ویژگی‌های برتر یاران امام حسین (ع)

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
ویژگی‌های برتر یاران امام حسین (ع)

هر نهضت و انقلابی به یاران و همراهانی نیاز دارد تا با همدلی و هم‌رأیی که میان آنان و رهبران‌شان برقرار است، اهداف انقلاب را محقق کنند. این یاران ستون‌های انقلابند و سنگینی آن را به دوش می‌کشند؛ از این‌رو نهضت‌هاى الهی بدون یاران وفادار شکل نگرفته است. مطابق آیه فوق، انبیای الهی: و پیامبر اعظم(ص) اصحابی داشتند که در رکاب‌شان قیام می‌کردند و دین الهی را نصرت می‌دادند. بی‌تردید نهضت امام حسین(ع) در راستای نهضت انبیای الهی و با هدف استقرار و اصلاح دین حق شکل گرفته است. بر این اساس، سیدالشهداء(ع) نیز یاران با وفایی دارد که این مقاله به ویژگی‌های آن بزرگواران اختصاص دارد؛ شخصیت‌های والایی که امام حسین(ع) در وصف‌شان فرمود: «أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی‏ لَا أَعْلَمُ‏ أَصْحَاباً أَوْفَى‏ وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی وَ لَا أَهْلَ بَیْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَجَزَاكُمُ اللَّهُ عَنِّی خَیْراً؛[۱] اما بعد، همانا من یارانى باوفاتر از یاران خود سراغ ندارم و بهتر از ‌ایشان نمی‌شناسم و خاندانى نیکوکارتر و مهربان‌تر از خاندان خود ندیده‌ام. خدای‌تان از جانب من پاداش نیکو دهد».

صفات برجسته اصحاب امام حسین(ع)

برای یاران امام حسین(ع) ویژگی‌های ممتازی ذکر شده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

۱. ژرف‌‌اندیشی در خدا باوری

خداجویی و معنویت‌گرایی، از والاترین و زلال‌ترین حالات آدمی است که پیشوایان الهی در بالاترین درجه از آن برخوردار بوده‌اند؛ چنانکه امام حسین(ع) فرمود: «رِضَى اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ‌الْبَیْتِ».[۲] سیدالشهداء(ع) و یارانش از همه چیز دست بریده و به حق پیوسته بودند؛ چنانکه حضرت هنگام خروج از مدینه، تسلیم شدن خود در برابر قضای الهی را چنین بیان نمود: «پروردگارا! من به رضای تو، راضی و نسبت به امر تو، تسلیم هستم و در مقابل قضای تو صبر خواهم نمود».[۳]

گذشتن از جان و تمام هستی، به اعتقاد عمیق و ژرف‌اندیش نیاز دارد و کسی می‌تواند به این سعادت دست یابد که از عمق جان، خدا را باور و به وعده او اعتماد داشته باشد. یاران امام حسین(ع)، رضایت خدا را سرلوحه کار خود قرار دادند و این‌ ایمان، زمینه همراهی با امام(ع) را فراهم کرد تا یک شبه، ره صد ساله‌ای را بپیمایند. عشق امام حسین(ع) و اصحاب با وفای آن حضرت به عبادت خداوند نیز ناشی از همین عمق خداباوری است که یک شب را از دشمن برای عبادت فرصت می‌گیرند و حتی در میان جنگ نیز از نماز اول وقت غافل نمی‌‌شوند. نقل است امام حسین(ع) به حضرت عباس(ع) فرمود: «نزد آنان برگرد؛ چنانچه توانستى، از آنان بخواه که جنگ را تا سپیده‌دم فردا به تأخیر بیاندازند و امشب را مهلت بگیر تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مى‌داند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش (قرآن) و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم».[۴]

