emamian

emamian

سه شنبه, 09 شهریور 1400 02:15

چگونه تقوا به انسان آگاهی می بخشد

قرآن مجید برای تقوا آثار فراوانی بیان کرده که از جمله آنها برطرف شدن حجاب ها از فکر و قلب آدمی است. رابطه «ایمان و تقوا» با «روشن بینی» در آیات مختلف قرآن مورد اشاره گرفته است:از جمله در آیه ۲۹ «انفال» می خوانیم: “یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً “. «ای کسانی که ایمان آورده اید اگر تقوای الهی پیشه کنید و از گناهان بپرهیزید، خداوند وسیله ای برای شناخت حق از باطل برای شما قرار می دهد».

و در آیه ۲۸۲ «بقره» آمده است: ”وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللّه”ُ: «تقوای الهی پیشه کنید و خداوند شما را علم و دانش می آموزد» همچنین «اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید خداوند نوری برای شما قرار می دهد که در پرتو آن بتوانید گام بردارید»

رابطه تقوا و بصیرت، علاوه بر جنبه های معنوی که بعضاً برای ما ناشناخته است، اما از نظر تحلیل عقلی، قابل درک است؛ چرا که بزرگترین مانع شناخت و مهمترین حجاب بر قلب آدمی، هوا و هوس های سرکش، و آمال و آرزوهای دور و دراز، و اسارت در چنگال ماده، و زرق و برق دنیاست که به انسان اجازه نمی دهد قضاوت صحیح کند و چهره حقایق را آنچنان که هست ببیند. هنگامی که در پرتو ایمان و تقوا، این گرد و غبارها فرو نشست، و این ابرهای تیره و تار و ظلمانی از آسمان روح انسان کنار رفت، آفتابِ حقیقت، بر صفحه قلب می تابد، و حقایق را آنچنان که هست، در می یابد، و لذتی توصیف ناشدنی از این درک صحیح و عمیق نصیب مؤمن می شود، و راه خود را به سوی اهداف مقدسی که دارد می گشاید و پیش می رود.

آری، تقوا است که به انسان آگاهی می دهد، همان گونه که آگاهی ها به انسان تقوا می بخشد، یعنی این دو در یکدیگر تأثیر متقابل دارند، لذا در حدیث معروفی می خوانیم: لَوْ لا أَنَّ الشَّیاطِینَ یَحُوطُونَ عَلی قُلُوبِ بَنِی آدَمَ لَنَظَرُوا إِلی مَلَکُوتِ السَّمواتِ: «اگر شیاطین و خوهای شیطانی بر قلب های آدمیان مسلط نمی شدند، می توانستند به ملکوت و باطن آسمان و جهان هستی بنگرند». برای درک بهتر این سخن، پای گفتار علی(علیه السلام) می نشینیم فرمود: لا دِینَ مَعَ هَوی  لاعَقْلَ مَعَ هَوی  مَنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ أَعْمَاهُ وَ أَصَمَّهُ وَ أَزَلَّهُ وَ أَضَلَّهُ: «دین با هوای نفس جمع نمی شود  همچنین عقل با هوس یک جا نخواهد بود  هر کس از هوای نفسش پیروی کند او را کور و کر می کند و ذلیل و گمراه می سازد».

 

آنتوان بارا اندیشمند مسیحی متولد سوریه و صاحب دو کتاب با عنوان «الحسین فی فکر المسیحی» و «زينب صرخة أكملت مسيرة » است.

وی در گفت و گو با خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب در ارتباط با نحوه آشنایی خود با دین اسلام و شخصیت امام حسین(ع) عنوان کرد: چهل سال پیش یکی از دوستانم کتابی با عنوان «مقتل الحسین (ع)» به قلم «سید عبدالرزاق مقرم» به من هدیه داد و همین کتاب موجب آشنایی من با امام حسین(ع) و حماسه جاودان او شد. من تا آن زمان چیز زیادی در ارتباط با حماسه کربلا نمی‌دانستم  و همه اطلاعات من به همان معلومات کمی که در مدرسه خوانده بودم، خلاصه می‌شد.

این اندیشمند مسیحی در ارتباط با این که چه چیزی موجب شد، او به تالیف کتاب «الحسین فی فکر المسیحی» روی آورد، گفت: من در حماسه کربلا خصایص زیادی چون وفا و ثبات بر عقیده یافتم  و با امام حسین (ع)،  شجاعت و عشق او به اعتقادش که سرچشمه قیام جاودان او بود، آشنا شدم.

وی ادامه داد: من با بررسی واقعه کربلا فهمیدم فرد نویسنده با هر گرایشی ناچار شیفته ویژگی‌های امام حسین(ع) می‌شود که از پدر و جدش رسول خدا (ص) آموخته است.

آنتوان بارا  با بیان این که همه جوامع با گرایش‌های مختلف دینی و فکری خود، از حماسه کربلا اثرپذیرفته‌اند، توضیح داد: من در این کتاب به تبیین اهداف واقعه کربلا و اثر آن بر ملت‌ها پرداختم.  

وی با بیان این که اگر حسین(ع) نبود ما  چگونه با حق و پرچمدار آن آشنا می‌شدیم، گفت: چرا یک انسان مومن با هر عقیده‌ای نباید کسی که پیامبر (ص) او را دوست داشته، او را پاره تن خود برشمرده و در ارتباط با او فرموده «حسین منی و انا من حسین» دوست بدارد؟ چگونه یک انسان به ویژه یک مسیحی مومن که در قلب او حرارتی از قتل  حسین ایجاد شده که هرگز سرد نمی‌شود، حسین را دوست نداشته باشد؟

وی با بیان این که پیامبر(ص) فرمود:«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً». (براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.) تاکید کرد: پیامبر نفرمود: این حرارت در قلوب مسلمانان است، بلکه فرمود: مومنان. چه کسی است که مظلومی مانند حسین را دوست نداشته باشد؟ و در عشق او آرامش قلب سلیم را نیابد؟

این اندیشمند مسیحی شخصیت امام حسین(ع) را مزین به ویژگی‌های نبوت برشمرد و تصریح کرد: کسی که از زندگی امام حسین(ع) مطلع شود چاره‌ای جز آن ندارد که او را از صمیم قلب دوست بدارد.

وی افزود: این عشق در مسلمانان و غیر مسلمانان دیده می‌شود مانند پولس سلامه شاعر و ادیب لبنانی که قصیده‌ای مشهور به  «ملحمه عیدالغدیر» مشتمل بر  3هزار بیت دارد و یا جرج جرداق نویسنده کتب اربعه در مورد امام علی (ع) و یا حتی گاندی که در ارتباط با امام حسین(ع) گفته است: حسین به من آموخت چگونه در عین مظلومیت پیروز شوم.

وی با بیان این که این آثار من را بر آن داشت در ارتباط با شخصیت حسین(ع) پژوهش کرده و کتاب «الحسین فی فکر المسیحی» را تالیف کنم، توضیح داد: تالیف این کتاب 13 سال به طول انجامید. من آن را ابتدا در کویت منتشر کرده، سپس یک نسخه از آن را به آستان مقدس حسینی (ع) اهدا کردم که آنها به من لطف کرده و این کتاب را بهترین کتاب معاصر در مورد حماسه کربلا توصیف کردند.

آنتوان بارا در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: حماسه‌ها و انقلاب‌هایی که مجرای تاریخ را تغییر داده‌اند، برخواسته از اهداف بلندی بودند. بر همین اساس قیام امام حسین(ع) نخستین و تنها قیام در تاریخ بشری است که بر اساس اهدافی والا محقق شد و تا زمان بقای انسان، جاودانه خواهد ماند.

وی حماسه کربلا را پناهگاه مظلومان و ستمدیدگان عالم از هر گرایش و اعتقادی توصیف کرد و گفت: این قیام  همه خواسته‌ها و تمایلات مظلومان در رویارویی با انواع ظلم و تحقق عدالت را در خود جای داده است.

این اندیشمند مسیحی در ادامه با اشاره به شخصیت حضرت اباالفضل(ع) او را نمونه‌ای دیگر از شخصیت‌های اثرگذار در واقعه طف برشمرد و تصریح کرد: او ناچار شد برای آوردن آب برای تشنگان سپاه حسین(ع) با سربازان دشمن مبارزه کند و زمانی که به آب رسید از آن ننوشید.

وی تاکید کرد: وفای منحصر به فرد حضرت عباس(ع) به برادرش سرّ گرایش من و نویسندگان مسیحی است که مجذوب حماسه کربلا و قهرمانان آن شده‌اند. 

این ادیب مسیحی با اشاره به برخی از ویژگی‌های مشترک میان امام حسین(ع) و حضرت مسیح(ع) در رویارویی با ظلم  گفت: امام در بیان اهداف قیامش فرمود:«إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی ؛ من برای جاه طلبی و کام جویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم می خواهم امر به معروف و نهی از منکر و به شیوه جد و پدرم حرکت کنم.»

وی با اشاره به اصرار امام حسین(ع) بر قیام علیه ظلم و خروج همراه اهل بیت خود، علیرغم علم او به سرنوشت خود و خانواده‌اش و علی‌رغم توصیه اطرافیان به نبردن اهل بیتش، تاکیدکرد: سرنوشت حسین(ع) مانند سرنوشت پیامبران است زیرا همه آنها بدون هیچ ترسی در برابر طاغوت ایستادند. 

آنطوان بارا با بیان این که هدف یزید کشتن ذریه رسول خدا(ص) بود، گفت: اگر زینب(س) نبود، هیچ کس از آنچه در کربلا اتفاق افتاده بود، با خبر نمی‌شد. زیرا در شام این طور شایع کرده بود که اینها از بیعت یزید خارج شده‌ و گمراهند.

وی در پایان سخنان خود، با بیان این که  یزید می‌خواست، نام حسین(ع) و عترت پیامبر (ص) را از روی زمین پاک کند، تصریح کرد: در روز اربعین، میلیون‌ها نفر گریه کنان به سمت مرقد حسین(ع) حرکت می‌کنند ،در حالی که قبر یزید در مکانی حقیر در یکی از محله‌های شام قرار دارد. این سرنوشت یزید است و آن سرنوشت کسانی که می‌خواست آنها را از میان بردارد. 

