شرط قبولی حج؛ رعایت حق‌الناسِ مالی و آبرویی

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
شرط قبولی حج؛ رعایت حق‌الناسِ مالی و آبرویی

اعمال انسان پیامدهای وضعی و تکلیفی دارد. به طور مثال اگر کسی در مال دیگری بدون اجازه او تصرف کند و آن را بفروشد یا وقف کند یا با آن به نذر خود عمل کند، از نظر وضعی عقدهای صورت گرفته، باطل است. با فروش نیز ملکیت حاصل نمی‌شود، از نظر تکلیفی هم این عمل حرام است. 

حق الناس یعنی حقی که از دیگران بر گردن انسان است، آثار و پیامدهای وضعی و تکلیفی دارد. به طور مثال خوردن مال حرام بزرگترین حجاب برای رسیدن به قرب پروردگار است. مال حرام باعث تاریکی قلب می‌شود و علت بزرگ خسران و موجب هلاکت نفس است. قلبی که از حرام پر شده است استعداد دریافت فیوضات عالم قدس را نخواهد یافت. در منابع دینی برای تصرف غیرشرعی اموال دیگران، آثار سخت و جبران ناپذیری بیان شده است. داود حسینی در کتاب حج و حق‌الناس به بعضی از این آثار اشاره کرده است.

آثار حق‌الناس مالی

قبول نشدن حج

یکی از این آثار و پیامدهای ناگوار ِحق الناس قبول نشدن حج است. پروردگار عملی را که با مال حرام صورت گیرد چه واجب باشد، چه مستحب نمی‌پذیرد؛ چنان که رسول گرامی اسلام فرمود: «إِنَّ لِلَّهِ مَلِکاً على بیت المقدس یُنادی کُلِّ لَیْلَةٍ مَن أکَلَ حَراماً لم یُقبل من صرف و لا عدل أَی لا نَافِلَةٌ وَ لا فَرِیضَةٌ / برای خداوند فرشته‌ای است بر بیت‌المقدس که هر شب ندا می‌دهد: «هر کس حرامی را بخورد، هیچ عمل مستحب و واجبی از او قبول نمی‌شود.»

امام صادق نیز در این خصوص فرمود: «إذا اکتَبَ الرَّجُلُ مالاً مِن غَیْرِ حِلَّه ثُمَّ حَجَّ فَلَبَی نُودِی لَا لَبَیکَ وَلَا سَعدَیکَ وَإِن کَانَ مِن حِلَّه، نُودِی لَبَیکَ وَ سَعَدَیکَ !/ اگر کسی مالی را از غیر مسیر حلال به دست آورد و با آن به حج برود و در لباس احرام لبیک بگوید ندا داده می‌شود، لالبیک و لاسعدیک و اگر از راه حلال باشد ندا داده می‌شود لبیک و سعدیک.»

جسمی که از مال حرام رشد یافته است در بسیاری از موارد، توفیق گفتن لبیک صادقانه و خالصانه را پیدا نمی‌کند، فقط به زبان چیزی را می‌گوید، ولی حقیقت اسرار آن را درک نمی‌کند. چنان که علی (ع) به کمیل بن زیاد نخعی فرمود: «یا کُمَیلُ اللَّسَانُ یَنزَحُ القَلبَ وَ القَلبُ یَقومُ بِالغَدَاءِ فَأَنظُر فیما تُغَذِّی قَلْبَکَ وَ جِسْمَکَ فَإِن لَم یَکُن ذَلِکَ حَلالاً لَم یَقْبَلِ اللَّهُ تعالى تَسْبِیحَکَ وَ لا شکرى/ ای کمیل زبان از قلب سرچشمه می گیرد و قلب با غذا قوام می یابد. پس در آنچه با آن جسم و جانت را تغذیه می کنی، به خوبی دقت کن که اگر حلال نباشد، خداوند متعال تسبیح و شکر تو را نمی پذیرد.» 