بنابراین یکی از ویژگی‌های بارز یاران امام حسین(ع)، رابطه معنوی با خدا و نیایش در هر حال و در همه جا و شرایط سخت جنگ است؛ زیرا عبادت و نیایش با خدا در هر شرایطی برای آنان در اولویت بود و آنان این اولویت و تقدم را با هیچ چیز دیگری معاوضه نمی‌کردند. اصحاب سیدالشهداء(ع) نماز و عبادات را تنها تکلیف شرعی و دینی نمی‌دانستند؛ بلکه از آن نیرو و توان می‌گرفتند و آن را عاشقانه انجام می‌دادند. اصحاب در اقتدا به امام حسین(ع)، اهل تهجد و نماز شب و اهل استغفار و انابه بودند؛ همان‌ها که خداوند در وصف‌شان فرموده است: «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاةِ؛[۵] مردانى که نه تجارت و نه معامله‌اى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زکات غافل نمى‌کند».

ایمان و ژرف‌اندیشی در یاران انقلاب اسلامی نیز نمود بسیاری داشت؛ چنانکه در وصیت‌نامه شهید سلیمانی آمده است:

سر من، عقل من، لب من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر می‌برند. یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر. پاکیزه بپذیر؛ آن‌چنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی‌خواهم. بهشت من جوار توست، یا الله. معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم ... نمی‌توانم از تو جدا بمانم.[۶]

نماز خواندن سردار دل‌ها در کاخ کرملین در اقتدای به یاران امام حسین(ع) و برپایی نماز اول وقت در هر شرایط و در هر مکان بود. شهریاری[۷] می‌گوید:

به کاخ کرملین رفته بود و با پوتین قرار داشت. تا رئیس‌جمهوری روسیه برسد، وقت اذان شد. حاجی بلند شد. اذان و اقامه را گفت. صدایش در سالن پیچید و بعد به نماز ‌ایستاد. همه نگاهش می‌کردند. می‌گفت در طول عمرش چنین لذتی از نماز نبرده است. پایان نماز پیشانی را روی مهر گذاشت و به خدای خود گفت: «خدایا! این بود کرامت تو. یک روزی در کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه می‌کشیدند؛ حالا من قاسم سلیمانی آمدم اینجا و نماز خواندم». [۸]

 ۲. ژرف‌‌اندیشی در معادباوری

اعتقاد به معاد، یکی از نافذترین باور‌ها در جهت دادن به رفتار آدمی و اصلاح اوست؛ به‌گونه‌ای که بدون آن هیچ رزمنده‌ای در صحنه دفاع قدم نمی‌گذارد. برای انسان معادباور، شوق به شهادت و لقای الهی، ارزشی برتر است که برایش لحظه‌شماری میکند؛ چنانچه امام حسین(ع) هنگام حرکت از مکه فرمود: « مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا؛[۹] هر یک از شما که مثل ما اشتیاق دیدار خدا را دارد، آماده حرکت با ما باشد».

بر اساس بینش و درک عمیق از معاد و اشتیاق به مرگ است که یاران امام(ع) در شب عاشورا اشتیاق خود به شهادت را این‌گونه بیان کردند: «اَلْحَمدُ لِلهِ الَذی اَکرَمَنا بنَصْرِکَ وَ شرَفَنا بِالْقَتْلِ مَعَکَ؛[۱۰] سپاس خدایی را که با یاری کردن تو ما را گرامی داشت و با کشته شدن همراه تو، ما را شرافت بخشید». بر این اساس یاران امام(ع) یقین داشتند که با شهادت، به رستگاری می‌رسند و جایگاه رفیعی در انتظارشان است. آنان با تکیه بر ‌ایمان به آخرت، در برابر زخم‌های سوزناک شمشیر‌ها و نیزه‌ها و در حلقه محاصره صد‌ها نیروی سراپا مسلح، صبر و استقامت به خرج می‌دادند. این معنا به مکرر در اشعار و سخنان آنان در روز عاشورا مطرح شده است؛ چنانکه عمرو بن خالد هنگام جنگ می‌گفت:

