارجی مرتبط بود، هنوز فعال است و با حمایت و هدایت سیاستهای نو استعماری برای دانشگاهها برنامهریزی میکند، بنابراین باید دغدغه داشت.
رهبر انقلاب یکی دیگر از نکات غیرقابل مقایسه دانشگاههای امروز با اول انقلاب را میزان تأثیرگذاری بر مسائل کشور دانستند و افزودند: عرصه وسیعی که امروزه دانشگاهها دارند، تأثیرگذاری آنها بر مسائل کشور را به مراتب گستردهتر کرده و همین موضوع یکی دیگر از دلایل لزوم دغدغهمندی در مورد دانشگاهها است بنابراین باید در خصوص دانشگاهها، در دو حوزه دغدغه جدی داشت: 1- هویت زدایی 2- آرمان زدایی.
ایشان افزودند: هویتزدایی همان ایدئولوژیزدایی است که ایدئولوژی نیز تفکر و ارزشها و هویت یک ملت است.
رهبر انقلاب گفتند: امریکاییها دائماً بر ارزشهای امریکایی یعنی همان ایدئولوژی خودشان تأکید دارند؛ چگونه کسانی که از ایدئولوژیزدایی سخن میگویند، حاضر نیستند این موضوع یعنی پایبندی به ایدئولوژی را از امریکاییها یاد بگیرند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: هویتزدایی یعنی تحقیر مبانی اندیشهای و رویکردهای تاریخی و ملی کشور، تحقیر گذشته کشور و انقلاب، کوچکنمایی کارهای بزرگ و بزرگنمایی برخی عیوب.
ایشان هدف از هویتزدایی را جایگزینیِ منظومه فکری غرب به جای هویت ملی و دینی برشمردند و با اشاره به سند 2030 بعنوان یکی از مظاهر سلطه نو استعمار غرب افزودند: بر اساس منظومه فکری غرب، باید میراث عظیم اندیشه و فرهنگ در کشور کمرنگ یا محو شود، خیل عظیم جوانان آماده صعود به قلههای شرف و عزت ملی مأیوس و ناامید شوند و احساس بنبست به نسل جوان تزریق شود بنابراین باید دغدغه داشت و شجاعانه و با بیان خوب و منطق قوی در مقابل این جریان ایستاد.
رهبر انقلاب، دومین دغدغه مهم را آرمانزدایی دانستند و گفتند: یکی از مصادیق آرمانزدایی، بی تفاوت کردن نسل جوان و دانشگاهی به «فقر و فساد و تبعیض» به عنوان سه شیطان بزرگ و سه عنصر پلید است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: از جمله مصادیق آرمانزدایی، بیتفاوت کردن جوانان به سلطه فرهنگی غرب و کم انگیزه کردن آنان به شاخصهای انقلاب اسلامی است.
ایشان ایستادگی در برابر ظلم و زیربار زور نرفتن را از شاخصهای انقلاب اسلامی برشمردند و خاطرنشان کردند: این شاخصها، دنیا را به لرزه درآورد و ملتها را متوجه ایران اسلامی کرد و به دلیل همین شاخصها، در سالهای گذشته هر رئیس جمهوری و با هر گرایش سیاسی که بر سر کار بوده هنگامی که در سفرهای خارجی در میان ملتها حضور پیدا کرده، مردم برای آنها ابراز احساسات کردند و برخلاف پرچم امریکا که آن را می سوزانند، پرچم جمهوری اسلامی را میگشایند و باز میکنند.
رهبر انقلاب اسلامی، «بازگشت به اسلام ناب و ردّ تحجر» و «موضوع فلسطین» را از دیگر شاخصهای انقلاب اسلامی دانستند و گفتند: هویتزدایی و آرمانزدایی دو دغدغه اصلی است که باید در قبال آنها هوشیار بود اما اینکه چه کسانی به دنبال هویتزدایی، آرمانزدایی و استقلالزدایی هستند و تا چه حد موفق بوده یا نبوده اند، وظیفه دانشگاهیان و صاحبنظران است.
حضرت آیتالله خامنهای در بیان اهمیت بسیار بیشتر این دغدغهها نسبت به گذشته افزودند: امروز جهان در آستانه یک نظم جدید بینالمللی است که این نظم، بعد از دوران نظم دو قطبی جهان، و نظریه نظم جهانِ تک قطبی در حال شکل گیری است که البته در این دوره آمریکا روز به روز ضعیفتر شده است.
ایشان افزودند: قضایای جنگ اخیر اوکراین را باید عمیقتر و در چارچوب شکلگیری نظم جدید جهانی دید که احتمالاً فرآیندهای پیچیده و دشواری، در پی آن شکل خواهد گرفت که در چنین شرایط جدید و پیچیدهای وظیفه همه کشورها از جمله جمهوری اسلامی حضور سخت افزاری و نرم افزاری در این نظم جدید بهمنظور تأمین منافع و امنیت کشور و به حاشیه نرفتن است.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: برای انجام چنین وظیفه بزرگی بیشترین مسئولیت برعهده دانشجویان و دانشگاهیان است و بر همین اساس اکنون دغدغه نسبت به دانشگاهها از اهمیت مضاعفی برخوردار می شود.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان این بخش از سخنان خود، اندیشه پردازان، صاحبنظران و نظریه پردازان را به برگزاری جلسات و بحث و بررسی درباره این موضوعات فراخواندند.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان چند توصیه کاربردی خطاب به دانشجویان و تشکلهای دانشجویی بیان کردند.
توصیه اول ایشان «پرهیز کامل از انفعال و ناامیدی» بود که در این زمینه گفتند: شما باید کانون تزریق امید به بخشهای دیگر باشید زیرا همچنانکه کشور در بخشهای مختلف همچون علم و فناوری و سلامت در این سالها پیشرفتهای خیرهکنندهای داشته است در سایر بخشها نیز همه نابسامانیها قابل رفع است.
حضرت آیتالله خامنهای نا امیدی جوانان و دانشجویان را موجب تأثیر منفی بر سایر موتورهای پیشرفت کشور دانستند و خاطرنشان کردند: در دوران دفاع مقدس و در حالیکه عدهای اصرار داشتند که نمیشود در مقابل تجاوز دشمن ایستادگی کرد، جوانان همسن و سال شما با همت خود کشور را نجات دادند و با آزاد کردن خرمشهر دنیا را متحیر کردند.
ایشان افزودند: البته بعضی از افراد نسلهای گذشته، با دچار شدن به خطا و ناامیدی، از میدان خارج و یا با دیگران همصدا شدند، بنابراین مراقب باشید که هیچگاه به قله و آرمانها پشت نکنید.
توصیه بعدی رهبر انقلاب «پرداختن به اندیشهورزی و تقویت تفکر» بود.
ایشان محصول «علمِ بدون تفکر» را پدیدههای خسارتبار بشری همچون سلاحهای کشتار جمعی خواندند و گفتند: تفکر صحیح به استاد و راهنما نیاز دارد که بهعنوان نمونه مرحوم آیتالله مصباح در مسائل فکری، یک استاد و راهنمای مرجع بود.
حضرت آیتالله خامنهای در توصیه بعدی، دانشجویان را به «عمیق شدن در مسائل اصلی کشور و مماس شدن با آنها» فراخواندند و افزودند: وقتی با تمرکز بر روی یکی دو مسئله، درباره آنها فکر و تحقیق کنید، نتایج این تحقیقات عمیق، برای دستگاههای مربوط قابل استفاده خواهد بود.
ایشان شعار امسال یعنی دانشبنیانی تولید را از جمله مسائل قابل تمرکز برای تشکلهای دانشجویی برشمردند و گفتند: با تمرکز بر روی این مسئله درباره آن گفتمانسازی، و علیه مؤلفههای مخلّ دانشبنیانی مانند خامفروشی اسفبار و رایج در کشور یا واردات مصرفی و غیر لازم یا قاچاق، جریانسازی کنید.
رهبر انقلاب در ادامه طبیعت دانشجو را مطالبهگری دانستند و تأکید کردند: از مسئولان، کار جدی و واقعی مطالبه کنید و آنها را از کار نمایشی برحذر بدارید.
ایشان با تأکید بر اینکه مطالبهگری باید با ادبیات منطقی، هوشمندانه و جدا بدور از دعوا و تند و تیزی باشد، گفتند: مطالبهگری مستدل مانع از این میشود که بعضیها در شرایطی که تشکیلات مدیریتی کشور، انقلابی است درباره اهمیت نقش دانشجویان تشکیک کنند، چرا که نقش شما در این دوره بیشتر است.
