emamian

emamian

دوشنبه, 13 اسفند 1403 11:03

بیانات در محفل انس با قرآن کریم

در اوّلین روز از ماه مبارک رمضان ۱۴۴۶(۱)
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خدای متعال را بر تشکیل مجدّد این جلسه و دیدار و شنیدار شیرین و زیبایی که این جلسه برای این حقیر دارد سپاسگزارم. و همچنین حمد میکنم خدا را، شکر میکنم خدای متعال را بر افزایش مستمرّ قرآن‌خوانان. امروز چشم ما و گوش ما روشن شد، حقیقتاً لذّت بردیم از تلاوتهایی که انجام گرفت؛ از شهرهای مختلف، در سنین مختلف، با شیوه‌های مختلف، و همه قرآنی و همه تلاوتگر. از دیدن آقای روحانی‌نژاد(۲) هم خیلی خوشحال شدم؛ بعد از چهل و چند سال، دوباره صدای ایشان را شنیدیم؛ ایشان صدای فوق‌العاده‌ای داشتند آن وقت در دوره‌ی جوانی‌شان، در آن سنینی که ایشان شاگرد آقای مختاری(۳) بودند ــ خدا رحمت کند مرحوم آقای مختاری را ــ و آن صدای کذائی[شان]؛ الحمدلله. تبریک عرض میکنم ورود ماه مبارک رمضان را که حقیقتاً برای مؤمنین و قدرشناسان عید بزرگی است؛ از خدای متعال میخواهیم که این ماه رمضان را به معنای واقعی کلمه برای همه‌ی ملّت ایران، برای همه‌ی شماها عید کند و مبارک کند.

آنچه به نظر بنده مهم است، این است که ما بتوانیم جامعه را ــ جامعه‌ی خودمان را در درجه‌ی اوّل ــ از سرچشمه‌ی تمام‌نشدنی قرآن سیراب کنیم. ما به این احتیاج داریم، بشدّت هم محتاجیم. هم در زندگی فردی‌مان، زندگی شخصی‌مان، اخلاقمان، رفتارمان، سلوکمان اشکالاتی وجود دارد که با قرآن برطرف میشود، هم در زندگی جمعی‌مان که در زندگی جمعی هم، یک بخشی ارتباطات درون جامعه است ــ ارتباطاتمان با هم، همکاری‌هایمان، تعاملمان، محبّتهای طرفینی‌مان ــ یک بخشی هم مربوط به مواجهه‌ی با بیرون از جامعه است؛ اینها مسائل ما است. در همه‌ی اینها، هم در مسائل شخصی، هم در مسائل اجتماعیِ درون‌جامعه‌ای، و هم در مسائل اجتماعیِ مربوط به بیرون جامعه، در همه‌ی اینها ما ابتلائاتی داریم که این ابتلائات با قرآن برطرف میشود؛ قرآن میتواند ما را در این زمینه راهنمایی کند و دست ما را بگیرد.

حالا در زمینه‌ی ارتباط با بیرون جامعه، امروز ملّت ایران مواجه است با یک جبهه‌ی وسیعی از قدرتمداران کافر یا منافق؛ این[جور] است. [ما] با ملّتها مشکلی نداریم. ملّتها با همدیگر یا برادرند، یا اگر هم بیگانه هستند کاری به هم ندارند. آن که کار به کار کشورها و ملّتها دارد، قدرتمدارانند. ما امروز جزو آن کشورهایی هستیم که با یک جبهه‌ی وسیعی از این قدرتمداران مواجهیم؛ چگونه با اینها رفتار بکنیم؟ قرآن متضمّن چگونگی رفتار با اینها است: در چه مرحله با اینها حرف بزنیم؟ در چه مرحله دستِ همکاری بدهیم؟ در چه مرحله مشت به دهان اینها بکوبیم؟ در چه مرحله شمشیر بکشیم؟ همه‌ی اینها در قرآن مشخّص است.

در زمینه‌ی مسائل اجتماعیِ درون‌جامعه‌ای ــ مسائل ارتباطات ــ خب میدانید از نظر اسلام در تشکیل جامعه‌ی اسلامی، بعد از توحید و معارف و ارتباط با خدا، مهم‌ترین مسئله عدالت است، عدالت اجتماعی است. پیغمبران بعد از توحید، به هیچ چیز به قدر عدالت دعوت نکردند. ما در زمینه‌ی عدالت اجتماعی مشکلاتی داریم، راه‌حلّش در قرآن است. در زمینه‌ی شخصی خودمان، احوال شخصی خودمان دچار امراض اخلاقی و روحی هستیم؛ نه‌فقط ما، همه‌ی بشریّت امروز دچار این امراض روحانی و اخلاقی و معنوی هستند؛ دچار حسدند، دچار بخلند، دچار سوءظنّند، دچار تنبلی‌اند، دچار هواپرستی‌اند، دچار خودخواهی‌اند، دچار ترجیح منافع خود بر منافع جمعند؛ اینها هست؛ اینها در بین ما هم هست؛ ما هم جامعه‌ی اسلامی هستیم. در یک جاهایی پیشرفتهایی هم کرده‌ایم امّا در عین حال از این بیماری‌ها هم داریم؛ علاجش در قرآن است. اگر تلاوت قرآن درست انجام بگیرد ــ که حالا مختصری یک اشاره‌ای خواهم کرد ــ تلاوت انجام بگیرد و استماع انجام بگیرد، این امراض برطرف میشود.

قرآن، هم علاج را به ما میگوید ــ درست توجّه کنید ــ هم علاج را به ما میگوید و راه را به ما نشان میدهد، هم در ما انگیزه ایجاد میکند؛ این مهم است. خیلی‌ها هستند راه را بلدند [امّا] انگیزه در آنها نیست و دستگاه‌های فکری و اخلاقی قادر نیستند در اینها انگیزه به وجود بیاورند؛ قرآن انگیزه به وجود می‌آورد. وقتی قرآن را خوب تلاوت کنند و خوب استماع کنیم و خوب در آن دقّت کنیم، آن ‌وقت این نتایج بزرگ برای ما حاصل خواهد شد، این بیماری‌ها برطرف خواهد شد. خود قرآن این را متذکّر شده: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم آیاتِه؛ تلاوت؛ آیات را تلاوت میکند. نتیجه‌ی تلاوت آیات چه میشود؟ وَ یُزَکّیهِم؛ این آیات را که تلاوت میکند، اینها موجب تزکیه است. تزکیه یعنی چه؟ یعنی شفای روح و دل؛ این معنای تزکیه است. دل انسان، روح انسان، جان انسان از آن بیماری‌هایی که به بعضی‌اش اشاره کردم، شفا پیدا میکند؛ این میشود تزکیه؛ قرآن این کار را میکند، تلاوت قرآن، تزکیه ایجاد میکند. وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتاب؛ کتاب را به آنها تعلیم میدهد. کتاب چیست؟ کتاب عبارت است از آن قواره‌ی زندگی فردی و اجتماعی؛ آنچه خدای متعال اسم آن را در تعبیرات قرآنی و دینی گذاشته‌اند «حق». کتاب یعنی قواره‌ی کلّی زندگی فردی و اجتماعی؛ شکل زندگی اجتماعی و فردی، مجموعه‌ای است که «کتاب» متضمّن آن است، مبیّن آن است، عبارةٌاُخرای آن است. وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة؛(۴) حکمت چیست؟ معارف، شناخت حقایق عالم وجود؛ که حقایق عالم وجود را انسان بشناسد؛ تلاوت کتاب، اینها را به ما یاد بدهد.

یَتلوا عَلَیهِم؛ پیغمبر قرآن را بر مردم تلاوت میکند، برای اینکه این چند کار انجام بگیرد: «تزکیه، تعلیم کتاب، تعلیم حکمت». شما چه کار میکنید؟ شما قرّاء همان کار پیغمبر را میکنید؛ شما هم تلاوت میکنید. کار تلاوت، کار پیامبرانه است؛ تلاوت قرآن این‌قدر اهمّیّت دارد؛ اینکه شما بتوانید مفاهیم قرآنی را به مسلّمات فکری آحاد مردم تبدیل کنید. هزاران عنوان و سرفصل مهم در قرآن وجود دارد؛ مثلاً فرض بفرمایید «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط»(۵) یا «خُذِ العَفو»(۶) یا «اُذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیرا»؛(۷) همه‌ی اینها  عناوین و سرفصل‌ها است. یکی از وظایف و یکی از کارکردهای تلاوت شما ــ اگر درست انجام بگیرد ــ این است که این مفاهیم را تبدیل میکند به مسلّمات فکری جامعه؛ برای جامعه جا می‌افتد که باید قیام به قسط کرد؛ باید ذکر خدا کرد: اُذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیراً؛ باید در بین برادران عفو کرد: خُذِ العَفو؛ باید «فَلیُقاتِل فی سَبیلِ الله»؛(۸) و بقیّه‌ی مفاهیمی که در قرآن وجود دارد. این مبالغه نیست: هزاران عنوان و مطلب و سرفصل در قرآن وجود دارد که اینها میتواند تبدیل بشود به معارف فکریِ عامّه‌ی مردم و عموم مردم؛ چه چیزی این کار را میکند؟ تلاوت خوب. [آن وقت] سواد قرآنی مردم بالا میرود و آن‌جوری فکر میکنند که قرآن دستور داده. 

معمولاً انسان هر جور که فکر میکند، همان‌جور حرکت میکند و راه میرود. بنابراین، تلاوت قرآن و قرائت قرآن و این کاری که شما میکنید، یک چنین اهمّیّتی دارد، یک چنین معجزه‌ای میکند، یک چنین کار بزرگی را انجام میدهد؛ امّا با رعایت آداب تلاوت؛ شرطش این است. این، آن چیزی است که تکلیف شما را سنگین میکند؛ باید آداب تلاوت را مراعات کنید.

اوّلین ادب این است که وقتی تلاوت میکنید قرآن را ــ چه خودتان در خانه، یا در بین جمع در اینجا و هر جای دیگر ــ بدانید که در حضور خدا هستید، دارید کلام او را بر ما میخوانید؛ توجّه داشته باشید که در حضور خداوند، دارید گفته‌ی او را به ما میرسانید، حرف او را به ما میرسانید. این یک احساسی به شما میدهد؛ این خیلی مهم است. اوّل این است.