الْيَوْمَ يَا نَفْسُ إِلَى الرَّحْمَنِ‏

تَمْضِينَ بِالرَّوْحِ وَ بِالرَّيْحَانِ‏

الْيَوْمَ‏ تُجْزَيْنَ‏ عَلَى‏ الْإِحْسَانِ‏

مَا خُطَّ فِي اللَّوْحِ لَدَى الدَّيَّان‏[۱۱]

«ای نفس بر تو باد حرکت به سوی خدای رحمان؛ تو را به راحتی و زندگی آسان بشارت باد؛ آن روز (رستاخیز) به نیکی پاداش داده خواهی شد».  

۳. ژرف‌اندیشی در ولایت‌مداری

یکى از مهم‌ترین ویژگى یاران اباعبدالله(ع)، عشق فزاینده آنان به ساحت مقدس امام حسین(ع) است. بسیارى از مسلمانان عصر امام حسین(ع) به آن حضرت ‌ارادت داشتند، اما محبت اصحاب امام(ع) که ناشی از عمق شناخت آنان بود؛ از مرز محبت‌های معمولى فراتر رفته بود؛ به‌گونه‌ای که برای آنان جلب رضایت حضرت از همه چیز لذت‌بخش‌تر بود.

غم عشقت ز گَنج رایگان به ‏

وصال تو ز عمر جاودان به ‏

کفی از خاک کویت در حقیقت ‏

خدا دونه که از مُلک جهان به[۱۲]

عشق‌ورزی یاران امام(ع) در قالب گفتار و رفتار آنها نمود پیدا می‌کرد؛ چنانکه سعید بن ‌عبدالله حنفى در شب عاشورا گفت: «به خدا سوگند! اگر بدانم که کشته مى‌شوم، سپس زنده مى‌گردم؛ آن‌گاه مرا مى‌سوزانند و خاکسترم را به باد مى‌دهند و این کار را با من هفتاد بار انجام دهند، هرگز از تو جدا نمى‌شوم تا آنکه در راه تو جان دهم...».[۱۳]

همراهی اصحاب با اباعبدالله(ع) در زمانه‌ای صورت گرفت که دشمنان با تمام قوا علیه امام تبلیغات می‌کردند؛ در دوره تاریکی که کسب بصیرت از توانایی هر انسانی خارج بود و سربازان چندهزار نفری دشمن، نتوانستند حتی اندکی از آن را به دست آورند. وجود تعداد اندکی که در چنین شرایطی حق را تشخیص دهند، نشان‌دهنده بصیرت فوق‌العاده‌ آنان است؛ چنانکه نافع بن هلال در شب عاشورا گفت: «إِنَّا عَلَى‏ نِيَّاتِنَا وَ بَصَائِرِنَا؛[۱۴] ما همچنان بر انگیزه‌ها و بصیرت‌هایمان پایدار هستیم». امام صادق(ع) درباره بصیرت حضرت ابالفضل عباس(ع) می‌فرماید: «كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِیٍّ نافِذَ البَصیرَةِ صُلبَ الإیمانِ جاهَدَ مَعَ أبی عَبدِاللَّهِ و أبلی بَلاءً حَسَناً و مَضی شَهیدَاً؛[۱۵] عموى ما، عباس، دارای بینشی ژرف و ایمانی راسخ بود؛ همراه با امام حسین(ع) جهاد کرد و نیک آزمایش داد و به شهادت رسید».

