فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً[1]
زيارت در فرهنگ اسلامى جايگاهى والا و سابقه اى ديرينه دارد، فقيهان و عالمان دين زيارتِ خانه خدا را براى مستطيعان واجب و آن را همراه با زيارت مرقد مطهّر نبوى و امامان پاك(عليهم السلام) از مستحبات اكيد دينى شناخته اند.
ابراز محبّت به انبيا و اولياى الهى، اعلام بيعت و اطاعت از رهبران آسمانى، نمايش همفكرى و همراهى زائران با زيارت شوندگان و خفتگان در آستان هاى ملكوتى، بخشى از انگيزه هاى زيارت است.
عشق درونى به اولياى الهى، نياز انسان به دعا و نيايش، علاقه انسان به سير و سفر و گردش علمى، پناه بردن به پايگاه هاى امن و امان در برابر خطرات فردى و اجتماعى و روا شدن حوايج و نيازها، به بركت توسّل و استمداد از ارواح پاك و مقدّس، از امورى است كه در طول تاريخ، بزرگترين انگيزه انسان ها در ايجاد بارگاه ها و سير و سفر براى زيارت اولياى الهى بوده است.
زائران، با حضور در مزار و محضر انبيا و امامان و امامزادگان، خود را در درياى رحمت و محبّت الهى شناور احساس مى كنند و گويا با زيارت، گرد و غبار خستگى و ناپاكى را از روح و روان خويش مى شويند و احساس طهارت و نشاط و صفا و اميدِ بيشتر مى كند.
زيارت در اسلام، به ويژه در فرهنگ غنى تشيّع، از جايگاه والايى برخوردار است. اولياى الهى و امامان معصوم(عليهم السلام) پيروان خود را دعوت به زيارت كرده اند و پاداش فراوان براى «زائر» برشمرده اند.
در زيارت، پيش از برهان و فلسفه چينى، شور و عشق و محبّت نهفته است، وآنچه زائر را به پيمودن راه ها و طى مسافت ها و تحمل رنج سفر و بيم باديه و استقبال از خوف و خطر وا مى دارد، كشش درونى و علاقه قلبى اوست واگر محبّت آمد، ملال از بين مي رود، و اگر عشق آمد، خستگى رخت بر مى بندد .
آنچه در راه طلب خسته نگردد هرگز *** پاى پر آبله و باديه پيماى من است
شوق ديدارِ محبوب، انسان نشسته را حركت مى بخشد و ساكن را به هجرت وا مى دارد و «عافيت طلب» را باديه پيما مى سازد، به خصوص اگر عشق راستين به خدا باشد كه معشوق كامل و محبوب مطلق است و پيوند با او، سوزنده و سازنده است
داغ محبت خدا و رسول و اهل بيت(عليهم السلام) بر سينه داشتن، همراه است با رنج ها و مشقت هايى كه در راه اين محبت است. مگر مى توان از دشت ها به سوى خانه و ديار محبوب گذر كرد و تيغ بيابان را در پاى نديد؟ كه اين در راه هر چه از دوست رسد نيكوست.
در فرهنگ والاى تشيّع، معشوق هاى برين، خدا و رسول اند و ائمه اطهار(عليهم السلام) ، و نيز صديقين، شهيدان و پاكمردانى هستند كه در راهِ احياى مكتب، جان در طبق اخلاص نهادند و لايق محبت شدند و دين هم بر پايه محبت مى چرخد اساساً به تعبير زيباى امام صادق(عليهم السلام) : «هَلِ الدِّينُ إِلاَّ الْحُبُّ»;[2] «آيا دين، چيزى جز محبّت است؟» آرى، «محبّت» پشتوانه «زيارت» است و آنكه عشق و شوق دارد، به زيارت مى رود.
وقتى به پيامبر و امام معصوم و امام زادگان سلام مى دهيم، آنان توجه دارند و جواب سلام ما را مى دهند. در زيارتنامه ها، در موارد متعدّدى چنين تعابيرى وجود دارد كه خطاب به مَزُور گفته مى شود:«أَشْهَدُ أَنَّكَ تَسْمَعُ كَلامِي وَ تَشْهَدُ مَقَامِي». «شهادت مى دهم كه تو سخن و كلام مرا مى شنوى و شاهد اين مقام و موقعيت زيارتِ من هستى.»