حضرت آیتالله خامنهای در این زمینه افزودند: پرهیز از برخورد تند و تیز به معنای سازشگری و مجیزگویی نیست و من هرگز از اینگونه توصیهها به جوانان و دانشجویان نکرده و نخواهم کرد بلکه مقصود از این توصیه، پرهیز از ادبیات مضرّ و طعنهآمیزی است که متأسفانه امروز در فضای مجازی نیز بسیار رایج شده است.
ایشان، عرصه مطالبهگری دانشجویان را عرصه متنوعی از مسائل عدالت اقتصادی، فرهنگ و سبک زندگی خواندند و در بیان یکی دیگر از الزامات مطالبهگری صحیح گفتند: مبانی اعتقادی و ایمانی خود را با مطالعه و حضور در مجالس عالمان دین و اخلاق، مستحکم کنید.
رهبر انقلاب، نتیجه مطالبهگری صحیح را تفکیک ضروریِ آرمانها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران دانستند و در بیان توصیهای دیگر، گفتند: مطالبهگری شما بهگونهای باشد که هم در بیان صورتِ مسائل و هم در مقام ارائه راهحلها، با دشمن مغرض، مخرج مشترک پیدا نکنید.
«توسعه فعالیتهای بینالمللی دانشجویی» نکته دیگری بود که حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر آن افزودند: گروههای جوان و دانشجوییِ زیادی در اروپا و آمریکا و همچنین در کشورهای اسلامی علیه سیاستهای استکباری فعال هستند که ارتباط سالم با آنها هم به این فعالیتهای ضد استکباری توان بیشتری میدهد هم با معرفی جمهوری اسلامی به آنها، یک سپر دفاعی برای کشور در مقابل امپراتوری خبری مستکبران ایجاد میکند. البته تقویت ارتباط با دانشجویان کشورهای همسایه یعنی افغانستان، پاکستان و عراق مورد تأکید بیشتری است.
توصیه آخر رهبر انقلاب خطاب به جوانانی بود که در دوره جدید در ردههای مدیریتی قوای سهگانه مشغول به کار شدهاند.
ایشان با تأکید بر اینکه کار جمهوری اسلامی بدون نیروی جوان مؤمن و پر انگیزه پیش نخواهد رفت، افزودند: توصیه من به جوانان عزیز این است که اولاً مسئولیت کنونی را پلهای برای مسئولیت بالاتر قرار ندهند و در هر جا که هستند با تمرکز بر مسائل آن حوزه برای خدا کار کنند، ثانیاً هدف خود را حل مسائل کشور در بخشی که به آنها واگذار شده، قرار دهند.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان، با اشاره به در پیش بودن روز جهانی قدس، روز قدس امسال را متفاوت از سالهای قبل دانستند و گفتند: مردم و جوانان فلسطینی فداکاریهای بزرگی از خود نشان میدهند و رژیم صهیونیستی نهایت رذالت و جنایت را بهکار بسته است و هر غلطی که میتواند انجام میدهد و آمریکا و اروپا نیز از او حمایت میکنند.
حضرت آیتالله خامنهای ملت فلسطین را در عین مظلومیت، مقتدر خواندند و با اشاره به مجاهدت و ایستادگی جوانان فلسطینی که نمیگذارند قضیه فلسطین به فراموشی سپرده شود افزودند: روز قدس فرصت مناسبی برای اعلام همدلی و همبستگی با مردم مظلوم فلسطین و روحیه دادن به آنها است.
ایشان با انتقاد شدید از عملکرد دولتهای اسلامی در قبال موضوع فلسطین خاطر نشان کردند: متأسفانه دولتهای اسلامی بسیار بد عمل میکنند و حتی حاضر به سخن گفتن در موضوع فلسطین نیستند و برخی از آنها تصور میکنند، راه کمک به فلسطین، برقراری ارتباط با صهیونیستها است، در حالیکه این، اشتباه بزرگ است.
رهبر انقلاب با اشاره به ارتکاب این اشتباه بزرگ از جانب حکومت مصر در چهل سال قبل و برقراری ارتباط با صهیونیستها، افزودند: مگر برقراری ارتباط مصر با رژیم صهیونیستی باعث کاهش جنایات صهیونیستها بر ضد ملت فلسطین و کاهش هتک حرمت مسجدالاقصی شد که اکنون برخی دولتهای اسلامی میخواهند همان اشتباه انورسادات را تکرار کنند؟
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه برقراری ارتباط برای رژیم صهیونیستی نیز فایدهای نخواهد داشت، گفتند: امیدواریم با لطف خداوند عاقبت کار در فلسطین به نیکی و خوشی به سرانجام برسد و تسلط فلسطینیها بر سرزمین خود و مسجدالاقصی بهزودی محقق شود.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، نمایندگان تشکلهای بزرگ دانشجویی کشور به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
آقایان محسن نراقی به نمایندگی از بسیج دانشجویی، محمدحسین کاظمی از جامعه اسلامی دانشجویان، محمد اسکندری از جنبش عدالتخواه دانشجویی، علی بزرگخو از دفتر تحکیم وحدت، امیرحسین پناهی از انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل و همچنین خانم زهراسادات رضوی علوی مجری مراسم به نمایندگی از دختران دانشجو این محورها را بیان کردند:
- ضرورت ایجاد تحول در نظام حکمرانی با تکیه بر ظرفیتهای موجود
- بهروزرسانی نرمافزار اداره کشور با تحول در ساختارهای کهنه و ایجاد سازوکارهای جدید
- تحقق حکمرانی عادلانه- صادقانه و شجاعانه
- لزوم پرهیز از مدرکگرایی و حرکت به سمت علمِ کاربردی در دانشگاهها
- ضرورت تمرکز نهاد علم بر مسائل مبتلابه نظام
- لزوم ایجاد بسترهای لازم برای پویایی مباحث فکری و تبادل نظر در دانشگاهها و حوزههای علمیه
- تأکید بر صیانت از اصل تفکیک قوا و شئون قانون اساسی
- لزوم حفظ استقلال نهاد قانونگذاری از نهادهای سیاستگذار
- ضرورت به ثمر رساندن نهضت شفافیت
- تأکید بر مطالبه مسئولیتشناسی از کارگزاران، عناصر سیاسی و عناصر فکری نظام و پاسخگویی به افکار عمومی
- لزوم وفای به عهد انتخاباتی مسئولان
- ضرورت مواجهه درست و اقناعی با مسائل جوانان، بویژه زنان
- و طرح نکاتی درباره ملاحظات مطالبهگری، عدالتخواهی و حدود آن.
ویژگی شخص باانصاف
امام علی (علیه السلام):
المُنصِفُ کَثیرُ الأَولِیاءِ وَ الأَوِدّاءِ.
شخص با انصاف، یاران و دوستان بسیاری دارد.
غرر الحکم، ح۲۱۱۶
نباید اجازه دهیم کسی لبنان را به سمت فتنه سوق دهد
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی به مناسبت شبهای قدر حادثه طرابلس در این کشور (غرق شدن قایق ۶۰ پناهجو در آبهای نزدیک طرابلس در شمال لبنان و کشته شدن ۸ نفر و مفقود شدن تعدادی دیگر) را تسلیت گفت.
بر اساس این گزارش، سید حسن نصرالله همچنین انجام تحقیقات سریع در این خصوص را خواستار شد و افزود که تمام عناصر تحقیق در این زمینه شناخته شده هستند و تسریع در تحقیقات کمترین وظیفهای است که باید انجام داد.
دبیرکل حزب الله تاکید کرد: نباید به کسی اجازه دهیم کشور را به سمت فتنه بکشاند و این حادثه باید در سطح ملی مورد تأمل قرار گیرد.
سید حسن نصرالله در بخشی دیگر از سخنان خود جنایت وحشیانه ای را که در شهر قندوز افغانستان به وقوع پیوست، محکوم کرد.
