emamian

emamian

چهارشنبه, 01 آبان 1398 19:00

بزرگترین توصیه خدا به بندگان

امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
اُوصیکُم بِتَقَوی اللهِ، فَاِنَّ اللهَ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ اَن یُحَوِّلَهُ عَمّا یَکرَهُ اِلی ما یُحِبُّ؛
شما را به تقوای الهی سفارش می کنم. هر کس از خدا پروا کند، خداوند تضمین کرده که او را از آنچه نمی پسندد، به آنچه می پسندد، متحول سازد.
تحف العقول، ص ۱۷۰.

شرح حدیث:

«تقوا»، بزرگترین توصیه ی خداوند به بندگان است.
آیات آن، در بردارنده ی هشدارهایی است که آسیبها و ضررهای بی تقوایی و بی پروایی و پیروی از نفس امّاره و متابعت از شیطان را به یاد می آورد و فرجام نیک اهل تقوا و عاقبت شوم بی تقوایان را نشان می دهد.
خدا با اهل تقواست، هوای آنان را دارد، کمکشان می کند، از خطرات نجاتشان می دهد و در آخرت هم بهترین پاداشها و برترین نعمتهای بهشتی را در اختیار آنان قرار می دهد.
امام حسین(علیه السلام) با توصیه به تقوا، به نتایج آن هم اشاره می فرماید؛ از جمله اینکه اوضاع را به نفع بندگانی متّقی برمی گرداند. ممکن است دنیاپرستان هوسباز، چند روزی بروبیایی داشته و کامیاب و برخوردار باشند، ولی فرجام خوشی ندارند. قرآن با بیان «إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ‌ »(هود،۴۹) و «وَ الْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى‌ »(طه، ۱۳۲ )عاقبت و فرجام نیک را از آنِ تقوا و اهل تقوا می داند.
در جای دیگر می فرماید: هر که تقوا داشته باشد، خداوند در کارهایش گشایش ایجاد می کند و از جایی که تصورش را نمی کند، به او روزی می رساند.(طلاق، ۲.)
وعده ی تضمین شده ی الهی برای متقین آن است که اوضاع ناخوشایند و ناراحت کننده را به شرایط مطلوب و محبوب برای آنان مبدّل بسازد.
در سایه تقوا، هم به رضای خدا می رسیم، هم به سعادت جاوید.

در جمع هیئت‌های دانشجویی از سراسر کشور

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
بنده همین اندازه خواستم به شما جوانهای عزیز، برادران و خواهران، فرزندان عزیز خوشامد عرض بکنم؛ خیلی خوش آمدید. امروز شما جلسه‌ی بسیار خوبی به مناسبت اربعین، اینجا تشکیل دادید و حقیقتاً بنده استفاده کردم و بهره بردم از روحیه‌ی شما، از معنویّت شما، از صفای شما. و هرجا شما جوانها حضور داشته باشید، حضور صفا است، حضور نورانیّت دلها است و بسیار مغتنم است.
یکی دو نفر از برادران عزیز، گفتند شما صحبت کنید؛ ما مکرّر داریم صحبت میکنیم،  بنده زیاد صحبت میکنم. آن مقداری که من و امثال من صحبت میکنیم اگر نصف آن، کار کنیم، همه‌ی دنیا آباد میشود. دعا کنید که خدای متعال به ما توفیق بدهد بتوانیم صراط مستقیم حق را همچنان‌که تا امروز به توفیق الهی، فضل الهی شناخته‌ایم تا آخر عمرمان بشناسیم و در آن راه حرکت کنیم و ثابت‌قدم باشیم. من برای شماها همیشه [دعا میکنم]؛ یعنی هیچ شب و روزی نیست که برای شما جوانها این دعا را نکنم که بگویم خدای متعال شما را در این راه ثابت‌قدم بدارد و بدانید که اگر ان‌شاءالله در این راه شماها ثابت‌قدم باشید کشور اصلاح میشود، دنیا اصلاح میشود و بشریّت اصلاح خواهد شد.
والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: سلام علیکم.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی: سلام علیکم؛ صبّحکم‌الله بالخیر و العافیة. ممنونم، متشکّرم؛ حالتان خوب است ان‌شاءالله؟ راضی به این زحمت نبودم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: ما جنابعالی را خیلی دوست داریم زیارت کنیم، امّا نه اینجا!
آیت‌الله مکارم‌شیرازی: بزرگوارید؛ تشریف آوردن شما بهترین دارو و درمان است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: ان‌شاءالله که خداوند تفضّل کند، لطف کند، هر چه زودتر عافیت کامل به جنابعالی عنایت کند.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی: گفته‌اند که چند روز دیگر ما مرخّص میشویم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: ان‌شاءالله، به سلامتی و عافیت.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی: حضرتعالی حالتان خوب است؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: الحمدلله، الحمدلله؛ ما اوّلی که شنیدیم، خیلی نگران شدیم؛ بعد الحمدلله خبرهای خوب رسید و گفتند حالشان خوب است.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی: الحمدلله.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: امیدواریم ان‌شاءالله که خداوند به جنابعالی هر چه سریع‌تر عافیت بدهد؛ وجود شما، وجود بسیار بابرکتی است.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی: [این] حسن ظنّ جنابعالی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: حقیقتاً این جور است که حضرتعالی وجود بابرکتی هستید؛ و امیدواریم ان‌شاءالله این برکت برای حوزه و برای مردم ادامه پیدا کند و ان‌شاءالله با حال خوش، با قوّت و توانایی از بیمارستان بیرون بیایید.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی: از برکت دعای حضرتعالی.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: ان‌شاءالله؛ البتّه من که دعا کرده‌ام و باز هم دعا میکنم و ان‌شاءالله که خداوند متعال سریع‌تر جنابعالی را بهبود کامل ببخشد؛ خدا ان‌شاءالله جنابعالی را عافیت سریع بدهد. ادام الله بقائکم ان‌شاءالله، مرحمت عالی زیاد.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی: یا الله، فی‌امان‌الله.

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم(۱)

 

و الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا‌ ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة اﷲ فی الارضین.

 

 السّلام علی الحسین و علی علیّ‌بن‌الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین الَّذین بذلوا مهجهم دون الحسین (علیه ‌السّلام).

 

 اوّلاً تبریک عرض میکنم این مراسم را، این روز را به شما جوانان عزیز و میوه‌های دل ملّت انقلابی ایران و ان‌شاءالله ثمرات شیرین شجره‌ی طیّبه‌ی انقلاب؛ هم به جوانانی که تحصیلاتشان را تمام کردند و درجه گرفتند و به جَرگه‌ی پاسداران انقلاب اسلامی پیوستند و هم به جوانانی که وارد این عرصه شدند و امروز سردوشی گرفتند و ان‌شاءالله تحصیلات خودشان را در این دانشگاهِ بابرکت ادامه خواهند داد.

 

 من امروز درباره‌ی دو سه مطلب با شما عزیزان صحبت میکنم: یکی درباره‌ی خود این دانشگاه، یکی درباره‌ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یکی هم درباره‌ی یک مسئله‌ی اساسی مربوط به نظام جمهوری اسلامی و کشور.

 

 در مورد این دانشگاه -چه دانشگاه جامع، چه دانشگاه تربیت افسری امام حسین (علیه ‌السّلام)- باید عرض بکنیم که یکی از برکات بزرگ الهی است بر همه‌ی کسانی که در این دانشگاه تحصیل میکنند یا در این دانشگاه خدمت میکنند یا از برکات دانش‌آموختگان این دانشگاه ان‌شاءالله بهره خواهند برد؛ یک برکت الهی است. این دانشگاه، دانشگاه مهمّی است؛ من اصرار دارم برای اینکه مسئولان محترم سپاه تمرکز کنند بر روی مسائل این دانشگاه، برای اعتلای این دانشگاه و ارتقای این دانشگاه. البتّه گزارشی که فرمانده‌ی محترم اینجا ارائه کردند، گزارش خوبی بود، نویدبخش است، نشان‌دهنده‌ی پیشرفت است؛ مراسمی هم که شما اجرا کردید، نشانه‌ی تداوم ابتکارات جوانان سپاهی است و مراسم امروز، مراسم زیبا و پُرمغز و پُرمضمونی بود لکن همین ‌طور که بارها تأکید کردیم، تکرار کردیم، خرسندیم، افتخار میکنیم امّا قانع نیستیم؛ بایستی همچنان این حرکت پیشرفت ادامه پیدا کند؛ هم در سطح علمی و تربیتی دانشگاه و هم در موضوعات دیگری که عرض میکنم. از جمله نظام جذب و عضویابی خیلی مهم است؛ بایستی بر روی آن تکیه کرد، تأکید کرد. برنامه‌های آموزشی عمیق؛ برنامه‌های آموزش بایستی جدّاً دارای عمق باشد.

