چرا امام زمان (عج) را شریک‌القرآن می‌نامیم؟

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
چرا امام زمان (عج) را شریک‌القرآن می‌نامیم؟

عنوان پرفروغ «شَرِیکُ القُرآن» نشانگر پیوند ناگسستنی امام زمان‌(عج) با قرآن کریم است؛ پیوندی که رمز ماندگاری هدایت الهی و تداوم حیات معنوی اسلام در عصر غیبت به شمار می‌آید.

خواندن امام زمان، علیه‌السلام، با تعبیر زیبا و گران‌سنگ «شَرِیکُ القُرآن» برگرفته از سخنان ائمهٔ معصومین، علیهم‌السلام، است. این تعبیر در چند زیارت معتبر خطاب به امام حسین و حضرت مهدی، علیهماالسلام، وارد گردیده است:

«السَّلامُ عَلَیْکَ یا أَمینَ الرَّحْمانِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا شَرِیکَ القُرآن» (1)
«السَّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا شَرِیکَ القُرآنِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ البُرْهان» (2)

از طرفی، چون تعبیر «شُرَکاءُ القُرآن» در زیارت مجموعهٔ ائمهٔ معصومین، علیهم‌السلام، به کار رفته است، بی‌تردید مفرد آن، یعنی «شَرِیکُ القُرآن»، در مورد شخصیت ممتاز این سلسله، یعنی حضرت مهدی، علیه‌السلام، صادق خواهد بود:

«السَّلامُ عَلَیْکُمْ أَئِمَّةَ الْمُؤْمِنِینَ ... وَ عِبادَ الرَّحْمانِ وَ شُرَکاءَ الْفُرْقانِ وَ مَنْهَجَ الْإِیمان» (3)
«السَّلامُ عَلَیْکُمْ أَئِمَّةَ الْمُؤْمِنِینَ وَ سادَةَ الْمُتَّقِینَ ... وَ شُرَکاءَ القُرآن» (4)

 

«شَرِیکُ القُرآن» بودن به معنای «همپا و همراه بودن با قرآن» در کلام جاودانهٔ پیامبر، صلی‌اللّٰه‌علیه‌وآله، مورد اشاره قرار گرفته است که فرمود:

«إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ، کِتابَ اللّٰهِ وَ عِتْرَتِی، ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً» (5)

یعنی:
«من، کتاب خدا و خاندان خود را به عنوان دو یادگار گران‌بها در میان شما باقی می‌گذارم؛ تا زمانی که به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد.»

اگر عترت و خاندان معصوم پیامبر، صلی‌اللّٰه‌علیه‌وآله، قرین و هم‌پای قرآن شمرده شده‌اند، به یقین در روزگار ما این عنوان در وجود شریف تنها بازماندهٔ آنان، امام زمان، علیه‌السلام، تجلّی می‌یابد.
تنها اوست که در این دوران همواره با قرآن و در کنار قرآن بوده و خواهد بود.
اگر قرار باشد امت اسلام به حفظ امانت‌های پیامبر بزرگوار خویش پایبند باشد، باید در کنار تمسک به قرآن، همواره به ولایتِ شَرِیکِ القُرآن، حضرت مهدی، علیه‌السلام، نیز متمسک باشد.

اگر «شَرِیکُ القُرآن» بودن امام، علیه‌السلام، در تلازم با «شَرِیکُ الإِمام» بودن قرآن قرار گیرد، و مشارکت هر دو را در ابعاد گوناگون اعجاز و هدایت برساند، باز هم همان سخن پیشین پیامبر، صلی‌اللّٰه‌علیه‌وآله، بر آن دلالت دارد که فرمود:

«تا زمانی که به هر دو ودیعت چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد.»

تمسک به قرآن در کنار تمسک به امام زمان، علیه‌السلام، است که اثربخش و حیات‌آفرین است؛ چنان‌که تمسک به امام زمان، علیه‌السلام، در کنار تمسک به قرآن است که از ضلالت و سرگشتگی بازمی‌دارد.
قرآن و امام، علیه‌السلام، هرگاه هر دو با هم در زندگی فرد یا جامعه‌ای مورد توجه و اقتدا قرار گیرند، هدایت آن فرد یا جامعه تضمین‌شده خواهد بود؛ همان‌گونه که اگر هر دو مورد غفلت واقع شوند، ضلالت و سقوط قطعی است.

اگر امام بدون قرآن یا قرآن بدون امام، علیه‌السلام، در حیات فرد یا جامعه‌ای مطرح شوند، نقش هدایتی هر دو عقیم خواهد ماند و دیگر رشد و پویایی به ارمغان نخواهند آورد.

