بر اساس روایات در عصر ظهور حضرت حجت علیهالسلام، مشکلات اقتصادى جامعهى بشرى در سطح کلان حل شده و رفاه و آسایش جایگزین آن خواهد شد. عوامل سلطه بر فکر، فرهنگ و اقتصاد از بین خواهد رفت و با زدودن فقر و تهیدستى، زمینهى رشد و تکامل مادى و معنوى انسانها فراهم خواهد شد، احادیث و روایات فراوانی وجود دارد که رونق اقتصادى در عصر ظهور را بیان مىکنند، به همین خاطر به چند دسته از این روایات اشاره مىشود:
1. نزول برکات آسمانى
محصولات کشاورزى عمدهترین عنصر در رونق اقتصادى جوامع بشرى محسوب مىشود که خود وابسته و متوقف بر نزولات آسمانى و بارانهاى مناسب فصلى است. در عصر ظهور با توجه به حاکمیت اصل عدالت، برابرى و اجراى دقیق احکام الهى بر کل جهان هستى، رحمت الهى و برکات آسمانى در قالب نزول بارانهاى مناسب فصلى، تجلّى بیشترى پیدا خواهد کرد و زمینهى رشد محصولات کشاورزى فراهم خواهد شد.
از پیامبر گرامى اسلام نقل شده است: «امت من در زمان ظهور مهدى، به نعمتهایى دست مىیابند که پیش از آن، در هیچ دورههایی دست نیافته بودند. در آن روزگار آسمان باران فراوان دهد و زمین هیچ رویدنى را در دل خود نگاه ندارد».[1]
امیرالمومنین علیهالسلام نیز راجع به رونق اقتصادى در عصر ظهور و نزول برکات آسمانى در آن دورهى طلایى مىفرماید: «چون قائم قیام کند، آسمان چنان که باید، باران بارد و زمین گیاه رویاند... به گونهاى که فردی از عراق در آید و تا شام برود و جز بر زمین سرسبز گام ننهد».[2]
2. آبادانى زمین و استخراج منابع
در عصر ظهور حضرت حجت علیهالسلام از یک طرف با اجراى احکام و استقرار نظام عدالت و برابرى، ظلم و ستم، تبعیض و بىعدالتى در تمامى چهره و ابعادش از بین رفته و زمین نیز برکات «منابع و ذخایر» خود را بدون هیچ گونه امساکى عرضه خواهد کرد. از طرف دیگر با پیشرفت علوم و فنون، کشاورزى و دامدارى نیز رونق گرفته و محصولاتشان چندین برابر خواهد شد.
با توسعهى علم و دانش، تمامى منابع و ذخایر رو زمینى و زیر زمینى، شناسایى و کشف شده و همه دست به دست هم خواهند داد و در جهت تأمین رفاه و آسایش انسان، در آن عصر طلایى و رؤیایى، بسیج و استخدام خواهند شد. در جاى دیگرى مىخوانیم: «حکومت او، شرق و غرب جهان را فرا مىگیرد و گنجهاى زمین، براى او ظاهر مىشود و در سرتاسر جهان، جاى ویرانى باقى نخواهد ماند، مگر اینکه آن را آباد خواهد ساخت» . [3]
در عصر ظهور حضرت مهدى عجلاللهتعالیفرجه با کشف منابع و ذخایر زمینى و توزیع عادلانهى آن، درآمد سرانهى آحاد جامعه، بالا رفته و با رفع نیازهاى افراد، فقر و تهیدستى، از کل جهان، رخت بر برسته، غنا و بىنیازى تحقق عینى پیدا خواهد کرد. از امیرالمومنین علیهالسلام نیز نقل شده است: «زمین آنچه در اعماق خویش دارد، براى او، بیرون دهد و همه امکانات و برکات خویش را در اختیار او گذارد.»[4] امام باقرعلیهالسلام نیز مىفرماید: «زمین براى قایم ما در هم پیچیده مىشود... و در روى زمین جاى ناآبادى باقى نمىماند».[5]
در دنیاى متمدن و صنعتى امروز، جمع قابل توجهی از جمعیت جهان را انسانهاى فقیر تشکیل مىدهند؛ علت این فقر جهانی تنها کمبود امکانات اقتصادى و فقدان ابزار و وسایل رفاهى نیست، بلکه علت بیشتر آن سیطره نظام ظالمانهاى است که در بیشتر نقاط جهان حکومت مىکند. نظام ظالمانهاى که در سایهى آن، عدهاى اندک به مراد و مال و ثروت میرسند و بیشتر مردم را در فقر و نداری نگه میدارند؛ این نعمتها و لذائذ، آنان را به گونهاى مست و مغرور ساخته است که دنیا را براى تاخت و تاز و جولان خویش، کوچک و محدود مىبینند و هیچگونه مانعى را در برابر خواستههاى خویش احساس نمىکنند.
در طرف دیگر عده زیادی از انسانهاى فقیر و بىبضاعت که حتى از تأمین نیازهای اولیه خود، عاجز و ناتوان هستند، صحنههاى رقتانگیزى را ایجاد کردهاند که تماشاى آن، دل هر انسان منصفى را به درد مىآورد. به جرأت مىتوان گفت یکى از عمدهترین علل و عوامل تراژدى تلخ دردناک انسانى معاصر، تبعیض و بىعدالتى است که اگر روزى این دوگانگى محو و نابود شود و عدالت و برابرى، جایش را بگیرد، یقیناً اوضاع و احوال انسان و جهان، دگرگون خواهد شد.
پینوشت:
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ تهران، ج51، ص83.
[2]. همان، ج10، ص104.
[3]. نهج البلاغه، خطبه138.
[4].همان
[5]. مجلسی، همان، ج52، ص191.