«ذبیح‌الله‌ مجاهد» سخنگوی طالبان گفت: «اگر داعش پس از روی کار آمدن طالبان سعی در ارتکاب جنایت داشته باشد، ما بهتر می‌دانیم که چگونه واکنش نشان دهیم و آنها را متوقف کنیم.»

مجاهد، افزود: خروج نیروهای خارجی به حملات داعش در افغانستان پایان می‌دهد و طالبان تا آخرین حملات علیه داعش اقدام خواهد کرد.

سخنگوی طالبان ابراز امیدواری کرد جوانان افغانستانی که تحت تأثیر داعش بوده‌اند با روی کار آمدن طالبان از این ایده منصرف شوند و اگر پس از آن دست از جنایت برندارند، آنها می‌دانند که چگونه اقدام کنند.

مجاهد در مورد حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا نیز گفت که این گروه به ایالات متحده اجازه نمی‌دهند تا عملیات‌هایی را انجام دهد که استقلال افغانستان را نقض می‌کند.

سخنگوی طالبان افزود تا زمانی که تمام نیروهای خارجی افغانستان را ترک نکنند، این گروه دولت خود را اعلام نمی‌کند.

به گفته مجاهد، اعلام دولت یک مسئولیت بزرگ است و مردم باید صبور باشند چراکه رایزنی‌های جدی در حال انجام است.

حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران امروز (شنبه) در اجلاس منطقه‌ای حمایت از عراق در بغداد طی سخنانی گفت: از اینکه امروز به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران و رئیس جمهور جناب آقای دکتر رئیسی در کنفرانس حمایت از عراق در بغداد شرکت کرده‌ام، بسیار خرسندم.

رئیس دستگاه دیپلماسی خاطرنشان کرد: این نشست با حضور کشورهای منطقه، موید تلاش‌های جمهوری عراق در ایجاد زمینه‌های همکاری و تعامل بین کشورهای منطقه بوده و امیدوارم در سایه این نشست‌ها بتوانیم به منطقه‌ای آباد، توسعه یافته و آزاد برسیم.

وی افزود: امروز عراق به خاطر تلاش‌ها و دیدگاه‌های سازنده، نقش مهمی در منطقه ایفاء می‌کند. جمهوری اسلامی ایران از نخستین کشورهای منطقه بود که عراق جدید را به رسمیت شناخت و با حمایت از روندهای سیاسی در این کشور، تبادلات سیاسی، اقتصادی و تجاری خود را با آن توسعه بخشید.

* عراق امروز نیازمند بازسازی و تقویت داخلی و گسترش و توسعه همکاری‌ها در منطقه است

امیرعبداللهیان اضافه کرد: عراق جدید رها شده از تروریسم، امروز نیازمند بازسازی و تقویت داخلی و گسترش و توسعه همکاری‌ها در منطقه است. جمهوری اسلامی ایران ضمن حمایت از ثبات، امنیت، استقلال، تمامیت ارضی، عزت، اقتدار و ارتقای جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی عراق، آمادگی خود را برای توسعه همکاری‌های دو جانبه و منطقه‌ای اعلام می‌کند.

وزیر خارجه کشورمان بیان کرد: طی سالیان گذشته، تبادلات تجاری بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق به بیش از ۱۲ میلیارد دلار رسیده است. وجود هشت گذرگاه رسمی فعال بین دو کشور و استمرار تبادلات تجاری در این گذرگاه‌ها حتی با وجود شیوع کرونا، نشان از درهم تنیدگی اقتصادی دو کشور دارد. ایران طی سال‌های گذشته با صادرات خدمات فنی و مهندسی، گاز و برق سهم قابل توجهی در توسعه مناسبات اقتصادی و تجاری عراق داشته است.

به گزارش فارس، وی گفت: ظهور داعش از جمله مهمترین مخاطراتی بود که منطقه با آن روبرو شد و خسارات جبران ناپذیری را نیز بر جای گذاشت.

امیرعبداللهیان با بیان این‌که متاسفانه کشور عراق از ظهور گروه‌های تروریستی بسیار آسیب دید، اظهار داشت: اگر اراده مردمی عراق، حمایت مرجعیت عالیقدر و همگرایی آحاد جامعه و اقشار مختلف عراقی نبود، مشخص نبود چه وضعیتی برای عراق و کشورهای منطقه پیش می‌آمد و تا چه عمقی از منطقه و جهان از تهدید مستقیم جریان‌های تروریستی در خطر قرار می‌گرفت.

وی اضافه کرد: جمهوری اسلامی ایران در راه مبارزه با تروریسم، به یاری کشور دوست و برادر عراق شتافت و در این مسیر از هیچ کمکی دریغ نکرد. مردم، احزاب، گروه‌های مختلف عراقی و دولت عراق در راه استقلال و مبارزه با تروریسم هزاران شهید داده‌اند؛ با این وجود دولت آمریکا دست به جنایتی بزرگ زد و دو مبارز جبهه ضد تروریسم تکفیری - شهید سردار سلیمانی و شهید ابومهندی المهندس - را به شهادت رساند. آنها نه تنها برای مردمان این منطقه صلح و امنیت به بار نیاوردند بلکه عامل اصلی ناامنی بوده و این موضوع در بسیاری از کشورهای منطقه به وضوح قابل مشاهده است.

* از اینکه جای سوریه در میان کشورهای حامی عراق خالی است ابراز تاسف می‌کنم

وی ادامه داد: در اینجا مایلم بر نقش و حمایت کشورهای منطقه از ثبات و امنیت عراق تاکید کرده و بر تحقق امنیت با مشارکت جمیع همسایگان عراق از جمله کشور دوست و برادر جمهوری عربی سوریه یاد کنم و از اینکه جای سوریه در میان کشورهای حامی عراق خالی است ابراز تاسف کنم.

امیرعبداللهیان بیان کرد: سرنوشت دولت و ملت‌های این منطقه بنا به علقه‌های مشترک دینی، فرهنگی، سنتی، تاریخی و جغرافیایی به یکدیگر پیوند خورده است.

وی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران همواره بر تحقق صلح از طریق گفت‌و‌گو و مذاکره درون منطقه‌ای تاکید داشته و امیدوار است کشورهای منطقه‌ای به این باور مشترک دست یابند که امنیت جز از طریق اعتماد متقابل کشورهای منطقه به یکدیگر، تکیه بر توانمندی‌های ملی، تقویت ارتباطات و حسن همجواری بین کشورهای منطقه و عدم مداخله کشورهای بیگانه محقق نخواهد شد. این باور مشترک می‌تواند زمینه‌ساز بسیاری از همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در منطقه باشد و در سایه امنیت مشترک و پایدار و با بهره‌گیری از ثروت‌های خدادادی، زمینه‌های رشد و توسعه همه‌جانبه کشورهای منطقه را تضمین کند.

* آن چه امروزه بیش از پیش به آن نیازمندیم، «امنیت پایدار منطقه‌ای» با مشارکت کشورهای منطقه است

وی خاطرنشان کرد: منطقه ما همه شاخص‌های دینی، فرهنگی، تمدنی و ظرفیت‌های مادی و معنوی را برای همکاری و همگرایی منطقه‌ای دارا می‌باشد، اما متاسفانه به دلیل مداخلات بیگانگان و سیطره تفکرات امنیت محور، دچار مشکلات متعددی از جمله جنگ، بی‌ثباتی و ناامنی شده است.  آن چه امروزه بیش از پیش به آن نیازمندیم، «امنیت پایدار منطقه‌ای» با مشارکت کشورهای منطقه است که تحقق آن در گرو صرف منابع اقتصادی برای تحقق ائتلاف برای صلح و توسعه است.

امیرعبداللهیان افزود: جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت عراق و آنچه مربوط به تصمیمات آن در حوزه امور داخلی است از جمله خروج نیروهای نظامی بیگانه و برگزاری انتخابات زودرس حمایت و پشتیبانی خود را اعلام و مجددا از نقش سازنده این کشور در ترویج فرهنگ گفت‌وگو و همکاری‌های منطقه‌ای استقبال کرده و همکاری‌های درون منطقه‌ای را اساس تحقق ثبات و صلح در این راه می‌داند. جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر نقش مهم کشورهای منطقه، آمادگی خود را برای پیشبرد این اهداف اعلام می‌دارد.

وی در پایان گفت: مجددا از میزبانی دولت عراق برای این اجلاس تشکر کرده و آرزوی موفقیت و سربلندی ملت و دولت عراق را خواستارم.

گفتنی است، «حسین امیرعبداللهیان» پیش از سفر به عراق برای شرکت در نشست بغداد گفت: «ما از هرگونه ابتکار عمل منطقه ای مقامات جمهوری عراق که با مشارکت اهل منطقه باشد، استقبال می‌کنیم. ما معتقدیم لازم بود از سوریه نیز به عنوان همسایه مهم عراق در این اجلاس دعوت به عمل می آمد. البته در خصوص امنیت و‌ توسعه پایدار منطقه با رهبری سوریه در تماس و مشورت هستیم و در مورد اجلاس بغداد و تاکید بر نقش مهم کشورهای منطقه در هرگونه ابتکار منطقه ای با دمشق مشورت مستقیم خواهیم داشت».

به گزارش فارس، «مصطفی الکاظمی» نخست‌وزیر عراق، «امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه، «عبدالله دوم» شاه اردن، «تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر، «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور مصر، «مولود چاووش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه از جمله حاضران در این نشست بودند و به ایراد سخنرانی پرداختند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در دیدار با رئیس‌جمهور و اعضای دولت جدید فرمودند که آمریکا در صحنه دیپلماسی، گرگی درنده و وحشی است و با اشاره به اوضاع به شدت متأثرکننده افغانستان گفتند: جمهوری اسلامی در همه احوال طرفدار ملت مظلوم و مسلمان افغانستان است و روابط ما با دولت‌ها، به روابط و رفتار آنها با ایران بستگی دارد.

رهبر معظم انقلاب، افغانستان را کشور برادر، هم‌زبان، هم‌دین و هم‌فرهنگ ایران خواندند و با ابراز تأسف عمیق از مشکلات مردم از جمله حادثه روز پنج‌شنبه فرودگاه کابل، گفتند: این مشکلات و سختی‌ها کار آمریکایی‌ها است که 20 سال کشور را اشغال و انواع ظلم را به مردم آن تحمیل کردند.