 

 مواردی که فرمانده سپاه اشاره کردند، موارد مهمّی است؛ همین طور که گفتند، درست است؛ آینده‌ی علمی بشریّت و جهان به سمت این مسائلِ نوپدید است، ما هم در این مسائل بحمدالله عقب نیستیم. بایستی هر چه ممکن است بر روی این مسائل تکیه بشود: آموزش عمیق، تربیت جامع، تخصّص لازم در مدیران مجموعه، ضابطه‌گرایی. از جمله‌ی چیزهایی که بنده تأکید میکنم، نظام‌مند بودن و ضابطه‌گرایی در همه‌ی مسائل این دانشگاه [است] و در عین حال، با وجود ضوابط مستحکم و نظام مستحکم منضبط، ارتباط عاطفی و برادرانه بین فرماندهان و مدیران و مجموعه؛ همان چیزی که خصوصیّت سپاه پاسداران از اوّلِ تشکیلِ سپاه بود که فرماندهانِ عالیِ سپاه، برادرانه با آحاد افراد سپاهی برخورد میکردند. یکی از نکات هم این است که اساتید مشغول در این دانشگاه، اساتید عمیقاً مؤمن به مسائل انقلاب، مؤمن به سپاه پاسداران انقلاب، روی این مسائل باید تمرکز کنند؛ دوستان عزیز ما، برادران عزیز ما، مسئولان سپاه، متمرکز بشوند بر روی مسائل این دانشگاه؛ این دانشگاه خیلی مهم است و ان‌شاءالله نقش ایفا خواهد کرد در مسائل اساسی کشور.

 

 مطلب دوّم در مورد سپاه است. سپاه بحمدالله امروز دارای عزّت است -هم در داخل کشور، هم در خارج کشور- و اتّفاقاً دشمنان هم به این عزّت کمک کرده‌اند. آمریکایی‌ها با چهره‌ی خشن و عبوس و خصمانه‌ای که نسبت به سپاه نشان داده‌اند، عزّت سپاه را بیشتر کرده‌اند؛ این هم کمک دشمن بود به آنچه مورد قبول و علاقه‌ی ما است. دشمنِ خدا با بندگان خدا دشمنی میکند و این دشمنی، بندگانِ خدا را عزیزتر میکند، چهره‌ی آنها را روشن‌تر میکند.

 

 خب، یک درس دائمی برای سپاه هست؛ من البتّه همین چند روز قبل از این با برادران فرماندهان سپاهی صحبت مفصّلی کردم درباره‌ی سپاه،(۲)  آنچه میشود گفت تا حدودی عرض کردم، لکن تأکید میکنم بر اینکه یک درس دائمی جلوی چشم سپاه وجود دارد و آن عبارت است از آیه‌ی کریمه‌: بِسمِ اللهِ الرّحمنِ الرَّحیمِ * وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم‌.(۳) که چند نکته هست:

 

 اوّلاً اِعداد -[یعنی] آماده کردن- به اندازه‌ی استطاعت؛ یعنی هیچ قانع نباشید به یک حدّی؛ هر چه میتوانید، این آمادگی را در بخشهایی که در خود آیه ذکر شده بایستی تأکید بکنید و زیاد کنید. سپاه روزبه‌روز باید آمادگی‌های خودش را بیشتر کند. آنچه درباره‌ی آن باید آمادگی ایجاد کنید، اوّلاً «قُوَّة» است، ثانیاً «رِباطِ الخَیل»‌ است. «قُوَّة» یعنی قدرت، یعنی توان و نیرو؛ «رِباطِ الخَیل» یعنی ابزار؛ ابزارهای گوناگون؛ در هر دوره‌ای ابزار متناسب با آن [دوره] است. هدف چیست؟ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم؛ «تُرهِبون» فقط به معنای این نیست که آنها را بترسانید که از شما بترسند؛ نه، این ترس، بازدارنده است. اگر چنانچه دشمن بیمناک شد از قدرت شما، از آمادگی شما، آن وقت این بیمناکی، بازدارنده‌ی دشمن است. باید کاری کنید که دشمن از هیبت مردان جوان مؤمن فداکار پرُانگیزه احساس بیم بکند؛ و خودِ این مهم‌ترین بخشِ بازدارنده است.

 

 این «قُوَّة» در «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» یعنی قدرت؛ این قدرت در جنبه‌های مختلفی خودش را نشان میدهد: اوّلاً قدرت سازمانی که سازمان، قوی، مستحکم و جامع [باشد]. این قدرت سازمانی جزو مسائلی است که در سپاه باید مورد نظر باشد.

 

 قدرت علمی و تخصّصی؛ همه‌ی حرکتِ موفّقِ مجموعه‌های گوناگونِ بشری ابتدائاً در سایه‌ی علم انجام گرفته؛ در سایه‌ی علم است که به قدرت، به ثروت، به اقتدار بین‌المللی، به عزّت دست پیدا میکنند؛ این همه هم که در اسلام روی علم تکیه شده، به خاطر این است. پس یک بخش مهم از «قُوَّة» عبارت است از علم.

 

 قوّه‌ی در بخش تاکتیک و راهبرد؛ دائم بایستی مجموعه‌ی نظامیِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینه‌ی مسائل تاکتیکی و مسائل راهبردی و استراتژیکی، آمادگی و حرکت روزافزون و روبه‌پیش داشته باشد.

 

 [قوّه‌ی] در زمینه‌ی بیداری و آماده‌به‌کاری. غفلت مطلقاً مورد قبول نیست، بایستی دائم بیدار بود، دائم بایستی هوشیار بود؛ چون امیرالمؤمنین (علیه ‌السّلام) فرمود: مَن نامَ لَم یُنَم عَنه؛(۴) اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که سنگر مقابل شما هم خوابش برده، او ممکن است بیدار باشد؛ باید همواره در سنگر بیدار و آماده‌به‌کار بود. قوّت [یعنی] عزم راسخ و پولادین؛ قوّت [یعنی] ایمان قوی و خالص، قوّت [یعنی] انگیزه‌ی روزافزون؛ اینها همه قوّت است؛ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة، همه‌ی اینها را باید آماده کنید. قوّت، تربیت جوانان بلندهمّت و پُرانگیزه است. مظهر قوّت در اینجا دانشگاه افسری امام حسین است؛ جوانِ باهمّت و جوانِ باایمان تربیت میکند؛ اینها همه «قُوَّة» و مشمول «اَعِدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّة» است.

 

 «وَمِن رِباطِ الخَیل‌» یعنی ابزار؛ ابزار بایستی ابزار پیشرفته باشد. ما در زمینه‌ی مسائل ابزار، در دوران حکومت طاغوت، هم وابسته بودیم، هم عقب‌مانده بودیم، هم نابلد بودیم؛ بعضی از چیزها را داشتیم امّا بلد نبودیم از آنها استفاده کنیم! خصوصیّت حاکمیّت طاغوت همینها است. ابزار بایستی پیشرفته باشد؛ بایستی ناوابسته باشد؛ ابزار مال خود شما باید باشد؛ خود شما بایستی ابزار را به وجود آورده باشید، تولید کرده باشید، ابداع کرده باشید؛ به معنای حقیقی کلمه مالک ابزار باید باشید. [ابزار] به‌روز باید باشد. یک ابزاری است که از دَه سال قبل مورد استفاده قرار میگیرد، امروز ممکن است به درد نخورد؛ ببینید امروز چه چیزی لازم داریم. در مورد ابزار بایستی به‌روز باشید. ابزار بایستی متنوّع باشد؛ [متناسب با] زمین و آسمان و فضا و دریا و مرز و درون قلب کشور، همه جا؛ و ابزار اطّلاعاتی و ابزار عملیّاتی و همه جور ابزار. تنوّع در ابزار هم جزو چیزهایی است که بایستی مورد توجّه باشد. مسئله‌ی فضای مجازی، امروز جزو ابزارها است؛ مسئله‌ی بازی جنگ، امروز جزو ابزارها است؛ به اینها بایستی توجّه کنید. پس بنابر‌این آن «قوّه»، این هم «ابزار»؛ هر چه میتوانید -مَا استَطَعتُم- بایستی در این زمینه‌ها خود را آماده کنید.

