emamian

emamian

علیّ بن إبراهیم می گوید: نقل کرد برای من پدرم"إبراهیم بن هاشم" از سلیمان بن مسلم خَشّاب از عبدالله بن جَریح مکّی از عطاء بن أبی ریاح از عبدالله بن عبّاس که او گفت: ما با رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در حجّة الوداع به حجّ مشرّف شدیم.

 رسول خدا صلی الله علیه و آله حلقه درِ خانه خدا را گرفت و رو به ما نموده و با سیمای مبارکش ما را مخاطب قرار داد. 
و گفت: آیا می خواهید من شما را به علائم و نشانه‌های قیامت باخبر کنم؟


و در آن هنگام نزدیک ترین افراد به رسول خدا(ص) سلمان بود، و گفت: ای رسول خدا! بله ما می‌خواهیم ما را باخبر کنی!

پس از آن رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: بدرستی که از علامات قیامت آن است که مردم نماز را خراب می‌کنند، و از شهوات پیروی می‌نمایند، و تمایلشان به سوی هوای نفسانی است، مال را بزرگ می‌شمرند، و دین را به دنیا می‌فروشند.

و در چنین شرائط و موقعیّتی، همانطور که نمک در آب حلّ می‌شود، دل مؤمن و اندرون او آب می‌شود و حلّ‌می گردد؛ چون منکرات را در برابر دیدگان خود می‌بیند، و قدرت تغییر و اصلاح آنها را ندارد...»

 

 

متن حدیث: 


فَقَالَ: أَلاَ أُخْبِرُکُمْ بِأَشْرَاطِ السَّاعَةِ؟وَ کَانَ أَدْنَی النَّاسِ مِنْهُ یَوْمَئِذٍ سَلْمَانُ رَضِیَ اللَهُ عَنْهُ، فَقَالَ: بَلَی یَا رَسُولَ اللَهِ!
فَقَالَ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: إنَّ مِنْ أَشْرَاطِ الْقِیَامَةِ، إضَاعَةَ الصَّلَوةِ، وَ اتِّبَاعَ الشَّهَوَاتِ، وَ الْمَیْلَ مَعَ الاْ هْوَآءِ، وَ تَعْظِیمَ الْمَالِ، وَ بَیْعَ الدِّینِ بِالدُّنْیَا؛ فَعِنْدَهَا یُذَابُ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ وَ جَوْفُهُ کَمَا یَذُوبُ الْمِلْحُ فِی الْمَآءِ، مِمَّا یَرَی مِنَ الْمُنْکَرِ فَلاَ یَسْتَطِیعُ أَنْ یُغَیِّرَهُ...




 

"تفسیر المیزان، ج 5 ،ص432 تا 435"

قلب‌ها همانند بدن‌ها ملول و کسل می‌شوند، پس با کسب تازه‌های دانش و حکمت و دست یافتن به حقایق و معارف نو ملالت و کسالت آن را از بین ببرید

 

نورانیت قلب

براساس روایات رسیده از معصومان علیهم‌السلام امور زیر جهت زدودن زنگارهای درونی و نورانیت قلب و روح مفید است:

 

1 - قرائت قرآن:

پیامبر می‌فرماید: "دل‌ انسان مانند آهن زنگار می‌گیرد. صیقلی کردن و زنگارزدایی آن به وسیلة قرآن است"[1].

 

2 - کسب حکمت و اطلاعات نو از معارف دینی:

علی علیه‌السلام فرمود: "قلب‌ها همانند بدن‌ها ملول و کسل می‌شوند، پس با کسب تازه‌های دانش و حکمت و دست یافتن به حقایق و معارف نو ملالت و کسالت آن را از بین ببرید"[2].

 

3 - تقویت و تحکیم ایمان و خالص کردن آن:

علی علیه‌السلام می‌فرماید: "با ایمان نقطه‌ای نورانی در قلب ظاهر می‌شود. هر اندازه ایمان افزون گردد، آن نقطه نورانی، روشن‌تر و زیادتر می‌گردد."[3].

در کلام دیگری می‌فرماید: "زینت و آرایة ‌قلب‌ها،‌خالص کردن ایمان است"[4].