بمباران مجالس عروسی و عزا، کشتار جوانان، زندانی کردن بی‌دلیل بسیاری از مردم و افزایش دهها برابری تولید مواد مخدر، بخشی از آثار منفی حضور آمریکایی‌ها در افغانستان بود که رهبر انقلاب به آنها اشاره و گفتند: آمریکا یک قدم هم برای پیشرفت افغانستان برنداشت و افغانستانِ امروز اگر از لحاظ پیشرفت‌های مدنی و عمرانی از 20 سال قبل عقب‌تر نباشد، جلوتر نیست.

ایشان با اشاره به خروج فضاحت‌بار آمریکایی‌ها و انتقال همکاران افغانستانی آنها به مناطق دارای وضعیتی بدتر از افغانستان، در خصوص موضع جمهوری اسلامی ایران، تأکید کردند: ما طرفدار ملت افغانستان هستیم چرا که دولت‌ها همچون گذشته می‌آیند و می‌روند اما ملت افغانستان است که باقی می‌ماند و نوع رابطه ایران با دولت‌ها نیز بستگی به نوع رابطه آنها با ایران دارد. از خداوند خیر و نجات از این وضع را برای مردم افغانستان مسألت می‌کنیم.

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای دولت جدید، با تأکید بر لزوم استفاده کامل دولت از هر ساعت فرصت گذران خدمت به مردم، تمرکز دولت بر بازسازی «انقلابی، عقلانی و خردمندانه» در همه عرصه‌های مدیریتی کشور را ضروری خواندند و با اشاره به اولویت مسائل اقتصادی، نکات و توصیه‌های مهمی را درباره «مردمی بودن»، «عدالت‌ورزی»‌، «فسادستیزی»، «احیای امید و اعتماد مردم» و «انسجام و اقتدار و اشراف دولت» بیان کردند.

ایشان همچنین آمریکا را در صحنه دیپلماسی، گرگی درنده و وحشی خواندند و با اشاره به اوضاع به‌شدت متأثرکننده افغانستان گفتند: جمهوری اسلامی در همه احوال طرفدار ملت مظلوم و مسلمان افغانستان است و روابط ما با دولت‌ها، به روابط و رفتار آنها با ایران بستگی دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آغاز سخنانشان همه اعضای دولت را به قدردانی عمیق از توفیق خدمت توصیه کردند و با تشکر از اقدام سریع و بموقع مجلس در بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی ابراز امیدواری کردند تشکیل دولت جدید، سرآغاز مبارکی برای ملت و کشور باشد.

ایشان با گرامیداشت یاد شهیدان رجایی و باهنر گفتند: مدت خدمت آن دو بزرگوار کم بود اما در همین مدت نشان دادند که با اخلاص و قصد خدمت به میدان آمده‌اند و از روش‌های مردمی و مجاهدت‌آمیز استفاده می‌کنند که این برای همه مسئولان درس بزرگی است.

رهبر انقلاب شرایط کشور را دشوار خواندند اما تأکید کردند: اگر تلاش شبانه‌روزی، مجاهدانه و خستگی‌ناپذیر را همراه توکل و توسل به پروردگار سرمایه خود قرار دهید، قطعاً بر مشکلات فائق خواهید آمد.

رهبر انقلاب افزودند: همان‌گونه که به همه مسئولان گذشته گفته‌ام فرصت چهار سال خدمت به‌سرعت تمام می‌شود و نباید گذاشت حتی یک ساعت از این فرصت که متعلق به مردم و اسلام است، هدر برود، البته ضمن پرکاری و پشتکار مدام، نباید به خانواده بی‌توجهی شود.

ایشان حرکت بر ریل انقلاب و ایجاد تحرک انقلابی در همه بخش‌های «مدیریت اقتصادی، سازندگی، خدمت‌رسانی، سیاست خارجی، فرهنگ، آموزش و دیگر بخش‌ها» را ضروری خواندند و در عین حال تأکید کردند: انقلابی بودن حتماً باید با عقلانیت و اندیشه‌ورزی و خردمندی همراه باشد و این شیوه جمهوری اسلامی از آغاز بوده است.

رهبر انقلاب در تبیین نخستین توصیه مهم خود به دولتمردان، به جلوه‌های مختلف «مردمی بودن» اشاره کردند و افزودند: رفتن به میان مردم و گفت‌وگوی بی‌واسطه با آنها از ابعاد بسیار خوب مردمی بودن است که آقای رئیسی دیروز با سفر به خوزستان آن را نشان داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اتخاذ سبک زندگی مردمی، رفتار بی‌تکلف، دوری از اشرافی‌گری و پرهیز از نگاه از بالا به مردم را از دیگر جلوه‌های مردمی بودن برشمردند و گفتند: باید مشکلات و راه‌حل‌ها را با مردم در میان گذاشت و ضمن پرهیز از بیان حرف‌های غیرواقعی و ناامید کردن مردم، از آنها کمک فکری و عملی خواست.
«عذرخواهی سریع از مردم در مواقع بروز اشتباه» و بیان گزارش صادقانه و بدون مبالغه از فعالیت‌ها به مردم، از دیگر روش‌هایی بود که رهبر انقلاب در بیان جلوه‌های مختلف مردمی بودن به آن اشاره کردند.

ایشان با توصیه به رئیس جمهور و اعضای دولت برای مطالعه دقیق فرمان بسیار مهم امیرمؤمنان به مالک اشتر افزودند: در این فرمان تاریخی، ابعاد مختلف بیان شده چرا که براساس اسلام، رابطه حاکمیت با مردم باید برادرانه و دوستانه باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین «عدالت‌ورزی» به عنوان دومین توصیه اساسی خود به دولتمردان، اساس ادیان الهی و مبنای تشکیل حکومت را اقامه عدل خواندند و افزودند: ما در این زمینه عقبیم و باید خیلی تلاش کنیم.

ایشان تأکید کردند: هر مصوبه، لایحه و تصمیم دولت باید «پیوست عدالت» داشته باشد و کاملاً مراقبت شود که این دستور یا تصمیم و مصوبه، به طبقات محروم و به عدالت ضربه نزند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برخی روش‌های رایج مدیریتی را نافی عدالت دانستند و افزودند: در توزیع یارانه‌ها و هر مسئله دیگر باید به‌گونه‌ای عمل کرد که فاصله طبقات محروم با طبقات برخوردار کم شود و هرچه ممکن است امکانات عادلانه توزیع شود.

«فسادستیزی و مقابله دقیق و جدی با فساد» توصیه مهم دیگر رهبر انقلاب به رئیس‌جمهور و دولت جدید بود.

ایشان گفتند: فسادستیزی مکمّل عدالت‌ورزی است زیرا فساد و مظاهر آن از جمله ویژه‌خواری، برخورداری‌های بیجا و عزیزشدگان بی‌جهت، جزو بلاهای مهم ضد عدالت هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به مقابله آقای رئیسی با فساد در منصب ریاست دستگاه قضا گفتند: این کار خوب، امید مردم و محبوبیت ایشان را افزایش داد اما باید توجه داشت که جای اصلی مقابله با فساد و فسادستیزی قوه مجریه است تا زمینه‌های فساد از بین برود و اگر با وجود این مراقبت‌ها، مواردی اتفاق افتاد آن‌گاه دستگاه قضا حتماً باید ورود و برخورد کند.

ایشان دولت را به حل موضوع تعارض منافع شخصی و عمومی در همه دستگاهها فراخواندند و افزودند: از جمله مظاهر فساد، تخلفات در اجرای سیاست‌های اصل 44 است که اجرای صحیح آن می‌توانست اقتصاد کشور را حقیقتاً شکوفا کند اما متأسفانه به‌طور صحیح اجرا نشد و فسادهایی در اجرای آن به وجود آمد.
رهبر انقلاب، سامانه‌های نظارتی و خدماتی را ابزارهای خوبی برای اشراف و هوشمندی دولت در مقوله نظارت بر عملکرد دستگاه‌ها و مبارزه با فساد برشمردند و گفتند: مکرر توصیه کرده‌ایم که این سامانه‌ها را تهیه و به هم متصل کنند اما این کار جلو نرفته است.

توصیه بعدی رهبر انقلاب، موضوع بسیار مهم «احیای اعتماد و امید مردم» بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: اعتماد مردم بزرگترین سرمایه دولت است که متأسفانه تا حدی آسیب دیده است و راه ترمیم آن، «یکی شدن حرف و عمل مسئولان» است.

ایشان افزودند: باید در وعده‌ها و صحبت‌ها بسیار مراقب بود و اگر وعده‌ای داده شد، حتماً به آن عمل شود زیرا دادن وعده و عمل نکردن به آن موجب سلب اعتماد مردم خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به قولها و دستورهای روز گذشته رئیس‌جمهور در سفر به اهواز، خاطرنشان کردند: باید دقت شود که این قول‌ها حتماً محقق شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: اگر وعده‌‌ای دادید و به‌واسطه برخی مشکلات، امکان تحقق آن میسر نشد این موضوع را به مردم توضیح دهید و از آنان عذرخواهی کنید تا اعتماد مردم خدشه‌دار نشود.

ایشان با اشاره به کثرت قانون و طرح و برنامه گفتند: یکی از مشکلات کشور، نبود پیگیری جدی است، بنابراین برای وعده‌ها، روزشمار تعیین شود تا پیگیری و در موعد محقق شوند.

رهبر انقلاب، «انسجام، اقتدار و اشراف دولت» را از دیگر مسائل مهم برشمردند و افزودند: انسجام دولت یعنی از درون دولت حرفهای مختلف بیرون نیاید و در عمل نیز همه دستگاهها با انسجام اقدام کنند، زیرا هرگونه نبود انسجام و اقتدار در دولت حالت رهاشدگی امور را در مردم القاء می‌کند و مانع پیشرفت برنامه‌ها و سیاستهای دولت خواهد شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اشراف را به‌معنای اطلاع دقیق از بخش‌های مختلف دولت دانستند و با اشاره به برنامه‌های آقای رئیسی برای ایجاد تحول در قوه مجریه خاطرنشان کردند: لازمه تحول و حرکت به‌سمت پیشرفت، قانون‌گرایی، شفافیت، انضباط مالی، جلوگیری از تعارض منافع و جدیت در انجام تصمیم‌ها و مصوبات است.

