شاید بتوان گفت یکی از اساسیترین انگیزههای اعمال و رفتار انسان و حتی انتخاب اهداف زندگی، لذت خواهد بود که هم انگیزه تلاش و زندگی است و هم ثمره آن؛ ساختمان وجودی انسان چنین است که از درد و رنج و مشقت دوری میکند و خواهان لذت و خوشی است. البته اگر شخصی هم به دنبال سختی میرود به دنبال لذتی بالاتر است.
گرایش لذتجویی در همه انسانها وجود دارد.[1] اما اینکه چه چیزی برای انسان لذتبخش خواهد بود، در همه یکسان نیست. مصادیق لذتبخش بودن در افراد متفاوت است. برخی داشتن یک ماشین زیبا را لذتبخش میدانند، عدهای ممکن است از مطالعهکردن لذت ببرند و ... . با بررسی حقیقت انسان و حقیقت لذت، روشن میگردد تنها یک لذت حقیقی وجود دارد و آن هم لذت شناخت و معرفت به خداست.
حقیقت لذت
لذت به معنای ادراک ملائم است. درد نیز مقابل لذت به معنای ادراک منافر میباشد.[2] با این توضیح که لذت از نوع ادراک است، اگر شخصی از غذای خوشمزه لذت میبرد، اگر قوای ادراکی او مختل شود و هیچ مزهای را درک نکند، قطعاً از خوردن آن غذا هم لذتی نخواهد برد. ملائم نیز به معنای سازگار بودن است. اینکه بعضی از امور با قوایادراکی انسان سازگار هستند، از این رو برای انسان لذتآور است؛ مثلاً قوه شهوت انسان، وقتی به خواستهاش میرسد، لذتآور است؛ یا مثلاً غلبه، برای قوه غضب انسان سازگار و ملائم است. در نتیجه شخصی که غضب دارد، وقتی بتواند بر چیزی که غضب او را برانگیخته غلبه کند، لذت میبرد.[3]
از طرفی قوای انسان دارای مراتب بوده و دارای شدت وضعف وجودی هستند[4] و هر یک لذت مخصوص به خود را طلب میکند. در مواقعی ممکن است بین لذات، تزاحم و تضاد شکل گیرد. در اینجا هر لذتی که ترجیح داشته باشد، انتخاب میشود. بهعنوانمثال اگر شخصی مخیر باشد بین ریاست بر یک مجموعه و خوردن مثلاً یک وعدهغذای رایگان، قطعاً ریاست را قبول میکند؛ یعنی لذت ریاست را ترجیح میدهد. آیا لذتی وجود دارد که بر همه لذات ترجیح داشته باشد؟ برای پاسخ به این سوال لازم است تا حقیقت انسان مورد بررسی قرار گیرد.
حقیقت انسان
انسان دارای سه بُعد مادی، حیوانی و انسانی است.[5] یعنی هم ویژگیهای امور مادی در انسان است؛ مانند جسم و جسمانی بودن. هم ویژگیهای حیوانی را دارا است؛ مانند شهوت. انسان علاوه بر این امور، داری قوه ناطقیت است که او را از دیگر حیوانات متمایز میسازد. انسانیت انسان به همان بُعد ناطقیت او است.[6] انسان از آن جهت که دارای بعد حیوانی است، لذات حیوانی نیز دارد. قوای حیوانی انسان یعنی شهوت و غضب، هر یک لذت به خود را دارا است. در نتیجه این لذات مختص به بُعد حیوانیِ انسان میباشد. حقیقت انسانیِ انسان نیز دارای لذت به خصوصی است که همان ادراک عقلی اوست. زیرا ادراک کلیات و امور عقلی سازگار با بُعد ناطقیت انسان است.
لذتی، لذت حقیقی انسان شمرده میشود که به بُعد حقیقی انسان مرتبط باشد. ازاینرو لذت ادراک عقلی بر دیگر لذات حیوانی ترجیح دارد.
لذت حقیقی انسان
لذت عقلی بالاترین نوع لذت است. از طرفی شرافت علم و ادراک به شرافت معلوم است و در عالم هستی هیچ چیزی برتر و اشرف از وجود حضرت حق نیست؛ از این رو ادراک این وجود دارای بیشترین لذت برای انسان خواهد بود. بنابر این معرفت خداوند را میتوان بالاترین لذت برای انسان شمرد.[7]
امام صادق علیهالسلام در توصیف لذت حقیقی میفرمایند: اگر مردم میدانستند که در معرفت خداوند چه چیزی نهفته است، هرگز به نعمات دنیوی چشم نمیدوختند و لذت معرفت خداوند را تشبیه میکنند به لذت كسی كه همیشه در باغستانهای بهشت با دوستان خدا بوده است.[8]
امام سجاد علیهالسلام در مناجاتالعارفین میفرمایند: «اِلهی ما اَلَذَّ خَواطِرَ الْاِلْهامِ بِذِکْرِکَ عَلَی القُلُوبِ»؛[9] «خدایا، چه لذّتبخش است خواطر الهامبخشی كه با یاد تو بر دلها میگذرد».
با خدا بودن بالاترین لذت ممکن را برای انسان در پیخواهد داشت. لذات حیوانی از آن جهت که ملموس و محسوس است، انسانها به آن رغبت دارند. اگر انسان بتواند از لذات زودگذر حیوانی خود چشم پوشی کند و به دنبال لذت حقیقی برود، علاوه بر اینکه از لذت بالاتری برخوردار خواهد شد، همچین به سعادت حقیقی هم نائل می گردد.
پینوشت:
[1]. علامه مصباح یزدی، محمدتقی، خودشناسی برای خودسازی، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(قدس سره)، 1382ش، ص38.
[2]. صدرالمتالهین، اسفار، ج 4، ص 123.
[3]. همان، ج9، ص126.
[4]. صدرالمتألهین، شواهد الربوبیة فِی الْمَناهِجِ السُّلوکیَّه، ص228ـ229.
[5]. همان، مفاتیح الغیب، ص555.
[6]. همان، اسفار، ج8، ص136.
[7]. همان، تفسیر القرآن الکریم، ج7، ص397.
[8]. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج3، ص1886. «لو يعلم الناس ما في فضل معرفة الله عزوجل ما مدوا أعينهم إلى ما متع الله به الأعداء من زهرة الحياة الدنيا، ونعيمها وكانت دنياهم أقل عندهم مما يطأونه بأرجلهم ... ».
[9]. همان، ج5، ص8.