 

4 - پیوسته در ذکر خدا بودن:

علی علیه‌السلام می‌فرماید: "استدیموا الذکر فانه ینیر القلب؛ مداومت به ذکر خدا داشته باشید که دل را نورانی می‌کند"[5].

 

5 - به کارگیری اندیشه و تفکر، سبب بینایی قلب می‌گردد.

امام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌فرماید: "بر شما باد به فکر کردن و اندیشه نمودن که باعث حیات قلب اهل بصیرت و کلید درهای حکمت است"[6].

 

6 - تقوا:

علی علیه‌السلام می‌فرماید: " تقوا داروی بیماری‌های دل، روشنایی بخش قلب‌ها، درمان دردهای بدن، پاک کننده پلیدی‌های روح، روشنایی بخش تاریکی چشم و امنیت دهنده در نا آرامی‌ها است"[7].

 

  1. حزن و گریه از خوف الهی و فرجام گناهان، قلب را نورانی می‌کند:

امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید: "استجلب نور القلب بدوام الحزن"[8].

 

  1. دیدار و همنشینی با علما نیکوکاران و اهل تقوا، سبب آبادی و نورانیت قلب می‌گردد[9].

امور دیگری همانند نماز اول وقت، نماز شب و سحرخیزی نیز در نورانیت قلب مؤثر است.

 

پی نوشت:

[1] .احسانبخش ، صادق، آثار الصادقین، روابط عمومی ستاد نماز جمعه گیلان ، ج18، ص 129.

[2] . امام على بن ابى طالب علیه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم ، قصار 197 .

[3] . همان ، ص 518 .

[4] . احسانبخش ، صادق، آثار الصادقین، روابط عمومی ستاد نماز جمعه گیلان ، چاپ اول ، 1368 ه ش ، ج18، ص 122.

[5]. عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسی، ص 189 .

[6] . علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجرى قمری، ج75، ص 119 .

[7] . امام على بن ابى طالب علیه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم ، ص 313 .

[8] . علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجرى قمری، ج75، ص 162 .

[9] . عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسی، ص 430 .

نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی دوشنبه شب در مسجد شجره که میقات زائران مدینه منوره به مکه مکرمه است، با زائران ایرانی احرام پوش دیدار کرد و در جمع آنان نماز خواند.

 

حجت الاسلام والمسلمین سیدعبدالفتاح نواب در جریان این دیدار در فضایی دوستانه و صمیمی با زائران ایرانی سخن گفت و زائران با ایشان عکس یادگاری گرفتند و به پرسشهای مطرح شده از سوی برخی از آنها پاسخ داد.

آقای «علی رضا رشیدیان» رییس سازمان حج و زیارت، حجت الاسلام والمسلمین «سیدجواد مظلومی» معاون فرهنگی بعثه مقام معظم رهبری و جمعی از مسئولان عملیات حج تمتع 98، سرپرست حجاج ایرانی را در این بازدید همراهی می کردند.

نماینده ولی فقیه در امور حج وزیارت، به محض ورود به مسجد شجره، خود را در میان لبخندها و آغوش زائران سفیدپوشی یافت که خوشحال از شوق زیارت دوست، برای آغاز مناسک عمره تمتع آماده می شدند.

زائران با قدردانی از خدمات و تسهیلات ارایه شده برای حجاج ایرانی در جریان اقامت شش روزه در مدینه منوره، بارها از مسئول بعثه مقام معظم رهبری و رئیس سازمان حج وزیارت تشکر کردند و به او و همه دست اندرکاران امور حج، «خدا قوت» گفتند.

یک زائر میانسال از کاروانی از استان خوزستان به حجت الاسلام والمسلمین نواب گفت:« ما از شما و همه مدیران که برای زیارت در مدینه و انجام حج زحمت کشیده اند، تشکر می کنیم. دستتان درد نکند.»

بسیاری دیگر از زائران از کاروانهایی از خوزستان، یزد، آذربایجان، لرستان و دیگر مناطق کشور که در زمره دو هزار زائر احرام پوش مسجد شجره بودند، نیز ضمن مصافحه با نماینده ولی فقیه و ابراز رضایت از خدمات ارایه شده، برای وی، مقام معظم رهبری و همه خدمتگزاران نظام دعا کردند.