آخرین جمعه رمضان | تیر خلاص به توطئه ای خباثت آمیز
روز قدس از روزهای بسیار مهمی است که مراجع، علما و بزرگان حوزه درباره آن، سفارشات و تأکیدات بسیاری داشته و دارند و در شماره های مختلف، به بازنشر آن خواهیم پرداخت:
مقام معظم رهبری:
روز قدس را گرامی بدارید و آن را گرامی بشمارید.(۱)
خودتان را برای راهپیمایی روز قدس آماده کنید، آن هم صحنه عظیمی است برای اینکه همه بدانند که ملت ایران در صحنه است، بیدار است، پابرجاست و از هیچ قدرتی و از هیچ قلدری در سطح عالم، باک ندارد.(۲)
مردم ایران به عنوان متولیان روز قدس، باید کاری بکنند که برای دیگر ملت ها سرمشق شود؛ چون هر سال ملت های دیگر در گوشه و کنار، حتی در خود اروپا و جاهای دیگر به تبع شما، روز قدس را گرامی می دارند.(۳)
روز قدس از روزهای مهم و تعیین کننده است. سال های متمادی است که سعی می شود مسئله قدس فراموش بشود. روز قدس درست تیری است به قلب این توطئه، حرکتی است برای خنثی کردن این توطئه خباثت آمیزی که استکبار و صهیونیسم و طرفداران و همکارانشان دست به یکی کرده اند تا به کلی مسئله فلسطین را به دست فراموشی بسپارند.(۴)
پی نوشت ها:
۱. سخنرانی ۱۳۷۰/۱/۱۶، به نقل از: نرم افزار به سوی نور، کاری از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
۲. همان، سخنرانی ۱۳۷۱/۱۲/۷.
۳. همان، ۱۳۷۶/۱۰/۲۶.
۴. همان،۱۳۷۷/۱۰/۱۱.
با کار اشتباه همسرمان چگونه برخورد کنیم؟
ناراحت شدن زن و شوهر از دست یکدیگر میتواند طبیعی باشد. به هر حال ممکن است همسرمان دچار اشتباهی شود که ما را ناراحت کند.
اما مهم آن است که در قبال کار اشتباه همسرمان رفتار نابجا از ما سر نزند.
اولا عکسالعمل ما باید متناسب با بزرگی یا کوچکی اشتباه همسرمان باشد.
ثانیا طبق آموزههای دینی، بدی یا اشتباه همسرمان را با رفتار خوب از بین ببریم. تا مصداق آیه ۲۲ سوره رعد باشیم: خردمندان کسانی هستند که بدی را با نیکی از بین میبرند.
قهر کردن، ناسزا گفتن، بد دهانی کردن، داد و بیداد کردن، آبروی همسر را بردن و .... از مصادیق رفتار نابجا با وجود ناراحتی بجای ماست که عامل زیاد شدن بدی و اشتباه همسرمان میگردد.
محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی از سوی علمای اهل سنت و تشیع هرمزگان
تعداد زیادی از علمای اهل سنت و تشیع در هرمزگان با امضای بیانیهای جنایات اخیر رژیم صهیونیستی را محکوم کردند.
در این بیانیه که به امضای دهها نفر رسیده آمده است: در ایام ماه مبارک رمضان صهیونیستی با تعرض به مسجد الاقصی نقض حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی و کشتار فلسطینیان عرصه را بر ساکنان مظلوم این سرزمین تنگتر کرده و لکه ننگ دیگری بر پیشانی مدعیان حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی و بهویژه سازمان ملل متحد نشانده است.
این رژیم کودککش در نهایت بیشرمی مشغول جنایت علیه ملت فلسطین است در این میان سازمان ملل متحد آمریکا و اروپای مدعی حقوق بشر و شورای امنیت منفعلانه نظارهگر این اتفاقات اسفناک هستند و چشم خود را بر روی این جنایت آشکار بستهاند.
در این میان تلختر از همه، خیانت و همراهی برخی از حکام عرب در عادیسازی رابطه با این رژیم جعلی است و خیانتی در حق ملت فلسطین مرتکب شدهاند که جرم آن سنگینتر از جنایت اسرائیل و دردناکتر از حمایتهای اروپا و آمریکا از این رژیم است.
بیشک مقاومت تنها راه مقابله با رژیم جنایتکار اسرائیل است و گروههای مقاومت در نهایت آمادگی و توان از آرمان فلسطین تا تحقق آزادی کامل فلسطین تاریخی از بحر تا نهر دفاع خواهند کرد و با عنایت الهی به لطف بیداری امت اسلامی صبر و ایستادگی ملت فلسطین و آمادگی نیروهای مقاومت، رژیم تروریستی اسرائیل امروز در بنبست سیاسی داخلی و وضعیت شکننده امنیتی گرفتار است و به فضل الهی پیروزی نهایی نزدیک است.
ما جامعه روحانیت شیعه و اهل سنت استان هرمزگان ضمن محکومیت جنایت رژیم جعلی صهیونیستی و اعلام انزجار از همراهی برخی حکام عرب منطقه در همراهی با این رژیم از سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب و کشورها و ملتهای عربی و اسلامی میخواهیم به مسئولیتهای دینی و اخلاقی خود در برابر این اقدامات تروریستی عمل کرده و به یاری امت مسلمان فلسطین عزیز بشتاند.
به ارواح طیبه و نورانی شهدای فلسطین و همت والای رزمندگان شجاع و غیرتمند فلسطین درود میفرستیم و تداوم موفقیتها و پیروزیهای باشکوه آنان در پیش بردن مقاومت مقدس و مبارزه کارساز خود در مصاف و اشغالگران قدس شریف را از درگاه خداوند سبحان مسئلت داریم.
حمله به مسجد اهل سنت قندوز اهداف پلید تروریستها را نشان میدهد
سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه انفجار بمب در مسجد اهل سنت مولوی «سکتدر» را محکوم و برای شهدای این اقدام تروریستی رحمت الهی و برای بازماندگان صبر و اجر الهی مسئلت کرد.
خطیبزاده با اشاره به سلسله حملات تروریستی طی روزهای اخیر در افغانستان، تشدید خشونت و ترور در این کشور را مایه نگرانی عمیق دانست و تأکید کرد: حمله به مسجد اهل سنت در ولایت قندوز که در ادامه حمله تروریستی دیروز به مسجد شیعیان مزار شریف صورت گرفت، به روشنی اهداف پلید تروریستهای مزدور بیگانه را که در صدد ایجاد جنگ داخلی در افغانستان هستند نشان میدهد.
وحدت در گفتار و سیره امام على(ع)
مقصود از وحدت اسلامی، وحدت امت اسلام است که خداوند فرمود: «ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون» (انبیأ / 92) همانا این امت شما امت واحده است. پس اساس این وحدت را قرآن نهاده است. قرآن بارها مسلمانان را بهعنوان یک امت مخاطب ساخته است مانند «کنتم خیر امة اخرجت للناس...» (آلعمران / 11) «و کذلک جعلناکم امةً وسطاً» (بقره/ 143).
امام على(ع) به عنوان مصلح از منادیان و طلایه داران اتحاد است و همواره همه مسلمانان را به همسویى و همدلى فراخواند، تا اتحاد نهادینه شده و شجره طیبه آن به بار بنشیند؛ با بیداری و یادآوری سخنان وحدت بخش رسول خدا و ائمه معصومین علیهم السلام نقشه های شوم استکبار، نقش بر آب گردد و خداجویان وحدت اندیش برگرد قرآن و سنت هماهنگ شوند و با رهبری عترت علیهم السلام پرچم استقلال و آزادی را در سراسر گیتی به اهتزاز درآورند؛
در ذیل به چند نمونه از احادیث حضرت علی (ع) در باب وحدت اشاره می کنیم.
پیوندهای اجتماعی
قال الامام علی ( علیه السلام):
.. و علیکم بالتواصل و التباذل و ایاکم و التدابر و التقاطع.
امام علی ( علیه السلام) در وصیت به حسنین ( علیهما السلام) می فرماید:
.. و بر شما باد به ارتباط و بذل و بخشش و دوری گزیدن از جدائی و پشت کردن به یکدیگر.
نهج البلاغه، نامه. 47
ایجاد وحدت
قال الامام علی ( علیه السلام):
صلاح ذات البین أفضل من عامة الصلاة و الصیام.
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
اصلاح اختلافها، از تمامی نمازها و روزه ها برتر است.