در اين خصوص از پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده كه فرمود: «إِنَّ لِلَّهِ مَلائِكَةً سَيَّاحِينَ فِي الاَْرْضِ يُبَلِّغُونِّي عَنْ أُمَّتِيَ السَّلامَ».[3] «خدا را فرشتگانى است كه در زمين مى گردند و سلام ها و درودهاى امّتم را بر من مى رسانند.»
و در روايت ديگر فرموده است: «مَنْ سَلَّمَ عَلَيَّ فِي شَيْء مِنَ الاَْرْضِ أُبْلِغْتُهُ وَ مَنْ سَلَّمَ عَلَيَّ عِنْدَ الْقَبْرِ سَمِعْتُهُ».[4] «هر كه بر من سلام دهد، از هر سرزمينى كه باشد، به من رسانده مى شود و اگر در كنار قبرم سلام بدهد، نيز مى شنوم.»
هنگامى كه زيارت پيامبر(صلى الله عليه وآله) در حالِ مرگ و حيات يكسان است و آن حضرت و ديگر معصومين(عليهم السلام) به سلام ما پاسخ مى دهند، سلام دادن بر آنان; چه از نزديك و چه از دور، چه با صداى بلند و چه آهسته، ارتباطى روحى و معنوى است و مگر مى شود انبيا و معصومين(عليهم السلام) سلام و تحيت ما را بشنوند و هيچ بذل توجهى نداشته باشند؟ و اينجاست كه بايد گفت محبت، يكطرفه نيست.
آرى، «زيارت» نشانه جهت گيرى انسان و الهام بخش و آموزنده است. الهام گرفتن از اسوه هاست. خط دهنده است. تعظيم شعائر است. تقدير از فداكارى ها و تجليل گراميداشتِ فضيلت هاست. زمينه ساز شناخت و تربيت است. بالا برنده است. تعالى بخش است
زيارت، تجديد عهد با امامت
زيارت، تجديد عهد با «خط امامت»، ميثاق با «خون شهيد»، پيمان با «محور توحيد» و بيعت با «رسالت» و «وحى» است. امام هشتم شيعيان جهان، در مورد عهد و پيمانى كه هر امامى بر گردن رهروان خود دارد، فرموده است: «...لِكُلِّ إِمَام عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ، فَمَنْ زَارَهُمْ رَغْبَةً فِي زِيَارَتِهِمْ وَ تَصْدِيقاً بِمَا رَغِبُوا فِيهِ كَانَ أَئِمَّتُهُمْ شُفَعَاءَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»;[5]
«براى هر امامى به گردن شيعيان و هوادارانش پيمانى است; از جمله وفا به اين پيمان، زيارت قبور آنان است. پس هر كس از روى رغبت و پذيرش، آنان را زيارت كند، امامان در قيامت شفيع ايشان خواهند بود.»
بر اساس همين وفاى به عهد است كه شيعه همواره در احياى نام و ياد و زيارت قبور اولياى دين، چه رنج ها كه كشيده و چه شهيدها كه داده است و اكنون نيز اين خط ايثار و شهادت دوام دارد و زيارت ادامه همين خط است و تبرّك و توّسل و استشفا و استشفاع، فيض گيرى از آن معنويات است، كه سيره و روش گذشتگان صالح ما نيز همين بوده است.
