emamian

emamian

در فرازی از دعای ماه رجب می خوانیم «یَا مَنْ یُعْطِى مَنْ سَأَلَهُ؛ ای آن‌که به هرکه از او بخواهد عطا می کند.» شاید این فراز برگرفته از آیه60 سوره غافر باشد، آنجا که خداوند می فرماید «وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»؛ یعنی پروردگارتان می گوید مرا بخوانید تا برایتان استجابت کند. این استجابت وعده خداست، منتها گاهی مشاهده می کنیم که عملاً در دنیا برایمان محقق نمی شود؛ یعنی ابتدا دعا می کنیم و این دعا بالا می روید. خداوند از باب رحمت خود امر آن را امضاء می کند، اما در مسیر بازگشت یا بنا به حکمت خداوند با تأخیر می رسد و یا محقق نمی شود.

یکی از عمده علت های عدم استجابت دعا در دنیا، گناهان انسان است که همچون ابری مقابل امر دعا حجاب ایجاد می کند. ما این حقیقت را در دعای کمیلِ امیر مؤمنان علیه السلام مشاهده می کنیم. در فرازی از این دعا می خوانیم «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ‏ الدُّعَاءَ»؛ یعنی خدایا گناهانی که سبب «حبس دعا» می شود برایم ببخش. بنابراین ما با مقوله ای به نام حبس دعا مواجهیم که به تبع برخی گناهان انسان حاصل می شود. چون ما علم به کیفیت این نوع گناهان نداریم، به طور کلی از خداوند می خواهیم که آن دست از گناهانی که سبب حبس دعا می شود، بیامرز. بنابراین هرچه اعمال و صفات انسان زلال تر باشد و از خطاها و گناهان پرهیز داشته باشد، امید به استجابت دعا بسیار بیشتر می شود.

آیه دیگری که در فضای ماه مبارک رمضان جایگاه بیشتری دارد، 186 سوره بقره است: «وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (186بقره) هنگامی که بندگانم از تو درباره من درخواست می کنند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا [به حقّ و حقیقت] راه یابند [و به مقصد اعلی برسند].» این آیه در سیاق آیات مربوط به احکام ماه رمضان است؛ یعنی هرچند خداوند دعای بندگان خویش را مستجاب می کند، اما خداوند در ماه مبارک رمضان به مؤمنان بسیار نزدیک تر است.

نتیجه آنکه خداوند به کسانی که از او درخواست می کنند، عطا می کند و این انسان ها هستند که با اعمالشان سبب تسریع یا کندی اجابت آن در دنیا می شوند تا به این وسیله بندگان مجبور به اصلاح صفات و رفتارهای خود شوند. وقتی به سمت اصلاح رفتند، بسیاری از دعای خود را در معرض اجابت می بینند و با نعمات خاص خداوند مواجه می شوند و اگر به سمت ناجوری ها و خطاها رفتند، دعایشان حبس می شود و به مشقت می افتند. در این بین ماه رجب که سرشار از رحمت خداست، برای عمده ما انسان ها موقعیتی بسیار مناسب برای اصلاح رفتارها و دوری از خطاهاست تا به این وسیله آماده مواجهه با آیه 186 سوره بقره یعنی نزدیک ترین فاصله به خداوند شویم.

در فرازی از دعای ماه رجب می خوانیم «یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً»؛ ای آن‌که به هرکه از او نخواهد و او را نشناسد نیز می‌بخشد. عطایش از روی مهربانی و رحمت است. این فراز از دعای ماه رجب اوج رحمت خداست؛ همچنان که رحمانیت و رحیمیت دو بالِ صفت رحمت خداوند هستند.

طبق روایات ما رحیم، رحمت خاص خداوند به تک تک بندگان و رحمان، رحمت عام خداوند است که شامل تمام عالم و آدم می شود. در اینجا به نظر می رسد خداوند از باب رحمانیت خویش به هر آنکه از او درخواست نمی کند و یا او را نمی شناسند، عطا می کند، مانند آنچه از نور خورشید به تمام مخلوقات می رسد و یا برف و باران که برای تمام ملت ها و سرزمین ها جاری می شود.

در انتهای این فراز تصریح می کند که این عطاهای خداوند از باب دو صفت «حنّان» و «رحمت» خداست. حنّان را به تعطف و رقت و دلسوزی نسبت به مردم تفسیر کرده‌اند و رحمت نیز عطای بی منت خداوند به بندگانش بدون آنکه آنها لایق چنین محبتی باشند، چرا که به تصریح قرآن «وَ رَحْمَتی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْ‌ء»؛ رحمت خداوند تمام اشیاء را در بر گرفته است. (156 اعراف) و امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای کمیل به این صفت خداوند اشاره کرده، می فرماید «اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْءٍ»؛ یعنی خدایا از تو درخواست می کنم به واسطه رحمتی که تمام اشیاء را در بر گرفته است.

حال خداوند تمام این رحمت خویش را در وجود برترین مخلوق خویش و سید پیامبران و رسولان یعنی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله قرار داد و خطاب به ایشان فرموده «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ» و ماه رجب را سراسر رحمت قرار داد و رحمةً للعالمین را در این ماه رحمت مبعوث کرد تا به همگان این پیام را بدهد که تمام مخلوقات محتاج عنایات صاحب کلمه رحمت هستند؛ لذا فرمود: «اِنَّما بُعِثْتُ رَحْمَةً»؛ یعنی من تنها به خاطر رحمت مبعوث شدم. با این دیدگاه، تمام ماه رجب جریان رحمت خدا از مجرای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و تمام نعمات سفره آن، همان سفره خوان کرم سید البشر است.

از جمله ادعیه‌ی مشهور ماه رجب، دعایی منسوب به امام صادق علیه‌السلام با عنوان «یَا مَنْ‏ أَرْجُوهُ‏» است که صبح و شب و پس از هر کدام از نمازهای یومیه مورد توصیه قرار گرفته است. این دعا را سید بن طاووس در کتاب اقبال‌الاعمال ذکر کرده و علامه مجلسی سند آن را معتبر دانسته است.

در فراز دوم این دعا می خوانیم «وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ»؛ یعنی ای آنکه از خشمش در هر شرّی ایمنی جویم. اما سؤال اینجاست که مصداق «کل شرّ» چیست. واژه «کُل» در عربی به معنای «هر» یا «همه» است. هرگاه بعد از آن واژه ای مفرد بیاید، کل، معنای هر می دهد  و هرگاه بعد از آن واژه ای جمع بیاید، «کُل» معنای همه می دهد؛ بنابراین در این فراز از دعا به معنای «هر شری» می دهد.