ایشان «جوان‌سازی دولت» را یکی دیگر از الزامات تحول برشمردند و افزودند: جوان‌گرایی در بدنه و بخش‌های میانی دولت موجب خواهد شد احساس انسداد در کشور از بین برود و همچنین ذخیره ارزشمندی برای مدیران ارشد و مجرب آینده فراهم خواهد کرد.

رهبر انقلاب یکی از نکات مهم در مقوله تحول را «استفاده از خرد جمعی و عقلانیت» دانستند و گفتند: در باب تحول باید از دیدگاه‌های نخبگان خارج از دولت بدون در نظر گرفتن بحث‌های سیاسی و جناحی استفاده شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: این توصیه‌ها باید تبدیل به برنامه عملیاتی شود تا تحول امکان‌پذیر شود وگرنه صرف نصیحت و اکتفاء به یادداشت کردن فایده‌ای ندارد.

رهبر انقلاب سپس به بیان سرفصل اولویت‌های کاری کشور پرداختند و گفتند: مهمترین اولویت کشور ابتدا اقتصاد و بعد از آن، فرهنگ و رسانه و علم است. البته یک موضوع فوری هم وجود دارد که عبارت است از کرونا و سلامت مردم.

ایشان با اشاره به تلاش‌های خوبی که در دولت گذشته در موضوع سلامت از جمله واکسن و واردات آن انجام شد، موضوعات مربوط به درمان، پیشگیری، مراقبت و غربالگری و واکسیناسیون عمومی را بسیار مهم برشمردند و گفتند: یکی از موارد ضروری، قرنطینه هوشمند و مراقبت جدی در بخش مربوط به مرزها و جلوگیری از ورود گونه‌های جدید بیماری است.

رهبر انقلاب اسلامی به وظایف مردم برای مقابله با بیماری کرونا نیز اشاره و خاطرنشان کردند: مردم باید چهار مسئولیت یعنی «ماسک زدن»، «رعایت فاصله»، «اهمیت به تهویه و گردش هوا» و «شست‌وشوی دستها با صابون» را قبول کنند و قطعاً رعایت این موارد در کاهش تلفات سنگین کنونی مؤثر خواهد بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درخصوص موضوع اقتصاد به‌عنوان یکی از اولویت‌های اصلی کشور، «تورم بالا، کسری بودجه، مسائل معیشتی مردم، کاهش ارزش پول ملی، کاهش قدرت خرید مردم، مسائل فضای کسب و کار و نظام بانکی» را از مشکلات مهم اقتصادی برشمردند و افزودند: باید برای حل هر یک از این مشکلات برنامه‌ریزی شود و در مرحله بعد، مسئولان اقتصادی دولت هماهنگ عمل کنند که این هماهنگی یکی از مصادیق انسجام دولت است.

ایشان گفتند: این‌که آقای رئیس‌جمهور، معاون اول را مسئول هماهنگی بخش اقتصادی دولت کرده‌اند، کار بسیار مهمی است و امید می‌رود به‌خوبی محقق شود اما اگر اختلاف نظری هم پیش آمد نباید آن را به میان مردم کشاند زیرا تأثیر خود را بر محیط اقتصادی خواهد گذاشت.

رهبر انقلاب اسلامی توجه به پیشران‌های اقتصادی و به حرکت درآوردن آنها همچون بخش مسکن، صنایع فولاد، خودروسازی و بخش‌های انرژی و پتروشیمی را بسیار ضروری خواندند و بر لزوم هماهنگی متولیان این بخشها تأکید کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درخصوص کنترل نظام بانکی به موضوع خلق پول و تولید نقدینگی اشاره کردند و گفتند: صاحب‌نظران اقتصادی معتقدند خلق پول باید در نسبت با تولید انجام شود و اگر این نسبت وجود نداشت، جلوی خلق پول گرفته شود که اگر در این زمینه درست اقدام شود، نتیجه آن جلوگیری از تورم، رونق تولید و اشتغال و تقویت قدرت پول ملی خواهد بود.

ایشان در زمینه اقتصاد با تأکید بر همت، تدبیر و کار جهادی، دو نکته مهم را گوشزد کردند: 1ـ برای حل مشکلات اقتصادی به‌دنبال راه‌حل‌های موقتی و مُسکّن نروید و پیگیر راه‌حل‌های اساسی باشید. 2ـ حل مشکلات اقتصادی را موکول به رفع تحریم‌ها نکنید و برنامه‌ریزی‌ها برای رفع مشکلات با فرض وجود تحریم‌ها انجام شود.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه با تأکید بر اهمیت مسئله «فرهنگ و رسانه»، ساختار فرهنگی کشور را دارای اشکال و نیازمند بازسازی انقلابی خواندند و افزودند: حرکت انقلابی یعنی حرکتی بنیانی، خردمندانه، عاقلانه و برخاسته از اندیشه و حکمت، نه حرکت بی‌هوا و بی‌حساب.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به نقش زیربنایی و نرام‌افزاری فرهنگ، بسیاری از خطاها مانند اسراف، تقلید کورکورانه و سبک زندگی تجملاتی را ناشی از ریشه‌های فرهنگی دانستند و با تأکید بر ضرورت اصلاح این انحرافها با استفاده از ابزارهای فرهنگی، گفتند: ابزارهای فرهنگی و هنری مانند سینما، رسانه‌های صوتی و تصویری، مطبوعات و کتاب را واقعاً شکوفا کنید.

ایشان با ابراز خرسندی از رویش لشکر عظیمی از جوانان علاقه‌مند در حوزه فرهنگ، بخش‌های فرهنگی دولت را موظف به حمایت هوشمند از این جوانان و طرح‌های ابتکاری آنان خواندند و خاطرنشان کردند: استعدادهای جوان را کشف، و آزادی آنها را در چارچوب قانون تضمین کنید، البته با فساد اخلاقی و فساد در زمینه فرهنگ نیز بدون رودربایستی مقابله کنید.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: راه اصلی مواجهه با جنگ نرم دشمن، حمایت از حرکت‌های صحیح در زمینه فرهنگ و تشویق آنها، و ایستادن در مقابل حرکت‌های غلط است، چرا عرصه فرهنگ و رسانه آوردگاهِ «صلاح و فساد، و حق و باطل»، و عرصه‌ی جنگ فرهنگی با گسترش‌دهندگان فساد در دنیاست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان، مسئله مهم و پرتأثیر سیاست خارجی را مورد توجه قرار دادند و با تأکید بر لزوم تحرک مضاعف در سیاست خارجی، گفتند: جنبه اقتصادی در دیپلماسی باید تقویت شود و همچنان‌که در بسیاری از کشورها شخص رئیس‌جمهور دیپلماسی اقتصادی را دنبال می‌کند، باید دیپلماسی اقتصادیِ کشور با این نگاه تقویت شود.

ایشان گسترش تجارت خارجی با 15 کشور همسایه و همچنین بسیاری دیگر از کشورهای جهان به‌جز یکی دو مورد را ضروری و امکان‌پذیر دانستند و تأکید کردند: دیپلماسی را تحت تأثیر و متصل به مسئله هسته‌ای نباید قرار دارد زیرا هسته‌ای موضوع جداگانه‌ای است که باید به‌شکل مناسب و شایسته کشور حل شود.

رهبر انقلاب در همین زمینه افزودند: آمریکایی‌ها در قضیه هسته‌ای واقعاً وقاحت را از حد گذرانده‌اند و با وجود آنکه جلوی چشم همه از برجام خارج شدند، اکنون جوری صحبت و طلبکاری می‌کنند که گویا جمهوری اسلامی از برجام و تعهداتش خارج شده است، در حالی که تا مدتها پس از خروج آمریکا، کاری از طرف ایران انجام نشد و پس از مدتی و با اعلام و با توجه دادن، برخی از تعهدات و نه همه آنها کنار گذاشته شد.

ایشان سهم کشورهای اروپایی همراه آمریکا در کارشکنی و بداخلاقی را کمتر از آمریکایی‌ها ندانستند و خاطرنشان کردند: آنها هم مانند آمریکا هستند اما در مقام زبان‌بازی و حرف‌زدن همیشه طلبکارند، گویا این ایران بوده است که مدتها مذاکره را مسخره کرد و زیر پا گذاشت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: دولت کنونی آمریکا هیچ فرقی با دولت قبل ندارد زیرا چیزی که در هسته‌ای از ایران مطالبه می‌کند، با یک زبان دیگر همان چیزی است که ترامپ مطالبه می‌کرد و آن روز مسئولان دولتی با تأکید بر عاقلانه نبودن، پذیرش آن را ممکن نمی‌دانستند.

رهبر انقلاب، آمریکایی‌ها را در پشت‌صحنه دیپلماسی و در پس لبخند و حرف‌های حق‌به‌جانب، گرگ‌های وحشی و درنده خواندند و افزودند: البته گاهی نیز مانند روباه حیله‌گر هستند که مظهر آن وضعیت امروز افغانستان است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، افغانستان را کشور برادر، هم‌زبان، هم‌دین و هم‌فرهنگ ایران خواندند و با ابراز تأسف عمیق از مشکلات مردم از جمله حادثه روز پنج‌شنبه فرودگاه کابل، گفتند: این مشکلات و سختی‌ها کار آمریکایی‌ها است که 20 سال کشور را اشغال و انواع ظلم را به مردم آن تحمیل کردند.

بمباران مجالس عروسی و عزا، کشتار جوانان، زندانی کردن بی‌دلیل بسیاری از مردم و افزایش دهها برابری تولید مواد مخدر، بخشی از آثار منفی حضور آمریکایی‌ها در افغانستان بود که رهبر انقلاب به آنها اشاره کردند و گفتند: آمریکا یک قدم هم برای پیشرفت افغانستان برنداشت و افغانستانِ امروز اگر از لحاظ پیشرفت‌های مدنی و عمرانی از 20 سال قبل عقب‌تر نباشد، جلوتر نیست.