نمونهٔ چنین شراکتی را می‌توان در همکاری آب و آفتاب برای رشد گیاه مشاهده کرد؛ گیاه با بهره‌گیری از هر دو است که رشد کرده و به برگ و بار می‌نشیند. اگر تنها آب باشد و آفتاب نباشد، گیاه اندکی می‌روید ولی زود پژمرده می‌شود؛ و اگر آفتاب باشد و آب نباشد، زود می‌سوزد و جز ساقه‌ای خشک باقی نمی‌ماند.

با توجه به این مشارکت دوسویه میان «قرآن و امام» می‌توان گفت: در منطق پیامبر، صلی‌اللّٰه‌علیه‌وآله، که منطبق بر وحی است، قرآنی که شریک امام معصوم نباشد، گرچه قرائت شود، قرآن هست ولی «معجزهٔ جاودانهٔ اسلام» نیست.
کتاب هست، نسخهٔ وحی الهی هست، ولی «کتاب هدایت» و «قانون سعادت» نیست؛ همان‌گونه که امامی که شریک قرآن نباشد، امام هست، ولی «امام معصوم» نیست.

در همین راستا پیامبر، صلی‌اللّٰه‌علیه‌وآله، فرمود:

«عَلِیٌّ مَعَ القُرآنِ وَ القُرآنُ مَعَ عَلِیٍّ» (6)

«علی، علیه‌السلام، با قرآن است و قرآن با علی، علیه‌السلام.»
و اگر بپذیریم که علی، علیه‌السلام، و حضرت مهدی، علیه‌السلام، به عنوان آغاز و انجام سلسلهٔ وصایت و امامت، دو جلوه از یک نورند، می‌توان سخن پیامبر، صلی‌اللّٰه‌علیه‌وآله، را تعمیم داد و گفت:

«المَهْدِیُّ، عَلَیْهِ‌السَّلامُ، مَعَ القُرآنِ وَ القُرآنُ مَعَ المَهْدِیِّ، عَلَیْهِ‌السَّلامُ.»

که این، بیانی دیگر از همان تعبیر شریف و شگفت «شَرِیکُ القُرآن» بودن امام زمان، علیه‌السلام، است.

 

اگر «شَرِیکُ القُرآن» بودن، ناظر به نقش امام زمان، علیه‌السلام، در استمرار و احیای حیات قرآن باشد، باز هم شواهدی در روایات و زیارات وجود دارد، از جمله:

«اللّٰهُمَّ جَدِّدْ بِهِ ما امْتُحِیَ مِنْ دِینِکَ، وَ أَحْیِ بِهِ ما بُدِّلَ مِنْ کِتابِکَ» (7)
خدایا، آنچه از دینت نابود شده است به وسیلهٔ او تجدید فرما، و آنچه از کتابت دگرگون گشته است به وسیلهٔ او زنده گردان.

«... وَ أَحْیِ بِوَلِیِّکَ القُرآنَ» (8)
و به‌وسیلهٔ ولیّ خود، قرآن را حیات تازه ببخش.

«وَ أَحْیِ بِهِ مَیِّتَ الْکِتابِ وَ السُّنَّةِ» (9)
خداوندا، امام زمان، علیه‌السلام، را زنده‌کنندهٔ قرآن و سنت پیامبرت، صلی‌اللّٰه‌علیه‌وآله، قرار ده.

با توجه به اینکه این زیارت‌ها و دعاها برگرفته از کلام معصومین، علیهم‌السلام، و حتی برخی از آنها صادر از ناحیهٔ مقدسهٔ خود امام زمان، علیه‌السلام، است، نشانگر نقش قطعی آن بزرگوار در حیات قرآن و آثار حیات‌بخش آن است؛ که خود جلوه‌ای دیگر از «شَرِیکُ القُرآن» بودن به شمار می‌آید.

 

پی‌نوشت:

1 مجلسی ، محمدباقر ، بحار ، ج 97 ، ص 336 ، چاپ بیروت .
2 قمی ، شیخ عباس ، مفاتیح الجنان ، جامع الزیارت .
3 مجلسی ، محمدباقر ، همان ، ص . 207
4 همان ، ج 99 ، ص . 163
5 کنزالعمال ، ج 1 ، ص 44 مسند احمدبن حنبل ، ج 5 ، صص 89 و . 182
6 ینابیع الموده ، ص . 90
7 صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
8 قمی ، شیخ عباس ، همان ، زیارت امام زمان ، علیه السلام
9 همان جا

خوانده شده 8 مرتبه
مطالب بیشتر از این مجموعه: « چرا همه پیامبران ما مرد بودند؟