 

یکی از زائران هم وقتی دید حجت الاسلام والمسلمین نواب بر خلاف دیگران، لباس احرام نپوشیده است، از او پرسید: آیا شما هم حاجی می شوید؟

نماینده ولی فقیه هم با لبخند توضیح داد:« دعا کنید.»

سرپرست حجاج ایرانی در ادامه گفت که او برای پیگیری برخی امور ناچار است فعلا در مدینه بماند و در روزهای بعد به مکه خواهد آمد.

چندتن از زائران نیز سوالات شرعی خود را با نماینده ولی فقیه مطرح کردند و یکی از جانبازان از او خواست پیغامش را در باره ایثارگران و جانبازان به مقام معظم رهبری برساند.

یک زائر 9 ساله از میبد یزد نیز که با پدر و مادر برای انجام مناسک حج در مسجد شجره حاضر شده بود، از سرپرست حجاج ایرانی درخواست دیدار با رهبر معظم انقلاب را داشت.

حجت الاسلام والمسلمین نواب همراه با این جمعیت خوشحال و مشتاق، نماز جماعت مغرب و عشا را در مسجد شجره اقامه کرد و سپس، در مراسم بدرقه آنان که با اتوبوسهای بین شهری به مکه منتقل می شدند، حضور یافت.

آقای رشیدیان رییس سازمان حج و زیارت به سرپرست حجاج ایرانی کفت که اتوبوسهای یادشده از کیفیت، تجهیزات و امکانات بسیار مناسبی برخوردار هستند.

وی گفت: چهار شرکت معتبر عربستانی با استفاده از حدود 60 دستگاه اتوبوس که زیر پنج سال عمردارند ، هر روز کاروانهای زائران ایرانی را از مدینه منوره به مکه مکرمه می برند.

کار انتقال حجاج ایرانی از مدینه به مکه از روز شنبه گذشته – دو روز پیش – آغاز شده است.

زائران یادشده که در گروه حجاج «مدینه قبل» قرار دارند، به مدت پنج شب و شش روز در مدینه منوره به زیارت مرقد پیامبر (ص) و ائمه مظلوم بقیع (ع) مشرف می شوند و ضمن بازدید از دیگراماکن تاریخی و زیارتی شهر پیامبر، طبق یک برنامه مشخص، برای انجام مناسک عمره تمتع به مکه مکرمه می روند.

آنها پیش از حرکت به سوی مکه در مسجد شجره، لباس احرام بر تن می کنند.

زائران احرام پوش پس از به جای آوردن نماز جماعت مغرب همراه با دیگر حاجیان کشورهای مختلف در مسجد شجره، نماز عشا را نیز در حیاط مسجد به امامت نماینده بعثه مقام معظم رهبری به جای آوردند. زائران کاروانها سپس لبیک گویان در فضایی معنوی و روحانی رهسپار مکه مکرمه شدند.

مسجد شجره که مسجد ذوالحلیفه یا میقات ابیار علی نیز نامیده می شود، از مساجد تاریخی منطقه مدینه است که در هشت کیلومتری جنوب غربی مسجدالنبی و در مسیر مکه قرار دارد. این مسجد، میقات کسانی است که برای عمره تمتع و عمره مفرده از مدینه به مکه می روند.

میقات در فرهنگ اسلامی  محل احرام بستن است و در مجموع، پنج نقطه با مسافتهای مختلف در جهات مختلف مکه، میقات زائران خانه خدا به شمار می رود.

مسجد شجره، پس از مسجدالنبی، یکی از بزرگترین و زیباترین مساجد مدینه به شمار می رود. این مسجد در حال حاضر 26 هزار مترمربع زیربنا دارد که با احتساب امکانات جانبی، مساحت آن به 90 هزار مترمربع می رسد.

از آنجا که طبق نظر مراجع، حرکت شیعیان در روز به سوی مکه مکرمه با ماشین های سرپوشیده، کفاره دارد، همه زائران ایرانی ترجیح می دهند شب هنگام وارد میقات شده و پس از پوشیدن  احرام، رهسپار خانه خدا شوند.

مسافت مدینه تا مکه 425 کیلومتر است و طی آن با اتوبوس حدود چهار ساعت طول می کشد.