این رابطه عاشقانه با ولایت در انقلاب اسلامی نیز شکل گرفت، زیرا مردم ایران با شناخت عمیقی که از امام خمینی; و رهبر معظم انقلاب داشته و دارند، همواره عشق و دلدادگی خود به این دو شخصیت الهی را ابراز نمودند. نمونۀ این عشق را می‌توان در مکتب شهید سلیمانی جستجو کرد. ایشان در وصیت خویش می‌نویسد:

برادران و خواهرانم! ... به دور از هر گونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه‌ رسول‌الله(ص) است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت‌الله الحرام و مدینه حرم رسول‌الله(ص) و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب می‌بیند ... برادران و خواهران عزیز ایرانی من! ... از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولی‌فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید... .[۱۶]

رهبر معظم انقلاب  درباره رابطه عاشقانه میان امت و امام خمینی; می‌فرماید:

در شهری سخنرانی داشتم. بعد از پایان سخنرانی همین که خواستم سوار ماشین شوم، دیدم خانمی پشت سر پاسدارها خطاب به من حرف می‌زند. گفتم راه را باز کنید تا ببینم این خانم چه ‌کاری دارد. جلو آمد و گفت: از قول من به امام بگویید بچه‌ام اسیر دست دشمن بود و اخیراً مطلع شدم که او را شهید کرده‌اند. به امام بگویید فدای سرتان، شما زنده باشید؛ من حاضرم بچه‌های دیگرم نیز در راه شما شهید شوند. من به تهران آمدم، خدمت امام رسیدم، ولی فراموش کردم این پیغام را به ایشان بگویم. بعد که بیرون آمدم، سفارش آن مادر شهید به ذهنم آمد. برگشتم و مجدداً خدمت امام رسیدم و آنچه را که آن خانم گفته بود، برای ایشان نقل کردم. بلافاصله دیدم آن‌چنان چهره‌ امام در هم رفت و آن‌چنان اشک از چشم ایشان فرو ریخت که قلب من را سخت فشرد.[۱۷]

۴. وفاداری

یکی از ویژگی‌های یاران امام حسین(ع)، وفاداری است. امام حسین(ع) روز عاشورا جان خود را تقدیم دوست کرد تا بر سر عهد خود با معشوق ثابت قدم بماند، اما در مقابل، کوفیان عهدشکنی کردند و به روی امام شمشیر کشیدند. اصحاب نیز با الهام از سیدالشهداء(ع) نه تنها بیعت نشکستند؛ بلکه بر این عهد و پیمان مقدس همانند کوه ایستادند تا آنجا که امام حسین(ع) در شب عاشورا به همه یاران خود اجازه داد که جان خود را بردارد و برود، اما همه اصحاب اعلام وفاداری کردند. بر این اساس بود که سیدالشهداء(ع) در روز عاشورا درباره وفاداری اصحاب خود این آیه شریفه را تلاوت کرد: «مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً؛[۱۸] در ميان مؤمنان مردانى هستند که بر سر عهدى که با خدا بستند صادقانه ايستاده‌اند. بعضى پيمان خود را به آخر بردند و بعضى ديگر در انتظارند و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند».

سعید بن عبدالله هنگامى که امام(ع) ظهر عاشورا و در زير باران تيرها به نماز ايستاد، خود را سپر تيرها کرد و با اصابت سيزده تير در بدنش بر زمين افتاد و به چهره امام نگريست و عرض کرد: «أَوَفَيتُ يا بْنَ رسولِ الله؛ آيا به وظيفه‌‏ام عمل کردم و وفا نمودم؟». امام(ع) در پاسخ فرمود: «قَالَ نَعَمْ أَنْتَ أَمَامِي فِي الْجَنَّةِ؛[۱۹] آرى، تو پيشاپيش من به بهشت خواهى رفت».