ایشان با اشاره به خروج فضاحت‌بار آمریکایی‌ها و انتقال همکاران افغانستانی آنها به مناطق دارای وضعیتی بدتر از افغانستان، در خصوص موضع جمهوری اسلامی ایران، تأکید کردند: ما طرفدار ملت افغانستان هستیم چرا که دولتها همچون گذشته می‌آیند و می‌روند اما ملت افغانستان است که باقی می‌ماند و نوع رابطه ایران با دولتها نیز بستگی به نوع رابطه آنها با ایران دارد. از خداوند خیر و نجات از این وضع را برای مردم افغانستان مسألت می‌کنیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان سخنانشان با دعا برای توفیق ملت ایران و دولت جدید گفتند: امیدواریم با عمل به آنچه گفته‌اید، مردم را از مشکلات‌شان خلاص و آنها را از خود راضی کنید.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، رئیس‌‌جمهور در سخنانی با تشکر از مجلس شورای اسلامی در همکاری با دولت در مرحله بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی، رسیدگی به مسئله «کرونا» و «حل مشکلات اقتصادی و معیشتی» را اولویت‌های اصلی دولت سیزدهم برشمرد.

حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی، تسریع در واکسیناسیون عمومی و تأمین داروهای مورد نیاز مردم را برنامه مهم دولت خواند و با اشاره به چالش‌های اقتصادی فراروی دولت از جمله کسری بودجه بسیار بالا گفت: حل مشکل تورم و تأمین کالاهای اساسی مورد نیاز، دو اولویت دیگر دولت در زمینه مسائل اقتصادی است.
رئیس جمهور با اشاره به تجربه دولتهای گذشته، بر ضرورت شناخت ضعفهای دولتهای قبل و عبرت گرفتن از آنها از جمله لزوم پرهیز از دل‌بستن به بیگانگان و همچنین استفاده از تجارب مثبت و مفید دولتهای قبل تأکید کرد.

یکی از اصلی‌ترین وجهه‌های شخصیتی حضرت زینب (س) صبر همراه با متانت و شجاعت آن حضرت است. ما در ماه محرم به مدت محدودی گوشه‌ای از وقایع عاشورا را می‌شنویم یا می‌خوانیم و به همان اندازه بی‌تاب می‌شویم. اما آن بانوی گرامی همه رویدادها و فجایع را در طول یک روز با چشم خود مشاهده کرد و در آخر هم خیمه‌ها را آتش زدند و زن‌ها و بچه‌ها را به اسارت بردند. با این وجود نه‌تنها صبور بود، بلکه حتی سخنرانی کوبنده و شجاعانه‌ای کرد.

غیرت و رشادت بانوی بزرگ کربلا

غیرت حضرت زینب سلام الله علیها مثال‌زدنی است. صبر همراه با مدیریت خانواده و 84 زن و کودکی که اسیر شده‌اند سخت است، اما آن حضرت به خوبی و به بهترین وجه آن را انجام دادند.

حضور اجتماعی حضرت زینب سلام‌الله علیها نمونه ای از الگو شدن آن حضرت برای زنان است. این حضور، حضور قدرتمندانه، همراه با حفظ حیا و حجاب، صبورانه و با رشادت است. به طوری که همه مردمی که مخاطب آن حضرت بودند می‌گفتند گویا حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام سخن می‌گوید. این غیرت و این شجاعت را از پدر گرامی خود داشت و مانند مادر خود از امام زمان خود دفاع کرد.

حتی وقتی دشمنان متعرض جان امام سجاد علیه السلام در آن بستر بیماری شدند، حضرت زینب سلام‌الله علیها خود را سپر امام زمان خود کرد و اجازه نداد به آن حضرت آسیبی برسانند. این اندازه شجاعت و صبر برای بانویی که عهده‌دار آن جمعیت زنان و کودکان داغ‌دیده است، الگوی خوبی است تا زنان در سختی‌ها و مشکلات مقاوم بوده و صبر و غیرت زینبی داشته باشند. هرچند این‌ها تنها نمونه‌ها و گوشه‌هایی از زندگی آن بانوی گرامی است و اگر بخواهیم ابعاد شخصیتی ایشان را بررسی کنیم، باید مدت‌ها درباره ایشان تحقیق و پژوهش شود.

اسارت عزتمندانه حضرت زینب سلام‌الله علیها

رزمنده‌ای که به اسارت می‌رود، گاهی ذلیلانه از موضع خود برمی‌گردد. اما گاهی می‌بینیم اسیری عزتمندانه بر موضع خود پای بر جا مانده است. حضرت زینب سلام‌الله علیها هر چند که به اسارت رفت و همه عزیزان خود را از دست داد، اما چنان با عزت و غرور دینی از حق دفاع کرد که یزید هم ترسید.

عبارت «ما رأیت الا جمیلا» آن‌قدر کوبنده بود که کاخ یزید را لرزاند. این اسارتی نیست که اسیر را در موضع ضعف قرار بدهد. در حالی که سخنرانی کوبنده و آگاه‌کننده حضرت زینب سلام‌الله علیها، نشان داد که یزیدیان چه جنایت بزرگی مرتکب شده‌اند و ضعف آن‌ها را برای همه آشکار کرد.

منابع:

  • اسرار آل محمد علیهم السلام
  • نفس المهموم
  • وسائل الشیعه

یکی از چهره‌های مشهور در صحنه کربلای سال 61 هجری که در شهادت حضرت امام حسین(ع) نقش مهمی داشت، شمربن ذی‌الجوشن است؛ کسی که سرسختانه در برابر امام حسین(ع) ایستاد و با تحریک مداوم ابن‌زیاد و عمر سعد، زمینه‌های شهادت آن حضرت و اسارت اهل‌بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را فراهم کرد. هرچند در تاریخ از شمر به‌عنوان یکی از مبارزان و مجروحان جنگ صفین در لشکر حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) نام برده شده است و در برهه‌ای دیگر از زندگی او شاهد حضور میان سپاه امام حسن مجتبی(ع) هستیم، اما تغییر مسیرها و وقاحت و رذالت‌هایی که در زندگی از خود نشان داد تأیید می‌کند که شمر اساساً شخصیتی فرصت‌طلب داشت و نه‌تنها به اسلام اعتقادی نداشت، بلکه نماز خواندن و حفظ ظاهر را صرفاً برای کسب منافع دنیایی به‌جا می‌آورد، چنان‌که در همان دوران امامت امام علی(ع) از آن حضرت جدا شد و در منصب یکی از فرماندهان معاویه درآمد، سپس حضورش در سپاه امام حسن(ع) به‌منظور ایجاد تشتت در لشکر آن حضرت و ایجاد زمینه شهادت ایشان و سپس شهادت امام حسین(ع) بود، بنابراین جای تعجبی ندارد که شخصیت فرصت‌طلب و رذلی چون او قاتل حضرت اباعبدالله الحسین(ع) باشد.

خبرگزاری تسنیم در گفتگو با دکتر ملیحه‌سادات موسوی، استاد حوزه و کارشناس مسائل اسلامی به بررسی زندگی و شخصیت شمربن ذی‌الجوشن پرداخته است. آن‌طور که این پژوهشگر مسائل تاریخ اسلام توضیح می‌دهد، زندگی همه ما انسان‌ها سرشار از رویدادهایی است که به‌منزله آزمون اعتقادی و ایمانی ما محسوب می‌شود، زندگی شمر هم از این قاعده مستثنا نبود. او هرچند که در جنگ صفین حضور داشت، اما بعد از آن هم مورد امتحان الهی قرار گرفت تا ایمانش مورد سنجش قرار بگیرد و ذات حقیقی او نمایان شود به‌طوری که بعد از جنگ صفین شاهد شکل‌گیری گروهی به‌نام خوارج هستیم. در کتاب صلح امام حسن علیه السلام نوشته شیخ یاسین مشاهده می‌کنیم که از شمربن ذی‌الجوشن به‌عنوان یکی از رؤسا و بزرگان خوارج نام برده شده است.

شمر که افکار و عقیده‌ای مانند خوارج داشت، در همان دوران امامت امام علی علیه السلام، از آن حضرت جدا و تبدیل به یکی از یاران معاویه شد. روز نهم محرم سال 61 هجری بود که شمر با چهار هزار سرباز تازه‌نفس وارد سرزمین کربلا شد؛ جایی که امام حسین علیه السلام و خانواده و یاران آن حضرت در آنجا حضور داشتند. شمر نامه تهدیدآمیزی از طرف ابن‌زیاد برای عمر سعد آورده بود تا هر طور شده او را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریک کند. شمر حتی از طرف ابن‌زیاد حکم داشت که اگر عمر سعد به جنگ با امام حسین علیه السلام نرفت، خودش فرماندهی لشکر را به‌عهده بگیرد و به این جنایت بزرگ اقدام کند. اما عمر سعد که وسوسه حکومت بر ری را داشت، دستور ابن‌زیاد را اطاعت کرد و به این ترتیب، شمر سردار لشکر و فرمانده جناح چپ شد و به جنگ با امام حسین علیه السلام رفت.

آشنایی با نسب و پدر شمر

یکی از مشهورترین چهره‌ها در لشکر یزید که به مبارزه با امام حسین علیه السلام پرداخت و درنهایت آن حضرت را به شهادت رساند، شمربن ذی‌الجوشن است. درباره نسب او چه اطلاعاتی وجود دارد و چرا در نامش عنوان ذی‌الجوشن آمده است؟

درباره نام و نسب شمر چند روایت وجود دارد که معروف‌ترین آنها نام او را شرحبیل‌بن اوس یا شرحبیل‌بن اعور، عثمان‌بن نافع و اوس‌بن اعور ثبت کرده‌اند. لقب او شمربن ذی‌الجوشن بوده و در تاریخ عموماً با همین نام از او یاد شده است.

در عین حال معروف است که پدر او سینه متورم و زره‌مانندی داشت که به همین دلیل به ذی‌الجوشن معروف بود، بر همین اساس شمر را شمربن ذی‌الجوشن می‌نامند.

پدر شمر یکی از مردم شام بود که در مکه زندگی می‌کرد و محضر حضرت پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله را درک کرده بود و حتی نامش را به‌عنوان یکی از اصحاب آن حضرت ثبت کرده‌اند، به‌طوری که حتی در کتاب البدایة و النهایة نوشته شده است که ذی‌الجوشن، یعنی پدر شمر، یکی از صحابی بزرگوار و جلیل‌القدر رسول خدا صلوات الله علیه محسوب می‌شد.