علامه محمد تقي قمي از پيشوايان وحدت :

رفع اختلاف ميان مسلمانان و ايجاد اتحاد به معني تجديد عظمت اسلام است ... اختلاف در غير اصول دين ضرري به ايمان نمي رساند و هيچ كس را از دايره اسلام خارج نخواهد ساخت .

امیرالمؤمنین (ع) فرمود چه بسیار کسانی که خداوند نام نیکشان را بر زبان‌ها اندازد و فریفته شوند.

 

خداوند بر اساس برنامه آفرینش و در سیر کمال بشریت، انسان را در صحنه‏‌های گوناگون زندگی می‏‌آزماید؛ از این رو عمر انسان سراسر آزمایش الهی است و در مراحل مختلف زندگی خواسته یا ناخواسته، آزمون‌‏های پی در پی را پشت سر می‏‌گذارد. آیات متعددی از قرآن حاکی از ابتلای انسان‌ در صحنه‌های مختلف زندگی است. از جمله اینکه در آیه35 سوره انبیاء فرمود:‌ کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوکُمْ‏ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُون‏؛ هر کسى چشنده مرگ است و ما شما را [چنانکه سزاوار است‏] به خیر و شر [ که تهیدستى و ثروت، سلامت و بیمارى ، امنیت و بلاست ] آزمایش مى‏‌کنیم و به سوى ما بازگردانده مى‏‌شوید.

 

بر اساس منابع دینی انسان‌ها گاهی با مال و جان و گاهی با حوادث طبیعی مثل سیل، زلزله، قحطی و ... مورد آزمون الهی قرار می‌گیرند تا در این فرآیند به نقصان‌های ایمانی، اخلاقی و رفتاری خویش پی ببرند؛ چرا که نوع بشر با قرارگیری در صحنه‌های سخت زندگی خصلت درونی‌اش آشکار می‌شود؛ حال یا با صبر و استقامت در صدد رفع آن بر می‌آید و یا بی‌تفاوت از کنار آن‌ها عبور می‌کند.

 

اما گاهی افراد با صفات نهفته در وجودشان مورد ابتلا قرار می‌گیرند؛ منتها وجه تمایز این نوع آزمون با آزمون‌های قبلی اینگونه است که فرد ممکن است در تشخیص آن با چالش مواجه شود به گونه‌ای که در وهله اول توانایی تشخیص آن را نخواهد داشت. به عنوان مثال عمده انسان‌ها وقتی به نعمتی دست می‌یابند، دچار نوعی سرمستی شده و به طور قطع در بلندمدت تبدیل به غرور و خودبرتربینی می‌شود. یا حتی ممکن است افراد به دلیل خصلت‌های خوبی که خداوند در وجود ایشان به ودیعه نهاده است،‌ بدون اینکه ابراز کنند، از درون دچار خودبرتربینی شوند. امیرالمؤمنین (ع) در یک روایت به مصادیق دیگر این نوع از ابتلائات اشاره می‌کند. حضرت در این روایت فرمود:

 

    چه بسا کسى که با نعمت‏هایى که به او رسیده، به دام افتد و دچار استدراج شود (یعنی به تدریج به سوی عمق رذالت پیش رود)؛ کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ

    و چه بسیار کسی که چون خداوند گناهانشان پوشیده دارد، مغرور شوند؛‌ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ

    و چه بسیار کسانی که خداوند نام نیکشان را بر زبان‌ها اندازد و فریفته شوند؛ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ

    خداوند کسى را همانند آنکه مهلتش داد، مورد آزمایش قرار نداد؛‌ خداى عزّ و جلّ فرماید: «ما فقط به ایشان مهلت مى‏‌دهیم تا بر گناه خود بیفزایند» [سوره آل عمران (3)، آیه 178]  وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْما. (حکمتی از نهج‌البلاغه؛ تحف العقول، النص، ص203)

 

این چهار نعمتى که امام علیه‌السلام در این گفتار حکیمانه به آن اشاره کرده (احسان پروردگار، پوشاندن خطاها، ذکر خیر بر زبان انسان‌ها و مهلت دادن) قدر مشترکى دارد و آن این است که همه این‌ها در لباس نعمت است؛ اما در بسیارى از افراد سبب غفلت مى‌شود.

 

جمله اول اشاره به افراد طغیانگر و فاسد و مفسدى است که خداوند به آن‌ها نیکى فراوان مى‌کند و ناگهان همه را از آن‌ها مى‌گیرد تا مجازاتشان دردناک‌تر باشد.