 

 در نظام طاغوت و رژیم وابسته‌ی فاسد، انبارهای ما پُر بود از ابزارهای آمریکایی که متعلّق به آنها بود؛ ما حق نداشتیم در آن زمان بسیاری از اینها را حتّی باز کنیم، نگاه کنیم، قطعه را بشناسیم، اگر امکان داشت خودمان قطعه را عوض کنیم. برادران عزیز ارتشی‌ای که آشنا بودند، آگاه بودند از مسائل آن روز، آن وقت به بنده خبر دادند و گفتند که گاهی اوقات در همین مجموعه‌ِی ابزار، یک ابزاری را که دربسته بود ــ که داخلش مثلاً فرض کنید بیست یا سی جزء بود ــ همین جور میگذاشتند داخل هواپیما میفرستادند آمریکا که آنجا تعمیر کنند و برگردانند! اجازه نمیدادند اینجا افسر فنّی مربوطه یا برادر نظامی ارتشی مربوط به این کار، این را باز کند و نگاه کند و او تعمیر کند؛ اجازه‌ی این داده نمیشد. یعنی انبارها پُر بود از سلاح، منتها سلاحی که مال دیگران بود، اجازه‌اش دست دیگران بود؛ هر جا او میگفت باید مصرف میشد؛ اگر او اجازه نمیداد، نمیتوانست مصرف بشود. این کارخانه‌جات اسلحه‌سازی دشمن را با پول ملّت، با هزینه‌ِی ملّت، بایستی آباد میکردند. یکی از دو مؤلّفه‌ی قدرت رژیم طاغوت این بود، مؤلّفه‌ی دیگر هم این بود که ما به دستور آمریکا، ژاندارم منطقه باشیم؛ یعنی رژیم طاغوتی ایرانِ قبل از انقلاب منطقه را برای آمریکا بی‌مانع کند، هر صدای ضدّآمریکایی را در آنجا سرکوب کند و خفه کند؛ یعنی با هزینه‌ی ملّت ایران، با هزینه‌ِی نیروی انسانی ایران و پول ملّت ایران، منافع دیگران تأمین بشود. امروز صددرصد مسئله بعکس است؛ امروز ملّت ایران برای خودش اقدام میکند و با اراده‌ی خودش کار میکند، با توان خودش حرکت میکند و آنچه به مصلحت کشور است انجام میدهد. قوّت یعنی همه‌ی اینها را در نظر داشته باشیم.

 

 یکی از مصادیق قوّت را امروز دنیای اسلام دارد مشاهده میکند و آن، راه‌پیمایی اربعین است؛  وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة. راه‌پیمایی اربعین قوّت اسلام است، قوّت حقیقت است، قوّت جبهه‌ی مقاومت اسلامی است که این ‌جور اجتماع عظیم میلیونی راه می‌افتند به سمت کربلا، به سمت حسین، به سمت قلّه و اوج افتخار فداکاری و شهادت که همه‌ی آزادگان عالم باید از او درس بگیرند. از روز اوّل هم که اربعینی به وجود آمد، اهمّیّت اوّلین اربعین به همین اندازه بود. اهمّیّت اربعینِ اوّل این بود که رسانه‌ی پُرقدرت عاشورا است. از روز عاشورا تا روز اربعین -بنا بر یک روایت روزی است که اهل‌بیت برگشتند به کربلا- این چهل روز، چهل روزِ فرمانروایی منطقِ حق در میان دنیای ظلمانی حاکمیّت بنی‌امیّه و سفیانی‌ها بود. رسانه‌ی حقیقی [یعنی] فریاد زینب کبریٰ، فریاد حضرت سجّاد؛ در کجا؟ در کوفه، در شام، در آنجایی که ظلمات محض بود؛ اینها بزرگ‌ترین رسانه بود. همینها بود که عاشورا را نگه داشت، همینها بود که عاشورا را به امروز رساند. تاریخ و ریشه‌ی این روز اربعین و ماجرای اربعین این است. آن روز اهل‌بیت (علیهم‌ السّلام) طوفانی به پا کردند با این حرکت چهل‌روزه؛ یک طوفان به پا شد در آن اختناق عجیب. در آن روزگار، اختناق این قدر است که دور‌وبر امام حسین، فرزند پیغمبر، نوه‌ی پیغمبر، جگرگوشه‌ی زهرای اطهر، ۷۲ نفر بیشتر باقی نمیمانند. در یک چنین روزگاری، ماجرای توّابین را در کوفه به وجود آورد، مدینه را منقلب کرد، شام را منقلب کرد، به طوری که رژیم سفیانی برافتاد؛ این حرکت عظیم اربعینیِ زینب کبریٰ و اهل‌بیت (علیهم‌ السّلام) بود.

 

 امروز هم همین اتّفاق دارد در دنیا می‌افتد. امروز هم در دنیای پیچیده‌ی پُرتبلیغات و پُرهیاهویی که بر بشریّت حاکم است، این حرکت اربعین، یک فریاد رسا و یک رسانه‌ی بی‌همتا است. چنین چیزی وجود ندارد دیگر در دنیا: اینکه میلیون‌ها انسان راه می‌افتند، نه فقط از یک شهر یا یک کشور [بلکه] از کشورهای مختلف، و نه فقط از یک فرقه‌ی اسلامی [بلکه] فِرَق مختلف اسلامی و حتّی بعضی ادیان غیر اسلامی. این وحدت حسینی [است]. شما بدرستی گفتید: «الحسین یجمعنا»، حقیقتاً این‌ جور است؛ حسین اجتماع عظیمی را درست میکند. این دلها با هزاران گام در راه است، همه حرکت میکنند، همه راه می‌افتند به سمت آن معدن و سرچشمه‌ی معنویّت و آزادگی، و این را به رخ دنیای مادّیِ امروز میکشند. و این ان‌شاء‌الله روز‌به‌روز بایستی حرکت بیشتری بکند و گسترش بیشتری پیدا کند، و البتّه عمق بیشتری هم پیدا کند. خوشبختانه امروز کارهایی که ما داریم و مجالس عزاداریِ ما برای امام حسین (علیه‌ السّلام) از لحاظ معنویّت، از لحاظ گسترش فکر و پراکندن معارف اسلامی، عمق بیشتری دارد از پنجاه سال قبل مثلاً یا چهل سال قبل. قضیّه‌ی اربعین هم همین‌ جور است؛ روزبه‌روز ان‌شاء‌الله بایستی عمق بیشتری پیدا کند. اصحاب حکمت و علم بایستی در این زمینه‌ها فکر کنند، کار کنند و ان‌شاء‌الله تلاش کنند.

 

 مطلب سوّم، به همین مناسبت، درباره‌ی مشی و جهت  و حرکت جمهوری اسلامی است. ما از اوّل انقلاب یک حرکتی را آغاز کردیم؛ در بخش آرمانها، در بخش زندگی مردم، در بخش ساختن کشور، در بخش تربیت انسانها، حرکتهای بزرگی شروع شده و توفیقات بزرگی هم به دست آمده. البتّه کمبودها زیاد است، مشکلات کم نیست امّا موفّقیّتها و پیشرفتها از این مشکلات بیشتر است. حرکتی که تا امروز انجام گرفته حرکت بُهت‌آوری است برای کسانی که بتوانند ابعاد این حرکت را درک کنند. خب، حالا جهت این حرکت باید معلوم بشود برای ادامه‌ی کار. جهت حرکت چیست؟ ما حسینی هستیم دیگر؛ جهت حرکت را امام حسین معیّن کرده. در یکی از منازلِ بینِ راه، امام حسین (علیه السّلام) ایستاد خطبه خواند: اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَسولَ الله صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ قالَ مَن رَأَى سُلطاناً جائِراً مُستَحِلّاً لِحُرُمِاتِ الله ناکِثاً لِعَهدِ الله ... یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوانِ و لَم یُغیِّرُ عَلَیهِ بِقَولٍ وَ لا فِعلٍ کانَ حَقّاً عَلَى الله اَن یُدخِلَهُ مَدخَلَه.(۵) خیلی حرف بزرگی است، خیلی حرف عجیبی است؛ اوّلاً خطاب به ناس است، ما هم جزو ناسیم؛ این خطاب، خطاب به ما هم هست. خطاب به مؤمنین نیست، خطاب به آن عدّه‌ی همراهان فقط نیست؛ خطاب به بشریّت است، نه فقط در آن زمان، در همه‌ی زمانها تا امروز. از قول پیغمبر نقل میکند، دارد فلسفه‌ی حرکت خودش را بیان میکند؛ میگوید من دارم به حرف پیغمبر عمل میکنم، پیغمبر به من دستور داده که این کار را بکنم. پیغمبر چه فرموده؟ مَن رَأَى سُلطاناً جائِرا؛ فرمود که هر کس یک قدرتی را، یک قدرت ستمگری را مشاهده کند -سلطان فقط به معنای پادشاه نیست؛ سلطان یعنی قدرت؛ امروز سلطان، جبهه‌ی کفر و استکبار است، جبهه‌ی صهیونیسم و آمریکا است؛ این سلطان است؛ می‌بینید ستمِ امروزِ دنیا را که این ستم همه جا گسترده است: جنگ‌افروزی، فشار استعمار، مکیدن خون ملّتها، فشار آوردن به ملّتها، ایجاد جنگهای داخلی و بقیّه‌ی فجایعی که امروز استکبار انجام میدهد- یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوان؛ نمیگوید «یعمل فی المؤمنین»؛ این چیزی که موجب میشود شما وظیفه پیدا کنید، این نیست که آن قدرت با مؤمنین بد عمل کند؛ نه، یَعمَلُ فی عِبادِ الله؛ در بین بندگان خدا، در بین آحاد بشر، هر جبهه‌ای، هر قدرتی، هر مرکز ستمگری که در بین مردم این کارها را انجام بدهد: یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوان، آن وقت نتیجه چیست؟ وظیفه چیست؟ و لَم یُغَیِّر عَلَیهِ بِقَولٍ وَ لا فِعل، کسی که یک چنین قدرتی را در مقابل خودش ببیند و در مقابل او موضع نداشته باشد، موضع نگیرد، مخالفت نکند ــ حالا این مخالفت گاهی با قول است، گاهی با فعل است؛ هر دو جور؛ گاهی اقتضا میکند شما در مقابل قدرت ستمگر وارد عمل بشوید، گاهی شرایط مناسب برای وارد عمل شدن نیست، اقلّاً موضع بگیرید؛ ببینید! اینها تکلیف امروز ما را مشخّص میکند ــ کانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ اَن یُدخِلَهُ مُدخَلَه، خدای متعال حقّی بر عهده‌ی خودش قرار داده که این کسی را که در مقابل ظلم و جور و عدوانِ به عبادالله موضع نمیگیرد و حرکت نمیکند، به همان جایی، به همان سرنوشتی دچار کند که آن ظالم را دچار خواهد کرد، یعنی جهنّم؛ مسئله این است. امام حسین میگوید من برای این حرکت کردم.