در احادیث مصادیقی از «کُلِّ شَرّ» بیان شده است، از جمله آنکه امیر مؤمنان علیه السلام فرمود «اَلْجَهْلُ أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ»؛ یعنی جهل ریشه هر شری است. یا امام صادق علیه السلام در روایتی فرمود «اَلْغَضَبُ مِفْتَاحُ کُلِّ شَرٍّ»؛ یعنی خشم و غضب کلید هر شرّی است و یا ایشان در روایتی دیگر فرمود«إِیَّاکَ وَ اَلْکَسَلَ وَ اَلضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا مِفْتَاحُ کُلِّ شَرٍّ مَنْ کَسِلَ لَمْ یُؤَدِّ حَقّاً وَ مَنْ ضَجِرَ لَمْ یَصْبِرْ عَلَى حَقٍّ.»؛ یعنی بپرهیز از تنبلى و بى‌حوصلگى، چراکه آن دو کلید هر بدى و شرّ هستند. بعد درباره علت آن می فرمایند «فرد تنبل هیچ حقّى را ادا نمى‌کند و آدم بى‌حوصله پاى هیچ حقّى نمى‌ایستد. (تحف العقول, ج1, ص295)

اما آنچه که امیر مؤمنان علیه السلام درباره «جهل» به عنوان ریشه تمام شرارت ها معرفی کردند، شرحش را در حدیث جُنود عقل و جهل می یابیم. این حدیث، روایتی اخلاقی از امام صادق علیه السلام در تشریح چگونگی آفرینش عقل و جهل و همچنین سپاهیان هرکدام از آن دو است. در این حدیث امام صادق علیه السلام ضمن تشریح چگونگی آفرینش سپاهیان عقل و جهل، 75 لشکر برای عقل و 75 لشکر برای جهل بیان می‌کند که بسیاری از فضائل و رذائل اخلاقی را در برمی‌گیرد که از جمله لشکریان جهل شرارت و بدخواهی وزیر جهل، کفر و پریشانی، انکار حق و حقیقت، ناامیدی به حق، ظلم و ستم، نارضایتی و بدبینی، کفران نعمت، یأس و نامیدی به ترقی و تکامل، حرص و آز به دنیا، بی مهری و نامهربانی، جهل و نادانی، شقاوت و قساوت،  ریاکاری در عمل، سستی و تنبلی، دشمنی و خصومت به دیگران است. یا در یک روایت فرمود: «لاَ جَهْلَ أَضَرُّ مِنَ اَلْعُجْبِ»؛ یعنی جهل مضرتر از عُجب نیست. (الاختصاص، ص 227)

از جمله ادعیه‌ی مشهور ماه رجب، دعایی منسوب به امام صادق علیه‌السلام با عنوان «یَا مَنْ‏ أَرْجُوهُ‏» است که صبح و شب و پس از هر کدام از نمازهای یومیه مورد توصیه قرار گرفته است. این دعا را سید بن طاووس در کتاب اقبال‌الاعمال ذکر کرده و علامه مجلسی سند آن را معتبر دانسته است.

در ابتدای این دعا می‌خوانیم «یَا مَنْ‏ أَرْجُوهُ‏ لِکُلِّ خَیْر»؛ یعنی ای آن‌که تمام خیرات را از او امید دارم؛ در فرازهای بعدی دوباره از خداوند اینچنین طلب تمام خیرات را می‌کنیم «أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاک‏ جَمِیعِ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة»؛ یعنی با درخواستم از تو، همهٔ خیر دنیا و خیر آخرت را به من عطا کن.

حال سؤال اینجا است که چگونه می‌توان تصور کرد که خداوند تمام خیرات دنیا و خیرات آخرت را یکجا به بنده‌اش عطا کند? انسانی که تحمل و ظرفیت داشتن یک خیر برایش سنگین است و او را مست و مغرور می‌کند، چگونه می‌تواند تحمل بار تمام خیرات را داشته باشد؟ انبیای الهی به عنوان برترین برگزیدگان حریم خداوند با آن تعریفی که از خیرات در ذهن داریم، به تمام خیرات نرسیدند، نشان به اینکه خداوند به ابراهیم علیه‌السلام به عنوان یکی از رسولان اولواالعزم، وعده مقام صالحیت در آخرت یا نشئه‌ی بعدی را داد و فرمود «وَ آتَیْناهُ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحین‏»؛ یعنی در دنیا به او حسنه دادیم و در آخرت از صالحین شد.

شاید یک پاسخ این باشد: باید دنبال مصداقی از خیر باشیم که تمام خیرات در او جمع شده باشد و هیچ خیری به پای آن نرسد. این خیر،‌ همان وجود مقدس امام معصوم علیه‌السلام است، همچنان که امام صادق علیه‌السلام در حدیثی فرمود «نَحْنُ أَصْلُ کُلِ‏ خَیْر»1؛ یعنی ما ریشه‌ی تمام خیرات هستیم. (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏8، ص242) یا در آیه‌ای از قرآن می‌خوانیم «بَقِیَّتُ‏ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین‏ وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفیظٍ» یعنی «اگر مؤمن باشید، بقیت الله براى شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم.» طبق احادیث، مصداق بارز بقیت الله، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه2 است.

بنابراین با اتصال به اهل بیت وحی علیهم‌السلام، گویی انسان به تمام خیر دنیا و آخرت دست یافته است؛ مصداق بارز این انسان‌ها، کاروانیان حسینی و شهدای کربلا هستند که در معیت امام عالم به درجات بالایی نزد خداوند دست یافتند.

----------------------------------------
پاورقی:
1.  عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ، وَ مِنْ فُرُوعِنَا کُلُّ بِرٍّ، فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِیدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّیَامُ وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِی‏ءِ وَ رَحْمَةُ الْفَقِیرِ وَ تَعَهُّدُ الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ، وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ وَ فَاحِشَةٍ، فَمِنْهُمُ الْکَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِیمَةُ وَ الْقَطِیعَةُ وَ أَکْلُ الرِّبى‏ وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ بِغَیْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّی الْحُدُودِ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ وَ رُکُوبُ الْفَوَاحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَ الزِّنى‏ وَ السَّرِقَةُ وَ کُلُّ مَا وَافَقَ ذلِکَ مِنَ الْقَبِیحِ، فَکَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَعَنَا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَیْرِنَا.
ابن مسکان از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: ماییم ریشه هر خیر و خوبى، و همه‏ نیکی‌ها از شاخه‌‏هاى وجود ما است، و از جمله نیکی‌ها است #توحید، نماز و روزه و فرو بردن خشم و گذشت از نافرمان بدکردار، و مهرورزى نسبت به مستمند و تفقد از همسایه و اقرار به فضیلت اهل فضل‏. و از دشمن ما است ریشه و اساس هر شر و بدى، و از شاخه‏‌هاى وجود آنها است هر کار زشت و هرزه‏اى، از آنها است دروغ و بخل و سخن چینى و بریدن از خویشاوندان و رباخوارى و خوردن مال یتیم بناحق و تجاوز به حدودى که خداوند مقرر فرموده و ارتکاب کارهاى هرزه از آشکار و پنهانش، و زنا و دزدى و هر کار زشتى که همانند اینها باشد، و از این رو دروغ گوید هر کس که پندارد با ما است ولى بع شاخه‏‌هاى دیگران غیر از ما چنگ زده است.
2. امام حسن عسکری علیه‌السلام ذیل آیه: «فَهُوَ مَهْدِیُّکُمْ الْمُنْتَظَر»؛ پس او مهدی منتظر شماست.