 

جمله دوم اشاره به کسانى است که خدا بر اعمال زشت آن‌ها پرده مى‌افکند اما آن‌ها به جاى استفاده از این ستر الهى، مغرور مى‌شوند و به کارهاى خلاف خود همچنان ادامه مى‌دهند و ناگهان خداوند پرده را بر مى‌افکند و آن‌ها را رسوا مى‌سازد.

 

جمله سوم اشاره به کسانى است که ذکر خیر آن‌ها بر زبان همه مردم جارى مى‌شود و این‌ها براثر آن غافل مى‌گردند و این غفلت سبب انحراف آنان مى‌شود، ناگهان خداوند وضع آن‌ها را آشکار مى‌سازد و ذکر خیر تبدیل به ذکر شر مى‌شود.

 

جمله چهارم اشاره به کسانى است که کارهاى خلاف انجام مى‌دهند؛ ولى خداوند همچنان به آن‌ها مهلت مى‌دهد؛ اما این مهلت الهى نه‌تنها سبب بیدارى‌شان نمى‌گردد بلکه بر غفلت آن‌ها مى‌افزاید و ناگهان خداوند مهلت را از آنان مى‌گیرد و چنان مبتلایشان مى‌سازد که رسواى خاص و عام شوند.

پرهیز از گمان بد به دیگران در واقع حفظ کرامتی است که خداوند به انسان عطا کرده است چرا که گمان نامناسب به دیگران نوعی لطمه به شخصیت و کرامت افراد محسوب می‌شود.

 

همه ما ممکن است در برخوردهای اجتماعی خود نسبت به رفتارهای دیگران دچار پیش‌داوری‌هایی شویم و پس از مدتی به عدم صحت آن پی ببریم؛ این رفتار به خودی خود اثر وضعی نامطلوبی بر زندگی فرد می‌گذارد و به مرور زمان قلب را دچار قساوت می‌کند.

پیامبر (ص) در مذمت گمان بد فرمود: «سه چیز است که وجود آن در مؤمن پسندیده نیست، و راه فرار دارد، از جمله سوء ظن است که راه فرارش این است که به آن جامه عمل نپوشاند؛ ثَلَاثٌ فِی الْمُؤْمِنِ لَا یُسْتَحْسَنُ وَ لَهُ‏ مِنْهُنَ‏ مَخْرَجٌ‏ فَمَخْرَجُهُ مِنْ سُوءِ الظَّنِّ أَنْ لَا یُحَقِّقَهُ؛ (سفینة البحار، ج‏5، ص392)

 

اهمیت پرهیز از سوء ظن به حدی است که خداوند در آیه12 سوره حجرات این مسئله را یادآور شده و می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِ‏ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِ‏ إِثْمٌ ...؛ اى اهل ایمان، از بسیارى از گمان‌ها بپرهیزید ؛ زیرا برخى از گمان ها گناه است‏».

 

نکته اول اینکه ایمان، با سوءظن و تجسّس و غیبت سازگار نیست. براى دورى از گناهان حتمى، باید از گناهان احتمالى اجتناب کنیم؛ بنابراین از آنجایى که برخى گمان‏‌ها گناه است، باید از بسیارى گمان‌‏ها؛ (کَثیراً مِنَ الظَّنِ)‏ دورى کنیم. لذا در این آیه منظور از "کَثِیراً مِنَ الظَّنِ‏" گمان‌هاى بد است که نسبت به گمان‌هاى‏ خوب در میان مردم بیشتر است لذا از آن تعبیر به کثیر شده و گرنه حُسن ظن و گمان خیر نه تنها ممنوع نیست بلکه مستحسن است، چنان که قرآن مجید در آیه 12 سوره نور مى‏‌فرماید: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً؛ چرا هنگامى که آن نسبت ناروا را شنیدید مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و کسى که همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند؟»  نکته قابل توجه اینکه نهى از کثیرى از گمان‌ها شده، ولى در مقام علت مى‏‌گوید زیرا  "بعضى" از گمان‌ها گناه است؛ این تفاوت تعبیر ممکن است از این جهت باشد که گمان‌هاى بد بعضى مطابق واقع است و بعضى مخالف واقع؛ آنکه مخالف واقع است مسلماً گناه است و لذا تعبیر به «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ‏» شده است، بنابراین وجود همین گناه کافى است که از همه بپرهیزد.