 

 بنده مفصّل یک وقتی راجع ‌به تبیین حرکت اباعبدالله عرض کرده‌ام؛ بعضی میگویند امام حسین (علیه ‌السّلام) حرکت کرد که قدرت را بگیرد -از مردمان مؤمن هم این حرف را میزنند- اشتباه میکنند؛ بعضی [هم] میگویند حرکت کرد تا شهید بشود. من میگویم حرکت کرد تا وظیفه‌ را انجام بدهد؛ منتها در راه انجام وظیفه، یک احتمال این است که آدم به قدرت برسد، چه عیب دارد؟ یک احتمال این است که انسان شهید بشود، چه عیب دارد؟ مقصود این است که ما بتوانیم این عمل را انجام بدهیم، این وظیفه را انجام بدهیم؛ مسئله این است؛ در پیشِ روی جمهوری اسلامی این است.

 

 علّت اینکه ما در مقابله‌ی با آمریکا کوتاه نمی‌آییم این است. اینکه ما در مقابل فشار تبلیغاتی دشمنان، کم نمی‌آوریم به توفیق الهی، به خاطر این است؛ چون یک وظیفه است؛ اگر چنانچه نکردیم، کان حقّاً على الله ان یدخلنا مدخله‌. اگر ما کوتاه بیاییم، خدای متعال ما را هم به همان سرنوشتی و همان دوزخی که آن ستمگر را مبتلا خواهد کرد مبتلا میکند؛ وظیفه‌ی ما این است، این جمهوری اسلامی است. اینکه دیدید امام از اوّلی که وارد این مبارزه شد، با آمریکا مواجه شد -امام هنوز در قم سخنرانی میکرد و هنوز تبعید نشده بود که اینجا صحبت از آمریکا [میکرد]؛ آن روز امام (رضوان ‌الله‌ علیه) در قم، در سخنرانی فرمود امروز منفورترین فرد در کشور ما رئیس‌جمهور آمریکا است؛(۶) این قضیّه برای پنجاه سال قبل است- به خاطر این است. امام بصیر بود، چشمش باز بود، حقیقت را میدید، میفهمید؛ و امیدوار بود، باور داشت که خدای متعال فرموده است: وَ لَیَنصُرَنَّ‌ اللهُ مَن یَنصُرُه؛(۷) آن کسی که خدا را نصرت کند، خدا قطعاً او را نصرت خواهد کرد و نصرت کرد.

 

 و من به شما عرض میکنم که جوانان عزیز! این راه را با قدرت ادامه بدهید، پیش بروید؛ نه فقط شما [بلکه] همه‌ی جوانان ملّت ایران، همه‌ی دلهای پاک و روحهای ناآلوده که میخواهند وظیفه‌ی الهی و انسانی خودشان را انجام بدهند، [اگر] در راه ایستادگی و مقاومت، در مقابل دشمنانِ دین و بشریّت بِایستند، قطعاً خدای متعال آنها را حمایت خواهد کرد؛ وَ لَیَنصُرَنَّ‌ اللهُ مَن یَنصُرُه. همچنان که ما در این چهل سال به توفیق الهی پیروز شدیم، در آینده، در گام دوّم، در گامهای بعد به توفیق الهی بر همه‌ی موانع غلبه خواهیم کرد و بر دشمنان پیروز خواهیم شد.

 

 امید به جوانها است؛ نه اینکه غیر جوانها در این راه وظیفه‌ای ندارند؛ چرا، غیر جوانها هم وظیفه دارند، پیرها هم وظیفه دارند. شما ملاحظه کردید که امام بزرگوار ما در کهولت، در پیری مثل جوانها حرکت میکرد، مثل جوانها حرف میزد، مثل جوانها می‌اندیشید؛ منتها موتور پیش‌برنده در هر جامعه‌ای جوانها هستند. جوانها بایستی خودشان را آماده کنند، فکرشان را آماده کنند، ترفند دشمن را بشناسند. اوّلین آماج تهاجمِ دشمن عبارت است از فکر شما، از ذهن شما، از آنچه حاکم بر اندیشه‌ی شما است؛ این اوّلین آماج دشمن است. با انواع حیله‌ها سعی میکند این تفکّر را تغییر بدهد؛ وقتی فکر عوض شد، به طور طبیعی عمل عوض خواهد شد. نگذارید فکرها را عوض کنند، نگذارید انگیزه‌ها را ضعیف کنند؛ نگذارید قدرت درونی ایمان و همّت عالیِ شما را دشمن با ترفندهای خودش از بین ببرد. محکم بِایستید، به خدا توکّل کنید، و خدای متعال ان‌شاءالله با شما است؛ اَنَّ اللهَ مَعَ المُتَّقین.(۸) خدا با اهل تقوا است، خدا با اهلِ حرکتِ در راه او است و مجاهدین را ان‌شاءالله نصرت خواهد داد.

 

والسّلام علیکم و‌ رحمة‌الله و‌ برکاته

 

 

۱) در ابتدای این مراسم -که به مناسبت فارغ‌التّحصیلی جمعی از دانشجویان دانشگاه‌‌ افسری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دریافت سردوشی دانشجویان جدید این دانشگاه‌ در محلّ دانشگاه امام حسین (ع) برگزار شد- سردار سرلشکر حسین سلامی (فرمانده کلّ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و سردار سرتیپ علی فضلی (فرمانده دانشگاه امام حسین) مطالبی بیان کردند.

۲) بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (۱۳۹۸/۷/۱۰)

۳) سوره‌ی انفال، بخشی از آیه‌ی ۶۰؛ «و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهاى آماده بسیج کنید، تا با این [تدارکات،] دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید ...»

۴) نهج‌البلاغه، نامه‌ی ۶۲

۵) وقعةالطّف، ص ۱۷۲ (با اندکی تفاوت)

۶) صحیفه‌ی امام، ج ۱، ص ۴۲۰

۷) سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۴۰

۸) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۹۴

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز دوشنبه از آیت‌الله مکارم شیرازی در یکی از بیمارستان‌های تهران عیادت کردند.

 

رهبر انقلاب اسلامی در این عیادت، در جریان روند درمان حضرت آیت الله مکارم شیرازی قرار گرفتند و گفتند: وجود جنابعالی برای مردم و حوزه‌های علمیه بسیار بابرکت است و از خداوند متعال سلامتی و عافیت کامل شما را مسألت می‌کنیم.

یکشنبه, 21 مهر 1398 17:45

اربعینی زندگی کنیم

«زیارت اربعین» نشانه شیعیان است؛ نه اینکه خواندن و بر زبان راندن چند کلمه یا یک اجتماع بدون مقدمه در یک بازه زمانی از چنان اهمیتی برخوردار باشد؛ بلکه آن سفارش برای آغاز یک تجدید عهد اجتماعی شیعیان سراسر جهان با یکدیگر است.