نهج البلاغه، وصیت. 47
خدا، پیامبر، قرآن
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
خدا یکی، پیامبر یکی، و کتاب یکی است. آیا آنها را خداوند به اختلاف و دو دستگی فرمان داده و او را اطاعت میکنند؟ یا آنها را از اختلاف نهی کرده و فرمانش را سرپیچی میکنند؟
نهج البلاغه، خطبه. 18
رهبری و وحدت
قال الإمام علی ( علیه السلام):
و مکان القیم بالامر مکان النظام من الخرز یجمعه و یضمه فإذا انقطع النظام تفرق الخرز و ذهب ثم لم یجتمع بحذافیره أبدا.
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
جایگاه رهبر و سرپرست در اجتماع، جایگاه رشته ای است که دانه ها را بهم پیوند داده و جمع میکند، و آنگاه که آن رشته بگسلد، دانه ها پراکنده گشته و هرگز تمام آنها جمع نخواهند شد.
نهج البلاغه، خطبه 146
فلسفه رهبری
قال الامام علی ( علیه السلام):
فرض الله الإمامة، نظاما للأمة و الطاعة تعظیما للإمامة.
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
امامت، موجب نظم و هماهنگی مردم و اطاعت، برای عظمت رهبری است.
نهج البلاغه، حکمت 252
حفظ وحدت
قال علی ( علیه السلام):
إن هؤلاء قد تمالؤوا علی سخطة إمارتی و سأصبر ما لم أخف علی جماعتکم فإنهم إن تمموا علی فیالة هذا الرأی إنقطع نظام المسلمین.
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
سینه اینان (خوارج) از دشمنی با حکومت من انباشته است و تا آن هنگام که بیم از هم پاشیدن جماعت (امت) نباشد، صبر میکنم، براستی اگر اینان بر این اندیشه سست ادامه دهند، نظام مسلمانان از هم خواهد گسست.
نهج البلاغه، خطبه. 169
وحدت و هماهنگی در حرکتهای نظامی
قال الامام علی ( علیه السلام):
.. ایاکم و التفرق فإذا نزلتم فانزلوا جمیعا و إذا ارتحلتم فارتحلوا جمیعا.
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
از تفرقه و جدایی بپرهیزید، سپس هرگاه در جائی فرود آمدید، همگی فرود آئید و هرگاه کوچ کردید، با هم کوچ کنید.
نهج البلاغه، وصیت 11
آثار وحدت
قال الامام علی ( علیه السلام):
.. فانظروا کیف کانوا حیث کانت الاملاء مجتمعة و الاهواء مؤتلفة و القلوب معتدلة و الایدی مترادفة، و السیوف متناصرة و البصائر نافذة و العزائم واحدة ألم یکونوا أربابا فی أقطار الأرضین و ملوکا علی رقاب العالمین.
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
پس بنگرید، چگونه بودند «قوم بنی اسرائیل» زمانی که جمعیتها گرد آمده، و اندیشه ها با هم و دلها یکسان و دستها یاور هم و شمشیرها کمک یکدیگر و بینش ها ژرف و تصمیمات یکی بود، آیا در اطراف زمین «شهرها»، بزرگ و بر همه جهانیان حاکم نبودند؟
نهج البلاغه، خطبه 192
ذلت، سرانجام اختلاف
قال الامام علی ( علیه السلام):
.. فانظروا إلی ما صاروا الیه فی اخر أمورهم حین وقعت الفرقة و تشتت الألفة و اختلفت الکلمة و الأفئدة و تشعبوا مختلفین و تفرقوا متحاربین قد خلع الله عنهم لباس کرامته و سلبهم غضارة نعمته و بقی قصص أخبارهم فیکم عبرا للمعتبرین.
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
پس بنگرید به آخر کارشان «قوم بنی اسرائیل» آن هنگام که بین آنها تفرقه افتاد، و مهربانی و الفتها بهم خورد و سخنها و دلها مختلف و گروه گروه شدند و بجان هم افتادند و پراکنده گشتند و با هم جنگیدند، پس خداوند، لباس عزت را از تن آنها برکند و فراوانی نعمتش را از آنها گرفت و آنچه باقی مانده، سرگذشت آنان است تا مایه عبرت، عبرت گیرندگان باشد شود.
نهج البلاغه، خطبه. 192
اختلاف، اندوه بزرگ علی (ع)
قال الامام علی ( علیه السلام):
.. فیا عجبا! و الله یمیت القلب و یجلب الهم من اجتماع هؤلاء القوم علی باطلهم و تفرقکم عن حقکم.
امام علی ( علیه السلام) می فرماید:
شگفتا و عجبا! بخدا سوگند، وحدت اینان در راه باطل خود، و پراکندگی شما از راه حق، مایه دلمردگی و فزونی غم و اندوه است.
نهج البلاغه، خطبه. 27
تکرو، شکار شیطان
قال الامام علی ( علیه السلام):
.. فإن ید الله علی الجماعة و ایاکم و الفرقة فإن الشاذ من الناس للشیطان، کما أن الشاذ من الغنم للذئب.
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
دست خدا بر سر جماعت است، از تفرقه بپرهیزید، زیرا شخص تکرو، شکار شیطان است همانگونه که گوسفند تکرو، طعمه گرگ است.
شرح نهج البلاغه، جلد 8، ص 112
سبب اختلاف
قال امیرالمؤمنین ( علیه السلام):
لو سکت الجاهل ما اختلف الناس.
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
اگر جاهل سکوت می کرد، مردم اختلاف نمی کردند [سبب بسیاری از اختلافات، سخنهای ناآگاهانه است ].
بحار الانوار، ج 75، ص 81
تفرقه حق طلبان
قال الامام علی ( علیه السلام):
و إنی و الله لأظن أن هؤلاء القوم سید الون منکم باجتماعهم علی باطلهم و تفرقکم عن حقکم و بمعصیتکم إمامکم فی الحق و طاعتهم إمامهم فی الباطل.
امام علی ( علیه السلام) می فرماید:
.. بخدا سوگند! گمان دارم اینان قدرت را از شما بگیرند، زیرا آنان بر باطل خویش، وحدت دارند و شما در حق خود پراکنده اید، آنان از رهبر خود در مسیر باطل اطاعت میکنند و شما از رهبر خود در راه حق فرمان نمی برید.
نهج البلاغه، خطبه. 25
اختلاف، آفت اندیشه
قال الإمام علی ( علیه السلام):
ألخلاف یهدم الرأی.
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
اختلاف، بنیاد «اندیشه درست» را درهم می ریزد.
نهج البلاغه حکمت. 215
حقیقت شب قدر
حقیقت شب قدر
«قدر» در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری است و «تقدیر» نیز به معنای اندازه گیری و تعیین است؛ اما معنای اصطلاحی «قدر»، عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن و به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیزی «قدر» نام دارد.
بنابر دیدگاه حکمت الهی، در نظام آفرینش، هر چیزی اندازه ای خاص دارد و هیچ چیزی بی حساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد و بر اساس نظم ریاضی تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.
شب قدر، شبی است که همه مقدرات سالانه انسان با ملاحظه، اراده، اختیار و قابلیت های انسان تقدیر می گردد. شب قدر یکی از شب های نیمه دوم ماه رمضان است که طبق روایات ما، یکی از شب های نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیادتر، بیست و سوم ماه مبارک رمضان است. دراین شب - که شب نزول قرآن به شمار می آید - امور خیر و شر مردم، ولادت، مرگ، روزی، حج، طاعت، گناه و خلاصه هر حادثه ای که در طول سال متناسب با اراده، دعا و قابلیت انسان واقع می شود، تقدیر می گردد. شب قدر، همیشه و هر سال تکرار می شود. عبادت در آن شب، فضیلت فراوان دارد و بهره برداری از آن در نیکویی سرنوشت یک ساله، بسیار مؤثر است. در این شب، تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه می شود و وی از سرنوشت خود و دیگران با خبر می گردد.
ارتباط سور قدر با امام زمان (صلوات الله و سلامه عليه)
آن چه از آيات سوره مبارکه قدر و روايات معتبري که در تفسير آن وارد شده، استفاده ميشود اين که فرشتگان در شب قدر مقدّرات يک سال را نزد «ولي مطلق زمان» مي آورند و بر او عرضه مي کنند. اين واقعيت از نخستين روز خلقت بوده و بر نخستين پيامبر و وصي او نازل مي شد و تا قيام قيامت ادامه دارد.[1] زيرا زمين از نخستين روز آفرينش تا بر پائي قيامت بي حجت نخواهد بود و خداوند در شب قدر، مقدّرات امور عالم را به وسيله ملائکه و روح که اعظم ملائکه است نزد آن حجت بر زمين (خواه پيامبر باشد و خواه وصي او) مي فرستد.