با توسّل به ارواح مطهّر پيشوايان معصوم(عليهم السلام) است كه زيارت معنا پيدا مى كند و قبولى اعمال عبادى ما، بدون «استشفاع» و «توسّل» و بدون عرض ارادت و «مودّت» به آستان اقدسشان، بى ثمر و قاصر از وصول به هدف است و اشرف انبيا حضرت محمّد مصطفى(صلى الله عليه وآله) در اين باره چنين فرموده است: «...وَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّد بِيَدِهِ لَوْ أَنَّ عَبْداً جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِعَمَلِ سَبْعِينَ نَبِيّاً مَا قَبِلَ اللَّهُ ذَلِكَ مِنْهُ حَتَّى يَلْقَاهُ بِوَلايَتِي وَ وَلايَةِ أَهْلِ بَيْتِي».[6]
«سوگند به آنكه جان محمّد در دست اوست، اگر بنده اى در روز قيامت، عمل هفتاد پيغمبر را بياورد، خدا آن را از وى نمى پذيرد تا اينكه با «ولايت» من و «ولايت» اهل بيت من، خدا را ملاقات نمايد.»
آثار وبرکات زيارت
در مورد آثار زيارت اهل قبور، رسول الله(صلى الله عليه وآله) به ابوذر فرمود: «به تو وصيتى مى كنم، اين وصيت را نگهدار، شايد خدا تو را به دليل رعايت وصيت، بهرهمند گرداند; به زيارت قبور برو تا آخرت را به ياد تو آورد. البته روزها به زيارت قبور برو و نه شب هنگام.»[7]
و در جاى ديگر فرمود:«به زيارت اموات برويد و به آنان سلام كنيد; زيرا كه از اين كار درس عبرتى مى گيريد.[8] و هر كه هر جمعه يك بار كنار قبر پدر و مادر يا يكى از آن دو برود و زيارت كند، خداوند وى را مى بخشد و نام او را در زمره نيكوكاران مى نويسد.»[9]
آرى زيارت قبور سبب رقّت قلب و جارى شدن اشك از چشم مى شود و آخرت را به ياد شما مى آورد.[10] باز فرمود: «به زيارت قبرها برويد تا ياد آخرت در شما زنده شود.»[11]و هر كه به زيارت اهل قبور برود و بگويد: «لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ»[12] خداوند همه قبرها را روشن فرمايد و گوينده اين كلمات را بيامرزد و براى او هزار هزار حسنه بنويسد و از او هزار هزار گناه بيامرزد و مقام او را دويست هزار درجه بالا برد.
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) درباره زيارت اهل قبور اين دعا را فرموده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ، مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ، يَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ، بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ، كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ، مِنْ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ، يَا لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ، بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ، اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ، وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَةِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّهِ»
سپس فرمودند:هر كس اين زيارت نامه را بخواند، خداوند ثواب پنجاه سال عبادت به او مى دهد و گناهان پنجاه سال را از او و پدر و مادرش بيامرزد.[13]
آثار زيارت قبور پيامبر و ائمه(عليهم السلام)
رسول خدا (ص) به حضرت علي (ع) فرمود: «إنَّاللهَ قَد جَعَلَ قَبَركَ وَ قبرَ وُلدَكَ بِقاعاً مِن بِقاعِ الجَنَّةِ و عَرصَةً مِن عَرَصاتِها وَ آن اللهَ جَعَلَ قُلُوبَ نُجَباءَ مِن خَلقِهِ وَ صَفوَةِ عِبادِهِ تَحِنُّ إلَيكُم وَ تَحتَمِلُ المَذَلَّةَ وَ الأذي فيكُم وَ يُعَمَّرُونَ وَ يَكثُرُونَ زِيارَتَها تَقَرُّباً مِنهُم إلَي اللهِ وَ مَوَدَّتاً مِنهُم لِرَسُولِهِ، اُولِئك يا عَلِيُّ المَخصُوصُونَ بِشَفاعَتي وَ الوارِدوُنَ حَوضي وَ هُم زُوَّاري غَدا فِي الجَنَّةِ....»[14]
امام صادق(عليه السلام) به نقل از پدر و جدّ بزرگوارش مى فرمايد:«رسول الله به حضرت على(عليه السلام) فرمود: اى اباالحسن، خدا قبر تو و قبرهاى فرزندان تو را، بقعه هايى از بقاع بهشت قرار داده و دل هاى پاكان از خلق خود را چنان به سوى شما گرايش داده است كه در راهِ شما و تعمير قبور شما، همه نوع ناملايمات و رنج هايى را تحمل مى كنند و پيوسته به زيارت قبور شما مى روند و بدينوسيله، به خدا تقرب مى جويند و عرض ارادت به رسول خدا مى نمايند.على جان! اين افراد، به شفاعت من نايل مى شوند و وارد حوض من مى گردند; و فردا اينان، زائران و همسايگان من در بهشت خواهند بود.