قرآن را با توجّه به معنا بخوانید. من امروز دیدم بعضی از برادران این را خوب رعایت کردند و این تلاوتهایی که انجام گرفت، با توجّه به معنا بود. گاهی اوقات توجّه به معنا نیست، تلاوت اثر نمیگذارد. توجّه به معنا که داشته باشید و بدانید که چه حقیقتی دارد از حنجره‌ی شما خارج میشود ــ توجّه به معنا یعنی این ــ این اثر میگذارد. ممکن است کسی عرب‌زبان باشد و عربی زبان مادری‌اش باشد، امّا توجّه نداشته باشد که چه دارد میگوید؛ یعنی این مهم است که بدانیم چه داریم میگوییم؛ توجّه به معنا یعنی این.

و با ترتیل بخوانید قرآن را. ترتیل البتّه امروز در اصطلاح رایج بین ماها همین تلاوتهایی است که در این جلسات قرآنی، چند نفر می‌نشینند ترتیل میخوانند، میگویند ما ترتیل میخوانیم؛ ترتیل این نیست. [اینکه میفرماید] «وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتیلًا»،(۹) ترتیل به معنای این است که قرآن را با فهم، با تدبّر، با مکث [بخوانیم]: وَ قُرآناً فَرَقناهُ لِتَقرَأَهُ عَلَی النّاسِ عَلیٰ مُکث؛(۱۰) ترتیل این است. ترتیل یک امر معنوی است. بدانید که چه کار دارید میکنید، چه دارید میخوانید، چه دارید تحویل طرف مقابل میدهید و با چه قالبی دارید آن را تحویل میدهید؛ این هم مهم است که حالا به این هم شاید اشاره بکنم. ترتیل این است. البتّه به شیوه‌ی متعارفی که حالا در بین قرّاء معروف و کسانی که در قرائت کتاب نوشته‌اند [رایج است]، تلاوت قرآن یا به صورت «تحقیق» است یا به صورت «تدویر» است یا به صورت حَدر یا «تحدیر» است. تدویر همان حدّ وسط است، همان که ما امروز به آن میگوییم ترتیل؛ اسم علمی و فنّیِ این، تدویر است؛ بالاتر از این، تحقیق است که همین تلاوتهایی است که شما میکنید؛ پایینتر از آن، حَدر یا تحدیر است که تند خواندن و بسرعت خواندن قرآن است. اگر قرآن با ترتیل خوانده بشود ــ به همین معنایی که عرض کردیم، نه به آن معنایی که رایج است ــ آن اثر را خواهد گذاشت. حالا من اینجا داخل پرانتز بگویم که قرآن خواندن به همین شکل تدویر که ما به آن میگوییم ترتیل، خیلی کار مهمّی است، خیلی کار جالبی است. اینکه الان رایج شده در همه‌ی کشور، در مشهد، در قم، در جمکران، در خوزستان در اهواز، در طبس، در همه‌جا میخوانند قرآن را که در تلویزیون پخش میکنند، این کار خیلی باارزشی است، کار خیلی خوبی است. شاید من نتوانم آن شادی و خرسندی فوق‌العاده‌ی خودم را تصویر کنم برای شما، آن وقتی که میبینم قرّاء مختلف و گوناگون می‌آیند می‌نشینند قرآن را میخوانند، هم تجویدی، هم با وقف و ابتداء صحیح، هم با مخارج حروف زیبا و صحیح؛ این خیلی فوق‌العاده است، این خیلی خوب است؛ این هر چه بیشتر رواج پیدا کند خوب است. علی‌ایّ‌حال، بنابراین ترتیلِ به آن معنایی که عرض کردیم، آن شرط تأثیرگذاری تلاوت ما است.

نکته‌ی سوّم، هدف قاری در تلاوت اوّلاً عبارت باشد از بهره‌مندی خودش. شما که قرآن میخوانید، در درجه‌‌ی اوّل در نظر بگیرید که خودتان را بهره‌مند کنید. در درجه‌ی بعد مخاطبتان را بهره‌مند کنید. در درجه‌ی سوّم آرایش‌های لازم قالبی و لفظی را متناسب با قرآن ارائه بدهید؛ این آرایشها، اینهایی که میخوانند، صداهای خوب، اصوات زیبا و شیوه‌های خوبی که میخوانند، عیبی ندارد. که خب خوشبختانه من میبینم در بین قرّاء خودمان، کسانی که حالا در تلویزیون یا این‌جوری پخش میشود که ما احیاناً مشاهده میکنیم، خیلی‌شان تلاوتهایشان، لحنهایشان، لحنهای تقلیدی نیست؛ لحنهایی است که خودشان ابتدائاً این لحن را دارند ابداع میکنند. قدیمها ــ اوایل انقلاب ــ قرّاء ما بایستی از یکی از این قرّاء معروف مصری تقلید میکردند؛ یا از عبدالباسط، یا از مصطفیٰ اسماعیل و منشاوی و امثال اینها؛ امروز میبینم نه، [این‌جور نیست.] البتّه تقلید هم اشکالی ندارد؛ یعنی کسانی که از یک صوتی تقلید میکنند و لحن یک قاری خوبی را تکرار میکنند و فرامیگیرند و آن را تقلید میکنند، این اشکالی ندارد، این هیچ عیبی ندارد؛ امّا امروز در کشورمان بحمداللٰه قراءمان خودشان ابداع لحن میکنند؛ انسان این را در بعضی از قرّاء مشاهده میکند. خب پس بنابراین اگر چنانچه شما هدفتان در درجه‌ی اوّل خودتان باشد، که خودتان تحت تأثیر قرار بگیرید، در درجه‌ی بعد هدف این باشد که مخاطب تحت تأثیر قرار بگیرد ــ اگر این شد ــ آن وقت آن مستمع شما هم خشوع پیدا میکند. خشوع مستمع در مقابل قرآن، ناشی از نوع تلاوت شما است؛ شما وقتی خوب تلاوت میکنید ــ «خوب» به همین معنایی که عرض کردم ــ دل مستمعتان را خاشع میکنید. این خشوع خیلی چیز باارزش و مهمّی است؛ حالت ذکر پیدا میشود؛ اُذکُرُوا اللٰهَ ذِکرًا کَثیرًا * وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلاً؛(۱۱) این تسبیح و این ذکر و این خشوعی که بر اثر تلاوت در دل شما به وجود می‌آید، این خیلی چیز باارزشی است، ما به این احتیاج داریم.

البتّه یک مسئله در کشور ما و کشورهای غیر عرب، مسئله‌ی ‌فهم معانی است، که این مشکل را باید یک جوری حل کنیم؛ این جزو مشکلاتی است که ما مبتلا هستیم. حالا امروز خوشبختانه خیلی فرق کرده؛ قرّاء ما که میخوانند، آدم میفهمد که توجّه دارند به معانی، معانی را میفهمند و دارند حرف میزنند با انسان. در اوایل انقلاب اینجور نبود؛ تلاوت میکردند، معنایش را هم نمیفهمیدند؛ نتیجه این میشد که  در کیفیّت خواندن، در قواره‌ی خواندن، در وقف و ابتداء و امثال اینها، خیلی اشکال به وجود می‌آمد. امروز بحمدالله خوب است، منتها باید این عمومیّت پیدا کند؛ یعنی باید مستمع شما هم وقتی که قرآن را می‌شنود، بفهمد شما چه میگویید؛ ولو فی‌الجمله متوجّه بشود که شما چه میگویید. این احتیاج دارد به کار، کارش هم به عهده‌ی آموزش‌وپرورش و سازمان تبلیغات و دستگاه‌های قرآنی است که به کار قرآن اشتغال دارند. اینها بنشینند فکر کنند شیوه‌هایی را حقیقتاً پیدا کنند. البتّه یکی از راه‌ها نوشتن ترجمه است که مینویسند و خوب است؛ راه‌های دیگری هم وجود دارد که بایستی بگردند و آنها را کشف کنند. این سیرتِ قاری بود، دلِ قاری بود؛ گفتیم قاری با شرایطش باید قرآن بخواند.

صورت قاری هم مهم است؛ اوّلاً حالت اهل صلاح در قاری باشد. اوّل انقلاب هر قاری‌ای که از فلان کشور میخواست بیاید اینجا، یکی از شرط‌هایی که ما گفته بودیم باید با او بشود، این است که ریش بگذارد؛ چون آنها تراشیدن ریش را حرام نمیدانند، میتراشند ریش را؛ آخوند است، امّا ریش‌تراش است. شرط میکردیم که تهران که می‌آیید، ممنوع است؛ همه‌شان قبول کردند؛ یعنی من یادم نمی‌آید موردی را که [قبول نکرده باشد]. قاری‌های متعدّدی آمدند؛ قرّاء معروف، به‌اصطلاح قرّاء نامدارِ امروزِ که غالباً هم از دنیا رفته‌اند، اینها همه ریش گذاشتند؛ هیچ کدامشان هم در آنجایی که میخواندند و جاهای دیگر و کشورهای دیگر، ریش نداشتند، اینجا ریش داشتند. این اهل صلاح بودن خیلی مهم است. قاری خود ما این را باید رعایت بکند. چون محاسن، شکل اهل صلاح است، شکل صالحین است؛ این را قاری حتماً رعایت کند؛ بخصوص آن قاری‌ای که در تلویزیون یا در مجامع عمومی یا در مسجد و جای دیگر میخواهد بخواند.

مسئله‌ی لباس هم همین‌جور است. من به یکی از دوستانی که در مسافرتها میرفتند، خب در کشورهای مختلف، از قرّاء ما استقبال میشود، خیلی تحسین میکنند و استقبال میکنند؛ بعضی از قرّاء ما لباس آنها را میپوشند؛ گفتم چرا؟ چرا لباس آنها را میپوشید؟ شما ایرانی هستید؛ همین کت و ‌شلوار خودتان را بپوشید؛ حدّاکثر این است که مثلاً یک عبا بر دوش بیندازید. یا کلاه آنها را سرشان میگذارند، لباس آنها را تنشان میکنند؛ یا لباس فلان قاریِ مصری را که حالا آن هم خودش محلّ حرف است، مثلاً تنش میکند! چه لزومی دارد؟ این ظواهر را حفظ کنید؛ [یعنی] امتیاز ایرانی بودن.