امام باقر(ع) نیز دراین باره فرمود: «إِنَّ الرَّجُلَ إِذا أَصابَ مالاً مِن حَرَامِ لَم یُقبَل مِنه حَجٌ وَ لا عُمْرَةٌ / اگر مردی از راه حرام به مالی دست یابد و با آن حج و عمره به جا آورد، حج و عمره از او قبول نمی شود.»

رسول گرامی اسلام نیز فرمود: «مَن تَجَهَّزَ وَ فِی جِهَازِهِ عَلَمٌ حَرَامٌ لَم یَقْبَلِ الله منه الحج»، «اگر در وسایل سفر حج کسی حتی پرچم یا علامتی از حرام باشد، حج او قبول نیست».

عذاب اخروی 

رسول گرامی اسلام ﷺ فرمود: روز قیامت فردی را می آورند که اموالش را از راه حرام جمع کرده و در راه حرام صرف کرده است. خطاب می شود که او را به سوی آتش ببرید. فرد دیگری آورده می‌شود که اموالش را از راه حلال
به دست آورده ولی در راه حرام مصرف کرده است، خطاب می‌شود که او را نیز به سوی آتش ببرید. فرد دیگری آورده می‌شود که اموالش را از راه حرام کسب کرده و در راه حلال خرج کرده است. خطاب می شود که او را هم به سوی آتش ببرید.

بر اساس این روایت نبوی اگر کسی مالی را از راه حرام به دست آورد و آن را در راه حلال مانند حج هم مصرف کند، باز اهل آتش است. مولای متقیان فرمود: «طوبى لمن خاف العِقَابَ وَعَمِلَ للحساب/ خوشا به حال کسی که از عذاب الهی بترسد و خود را برای روز حساب آماده سازد.»

رفتن برکت از مال

مال حلال رشد می‌یابد و مفید واقع می‌شود، مشکلات صاحبش و دیگران را حل می‌کند و در راه مفید هزینه می‌شود. اما مال حرام، نه تنها رشد و برکت ندارد بلکه در راه صحیح و مفید هم هزینه نمی‌شود. چه بسیار افرادی که پول فراوان دارند ولی توفیق یک سفر زیارتی و معنوی همچون حج را ندارند، ولی یک کارگر ساده با پس انداز درآمد حلال خود به زیارت خانه خدا یا اماکن زیارتی دیگر می رود. امام علی(ع) به یکی از یارانش فرمود: «یا داودا إِنَّ الحرام لا ینمی وَإِن نَمى لا یبارک فیه وَ مَا أَنفَقَهُ لَمْ یُؤْجَر عَلَیْهِ/ ای داود! مال حرام رشد نمی کند و اگر زیاد هم شود، برکتی در آن نخواهد بود و آنچه را هم در راه خدا اتفاق کرده است، اجری ندارد.» 

بی اثر شدن عبادات

عبادتی کامل و ثمربخش است که با مقدمات صحیح آغاز شود. طبق روایات، عبادت با مقدمات نادرست به کمال نمی‌رسد و نمی‌تواند در روح انجام دهنده آن، تأثیر لازم را ایجاد کند. پس حج با مال حرام، برای حاجی تأثیری ندارد؛ چرا که هنگام پوشیدن لباس احرام، نمی تواند نیت کند که همه محرمات را بر خود حرام کرده است، زیرا لباس احرام او از حرام است. گوشت و پوستی نیز که بر بدن او روییده است، از مال حرام است. بنابراین چه چیزی را نیت کند؟! و چگونه نیت کند؟! على فرمود: «العِبادَةُ مَعَ أَکْلِ الحرام کالبناء على الرمل/ عبادت همراه با تغذیه حرام همچون بنای ساختمان بر شن‌های روان است؛ یعنی هیچ گاه این بنا استقرار نمی‌یابد و با کمترین لرزه نابود می‌شود.» 