على جان! هر كه قبور آنان (امامان) را تعمير كرده و در محافظتش بكوشد، مثل آن است كه در ساختن بيت المقدس، به سليمان بن داوود كمك كرده باشد و ثواب زيارت قبور ائمه برابر با ثواب هفتاد حجّ پس از حَجة الاسلام (حج واجب) مى باشد و زائر هنگام بازگشت از زيارت شما، مانند روز ولادت از مادر، از معاصى پاك مى شود. پس اى على جان، خوشحال باش و دوستداران خود را به نعمتى مژده ده كه نه چشمى ديده، نه گوشى شنيده و نه بر قلب انسانى خطور كرده است...»[15].
امام صادق(عليه السلام) در خصوص ثواب زيارت قبور حضرت ختمى مرتبت، شهداى راه حق و سالار شهيدان حضرت ابا عبدالله الحسين(عليه السلام) چنين فرموده است: «زيارت قبر پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) و زيارت قبور شهدا و زيارت قبور منوّر امام حسين(عليه السلام) برابر است با يك حج مقبول كه زائر همراه رسول الله(صلى الله عليه وآله) بجاى آورد.»[16]
در روايتی يگر می خوانيم که به پيشواز زائران رفتن نيز أجر وپاداش وبرکات زيادی دارد: عَن مُعَلّي بنِ خُنَيسٍ قالَ:سَمِعتُ اباعَبدِالله (ع) يَقُولُ: اذَا انصَرَفَ الرّجُلُ مِن اخوانِكَم مِن زِيارَتِنا او زِيارَةِ قُبُورِنا فَاستَقبِلُوهُ وَ سَلَّمُوا عَلَيِه وَهَنّؤُوهُ بِما وَهَبَ اللهُ لَهُ فإنَّ لَكُم مِثلَ ثَوابِهِ مِن رَحمَةِاللهِ وَ إنَّهُ ما مِن رَجُلٍ يَزُورُنا او يَزُورَ قُبُورَنا الّا غَشِيَتهُ الَّرحمَةُ وَ غُفِرت لَهُ ذُنُوبُهُ. [17]
آداب واحکام زيارت
آداب زيارت اهل قبور : 1 . بهتر است بعد از ظهر روز پنج شنبه به زيارت اهل قبور برويد و در روزهاى ديگر اشكال ندارد 2 . بهتر است رو به قبله در مقابل قبر بنشينيد و دست خود را روى قبر بگذاريد و دعا بخوانيد. 3 . با وضو باشيد. 4 . در قبرستان به آرامى حركت كنيد. 5 . مشغول ذكر خدا باشيد و از حرف هاى بيهوده پرهيز كنيد. 6 . راه رفتن روى قبرها و تكيه دادن يا نشستن روى قبور مؤمنين مكروه است. 7 . در قبرستان بايد به فكر مردن، تاريكى و وحشت قبر باشيم. 8 . پرهيز از شوخى در قبرستان. 9 . پاشيدن آب روى قبر. در اين باره از امام صادق(عليه السلام)پرسيدند، حضرت فرمود: تا وقتى كه رطوبت در خاك قبر باقى است، عذاب از ميت كنار مى رود.[18] و درباره شيوه آب پاشيدن روى قبر، چنين دستور دادند: «به سمت قبله باش، ابتدا از طرف سر ميت آب بريز تا پاى ميت، بعد بر قبر دور بزن و مستحب است كنار قبر مؤمن، قرآن تلاوت شود و هر سوره اى از قرآن را كه مى توانى بخوان، ولى بهتر است سوره ياسين و ملك، نور يا حمد و اخلاص خوانده شود.»