در اسلام، در حيات رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ، محل نزول فرشتگان آستان آن حضرت بوده است و اين امر مورد قبول همگان است و پس از آن حضرت به محضر امير المومنين ـ عليه السلام ـ و سپس ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ يکي پس از ديگري و امروزه به محضر امام زمان حضرت ولي عصر مهدي موعود ـ عليه السلام ـ نازل مي شوند و اين که همه سال تکرار مي شود و انقطاعي ندارد. چنان چه از ظاهر آيه شريفه «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکةُ وَالرُّوحُ» نيز تداوم اين امر استفاده مي شود، زيرا «تنزل» فعل مضارع بوده که دلالت بر استمرار و پيوستگي دارد، يعني فرشتگان و روح، پيوسته و همواره فرود مي آيند.[2]
رشيدالدين ميبدي مفسّر معروف اهل سنّت مي گويد: برخي گفته اند: اين شب قدر در روزگاران پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و سلم ـ بود، سپس از ميان رفت، اما چنين نيست، زيرا که همه اصحاب پيامبر ـ صلي الله عليه و سلم ـ و علماي اسلام معتقدند که شب قدر تا قيام قيامت باقي است.[3]
در اصول کافي در ضمن حديثي از قول امام صادق ـ عليه السلام ـ چنين آمده است: «علي غالبا مي فرمود: هر گاه دو تن از اصحاب نزد پيامبر بودند و آن حضرت سوره «انا انزلنا» را با خشوع و گريه تلاوت مي کرد، مي گفتند: چه قدر در برابر اين سوره حسّاسي؟
پيامبر مي فرمود: اين حساسّيت براي چيزي است که چشمانم (فرشتگان را در شب قدر) ديده و دلم (بيان هر امر حکيم را در آن شب) فهميده و پس از من جان اين مرد اشاره به (علي) آن را دريافت خواهد کرد.
آن ها مي گفتند: تو چه ديده اي و او چه خواهد ديد؟
پيامبر در پاسخ آن ها روي خاک مي نوشت: «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کلِّ أَمْرٍ»
آن گاه مي فرمود: پس از اين که خداي متعال فرموده است: «مِّن کلِّ أَمْرٍ» آيا چيزي باقي خواهد بود؟
مي گفتند: نه.
مي فرمود: در شب هاي قدر بعد از من هم آن امر نازل مي شود؟
مي گفتند: آري.
مي فرمود: بر چه کسي نازل مي شود؟
مي گفتند: نمي دانيم.
پيامبر دست بر سر من مي گذاشت و مي فرمود: اگر نمي دانيد، بدانيد، آن شخص پس از من اين مرد است».[4]
بنابراين وقتي شب قدر در هر سال و تا برپائي قيامت ادامه دارد، پس بايد صاحب شب قدر که بعد از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اوصياء معصوم آن بزرگوار هستند، نيز براي هميشه وجود داشته باشند، چنان چه در احاديث وارد شده است.[5] وگرنه فرشتگان بر چه کسي فرود آيند و کتاب تقدير را نزد چه کسي بگشايند و مجاري امور را به اذن خدا به چه کسي، بسپارند؟ همان گونه که قرآن تا قيام قيامت هست، حجت خدا در زمين نيز بايد وجود داشته باشد و معلوم است که پس از رحلت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اين منصب و مقام به اوصياي او واگذار شده است.
علي ـ عليه السلام ـ درباره وجود شب قدر هر سال و وجود حجت خدا و صاحب آن شب در هر عصر فرمود:
«انّ ليلة القدر في کلّ سنةٍ و انه ينزل في تلک الليلة امر السنة و ان لذلک اامر ولاتاً بعد رسول الله» ؛[6] «شب قدر در هر سالي هست، در اين شب امور همه سال (و تقدير ها و سرنوشت ها) فرو فرستاده مي شود، پس از درگذشت پيامبر نيز اين شب صاحباني دارد».
جالب اينجا است که در تفسير حديث ثقلين حتي اهل سنت نيز در مواردي به اين حقيقت اعتراف کره اند که وقتي قرآن براي هميشه تا قيامت هست بايد از عترت پيامبر نيز که در اين حديث «عدل» قرآن اند کسي تا قيامت باشند.
ابن حجر مکّي شافعي در کتاب «الصواعق المحرقه» مي گويد: احاديثي که از پيامبر ـ صلي الله عليه و سلم ـ رسيده و در آنها تأکيد شده است، بر پيروي از خاندان پيامبر و چنگ زدن به هدايت آنان، مي فهماند که هميشه تا قيامت کسي از خاندان پيامبر وجود دارد که شايسته رهبري و هدايت است، چنان که قرآن نيز تا به قيامت راهبر و هادي است و براي همين (که هميشه کسي از ايشان در جهان است) آنان سبب ايمني و بقاء اهل زمين اند....[7]
حديث ثقلين علاوه بر اثبات اصل امامت، تداوم آن را نيز اثبات مي کند، زيرا در حديث تصريح شده که قرآن و عترت ابدا قابل جدايي نبوده و از هم جدا نمي شوند و تا قيامت که در حوض کوثر بر رسول خدا وارد شوند، از هم جدا نمي شوند.
وقتي قرآن تا قيامت باقي است قهرا عترت نيز باقي خواهد بود، لذا تمسک به هر دو لازم است و تفرقه بين آن دو باعث ضلالت و هلاکت مي شود، و اگر رهبر و امام و پيشوائي از عترت در زمين نباشد مقدّرات امور هر سال در شب قدر بر چه کسي نازل شود؟ و ملائک بر چه کسي نازل مي شوند؟
مرحوم مير حامد حسين قدّس سرّه نيز از همين طريق، حديث ثقلين را نه تنها دليل بر امامت علي ـ عليه السلام ـ و امامت ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ اثنا عشري به طور عموم گرفته است، بلکه آن را به طور اخص، دليل بر امامت امام زمان ـ عليه السلام ـ گرفته است، چون بقاي عترت با قرآن تا قيامت به وسيله حضرت ولي عصر ـ عليه السلام ـ خواهد بود، زيرا شهادت ساير ائمه ـ عليهم السلام ـ مسلّم و قطعي است.[8]
پس قرآن، شب قدر و وجود مقدّس انسان کامل که حجت خدا در زمين است. با هم ارتباط تنگاتنگ و ناگسستني دارند و از مجموع آن چه گفته شد به روشني معلوم گرديد که صاحب شب قدر در زمان ما حضرت ولي عصر حجه بن الحسن المهدي ـ عليه السلام ـ است و اوست که حجت خدا و وصّي اوصياء و خليفه رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و معصوم از هر گناه و پليدي است و تنها اوست که لياقت چنين مقامي را دارد وگرنه مردم شأنيت و شايستگي چنين کاري ندارند که ملائکه يا ملک اعظم در شب قدر هر سال به نزد آن ها فرود آيند و تقدير امور را در محضر آن ها انجام دهند پس ناچار بايد شخص معصوم و انساني کامل به عنوان حجت و خليفه خدا در زمين وجود داشته باشد تا اين تقدير امت و جهان در محضر او انجام گيرد، آن شخص يا پيامبر است يا وصي پيامبر و چون ما در اين عصر پيامبري نداريم و ساير جانشينان و اوصيا پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ رحلت کرده و از دنيا رفته اند قهراً بايد حضرت حجه ابن الحسن زنده باشد و ملائکه بر او نازل شوند و تقدير امور تا يک سال نمايند.[9]
تجرد فرشتگان و چگونگی تصور بُعد زمان آنان در شب قدر
اگر درباره ملائکه بُعد زمانى و مکانى راه ندارد، نزول آنها در شب قدر که زمان معیّنى است، چگونه تصور و اثبات مى شود؟
اشاره: در تجرد یا مادی بودن ملائکه دو نظر وجود دارد که مسأله نزول آن ها در شب قدر بنابر هرکدام از اقوال، وضعیت متفاوتی پیدا می کند. متکلمین ملائکه را جسم لطیف می دانند و در بحث تنزل در شب قدر و امثال آن قائل به پایین آمدن فرشته ها در شب مقرّر هستند اما فلاسفه ملائکه را مجرّد می دانند ولی تجردشان دارای مراتبی است بعضی از ملائکه مادی نیستند و خواص ماده همچون شکل و صورت را نیز ندارند و گاهی از آن ها به عنوان ملائکه مقربین نام برده شده است بعضی دیگر از فرشتگان دارای تجرد مثالی هستند یعنی هر چند از ماده مجرد هستند ولی آثار مادّه مانند شکل و صورت را دارا هستند مثل آنچه انسان در خواب می بیند و گاهی از این ملائکه با عنوان ملائکه مدبرین تعبیر می شود بنابر این نظریه کیفیت نزول فرشتگان در شب قدر به دو صورت تبیین شده است:
- اینکه فقط ملائکه دسته دوم در شب قدر تنزل می کنند. 2. تنزل ملائکه نوعی نزول معنوی است همچون نزول قرآن که به معنای فرود آمدن از مکانی در سطوح بالا به زمین نیست.