محرومیت از رحمت الهی

زائر واقعی باریافته به درگاه رحمت الهی و میهمان ویژه خداست؛ چراکه خداوند او را از میان همگان برگزیده و به این میهمانی دعوت کرده است. اما یک شرط حضور در این مراسم، آن است که میهمان با مال حرام به این سفر نیامده باشد.  بی‌شک خرید لباس احرام، قربانی و غذا با مال حرام نه تنها توفیق حضور واقعی را در محضر پروردگار از زائر می‌گیرد بلکه چنین انسانی به خشم پروردگارش گرفتار می شود. چنان که رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: « إذا وقعت اللقمة من حرام فی جوف العبدِ لَعَنْهُ کُلُّ مَلی فی السماوات و الأرض وما دامت اللقمة فی جوفه لا ینظر الله إلیه وَ مَن أَکَلَ اللقمة مِنَ الحرام رام . فقد باء بِغَضَبٍ مِنَ الله/ هنگامی که لقمه حرامی در وجود بنده قرار می گیرد، همه فرشتگان آسمانها و زمین او را لعنت می‌کنند و تا زمانی که آن لقمه در وجود اوست خداوند به او نظر نمی کند و کسی که لقمه حرام بخورد، به خشم پروردگار گرفتار می شود.» 

کسی که به حرام‌خواری عادت کند به راحتی از مردم رشوه و ربا می‌گیرد. گران فروشی و احتکار می‌کند. بی تردید رحمت پروردگار برای چنین انسانی نخواهد بود. 

مانع استجابت دعا

زائر خانه خدا به سرزمینی می‌رود که خداوند به سبب اشک و دعای ساکنان آن بر فرشتگان مباهات می‌کند؛ به سرزمین عرفات، سرزمین دعا و نیایش می رود؛ سرزمینی که در آن امام صادق از ظهر تا غروب روز عرفه با خدای خود مناجات می کرد. سرزمینی که ناامیدی از بخشوده نشدن گناه و مستجاب نشدن دعا در آن، گناهی بزرگتر از اصل گناه شمرده شده است. البته دعا با رعایت شرایط آن مانند استفاده نکردن از مال حرام مستجاب می شود. پس اگر درآمد یا تغذیه بنده ای از حرام بود دعایش مستجاب نمی شود، حتی اگر در صحرای عرفات باشد؛ همان گونه که رسول گرامی اسلام ﷺ ذیل آیه شریفه: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنَا لکم، فرمود:« إِنَّ أَحَدَهُم یرفَعُ یَدَیْهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ یَقُولُ یَا رَبِّ یَا رَبِّ وَ مَطْعَمُهُ مِن حَرَامٍ وَ مَکَسَبُهُ مِن حَرَامٍ وَ غُذْیَ مِن حَرَامِ فَأَنَّى یَستَجَابُ لِدَا وَأَیُّ عَمَلٍ یُقْبَلُ هِذَا وَ هُو یُنفِقُ فِیهِ مِن غَیْرِ حِلَّ / اگر فردی از شما دستهایش را به سوی آسمان بالا ببرد و خدا را صدا بزند؛ در حالی که غذایش کسب درآمدش و تغذیه اش از حرام است چگونه دعایش مستجاب شود؟ و کدام عمل او قبول شود؛ در حالی که از راه غیر حلال انفاق می کند!؟»

کسی که می‌خواهد در راه خدا و برای عمل نیکی مانند حج هزینه کند. باید از پاکیزه ترین اموال استفاده کند؛ نه از اموالی که از راه باطل به دست آمده است. از ائمه معصوم روایت شده است که فرمودند: ما برای چند مورد از پاکیزه ترین اموال خود هزینه می‌کنیم؛ چنان که امام کاظم (ع) فرمود: « انا اهل بیتٍ مُهُورُ نِسَاتِنَا وَ حَجٌ صَرُورَتِنَا وَ أَکْفَانُ مَوتانا من طهرة أموالنا/ ما خاندانی هستیم که مهریه زنانمان و هزینه اولین حجمان و کفنهای مرده هایمان از پاکیزه ترین اموال ماست.»

