اربعینی زندگی کنیم

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
اربعینی زندگی کنیم

«زیارت اربعین» نشانه شیعیان است؛ نه اینکه خواندن و بر زبان راندن چند کلمه یا یک اجتماع بدون مقدمه در یک بازه زمانی از چنان اهمیتی برخوردار باشد؛ بلکه آن سفارش برای آغاز یک تجدید عهد اجتماعی شیعیان سراسر جهان با یکدیگر است.

اربعینی زندگی کنیم

از همان روزهای نخست ماه محرم و با برافراشته شدن پرچم عزای حسینی، عشق زیارت اباعبدالله الحسین (ع) در ایام اربعین و شور حضور در مانور بی نظیر پیاده‌روی مسیر عاشقی فراگیر می‌شود و هر چه به بیستمین روز ماه صفر نزدیک می‌شویم، پرسش از رفتن و نرفتن، همت برای قسمت و خواهش برای دعوت بیشتر و بیشتر می‌شود.

در این میان عده‌ای راهی‌اند و به مراد دل خود می‌رسند و قسمت دیگران حسرت است؛ حسرت بی بهره ماندن از آن حال خوب و خوش عاشقی و بی قراری. در این میان آیا اندیشیده‌ایم منشأ آن حال خوش و بی‌نظیر کجاست؟ آن حس و حالی که ما را وادار به حضور کرده است؛ چیست؟ اصلاً کربلا مگر کجاست؟

کشش لبخند رضایت

لحظه لحظه حضور زائر در زیارت اربعین مملو از رضایت اهل بیت (ع) است و نوعی از عرض ارادت به شمار می‌رود. چرا که به سفارش آن‌ها راهی شده و می‌خواهد زیارتنامه سفارش شده آن‌ها را بخواند. حال اگر این زیارت با فارغ شدن از تمام منصب‌ها و دلبستگی‌ها و با خاضعانه‌ترین صورت یعنی با پای پیاده رقم بخورد؛ این لبخند رضایت بیشتر و بیشتر می‌شود.

در این میان کمک به دیگران و انفاق و اطعام و کارهایی از این دست است که این رضایتمندی اهل بیت (ع) از زائر را مضاعف می‌کند. به این رضایتمندی و لبخند رضایت است که آن شور و حال لذت بخش را برای زائر به ارمغان می‌آورد. حال که چنین است؛ آیا این لبخند رضایت را باید فقط در همان ایام محدود جستجو و تجربه کرد؟

وعده‌گاه وصال عاشق و معشوق

امیرالمؤمنین (ع) سال‌ها قبل از عاشورا، کربلا را «مصَارِعُ عُشَّاقٍ» معرفی کردند؛ یعنی قتلگاه عاشقان، عاشقانی که در راه وصال معشوق حتی از خون و جان خویش گذشتند و به دنبال کسب رضایت معشوق با سر و جان دویدند. کربلا چنین سرزمینی است. سرزمینی که عاشقی چون حسین خود را به معبود و معشوق خویش اثبات کرد.

همچنان که در زیارت اربعین بالاترین افتخار حسینی را اینگونه یادآور می‌شویم: «أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ»؛ و گواهی می‌دهم که تو به خوبی وفا کردی به عهد خدا و جهاد کردی در راه او تا مرگت فرا رسید.

این جذبه عشق است که تمام عاشقان حسینی را به خود فرا می‌خواند و چنان صحنه‌های بی‌بدیل و دلربایی را در اربعین که اختتامیه پنجاه روز عاشقی و عزاداری حسینی است، در کربلا رقم می‌زند. پس اگر خود را در هر مکان و هر روزی در محضر و مورد امتحان معشوقی چون اباعبدالله الحسین (ع) و خداوندگار وی بدانیم و به دنبال کسب رضایتمندی ایشان، آن هم به هر قیمتی باشیم، در اصل آن حال خوش را به خود جلب کرده و بارقه‌هایی از آن لحظات زیبا را در دیگر روزها و مکان‌ها کشانده‌ایم.

همیشه آماده و حاضر

برای کسب لبخند رضایت امام حسین (ع) که بهترین راه برای انجام بندگی دربرابر خداست، می‌بایست راه او را یافت. این راه را پیمود و همیشه برای یاری حضرت اباعبدالله (ع) آماده و حاضر بود. همان مطلبی که در روز اربعین و در خلال آن زیارت نورانی یکصدا اینگونه بیان می‌شود: «وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ»؛ و قبلم با قلبتان همگام،و کارم پیرو کار شما، و یارى‌ام براى شما آماده است.

این قسمت از زیارتنامه اربعین به روشنی تبعیت همه روزه از این پیشوای الهی را مورد اشاره قرار داده و اگر کسی این فراز را صرفاً ولو در کربلا و روز اربعین بخواند، ولی به آنچه گفته عمل نکند و منتظر ظهور حضرت مهدی (ع) نباشد، آیا با زیارتی صحیح و کامل برگشته است؟ چنین عملی آیا شباهت به کار یک زائر واقعی دارد یا شبیه به عهدشکنی کوفیان است؟

اتحادی خیره‌کننده در مقابل دشمن

اینکه فرمودند زیارت اربعین نشان و نشانه شیعیان است؛ نه اینکه خواندن و بر زبان راندن چند کلمه یا یک اجتماع بدون مقدمه و بی تأثیر در یک بازه زمانی از چنان اهمیتی برخوردار باشد؛ بلکه آن سفارش برای آغاز یک حرکت عظیم و یک تجدید عهد اجتماعی شیعیان سراسر جهان با یکدیگر است. اینکه به تمام اهل ستم اتحاد خود را نشان بدهند و یادآور شوند که یک عاشق حسینی سر سازش با ظلم و ظالم و استعمارگر ندارد.

پس حتی اگر در یک یا چند سال در زیارت اربعین غایب بودیم، ولی این اتحاد را با یکدیگر داشتیم و در مقابل ظلم ستمکاران و مستکبران اهل سکوت نبودیم؛ مطمئناً از این رفتار ما اباعبدالله الحسین (ع) رضایت تمام دارند و ما از چیزی عقب نماندیم و چگونه می‌تواند کسی که به زیارت رفته ولی در مقابل ظلم‌های شمر زمان، اهل سکوت است یا نسبت به مظلومان عصر و دوران خویش بی‌تفاوت، نام خود را زائر بگذارد؟ او به یقین بویی از زیارت اربعین نبرده، اگر درست خوانده بود باید از این فراز «لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضیت بِهِ»؛ لعنت خدا بر آنکه به تو ستم کرد و لعنت خدا بر گروهی که خبر آن ظلم‌ها را شنیدند و به آن رضایت دادند. چنین درس مهمی می‌گرفت و به آن پایبند می‌ماند.

 اربعینی زندگی کنیم

به درستی زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین برای اربعینی ماندن ماست. اگر کسی خود را به آن سرزمین رساند و باز همان آدم قبلی به خانه و کاشانه بازگشت؛ مطمئناً مقامی کسب نکرده و صرفاً روزهای خوشی را گذرانده است و اگر زائر، زیارتنامه اربعین را در زندگی خویش عملیاتی کند؛ هر روز و هر لحظه‌اش سرشار از همان جذبه‌ها و لذت‌های پیاده‌روی و زیارت خواهد بود. زیرا او هر لحظه و در هر مکانی، در مسیر کسب رضایت آقا و مولای خویش قدم برداشته و به دنبال لبخند رضایت اوست. چنین فردی است که حتی اگر در اربعین و کربلا غایب باشد باز اربعینی است، زیرا اربعینی زندگی می‌کند.

خوانده شده 1517 مرتبه