 

نکته دیگر اینکه در جامعه‏ ایمانى، اصل بر اعتماد و کرامت انسان‏‌هاست‏ و این کرامت را خداوند به انسان بخشید آنجا که فرمود: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی‏ آدَمَ؛ به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم‏»‌. از این جهت پرهیز از گمان بد به دیگران در واقع حفظ کرامتی است که خداوند به انسان عطا کرده است چرا که گمان نامناسب به دیگران نوعی لطمه به شخصیت و کرامت افراد محسوب می‌شود.

 

در مقابل آن، حُسن ظن قرار دارد؛ یعنی انسان تا جایی که ممکن است باید گمان خود نسبت به دیگران را خیر قرار دهد. در روایتی این خصلت را از بهترین سجایای اخلاقی بر شمرده‌اند. در این باره امیرمؤمنان علیه‌السلام فرمود: «حُسْنُ الظَّنِّ مِنْ اَفْضَلِ الْسَّجایا وَاَجْزَلِ الْعَطایا ؛ حسن ظن از بهترین صفات انسانى و پربارترین مواهب الهى است». همچنین در دیگر روایت یکی از ثمرات آن را سبکی اندوه انسان معرفی کرده و فرمود: «حُسْنُ الظَنِّ یُخَفِّفُ الهَمَّ وَ یُنجْى مِنْ تَقَلُّدِ الاْثْمِ؛ حسن ظن اندوه را سبک مى کند، و از آلوده شدن به گناه رهایى مى بخشد». (عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص228) جلب محبت، رستگاری، گره‌گشایی، آرامش دل،و سلامتی در دین از دیگر فوائد حُسن ظن است که در روایات به آن‌ها اشاره شده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور حکمی حجت‌الاسلام محمّد عبادی‌زاده را به عنوان نماینده ولی‌فقیه در استان هرمزگان و امام جمعه بندرعباس منصوب کردند.

 

متن حکم رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

جناب حجت‌الاسلام آقای حاج شیخ محمّد عبادی‌زاده دامت ‌افاضاته

 

با عنایت به پایان دوره‌ی مسئولیت جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای نعیم آبادی در جایگاه امامت جمعه‌ی بندرعباس، با تقدیر و تشکر وافر از زحمات و خدمات طولانی مدت معزّی‌الیه، جنابعالی را به نمایندگی خود در استان هرمزگان و امامت جمعه‌ی بندرعباس منصوب میکنم.

 

منطقه‌ بسیار مهم هرمزگان و مردم مؤمن و انقلابی و کارآزموده در آن استان، شایسته‌ی اهتمامی ویژه از جهت نشر و تعمیق معارف انقلابی و اسلامی می‌باشند. جنابعالی با توجه به سوابق خدمت در آن منطقه بی‌شک با برجستگی‌های جوانان فداکار و مردمان وفادار آشنا می‌باشید. امروز بزرگداشت این برجستگی‌ها و تقویت و تثبیت آنها از جمله‌ی وظائف اصلی علمای دین و بویژه امامان جمعه و فرزانگان حوزه و دانشگاه است. تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و روی گشاده و دست مهربان با عموم طبقات، توصیه‌ی مؤکد اینجانب است.

 

توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت می‌کنم.

ظریف وزیر خارجه کشورمان در حساب توئیتری خود نوشت: آمریکا به جای حاشیه رفتن باید فروش سلاح به صدام‌های جدید را متوقف کند.

 

محمدجواد ظریف با انتشار عکس هایی از ویرانی های جنگ در خرمشهر، یمن و غزه با تسلیحات و حمایت آمریکایی ها نوشت:

 

" طی هشت سال، صدام بارانی از موشک‌ها و بمب‌های تامین شده توسط شرق و غرب را بر سر شهرهای ما ریخت. در این حال، هیچ کس، هیچ ابزاری برای دفاع به ما نفروخت. ما هیچ گزینه‌ای جز این که خودمان ابزار دفاعی را بسازیم، نداشتیم. حالا شاکی اند. ایالات متحده به جای حاشیه رفتن، باید فروش سلاح به صدام های جدید را متوقف کند."