برای اینکه در آیات قرآن کریم و مسائل دینی به فهم کامل و صحیح دست پیدا کنیم و یا اینکه در بعضی از آیات قرآن کریم و معارف دینی اگر دچار شبهاتی شدیم آن شبهات را رفع کنیم، مسلماً نیاز به مرجعی داریم که با رجوع به آن از هرگونه فهم ناقص و یا شبهات عارض شده، مُبَرّا شویم. آنچه که به وضوح از حدیث ثقلین دریافت می‌شود، این است که تنها کسانی که این جایگاه، برازنده آنان است، ائمه اطهار علیهم السلام هستند، چرا که نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حدیث ثقلین، جایگاه والای ائمه اطهار علیهم السلام را در کنار قرآن که فرمایشات صریح خداوند متعال است، قرار داده است و این دو رکن بسیار مهم جامعه اسلامی را به عنوان امانت و یادگار به امت مسلمان واگذارده است که آحاد مردم مسلمان باید برای بقای اسلام و حکومت اسلامی به این دو رکن بسیار مهم تمسک جویند. 

خداوند متعال به صراحت در بعضی از آیات قرآن کریم از معصومین علیهم السلام با عنوان «اولی الامر» یاد کرده است که بر هر یک از آحاد مردم مسلمان واجب است که پس از خداوند متعال و نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، مطیع معصومین علیهم السلام باشند، و اگر در مورد مسئله‌ای به نزاع پرداختند آن مسئله را پس از نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، به معصومین علیهم السلام واگذارند، چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا»[۱]«ای اهل ایمان! از خدا اطاعت کنید و [نیز] از پیامبر و صاحبان امر خودتان [که امامان از اهل بیت اند و چون پیامبر دارای مقام عصمت می باشند] اطاعت کنید. و اگر درباره چیزی [از احکام و امور مادی و معنوی و حکومت و جانشینی پس از پیامبر] نزاع داشتید، آن را [برای فیصله یافتنش] اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، به خدا و پیامبر ارجاع دهید؛ این [ارجاع دادن] برای شما بهتر واز نظر عاقبت نیکوتر است». 

یکی از مهمترین مفاد حدیث ثقلین این است که در این حدیث گوهربار نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، آنقدر جایگاه اهل بیت علیهم السلام والا است که در کنار قرآن کریم که فرمایشات صریح خداوند متعال است قرار گرفته است و معطوف شدن این دو جایگاه به یکدیگر، نشانگر نقش تبیینی این دو امانت نبی اکرم برای فهم کامل از معارف اسلامی و رفع شبهات آن برای امت اسلامی است. علاوه بر این خداوند متعال به انسان‌ها نعمت بسیار مهمی به نام عقل را عطا کرده است، و عقل حکم به این می‌کند که با توجه به اینکه نبی اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم، آخرین پیامبر بودند، و پس از وجود گوهربار او دین مبین اسلام و کتاب آسمانی این دین که قرآن کریم است و تمامی مباحث معارف اسلامی بدون مفسر و مُبیّن باقی می‌مانند، و اگر بدون مفسر و مبین باقی بماند دیگر هیچ مرجعی وجود ندارد که انسان‌ها برای فهم کامل و رفع شبهاتشان و همچنین اموری که در مورد آنها به نزاع می‌پردازند به آن مرجع رجوع و تمامی این گره‌ها را به او واگذارند. بنابراین معصومین علیهم السلام از آنجا که اوصیای نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم محسوب می‌شوند و جایگاهشان آنقدر والاست که در حدیث ثقلین معطوف به قرآن شده‌اند، پس عقل به این حکم می‌کند که باید برای تبیین معارف اسلامی به معصومین علیهم السلام مراجعه کنند. 

علاوه بر جایگاه والای اهل بیت علیهم السلام بر مبنای اینکه در حدیث ثقلین در کنار قرآن کریم قرار گرفته‌اند، بر مبنای دیگری نیز جایگاه والای ایشان برای تبیین معارف اسلامی قابل اثبات است، و آن مبنا این است که نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، معصومین علیهم السلام را اعلم بر عوام مردم دانسته‌اند و هرگونه پیشی گرفتن بر آنان و یا عقب ماندن از آنان را از مسببات بسیار مهم هلاکت مردم برشمرده‌اند، البته پیشی گرفتن بر آنان به این معنی است که عوام مردم به درجه‌ای از گستاخی برسند که بخواهند به معصومین علیهم السلام که اوصیای نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند چیزی را تعلیم دهند و خود را از وجود گوهربار آنان داناتر بدانند! چنانچه نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این مورد می‌فرمایند:«أيُّهَا النّاسُ ، إنّي فَرَطُكُم وأنتُم وارِدونَ عَلَيَّ الحَوضَ . ألا وإنّي سائِلُكُم عَنِ الثَّقَلَينِ ، فَانظُروا كَيفَ تَخلُفوني فيهِما ، فَإِنَّ اللَّطيفَ الخَبيرَ نَبَّأَني أنَّهُما لَن يَفتَرِقا حَتّى يَلقَياني ، وسَأَلتُ رَبّي ذلك فَأَعطانيهِ ، ألا وإنّي قَد تَرَكتُهُما فيكُم : كِتابَ اللّه ِ وعِترَتي أهلَ بَيتي ، فَلا تَسبِقوهُم فَتَفَرَّقوا ، ولا تُقَصِّروا عَنهُم فَتَهلِكوا ، ولا تُعَلِّموهُم فَإِنَّهُم أعلَمُ مِنكُم»[۲]«اى مردم! من جلوتر از شما مى روم و شما در كنار حوض [كوثر ]بر من وارد مى شويد ؛ آگاه باشيد كه من درباره ثقلين از شما خواهم پرسيد؛ پس بنگريد كه پس از من با آن دو چه مى كنيد؛ چه خداوند لطيف خبير مرا خبر داد كه: اين دو هرگز از يكديگر جدا نخواهند شد تا اين كه به ديدار من بيايند و من اين امر را از پروردگارم خواستم و او خواهش مرا برآورد. آگاه باشيد كه من در ميان شما اين دو را بر جاى گذاشته ام: كتاب خدا و عترت، يعنى اهل بيتم را. پس از آنان پيشى نگيريد كه دچار تفرقه و پراكندگى مى شويد و از آنان عقب نمانيد كه نابود مى شويد و به آنان چيز ياد ندهيد زيرا كه ايشان از شما داناترند». 