یک مسئله هم در این صورت قرائت، نپرداختن به الحان حرام است. توجّه داشته باشید؛ من آن جلسه‌ی گذشته، به نظرم سال گذشته بود(۱۲) که اسم آوردم از بعضی از قرّاء؛ گفتند این [شخصی که] شما اسم آوردید طرف‌دار زیاد دارد؛ خب بله میدانیم طرف‌دار زیاد دارد؛ ما خودمان هم از خواندنش خوشمان می‌آید منتها گاهی اوقات خواندن او جوری است که انسان میبیند مثلاً فرض بفرمایید که با خواندن فلان خواننده‌ی مصری هیچ تفاوتی ندارد؛ مثل همان است، همانها را دارد میخواند. خب، این الحانِ قرآنی نیست؛ لحن قرآنی لحن دیگری است، منافات هم ندارد با خوب‌خوانی. الان همین شماها که اینجا خواندید، همین قرّاء خوب ما و کسانی که خوب‌تر از اینها میخوانند، الحان بسیار خوبی دارند، خوب هم میخوانند، زیبا هم هست، شیرین هم هست، انسان دلش میخواهد گوش بدهد، حرام هم نیست؛ بنابراین، میشود از الحان حرام اجتناب کرد.

عرض کردیم تقلید در شیوه‌ی تلاوت عیب ندارد، ولیکن اینکه ما تلاش کنیم و جشنواره بگذاریم برای تربیت مقلّد، این را من حقیقتاً نفهمیدم؛ نمیدانم این ابتکار کجا است که مثلاً حالا ما بنشینیم یاد بدهیم که اگر میخواهید مثل شیخ مصطفیٰ اسماعیل بخوانید، باید اینجایش را این‌جوری بخوانید! من نمیفهمم این یاد دادن چه لزومی دارد؛ حالا خودش یاد گرفت، خیلی خوب است، عیب ندارد. ضمناً نوارهای مصطفیٰ اسماعیل را در مشهد، اوّل بنده آوردم؛ یعنی سفارش کردم از کشورهای عربی آوردند پخش کردیم. مصطفیٰ اسماعیل را نمی‌شناختند در مشهد. [یعنی] من علاقه‌مندم به خواندن او و تلاوت او، امّا اینکه ما بیاییم به بچّه‌مان یاد بدهیم بگوییم تو بیا از او تقلید کن یا از منشاوی یا احمد شبیب یا از آن دیگری، این به نظر من یک کاری نیست که خیلی منطقی باشد.

یک نکته این است که دستگاه‌های مختلفی متولّی مسئله‌ی قرآنند و با قرآن سروکار دارند؛ وزارت ارشاد با قرآن سروکار دارد، سازمان تبلیغات سروکار دارد، اوقاف سروکار دارد، صداوسیما سروکار دارد، دستگاه‌های مختلف دیگر هم هستند، آحاد مردم و گروه‌های مردمی هم سروکار دارند؛ خب اینها هم‌افزایی کنند. راه هم‌افزایی‌اش هم این است که این شورای عالی قرآن که تشکیل شده، سیاست‌گذاری میکند؛ این سیاست‌گذاری‌ها را مورد توجّه قرار بدهند؛ این کار مهمّی است، کار مفیدی است؛ یعنی جوری باشد که در سراسر کشور، کار قرآنی که پیش میرود، با توجّه به جهات مختلف و مسائل مختلف [باشد]. من دیدم بعضی از اساتید قرآن مذاکراتی کرده بودند ــ که آقایان در اختیار من گذاشتند بعضی‌اش را ــ مطالب مهمّی، مطالب قابل توجّهی از مسائل قرآنی را، مسائل تلاوت را اینها در میان گذاشتند، به آن توجّه داشتند، روی آن تکیه کردند، اهتمام ورزیدند؛ خب اینها مورد استفاده قرار بگیرد. بخصوص، صداوسیما باید از تولیدات فاخر قرآنی استقبال کند؛ یعنی بایستی واقعاً پشتیبانی کند. ما واقعاً در زمینه‌ی تلاوت قرآن، الان تولیدات خیلی خوبی داریم، تولیدات برجسته‌ای داریم؛ از اینها استفاده بشود و مردم استفاده کنند.

خوشبختانه پیشرفت کشور ما از لحاظ قرآن یک پیشرفت سریع و به نسبت کشورهای دیگری که ما می‌بینیم، بمراتب سریع‌تر بوده؛ یعنی در کشوری که قرآن در آن مهجور بود، تلاوت قرآن محدود بود و در شهرهای بزرگ، دو جلسه، سه جلسه یا پنج جلسه‌ی قرآن بود و حدّاکثر مثلاً شش هفت قاری قرآن وجود داشتند که قرآن را خوب میخواندند، تجویدی میخواندند، امروز خوشبختانه در سراسر کشور، حتّی در شهرهای کوچک و شاید در بعضی از روستاها قرّاء خوبی هستند، قرّاء برجسته‌ای هستند که تلاوت میکنند. خب اینها برجستگی ما است و نمیتوانند ادّعا کنند که جمهوری اسلامی از لحاظ قرآنی نتوانسته کار بکند؛ نه، بحمدالله خیلی خوب کار شده و بیشتر از این هم باید کار بشود. منتها این نکاتی که عرض کردم، باید مورد توجّه قرار بگیرد؛ یعنی عمده این است که چشمه‌ی معنوی قرآن سرازیر بشود به افکار مردم، به دلهای مردم و در نتیجه به عملهای ما مردم سرازیر بشود؛ عمده این است. خداوند ان‌شاءالله این توفیق را به شماها و همه‌ی ما عنایت کند.

مجدّداً از همه‌ی شماها تشکّر میکنم. از تشکیل‌دهندگان این جلسه تشکّر میکنم. از مجری محترم(۱۳) که خیلی خوب جلسه را اجرا کردند تشکّر میکنم. از یکایک کسانی که تلاوت کردند یا برنامه اجرا کردند تشکّر میکنم. ان‌شاءالله همه‌ی شما موفّق باشید.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 
 
در ابتدای این دیدار، تعدادی از قاریان و گروه‌های قرآنی به تلاوت قرآن و اجرای برنامه پرداختند.
آقای جواد روحانی‌نژاد
آقای علی مختاری امیرمجدی
سوره‌ی جمعه، بخشی از آیه‌ی ۲
سوره‌ی حدید، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «... با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند ...»
سوره‌ی اعراف، بخشی از آیه‌ی ۱۹۹؛ «گذشت پیشه کن ...»
سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۴۱؛ «... خدا را یاد کنید؛ یادى بسیار.»
سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۴
سوره‌ی مزّمّل، بخشی از آیه‌ی ۴؛ «... و قرآن را شمردهشمرده بخوان.»
(۱۰ سوره‌ی اسراء، آیه‌ی ۱۰۶؛ «و قرآنى [باعظمت را] بخشبخش [بر تو] نازل کردیم تا آن را بهآرامى بر مردم بخوانى، و آن را بتدریج نازل کردیم.»
(۱۱ سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۴۱ و آیه‌ی ۴۲؛ «... خدا را یاد کنید، یادی بسیار؛ و صبح و شام او را به پاکی بستایید.»
(۱۲ بیانات در جمع قاریان قرآن کریم، در اوّلین روز ماه مبارک رمضان (۱۴۰۲/۱۲/۲۲)
(۱۳. آقای مجید یراقبافان
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

خیلی خوش آمدید آقایان محترم؛ و خیلی متشکّریم از این توضیحات خوبی که هم جناب آقای اعرافی دادند، هم جناب آقای حاج آقا سعید [جوادی] گفتند راجع به این کتاب شریف، و استفاده کردیم. آنچه باید در معرّفی این کتاب گفته بشود، همینهایی بود که آقایان گفتند؛ چیز زیادتری نداریم.

من دو سه مطلب را [عرض میکنم]: یک مقوله، مقوله‌ی شخص آیت‌الله آقای جوادی است؛ یک مقوله، مقوله‌ی تفسیر تسنیم است؛ یک مقوله هم مقوله‌ی رواج تفسیر قرآن ــ حالا فراتر از علوم قرآنی؛ نفْس تفسیر قرآن ــ در حوزه‌های علمیّه است.

راجع به آیت‌الله آقای جوادی، به نظر من حوزه واقعاً وام‌دار ایشان است؛ ایشان کار بزرگی انجام دادند. اینکه انسان از یک جای کوچکی شروع کند تفسیر قرآن را و چهل سال آن را ادامه بدهد، این کار آسانی نیست؛ یعنی انسان وقتی فکر کند، خواهد دید کار خیلی بزرگی است استقامت بر این کار، خسته نشدن در این کار، تردید پیدا نکردن در ادامه‌ی این کار، بلکه شاید ــ من البتّه توفیق پیدا نکردم این را نگاه کنم بفهمم ــ احتمالاً شوق و ذوق مفسّر محترم نسبت به آیات در گذشت زمان بیشتر هم شده باشد؛ احتمالاً باید این‌جور باشد. و اینکه انسان مبتهج به این کار ــ کار روی قرآن ــ باشد، خیلی باارزش است. صحبت شده بود با ایشان راجع به همین کار تفسیری ایشان، خود ایشان مبتهج بودند به این کار و میگفتند این یک «المیزان» امروز است؛ تعبیر ایشان این بود؛ میگفتند این المیزان است، منتها المیزان باب امروز، برای امروز. انسان که نگاه میکند، [میبیند] واقعش هم همین‌جور است. بنابراین، کار ایشان کار واقعاً باارزشی است. البتّه فعّالیّتهای علمی ایشان در زمینه‌های علوم عقلی و نقلی مهم است و جای تقدیر دارد، لکن هیچ کدام از آنها به نظر من با این کارِ تفسیریِ با این تفصیل، قابل مقایسه نیست؛ یعنی به نظر من این کار، هم از کارهای فلسفی ایشان، [هم] از کارهای عرفانی ایشان، [و هم] از کارهای فقهی ایشان مهم‌تر و والاتر است. خداوند ان‌شاءالله به ایشان اجر بدهد، عمر ایشان را طولانی کند و این نشاطی را که موجب شد ایشان بتوانند این کار را در این مدّت طولانی ادامه بدهند، ان‌شاءالله خداوند در ایشان حفظ کند. شاید بخواهند مراجعه کنند؛ پیش می‌آید که انسان گاهی مراجعه میکند، نظرش در مورد یک مسئله‌ای تغییر پیدا میکند، یک چیزی را اضافه میکند؛ ان‌شاءالله این نشاط در ایشان ادامه پیدا کند.