بطلان حج

استفاده از اموالی که از راه های غیر شرعی به دست می آید، حرام است و انجام دادن اعمال عبادی با آنها نه تنها ثوابی ندارد، بلکه باطل است و باید دوباره انجام گیرد. سماعة بن مهران می گوید به امام صادق الله عرض کردم مردی از راه کار برای بنی امیه اموالی جمع آوری کرده است و با این اموال صدقه می‌دهد صله رحم می کند و حج به جا می آورد تا خداوند آنچه را از راه حرام کسب کرده بیامرزد و برای این کارش به این آیه استدلال می‌کند: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ. امام صادق الله فرمود: «إن الخطیئة لا تکفر الخطیئة/ به درستی که بدی بدی را پاک نمی کند». بر اساس این حدیث شریف هدف وسیله را توجیه نمی کند. اگر هدف مقدس و پاک باشد باید وسیله ای هم که برای رسیدن به این هدف به کار گرفته می‌شود پاک و سالم باشد در غیر این صورت کار درستی انجام نگرفته است. 

فقهای بزرگوار اسلام نیز چنین عملی را باطل می‌دانند. مراجع عظام تقلید در کتاب مناسک حج می‌گویند: «با مال حرام جایز نیست به حج برود و اگر مال او مشتبه است و علم به حرمت آن ندارد می‌تواند آن را صرف کند». البته «آیت الله زنجانی» و «آیت الله مکارم شیرازی» به قیدی هم اشاره می‌کنند و می گویند: به شرط آنکه از نظر ظاهر، محکوم به حلال بودن باشد. 

 

آثار حق‌الناس آبرویی

رفتار و عمل آدمى دو نوع اثر و پیامد دارد. دسته نخست آثاری که به کننده کار باز می‌گردد که در اصطلاح به آنها آثار بازگشتی می‌گویند. دسته دوم آثاری که عمل فرد بر اشیاء و اشخاص پیرامون خود می‌گذارد. هر یک از این آثار می‌تواند جنبه مادی با معنوی داشته باشد و موجب خوشبختی با بدبختی زندگی انسان شود. در رفتارهای اجتماعی انسان که با آبروی دیگران نیز مرتبط است آثار بازگشتی زیادی وجود دارد که در کتاب حج و حق الناس به آنها اشاره شده است. 

دوری از رحمت پروردگار

اگر کسی با غیبت، تهمت یا رفتار دیگری، آبروی مؤمنی را بریزد و شخصیت او را خراب کند، از رحمت پروردگار به دور خواهد بود؛ همان گونه که امام صادق فرمود: «مَن أعان على مُؤْمِنٍ بِشَطر کلمةٍ لَقِی الله یوم القیامة بین عینیه مکتوب آیس من رحمة الله/ اگر کسی حتی با بیان یک سخن کوتاه، موجب اذیت و تحقیر شخصیت مؤمنی شود، روز قیامت هنگام ورود به صحنه محشر این کلمه بر پیشانی او نقش بسته است: این انسان مورد رحمت و بخشش الهی قرار نخواهد گرفت.» 

کسی که برای آبروی دیگران ارزش قائل نیست، چگونه انتظار دارد خداوند به او نظر رحمت بیفکند و او را از چشمه سار کرمش بهره‌مند سازد؟! 

خروج از ولایت الله

انسان مؤمن همواره داخل در ولایت پروردگار است؛ به طوری که خود خداوند حافظ اوست. البته به شرط آنکه حرمت بندگان مؤمن پروردگار را رعایت کند؛ وگرنه از ولایت پروردگار خارج و داخل در ولایت شیطان می‌شود؛ چنان که امام صادق (ع) فرمود: « من روى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوایَةٌ یُرِیدُ بِها شَیْنَهُ وَ هَدَمَ مُرُونَهُ لِیَسْقُطَ مِن أَعیُنِ النَّاسِ، أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وِلایَتِهِ إِلى وِلایَةِ الشَّیْطَانِ، فَلَا یَقْبِلُهُ الشَّیْطَانُ./ کسی که سختی را بر ضرر فرد مؤمن بیان کند و هدف او ضربه زدن به جوانمردی او باشد تا به این وسیله از چشم مردم بیفتد خداوند او (گوینده را از ولایت خود خارج و داخل در ولایت شیطان می‌کند و شیطان هم او را نمی پذیرد.»