چیزی که به وضوح در جامعه اسلامی پس از رحلت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مشاهده شد، این بود که آن امت ناخلف، مفاد بسیار مهم حدیث ثقلین که انفکاک ناپذیری اهل بیت علیهم السلام و قرآن بود را نادیده گرفتند و از جایگاه معصومین علیهم السلام پیشی گرفته و خود را داناتر دانسته و به خاطر همین زمام امور حکومت اسلامی را به آن سه نفر که از عوام بودند واگذاردند. بنابراین همین که نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این حدیث فرموده‌اند که معصومین علیهم السلام از شما داناتر هستند، یعنی اینکه بر مبنای این داناتر بودنشان، عوام مردم باید به آنها به اندازه‌ای که به قرآن تمسک می‌جویند، به آن بزرگواران نیز تمسک جویند، در غیر این صورت هدایت نیافته و اسلام آنان، اسلام ناقص است و این ناقص بودن دینشان به خاطر این است که هیچ مرجع کاملی برای تبیین معارف اسلامی ندارند و به خاطر همین فهم آنان از معارف اسلامی، ناقص است. 

نتیجه‌گیری: آنچه که از مفاد بسیار مهم حدیث ثقلین برشمرده می‌شود، جایگاه والای اهل بیت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در تبیین معارف اسلامی است، چرا که در این حدیث آنقدر جایگاه معصومین علیهم السلام والا است که در کنار قرآن کریم که فرمایش صریح خداوند متعال است قرار گرفته است. علاوه بر این عقل انسان حکم می‌کند که از آنجا که نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، خاتم النبیین است و پس از وجود گوهربار او باید مرجعی باشد برای اینکه معارف اسلامی را برای فهم کامل و رفع شبهه مردم تبیین و تفسیر کند، بنابراین معصومین علیهم السلام که اوصیای نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند سزاوار جایگاه والای این مرجعیت هستند. بنا به فرموده نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از آنجا که معصومین علیهم السلام اعلم بر عوام مردم هستند، عوام مردم باید وجود گوهربار آنان را به عنوان مبین و مفسر معارف اسلامی بدانند و در تمامی شبهات و نزاع‌ها به وجود گوهربار آنان تمسک بجویند و هیچ وقت از وجود گوهربار آنان پیشی نگیرند و نیز از آنان عقب نیز نمانند، که در صورت پیشی گرفتن بر آنان به گونه‌ای که بخواهند چیزی را به آنان تعلیم دهند و یا عقب ماندن از آنان، به هلاکت خواهند رسید. 

 

پی نوشت

[۱] سوره نساء، آیه ۵۹

[۲] بحار الأنوار، جلد ۲۲، صفحه ۴۶۵، حدیث ۱۹ 

دوازدهمین همایش بین‌المللی «غزه؛ نماد مقاومت» با حضور جمعی از خانواده‌های معظم شهدای مقاومت، شهدای مدافع حرم و شهدای هسته‌ای، همچنین جمعی از مسئولان کشوری و لشکری و میهمانانی از جبهه جهانی مقاومت، در تهران در حال برگزاری است.

متن کامل پیام سید حسن نصرالله برای این همایش که از سوی سیدعبدالله صفی‌الدین نماینده حزب الله لبنان در تهران قرائت شد، به شرح زیر است:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
دبیرکل جمعیت دفاع از ملت فلسطین، جناب حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمد حسن رحیمیان، رئیس هیئت امنای جمعیت دفاع از ملت فلسطین، سرکار خانم دکتر زهرا مصطفوی، گرامیان شرکت‌کننده در این کنفرانس، برادران و خواهرانی که از چهارگوشه‌ی جهان گردآمده‌اید،
 
السلام علیکم و رحمت الله و برکاته،

انتخاب شعار «غزه نماد مقاومت» برای این کنفرانس و زمان‌بندی برگزاری آن در این برهه‌ی سرنوشت‌ساز از تاریخ که مقاومت فلسطینی در حال نبردی عظیم در برابر نسل‌کشی صهیونیستی است، نشان از مسئولیت‌شناسی گردانندگان این کنفرانس دارد. همچنین دعوت پربرکت ایشان برای ایستادگی در کنار ملت، قضیه و مقاومت فلسطین، مسئولیت‌های بزرگی را بر دوش همه‌ی ما می‌گذارد و فراخوانی دائمی برای نیروهای امت در راستای یاری و پشتیبانی ملت فلسطین و حمایت از مقاومت قهرمانانه‌ای است که امروز با فداکاری‌ها و دلاوری‌ها و خون مردان و ایستادگی ملتش در حال رقم زدن آینده‌ امت و صیانت از کرامت و تقویت سرزندگی آن است.

افسران و سربازان اسرائیلی که تا همین امروز در غزه به دست گروه‌های مقاومت فلسطینی کشته شده‌اند، چندین برابر آمار جنگ شش روزه‌ی 1967 است.

ارتش اسرائیل که در جنگ شش روزه بیش از 69هزار کیلومتر مربع [از سرزمین‌های مسلمانان] را اشغال کرد امروز در بخشی از مساحت غزه گرفتار شکست شده است و از دست‌یابی به هر هدفی یا اعلام اشغال [تازه] یا حتی نزدیک شدن به پیروزی ناتوان است و مدام از عقب‌نشینی‌هایش با عنوان انتقال به مرحله‌ی بعد یاد می‌کند. پس شعار این کنفرانس یعنی «غره نماد مقاومت»، شعاری به‌جا و درست است.

غزه امروز نماد است چون در غزه یک مقاومت شریف پیشگام سازش‌ناپذیری وجود دارد.
و نماد است چون با مقاومتش در حال بیان سازش‌ناپذیری، سرزندگی، سربلندی، بلندپروازی و آرزوی ملت‌های ماست که تشنه‌ی عزت و پیروزی‌اند.

اگر غزه مقاومت نمی‌کرد نماد عزت نمی‌بود. این مقاومت است که صاحبان و پرچم‌داران خود را عزیز می‌سازد. مقاومت رمز عزت و کرامت و کلید پیروزی است.