و امّا راجع به مقوله‌ی تفسیر تسنیم؛ به نظر من این تفسیر از افتخارات شیعه است. من واقعاً میتوانم این‌جور تعبیر کنم که از افتخارات شیعه است. تفسیر به معنای خاصّ خودش در این کتاب خیلی خوب انجام گرفته، [یعنی] آیه تبیین شده، قوّت تفکّر عقلانی مؤلّف کمک کرده که برخی از مفاهیم ظریف، لطیف و دست‌نیافتنی در آیات، فهمیده بشود. من البتّه خیلی توفیق نداشتم مراجعه کنم به [این] تفسیر؛ گاهی چرا، لکن دیشب و امروز برای اینکه حاضرالذّهن باشم، گفتم یک جلد از آن تفسیر را بیاورند من نگاه کنم، تصادفاً جلد چهلم، سوره‌ی یوسف [بود]. انسان نگاه میکند، واقعاً سرشار از مطالب دانستنی‌ای است که میشد اینها را انسان ندیده بگیرد؛ مثلاً فرض کنید [اینکه] «رؤیا» چیست؛ حقیقت رؤیا، بحث درباره‌ی حقیقت رؤیا. همان سبک کاری که مرحوم آقای طباطبائی در المیزان انجام دادند تحت عنوان بحث فلسفی یا بحث مثلاً اجتماعی؛ منتها این، در سطح عظیمِ این تفسیر بزرگ، گسترده است؛ یعنی اگر فرض کنیم آن کاری که حالا نسبت به المیزان آن کار [انجام] شده، [مشابه آن] بنا باشد مباحث غیر تفسیری را از این کتاب استخراج کنند و جمع کنند، خودش یک دایرةالمعارف میشود؛ یک مجموعه‌ی بزرگی از معارف میشود که قابل استفاده است، در موضوعات مختلف، مثلاً فرض کنید به مناسبت یک کلمه در یک آیه.

و برای اینکه این استفاده خوب انجام بگیرد، به نظر من این تفسیر احتیاج دارد به یک فهرست فنّی کامل. من نمیدانم حالا در این زمینه کاری شده یا نه. تفسیر، فهرست لازم دارد؛ این تفسیر، فهرست فنّی لازم دارد تا هم موضوعات بیان بشود، هم ترتیب حروف با [ترتیب] الفبایی ملاحظه بشود که اگر انسان مثلاً فرض کنید که راجع به فلان موضوع میخواهد بداند در این تفسیر چه هست، بتواند بزودی پیدا کند آنها را و استفاده کند. بنابراین هم تفسیر است، هم به یک معنا دایرةالمعارف است. بنابراین انصافاً‌ تفسیر تسنیم جزو افتخارات شیعه است، جزو افتخارات حوزه است و ما خدا را شکر میکنیم بر اینکه این کار انجام گرفت.

من شنیده‌ام، بعضی از طولانی بودن تفسیر ــ هشتاد جلد بودن آن ــ گلایه‌مندند و میگفتند که این تفسیر را خوب است کوتاه کنیم، خلاصه کنیم. من به نظرم این کار نه ممکن است، نه جایز است. یعنی این کار، تفسیر را از آن هویّت خودش می‌اندازد . کتاب تفسیر ــ بخصوص با این تفصیل ــ کتابی نیست که انسان بخواهد از اوّل بنشیند تا آخر بخواند که انسان بگوید هشتاد جلد است، طولانی است نمیتوانیم بخوانیم؛ کتاب مرجع است؛ انسان یک آیه‌ای را میخواهد بفهمد، یک سوره‌ای را میخواهد بفهمد، یک موضوعی را میخواهد بفهمد، مراجعه میکند؛ این ۸۰ جلد باشد، ۱۰۰ جلد باشد، ۱۸۰ جلد باشد، فرقی نمیکند. بنابراین کوتاه کردن تفسیر [جایز نیست]. حالا امروز به نظرم به من گفتند که بنا است آن قسمتهای خلاصه‌ی تفسیری را که آن اوّل هر آیه ذکر شده، اینها را جمع کنند؛ خب یک چیزی خواهد شد امّا نه، به نظرم می‌آید اسم آقای جوادی و اسم تفسیر تسنیم را با این کارها کوچک نکنیم؛ بگذاریم تفسیر همین‌طور به همین شکل باشد. منتها فهرست میخواهد، فهرست لازم دارد؛ تفسیر حتماً بدون فهرست کم‌استفاده خواهد شد؛ باید فهرست بشود. این هم راجع به مسئله‌ی تسنیم.

و امّا مقوله‌ی تفسیر قرآن در حوزه‌ها. انصافاً حوزه‌ها در این زمینه کم‌کارند؛ حوزه‌های مختلف ما، در طول زمان، خیلی کم‌کاری در این زمینه داشته‌اند. مجاهدت بزرگ را مرحوم آقای طباطبائی کرد که با اینکه هیچ معمول نبود، ایشان آمدند درس تفسیر شروع کردند و همین، مبدأ توجّه به قرآن و مفاهیم قرآنی و مانند اینها در حوزه شد. ایشان در مدرسه‌ی حجّتیّه [درس تفسیر داشتند]. بنده البتّه توفیق نداشتم که آن درس را بروم، [امّا] آقای جوادی آن وقت مدرسه‌ی حجّتیّه بودند، به نظرم میرفتند. یک عدّه‌ای میرفتند درس ایشان، لکن درس کوچکی بود؛ یعنی در مسجدِ مدرسه‌ی حجّتیّه، یک گروهی ــ شاید چهل پنجاه یا به نظرم سی چهل نفر ــ می‌نشستند، لکن شروع مهمّی بود؛ آقای طباطبائی (رضوان الله علیه) کار بزرگی را آغاز کرد و پایه‌گذاری کرد. قبل از ایشان، در حوزه‌ی قم هم خبری نبود، در حوزه‌ی نجف هم به طریق اولیٰ خبری نبود. در حوزه‌ی نجف، خب میدانید دیگر مرحوم بلاغی یک چیز مختصری و بعضی دیگر از آقایان یک چیز مختصری در این زمینه دارند؛ ولی آن کاری که توقّع میرود از یک حوزه‌ای که میخواهد علوم اسلام را بیان کند، اصلاً فاصله‌ی حوزه‌های ما با آن خیلی زیاد است.

نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشد که علمای بزرگ و معروف ما خیلی اوقات با مفاهیم قرآنی آشنایی نداشتند. من یکی از علمای خیلی خوب، مرد فاضل، ملّا و بسیار آدم خوب را می‌شناختم ــ زمان جوانی ما ــ ایشان میگفت ما نجف که بودیم، خب مشغول درس و بحث بودیم و مشغول کارهایمان بودیم و بنویس و بگو و تبادل کن و مباحثه کن و برو و بیا و مانند اینها؛ وقتی آمدیم از نجف به ایران، من تصادفاً تفسیر صافی[۲] را پیدا کردم ــ آن آقا میگفت ــ تفسیر صافی را نگاه کردم، دیدم عجب مطالبی در این کتاب هست! حالا شما ببینید چقدر مطالب در تفسیر صافی وجود دارد که یک مجتهدِ ملّای سالها درس‌خوانده‌ی در نجف را متعجّب کند؛ وضع حوزه‌های ما این‌جوری بود.
بنده قبل از انقلاب، یک سروکار مختصری با کارهای قرآنی داشتم، به طلبه‌ها میگفتم؛ میگفتم وضع حوزه‌ی ما این‌جوری است که از «بدان‌ ایّدک الله»[۳] که شروع میکنیم تا وقتی اجازه‌ی اجتهاد میگیریم، در طول این سالها، میتوانیم حتّی یک بار احتیاج پیدا نکنیم به اینکه بلند شویم از روی طاقچه قرآن را برداریم نگاه کنیم! یعنی این درسهای ما هیچ سروکاری با قرآن ندارد، مگر همان مقداری که در کتاب ادبیّات، در مغنی یا در سیوطی و مانند اینها، آیات قرآن هست؛ وَالّا نه در فقهمان، نه در ادبیّاتمان، نه در تحقیقات اصولی‌مان، احتیاجی به این پیدا نمیکنیم که بلند شویم قرآن را برداریم نگاه کنیم ببینیم مثلاً چه آیه‌ای در قرآن درباره‌ی این موضوع میشود پیدا کرد یا قرآن چه گفته! این عیب حوزه است.

خب، حالا راه افتاده ــ ایشان[۴] میگویند دویست درس تفسیر در حوزه هست! خیلی خوب است، این بسیار خوب است، یعنی یک مژده‌ای است؛ بنده این را نمیدانستم که الان دویست درس تفسیر در حوزه‌ی قم هست ــ منتها کاری کنید که این مراجعه‌ی به تفسیر و درس تفسیر یک فرهنگ باثبات بشود؛ [این کار] نقص شمرده نشود. یعنی ملّاییِ در فقه، یا حالا در درجه‌ی بعد، ملّاییِ در فلسفه که یک افتخار است، ملّاییِ در تفسیر هم به معنای ملّا شدن باشد، لااقل مثل ملّایی در فقه؛ یعنی این‌جوری باید باشد. حالا البتّه چون نظام زندگی انسان متوقّف به فقه است، بایستی در مورد فقه یک مقداری تعبیر انسان محترمانه‌تر باشد؛ لکن حالا مثلاً اصول با این طول و تفصیلی که دارد، یک نفری که ملّای در اصول است، یک رتبه‌ای در ذهنیّت عامّ حوزه‌ها دارد؛ آیا آن کسی هم که در تفسیر تسلّط دارد بر آیات قرآن و معانی آیات و مفاهیم آیات و اشارات آیات، همین اندازه در ذهنیّت عمومی حوزه ارج و قرب دارد؟ این را باید درست کرد.