وزیر امور خارجه روسیه با انتقاد از بی توجهی کشورهای اروپایی به تامین منافع مالی ایران در ازای اجرای تعهداتش در قبال توافقات هسته‌ای، نسبت به عواقب خطرناک مهندسی ژئوپلیتیکی آمریکا در منطقه نیز هشدار داد.

 

"سرگئی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه ، در کنفرانس مطبوعاتی مشترکی بعد از مذاکره با وزیر خارجه کشور ساحل عاج در مسکو اعلام کرد که پرداخت‌های چندین میلیون دلاری انجام شده از طریق مکانیسم مالی "اینستکس" بین اتحادیه اروپا و ایران مبلغ قابل توجهی نبوده و نیازهای اقتصادی تهران را تامین نمی‌کند.

 

وی گفت : «فعلاً مکانیسم مالی اینستکس می‌تواند تنها ارسال کالاهای انسانی، شامل محصولات غذایی و پزشکی که از سوی آمریکا هم ممنوع نشده‌اند را پوشش بدهند. من چند روز قبل با نمایندگان دیپلماتیک کشورهای اتحادیه اروپا در روسیه دیدار داشتم و این مسئله را متذکر شدم که فعلاً از طریق این کانال مالی تقریبا چند میلیون دلار مبادله شده است. مسلماً این مبلغ در مقایسه با تعهداتی که شرکای ایرانی ما در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بر عهده گرفته‌اند و حجم مبادلات مالی ناشی از فروش نفت ایران و موانعی که بر سر پرداخت برای تحویل آن وجود دارد مبلغ قابل توجهی نیست.»

 

لاوروف یادآور شد که روسیه به همراه سایر شرکای خود در برجام سعی دارند تا به این هدف دست یابند که نه به صورت سمبلیک، بلکه راهی واقعی برای تامین منافع اقتصادی ایران پیدا کنند که بخش غیرقابل انکار توافق هسته‌ای بوده را پیدا کنند.

 

سرگی لاوروف در بخش دیگری از این کنفرانس مطبوعاتی در تفسیر سخنان مایک پامپئو،وزیر امور خارجه آمریکا که روسیه را علت افزایش تعداد پناهجویان در سوریه نامیده بود، به مقامات واشنگتن توصیه کرد که به برخی عوامل غیرواقعی نپرداخته و به جای آن به فکر رفع مشکلاتی باشند که به خاطر اقدامات آنها در سوریه به وجود آمده است.

 

وی گفت: « آنچه که در واقعیت در سوریه در حال رخ دادن است بر عکس این تصور است و پناهجویان سوری در حال بازگشت به کشورشان هستند. ضمن اینکه مقامات آمریکایی باید روی مشکلاتی متمرکز شوند که به خاطر حضور آنها در این کشور به وجود آمده است.»

 

 

وزیر خارجه روسیه همچنین یادآور شد: «ما نگران مواضع آمریکا و متحدانش در برخورد با اتفاقات روی داده در منطقه ادلب و تلاش دائم برای وخامت اوضاع در این منطقه هستیم . ما دلایلی در اختیار داریم که نشان می دهد آمریکا مایل است تا گروه تروریستی جبهه النصره در منطقه کاهش تنش ادلب باقی بماند، برای اینکه سپس این گروه را در روند حل و فصل سیاسی در سوریه وارد سازد. و این مسئله یک مین ساعتی خطرناک به شمار می رود.»

 

به گفته لاوروف، روسیه تلاش برای استفاده از ستیزه جویان برای دستیابی به اهداف سیاسی و ژئوپلیتیک در منطقه را به خوبی می بیند و ما امیدوار هستیم که همتایان آمریکایی ما نتیجه گیری درستی از مهندسی ژئوپلیتیکی خود در منطقه داشته باشند.

حسنین گرچه فرزندان حضرت علي و فاطمه(س) بودند، ولي به جهت مقام و مرتبه اي که داشتند، به عنوان فرزندان رسول خدا(ص)، مورد خطاب قرار مي گرفتند.