غزه به لحاظ جغرافیایی کوچک اما از منظر سربلندی و دلاوری بزرگ است. غزه امروز به لحاظ کرامت، سرزندگی و سازش‌ناپذیری از همه‌ی جهان وسیع‌تر است.

دشمن و رهبرانش از آغاز اشغال فلسطین روی دو مسیر کار کردند. اول، قانونی‌سازی بین‌المللی اشغال و بزک کردن چهره‌اش و جلوه دادن آن به عنوان یک رژیم نمونه‌ی متمدن که می‌تواند در منطقه الگو شناخته شود.

در بخش اول با توجه به توان و سلطه‌شان بر سازمان‌های بزرگ بین‌المللی و نظام‌ها و قدرت‌های فعال و مؤثر غربی، به موفقیت‌های چشمگیری دست یافتند.

اما مسیر دوم را می‌توان در تضعیف و خفه کردن مقاومت ملت فلسطین و پایان بخشیدن به آرمان ایشان خلاصه کرد و همچنین اخراجشان از عرصه‌ی تعامل‌های بین‌المللی با تکیه بر زور و با هدف کنار زدن نیروهای مقاومت و انتخاب گزینه‌ی عادی‌سازی روابط که ضامن اخراج سازمان‌های تأثیرگذار از عرصه‌ی نبرد بود.

گزینه‌ی عادی‌سازی روابط از گذشته تا امروز پروژه‌ای برای لگام زدن به اراده‌ی امت، نابود کردن اصلی‌ترین آرمان آن و چند پاره کردن گزینه‌های واحدش بوده است تا جایی که نزدیک بود آرمان فلسطین که آرمان امت است به یک آرمان فلسطینی محدود یتیم و غریب، حتی میان اهالی و قوم و برادران خود، تبدیل گردد.

گزینه‌ی عادی‌سازی روابط با دشمن موجب شد آرمان و حق ملت فلسطین درباره‌ی سرزمینشان در معرض تهدید و حتی در معرض خطر شدید و سراشیب قرار گیرد؛ سراشیبی که ممکن بود به هر یک از مسیرهای خطرناک توطئه، فروگذاری از یاری ملت فلسطین و دست برداشتن از حق و آرمان و مقاومت و آینده‌ آن بیانجامد.

در این لحظه‌ی مرگ‌بار «طوفان الاقصی» مقاومت آمد و همه‌ برگه‌ها و محاسبات را در هم ریخت و تهدیدها را به یک فرصت وجودی پیشرفته و نقطه‌ی عطف برای تغییر مسیرهایی تبدیل کرد که دشمن سالیان دراز رویشان کار کرده بود.

طوفان الاقصی نشان شکست را در ضمیر صهیونیست‌ها حک کرد و این نشان پاک نخواهد شد. اسطوره[ی شکست‌ناپذیری‌شان] شکست و الگوی [تمدنی‌شان] تکه تکه شد و هیبتشان از هم پاشید و پروژه‌شان متزلزل گشت و آرمانی که سالیان دراز کوشیده بودند، خفه‌اش کنند بازگشت و در صدر همه‌ی اخبار جهانی قرار گرفت و جهان را بار دیگر بیدار کرد و حجم و حضور پرطنین خودش را بازیافت و خویش را به عنوان یک آرمان جهانی گسترده و حاضر در همه‌ی جغرافیا و عرصه‌های جهانی به نمایش گذاشت.
 
طوفان الاقصی مقاومت به همه‌ی کوشش‌ها برای کنار زدن آرمان فلسطین، سیلی سختی نواخت و تأکید کرد این آرمان که افراد زیادی در غرب و شرق و بسیاری از دور و نزدیک علیه آن دسیسه چیدند اگر مقاومت و اسلحه و فداکاری‌هایش نبود، زنده نمی‌ماند. چه، هیچ کس جز به واسطه‌ مقاومت در این جهان زورگوی وحشی حضور ندارد و حق اگر به قدرت و ایمان و اراده‌ی مقاومت و ایستادگی مسلح شود، هراندازه هم که دشمن زورگو و سرکش باشد، نمی‌توان شکستش داد.
 
دشمن اسرائیلی که امروز در کشتار و جنایت غرق شده و ده‌ها هزار تن از کودکان و زنان را می‌کشد و یک نسل‌کشی را علیه هر چیز زنده و مرده‌ای پیش می‌برد و عظیم‌ترین جنایت‌های تاریخ مدرن را رقم می‌زند، همه‌ی این‌ها برای پوشاندن شکست‌هایش با کشتار و پاک کردن تصویر اسرائیل خوارشده‌ی ۷ اکتبر به وسیله‌ی تصویر جنایت‌ها و کشتارها و گرفتن انتقام پروژه‌ای است که او و سرورانش بیش از ۵۰ سال بود همه‌ی توانشان را روی آن گذاشته بودند.
 
عزیزان،
غرب و در صدر آن ایالات متحده‌ی امریکا و بریتانیا در تهاجمشان به منطقه‌ی ما پیکره و اندیشه‌ی امت را از طول و عرض با پروژه‌های تجزیه و تحریف و فریب و چندپارگی، تکه تکه کردند و دست ستمگران و قلم‌های آلوده و صدای مزدبگیران و عقل‌های اجاره‌ای در این مسیر یاری‌شان کرد و هر چیز یکپارچه‌ای را با طائفه‌گرایی و نژادپرستی و مذهب‌گرایی از هم دریدند و بر جداافتادگی هر جداافتاده‌ای افزودند و مشترکات بزرگ امت به نفع تفاوت‌های کوچکش کنار رفت؛ آن هم در دورانی که هویت و توان و نقش و وجود امت در معرض خطراتی عمیق و توفنده بود…

تلاش کردند ملت‌های ما را با آرمان‌های جدایی، تکه تکه کنند اما این تنها فلسطین بود که دریچه‌ی وحدت و مسیر همگرایی و پایگاه بیداری و معراج گذار به آینده‌ای باقی ماند که ملت‌های ما تشنه‌ی آن هستند؛ آینده‌ی بازدارندگی، عزت، آزادی، حق حاکمیت، ثبات و رفاه.
 
پس از دهه‌ها تلاش متمرکز با پشتیبانی کامل آمریکا و غرب برای تکه تکه کردن، تجزیه و ذوب کردن آرمان فلسطین اکنون لبنان، سوریه، عراق، ایران و یمن گسترده‌تر از توقع دشمن به یاری غزه آمده‌اند و گروه‌های مقاومت توانسته‌اند این رژیم غاصب را در طول بیش از ۱۰۰ روز با آتش محاصره کنند که امری بی‌سابقه است.