مراجعات برادران اهل سنّت به قرآن خوب است، منتها آنها هم حالا یا بیش از تفسیر یا لااقل به قدر تفسیر، به مسائل حاشیه‌ای کم‌اهمّیّت قرآن پرداخته‌اند؛ چقدر کتاب در باب «وقف و ابتدا» در [قرائت] قرآن هست! مثلاً فرض بفرمایید چقدر کتاب در باب تجوید هست! و امثال اینها. مسائل قرآنی اینها نیست؛ مسئله‌ی قرآن، فهم آیات کریمه‌ی قرآن است که خب در این زمینه ما انصافاً کم‌کاریم و در شیعه این کار کم انجام گرفته؛ بحمدالله امروز این کار احیا شد. حالا خدا را شکر میکنیم که در این برهه، تفسیر تسنیم به وجود آمد و مایه‌ی افتخار شد. میشود تفسیر تسنیم را سر دست گرفت و نشان داد به دنیای اسلام که ما این را داریم.

یکی از کارها، ترجمه‌ی عربی تفسیر است که این کار هم لازم است. حالا اینکه اصل کار به فارسی نوشته بشود خب یک فلسفه‌ای داشته، عیبی هم ندارد، خوب است لکن دنیای اسلام امروز بیشتر با عربی آشنا هستند و نمیشود ما یک کتاب خوب را داشته باشیم و توقّع داشته باشیم که دنیای اسلام آن را بفهمد، بداند، بشناسد، لکن به زبان عربی نباشد؛ این توقّع درستی نیست. به نظر من یک گروهی، یک جمعی عرب‌زبان که زبان مادری‌شان عربی است و مسلّط به ادبیّات عربند، باید بنشینند این کتاب را بتدریج اگر تا حالا نشده [ترجمه کنند]. خیلی خوب.[۵] بله، این کار، کار لازمی است. اگر چنانچه کار، خوب از آب دربیاید، یعنی زبان، زبان خوبی برای مخاطب عربی باشد و بعضی از خصوصیّاتی که از لحاظ روانی مهم است، تفسیر، انتشارِ سریع پیدا خواهد کرد؛ یعنی در حوزه‌های عربی، این زود رواج پیدا خواهد کرد. مردمان صاحب فکر هم هستند [که استفاده میکنند].

مرحوم آشیخ هادی فضلی (رحمة الله ‌علیه) که ایشان از علمای عربستان بودند، به من گفت که الان در دانشگاه‌های حجاز، اساتید بزرگ حجاز، کتابهای فقهی شیعه را تهیّه میکنند و میخوانند؛ یعنی همینهایی که چاپ شده. تشکّر میکرد که [بر روی] اینها کار شده، تصحیح شده، چاپ شده. چون آخر کتاب ریاض[۶] را مثلاً به آن شکل قدیمی کسی رغبت نمیکند باز کند، امّا وقتی ریاض را با این شکل فرض کنید که چاپ کردند، یا جواهر[۷] را مثلاً به این شکل درآوردند، طبعاً او علاقه‌مند میشود. ایشان میگفت که علاقه‌مند شده‌اند و به شیعه اعتقاد پیدا کرده‌اند. مرحوم آقای فضلی در دانشگاه هم تدریس داشت و میگفت اساتید بزرگ در عالم تسنّن در آنجایی که حالا ایشان تدریس میکرد ــ در دانشگاه‌های منطقه‌ی شرقیّه و غیر آنها ــ همه‌ مجذوبند. این کتاب آن‌جوری خواهد شد؛ یعنی اگر چنانچه یک ترجمه‌ی خوبی انجام بگیرد، این دست آنها برسد، دیگر رهایش نمیکنند؛ یعنی دست به دست خواهد گشت؛ در دنیای اسلام ان‌شاءالله میگردد.

تشکّر میکنیم از خداوند متعال که این توفیق را به آقای جوادی (دامت ‌برکاته) داد که ایشان این کار را انجام دادند؛ تشکّر میکنیم از آیت‌الله آقای جوادی که این زحمت را کشیدند؛ تشکّر میکنیم از شماها که دنباله‌ی این کار را گرفتید، تحقیق کردید و کار کردید. و ان‌شاءالله امیدواریم که همه،‌ اجر و ثواب دنیوی و اخروی خودتان را ببرید. سلام ما و تشکّر ما را هم خدمت ایشان برسانید.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

 
این همایش به همراه آیین رونمایی از هشتاد جلد تفسیر تسنیم، ششم اسفند ۱۴۰۳ در مدرسه‌ی عالی دارالشّفاء قم برگزار میگردد. در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین علیرضا اعرافی (مدیر حوزه‌های علمیّه‌ی سراسر کشور) و حجّت‌الاسلام والمسلمین سعید جوادی‌آملی (رئیس بنیاد علوم وحیانی اسراء و عضو شورای سیاست‌گذاری همایش) گزارشهایی ارائه کردند.
نوشته‌ی ملّامحسن فیض کاشانی
عبارت آغازین کتاب «جامع‌المقدّمات» که طلّاب علوم دینی در ابتدای تحصیل، آن را می‌آموزند.
مدیر حوزه‌های علمیّه‌ی سراسر کشور
یکی از حضّار: تا جلد ۳۰ این کتاب به زبان عربی ترجمه و چاپ شده.
ریاض‌ المسائل فی بیان الاحکام بالدلائل، نوشته‌ی مرحوم سیّدعلی طباطبائی
. جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، نوشته‌ی مرحوم محمّدحسن نجفی

پیکر دبیرکل شهید حزب‌الله لبنان پس از برگزاری مراسم تشییع باشکوه، در آرامگاه ابدی خود آرام گرفت.

مراسم رسمی تشییع پیکر شهیدان «سید حسن نصرالله» دبیرکل و «سید هاشم صفی الدین» رئیس شورای اجرایی حزب‌الله امروز یکشنبه در ورزشگاه «کمیل شمعون» بیروت در حال برگزاری است.

مردم لبنان و دیگر نقاط جهان از ساعت‌ها پیش در ورزشگاه کمیل شمعون و خیابان‌های اطراف حاضر شده بودند.

این مراسم با حضور هزاران نفر از مردم لبنان و همچنین هیأت‌های دیپلماتیک و نمایندگان کشورهای مختلف در حال برگزاری است و به نمادی از همبستگی ملی و ارادت به شهیدان تبدیل شده است.

«محمد باقر قالیباف» رئیس مجلس شورای اسلامی، «سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، سردار «علی فدوی» جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندگان رهبر معظم انقلاب اسلامی و جمعی از نمایندگان مجلس و دیپلمات‌های ایرانی در این مراسم حضور دارند.

شرکت‌کنندگان با حمل پرچم‌ها و پلاکاردهای حمایتی، یاد و خاطره این دو شهید را گرامی داشتند و بر ادامه راه مقاومت تأکید کردند.

در این مراسم، شیخ «نعیم قاسم» دبیرکل حزب‌الله لبنان به عنوان سخنران اصلی سخنرانی خواهد کرد.

مراسم همچنین با دعاخوانی برای آرامش روح شهیدان همراه بوده و نشان‌دهنده عزم و اراده ملت لبنان در حمایت از آرمان‌های خود است.

مراسم تشییع با قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز و در ادامه، سرود ملی لبنان و مقاومت اسلامی برای حاضران پخش شد.

 

پیکر «سید امت» در آرامگاه ابدی آرام گرفت

پیکر شهید سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان پس از تشییع باشکوه بر دستان مردم که چندین ساعت به طول انجامید، در آرامگاه ابدی خود آرام گرفت.

مردم حاضر در این مراسم، با فریادهای «لبیک یا حسین (ع)» و «لبیک یا نصرالله»، شهید نصرالله را به سمت آرامگاه ابدی خود بدرقه کردند.

پیکر شهید سید هاشم صفی‌الدین، قرار است روز دوشنبه در جنوب لبنان تشییع و به خاک سپرده شود.

مراسم تدفین پیکر شهید سید حسن نصرالله

پس از تشییع باشکوه در بیروت و با حضور میلیونی مردم، مراسم تدفین پیکر شهید نصرالله آغاز شده است.

طبق تصاویر منتشر شده، پیکر شهید نصرالله بر دستان مردم تا محل تدفین در حال تشییع است.

مردم نیز با شعارهای «لبیک یا حسین» پیکر سید مقاومت را بدرقه می‌کنند.

 

سید حسن نصرالله در دفاع از کرامت امت و آزادی قدس به شهادت رسید

حماس در بیانیه‌ای اعلام کرد: در این روز بزرگ مواضع شجاعانه و شرافتمندانه شهید سید حسن نصرالله و پایبندی اصولی و استوار او به مساله فلسطین و اصرار ایشان بر تشکیل جبهه پشتیبانی از مردم نوار غزه در برابر تجاوزات وحشیانه صهیونیستی را یادآور می‌شویم که تا زمان شهادت که آرزوی آن را داشت به آن پایبند بوده و در دفاع از کرامت امت و آزادی قدس به شهادت رسید.

حماس در ادامه تاکید کرد: جنایات اشغالگران صهیونیست و عملیات بزدلانه آن‌ها در ترور فرماندهان مقاومت، هرگز ادامه این مسیر مبارک را متوقف نخواهد کرد و تنها بر اصرار ما به پیمودن راه فرماندهان و رهبران شهید تا ریشه کن کردن اشغالگران و بازپس‌گیری سرزمین و مقدسات تا پاکسازی آن از صهیونیست‌های غاصب می‌افزاید.