اربعینی زندگی کنیم

از همان روزهای نخست ماه محرم و با برافراشته شدن پرچم عزای حسینی، عشق زیارت اباعبدالله الحسین (ع) در ایام اربعین و شور حضور در مانور بی نظیر پیاده‌روی مسیر عاشقی فراگیر می‌شود و هر چه به بیستمین روز ماه صفر نزدیک می‌شویم، پرسش از رفتن و نرفتن، همت برای قسمت و خواهش برای دعوت بیشتر و بیشتر می‌شود.

در این میان عده‌ای راهی‌اند و به مراد دل خود می‌رسند و قسمت دیگران حسرت است؛ حسرت بی بهره ماندن از آن حال خوب و خوش عاشقی و بی قراری. در این میان آیا اندیشیده‌ایم منشأ آن حال خوش و بی‌نظیر کجاست؟ آن حس و حالی که ما را وادار به حضور کرده است؛ چیست؟ اصلاً کربلا مگر کجاست؟

کشش لبخند رضایت

لحظه لحظه حضور زائر در زیارت اربعین مملو از رضایت اهل بیت (ع) است و نوعی از عرض ارادت به شمار می‌رود. چرا که به سفارش آن‌ها راهی شده و می‌خواهد زیارتنامه سفارش شده آن‌ها را بخواند. حال اگر این زیارت با فارغ شدن از تمام منصب‌ها و دلبستگی‌ها و با خاضعانه‌ترین صورت یعنی با پای پیاده رقم بخورد؛ این لبخند رضایت بیشتر و بیشتر می‌شود.

در این میان کمک به دیگران و انفاق و اطعام و کارهایی از این دست است که این رضایتمندی اهل بیت (ع) از زائر را مضاعف می‌کند. به این رضایتمندی و لبخند رضایت است که آن شور و حال لذت بخش را برای زائر به ارمغان می‌آورد. حال که چنین است؛ آیا این لبخند رضایت را باید فقط در همان ایام محدود جستجو و تجربه کرد؟

وعده‌گاه وصال عاشق و معشوق

امیرالمؤمنین (ع) سال‌ها قبل از عاشورا، کربلا را «مصَارِعُ عُشَّاقٍ» معرفی کردند؛ یعنی قتلگاه عاشقان، عاشقانی که در راه وصال معشوق حتی از خون و جان خویش گذشتند و به دنبال کسب رضایت معشوق با سر و جان دویدند. کربلا چنین سرزمینی است. سرزمینی که عاشقی چون حسین خود را به معبود و معشوق خویش اثبات کرد.

همچنان که در زیارت اربعین بالاترین افتخار حسینی را اینگونه یادآور می‌شویم: «أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ»؛ و گواهی می‌دهم که تو به خوبی وفا کردی به عهد خدا و جهاد کردی در راه او تا مرگت فرا رسید.

این جذبه عشق است که تمام عاشقان حسینی را به خود فرا می‌خواند و چنان صحنه‌های بی‌بدیل و دلربایی را در اربعین که اختتامیه پنجاه روز عاشقی و عزاداری حسینی است، در کربلا رقم می‌زند. پس اگر خود را در هر مکان و هر روزی در محضر و مورد امتحان معشوقی چون اباعبدالله الحسین (ع) و خداوندگار وی بدانیم و به دنبال کسب رضایتمندی ایشان، آن هم به هر قیمتی باشیم، در اصل آن حال خوش را به خود جلب کرده و بارقه‌هایی از آن لحظات زیبا را در دیگر روزها و مکان‌ها کشانده‌ایم.

همیشه آماده و حاضر

برای کسب لبخند رضایت امام حسین (ع) که بهترین راه برای انجام بندگی دربرابر خداست، می‌بایست راه او را یافت. این راه را پیمود و همیشه برای یاری حضرت اباعبدالله (ع) آماده و حاضر بود. همان مطلبی که در روز اربعین و در خلال آن زیارت نورانی یکصدا اینگونه بیان می‌شود: «وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ»؛ و قبلم با قلبتان همگام،و کارم پیرو کار شما، و یارى‌ام براى شما آماده است.

این قسمت از زیارتنامه اربعین به روشنی تبعیت همه روزه از این پیشوای الهی را مورد اشاره قرار داده و اگر کسی این فراز را صرفاً ولو در کربلا و روز اربعین بخواند، ولی به آنچه گفته عمل نکند و منتظر ظهور حضرت مهدی (ع) نباشد، آیا با زیارتی صحیح و کامل برگشته است؟ چنین عملی آیا شباهت به کار یک زائر واقعی دارد یا شبیه به عهدشکنی کوفیان است؟

اتحادی خیره‌کننده در مقابل دشمن

اینکه فرمودند زیارت اربعین نشان و نشانه شیعیان است؛ نه اینکه خواندن و بر زبان راندن چند کلمه یا یک اجتماع بدون مقدمه و بی تأثیر در یک بازه زمانی از چنان اهمیتی برخوردار باشد؛ بلکه آن سفارش برای آغاز یک حرکت عظیم و یک تجدید عهد اجتماعی شیعیان سراسر جهان با یکدیگر است. اینکه به تمام اهل ستم اتحاد خود را نشان بدهند و یادآور شوند که یک عاشق حسینی سر سازش با ظلم و ظالم و استعمارگر ندارد.

پس حتی اگر در یک یا چند سال در زیارت اربعین غایب بودیم، ولی این اتحاد را با یکدیگر داشتیم و در مقابل ظلم ستمکاران و مستکبران اهل سکوت نبودیم؛ مطمئناً از این رفتار ما اباعبدالله الحسین (ع) رضایت تمام دارند و ما از چیزی عقب نماندیم و چگونه می‌تواند کسی که به زیارت رفته ولی در مقابل ظلم‌های شمر زمان، اهل سکوت است یا نسبت به مظلومان عصر و دوران خویش بی‌تفاوت، نام خود را زائر بگذارد؟ او به یقین بویی از زیارت اربعین نبرده، اگر درست خوانده بود باید از این فراز «لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضیت بِهِ»؛ لعنت خدا بر آنکه به تو ستم کرد و لعنت خدا بر گروهی که خبر آن ظلم‌ها را شنیدند و به آن رضایت دادند. چنین درس مهمی می‌گرفت و به آن پایبند می‌ماند.

 اربعینی زندگی کنیم

به درستی زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین برای اربعینی ماندن ماست. اگر کسی خود را به آن سرزمین رساند و باز همان آدم قبلی به خانه و کاشانه بازگشت؛ مطمئناً مقامی کسب نکرده و صرفاً روزهای خوشی را گذرانده است و اگر زائر، زیارتنامه اربعین را در زندگی خویش عملیاتی کند؛ هر روز و هر لحظه‌اش سرشار از همان جذبه‌ها و لذت‌های پیاده‌روی و زیارت خواهد بود. زیرا او هر لحظه و در هر مکانی، در مسیر کسب رضایت آقا و مولای خویش قدم برداشته و به دنبال لبخند رضایت اوست. چنین فردی است که حتی اگر در اربعین و کربلا غایب باشد باز اربعینی است، زیرا اربعینی زندگی می‌کند.

درباره قیام حسینی باید دانست که این قیام ابعاد ناشناخته‌ای دارد که اجمالاً سراسر خلقت را تحت تأثیر خویش قرار داده است. چرا که پیام‌های انسانی و فرادینی این حرکت عظیم، متوجه همه انسان‌هاست.

 

سرّ تأکید مؤکد روایات بر زیارت اربعین امام حسین (ع) و شمارش آن در عداد علامت‌های مؤمن، هرچند در گذشته‌های دور و زمان خلفای ملعون عباسی تا اندازه‌ای آشکار و نشانه‌ای بر عمق روابط شیعیان با امام شهید خویش شد. اما تا چند سال بیش از این همچنان مخفی بود. نهایت برد دیدگاه اندیشمندان حوزه دین به این سنت مؤکد، برخواسته از متن زیارت اربعین بود که در مقام تعلیل قیام حسینی، حاوی مطالبی ناب و شگفت بود؛ آنجا که هدف از قیام عظیم امام را، بیرون آوردن مردم از تاریکی‌های جهل و گمراهی معرفی می‌کرد و توسط دانشمندان به فعال کردن و به کار انداختن عقل‌های آنان رفتاری مانند رفتار انبیای الهی تأویل می‌شد.