و در مورد ثوابِ خواندن آيه اى از قرآن براى اهل قبور، پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود:«كسى كه در مزار مسلمانان يكى از آيات قرآن را براى اموات بخواند، خداوند ثواب عمل هفتاد پيامبر را به او مى دهد.»[19]
آداب زيارت أولياء خدا
تشرّف به ديدار أولياء خدا چه در حال حيات آنان و چه پس از شهادت و هنگام زيارت قبور آنان آدابي دارد كه آن را از ديدارهاي معمولي جدا ميكند، مستحب است زائر نكات زير را كه در كتب مختلف آمده رعايت كند که ما در اينجا برخی از اين آداب را از شهيد ثاني از کتاب دروس وی نقل میکنيم[20].
ـ غسل كردن و با طهارت وارد حرم شدن.
ـ اذن دخول طلبيدن و با خشوع وارد شدن.
ـ رو به ضريح و پشت به قبله ايستادن و خواندن زيارتهاي وارده.[21]
ـ خواندن دو ركعت نماز پس از زيارت.
ـ دعا كردن و طلب حاجت پس از نماز.
ـ خواندن قرآن و هديه كردن ثواب آن به امام.
ـ حضور قلب داشتن و استغفار كردن از گناه.
ـ احسان و احترام به خادمان حرم.
ـ خواندن دعاي وداع در آخرين زيارت.
ـ زود خارج شدن از حرم پس از زيارت.
ـ پشت نكردن به ضريح هنگام خروج.
ـ پس از بازگشت به خانه، دوباره به حرم و زيارت رفتن.
ـ صدقه دادن به نيازمندان و نيز احسان به تنگدستان از سادات آن شهر.
آدابی ديگر براي زيارت[22]
ـ پوشيدن لباس پاك و تميز كه بهتر است سفيد باشد.
ـ عطر زدن و خوشبو بودن.
ـ با آرامش و وقار حركت كردن و گامها را كوتاه برداشتن.
ـ مشغول بودن به ذكر، در حال رفتن به زيارت.
ـ وارد شدن به حرم با پاي راست.
ـ تكبير گفتن پيش از زيارت، هنگام ديدن قبر مطهّر.
ـ پرهيز از امور دنيايي و سخنان لغو و بيهوده.
برخي از احكام زيارت
أحكام زيارت معصوم: انسان بايد ادب را رعايت كند و جلوتر از قبر پيغمبر (ص) و امام (ع) نماز نخواند و چنانچه نماز خواندن بي احترامي به صاحب قبر باشد، حرام است.[23]
ـ بنا بر احتياط واجب، جنب و حائض و نفساء، نبايد در حرم امامان (ع) و مسجد توقف كند، ولي در حرم امامزادگان اشكال ندارد.[24]
جا گرفتن براي زيارت: مسجد و حرم امامان (ع) از اماكن مشترك و عمومي مسلمانان است كه همه آنان در استفاده از آن مساوي هستند. پس اگر شخصي قبل از ديگري، جايي براي نماز يا عبادتي ديگر يا قرائت قرآن يا خواندن دعا در اختيار گرفت، ديگري نميتواند آن جا را از او بگيرد.[25]
ـ گذاشتن رحل[26] براي نشستن در حرم يا مسجد، مانند نشستن است، يعني صاحب رحل حق اولويتي نسبت به آن مكان پيدا ميكند و ديگران نميتوانند جاي او را بگيرند به شرط آنكه رحل، چيزهايي مثل سجاده و عبا باشد كه تمام محل نماز خواندن يا قسمت عمده آن را بگيرد، نه مثل گذاشتن مهر يا تسبيح يا مسواك و شانه و امثال اينها. بنابراين با گذاشتن مهر يا تسبيح و حتي هر دو، حقّي براي او ثابت نيست و ديگران ميتوانند بردارند و در آن مكان نماز بخوانند.[27]
زائر و نذر و وقف: يكي از سنّت هاي پسنديده مسلمانان، نذر اعمال يا اموال است براي معصومين (س) و همچنين وقف ملك يا مالي براي آنان و اين سنّت حسنه همچنان رواج دارد. لذا توجه به برخي از احكام نذر و وقف، براي زائران مفيد خواهد بود، چرا که معمولاً زائرين بيش از ديگران با آن سرو کار دارند.