بی شک چنین فردی بدون توبه از اعمال گذشته خود نمی تواند زائر خانه پروردگاری باشد که برای بندگان با ایمانش، ارزش بسیار قائل است. زائر حرم امن الهی باید توجه داشته باشد افزون بر مُحرم شدن، مَحرم شدن نیاز است؛ همان گونه که امام صادق فرمود: «باید حق مردم را بپردازد، با آب توبه خالص، گناهانش را بشوید و احرام صدق و صفا و خضوع و خشوع بربندد و هر چه او را از ولایت الله خارج می کند، بر خود حرام کند.» 

 کسی که به سبب غیبت، تهمت، افترا و بهتان به بندگان از ولایت خداوند خارج شده است، چگونه می‌تواند محرم یار شود و به درون خانه آید. 

قبول نشدن اعمال

برای اینکه خداوند عبادتی را بپذیرد باید موانع قبولی اعمال را از میان برداشت؛ زیرا بعضی رفتارهای انسان مانع قبولی اعمال است؛ برای نمونه غیبت حق الناسی است که تا مدتی مانع پذیرش اعمال انسان می شود؛ همان گونه که رسول گرامی اسلام ﷺ فرمود: «من اغتاب مسلماً أو مُسلمة لم یقبل الله صلاته ولا صیامه أربعین یوماً و لَیْلَةً، إِلَّا أَنْ یَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ/ کسی که غیبتِ مرد مسلمان یا زن مسلمانی را کند، خداوند نماز و روزه اش را تا چهل شب و روز قبول نمی کند؛ مگر اینکه صاحب حق او را ببخشد، بنابراین زائر خانه خدا باید خود را قبل از سفر برای این میهمانی آماده کند. اگر حق الناسی بر عهده اش است برطرف کند و رضایت صاحبان حق را به دست آورد تا به خانه دوست باریابد و از خوان کرم پروردگار بهره مند شود. 

بی آبرویی نزد پروردگار

امام باقر در روایتی از رسول گرامی اسلام ﷺ چنین نقل فرمود: یا مَعْشَرَ مَن أَسْلَمَ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ یُسْلِم بِقَلْبِهِ! لَا تَتَّبَعُوا عَثَراتِ المُسلِمِینَ فَإِنَّه مَن تَتَبَّعَ عَثَراتِ المسلِمِینَ تَتَبَّعَ اللهُ عَشَرَتَهُ وَ مَن تَتَبَّعِ اللَّهُ عَشَرَتَهُ یَعْضَحُه/ ای گروهی که به زبان اسلام آورده اید و قلبتان اسلام نیاورده است، لغزشهای پوشیده مسلمانان را جست و جو نکنید. کسی که لغزش های دیگران را جست و جو کند، خداوند هم خطاهای او را آشکار می کند. کسی را که خداوند خطاهایش را آشکار کند او را رسوا و بی‌آبرو می سازد.

امام رضا(ع) نیز فرمود: «باید بندگان، یک نشانه از پروردگار خود داشته باشند و آن سرپوشی و کتمان خطای دیگران است. چگونه بعضی افراد برای آبروی دیگران ارزش قائل نیستند؛ اما انتظار دارنــد کــه خداوند، گناهان بزرگ آنان را بپوشاند خودشان عیب پوش نیستند؛ ولی انتظار دارند عیبشان بازگو نشود.»

بر اساس فرموده رسول گرامی هر کس حقوق آبرویی دیگران را رعایت نکند خداوند هم حقوق آبرویی او را رعایت نخواهد کرد و همان طور که آبروی دیگران را می‌برد، خداوند هم آبروی او را خواهد برد. چنین شخصی سرانجام بدی خواهد داشت؛ چرا که نزد مردم بی آبرو و نزد پروردگار، سرافکنده خواهد بود.

پس انسان توجه داشته باشد آنچه را برای خود نمی پسندد، برای دیگران هم نپسندد و همان گونه که پروردگار با پوشانیدن لغزش بندگانش آبروی آنان را حفظ می‌کند، عیب و خطای دیگران را بپوشاند و آبروی آنان را حفظ کند.

خوانده شده 7 مرتبه