 

اکنون که به برکت انقلاب اسلامی در ایران، شعله‌های دینداری و دین‌باوری از زیر خاکستر زمان سربرآورده و هر روز بر دامنه جان‌های افسرده‌ای که به آتش این حرکت الهی شعله‌ور شده و جانی دوباره گرفته‌اند، افزوده می‌شود. مراسم اربعین حسینی نیز رنگ و بویی تازه به خود گرفته و معارف اهل بیت (ع) مجال تازه‌ای برای اجرا شدن پیدا کرده است. این حرکت روبه رشد و فزاینده، نه تنها در گذشته سابقه نداشت و گزارشی از چنین حرکت عظیمی -ولو در ابعاد کمتر از میلیونی- در تاریخ وجود ندارد، بلکه تحقق آن از تصور بسیاری تحلیل گران سیاسی و اجتماعی نیز بیرون بود تا آنکه شد آنچه امروز شاهد آنیم.

 

در این زمینه حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی شاه محمدپور فعال فرهنگی در یادداشتی به تبیین چرایی بزرگداشت پیاده‌روی اربعین پرداخته است که به وجود مفاهیم و ابعاد جهانی و فرادینی در قیام امام حسین (ع) اشاره دارد:

 

 ابعاد جهانی و فرادینی در قیام امام حسین (ع)

ابعاد رفتار امام معصوم (ع)، به گستردگی ابعاد مختلف وجودی اوست و تمام ماسوا را در بر می‌گیرد، در همه عوالم وجود به نحو علّیت مؤثّر بوده و منشاء تحولات گوناگون می‌شود. چراکه امام، خلیفه خداست و افعالش، فعل الله است؛ خدای متعال نیز فعل امام را از او سلب کرده و به خود نسبت می‌دهد؛ «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى‏» (انفال-۱۷)

 

پرده برداشتن از هزار لایه پنهان فعل الله که از آستین معصوم بیرون می‌آید و رسیدن به بواطن آن، به ۲ صورت امکان‌پذیر است؛ یک آنکه نسیم تکوینی رحمت الهی وزیدن گرفته و نقاب از چهره زیبای معنایی قول و فعل معصوم برداشته و آثار وجودی آن را نمایان سازد. مانند اتفاقات خاصی که پس از شهادت امام حسین (ع) واقع شد و زوایای مختلف یک حقیقت عظیم را در تمام جهان به نمایش گذاشت.

 

دوم اینکه دگربار نسیم رحمت الهی وزیدن گرفته و فضل و معنای فعل معصوم، به بیان آید؛ یا روایتی تفصیلی از جانب حضرات معصومین (ع) صادر شده و حق مطلب ادا شود یا جلوه‌ای در جان یک مأموم و محبی صادق و خالص، تابیدن گرفته و پرده‌ از جمال رعنای فعل معصوم (ع) کنار رود و بابی از علم در بیان و بنان عالمی وارسته گشوده شود.

 

اما باید دانست که نه تمام ابعاد وجودی و عینی حقیقت فعل معصوم (ع) که حقیقتاً فعل الله است، در این سرای طبیعت قابلیت بروز و ظهور دارد و نه تمام آنچه در عرصه طبیعت و آثار علمی بزرگان آشکار شده، همه حقایقی است که قابلیت ظهور در این سرا را داشته است.

 

عاشورای قله سنت خلیفه خدا روی زمین بود

لذا بخشی از این معارف، عالمی دیگر می‌خواهد و آدمی دیگر تا ظاهر شود و دانسته شود؛ و بخشی دیگر از آن‌ها، نیازمند زمان و شرایط است تا در موقعیتی مناسب ظاهر شده و بروز کند. به عبارتی دیگر هم قیامتی کبری برای بروز زوایای غیرمادی افعال معصوم (ع) لازم است و هم قیامتی صغری برای ظهور تمام آثار مادی آن‌ها که پس از فرج آل‌الله (عج) محقق خواهد شد.

 

اما واقعه عاشورای سال ۶۰ هجری که در حقیقت قله سنت خلیفه خدا روی زمین بود، از آن جهت برجستگی و سرافرازی دارد که در میان تمامی افعال معصومین (ع) دارای خصوصیت جمع‌الجمعی است؛ یعنی هم تمامی معارف الهی را در خود جای داده و از هر دری، سخنی برای گفتن دارد و هم تمامی معارف بیان شده را در بالاترین حد امکانی متلالی ساخته و به نمایش گذاشته است. خلاصه همه تفاصیل و مجموع همه پراکنده‌هاست. عینیت همه معارف و قله همه خوبی‌ها و کمالات است. (حضرت آیت الله مجتبی تهرانی، سلوک عاشورایی: ۱۰، ۳۵)

 

تنظیر مطلب آن است که سنت معصومین (ع) نیز به مانند عدل وحیانی خویش دارای دو صورت تحقق و نزول است؛ تدریجی و دفعی. همانطور که قرآن کریم، علاوه بر آنکه در طول بیست و سه سال به‌ تدریج و تفصیل بر پیامبر رحمت (ص) نازل شد و در شب قدر نیز به‌ یکباره بر قلب و جان ایشان وحی شد، سنت معصومین (ع) نیز علاوه بر آنکه در طول سالیان حیات آن بزرگواران، تحقق تدریجی داشته و دارد، در حادثه عاشورا نیز دفعتاً ظهور یافت و تمامی حقائق را در بالاترین سطح ممکن بروز داد.

 

قیام حسینی، تأویل و عینیت همه معارف اهل‌بیت (ع) است

به‌ عبارتی دیگر سراسر زندگی چهارده معصوم تا به امروز و تا قیامت، تفصیل آن اجمال و تفسیر آن مختصر کامل در مراتب دیگر است. قیام حسینی، تأویل و عینیت همه معارف اهل‌بیت (ع) است.

 

آنچه مسلم است این است که برخورداری از رحمت الهی و مشمول عنایات ربوبی خاص او واقع شدن، چه به‌ واسطه آیات الهی باشد و چه به‌ واسطه سنت معصومین، تنها و تنها یک مانع اساسی دارد و آن هم عداوت و دشمنی با حق است؛ «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً» (اسراء-۸۲) آنجا که خورشید حق، عریان و آشکار بر فراز شده و نمایشگری می‌کند، تنها کسانی از دیدن آن محروم خواهند بود که کورند و چشم خود را بر آن بسته‌اند.

 

پیام‌ فرادینی عاشورا متوجه همه انسان‌ها است

لذا اگر کسی به ظلم در برابر قرآن و عترت نایستد و عالمانه و عامدانه به مخالفت با حق قیام نکند، بالاخره از ورطه هلاکت نجات یافته و به سرچشمه کوثر رهنمون خواهد شد. لکن اگر کسی در مصاف حق و باطل، با سوء اختیار و حجود، حق را انکار کرده و به مصاف با آن برخیزد، اکسیر قرآن و عترت در جانش اثر نکرده و از آن‌ها سودی نخواهد برد.

 

پس درباره قیام حسینی باید دانست که اولاً‌ این قیام ابعاد ناشناخته‌ای دارد که اجمالاً سراسر خلقت را تحت تأثیر خویش قرار داده است. ثانیاً پیام‌های انسانی و فرادینی این حرکت عظیم، متوجه همه انسان‌هاست؛ فارغ از اینکه چه دین و مسلکی داشته باشند. ثالثاً بهره‌مندی از این ظرفیت عظیم و استفاده از این دریای جوشان رحمت الهی برای همه غیرمعاندین میسر است. لذا بررسی ابعاد فرادینی و بین‌المللی قیام امام حسین (ع)، این فرصت را به ما می‌دهد تا بتوانیم از ظرفیت‌های عظیم به‌ودیعت گذاشته شده در این گنج بی‌پایان استفاده کنیم و در جاری جریان هدایت الهی قرار گرفته و بتوانیم نقش و سهمی در تحقق اهداف والای آن ایفا کنیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه آمریکایی‌ها با رفتار خصمانه‌ای که با سپاه نشان دادند، عزت سپاه را بیشتر کردند، افزودند: امروز سپاه بحمدالله هم در داخل، هم در خارج از کشور دارای عزت است.

رهبر انقلاب: سپاه در داخل و خارج از کشور دارای عزت است/ با تمسک به سیدالشهداء(ع) در مقابل آمریکا کوتاه نمی‌آییم

 

مراسم سالانه دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) صبح امروز با حضور حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا برگزار شد.

 

رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای ورود به میدان، با حضور بر مزار شهیدان گمنام و قرائت فاتحه، یاد و خاطره شهیدان دفاع مقدس را گرامی داشتند.

 

فرمانده کل قوا سپس از یگانهای حاضر در میدان سان دیدند.