یکی از مهم‌ترین درس‌های عاشورا، وفای به عهد است که متأسفانه امروزه در عرصه‌های فردی، سیاسی، اجتماعی و خانوادگی کم‌رنگ شده است. برخی مسئولان وعده می‌دهند که مشکلات اقتصادی، اجتماعی و ... را برطرف خواهند کرد، اما در عمل چنین چیزی اتفاق نمی‎افتد؛ در حالی که قرآن به صراحت دستور می‌دهد: «وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلاً».[۲۰] اهمیت این مسئله تا آنجاست که شخصی به امام سجاد(ع) عرض کرد: «مرا از تمام دستورهاى دين آگاه کنيد». امام(ع) فرمود: «قَوْلُ الْحَقِّ وَ الْحُكْمُ بِالْعَدْلِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ؛[۲۱] حقگويى، قضاوت عادلانه و وفاى به عهد» و همه آموزه‌های دین را در این سه جمله خلاصه کرد. متأسفانه در جامعه امروزی، وفای به عهد بسیار کم‌رنگ شده است و برخی مردم به وعده‌های اخلاقی و درست خود چندان احترام نمی‌گذارند و به آن پایبند نیستند. وعده دادن و عمل نکردن نزد آنان، جرم و گناه به شمار نمی‌آید؛  در صورتی که بی‌اعتنایی به چنین وعده‌هایی، هر چند جرم به شمار نیاید، از نظر اسلام بسیار نکوهیده است؛ چنانکه رسول‌خدا۹ فرموده است: «مَنْ‏ كانَ‏ يُؤْمِنُ‏ بِاللَّهِ‏ وَ الْيَوْمِ‏ الآخِرِ فَلْيَفِ‏ إِذَا وَعَدَ؛[۲۲] کسی که خدا و قیامت را باور دارد، باید به عهد خود وفا نماید».

امروزه وفای به عهد در خانواده‌ها نیز کم‌رنگ  شده است. زوجین عهد می‌کنند که پیمان مقدس ازدواج را حفظ کنند، اما این عهد مقدس را می‌شکنند؛ در حالی که یکی از نشانه‌های‌ ایمان، وفای به عهد ذکر شده است: «وَ الَّذینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ».[۲۳] داده‌های آماری گویای آن است که ریشه اصلی بیش از ۹۰ درصد آسیب‌های اجتماعی، خیانت در خانواده است و یکی از دلایل افزایش فقر در جامعه، خیانت و عهدشکنی است.[۲۴] در خانواده‌ای که پدر و مادر به تعهدات خویش پایبند نباشند، کودکان نیز عهدشکن خواهند بود.[۲۵]

پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را‏

الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را ‏

قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد‏

سست‌عهدی که تحمل نکند بار جفا را[۲۶]

۶. ایثار و شهادت‌طلبی

یکی از ویژگی‌های یاران امام حسین(ع)، ایثار و فداکاری است. ایثار به معنای بذل و گذشت از حق خود برای دیگران و یا نفع دیگران را بر خود ترجیح دادن است؛[۲۷] چنانکه قرآن از مؤمنانی یاد می‌کند که دیگران را بر خویشتن مقدم می‌دارند: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ؛[۲۸] و آن‌ها را بر خود مقدم مى‌دارند، هر چند خودشان بسيار نيازمند باشند»؛‏ زیرا فرد ایثارگر دوست دارد دیگران در نعمت باشند و حتى حاضر است آنچه را دارد، در اختیار دیگران بگذارد و از منافع خود چشم بپوشد. از این‌روست که امام علی(ع) از اهل ایثار به عنوان اهل فضیلت یاد کرده است: «مَنْ آثَرَ عَلَى نَفْسِهِ اسْتَحَقَّ اسْمَ الْفَضِیلَةِ؛[۲۹] هر که ایثار کند، برازنده نام فضیلت است». مصداق بارز ایثار، شهادت است؛ زیرا به تعبیر شهید مطهری; خدمت شهید به جامعه از نوع سوخته شدن و فانى شدن و پرتو افکندن است تا دیگران در این پرتو که به بهاى نیستى او تمام شده، بنشینند و آسایش یابند و کار خویش را انجام دهند. شهدا، شمع محفل بشریتند که با سوختن خود محفل بشریت را روشن کردند. اگر این محفل تاریک مى‌ماند، هیچ دستگاهى نمى‌توانست کار خود را آغاز کند یا ادامه بدهد ... اگر پرتوافشانى او نبود، همه حرکت‌ها متوقف و همه جنب و جوش‏‌ها راکد مى‌شد.[۳۰] به همین دلیل «و همين تربت پاک شهيدان است که تا قيامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاى آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در اين قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آن‌هايى که اين گوهرها را در دامن خود پروراندند».[۳۱]