خون شهیدان یاری غزه در لبنان، خون شهیدان یاری غزه در سوریه، خون شهیدان یاری غزه در عراق، خون شهیدان یاری غزه در یمن و خون شهیدان یاری غزه در ایران که آخرین آن خون سردار سید رضی موسوی بود، همه‌ی این خون‌ها با خون شهیدان غزه و کرانه‌ی باختری به وحدت و همگرایی رسیده‌اند و یکدیگر را کامل می‌کنند.
 
این همان وحدت خون، سلاح، میدان و هدف است که خواب را از چشم دشمنان ما ربوده. این همان چیزی است که باید ادامه‌اش دهیم و بکوشیم بر حجم و عمق و امتداد آن بیافزاییم.

هر کس باور دارد این امت گزینه‌ای جز مقاومت دارد بسیار بسیار بسیار در اشتباه و خیال است.

اسرائیل فلسطین را نه با دیپلماسی بلکه با سلاح و قدرت اشغال کرد، اسرائیل سال 1982 بیروت را نه با دیپلماسی بلکه با سلاح و قدرت اشغال کرد و امروز نیز امت را نه با دیپلماسی بلکه با سلاح و قدرت تهدید می‌کند.
 
اسرائیل سال 1982 نه با دیپلماسی بلکه با مقاومت از لبنان پس زده شد.
و اسرائیل از غزه و فلسطین نه با دیپلماسی بلکه با مقاومت پس زده خواهد شد.
ما به عنوان امت هیچ گزینه‌ای جز مقاومت نداریم، چیزی جز مقاومت در دست نداریم و چیزی جز مقاومت برای دل بستن به آن نداریم.

این نبرد با دشمن، نبرد یک روز و دو روز نیست بلکه نبردی مداوم و پیوسته و متراکم است و باید در این نبرد حاضر بمانیم.

گردآمدن ناوگان‌های کشورهای مستکبر در حمایت از اسرائیل تنها نشان‌دهنده‌ی سستی و تزلزل اسرائیل است و این آن چیزی است که باید موجب محکم‌ترشدن اراده‌ی ما در پافشاری بر گزینه‌ی مقاومت باشد. چه، اگر امروز شرایط آزادسازی فلسطین فراهم نیست اما ما وظیفه داریم برای فردا و روزهای پس از آن آماده باشیم و آماده شویم.

یکشنبه, 01 بهمن 1402 06:31

جایگاه مؤمن در روز قیامت

امام صادق علیه السلام:

إِنَ الْمُؤْمِنَ لَیَشْفَعُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ لِأَهْلِ بَیْتِهِ فَیُشَفَّعُ فِیهِمْ حَتَّی {یَبْقَی} خَادِمُهُ فَیَقُولُ وَ یَرْفَعُ سَبَّابَتَیْهِ یَا رَبِّ خُوَیْدِمِی کَانَ یَقِینِی الْحَرَّ وَ الْبَرْدَ فَیُشَفَّعُ فِیهِ.

مؤمن در روز قیامت برای خانواده‌اش شفاعت می‌کند و شفاعتش در مورد ایشان پذیرفته می‌شود تا اینکه [فقط] خدمتکارش باقی می‌ماند، پس درحالی‌که دو انگشت سبّابه‌اش را بلند کرده عرض می‌کند: پروردگارا! خدمتکارم مرا [در دنیا] از گرما و سرما حفظ می‌کرد؛ در نتیجه شفاعتش در مورد او هم پذیرفته می‌شود.

 

تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج ۱۰، ص ۵۸۶

«احمد ابوبکر» عالم نیجریه‌ای از اهالی ایالت کادونا که اداره مسجد بزرگی را برعهده دارد، درباره تاثیر شکایت آفریقای جنوبی علیه رژیم صهیونیستی در دادگاه دادگستری بین المللی به سبب ارتکاب جنایات جنگی و نسل کشی علیه مردم بی دفاع نوار غزه و تاثیر آن بر افزایش آگاهی افکارعمومی گفت:  ما از اقدامی که آفریقای جنوبی انجام داده قدردانی می‌کنیم، این اقدام مورد حمایت همه مسلمانان است.
 
وی افزود: واکنش اسرائیل به این اقدام مشخص است، آنها این جنایات را به بهانه دفاع از خود مرتکب می‌شوند، و هیچ حقی برای دیگران برای دفاع از خود قائل نیستند.
 
این عالم نیجریه تصریح کرد اسرائیل مرتکب جنایات نسل کشی و کشتار کودکان و زنان و مردان در فلسطین می‌شود و قوانین بین‌المللی را زیر پا می‌گذارد، ما منتظریم که ببینیم که آیا این دادگاه به عدالت حکم صادر خواهد کرد یا خیر؟
 
وی درباره اهداف آمریکا و انگلیس از تجاوز به یمن و آیا دولت آمریکا به گسترش دامنه جنگ چشم دوخته است؟ پاسخ داد: تنگه باب المندب اهمیت حیاتی برای اقتصاد جهانی دارد و ما می‌دانیم که نظام جهانی جدید از اسرائیل حمایت و پشتیبانی می‌کند، اقدامات آنها علیه یمن،پیامدهای خطرناکی در زمینه سیاسی و اقتصادی به همراه دارد و روند جنگ را تغییر خواهد داد.
 
احمد ابوبکر افزود: ما یمنی‌ها را به ادامه این عملیات و ایستادگی و مقاومت تشویق می‌کنیم همانطور که در خصوص حمایت از غزه ثابت قدم بوده‌اند، ان شاءالله همچنان مقاوم و استوار خواهند ماند و همه مسلمانان در کنار یمنی‌ها هستند.
 
وی درباره وظیفه امت اسلام و علمای امت در قبال ملت و مقاومت فلسطین اظهار داشت: معتقدم همه علمای امت اسلام از هر طیف و مذهبی در خصوص حمایت از ملت و مقاومت فلسطین اتفاق نظر دارند، اما مشکل ما، طرفداران غرب  و پروژه صهیونیسم است، در حالی که امت اسلام و علما همگی درباره حمایت از فلسطین و مقاومت اتفاق نظر دارند.
 
این شخصیت دینی نیجریه‌ای درباره تلاشهای دشمنان برای ایجاد اختلاف و تفرقه افکنی میان مقاومت فلسطین و دیگر اعضای محور مقاومت و راههای مقابله با این تلاشها گفت : باید بدانیم که مسجدالاقصی محور وحدت مسلمانان است و همه باید حول این محور متحد شده و اختلافات قومی قبیله‌ای و مذهبی را کنار بگذاریم و همگی در خصوص حمایت از قدس و فلسطین متحد شویم.
 