 

حضرت آیت الله خامنه ای همچنین جانبازان سرافراز حاضر در میدان را مورد تفقد قرار دادند و با تعدادی از خانواده‌های معظم شهیدان دیدار و گفت‌وگو کردند.

 

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در این مراسم دانشگاه امام حسین را دانشگاهی مهم و از برکات بزرگ الهی خواندند و با اشاره به ضرورت تمرکز مسئولان سپاه پاسداران بر اعتلا و ارتقای این دانشگاه افزودند: به موفقیتهای دانشگاه افتخار می کنیم اما قانع نیستیم و ادامه پیشرفت آن را در همه سطوح و ابعاد ضروری می دانیم.

 

ایشان توجه به نظام جذب، عمق یافتن برنامه های آموزشی، توجه خاص به مسائل و علوم نوپدید، تربیت جامع، مدیریت تخصصی، وضابطه گرایی در عین ارتباط عاطفی فرماندهان و مدیران با بدنه دانشگاه را از جمله مسائلی خواندند که باید مورد توجه ویژه مسئولان سپاه قرار گیرد تا این دانشگاه نقش خود را به خوبی ایفا کند.

 

فرمانده کل قوا در محور دوم سخنانشان، عزت سپاه را در داخل و خارج یادآوری کردند و افزودند: آمریکایی ها نیز با چهره خصمانه و عبوس خود به سپاه، عزت آن را افزون‌تر کردند، چرا که دشمنی دشمنان خدا، بندگان مؤمن را عزیزتر می کند.

 

ایشان با استناد به آیه شریفه «وَ اَعَدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوّه وَ مِن رِباطِ الخَیل تُرهَبونَ بِهِ عَدُوَّاللهِ وِ عَدُوَّکُم» تاکید کردند: این فرمان الهی باید به عنوان درسی دائم، همواره در اولویت سپاه پاسداران باشد.

 

فرمانده کل قوا هدف این آیه شریفه درباره ضرورت آمادگی هرچه بیشتر را ترساندن دشمنان خدا و دشمنان مسلمانان برشمردند و افزودند: ترسی که پروردگار ایجاد آن را در قلب دشمنان فرمان می‌دهد، ترس بازدارنده است یعنی باید به گونه‌ای عمل کنیم که دشمنان از هیبت مردان جوان، مؤمن، فداکار و پرانگیزه بیمناک شوند که این مهمترین عامل بازدارندگی خواهد بود.

 

حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین نکات مهم و برجسته دستور جاودانه پروردگار در باره آمادگی روزافزون افزودند: معنای «وَ اَعَدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوّه» این است که باید تا می‌توانید قدرت سازمانی را با ایجاد سازمانی قوی، مستحکم و جامع افزایش دهید، تقویت قدرت علمی و تخصصی را همواره مد نظر داشته باشید، در قوت تاکتیکی و راهبردی مدام رو به جلو حرکت کنید، قوت عملیاتی را با بیداری و آماده به‌کاری دائم و پرهیز از حتی یک لحظه غفلت همراه کنید و قوت ایمانی سپاه را با تربیت جوانانی مؤمن، مصمم، خالص و دارای انگیزه، هر روز بیشتر سازید.

 

فرمانده کل قوا در تبیین بخش دیگری از آیه درباره آمادگی تجهیزاتی افزودند: خداوند در قرآن مجید امر کرده است که باید از همه تجهیزات لازم دفاعی، عملیاتی و اطلاعاتی برخوردار شوید، البته این ابزار باید تولید و ابداع داخل باشد و با برخورداری از تنوع، همه نیازها در زمین، آسمان، فضا، دریا، مرزها و در داخل کشور را تأمین کند که البته امروز حتی فضای مجازی نیز جزو ابزارهای لازم است.

 

ایشان در همین زمینه یادآور شدند: البته رژیم فاسد و وابسته طاغوت، انبارها را پُر از سلاح آمریکایی کرده بود اما ایرانی ها حتی حق نداشتند بسیاری از این تجهیزات را باز و یا تعمیر کنند. در واقع رژیم طاغوت با پول ملت، کارخانه های تسلیحاتی آمریکا را رونق داده بود و انبار ها را پر از ابزار هایی کرده بود که بدون اجازه اربابانش، ایرانی ها نه حق استفاده از آنها را داشتند و نه حتی حق آشنایی و تسلط بر آنها را.

 

رهبر انقلاب افزودند: رژیم طاغوت به تعبیر خودش دو مؤلفه قدرت داشت، یکی انبارهای سلاح و دیگری افتخار به اجرای دستور آمریکا و ایفای نقش ژاندارمی منطقه و سرکوب هر صدایی که مخالف آمریکا بود.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته امروز اوضاع صددرصد برعکس شده است و ملت با اراده خود و برای تأمین منافع و آنچه به مصلحت کشور است، کار و تلاش و تصمیم گیری و اقدام می کند.

 

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید مجدد بر ضرورت مجهز شدن به همه ابعاد نرم افزاری و سخت افزاری قدرت، راهپیمایی اربعین را از مصادیق قدرت حقیقی خواندند و افزودند: اجتماع عظیم و میلیونی زائران در مسیر حرکت به کربلا یعنی «حرکت به سمت قله افتخار و فداکاری و شهادت»، قدرت اسلام و جبهه مقاومت اسلامی را تجلی دوباره می دهد.

 

رهبر انقلاب اسلامی، اربعین را از اولین ظهورش در تاریخ اسلام، «رسانه پر قدرت عاشورا» دانستند و افزودند: در چهل روز فاصله حماسه عاشورا تا بازگشت اهل بیت (علیهم السلام) به کربلا، فریادهای حضرت زینب، حضرت امام سجاد و ام البنین در شام و کوفه رسانه حقیقی عاشورا بود و با تحقق فرمانروایی منطق حق در فضای ظلمانی حاکمیت بنی امیه و سُفیانی، عاشورا زنده ماند و در تاریخ جاری شد.

 

حضرت آیت الله خامنه ای، طوفان حرکت اهل بیت در فاصله عاشورا تا اربعین را در اختناق عجیب آن دوران، باعث منقلب شدن اوضاع و در نهایت سرنگونی رژیم سفیانی خواندند و افزودند: امروز هم همین اتفاق در جریان است.

 

ایشان راهپیمایی عظیم مسلمانان در اربعین حسینی از کشورهای مختلف، فرقه های مختلف اسلام و حتی برخی ادیان دیگر را فریادی رسا و رسانه ای بی همتا در دنیای پیچیده تبلیغات و جهان پر هیاهوی بشریت امروز خواندند و افزودند: شعار پر معنای «الحُسین یجمعنا» یک حقیقت ناب است چرا که حسین این اجتماع بی نظیر را به راه انداخته است و همه را به سمت سرچشمه معنویت و آزادگی به حرکت درآورده است.

 

رهبر انقلاب با تاکید بر گسترش وتعمیق روزافزون معنویت و فکر و معرفت در راهپیمایی اربعین حسینی افزودند: اصحاب حکمت و علم باید دراین زمینه کار و تلاش کنند.

 

رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان درباره مشی جمهوری اسلامی گفتند: از ابتدای انقلاب در بخش های مختلف موفقیتهای گاه بهت آوری به دست آورده ایم، البته کمبودها زیاد است و مشکلات هم کم نیستند اما موفقیت ها و پیشرفت ها بیشتر بوده است.

 

ایشان برای تبیین جهت و مشی حرکت جمهوری اسلامی در ادامه مسیر کنونی، به حدیثی درباره فلسفه قیام عاشورا از زبان اباعبدالله الحسین (ع) استناد کردند و افزودند: حضرت سیدالشهداء با بیان حدیثی از رسول گرامی اسلام خطاب به همه مردم فرمودند هرکس یک قدرت ظالم یا ستمگر را ببیند و با زبان یا اقدام با او مخالفت نکند، خداوند او را به سرنوشت همان قدرت ستمگر دچار می کند و به دوزخ می فرستد.

 

حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: امام حسین(ع) با این بیان، ادای وظیفه در مقابله با ظلم و ظالم را علت قیام و حرکت خود اعلام می کند و جمهوری اسلامی نیز بر همین اساس، عمل به این وظیفه را تکلیف خود می داند و در همه حال به آن عمل خواهد کرد.

 

رهبر انقلاب یادآور شدند امروز جبهه کفر و صهیونیزم و آمریکا با مکیدن خون ملت ها، جنگ افروزی و دیگر فجایع، با بندگان خدا و ملت ها با ظلم و جور و ستم رفتار می کند و ملت ایران بر اساس فلسفه حرکت حضرت سیدالشهداء، مقابله با آنان را وظیفه خود می داند و کوتاه نیامدن در مقابل آمریکا فشارهای مختلف دشمنان بر همین اساس صورت می گیرد.