در این میان، شهیدان کربلا به عنوان کامل‏‌ترین الگوهاى فداکارى و ایثار در راه نجات امت،[۳۲] برترین سرمایه‏‌ها را براى ایثار آماده کردند.[۳۳] اظهارات ايثارگرانه ياران امام(ع) در شب عاشورا مشهور است؛ چنانکه مسلم بن عوسجه خطاب به امام(ع) عرض کرد: «هرگز از تو جدا نخواهم شد. اگر سلاحی برای جنگ با آنان هم نداشته باشم، با سنگ با آنان خواهم جنگيد تا همراه تو به شهادت برسم».[۳۴] طبق گزارشی، سخن گروهی از آنان چنين بود: «به خدا قسم از تو جدا نخواهيم شد، جان‌هايمان فدای توست. تو را با ايثار خون، چهره و اعضای بدن حمايت می‌کنيم. آری ... خونی که در رگ ماست، هديه به رهبر ماست». وقتی نافع بن هلال به آب دسترسی پیدا کرد، به خاطر تشنگی امام حسین(ع) و اصحاب حتی قطره‌ای هم از آن آب ننوشید.[۳۵] ایثار حضرت ابوالفضل(ع) مثال زدنی است. نقل است وقتی در روز عاشوا با لب تشنه وارد شریعه فرات شد، دست زیر آب برد تا بنوشد، اما با یادآوری کام تشنه امام حسین(ع) و کودکان، با لب تشنه از فرات بیرون آمد.

شهدای انقلاب و دفاع مقدس نیز با الهام از ایثار یاران امام حسین(ع)، فداکاری را به اوج رساندند و مانند شمع سوختند تا دیگران خوب زندگی کنند. شهید مهدی زین‌الدین[۳۶] درباره ایثار رزمندگان می‌گوید:

رفته بودیم برای عملیات که با مانع سیم خاردار برخورد کردیم و نتوانستیم معبر را باز کنیم. با تمام این اوضاع و احوال، عملیات باید انجام می‌شد. مسئول دسته، برادران را جمع کرد و به این نتیجه رسید که یک یا دو نفر باید روی سیم خاردار بخوابند و دیگران از روی آن‌ها رد شوند. همه برادران رزمنده برای خوابیدن بر روی سیم خاردار داوطلب شدند. مسئول‌شان دو نفر را انتخاب کرد که آن دو نفر به جای اینکه بر پشت بر سیم خاردار بخوابند تا درد کمتری بکشند، به صورت بر روی سیم خواردار خوابیدند. وقتی از آن‌ها سؤال کردند که چرا به صورت، روی سیم خاردار خوابیدند؟ گفتند: «برای اینکه بچه‌ها نگاه‌شان به صورت‌مان نیفتد تا خجالت بکشند». وقتی همه رزمندگان رد شدند، تکه‌ گوشت‌های آن برادران را از لای سیم خاردار در می‌آوردند.[۳۷]