 

 

تجدید بیعت مردم با مقاومت

«سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در حاشیه مراسم تشییع شهیدان مقاومتف درباره پیام‌های حضور میلیونی مردم در این مراسم گفت: مهم‌ترین پیام، پایگاه قوی مقاومت و حزب‌الله در لبنان است. این جمعیتی که امروز می‌بینیم بیشتر به یک سیل شبیه است؛ سیلی از مردم عاشق و زنان و مردان عاشق مقاومت که امروز به اینجا آمده‌اند و به نظر من یک تجدید عهد و پیمان مجدد با مقاومت و حزب‌الله در لبنان است. ان‌شاءالله آینده به نفع این مردم رقم خواهد خورد.

 

 

حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع شهیدان راه قدس

شبکه المیادین خبر داده سازمان‌دهندگان مراسم تشییع شهیدان نصرالله و صفی‌الدین در بیروت، برآورد کرده‌اند که در این مراسم یک میلیون و چهارصد هزار نفر شرکت کرده‌اند.

علاوه بر لبنان، هزاران نفر هم از کشورهای دیگر خود را به خیل عظیم سوگواران سید مقاومت رسانده‌اند.

تصاویری از حضور پرشور مردم در خیابان شهید حاج «قاسم سلیمانی» که در نزدیکی مزار سید حسن نصرالله قرار دارد نیز منتشر شده است.

 

پیکر شهید نصرالله در حال تشییع به سمت آرامگاه ابدی

پس از اقامه نماز بر پیکرهای شهیدان سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی‌الدین، پیکرهای دبیرکل شهید مقاومت اسلامی لبنان و همچنین رئیس شورای اجرایی این جنبش در حال تشییع در خیابان‌های بیروت است.

رسانه‌ها از حضور میلیونی مردم لبنان و دیگر نقاط جهان در مراسم تشییع خبر می‌دهند.

پیکر شهید نصرالله امروز به خاک سپرده می‌شود و پیکر شهید صفی‌الدین قرار است روز دوشنبه در جنوب لبنان تشییع و به خاک سپرده شود.

 

اقامه نماز بر پیکرهای شهیدان راه قدس

در ادامه مراسم تشییع، مردم بر پیکرهای شهیدان نصرالله و صفی‌الدین، نماز اقامه کردند.

پس از آن، پیکر شهید نصرالله در حال تشییع به سمت آرامگاه ابدی خود است.

 

از مقاومت دست نخواهیم کشید

شیخ «نعیم قاسم» دبیرکل حزب‌الله لبنان طی سخنرانی در این مراسم گفت: امروز با رهبری وداع می‌کنیم که قبله آزادگان جهان است. امروز با حبیب مجاهدان، مردم، فقرا، مستضعفان و ستم دیدگان روی زمین و فلسطینی‌ها وداع می‌کنیم.  

او همچنین گفت: اگر خانه‌های ما روی سرمان خراب شود، از مقاومت دست نخواهیم کشید. او رهبر عقل‌ها و دل‌هاست و مقصد او همیشه فلسطین و بیت‌المقدس بوده است. نقش او در احیای مسأله فلسطین بسیار عظیم بود و ما امانت را حفظ کرده و در این مسیر گام خواهیم برداشت.

 

تجاوز جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به حریم هوایی لبنان

همزمان با برگزاری مراسم تشییع پیکر شهدای مقاومت، چهار جنگنده‌ رژیم صهیونیستی با پرواز در ارتفاع پایین بر فراز شهرک ورزشی بیروت، اقدام به شکستن دیوار صوتی کردند.

مراسم تشییع اما به صورت عادی و باشکوه در حال برگزاری است.

طبق گزارش خبرنگار اعزامی ایسنا به بیروت، این اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی با واکنش جمعیت حاضر در خیابان‌های بیروت مواجه شد و مردم، شعارهای «هیهات من‌الذله»، «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» سر دادند.

 

ورود پیکرهای شهدا به مراسم تشییع

پیکرهای شهیدان سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی‌الدین در میان حزن و اندوه مردم و شعارهای «لبیک یا نصرالله» وارد محل برگزاری مراسم تشییع شد.

مردم حاضر شعارهایی نظیر «لبیک یا حسین (ع)»، «انا علی العهد یا نصرالله» و «هیهات منا الذله» سر می‌دهند.

خیل عظیم مردم در مراسم بدرقه پیکرهای شهیدان مقاومت، همچنین شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل سر می‌دهند.

 

پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت مراسم تشییع شهیدان مقاومت

پس از قرار گرفتن مهمانان در جایگاه، متن بیانیه مقام معظم رهبری توسط حجت‌الاسلام‌المسلمین «سید مجتبی حسینی»  نماینده معظم‌له در عراق و عضو هیأت نمایندگان رهبری اعزامی به لبنان قرائت شد.

در این پیام آمده است: مجاهد کبیر و زعیم پیشتاز مقاومت در منطقه، حضرت سید حسن نصرالله (اعلی الله مقامه)، اکنون در اوج عزّت است. بدن پاک او در سرزمین جهاد فی‌سبیل‌الله به خاک سپرده می‌شود، ولی روح و راه او هر روز سرافرازتر از پیش جلوه خواهد کرد ان‌شاءالله، و راه را به رهروان نشان خواهد داد.

دشمن بداند که مقاومت در برابر غصب و ظلم و استکبار، تمام‌شدنی نیست و تا رسیدن به سرمنزل مقصود ادامه خواهد یافت باذن‌الله.

نام نیک و چهره‌ی نورانی جناب سید هاشم صفی الدین (رضوان الله علیه) نیز ستاره‌ی درخشان تاریخ این منطقه است. او یاور نزدیک و جزء جدانشدنی رهبری مقاومت در لبنان بود.

سلام خدا و بندگان صالحش بر این دو مجاهد سرافراز و بر دیگر مبارزان شجاع و فداکار که در برهه‌ی اخیر به شهادت رسیدند، و بر همه‌ی شهدای اسلام. و سلام ویژه‌ی من به شما فرزندان عزیزم، جوانان سلحشور لبنان.

 

حضور گسترده مردمی در مراسم تشییع

رسانه‌های غربی از جمله آسوشیتدپرس، خبرگزاری فرانسه و رویترز به حضور گسترده و ده‌ها هزار نفری مردم در مراسم تشییع شهیدان مقاومت اذعان کردند.

بسیاری از شبکه‌های خبری جهان از جمله شبکه‌های منطقه نیز در حال پخش زنده این مراسم هستند.

 

شهید نصرالله الگویی بی‌نظیر در تاریخ امت ایجاد کرد

 «خالد البطش» عضو دفتر سیاسی جنبش جهاد اسلامی در سخنانی گفت که دبیرکل شهید حزب‌الله لبنان الگویی بی‌نظیر در تاریخ امت اسلام ایجاد کرد و از همان ابتدای تشکیل حزب‌الله حامی فلسطین بود.

«اسماعیل رضوان» از رهبران جنبش حماس گفت: حضور گسترده مردم در مراسم تشییع پیکر شهید سید حسن نصرالله نشان‌دهنده حمایت مردمی از مقاومت است و روابط راهبردی میان حماس و حزب‌الله مستحکم است و ما در مسیر مقاومت علیه اشغالگران در کنار یکدیگر ایستاده‌ایم.

شیخ «قیس الخزعلی» دبیرکل عصائب اهل الحق عراق به مناسبت تشییع شهید سید حسن نصرالله اعلام کرد تا زمان تحقق پیروزی نهایی و پاکسازی سرزمین از رژیم صهیونیستی به راه شهید نصرالله ادامه می‌دهند.

کمیته‌های مقاومت فلسطین، شهید نصرالله را الگوی شجاعت و ایثار توصیف و بر ادامه راه او تاکید کردند.

«شیخ علی الاسدی» رئیس شورای سیاسی جنبش النجباء عراق، شهید سید حسن نصرالله را پدر، متفکر و رهبر توصیف کرد و بر قدرت پروژه مقاومت تأکید کرد.مقاومت زنده است

«سید عباس عراقچی» وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران بعد از ورود به فرودگاه بیروت جهت شرکت در مراسم تشییع  شهیدان مقاومت گفت: تشییع پیکر امروز این شهیدان، نشان می‌دهد که مقاومت و حزب‌الله زنده است، به آرمان خود وفادار است و ان‌شاءالله مسیر مقاومت ادامه پیدا می‌کند. همانطور که مقاومت تاکنون پیروزی‌های زیادی را به دست آورده، ان‌شاءالله پیروزی نهایی را نیز به دست می‌آورد.

«محمدباقر قالیباف» رئیس مجلس شورای اسلامی نیز گفت: بیش از چهار ماه قبل که وارد فرودگاه بیروت شدم، شهر پر از دود و آتش بود و ناامنی ناشی از جنایات رژیم صهیونیستی و بمباران‌های هوایی و موشکی از سمت دریا، لبنان را فرا گرفته بود و جنایات وحشیانه و سبوعانه این رژیم ادامه داشت اما همان روز هم من با همه وجود حزب‌الله را از هر زمان دیگری سرزنده‌تر و مقاوم‌تر دیدم. جمهوری اسلامی ایران از هر اجماعی که میان دولت، مجلس، مقاومت و مردم لبنان شکل گیرد، حمایت خواهد کرد. ما برای همه ملت عزیز لبنان آرزوی سلامتی و شادی توأم با نشاط داریم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت برگزاری مراسم تشییع و تدفین مجاهد کبیر شهید سیدحسن نصرالله و همچنین سیدهاشم صفیّ‌الدّین با تجلیل از این دو شهید بزرگ مقاومت، تاکید کردند: دشمن بداند که مقاومت در برابر غصب و ظلم و استکبار، تمام‌شدنی نیست و تا رسیدن به سرمنزل مقصود ادامه خواهد یافت.

متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:

بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم
قال اللّه عزّ و جل: وَ لِلّهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤمِنینَ وَ لکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمون. (۱)

مجاهد کبیر و زعیم پیشتاز مقاومت در منطقه، حضرت سیّدحسن نصراللّه (اعلی اللّه مقامه)، اکنون در اوج عزّت است. بدن پاک او در سرزمین جهاد فی‌سبیل‌اللّه به خاک سپرده میشود، ولی روح و راه او هر روز سرافرازتر از پیش جلوه خواهد کرد ان‌شاءاللّه، و راه را به رهروان نشان خواهد داد.