پاسخ تفصیلی: در مورد حقیقت ملائکه میان دو گروه از اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد گروهی می گویند آنها اجسام هوایى لطیفى هستند كه مى توانند به اشكال مختلف درآیند و جایگاهشان در آسمان هاست. در شرح مقاصد آمده است:
جمهور المسلمین على أن الملائكة أجسام لطیفة تظهر فی صور مختلفة؛[10]
عموم مسلمین بر این عقیده هستند که ملائکه أجسام لطیفی هستند که در صورت های مختلف جلوه می کنند.
مرحوم علامه مجلسی می گویند: ملائکه أجسام لطیف نورانی هستند که دارای دو یا سه یا چهار بال یا بیشتر هستند و توانایی اینکه به اشکال مختلف درآیند را دارند ... و می توانند حرکات صعودی و هبوطی انجام دهند و أنبیاء و أوصیاء علیهم السلام آن ها را می دیدند.[11]
اما فلاسفه معتقدند: فرشتگان جواهر قائم به ذاتى هستند كه غیرمتحیزند. آنها از جهت ماهیت با نفوس ناطق بشرى متفاوتند و از حیث نیرو تواناتر و از حیث علم داناترند.[12]
ملّاصدرا می گوید كه آفرینش فرشتگان غیر از آفرینش انسان است؛ زیرا آنها داراى وجود بسیط و مجرد و بُعد عقلانى اند، بى آنكه تركیب یافته از عقل و شهوت باشند و تزاحم و تضادى در كارها و صفات ذاتشان نیست.[13]
مرحوم علامه طباطبائی می فرماید:
«ملائكه موجوداتى هستند كه در وجودشان منزه از ماده جسمانىاند، چون ماده جسمانى در معرض زوال و فساد و تغییر است، و نیز كمال در ماده، تدریجى است، از مبدأ سیر و حركت مىكند تا به تدریج به غایت كمال برسد، و چه بسا در بین راه به موانع و آفاتى برخورد كند و قبل از رسیدن به حد كمالش از بین برود، ولى ملائكه این طور نیستند.»
ایشان سپس نظر خود را در مورد روایاتی که ظاهر در جسمانی بودن ملائکه هستند این چنین بیان می کنند:
«و نیز از این بیان روشن مىشود اینكه در روایات، سخن از صورت و شكل و هیأتهاى جسمانى ملائكه رفته از باب تمثل است، و خواستهاند بفرمایند: فلان فرشته طورى است كه اگر اوصافش با طرحى نشان داده شود، به این شكل درمىآید، و به همین جهت انبیا و امامان، فرشتگان را به آن صورت كه براى آنان مجسم شدند، توصیف كردهاند و گرنه ملائكه به صورت و شكل درنمىآیند.»[14]
اما تجرد دارای مراتبی است در بعض مراتب موجود مجرد هم از ماده و هم از لوازم آن مجرد است ولی در بعض مراتب دیگر هر چند فاقد ماده است ولی بعضی اوصاف ماده همچون رنگ و شکل و اندازه را دارد. ملّاصدرا قائل به تجرد تام دسته اى از ملائكه كه همان ملائكه مقرب نام دارند است و آنان را «جواهر مقدسه اى» مى نامد كه در سلسله عقول مفارقه قرار دارند.[15]
آیت الله جوادی آملی در کیفیت افزایش علم برای ملائکه بیانی دارند که نشان دهنده وجود مراتب مختلفی از تجرد برای ملائکه است:
«لیكن مى توان در پاسخ گفت احتمال دارد چنان كه روح انسان، در عین تجرد، بر اثر تعلق تدبیرى به بدن، افزایش علم برایش ممكن است، فرشتگان نیز در عین تجرد نفسانى، چون مدبرات آسمان ها و زمین و به منزله ارواح آسمان ها و زمین هستند، راه براى فراگیرى علوم جدید براى آنان نیز باز است و به بیان دیگر، احتمال دارد دست كم بعضى از فرشتگان از تجرد نفسى (در برابر تجرد عقلى ) برخوردار باشند؛ یعنى همانند روح انسان، داراى قوه اى باشند كه از طریق ابزار بدن (كه عبارت از همان آسمان و زمین و یا بدن خاص خود آنان است ) به فعلیت مى رسد.
تذكر:
1- آنچه از افزایش و كاهش مصون است موجود مجرد و عقلى است كه از هر گونه قوه، منزه است و تطبیق آن بر هر فرشته اى نیازمند به برهان است.
2- از طرفى تكامل، منحصر در موجود مركب از نفس و بدن نیست، بلكه معیار تكامل پذیرى، صحابت قوه و عدم تجرد تام عقلى است، هر چند آن موجود داراى بدن نباشد.»[16]
ایشان در جای دیگری می گویند: «فرشتگان درجاتى دارند: و ما منا الا له مقام معلوم، برخى از آنان در عالم تجرد تام و برخى در علم مثال و گروه سومى در عالم ماده و مسیطر بر زمین زمینیان هستند.»[17]
پس فرشتگان از نگاه فلاسفه دارای مراتبی هستند که در بعض مراتب، آثار مادّه را با خود دارند به عقیده برخی از علما، تنزل ملائکه در شب قدر مختص به گروهی از آن هاست که تجرّد تام ندارند بلکه آثار مادّه را به همراه دارند. آیت الله مصباح یزدی در این باره می گویند:
«دستهای از ملائكه، در قرآن به نام "عالین"، نامیده شدهاند. وقتی شیطان بر آدم سجده نكرد، به او گفتند:"أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِینَ"؛ آیا تو از روی استكبار سجده نكردی یا اینكه از فرشتگان عالین بودی، كه مأمور به سجده نبودند؟ در روایتی نقل شده است كه "عالین"؛ دستهای از ملائكه مقرّب و ممتاز و عالیرتبهای هستند كه جز مقام ربوبی، به هیچ چیز دیگری توجّه ندارند. این فرشتگان به اینكه انسان خلق و به او مقام داده شده، توجهی نداشتند و تنها به مقام ربوبی توجه داشته و او را عبادت میكردند. از همین رو از سجده به آدم، مستثنا شده بودند. در برخی روایات این فرشتگان به نام "مُهَیمین"؛ نیز نامیده شدهاند. به نظر میرسد كه در شب قدر فرشتگان عالین نازل نمیشوند و فرشتگانی كه مأموریت اجرایی دارند، به همراه روح، كه گویا فرمانده ملائكه و بزرگترین آنها به حساب میآید، در شب قدر نازل میشوند.»[18]
اما بعضی دیگر از محققان پرسش حاضر را به این صورت پاسخ گفته اند که نزول فرشتگان به معنای مادّی آن یعنی نزول از مکان بالاتر به مکان پایین نیست؛ بلکه همچون آنچه در مورد نزول قرآن گفته می شود به معنای تنزل از مراتب معنوی است که اینجا هم بحث مفصلی است در اینکه آیا خود ملائکه تنزل می کنند یا معارف را تنزل می دهند و به هر صورت این تنزل، مادی نیست تا با زمان و مکان تطبیق داده شود.
آری با نسبت سنجی بین ما و موجودات زمانی و امور عالی چه فرشتگان چه خود خداوند می توان زمان و مکان را به کار برد . مثلا می گوییم خداوند دیروز به من در بیابان لطف کرد. یا ملک رقیب دیروز در فلان مجلس اعمال من را ضبط کرد. اگر هم ملائکه مجرد باشند، چنین جملاتی صحیح است و معنایش الزاما زمانمند و مکانمند بودن خدا یا ملک نیست.