وی تاکید کرد: مسئله فلسطین یک مسئله انسانی و فراتر از ادیان است ما شاهد برگزاری تظاهرات در آمریکا و کشورهای اروپایی و حتی ملت‌هایی که مسلمان نیستند، در حمایت از فلسطین هستیم، وقتی غیر مسلمانان هم به حمایت از فلسطین می‌پردازند، شایسته تر است که ما نیز با هم متحد باشیم.
 
احمد ابوبکر درباره موضع ملت نیجریه در قبال مسئله فلسطین نیز گفت: اکثریت ملت نیجریه همگی طرفدار فلسطین و حامی آن هستند.

شیخ خالد ملا، رئیس جمعیت علمای مسلمان عراق در حاشیه نشست بین‌المللی «طوفان الاقصی و بیداری وجدان بشری» که از سوی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: سازمان‌های رسانه‌ای و اطلاعاتی نقش کثیفی در نبرد طوفان الاقصی بازی می‌کنند. این نهادها تلاش‌ می‌کنند، این دروغ را در میان مردم جهان رواج دهند که مردم غزه، شیعه و ایرانی هستند پس باید به سمت ویرانی بروند و در آتش بسوزند؛ اما این مفهوم در نظر ملت‌های عربی و اسلامی شکست خورد.

وی تصریح کرد: دشمن می‌خواست همدردی مسلمانان اهل سنت در جهان را به این بهانه که غزه از حمایت ایران و گروه‌های شیعی مانند حزب‌الله برخوردار است از مردم این منطقه بگیرد؛ اما این تلاش‌ها در میان مسلمانان اهل سنت در جهان بازتابی نداشت. این یعنی هرچه که دشمن تلاش می‌کند تا در میان مسلمانان فتنه‌انگیزی کند، نظریه وحدت اسلامی در مسائل اصلی استحکام بیشتری می‌یابد.

شیخ خالد ملا تأکیدکرد: عملیات طوفان الاقصی یک عملیات جهادی و استثنایی است که پیامدهای متعددی داشت و شاید یکی از مهم‌ترین آنها شفاف شدن تصویر مبهمی بود که برخی مردم از مقاومت اسلامی که امروز در حماس و دیگر گروه‌های مقاومت در داخل و خارج از غزه نمود یافته است، داشتند.
 
وی افزود: مقاومت اسلامی در این عملیات منحصر به فرد وجود، شجاعت و قدرت خود برای اتخاذ تصمیم‌های مناسب را ثابت کرد؛ مانند موضع‌گیری‌هایی که از سوی حزب‌الله، نجباء و سایر گروه‌های مقاومت اتخاذ شد.

این عالم اهل سنت ادامه داد: مسئله بسیار مهم دیگر این است که ما همواره می‌شنیدیم، ارتش اسرائیل دارای تجهیزات و قدرت کافی است تا آنجا که در تحلیل‌های نظامی عنوان می‌شد که ارتش اسرائیل تنها ارتش شکست‌ناپذیر و قدرتمند در جهان از نظر امکانات و تجهیزات است؛ اما واقعیت، غیر این را نشان داد و ارتش اسرائیل و امنیت و اطلاعات آن در یک شب از سوی قهرمانان مقاومت اسلامی و حماس شکست خورد.
 
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: امریکا و اروپا دائما در زمینه ارزش‌های اخلاقی نقش بازی می‌کنند و این طور تبلیغ می‌کنند که آنها مروجان آزادی و حامیان حقوق بشر هستند تا جایی که آمریکا دیگر کشورها مانند عراق و افغانستان را به این بهانه که در آنها حکومت‌های تروریستی و ظالم وجود دارد، اشغال کرد. صرف نظر از حکومت‌هایی که در این کشورها برسرکار بودند؛  آمریکا این امور را بهانه‌ای برای اشغال این کشورهای مستقل قرار داد و بر اساس همین سیاست غربی، جمهوری اسلامی ایران محاصره شد و این محاصره در طول 43 سال به این بهانه که ایران از گروه‌های مقاومت ومسئله فلسطین حمایت می کند، ادامه دارد.

وی خاطرنشان کرد: طوفان الاقصی دروغ این حکومت‌ها را در برابر ملت‌هایشان برملا ساخت و ملت‌های اروپایی و آمریکایی در تظاهرات‌هایی که در واشنگتن، نیویورک، انگلستان و دیگر کشورهای اروپایی برگزار کردند، اعلام نمودند که آنها با فلسطینیان مخالف نبوده بلکه از ملت فلسطین و مردم غزه حمایت می‌کنند و اقدامات ارتش رژیم صهیونیستی و آمریکایی در طول 100روز را محکوم می‌نمایند.

رئیس جمعیت علمای مسلمان عراق با بیان این که اسرائیل حرام زاده است و ادعا می‌کند که منطقه‌ تحت سلطه او در مقایسه با دیگر مناطق جهان از امنیت برخوردار است لذا یهودیان را از کشورهای مختلف به این منطقه جذب کرده و شهرک‌ها را توسعه می‌دهد؛ اما امروز رژیم صهیونیستی دیگر امن نیست و این نظریه شکست خورد و ارزش خود را از دست داد به گونه‌ای که اراضی اشغالی امروز یکی از خطرناک‌ترین مناطق جهان است.

وی با بیان این که این نبرد چهره حقیقی رژیم صهیونیستی را برملا کرد، توضیح داد: پیش از این همه می‌گفتند که رژیم صهیونیستی جنایتکار، خونریز، وحشی و دیکتاتور است؛ اما برخی از مردم به ویژه نخبگان و رهبران با این رژیم ابراز همدردی می‌کردند، همان‌گونه که در ابتدای عملیات طوفان‌الاقصی، برخی با این رژیم ابراز همبستگی کردند و این سئوال را مطرح کرند که چرا حماس این اقدام را انجام داده است. آنها جنایات این رژیم در طول 75 سال و قتل مردم فلسطین را به فراموشی سپردند؛ اما اسرائیل در این نبرد حتی در نگه داشتن این ابراز همدردی شکست خورد به این دلیل که این عملیات چهره حقیقی این رژیم اشغالگر را به مردم نشان داد.
 
وی ادامه داد: دشمن صهیونیستی مساجد، مدارس، بیمارستان‌ها، منازل غیرنظامیان و مردم بیگناه را هدف قرار داد. بیشتر کسانی که در این نبرد جان خود را از دست دادند، غیرنظامیان بودند و این بیانگر وحشی‌گری و قساوت ارتش رژیم اشغالگر است.

نقش ایران در حمایت از مقاومت و فلسطین
شیخ خالد ملا در بیان نقش جمهوری اسلامی ایران در حمایت از حماس و مردم غزه، اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران از حماس و دیگر گروه‌های مقاومت اسلامی که در برابر اشغالگران مقاومت می‌کنند و در مقدمه آنها مقاومت اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند.