ابن کثير از مفسران بزرگ اهل سنت در تفسير آيه مباهله «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ(سوره آلعمران، آيه ??) هرگاه بعد از علم و دانشى كه(در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) كسانى با تو به محاجه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را. ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را. ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود. آنگاه مباهله كنيم، و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم. »
در روايتي که از جابر در منابع اهل سنت آمده است نقل مي کند که منظور از «ابنائنا» حسن و حسين مي باشند. (1) بنابراين، بر اساس آيه قرآن و روايت واردشده، خداوند آنان را اولاد پيامبر(ص) به حساب آورده است.
و در روايت صحيح آمده که خود پيامبر(ص) امام حسن و امام حسين را به عنوان فرزندان خود نام مي برد:
«. . . عن علي، قال: لما ولد الحسن ... فجاء رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلّم، فقال: أروني ابني ... قال: ... هو حسن، فلما ولد الحسين فذكر مثله، و قال: ... هو حسين، فلما ولد الثالث قال مثله. و قال: بل هو محسّن. ثمّ قال: سمّيتهم بأسماء ولد هارون: شبّر و شبّير و مشبّر، إسناده صحيح؛(2)
علي(ع): نقل مي کند که چون امام حسن متولد شد، ... پيامبر(ص) آمد و فرمود: پسرم را بياور [تا براي او نامي انتخاب کنم]... پيامبر(ص) فرمود: نام او حسن است. و بعد از ولادت امام حسين نيز همين جريان پيش آمد.... »
در اينکه به امام حسن و امام حسين(ع) فرزندان پيامبر گفته مي شده، شکي وجود ندارد. متعارف اين بود که به آن دو، ابن رسول الله گفته مي شد. طبري نقل مي کند، وقتي امام حسين(ع) از مکه به سوي عراق در حال حرکت بود، فرزدق که از جريان آگاه مي شود. خدمت حضرت ميرسد و مي گويد:. . . بابي وامي ياابن رسول الله ما اعجلک عن الحج. . .، پدر و مادرم فدايت شوند، اي فرزند رسول خدا، چه باعث شد که حج را انجام نداده از مکه خارج شديد. . . ؟(3) آنان گرچه فرزندان حضرت علي و فاطمه(س) بودند، ولي به جهت مقام و مرتبه اي که داشتند، به عنوان فرزندان رسول خدا(ص)، مورد خطاب قرار مي گرفتند.

پي نوشتها:         
1. ابن كثير دمشقى، اسماعيل بن عمرو، تفسير القرآن العظيم(ابن كثير)، بيروت، دار الكتب العلمية، منشورات محمدعلى بيضون، 1419 ق، ج‏2، ص 47: «قال أبو بكر بن مردويه: حدثنا سليمان بن أحمد حدثنا أحمد بن داود المكي، حدثنا بشر بن مهران حدثنا محمد بن دينار، عن داود بن أبي هند، عن الشعبي، عن جابر، قال: قدم على النبي صلّى اللّه عليه و سلّم العاقب و الطيب، فدعاهما إلى الملاعنة فواعده على أن يلاعناه الغداة، قال: فغدا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم، فأخذ بيد علي و فاطمة و الحسن و الحسين، ثم أرسل إليهما، فأبيا أن يجيبا و أقرا له بالخراج، قال: فقال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم «و الذي بعثني بالحق لو قالا: لا، لأمطر عليهم الوادي نارا» قال جابر، و فيهم نزلت نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ قال جابر أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم و علي بن أبي طالب و أَبْناءَنا الحسن و الحسين وَ نِساءَنا فاطمة. و هكذا رواه الحاكم في مستدركه عن علي بن عيسى، عن أحمد بن محمد الأزهري، عن علي بن حجر، عن علي بن مسهر، عن داود بن أبي هند به بمعناه، ثم قال: صحيح على شرط مسلم. »
2. ابن حجر عسقلاني، احمد بن علي‏، الإصابة في تمييز الصحابة به كوشش: عبدالمنان، حسان‏، ‏ ناشر: بيت الأفكار الدولية، ج ‏6، ص 192؛ ابن اثير(عز الدين)، اسد الغابه في معرفه الصحابه، تهران، المکتبة الا سلاميه، 1336 شمسي، ج 2، ص 10.
3. محمد بن جرير طبري، تاريخ طبري، قاهره، مطبعة الاستقامة، 1358، تحقيق گروهي از علما. ج 4، ص 230.

احادیث