وقتی تاریخ را مرور می‌کنیم عمدتاً نام شمر را در جریان عاشورا پیدا می‌کنیم، آیا او در دوران خلفای سه‌گانه حضور و نقشی داشته است؟

احتمالاً شمر در دوران رسالت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله به دنیا آمده است، بنابراین در دوران خلافت خلیفه اول حضور قابل‌توجهی نداشت، حتی در دوران خلفای دوم و سوم هم نامی از در تاریخ نیامده و نقش قابل اعتنایی نداشته است.

اما در دوران خلافت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مشاهده می‌کنیم که شمر یکی از یاران آن حضرت بود و حتی در برخی از جنگ‌ها مانند جنگ صفین حضور داشته و در رکاب آن حضرت جنگیده است.

همین طور است. سال 35 هجری بود که امام علی علیه السلام به خلافت رسیدند و کوفه را به‌عنوان مرکز حکومت خود انتخاب کردند. وقتی آن امام بزرگوار به کوفه وارد شدند، عده‌ای از بزرگان کوفه به خدمت ایشان می‌آمدند. یکی از این افراد شمر بود که آن زمام از سران و چهره‌های مشهور کوفه محسوب می‌شد. او از آن زمان در رکاب حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بود و حتی در جنگ‌ها حضور داشت.

حضور شمر در جنگ صفین‌

حضور شمر در جنگ صفین در لشکر امام علی علیه السلام و مبارزه او با لشکر معاویه یکی از اتفاقات مهم در زندگی او به حساب می‌آمد. او رشادت‌ها و شجاعت‌هایی در این جنگ از خودش نشان داد و در مبارزه‌ای که با ادهم‌بن محرز باهلی داشت، به‌سختی مجروح شد. پیشانی شمر در صفین با شمشیر ادهم شکافته شد و شمر به‌ازای آن نیزه‌ای به ادهم زد و او را از اسب به‌روی زمین انداخت، با وجود این، عده‌ای به ادهم کمک کردند و او توانست در این مبارزه سالم بماند.

همین ماجرای مجروح شدن شمر توسط ادهم به‌قدری جالب بود که ادهم بعد از صفین برای مردم تعریف می‌کرد که چطور بر سر شمر ضربه زد و فرق او را شکافت، چون به هر حال شمر در رشادت و جنگاوری مشهور بود و کسی که توانسته بود سر او را بشکافد، خود را قابل تعریف می‌دانست.

شروع انحراف و پیوستن به گروه خوارج

شمر با این حال که در رکاب حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام با معاویه جنگیده بود، بعدها در زندگی خود دچار انحراف شدیدی می‌شود به‌طوری که به یکی از افراد تأثیرگذار و شقی تاریخ مبدل شده است که مرتکب قتل امام حسین علیه السلام می‌شود، آغاز این انحراف از کجا بود و چه اتفاقی در زندگی او روی داده که این اندازه به قهقرا فرو رفت؟

زندگی همه ما انسان‌ها سرشار از رویدادهایی است که به‌منزله آزمون اعتقادی و ایمانی ما محسوب می‌شود. زندگی شمر هم از این قاعده مستثنا نبود. او هرچند که در جنگ صفین حضور داشت، اما بعد از آن هم مورد امتحان الهی قرار گرفت تا ایمانش مورد سنجش قرار بگیرد و ذات حقیقی او نمایان شود.

بعد از جنگ صفین شاهد شکل‌گیری گروهی به‌نام خوارج هستیم؛ افرادی که در ظاهر خود را مسلمان می‌دانستند اما درواقع انحراف شدیدی از اسلام داشتند. این افراد در دوران حکومت امام علی علیه السلام با شعار «لا حکم الا لله» شروع به فعالیت کردند.

اما وقتی نام سران و بزرگان خوارج را مطالعه می‌کنیم، نامی از شمر وجود ندارد.

در برخی از منابع نام شمر جزو سران خوارج نیامده است اما در کتاب صلح امام حسن علیه السلام نوشته شیخ یاسین مشاهده می‌کنیم که از شمربن ذی‌الجوشن به‌عنوان یکی از رؤسا و بزرگان خوارج نام برده شده است،
حتی در کتاب هدایة الکبری روایتی از امام حسن علیه السلام نوشته شده با این مضمون که آن حضرت در زمان شهادت خود به برادرشان، امام حسین علیه السلام، فرمودند: «پدرم امام علی علیه السلام بعد از جنگ صفین در خطبه‌ای خبر شهادت من و تو را به مردم داد.» در این زمان اشعث‌بن قیس، یعنی پدر جعده و پدرزن امام حسن علیه السلام که در آنجا حضور داشت، بلند شد و با گستاخی گفت: «اخباری را می‌گویی که پیغمبر اکرم صلوات الله علیه هم آن را ادعا نکرده است، این علوم را از کجا به دست آورده‌ای؟»

امام حسن علیه السلام در جواب او فرمودند: «پسر تو، محمدبن اشعث هم از قاتلان حسین علیه السلام است. به خدا سوگند که شمربن ذی‌الجوشن و شبث‌بن ربعی و زبیدی و عمروبن حریث هم از آنها هستند.»

انحراف عقیدتی شمر در دوران معاویه روی داد؟

بله. شمر که افکار و عقیده‌ای مانند خوارج داشت، در همان دوران امامت امام علی علیه السلام، از آن حضرت جدا و تبدیل به یکی از یاران معاویه شد.

آیا این مطلب هم در تاریخ ثبت شده است؟

شاهد این قضیه، ماجرای نامه‌ای است که میان امام علی علیه السلام و معاویه ملعون نوشته شد. ابتدا معاویه نامه‌ای برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نوشت و آن حضرت جواب او را داده آن را توسط شخصی به‌نام طرماح‌بن عدی طایی به شام فرستادند تا به دست معاویه برساند.

وقتی طرماح به شام رسید، از مردم سؤال کرد که فرمانده‌های معاویه را کجا باید پیدا کند، گفتند: "کدام فرمانده را می‌خواهی؟"، طرماح نام شمر را میان فرمانده‌های معاویه آورد و گفت: "عمروعاص و شمربن ذی‌الجوشن و ابوالاعور اسلمی و هدی‌بن محمدبن اشعث کندی را جست‌وجو می‌کنم."

مشاهده می‌شود که در این خبر، شمر به‌عنوان یکی از نزدیکان و صاحب‌منصبان معاویه قرار گرفته است و این قضیه نشان می‌دهد که او اساساً روحیه فرصت‌طلبی داشته و بویی از ایمان و اسلام نبرده است، چون به‌طور آشکار و جدی به یکی از دشمنان اهل‌بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله تبدیل شده است.

نمونه دیگر تاریخی مربوط به ماجرای توطئه علیه حجربن عدی است که یکی از یاران امام علی علیه السلام بود. در این توطئه شمر نقش مهمی داشت و علیه حجربن عدی شهادت دروغ داد تا زمینه قتل این صحابی بزرگ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را ایجاد کند.

نفوذی معاویه در لشکر امام حسن علیه السلام

وقتی به دوران امام حسن علیه السلام می‌رسیم، یک بار دیگر شاهد تغییر رویه در زندگی شمر هستیم. او این بار از معاویه جدا می‌شود و به لشکر امام حسن علیه السلام می‌پیوندد، دلیل این تغییر مشی شمر چه بود؟ آیا واقعاً متوجه انحراف خودش شده بود و یا یکی از نیروهای نفوذی و ستون‌پنجمی معاویه بین یاران امام حسن علیه السلام بود؟

درست است. بعد از شهادت امام علی علیه السلام باز هم مشاهده می‌کنیم که شمر تغییر رویه داده و از معاویه جدا شده و کنار امام حسن علیه السلام قرار گرفته است.

بیشترین احتمال در این باره آن است که شمر به‌دلیل روحیه فرصت‌طلبی که داشت، نفع خودش را در این دید که با امام حسن علیه السلام بیعت کند. اما در هر حال به‌احتمال قوی او یکی از نیروهای نفوذی معاویه در لشکر امام حسن علیه السلام بود تا در سپاه آن حضرت توطئه کند و لشکر ایشان را از هم بپاشد، علناً هم شاهد کارشکنی‌های مداوم شمر در لشکر امام حسن علیه السلام هستیم.

زمینه‌های قیام عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام را در همین ماجرای توطئه در لشکر امام حسن علیه السلام می‌توان پیدا کرد، چون بسیاری از کسانی که مقابل امام حسین علیه السلام قد علم کرده آن حضرت را به شهادت رساندند، قبلاً در لشکر امام حسن علیه السلام توطئه کرده بودند. یکی از این افراد شمر بود که زمینه‌های شهادت امام حسین علیه السلام را از همان دوران فراهم می‌کرد.

مأمور ابن‌زیاد در کوفه

شمر در جریان شهادت حضرت مسلم‌بن عقیل هم نقش جدی و مهمی داشت.

بله. وقتی جناب مسلم‌بن عقیل از طرف امام حسین علیه السلام مأمور شد تا از مردم کوفه برای آن حضرت بیعت بگیرد، شمر از طرف عبیدالله‌بن زیاد که آن زمان حاکم کوفه بود، مأمور شد که مردم را از اطراف جناب مسلم دور کند و آنها را علیه آن حضرت تحریک کند،
حتی شمر میان مردم می‌رفت و جناب مسلم را فتنه‌گر معرفی می‌کرد و مردم کوفه را از لشکر شام می‌ترساند، به این ترتیب او زمینه شهادت جناب مسلم‌بن عقیل را فراهم کرد.

بزرگترین رذالت و وقاحت شمر

ننگین‌ترین و مهم‌ترین اقدام در زندگی شمر، ارتکاب او به شهادت امام حسین علیه السلام است.

درست است. روز نهم محرم سال 61 هجری بود که شمر با چهار هزار سرباز تازه‌نفس وارد سرزمین کربلا شد؛ جایی که امام حسین علیه السلام و خانواده و یاران آن حضرت در آنجا حضور داشتند. شمر نامه تهدیدآمیزی از طرف ابن‌زیاد برای عمر سعد آورده بود تا هرطور شده او را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریک کند.