وی در این باره توضیح داد: ایران اسلامی، یکی از کشورهایی است که بیشترین اهمیت را به فلسطین و غزه می‌دهد و در طول این 100 روز چندین کنفرانس بین‌المللی را در سطح سیاستمداران، اندیشمندان و علما برگزار کرده است.
 
این عالم عراقی با بیان این که این کنفرانس‌ها برای رساندن صدای مظلومان از اهمیت بسیاری برخوردار است، گفت: چه کسی صدای کودکان و مادران را به گوش جهانیان می‌رساند؟ و چه کسی مظلومیت کسانی که به قتل می‌رسند و ذبح می‌شوند را نمایان می‌کند؟ این کارها را دولت‌ها باید انجام دهند  و جمهوری اسلامی ایران، نقش خود را در این باره انجام داده است. کدام دولت دیگر این فریاد را بلند کرده است تا به گوش جهان برسد.

وی خاطرنشان کرد: کنفرانس هایی که از سوی جمهوری اسلامی ایران برگزار شده در تاریکی و مخفی از دیگران برگزار نشده است بلکه در برابر دیدگان مردم و به صورت مستقیم انجام شده و رسانه‌ها از جمله رسانه‌های دشمن آن را و سخنانی را که در آن گفته شده را نقل کرده‌اند.
 
چرا ایران وارد جنگ نمی شود؟
شیخ خالد ملا در پاسخ به این سؤال که چرا ایران وارد نبرد مستقیم با اسرائیل نمی‌شود، اظهار داشت: ایران و رژیم صهیونیستی با یکدیگر مرز مشترک ندارند، علاوه بر این ایران همواره حتی در رابطه با مسائل مهم امت اسلامی مانند یک دولت عمل می‌کند، نه مثل آمریکا و رژیم صهیونیستی که مانند گروه‌ها و جریان‌ها عمل می‌کنند یعنی جنگنده‌ها و ناوهای خود را بدون اجازه کشورهای منطقه اعزام می‌کنند اما ایران حساب همه جا را می‌کند و زمانی که هماهنگی جقیقی و همکاری میان او و کشورهای منطقه ایجاد نشده باشد چگونه می تواند وارد جنگ شود.
 
وی ادامه داد: دوم این که جمهوری اسلامی نمی‌خواهد جنگ در این زمان توسعه یابد زیرا از این مورد سوء استفاده قرار خواهد گرفت به عنوان مثال جنگ کنونی منحصر به غزه است؛ با این حال آنها ایران را به حمایت از حماس متهم می‌کنند حال اگر دامنه جنگ در همه جهان توسعه یابد عکس‌العمل کشورهای غربی چه خواهد بود؟ بدون شک آن را به ایران نسبت خواهند.

زیارت جامعه کبیره از زیارتنامه های منسوب به امام هادی علیه السلام و از معتبرترین روایتها نزد شیعه است. مضمون این زیارتنامه حاوی جایگاه و مقام امامت و نیز گویای شأن اهل بیت علیهم السلام و همچنین بیانگر وظایف شیعیان در قبال آن انوار مقدس است و در پاسخ به درخواست یکی از شیعیان برای بیان زیارتنامه مشترک بین تمام ائمه علیهم السلام صادر شد. مضامین این حدیث به قدری عمیق است که اگر از سوی غیر از امام معصوم صادر می شد، چه بسا نسبت غلوّ به او می دادند. به طور قطع حکمت خداوند ایجاب کرد این زیارتنامه صادر شود تا پاسخی هم به آن عده از اندیشمندانی باشد که بخشی از احادیث در باب فضائل عترت را به اسم غلوّ کنار گذاشتند.

در بخشی از این زیارتنامه می خوانیم:

«یَا وَلِیَّ اللّٰهِ إِنَّ بَیْنِی وَ بَیْنَ اللّٰهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً لَا یَأْتِی عَلَیْها إِلّا رِضاكُمْ، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلَىٰ سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاكُمْ أَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَكُمْ بِطاعَتِهِ لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبِی، وَكُنْتُمْ شُفَعائِی، فَإِنِّی لَكُمْ مُطِیعٌ»
ای ولیّ خدا به درستی که بین من و خدای عزّوجل گناهانی است که آن‌ها را جز رضایت شما پاک نمی‌کند، پس به حقّ خدایی که شما را امین بر راز خود قرار داد و زیر نظر گرفتن زندگی بندگانش را از شما خواست و طاعت خود را به طاعت شما پیوند داد، هرآینه بخشش گناهانم را از خدا بخواهید و شفیعان من شوید که من فرمانبردار شمایم.

این فراز از زیارتنامه راهکار و میانبری برای آن عده از مؤمنانی است که به دنبال پاک شدن تمام گناهانشان هستند؛ یعنی نزد خداوند متعال رضایت عترت جایگاه والایی دارد، همچنان که در روایتی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها می خوانیم «یا فاطمةُ إنّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِکِ و یَرضى لِرضاکِ»؛ یعنی ای فاطمه، خداوند با غضب تو غضبناک می شود و با رضایت تو راضی می شود. به این واسطه این قاعده را درباره سایر فرزندان آن بزرگوار نیز جریان داد. از این جهت است که از ایشان درخواست می کنیم که شفیع ما نزد خداوند شوند تا گناهانمان مورد بخشش قرار گیرد؛ اما در انتها یک شرطی را بیان خود و ایشان قرار می دهیم و آن، اطاعت از اوامر ایشان است.

و در فراز بعد ادامه می دهد «مَنْ أَطاعَكُمْ فَقدْ أَطاعَ اللّٰهَ، وَمَنْ عَصَاكُمْ فَقَدْ عَصَى اللّٰهَ، وَمَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللّٰهَ، وَمَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللّٰهَ»؛ کسی که شما را اطاعت کرد، خدا را اطاعت کرده و هر که از شما نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده است و هرکه شما را دوست داشت، خدا را دوست داشته و هر که شما را دشمن داشت، خدا را دشمن داشته است.

این فراز از زیارتنامه ذیل آیه80 سوره نساء قرار می گیرد، آنجا که خداوند فرمود «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا؛ هر که از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت و هر که روی برتابد [حسابش با ماست.] ما تو را بر آنان نگهبان نفرستادیم.» این امر درباره خلفای رسول الله صلی الله علیه و آله نیز جریان یافت، از این جهت در آیه59 همین سوره می خوانیم «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ...؛‌ یعنی ای اهل ایمان، از خدا اطاعت کنید و [نیز] از پیامبر و صاحبان امر خودتان [که امامان از اهل بیت اند و چون پیامبر دارای مقام عصمتند] اطاعت کنید.»