چرایی اختلاف در شب قدر بین مسلمین
اینکه چرا شب قدر، شب نزول قرآن كريم بين مسلمين مورد اختلاف است؟ چرا شيعه شبهاي 19، 21 و 23 و اهل سنت شبهاي 23 و 27 را شب قدر ميدانند؟
سنت در نزد اهل تسنن به قول، فعل و تقرير پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ اطلاق شده و در نظر شيعه علاوه بر آن، شامل امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ نيز ميشود. سؤال مذكور از سه بخش تشكيل يافته كه هر كدام به صورت جداگانه مورد بحث واقع ميشود.
1. علت اختلاف در مورد شب قدر بين مسلمين
بعد از رحلت نبي اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل و كتابت احاديث و روايات از طرف خليفه اول ممنوع گرديد. و اين منع حديث تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزيز (99 هجري) ادامه داشت. اين مسئله باعث ضربه ي جبران ناپذيري به احاديث خصوصاً احاديث اهل تسنن گرديد. به موجب اين امر سلسلة اسناد روايات اهل تسنن از بين رفت و از ارزش حديث كاسته شد و از طرفي احاديث ساختگي زيادي نيز به همين خاطر وارد جوامع حديثي اهل تسنن گرديد. ولي خوشبختانه جوامع حديثي شيعه به خاطر عدم پيروي از اين منع و وجود امامان معصوم -عليهم السلام - جانشينان به حق رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ كه علوم خود را از ايشان مي گرفتند از اين ضايعات مصون ماند. اين امر موجب اختلافات زيادي در جزئيات و بسياري از مسائل گرديد. ولي از آنجا كه شيعه احاديث خود را از اهل بيت مي گيرند و همواره در مشكلات، سخنان اين بزرگواران چاره ساز بوده فلذا مشكل چنداني ندارند.
اما در قرآن در تعيين شب قدر چيزي نيامده و آنچه از قرآن در اين رابطه به طور قطع ميتوان فهميد اين است كه شب قدر قطعاً در ماه مبارك رمضان واقع شده و اما اينكه كدام يك از شب هاي آن است، قرآن دلالتي بر آن ندارد.[19]
2. شبهاي 19 و 21 و ارتباط آن با امیرمومنان
احاديث زيادي در مورد تعيين شب قدر وارد شده و در بعضي از اين احاديث، شبهاي 19 و 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفي و بيان شده که يكي از اينها شب قدر است.[20] در برخي ديگر، 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفي شده است.[21] بعضي از روايات به صراحت شب 23 را به عنوان شب قدر معرفي و آن را افضل از شب هاي 19 و 21 دانسته اند.[22]
در بعضي از احاديث، از امام پرسيده اند: كدامين از دو شب 21 و 23 قدر است؟
امام تعيين نكرده اند و فرموده اند: «چه مي شود بر تو اگر در هر دو شب خير انجام دهي»[23]
بنابراين روشن شد كه شب هاي 19 و 21 به عنوان احتمال شب قدر بودن در لسان روايات ذكر شده، نه به خاطر حضرت علي ـ عليه السّلام ـ هر چند فضل اين دو شب به خاطر قرار گرفتن شهادت حضرت در آن دو قطعاً بيشتر شده است.
3. شب قدر بیست و سه یا بیست و هفت
طبق گفتار شماره دو این نوشتار، شب هايي كه احتمال قدر در آنها داده مي شد و يكي از آنها قطعاً شب قدر است، عبارتند از: شب 19، 21 و 23 كه شب 23 افضل از دو شب ديگر بوده و بلكه طبق تصريح بعضي از احاديث، شب قدر همين شب است و مي دانيم كه در تمام طول سال شبي به فضليت شب قدر نمي رسد. بنابراين شب 23 از شب 27 و از تمام شبها افضل خواهد بود. اما اينکه اهل سنت با وجود اين همه دلايلي که شيعه ميآورد چرا شب 27 را هم گاهي شب قدر مي دانند ؟ جواب همان است که در اول گفته شد ، يعني منع نوشتن روايت از يک سو و جعل احاديث خلفاي جور از سوي ديگر و از دست دادن اعتبار احاديث نقل شده، همه دست بدست هم داده و در مسايلي اختلاف پيداشد.
شب قدر در مناطق مختلف
اين تصور كه شب قدر در ساعت معيني در سراسر كره زمين آغاز و در ساعت معيني هم پايان پذير است اشتباه است، بلكه همان طور كه مي دانيد زمين كروي است و هميشه يك نيم كره آن در تاريكي و نيم كره ديگر آن در روشنايي قرار دارد پس اصلاً امكان ندارد كه در سراسر سال يك شب، شب قدر خاص باشد بنابر اين منظور از اين كه شب قدر در سراسر سال يك شب است اين است كه براي اهالي هر نقطه اي بر حسب سال قمري خودشان و بر اساس افق خاص آن محل، يك شب قدر وجود دارد.[24]
شب قدر، چنانچه قرآن مى فرمايد: «شب بسيار با فضيلتى است كه هر سال فقط يك شب است.» در اين شب آينده ى انسان و حوادث و وقايعى كه قرار است تا سال آينده برايش اتفاق افتد، ثبت مى شود. فرشتگان در آن شب نازل مى شوند و رحمت الهى را براى مؤمنان به ارمغان مى آورند، اما با توجه به اين كه شب و روز با گردش زمين به وجود مى آيد و ابتداى هر ماه با نمايان شدن هلال آن ماه، مشخص مى شود، نمى توان يك شب و يك زمان خاص را، شب قدر دانست؛ زيرا; در همان زمانى كه در يك منطقه شب قدر است. (مثلاً از ساعت 6 بعدازظهر تا 5 صبح فردا) طرف ديگر كره ى زمين روز است و معنا ندارد كه بگوييم شب قدر آنها روز است. وقت شب قدر مانند وقت نمازهاى يوميه است كه هر منطقه اى وقت خاص خود را دارد و در يك زمان در همه جا مشترك نيست. همين طور در كشورهايى كه افق آنها با يكديگر متفاوت است، ممكن است در بعضى با ديده شدن هلال ماه، اول ماه رمضان ثابت شود ولى در بعضى ديگر شب آينده اول ماه باشد كه در نتيجه شب قدرشان هم متفاوت مى شود. پس بايد در مورد شب قدر اين طور تصور كنيم كه براى هر منطقه كه از نظر افق نزديك هم هستند يك شب قدر وجود دارد به طور مثال در ايران شب قدر شب بيست و سوم ماه رمضان از ساعت 30/5 بعدازظهر تا 30/4 صبح است و در عراق همان شب از ساعت 15/6 بعدازظهر تا 15/5 صبح و در پاكستان از ساعت 5 بعدازظهر تا چهار صبح و در عربستان و كشورهاى آفريقايى شب قبل، شب قدر است به دليل آن كه آنها ماه رمضان را يك روز زودتر آغاز كرده اند. پس اگر به طور مثال شب بيست و سوم ماه رمضان شب قدر باشد، ميزان در شب قدر آن است كه بيست و سه شب از ماه رمضان بگذرد (كه قهراً چون ابتداى ماه در كشورها متفاوت است، شب قدر هم متفاوت خواهد بود.) به شرطى كه ابتداى ماه از روى دلايل شرعى برايشان معلوم باشد.
شب قدر ویافته های علمی سازمانهای جهانی چون ناسا وانطباق آن با روایات
در اینکه شب قدر ویژگی ها و خصوصیات منحصر به فردی از سایر شب های دیگر دارد جای شک و شبهه ای نمىباشد. و همان طور که از لحاظ معنوی این شب از سایر شبها به نص قرآن کریم[25] برتری دارد، از لحاظ برخی از ویژگی های ظاهری نیز تفاوتهایی وجود دارد که با مراجعه به منابع دینی به آنها پی مىبریم. به عنوان نمونه به برخی از موارد اشاره مىگردد:
- شب قدر شبی است که نسیم در آن شب مطبوع و دلاویز بوده و هوا نیز معتدل مىباشد.