شمر حتی از طرف ابن‌زیاد حکم داشت که اگر عمر سعد به جنگ با امام حسین علیه السلام نرفت، خودش فرماندهی لشکر را به‌عهده بگیرد و به این جنایت بزرگ اقدام کند. اما عمر سعد که وسوسه حکومت بر ری را داشت، دستور ابن‌زیاد را اطاعت کرد و به این ترتیب، شمر سردار لشکر و فرمانده جناح چپ شد و به جنگ با امام حسین علیه السلام رفت.

در روز عاشورا قبل از شهادت امام حسین علیه السلام، شمر چه جنایت‌هایی انجام داد؟

یکی از اقدامات شمر در روز عاشورا شهادت نافع‌بن هلال است. نافع که یکی از یاران امام حسین علیه السلام در کربلا بود، در میدان به‌قدری مبارزه کرد که هر دو دستش از بازو قطع شد. او درنهایت به‌دست شمر به شهادت رسید.

همچنین زمانی که عبدالله‌بن عمیر به شهادت رسید، همسر او کنار پیکرش نشسته بود. شمر به غلامش که رستم نام داشت، دستور داد با نیزه همسر عبدالله را به شهادت برساند.

شمر به‌اندازه‌ای خبیث و رذل بود که در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین علیه السلام می‌خواست به خیمه آن حضرت حمله کند اما امام مانع او شدند و شمر از این اقدام برگشت.

جنایت شمر در شهادت امام حسین علیه السلام و غارت خیمه‌ها

وقتی نوبت به مبارزه امام حسین علیه السلام شد، شمر به تیراندازان خود دستور داد که همگی به‌یک‌باره به‌سوی آن حضرت تیراندازی کنند. بعد از آنکه تیرهایی بر پیکر امام مظلوم و بحق ما نشست، به همه دستور داد با نیزه‌ها به‌سوی آن حضرت حمله‌ور شوند.

طبق نقل‌های تاریخی ضربه نهایی را سنان‌بن انس و زرعةبن شریک بر امام حسین علیه السلام وارد کردند. در بعضی از روایت‌ها هم نوشته شده است که شمر به‌روی سینه مبارک نشست و سر ایشان را از قفا جدا کرد.

وقاحت و بی‌شرمی شمر به‌حدی بود که بعد از آتش زدن خیمه‌ها، قصد داشت امام زین‌العابدین علیه السلام را هم به شهادت برساند اما عده‌ای از جمله حضرت زینب سلام الله علیها مانع او شدند.

سرانجام شمر بعد از عمل وحشیانه در کربلا

بعد از این جنایت هولناکی که شمر مرتکب شد، چگونه زندگی کرد و چه سرانجامی داشت؟

بعد از اینکه اسرای کربلا و اهل‌بیت امام حسین علیه السلام به مدینه برگشتند، شمر هم به کوفه برگشت. در بعضی منابع نوشته شده است شمر بعد از ارتکاب این عمل شوم مورد سؤال مردم قرار می‌گرفت و در توجیه عمل وحشیانه‌اش می‌گفت که از امیران خود اطاعت کرده است!

بدن شمر غذای سگ‌ها شد

گفته شده است که شمر درنهایت توسط مختار ثقفی به درک واصل شد، درست است؟

بله. مختار در سال 66 هجری جنگی با شمر و تعداد دیگری از امیران بنی‌امیه داشت. در این جنگ شمر و همراهانش شکست خوردند و شمر از کوفه فرار کرد.

در اینجا بود که مختار غلام خود را که زربی نام داشت با تعدادی دیگر به‌سوی شمر فرستاد. اما شمر، غلام مختار را کشت و به روستایی فرار کرد. او از همان‌جا نامه‌ای برای مصعب‌بن زبیر نوشت چون می‌دانست که مصعب قصد جنگ با مختار را دارد.

در این میان نیروهای مختار، شمر را پیدا کردند و او را به درک واصل کردند. درنهایت سر شمر برای مختار فرستاده شد و بدنش هم پیش سگ‌ها انداخته شد و غذای سگ‌ها و درندگان وحشی شد. مختار هم سر شمر ملعون را برای محمدبن حنیفه فرستاد تا شاهد انتقام گرفتن او از شمر باشند.

همزمان با فرا رسیدن ماه محرم و ایام سوگواری و عزاداری سالار شهیدان، مراسم گرامیداشت نهضت حسینی، به صورت ویژه و متفاوت، در یکی از کلیسای ارتدکس سریانی در منطقه جبل لبنان، برگزار شد.
 
این مراسم با استقبال بی‌نظیر پیروان مذاهب مختلف روبرو شد، که این خود بر رسالت انسانی و جهانی نهضت امام حسین(ع) دلالت دارد.
 
آزادی‌خواهان و پیروان ادیان و مذاهب مختلف فارغ از تعلقات و وابستگی‌های خود به دین، مذهب یا جریان خاصی، در مراسم گرامیداشت حماسه حسینی شرکت کرده و در فضایی دوستانه و برادرانه به گفتگو و بیان نقطه نظرات خود درباره شخصیت و نهضت سالار شهیدان، همبستگی انسانی، و وحدت ادیان و مذاهب پرداختند.
 
کلیسای ارتدوکس سریانی در منطقه جبل لبنان و طرابلس با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در لبنان، به مناسبت فرارسیدن ماه محرم و ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع)، نشست هم‌اندیشی با حضور علما، اندیشمندان و نویسندگان لبنانی، با عنوان "جلوه‌‎های عاشورایی از عالم وحیانی مسیحیت"، در تالار "مار یعقوب السروجي"  برگزار کرد.
 
این  نشست با حضور عباس خامه‌یار، رایزن فرهنگی ایران در بیروت، حجت الاسلام و المسلمین، دکتر محمد حسین مهدوی مهر، رئیس دانشگاه المصطفی در لبنان و سوریه، حجت الاسلام مهدویان، استاد علوم اسلامی در حوزه علمیه، سید علی عیسی طباطبایی، و جمعی از علما، نویسندگان و اندیشمندان برجسته مسیحی برگزار شد.
 
«جرج صلیبا»؛ اسقف اعظم کلیسای ارتدکس سریانی در منطقه جبل لبنان و طرابلس، کاردینال «عصام یوحنا درویش»؛ اسقف اعظم روم کاتولیک شهرهای فرزل، زحله و منطقه بقاع لبنان، «انتوان بارا»؛ نویسنده و اندیشمند مسیحی اهل سوریه، «الیاس زغیب»؛ رئیس انجمن نویسندگان لبنان، «جان قسیس»؛ نویسنده و شاعر لبنانی، «میشل جحا»؛ نویسنده و ادیب لبنانی، «میشل کعدی»؛ نویسنده و فیسلوف مسیحی لبنانی، ود. «عباس خامه‌یار»، رایزن فرهنگی ایران در بیروت، در این نشست سخنرانی کردند.
 
امام حسین(ع) شخصیتی بی‌نظیر در تاریخ تمام ادیان و ملت‌هاست
در ابتدا، میزبان این نشست، «جرج صلیبا» اسقف اعظم کلیسای ارتدکس سریانی در منطقه جبل لبنان و طرابلس، ضمن عرض خیر مقدم و خوش آمد گویی به میهمانان، گفت: ما اکنون در ایام سوگواری مردی به سر میبریم که ناجوانمرادنه توسط حاسدان و منافقان به شهادت رسید و به آسمان رفت.
 
صلیبا افزود: امام حسین قربانی کینه توزی بنی امیه و آل سفیان علیه خاندان اهل بیت نبوت شد و به شهادت رسید.
 
صلیبا در ادامه فضايل اخلاقی و ويژگی های شخصيتی سالار شهیدان را برشمرد و گفت: شخصیت امام حسین چند ویژگی و فضیلت اخلاقی خاصی دارد که از یک سو ایشان را از سایر اشخاص متمایز می کند، و از سوی دیگر این امام را در ردیف بزرگ‌مردان قرار می‌دهد.
 
صلیبا توضیح داد: اولین ویژگی و فضیلت اخلاقی امام حسین، عفت ایشان است. وی زندگی ایمانی را بر جاه و مقام و همه مادیات ترجیح داد. دومین ویژگی بخشندگی ایشان است. بخشندگی امام حسین یادآور این سخن حضرت مسیح است که می‌گوید: هیچ عشقی بالاتر از این وجود ندارد که انسان جان خود را برای دوستان و نزدیکانش فدا کند. امام حسین در راه دفاع از ارزش ها و اعتقادات خود مرگ و شهادت را بر پست و مقام ترجیح داد، بنابراین این شهادت و این بخشندگی او را شخصیتی بی‌نظیر نه تنها در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ تمام ادیان و ملت‌ها تبدیل کرد. سومین ويژگی و فضیلت امام، اخلاص ایشان است. امام حسین با اخلاص در نیت، و اخلاص در عمل به دفاع از دین اسلام پرداخت. وی مانند پدرش، امام علی(ع) که خود در راه دفاع از اسلام به شهادت رسید، با اخلاص بود.
 
اسقف اعظم کلیسای ارتدکس سریانی در منطقه جبل لبنان و طرابلس خاطرنشان کرد: امام حسین با ویژگی‌های یاد شده با استکبار و حسادت‌ورزی مبارزه کرد. وی با اخلاق پسندیده و صفات حمیده خود به مقابله با فرومایگی‌ها و پستی‌ها برخاست.
 
وی در ادامه با بیان اینکه برخلاف دشمنان، نام امام حسین(ع) در تاریخ جاودانه ماند، گفت: امام حسین هم اکنون در بهشت برین در کنار پیامبر، صالحان، مخلصان و مجاهدان در راه آرمان‌ها و ارزش‌ها به سر می‌برد، و دشمنانش در گدازه‌های آتشی که خود شعله‌ور کردند در حال سوختن هستند.
 
صلیبا در پایان سخنان خود تاکید کرد که ما اکنون و در این مناسبت خالصانه دست به دعا می‌بریم که پروردگار افرادی را به سمت ما بفرستد که رسالت کسانی که در گذشته راه خدا خالصانه فداکاری کردند را ادامه دهند.
 