دشمن بداند که مقاومت در برابر غصب و ظلم و استکبار، تمام‌شدنی نیست و تا رسیدن به سرمنزل مقصود ادامه خواهد یافت باذن‌اللّه.

نام نیک و چهره‌ی نورانی جناب سیّدهاشم صفیّ‌الدّین (رضوان اللّه علیه) نیز ستاره‌ی درخشان تاریخ این منطقه است. او یاور نزدیک و جزء جدانشدنی رهبری مقاومت در لبنان بود.

سلام خدا و بندگان صالحش بر این دو مجاهد سرافراز و بر دیگر مبارزان شجاع و فداکار که در برهه‌ی اخیر به شهادت رسیدند، و بر همه‌ی شهدای اسلام. و سلام ویژه‌ی من به شما فرزندان عزیزم، جوانان سلحشور لبنان.

سیّدعلی خامنه‌ای
سوم اسفند ۱۴۰۳
 

۱) سوره‌ی منافقون، بخشی از آیه‌ی ۸؛ «... و[لی] عزّت از آنِ خدا و از آنِ پیامبرِ او و از آنِ مؤمنان است، لیکن این دورویان نمیدانند.»

مقامات یمنی با اشاره به اینکه شخصیت شهید «سید حسن نصرالله» فراتر از مرزهای جغرافیایی، سیاسی و مذهبی بود، تاکید کردند که او همچون کوهی در مقابل پروژه‌های صهیونیستی ایستادگی و با آنها مبارزه کرد.

«عبدالعزیز البکیر»، وزیر دولت سابق و دبیر کل حزب ملی سوسیال یمن اظهار داشت که سید حسن نصرالله همیشه به عنوان مجاهدی شجاع و بی‌بدیل شناخته می‌شد.
 
وی در پستی در فضای مجازی تاکید کرد: «سید حسن نصرالله، رهبر شهیدان، همچون کوهی تزلزل ناپذیر در برابر پروژه صهیونیستی ایستاده است. هیچ‌کس قبل و بعد از او چنین شکست‌های ویرانگری را بر صهیونیست‌ها وارد نکرده و نقشه‌های آنها را خنثی نکرده است، حتی دشمنانش نیز به این حقیقت اعتراف کرده‌اند.»
 
وی همچنین مردم منطقه را به اتحاد و همبستگی فراخواند و افزود: «در شرایط کنونی، ندای آشتی و بردباری کمتر شنیده می‌شود، برخی از حامیان این گفتمان صدای خود را بلند نمی‌کنند و برخی دیگر در سکوت فرو رفته‌اند.»
 
«محمد الفرح»، عضو دفتر سیاسی انصارالله نیز درباره حضور یمنی‌ها در این مراسم گفت: «اگر شرایط اجازه می‌داد، اکثر مردم یمن برای شرکت در مراسم تشییع سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی‌الدین به لبنان سفر می‌کردند، زیرا آنها را شهدای خود می‌دانند.»
 
وی افزود: «سخنان و مواضع سید حسن نصرالله از دهه ۱۹۹۰ در ذهن یمنی‌ها نقش بسته و نماد پیروزی، استقامت و وفای به عهد بوده است. او در حالی در کنار مردم یمن ایستاد که بسیاری از کشورهای عربی آنها را رها کرده و حتی علیه‌شان توطئه کردند. مردم یمن که به عزت و وفاداری شهره‌اند، کسانی را که در روزهای سخت همراهشان بودند، فراموش نمی‌کنند.»
 
الفرح تاکید کرد: «سید حسن نصرالله تنها یک رهبر برای لبنان نبود، بلکه شخصیتی فراتر از مرزهای جغرافیایی، مذهبی و سیاسی محسوب می‌شد. او تمامی ویژگی‌های بزرگی، اخلاق‌مداری، فصاحت و شفافیت را در خود داشت و صدای او همچنان در گوش یمنی‌ها طنین‌انداز خواهد بود.»
 
وی در پایان گفت: «ما از طریق او شجاعت و اخلاقیات امام علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را شناختیم و از او آموختیم که چگونه بدون ذلت و خواری زندگی کنیم.»

دبیرکل حزب‌الله لبنان در سخنانی با بیان این که سیدحسن‌نصرالله ذوب در اسلام و ولایت بود، تاکیدکرد که نبرد پشتیبانی از غزه بخشی از ایمان ما به آزادسازی فلسطین است.

شیخ «نعیم قاسم» دبیرکل حزب‌الله لبنان در مراسم تشییع پیکر شهیدان سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی‌الدین در ورزشگاه کمیل بیروت سخنرانی کرد.

وی در این مراسم اظهار داشت: من شما را از طرف برادرم، عزیزم و مقتدایم "سید حسن نصرالله" خطاب قرار می‌دهم. سلام بر شما ای شریف‌ترین و ای وفادارترین و ای کریم‌تربن مردم و ای کسانی که ما را سرافراز کردید.
 
وی در ادامه تصریح کرد: ما امروز با فرمانده‌ای تاریخی و استثنایی که به مثابه قبله آزادگان در جهان است و با حبیب مجاهدان، مردم ، فقرا و مستضعفان بر روی زمین و فلسطین وداع می‌کنیم.
 
دبیرکل حزب الله لبنان با بیان این که سید نصرالله در سال 1989 ریاست شورای اجرایی حزب‌الله را برعهده گرفت و در سال 1992 تا زمان شهادتش دبیرکل  بود، گفت: این سید عزیز رزمندگان را به سوی امت اسلام رهنمون می‌شد و امت اسلامی را به سوی مقاومت هدایت می‌کرد.
 
وی افزود: این مرد بزرگ در اسلام و ولایت ذوب شده بود و فردی راستگو، وفادار، مهربان، کریم، متواضع، محکم، شجاع، حکیم، استراتژیک و محبوب رزمندگان بود.
 
شیخ نعیم قاسم در ادامه خطاب به سید حسن نصرالله گفت: ما با حفظ وصیت تو این مسیر را کامل می‌کنیم، حتی اگر همه ما کشته شویم و خانه‌هایمان بر روی سرهایمان  ویران شود.
 
وی با اشاره به نقش سید حسن نصرالله در احیای مسئله فلسطین، تاکیدکرد که ما این امانت را حفظ کرده و در همین مسیر حرکت خواهیم کرد.
 
دبیرکل حزب الله لبنان با بیان این که سید حسن نصرالله در خط مقدم به شهادت رسید، به فرماندهان شهید سپاه انقلاب اسلامی ایران که به همراه سید به شهادت رسیدند اشاره کرد و افزود: به خانواده‌های این دو سید بزرگوار و شهدای مقاومت و وابستگان و دوستداران آنها تبریک و تسلیت می‌گوییم.
 
وی همچنین به اسرا درود فرستاد و خطاب به آنها گفت: ما هرگز شما را نزد دشمن رها نخواهیم کرد و همه اقدامات لازم برای آزادی شما را انجام خواهیم داد.
 
شیخ قاسم جمعیت باشکوه حاضر در مراسم تشییع را بیانگر وفاداری کم نظیر در تاریخ لبنان عنوان کرد و اظهار داشت: نبرد پشتیبانی غزه بخشی از ایمان ما به لزوم آزادسازی فلسطین است.
 
وی خاطرنشان کرد که ما با رژیم صهیونیستی و طاغوت بزرگ آمریکا جنگیدیم که همه امکانات خود را برای رویارویی با محودر مقاومت که گرد غزه و فلسطین آمده بودند، بسیج کرده است.
 
وی با بیان این که حجم فشار بر مقامت و رزمندگان آن بی‌نظیر بود، گفت: حجم پایداری در مقابل این فشارها نیز بی‌نظیر بود.
 
دبیرکل حزب الله لبنان ادامه داد: ما اکنونن وارد مرحله جدیدی شده‌ایم و این مرحله از نظر روش و ابزار و کیفیت تعامل متفاوت با گذشته است.
 
وی افزود: بدانید که مقاومت از نظر شماره، تجهیزات و جایگاه مردمی موجود و قدرتمند است و ما به حضور و آمادگی خود ادامه می‌دهیم.
 
شیخ نعیم قاسم با بیان این که دشمن اسرائیلی نمی‌تواند به اشغالگری و حملات خود ادامه دهد، تاکید کرد که ما هر زمان که بخواهیم شلیک می‌کنیم و هر زمان که بخواهیم صبر پیشه می‌کنیم.

وی با بیان این که ما فرزندان امام خامنه‌ای، امام خمینی، امام موسی صدر، سید عباس موسوی، سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین هستیم، تصریح کرد که اگر همه طاغوت‌های جهان برای کشتن ما جمع شوند، تا زمان پیروزی یا شهادت با آنها خواهیم جنگید.

هیئتی چهارنفره با حضور حجج‌اسلام والمسلمین محمدحسن اختری، سید مجتبی حسینی، محسن قمی و سید رضا تقوی به نمایندگی از رهبر معظم انقلاب اسلامی برای شرکت در مراسم تشییع شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفی الدین وارد بیروت شدند.

همچنین پیام کتبی رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم تشییع شهیدسیدحسن نصرالله و شهید صفی‌الدین، توسط حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمجتبی حسینی نماینده رهبر انقلاب اسلامی در عراق و عضو هیئت اعزامی قرائت خواهد شد.

سیدعلاء الدین حیدری  فعال مدنی کُرد اهل سنت در یادداشتی آورده است:
 
عملیات طوفان الاقصی را می توان سرآغاز تاریخی نو در خاورمیانه دانست. آغازی مبارک که قدرت محور مقاومت را به رخ جهانیان جبهه حامی صهیونیستها کشید. مقاومتی که قدرتش درون زا و مهارش برای صهیونیستها و جهان پیرامونش ناممکن شد.
 
طوفان الاقصی تمام موازنات سیاسی، نظامی صهیونیستها را بر هم زد و موازنه ای جدید را شکل داد.
 
قطعا می توان گفت که طوفان الاقصی و مقاومت پس از آن، بنوعی آزمون بزرگی برای مقاومت بود. محور مقاومت به همه یاران صهیونیست فهماند که مقاومت اثرگذاری بیشتر از آنچه آنها می پنداشتند را دارد.
 