فهرست منابع

کتب

ابن‌حیون، نعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل ائمة الاطهار:، تصحیح محمدحسین حسینی جلالی، چاپ اول، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۰۹ق.
ابن‌شهرآشوب، محمد بن على‏، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، چاپ اول، قم: علامه‏، ۱۳۷۹ق.
ابن‌نما حلى، جعفر بن محمد، مثير الأحزان‏، تصحیح: مدرسه امام مهدى۴، چاپ سوم، قم‏: مدرسه امام مهدى۴، ۱۴۰۶ق.‏
ابن‌طاووس، على بن موسى، اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه احمد فهرى زنجانى، چاپ اول، تهران: نشر  جهان،‏ ۱۳۴۸ش.
ابومخنف کوفى، لوط بن يحيى‏، وقعة الطفّ‏، تصحیح: محمدهادی يوسفى غروى، چاپ سوم، قم‏: جامعه مدرسين،‏ ‏۱۴۱۷ق.‏
بحرانى، سيد هاشم بن سليمان، مدينة معاجز الأئمة الإثنی‌عشر:، چاپ اول، قم:‏ مؤسسة المعارف الإسلامية، ‏۱۴۱۳ق‏.
خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسين(ع)، چاپ دوم، قم:‏ انوار الهدى، ‏۱۴۲۳ق.‏
داوُدی، سعید و مهدی رستم‌نژاد، عاشورا: ریشه‌‏ها، انگیزه‏‌ها، رویدادها، پیامدها، قم: مدرسه الامام علی بن ابیطالب(ع)، ۱۳۹۲ش.
راجی، محمد حسین، زیبایی و زشتی‌های کربلا، مشهد: کتابستان ماجد، ۱۳۹۷ش.
سعدی شیرازی، مصلح‌الدین عبدالله، کلیات سعدی، تصحیح محمدعلی فروغی، چاپ اول، تهران: اقبال، ۱۳۸۲ش.
شیرازی، علی، شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی، چاپ اول، قم: خط مقدم، ۱۳۹۹ش.
صدوق، محمد بن على‏، الخصال، تصحیح: علی‌اکبر غفارى، چاپ اول، قم‏: جامعه مدرسين‏، ۱۳۶۲ش‏.
صفوی، امان‌الله، کلیات، روش‌ها و فنون تدریس، تهران: نشر معارف، ۱۳۷۰ش.
کلينى، محمد بن يعقوب‏، الكافی، تصحیح: علی‌اکبر غفارى و محمد آخوندی، چاپ چهارم، تهران‏: دارالکتب الإسلامية، ‏۴۰۷ق.‏
ليثى واسطى، على بن محمد، عيون الحكم و المواعظ، تصحیح: حسین حسنى بيرجندى، چاپ اول، قم‏: دارالحديث‏، ۱۳۷۶ش.
محدثی، جواد، پيام‌های عاشورا، قم: فراز انديشه، ۱۳۸۳ش.
مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، تصحیح: مؤسسة آل البيت:، چاپ اول، قم‏: کنگره شيخ مفيد، ‏۱۴۱۳ق.‏
موسوی خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی;، ۱۳۷۸ش.
 نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، قم: بوستان کتاب، ۱۳۹۰ش.
پایگاه‌ها

باشگاه خبرنگاران جوان، «عهدشکنی در خانواده باعث فقر می‌شود»، ۲۶/۰۹/۱۳۸۹، کد خبر: ۷۱۷۴۲۶۰.
پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله ابراهیم امینی، «وفای به عهد»، کد مطلب: ۶۲۴.
پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای.
خبرگزاری رسا، «مکتب ولایت از دیدگاه شهید قاسم سلیمانی»، ۱۰/۰۱/۱۴۰۱، کد خبر: ۷۰۵۱۹۳.
خبرگزاری فارس، «در تراز خط مکتب حاج قاسم سلیمانی، چرا و چگونه؟»، ۱۰/۱۰/۱۳۹۹، کد خبر: ۱۳۹۹۱۰۰۹۰۰۰۰۸۱.

[۱]. محمد بن محمد مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج ‏۲، ص ۹۱.

[۲]. جعفر بن محمد ابن‌نما، مثير الأحزان، ص ۴۱؛ موفق بن احمد خوارزمی، مقتل الحسين(ع)، ج ‏۲، ص ۸.

[۳]. محمدصادق نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص ۳۳۲.

[۴]. لوط بن یحیی ابومخنف کوفى، وقعة الطف، ص ۱۹۵.

[۵]. نور: ۳۷.