محمد بن مسلم مىگوید: از ابو جعفر باقر (علیه السلام) و يا ابو عبداللَّه صادق (علیه السلام) پرسيدم: شب قدر، با چه علامتى شناخته مىشود، آن سرور گفت: نشانه شب قدر آن است كه نسيم آن شب مطبوع و دلاويز مىشود: اگر فصل سرما باشد، سوز سرما به گرمى مىگرايد و اگر فصل گرما باشد، سوز گرما به سردى و خنكى مىگرايد، به حدّى كه مطبوع مىشود. يك نفر پرسيد كه در شب قدر، چه مسائلى تقدير مىشود؟ آن سرور گفت: در شب قدر، فرشتگان و کاتبان اعمال تا آخرين آسمان فرود مىآيند و مقدّرات سال آينده را ثبت مىكنند و مصائبى كه بر مردم نازل مىشود، آمار مىكنند. با وجود اين اجراى همه اين مقدّرات، متوقف بر خواست خداوند است: آن چه را بخواهد مقدّم مىدارد و آنچه را بخواهد مؤخر مىدارد. برخى از نوشتهها را محو مىكند و نوشتههاى ديگرى مىافزايد: منبع همه نوشتهها نزد او است.[26]
امام باقر (علیه السلام) مىفرماید: علامت شب قدر این است که بادی مىوزد اگر هوا سرد باشد، گرم مىشود و اگر گرم باشد سرد مىگردد. [27]
- خورشید در صبح آن شب بدون شعاع طلوع مىکند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: همانا شب قدر شبی است دلنشین، آرام و بی آلایش که نه سرد است و نه گرم. خورشید در صبح این شب همانند ماه شب چهارده بدون شعاع طلوع مىکند. [28]
- در آن شب هیچ ستاره ای سقوط نمىکند.
آلوسی از علماء اهل سنت در کتاب روح المعانی چنین مىآورد: «همانا شب قدر شبی است تابان، صاف و آرام که نه گرم است و نه سرد که همانا در آن شب، ماهی است تابناک، و در آن شب هیچ ستاره ای تا به صبح سقوط نمىکند»[29]
از این احادیث و احادیث دیگری که شاید در منابع دیگر باشد و ما بدان آگاهی پیدا نکردیم چنین به دست مىآید که اصل اینکه شب قدر با شبهای دیگر تفاوتهایی دارد مسلم است، اما ادعاهایی که از سوی برخی از دانشمندان غربی در خصوص شب قدر مطرح گردیده است صحت و سقم آنها برای ما اثبات نگردیده است و در صورت اثبات نیز تا آنجایی که با نصوص دینی مغایرت نداشته باشد مىتواند مورد قبول باشد.
اما آیا این تغییر آب و هوا برای همه قابل درک است یا نه. اعتدال هوا از حیث معنوی است یا نه و این که با این معیار مىتوان شب قدر را تعیین کرد یا نه. شب قدر محصور بین سه شب است یا در شبهاي ديگر مخفي است؟ اینها مسائلی است که دقیقا بر ما معلوم نیست.
از همین جا پاسخ بخش اخیر هم معلوم مىشود که همه یافته های ظنی علوم را نمىتوان تطبیق بر روایات کرد. خصوصا وقتی که مفاد برخي روایات هم کاملا واضح نیست؛ لذا عالمان دینی اگر از دنیای علم جدید مطلع باشند و این روایات را هم دیده باشد به مصالحی شاید در منابر طرح نکنند. اصولا یک سیاست صحیح در مباحث دینی این است که نباید یافته ها و تئوری های علمی را با متون مقدس دینی گره زد.
[1]. اصول کافي، کتاب الحجه، ج2، باب في شأن «انا انزلنا».
[2]. سيماي آفتاب، ص264، حبيب الله طاهري.
[3]. کشف المراد، ج10، ص559.
[4]. کافي، کتاب الحجه، باب شأن «انا انزلناه»، حديث 5،
[5]. همان، حديث 7.
[6].الکافي, جلد۱, صفحه۵۳۲
[7]. به نقل از: عبقات الانوار، ج3، ص151، مير حامد حسين هندي (ره).
[8]. همان، ص65ـ66.
[9]. سيماي آفتاب، دکتر حبيب الله طاهري، ص268.
[10]. تفتازانى، سعد الدين، شرح المقاصد، قم، الشريف الرضي، 1409 ق، ج5، ص63.
[11]. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت،مؤسسة الوفاء، 1404 ق، ج 56، ص203 .
[12]. همان، ص 205.
[13]. قوام شيرازي، محمد بن ابراهيم، الحكمة المتعالية، بيروت، دار احياء التراث، 1981 م، چاپ سوم، ج 7، ص 130.
[14]. طباطبايى، محمد حسين، الميزان، ترجمه: موسوى همدانى، محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1374 ش، چاپ پنجم، ج 17، ص 13.
[15]. قوام شيرازي، محمد بن ابراهيم، مفاتيح الغيب، تهران، موسسه تحقيقات فرهنگى، 1363 ش، ص350 .
[16]. عبدالله ، جوادي آملي، تفسير تسنيم، قم، اسراء،ج3، ص242
[17]. همان، ص279
[18]. سخنان حضرت آيت اللّه علامه مصباح يزدى(دامت بركاته) در دفتر مقام معظم رهبرى است كه در تاريخ 20/06/87 مطابق با شب دهم ماه مبارک؛ رمضان 1429
[19] . طباطبايي، محمد حسين، الميزان فی تفسیر القرآن، مترجم: محمد باقر موسوي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ج 20، ص 561.
[20] . كليني، محمد، الكافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365ش، چاپ چهارم، ج 4،ص 158، حدیث 8.
[21] . الكافي، پیشین، ج 3، ص 40 و ج 4، ص 154.
[22] . سيد بن طاووس، اقبال الاعمال، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365ش، چاپ دوم، ص 190.
[23] . طوسي، محمد، تهذيب الاحکام، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365ش، چاپ چهارم، ج 3،ص 58.
[24] . ر.ک: پاسخ به پرسش هاي مذهبي، مکارم شيرازي. ـ سبحاني، جعفر، مدرسه امام علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ ، چ اول، 1377، ص 502 - 500.
[25] . لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ(سوره قدر/3)
[26] . مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ عَلَامَةِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ فَقَالَ عَلَامَتُهَا أَنْ يَطِيبَ رِيحُهَا وَ إِنْ كَانَتْ فِي بَرْدٍ دَفِئَتْ وَ إِنْ كَانَتْ فِي حَرٍّ بَرَدَتْ فَطَابَتْ قَالَ وَ سُئِلَ عَنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ- فَقَالَ تَنَزَّلُ فِيهَا الْمَلَائِكَةُ وَ الْكَتَبَةُ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا فَيَكْتُبُونَ مَا يَكُونُ فِي أَمْرِ السَّنَةِ وَ مَا يُصِيبُ الْعِبَادَ وَ أَمْرٌ عِنْدَهُ مَوْقُوفٌ وَ فِيهِ الْمَشِيَّةُ فَيُقَدِّمُ مَا يَشَاءُ وَ يُؤَخِّرُ مِنْهُ مَا يَشَاءُ وَ يَمْحُو وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ، ر.ک: ثقة الاسلام كلينى، الكافي، تهران، دار الكتب الإسلامية 1365 هجرى شمسى، ج 4 ،ص 157؛ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، 30جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، 1409 ق، ج10، ص 350.
[27] . عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: عَلَامَةُ لَيْلَةِ الْقَدْرِ أَنْ تَهُبَّ رِيحٌ وَ إِنْ كَانَتْ فِي بَرْدٍ دَفِئَتْ وَ إِنْ كَانَتْ فِي حَرٍّ بَرَدَت، ر.ک: نورى، حسين بن محمد تقى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، 28جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق، ج7 ، ص468.
[28] . رُوِيَ عَنْهُ ص: أَنَّهَا لَيْلَةٌ مُلْحَةٌ سَاكِنَةٌ سَمْحَةٌ لَا بَارِدَةٌ وَ لَا حَارَّةٌ تَطْلُعُ الشَّمْسُ صَبِيحَةَ لَيْلَتِهَا لَيْسَ لَهَا شُعَاعٌ كَالْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْر، ر.ک: نورى، حسين بن محمد تقى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، 28جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق. ج7،؛ ص468.
[29] . و في بعض الأخبار ذكر علامات لها ففي حديث الإمام أحمد و البيهقي و غيرهما عن عبادة بن الصامت من أماراتها أنها ليلة بلجة صافية ساكنة لا حارة و لا باردة كأن فيها قمرا ساطعا، لا يرمى فيها بنجم حتى الصباح، ر.ک: آلوسى، سيد محمود، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، تحقيق: على عبدالبارى عطية، ناشر: دارالكتب العلميه، چاپ اول، بيروت، 1415 ق. ج15، ص 414.