ـ اگر نذر كند كه به زيارت يكي از امامان (س) برود، چنانچه به زيارت امام ديگر برود، كافي نيست و چنانچه به واسطه عذر نتواند آن امام را زيارت كند، چيزي بر او نيست. بنابر اين اگر نذر كرده باشد به زيارت امام حسين (ع) برود و نتواند به زيارت ايشان برود، چيزي بر او واجب نيست.[28]
ـ اگر براي حرم امامان (س) چيزي نذر كند، بايد آن را به مصارف حرم برساند، از قبيل فرش و پرده و روشنايي. بنابراين ميتواند به مسئولين دفاتر نذورات تحويل دهد تا به مصارف معين برسد.[29]
ـ اگر چيزي را نذر خود امام (ع) كند، چنانچه مصرف معيني را قصد كرده، بايد به همان مصرف برساند و اگر مصرف معيني را قصد نكرده، بايد به فقيران و زائران بدهد يا مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را به امام هديه كند.[30]
ـ اگرچيزي را بر حرم امامان (س) وقف كرده باشد، منافع آن صرف تعمير نور حرم و خدمتكاران و نگهبانان حرم و ساير امور مربوط به حرم ميشود.[31]
نماز وزيارت نيابتي: زيارت كردن به نيابت از ديگران چه آنان كه از دنيا رفتهاند و چه كساني که زنده اند مستحب است، ودر حديث است كه داود صرمي به امام حسن عسكري (ع) عرض كرد: من پدر شما را زيارت كردم و ثوابش را براي شما نيّت كردم. امام فرمود: «لَكَ مِنَاللهِ أجرٌ وَ ثَوابٌ عَظيمٌ وَ مِنَّا المَحمِدَةُ» ،براي شما از جانب خداوند اجر و ثواب عظيم است و از جانب ما حمد و ثنا[32].
و در روايت ديگري ميخوانيم كه از بعضي از ائمه (س) سؤال كردند: آيا كسي كه دو ركعت نماز ميخواند، يا يك روز روزه ميگيرد، يا حج يا عمرهاي به جا ميآورد، يا رسول گرامي و يا يكي از ائمه (س) را زيارت ميكند و ثواب آن را به پدر و مادر يا برادر ديني خود هديه ميكند، براي خود او نيز ثوابي هست؟ در پاسخ به اين سؤال فرمودند: ثواب آن عمل به «منوب عنه» هم ميرسد بدون آن كه از ثواب خودش چيزي كاسته شود.[33]
وكسي كه بخواهد از سوي همه برادران ايماني و يا گروه خاصي به نيابت زيارت كند، پس آنها را به زبان يا در قلب خود نيّت ميكند، و زيارت را به نيابت از سوي آنها ميخواند. سپس دو ركعت نماز زيارت را به جاي آورده و ميگويد: ألّلهّمَّ إنِّي زُرتُ هذهِ الزِّيارَةَ وَ صَلَّيتُ هاتَينِ الرَّكعَتَينِ وَجَعَلتُ ثَوابَهِما هَدِيَةً منّي إلي مَولايَ (نام اماميرا كه زيارت ميكند بگويد ) عَن جَميعِ إخواني المُؤمِنينَ وَ المُؤمِنات وَ عَن جَميعِ مَن أوصاني بِالزِّيارَةِ وَ الدُّعاءِ لَهُ ـ اللّهُمَّ تَقَبَّل ذلِكَ منّي وَ مِنهُم بِرَحمَتِكَ يا اَرحَمَ الرّاحِمينَ». اگر بعد از مراجعت به هر كدام از برادران ايماني خود بگويد من از سوي تو، امام (ع) را زيارت كردم، دروغ نگفته است.[34]