 

حضرت آیت الله خامنه ای، مقابله امام خمینی(ره) با آمریکا را از حدود ۵۰ سال قبل یعنی قبل از تبعید از قم در اوایل دهه چهل، ناشی از احساس وظیفه دانستند و افزودند: امام با بصیرتی مثال زدنی، می دانست که هر کس و هر ملتی به وظیفه خود در مقابل ظلم و ستم عمل کند خدا حتما او را نصرت خواهد کرد و همه دیدیم که این وعده الهی محقق نیز شد.

 

رهبر انقلاب خطاب به جوانان عزیز ایران تاکید کردند: با ایمان و عزم و اراده، به وظیفه الهی خود عمل کنید و بدانید ایستادگی در مقابل دشمنان دین و بشریت، یاری پروردگار را به همراه می آورد، همانگونه که در چهل سال اخیر این گونه بوده و به فضل الهی در گام دوم انقلاب و گام های بعدی نیز چنین خواهد بود.

 

حضرت آیت الله خامنه ای جوانان را امیدهای کشور برشمردند و افزودند: البته افراد مُسن نیز به وظایف خود عمل می کنند، همانطور که امام در کهنسالی مثل یک جوان فکر و اقدام می کرد اما واقعیت این است که جوانان موتور پیشبرنده کشور هستند.

 

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: جوانان بدانند که فکر و ذهن آنها اولین آماج دشمن است بنابراین با ایمان و قدرت در مقابل ترفندهای دشمنان بایستند.

 

در این مراسم، سردار سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تأکید بر آمادگی سپاه برای نقش‌آفرینی در گام دوم انقلاب بر محور معنویت و جهاد علمی و عملی، خاطرنشان کرد: تحلیل روندهای موجود نشانگر آن است که پایه تحولات آینده بر مدار علم خواهد بود و بر این اساس، اساتید و دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع) تلاش خواهند کرد با جبران عقب ماندگی‌های علمی بر لبه‌های دانش و فناوری حرکت کنند.

 

سردار سرتیپ فضلی فرمانده دانشگاه امام حسین(ع) نیز گزارشی از اقدامات و برنامه‌های تحصیلی این دانشگاه بیان کرد.

 

در این مراسم تعدادی از فرماندهان، مدیران، مدرسان، پژوهشگران و دانش‌آموختگان نمونه دانشگاه امام حسین(ع) هدایای خود را از دست فرمانده معظم کل قوا دریافت کردند و دو نماینده دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع) نیز مفتخر به دریافت درجه و سردوشی شدند.

 

اجرای طرح «انقلاب انسان‌ساز» و اجرای میثاق پاسداری از دیگر برنامه‌های مراسم امروز در دانشگاه امام حسین(ع) بود.

 

همچنین در این مراسم، یگانهای حاضر در میدان از مقابل فرمانده کل قوا رژه رفتند و همزمان عملیات میدانی و اعتماد به‌نفس اجرا شد.

حدیث

كامل الزيارات : حدّثنى أبى وعليّ بن الحسين جميعاً ، عن سعد بن عبد اللَّه ، عن أحمد بن محمّد بن عيسى ، عن محمّد بن خالد البرقىّ ، عن عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى ، عن الحسن بن الحكم النخعى ، عن كثير بن شهاب الحارثى ، قال :

 

بَينَما نَحنُ جُلوسٌ عِندَ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام فى الرَّحبَةِ إذ طَلَعَ الحُسَينُ عليه السلام ، فَضَحِكَ عَلِيٌّ عليه السلام ضِحكاً حَتّى‌ بَدَت نَواجِدُهُ ، ثُمَّ قالَ :

 

إنَّ اللَّهَ ذَكَرَ قَوماً وقالَ : (فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا كَانُواْ مُنظَرِينَ) ، وَالَّذى فَلَقَ الحَبَّةَ وبَرَأَ النَّسَمَةَ! لَيُقتَلَنَّ هذا، ولَتَبكِيَنَّ عَلَيهِ السَّماءُ وَالأَرضُ. [۱]

 

ترجمه

حضرت عبد العظيم عليه السلام - به سند خود - : كثير بن شهاب حارثى گفت : خدمت امير مؤمنان عليه السلام در «رحبه» نشسته بوديم كه ناگهان حسين عليه السلام از دور پيدا شد . در اين هنگام، على بن ابى طالب خنده‌اش گرفت، به اندازه‌اى كه دندان‌هايش نمايان شد . سپس فرمود : «خداوند، گروهى را در قرآن ذكر كرده و [در باره‌شان‌] فرموده : ( آسمان و زمين بر آنان گريه نكردند و آنها مهلت داده نشدند )؛[۳]ليكن سوگند به خداوندى كه دانه را از هم شكافت و انسان را آفريد، اين - يعنى حسين بن على - را خواهند كشت و آسمان و زمين بر او خواهند گريست».

 

حدیث

كامل الزيارات : حدّثنى أبى ، عن سعد بن عبد اللَّه ، عن أحمد بن محمّد ، عن البرقى ، عن عبد العظيم ، عن الحسن ، عن أبى سلمة ، قال :

 

قالَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ عليه السلام : ما بَكَتِ السَّماءُ وَالأَرضُ إلّا عَلى‌ يَحيى‌ بنِ زَكَرِيّا وَالحُسَينِ عليهما السلام . [۲]

 

ترجمه

حضرت عبد العظيم عليه السلام - به سند خود، به نقل از ابو سلمه - : امام صادق عليه السلام فرمود : «آسمان و زمين ، جز بر حسين بن على عليه السلام و يحيى بن زكريّا عليه السلام ، براى ديگرى گريه نكرده اند» .

 

شرح‌

احاديث فراوانى در منابع روايى شيعه و اهل سنّت، وجود دارد كه نشان مى‌دهند شهادت جان‌خراش امام حسين عليه السلام، آثار ويژه‌اى به صورت تكوينى در جهان داشته كه يكى از آنها گريه آسمان و زمين است. در اين باره دو نكته قابل توجّه است :

 

۱ . تحقّق اين امور، محال عقلى نيست . بنا بر اين، وقوع آنها بر پايه ادلّه نقلى و معتبر، قابل اثبات است.

 

۲ . گريه و خنده، شادى و غم، در غير انسان، همانند انسان نيست؛ بلكه نوعى تأثير و تأثّر تكوينى است.[۴]گريه آسمان و زمين براى يك رخداد غم‌انگيز ، مى‌تواند تأثيرپذيرى و واكنش تكوينى باشد .

 

[۱]كامل الزيارات : ص ۱۸۶ ح ۲۶۱ ؛ بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۱۲ .

[۲]كامل الزيارات : ص ۱۸۶ ح ۲۶۲ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۱۳ .

[۳]دخان : آيه ۲۹ .

[۴]براى توضيح بيشتر، ر.ك: دانش‌نامه امام حسين عليه السلام: ج ۷ ص‌۳۳۱ (بخش نهم / فصل دوم : نشانه‌هاى آشكار شده) و ج ۱۰ (فصل چهارم / گريه فرشتگان، گريه جنيان، گريه حيوانات گوناگون، گريه دوزخ و گريه آسمان و زمين).

علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: راهزنی دریایی و شرارت در آبراه‌های بین‌المللی که با هدف ناامن سازی رفت و آمد شناورهای تجاری انجام می‌شود بدون پاسخ نخواهد ماند.

 

دریابان علی شمخانی با اشاره به حمله موشکی بامداد جمعه به نفتکش ایرانی در دریای سرخ اظهار داشت: کمیته ویژه بررسی موضوع حمله به شناور سابیتی که در نزدیکی سواحل عربستان سعودی در دریای سرخ هدف دو موشک قرار گرفت تشکیل شده و گزارش آن به زودی برای اخذ تصمیم به مراجع مسئول ارائه می‌شود.

 

شمخانی گفت: با بررسی تصاویر ویدیویی موجود و شواهد اطلاعاتی جمع آوری شده، سرنخ‌های اصلی این ماجراجویی خطرناک بدست آمده است.

 

وی به اقدامات تخریبی دیگری که طی ماه‌های گذشته بر علیه نفتکش‌های ایرانی هپینس و هلم در دریای سرخ صورت پذیرفته اشاره کرد و خاطر نشان ساخت: ناامن سازی آبراه‌های بین‌المللی، مخاطرات نگران کننده‌ای را برای اقتصاد جهانی بدنبال خواهد داشت و مسئولیت عواقب آن متوجه برنامه ریزان، مجریان و پشتیبانی کنندگان از اینگونه اقدامات تحریک آمیز خواهد بود.

احادیث