در این ۱۵ ماه مقاومت، صهیونیستها استراتژی جز قتل عام وحشیانه و ترورهای ناجوانمردانه نداشتند.
 
فجیع ترین جنایتها ، ارتکاب جنایت های جنگی، قتل عام وحشیانه بی دفاعان و ترور رهبران مقاومت تنها دستاورد صهیونیستها و حامیان جنایتکارش بود.
 
ترور رهبران بزرگی چون اسماعیل هنیه، سید حسن نصرالله، یحیی سنوار و ..‌. که هم حزن انگیز بود و هم غرورآفرین، چراکه تاریخ را از نو آغاز کردند.
 
در این میان برای سید حسن نصرالله از جنسی دیگر غمگین شدم، چراکه شهدای دیگر مقاومت بنوعی فلسطینی و برای فلسطین شهید شدند، اما سید حسن نصرالله برای کمک به برادرانش در فلسطین به میدان آمد و دشمن را در رسیدن به نقشه های شوم خود ناکام گذاشت.
 
سید حسن نصرالله مردانه به میدان آمد، او دلاورانه مقاومت کرد و شرط وفا را در حق رفقایش تمام کرد.
 
سید حسن نصرالله شهید شد اما شهادتش درخت وحدت و انسجام امت را تنومند تر کرد.
 
سید حسن به جهان ثابت کرد وقتی پای اسلام و امت در میان باشد شیعه و سنی یکی هستند و در راه هم جان می دهند.
 
سید حسن نصرالله ثابت کرد که می شود برای هم حتی جان داد.
 
سید دلاور ما برای ماندن امت اسلامی رفت.
 
سید حسن رفت که تفرقه برود و اتحاد مسلمین منسجم تر شود.
 
جنس عزاداری ام برای سید حسن نصرالله طوری دیگری بود چراکه مرام ایشان برایم افتخار بود.
 
براستی باید سید حسن نصرالله را شهید امت دانست.
 
شهیدی که آنقدر دشمنان خونخوار امت اسلامی را عاجز کرده بود که از شدت کینه و عصبانیت ۸۵ تن مواد منفجره را روی سرش ریختند که عقده گشایی کنند.
 
هر چند فراق این سید بزرگ امت سخت و سنگین بود، اما وقتی به جوانه های فرزندان امت نگاه می کنم این فراق برایم با حس افتخار گره می خورد و نوعی آرامش را حس می کنم.
 
تاریخ باید به قهرمانان مقاومت افتخار و در مقابل آنها سر ارادت فرو بیاورد.
 
یاد سید مقاومت، شهید بزرگ امت، سید حسن نصرالله گرامی و راهش پر رهرو باد.

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار وزیر، معاونان و مدیران وزارت اطلاعات که در تاریخ ۱ اسفند ۱۴۰۳ برگزار شده بود، امروز در محل همایش یادواره «شهدای جامعه اطلاعاتی و چهلمین سالروز تأسیس وزارت اطلاعات» منتشر شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، حفظ روحیه و رویکرد انقلابی در وزارت اطلاعات در طول سالهای متمادی را از ویژگی‌ها و امتیازات ممتاز این وزارتخانه برشمردند و گفتند: وزارت اطلاعات مجموعه‌ای واقعاً انقلابی و پایبند به انقلاب است و همچنان‌که عناصر قدیمی این وزارت، انقلابی ماندند، نیروهای جدید آن نیز در مسیر انقلاب حرکت می‌کنند که این نعمتی بزرگ است.

ایشان، تنها راه‌حل و دریچه نورافشان کشور در برابر مشکلات را پایبندی به مبانی انقلاب خواندند و افزودند:  رفع مشکلات در هر یک از بخش‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور در گرو توکل به پروردگار، پایبندی به اصول انقلاب و پیگیری مجدّانه برای تحقق طرح‌ها و قوانین خوب موجود در کشور و جبران عقب‌ماندگی‌ها است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، برنامه‌ریزی برای انجام امور کشور و حل مشکلات را بخشی از اقدامات لازم و ضروری برشمردند و گفتند: آنچه مهم است، دستیابی به خروجی عینی و مطلوب است زیرا اگر نتیجه جلسات و برنامه‌ریزی‌ها و زمان‌بندی‌ها، محصول ملموس و مطلوب نباشد، فایده‌ای ندارد و نتیجه مطلوب هم هنگامی حاصل می‌شود که پیگیری مستمر وجود داشته باشد.

رهبر انقلاب یکی از وظایف دستگاه اطلاعاتی را همکاری با دولت خواندند و گفتند: وزارت اطلاعات با همه دولت‌ها باید همکاری کامل داشته باشد تا دولت مستقر بتواند وظیفه سنگین اداره کشور را به خوبی انجام دهد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: همکاری وزارت اطلاعات با دولت به معنای انجام کار خوب اطلاعاتی است.

ایشان همچنین با تأکید بر همکاری و هماهنگی دستگاههای اطلاعاتی با یکدیگر در همه سطوح، توجه ویژه مجموعه های اطلاعاتی به تزکیه اخلاقی و مسائل معنوی را نیز مهم و ضروری دانستند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، تجلی طراوت و نشاط انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن و به صحنه آمدن جوانان و نوجوانان برای دفاع از انقلاب با وجود حجم انبوه خصومت‌ها علیه نظام اسلامی را نشانه اراده پرورگار برای پیشرفت اسلام در بستر جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: نمونه دیگری از بروز اراده الهی، تجمعات ضد صهیونیستی در اروپا و حتی آمریکا و افزایش چشمگیر حمایت افکار عمومی جهان از مردم فلسطین است.

در ابتدای این دیدار، حجت‌الاسلام والمسلمین خطیب وزیر اطلاعات، گزارشی از عملکرد و برنامه‌های این وزارتخانه در خنثی‌سازی تهدیدهای امنیتی و ضربات به سرویس‌های جاسوسی متخاصم بیان کرد.

مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «خوف و رجا؛ دو بال پرواز به سوی خدا» پرداختند که متن آن بدین شرح است:

 

خوف و رجا از ویژگی‌های بارز متقین و اولیای الهی است. در روایات آمده است که خوف و رجای مؤمنین باید مانند دو کفه ترازو متعادل باشد، اما در برخی روایات تأکید شده است که رجا (امید) بیشتر باشد بهتر است.

خوف به دو نوع تقسیم می‌شود: «خوف مذموم» و «خوف ممدوح».

 

* گناه کردن بی‌حیایی بزرگی است

 

خوف ممدوح، مانند ترس از عظمت خداوند، ترس از عدالت الهی یا ترس از اعمال خود است. مثلاً کسی که مرتکب خیانت شده و باید به دادگاه برود، طبیعی است که بترسد.

در واقع، «الخائنُ خائفٌ» (خیانتکار همواره ترسان است). همه ما در برابر خداوند خیانتکاریم و یکی از مصادیق این خیانت، گناهان ماست.

خداوند در قرآن می‌فرماید: اعمال و رفتار شما تحت کنترل است. دو فرشته به نام‌های «رقیب» و «عتید»، شاهد و مراقب اعمال ما هستند.

در وجود انسان، عقل و نفس وجود دارد که هر کدام لشکری دارند و همواره بین آن‌ها کشمکش است. اگر عقل غالب شود، فرد به مقام اولیای الهی می‌رسد، اما اگر نفس حاکم گردد، فرد به شقاوت دچار می‌شود.

ترس از اعمال زشت، ترسی نیکو است، زیرا خداوند خود شاهد اعمال ماست. در قرآن آمده است: «وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ» (ما از رگ گردن به او نزدیک‌تریم) و نیز «هوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ» (او هر کجا که باشید، با شماست).

با این وجود، گناه کردن بی‌حیایی بزرگی است. چهارده معصوم علیهم‌السلام، فرشتگان، زمین، روز و شب و حتی اعضای بدن ما شاهد اعمالمان هستند و در قیامت شهادت خواهند داد.

اگر از این شهود بترسیم، این خوفی ممدوح و نیکوست. برای در امان ماندن از عواقب اعمال، باید توبه کنیم؛ توبه‌ای که همراه با پشیمانی از گذشته و تصمیم بر ترک گناه در آینده باشد. خداوند أرحم الراحمین است و بخشنده‌ترینِ بخشندگان.

 

* خوف از خدا، انسان را از افتادن در ورطه گناه نجات می‌دهد

 

رسول خدا صلی‌الله علیه وآله می‌فرمایند: «ترس من از خدا از همه شما بیشتر است.» امام سجاد علیه‌السلام در هنگام نماز از عظمت خداوند به لرزه می‌افتادند.

امام صادق علیه‌السلام نیز در هنگام احرام بستن برای حج، چنان از خوف خداوند به خود می‌لرزیدند که تلبیه (لبیک گفتن) را به زبان نمی‌آوردند.

 

درس اخلاق | ترس و امید؛ دو بال پرواز به سوی خدا

وقتی از ایشان پرسیدند: چرا تلبیه نمی‌گویید؟ فرمودند: «می‌ترسم بگویم لبیک اللهم لبیک و خداوند پاسخ دهد: لا لبیک و لا سعدیک.»

همچنین نقل شده است که امام سجاد علیه‌السلام در حال نماز بودند که یکی از فرزندانشان در چاه افتاد. اطرافیان کودک را نجات دادند، اما امام تا پایان نماز متوجه این اتفاق نشدند.

وقتی از ایشان پرسیدند: مگر متوجه نشدید؟ فرمودند: «از عظمت خداوند چنان به لرزه افتاده بودم که متوجه نشدم.» این خوف از عظمت و عدل الهی، ترسی نیکو و نشانه ایمان است.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «الخَوفُ سِجْنُ النّفْسِ عَن الذُّنوبِ ورادِعُها عنِ المَعاصی» (ترس از خداوند، زندانی‌کننده نفس از گناهان و بازدارنده آن از معاصی است).

اگر ترس از خدا داشته باشید، این ترس مانند زندانی است که شما را از گناه بازمی‌دارد و کنترل می‌کند. این خوف، انسان را از افتادن در ورطه گناه