و در مورد نماز نيابتی مرحوم علّامه مجلسي ميفرمايد: در حديث صحيحي آمده است كه امام صادق (ع) در هر شب، براي فرزند خود، و در هر روز، براي پدر و مادر خود، دو ركعت نماز ميخواندند، در ركعت اول سوره «اناانزلنا» و در ركعت دوم سوره «كوثر». (و به روح آنان هديه ميكردند). ودر حديث ديگري از امام صادق (ع) نقل شده است كه: ثواب اعمال خيري كه براي مردگان انجام ميشود، هم براي مرده نوشته ميشود و هم براي كسي كه آن را انجام داده است.[35]
زيارتنامه ها
از جمله بهترين زيارتنامه های وارده برای زيارت هرکدام از ائمه ی اهل بيت(ع) زيارت جامعه ی کبيره ی منقول از امام هادی(ع) است، که از لحاظ سند معتبر و متقن و از لحاظ محتوی و مفهوم در اوج و کمال معرفی خاندان گرامی پيامبر می باشد، که اکثر کتب ادعيه و زيارت آن را نقل نمودند. [36]
اين زيارتنامه را می توان در هر زمان و مکانی بويژه مشاهد مشرفه ی معصومين خواند، و مداومت برخواندن آن مورد تأکيد علمای سلف صالح بويژه امام خمينی می باشد.
هم چنين باتوجه به اينکه بعد از زيارت هر معصومی مستحب است که دو رکعت نماز خوانده شود اگر به جای آن نماز جعفر طيار خوانده شود بهتر و آثار و برکات بيشتری خواهد داشت.
* * *
ايوب حائری:محقق ونويسنده
پي نوشت:
[1] . طه: 12.
[2] . بحارالأنوار، ج69، ص237.
[3] . وسائل الشيعه، ج14، ص338.
[4] . وسائل الشيعه، ج14، ص338.
[5] . وسائل الشيعه، ج10، ص253، ح5.
[6] . بحارالأنوار، ج15، ص172.
[7] . مستدرك الوسائل، ج2، ص129.
[8] . مجموعه ورام، ج1، ص288.
[9] . كنزالعمال، ج16، ص468.
[10] . همان، ج15، ص646.
[11] . همان، ج15، ص640.
[12] . الكافي، ج5 ، ص370.
[13] . مستدرك، ج2 ، ص369.
[14]. وسائل الشيعة، ج10، ص 298 ح1.
[15] . وافى، ج14، ابواب الزيارات، ص1333،;بحارالأنوار،ج100،ص120،حديث 22.
[16] . وسائل الشيعه، ج1، ص378.
[17] . بحارالانوار، ج102، ص302.
[18] . سفينة البحار، ج2، ص396.
[19] . بحارالأنوار، ج102، ص300.
[20]. كتاب «دروس»،ج2، ص19.
[21]. مانند زيارت جامعه كبيره و زيارت امينالله كه از معصومين (س) رسيده است و زيارت مخصوص هر امام.
[22]. العروةالوثقي، ج2، كتاب الحج، في آداب السفر، ص411؛ مفاتيح الجنان، آداب زيارت.
[23]. توضيحالمسائل، م884.
[24]. توضيح المسائل، م355.
[25]. تحريرالوسيله، ج2، كتاب احياءالموات ، ص 214، م15.
[26]. رحل= اثاث و وسايل مانند سجاده، عبا و ...
[27]. تحريرالوسيله، ج2، ص215، م17.
[28]. توضيح المسائل، م2660.
[29]. توضيحالمسائل، م2662.
[30].توضيح المسائل، م2663.
[31]. تحريرالوسيله، ج2، ص74، كتاب الوقف، م57.
[32]. بحارالانوار، ج99، ص256، ح3.
[33]. بحارالانوار، ج85، ص311و 313.
[34]. مصباح الزائر، سيدبنطاووس، ص516.
[35]. مفاتيح نوين، ص 1196 به نقل از زادالمعاد ص 573 و 574.
[36].مراجعه شود به مفاتيح الجنان شيخ عبَّاس قمِّی، باب الزيارات.