قیام کربلا نقطه عطفی بود که مرز بین حق و باطل را مشخص کرد
سپس، د. عباس خامه یار، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بیروت، به بیان اهمیت نهضت عاشورا پرداخت و گفت: قیام امام حسین قیام برای بشریت بود، و شعله این قیام هیچگاه خاموش نخواهد شد نه به دلیل ریختن خون‌های بیگناه بلکه به این دلیل که این قیام نقطه عطفی بود که مرز بین حق و باطل را مشخص کرد.
 
خامه یار در ادامه با بیان اینکه نهضت امام حسین (ع) نهضتی بی‌نظیر و قلب‌ها را منقلب کرد، گفت: در روزگار مرگ انسانیت، قیام امام حسین به الگویی برای آزادی‌ خواهان و مستضعفان جهان تبدیل شده است.
 
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ادامه تاکید کرد که پیروان تمام ادیان آسمانی سالروز واقعه عاشورا را گرامی می‌دارند چرا که ظلم در نگاه تمام جهانیان منفور است، و هیچ تفاوتی بین بی عدالتی علیه مسلمان و ستم و بی عدالتی علیه یک مسیحی وجود ندارد.
 
خامه یار در ادامه با اشاره به داستان "وهب بن وهب" از شهدای واقعه کربلا و یاران امام حسین(ع) به نویسندگان و اندیشمندان مسیحی شیفته ی شخصیت امام حسین و قیام ایشان پرداخت و گفت: بسیاری از روشنفکران در دوران معاصر به این حقیقت پی بردند که حسین می‌تواند معلم و الگویی برای اصلاح بشریت باشد. آنها تحت تاثیر شخصیت امام حسین و حرکت انقلابی ایشان قرار گفتند همانگونه که وهب مسیحی تحت تاثیر گفتمان امام حسین قرار گرفت. خامه یار ادامه داد: امروزه نیز گفتمان حسینی وجدانهای بیدار و آزاد شعرا و نویسندگان مسیحی را تحت تاثیر قرار داده بگونه ای که جلوه های تجلی نهضت عاشورا در نوشته و سروده های این ادبا به خوبی نمایان است.
 
قیام عاشورا دمیدن روحی تازه در کالبد بشریت بود
کاردینال «عصام یوحنا درویش»؛ اسقف اعظم روم کاتولیک شهرهای فرزل، زحله و منطقه بقاع لبنان، سخنران بعدی نشست بود.
 
کاردینال درویش گفت: باوجود تراژدیک بودن رخدادهای روز عاشورا، اما قیام عاشورا در حقیقت یک پیروزی بزرگ و روشن علیه درد و رنج و خیانت بود.
 
وی افزود: واقعه عاشورا شباهت های زیادی با داستان مسیحیت دارد، زیرا که حضرت مسیح پس از قیام علیه خیانت انسان و غلبه بر آن به صلیب کشیده شد، بنابراین داستان حضرت مسیح نیز داستان پیروزی علیه درد و مرگ است.
 
اسقف اعظم روم کاتولیک شهرهای فرزل، زحله و منطقه بقاع لبنان در بخشی از سخنان خود تاکید کرد که به عنوان یک مسیحی، قیام عاشورا را دمیدن روحی تازه در کالبد بشریت و وفاداری مطلق به خداوند تعبیر می‌کند. 
 
وی در پایان سخنان خود گفت: امام حسین قیام کرد و با استکبار مبارزه کرد و ندای حق طلبی، و حقيقت جويی را به گوش جهانيان رساند و سپس به شهادت رسید.. شهادت امام حسین به فرایند شهادت جلوه هایی از قداست پوشاند کما اینکه در جهان هستی روح تازه ای دمید.
 
سپس، د. «میشل جحا»؛ نویسنده و ادیب لبنانی، ضمن عرض سلام و خوش آمد گویی به تک تک حاضران در مراسم، شعری با عنوان "بهار شهادت" در رثای امام حسین(ع) خواند.
 
حسین به بشریت آموخت زندگی محکم و استوار بر پایه های دلیری، جوانمردی وآزادی بنا می‌شود
در ادامه، د. میشل کعدی، نویسنده، پژوهشگر، اندیشمند و ادیب مسیحی به بیان ویژگی های شخصیتی امام حسین، و اهمیت نهضت اصلاح طلبانه و آزادي خواهانه ایشان پرداخت.
 
میشل کعدی با بیان اینکه قيام سالار شهیدان روح شجاعت را در آزدی خواهان دميد، گفت: نهضت حسینی آثار و پيامدهاي مهمی برای انسان‌های آزادی خواه در طول تاريخ به ارمغان آورد.
 
اندیشمند مسیحی در ادامه تاکید کرد که حسین به همه انسان‌ها و نسل‌ها در طول تاریخ آموخت زندگی محکم و استوار بر پایه های دلیری، جوانردی و آزادی بنا می‌شود نه بر پایه ابتذال و بی‌بند وباری!
 
کعدی در قسمتی از سخنان خود با بیان اینکه امام حسین درس فداكاری و ايثار را به بشريت آموخت، اظهار داشت: امام حسین به ندای جامعه آن زمان پاسخ مثبت داد، و علیه ظالم ایستادگی کرد و به یاری حق شتافت، و این موضوعی است که حسین را به دلهای مسیحیان نزدیک کرده است.  
 
وی در پایان سخنان خود به مقام و منزلت والای امام حسین پرداخت و تاکید کرد که جایگاه شهید کربلا بالاتر از جایگاه و مقام تمامی والامقامان است.
 
امام حسین(ع) ادامه دهنده نهضت پیامبران بود
سپس، «آنتوان بارا» نویسنده و پژوهشگر مسیحی از کشور سوریه در سخنانی امام حسین(ع) را ادامه دهنده نهضت پیامبران الهی توصیف کرد و گفت: برخی از یاوه گویان و منحرفان نهضت نوه پیامبر(ص) را نهضتی خودجوش می دانند و از عنایت های الهی که شامل این نهضت شده و آنرا به نهضتی جاویدان مبدل کرده است، چشم پوشی می‌کنند. آنها همچنین پیام امام حسین (ع) که اعلام کرد به دستور جد خود در جهت اصلاح دین قیام کرده است را نادیده میگیرند.
 
نویسنده و پژوهشگر مسیحی اهل سوریه در بخشی از سخنان خود تاکید کرد که یزید در نظر داشت نسل پیامبر را نابود کند اما حق و حقیقت برای مؤمنان راستین آشکار شد و برخلاف خواست و اهداف یزید، نام و قیام حسین ماندگار ماند.
 
وی در ادامه به حضور میلیونها عاشق و دلشیفته امام حسین(ع) در مراسم اربعین اشاره کرد و آنرا حرکتی عظیم و شگفت انگیز توصیف کرد و گفت: مشارکت میلیونی در زیارت اربعین دلیل بزرگی است بر شکست نقشه یزید که تلاش می‌کرد امام حسین را به فردی گمنام تبدیل کند.
 
آنتوان بارا در پایان شعری در وصف ضریح و حرم امام حسین(ع) خواند.
 
امام حسین بزرگتر از یک قهرمان تراژدیک بود
«جان قسیس» رئیس سابق انجمن بازیگران لبنان، سخنران بعدی نشست بود.
قسیس با بیان اینکه نام امام حسین(ع) برای وی یادآور شخصیت و زندگی حضرت مسیح است، اظهار کرد: بدون هیچ اغراق و جانبداری می‌توان گفت که زندگی و شخصیت امام حسین و حضرت مسیح مشترکات زیادی دارد. داستان زندگی هر دو شخصیت تراژدیک است و بن‌مایه یا عناصر وحده دهنده آن دفاع از حق، پایداری وفداکاری بود.
 
قسیس در ادامه به تشریح مشترکات شخصیتی و سیره امام حسین وحضرت مسیح پرداخت و گفت: در دو سیره امام حسین و حضرت مسیح جلوه‌هایی از تواضع، ایثار و تلاش در جهت محقق کردن صلح و دعوت به وحدانیت وجود دارد.
 
رئیس سابق انجمن بازیگران لبنان گفت: سینما و تئاتر به من آموخت چگونه یک انسان به قهرمان تراژدیک تبدیل می شود آنگاه که با عزم و اراده تمام به مقابله با قضا و قدر خود برخیزد بی آنکه از سرنوشت محتوم خود بهراسد.
 
وی افزود: قهرمان تراژدیک با هدف ثبت جلوه هایی از عزت و جاودانگی بر پیشانی سرنوشت گامهای خود را آغاز میکند و در نهایت به پایان غم انگیزی می‌رسد و داستان تمام می‌شود.. اما داستان امام حسین با وجود اینکه پایان غم انگیزی دارد اما رسالتی ماندگار دارد که صاحب این رسالت را به شخصیتی بزرگتر از یک قهرمان تراژدی تبدیل کررده است.. بنابراین آنچه که حسین بر پیشانی تاریخ برجای گذاشت بزرگتر و مهمتر از یک رخداد بود.
 
جان قسیس در پایان تاکید کرد: امام حسین به ما آموخت که شهادت در راه حق هوس یا بی تدبیری نیست، بلکه اعتقادی است مقدس و ثابت که از دو مبدأ عقل و قلب نشأت می‌گیرد.
 
اگر قیام  وشهادت امام حسین نبود، هیچگاه مظلوم بر ظالم پیروز نمیشد
در پایان نشست، «الیاس زغیب»؛ رئیس انجمن نویسندگان لبنان، دلنوشته‌ای زیبا برای امام حسین(ع) خواند که در آن ضمن عرض ارادت به سالار شهیدان؛ مسلمان و مسیحیان را به وحدت و انسجام و همکاری دو جانبه در جهت محقق شدن اهداف و منافع مشترک و شکل دهی فرایند نهضت تمدنی جدید، دعوت کرد.  
 
زغیب در بخشی از سخنان خود گفت: اگر مسیح نمیمرد زندگی بر مرگ پیروز نمیشد و نور قیامت از رحم تاریکی متولد نیمشد، و اگر امام حسین قیام نمیکرد و به شهادت نمیرسد، مظلومان بر ظالمان پیروز نمی‌شدند، بنابراین شهادت امام حسین راه پیروزی مظلوم بر ظالم را هموار کرد.
 
رئیس انجمن نویسندگان لبنان در پایان شعری با لهجه لبنانی در رثای امام حسین(ع) خواند.