[۶]. خبرگزاری فارس، «در تراز خط مکتب حاج قاسم سلیمانی، چرا و چگونه؟»، ۱۰/۱۰/۱۳۹۹، کد خبر: ۱۳۹۹۱۰۰۹۰۰۰۰۸۱.

https://www.farsnews.ir/azarbaijan-sharghi/news/13991009000081

[۷]. فرمانده گردان لشکر عاشورا در جنگ.

[۸]. علی شیرازی، شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی، ص ۴۱.

.[۹] علی بن موسی ابن‌طاووس، اللهوف، ترجمه احمد فهری زنجانی، ص ۶۱.

[۱۰]. سید هاشم بن سلیمان بحرانى، مدينة معاجز الأئمة الإثنی‌عشر(ع)، ج ‏۴، ص ۲۲۸.

[۱۱]. محمد بن علی ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏۴، ص ۱۰۱.

[۱۲]. باباطاهر، دوبیتی‌ها،شماره ۲۱۹.

[۱۳]. علی بن موسی ابن‌طاووس، اللهوف، ترجمه احمد فهری زنجانی، ص ۸۰.

[۱۴]. همان.

[۱۵]. نعمان بن محمد ابن‌حیون، شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار:، ج ۳، ص ۱۹۱.

[۱۶]. خبرگزاری رسا، «مکتب ولایت از دیدگاه شهید قاسم سلیمانی»، ۱۰/۰۱/۱۴۰۱، کد خبر: ۷۰۵۱۹۳.

https://rasanews.ir/fa/news/705193

[۱۷]. بیانات در دیدار فرمانده و جمعی از پاسداران کمیته انقلاب اسلامی، ۱۸/۰۳/۱۳۶۸.

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2080

[۱۸]. احزاب: ۲۳.

.[۱۹] جعفر بن محمد ابن‌نما حلى، مثير الأحزان، ص ۶۱.

[۲۰]. اسرا: ۳۴.

.[۲۱] محمد بن علی صدوق، الخصال، ج ‏۱، ص ۱۱۳.

[۲۲]. محمد بن یعقوب کلینی، الكافی، ج ‏۲، ص ۳۶۴.

[۲۳]. مؤمنون: ۸.

[۲۴]. باشگاه خبرنگاران جوان، «عهدشکنی در خانواده باعث فقر می‌شود»، ۲۶/۰۹/۱۳۸۹، کد خبر: ۷۱۷۴۲۶۰.

https://www.yjc.news/fa/news/7174260

[۲۵]. پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله ابراهیم امینی، «وفای به عهد»، کد مطلب: ۶۲۴.

http://www.ibrahimamini.com/fa/node/624

[۲۶]. مصلح‌الدین عبدالله سعدی شیرازی، کلیات سعدی، غزل شماره ۶.

[۲۷]. امان‌‌الله صفوی، کلیات، روش‌ها و فنون تدریس، ص ۳۰۵ و ۳۰۶.

[۲۸]. حشر: ۹.

[۲۹]. علی بن محمد ليثى واسطى، عيون الحكم و المواعظ، ص ۴۳۶.

.[۳۰] مرتضی مطهری، مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج ‏۲۴، ص ۴۴۵.

[۳۱]. سید روح‎الله موسوی خمینی، صحیفۀ امام، ج ‏۲۱، ص ۹۳.

.[۳۲]  سعید داوُدی و مهدی رستم‌نژاد، عاشورا: ریشه‌‏ها، انگیزه‌ ها، رویدادها، پیامدها، ص ۴۹.

[۳۳]. همان، ص ۵۰۲.

[۳۴]. جواد محدثی، پیام‌های عاشورا، ص ۲۳.

[۳۵]. همان.

[۳۶]. فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابی‌طالب(ع).

[۳۷]. محمد حسین راجی، زیبایی و زشتی‌های کربلا، ص ۶۵.

خوانده شده 424 مرتبه