اعتقاد به مهدویت اساسیترین اعتقادات شیعه است. به باور شیعیان عدم ایمان به مهدویت مساوی با انکار تمام رسالت انبیا و ولایت ائمه(ع) است. از این جهت در پله اول ایمان به امام غایب و در پله بعد توجه و تفکر درباره ملحقات آن مثل آخرالزمان و ظهور مورد تأکید آیات و روایات ماست. هرچند عموم شیعیان نسبت به امام عصر(عج) اعتقاد راسخ یافتهاند و با همین تفکر مقابل استکبار جهانی ایستادگی به خرج دادهاند، اما در پله دوم که تفکر و تدبر درباره آخرالزمان و ظهور است، ورود جدی نداشتهاند و بلکه باید گفت اندیشمندان ما عموم جامعه را با مقولات آخرالزمانی و ظهور آشنا نکردهاند. نشان به اینکه هنوز هنر ما ارتباط خود را با مفاهیم آخرالزمانی مشخص نکرده است چرا که دستش از مفاهیم خالی مهدوی خالی است.
این معضل زمینه شبههافکنی در افکار عمومی جامعه درباره امام مهدی(عج) و وقایع آخرالزمانی و ظهور را از سوی دشمنان و معاندان فراهم آورده است طوری که گاهاً تصویر نامطلوبی از قیام حضرت به اذهان عمومی مخابره میشود. اکنون که دشمنان بشریت خود عامل بدترین فجایع تاریخ بشریت هستند، با استفاده از ابزار سینما و شبکههای مجازی خود را مدافع حقوق بشر و شیعیان و رهبران شیعیان را که همان ائمه(ع) هستند، خونخواران بشر معرفی میکنند. چرا که قصد آنها جلوگیری از رسوخ تفکر اسلام در سرتاسر دنیا و جلوگیری از امر ظهور امام زمان(عج) است که به این موضوع بارها اذعان داشتهاند. در حالی که با اندکی مطالعه در آیات و روایات مهدوی در مییابیم با ظهور حضرت راه برای عداوت دشمنان بسته شده و زمینههای ارتقای مادی و معنوی جوامع فراهم میشود. یعنی امر ظهور برای کافران و منافقان مایه عذاب و برای پاکطینتان مایه خیر و برکت و رحمت است.
به عنوان نمونه امام جعفرصادق(ع) از ثمرات ظهور را بخشندگی اموال به نیازمندان و سختگیری بر مسئولان حکومتی توسط امام عصر(عج) معرفی میکند و میفرماید: «امام مهدی بخشنده است و مال را به وفور میخشد، بر مسئولان و کارگزاران بسیار سختگیر و بر فقرا و ضُعفا رئوف و مهربان است؛ المَهدیُّ سَمِحٌ بِالمالِ شدیدٌ عَلی العُمّالِ رحیمٌ بِالمَساکینِ.» (الملاحم و الفتن، ص ١٣٧) و یا در دیگر روایت فرمودند: «در حکومت حضرتش جای مخروبهای در زمین باقی نمیماند جز آنکه آباد میشود؛ فلا یَبقی فی الأَرضِ خَرابٌ اِلاّ و عُمِّرَ». (بشارةالاسلام، ص ٩٩)
* و به قدرى برکت از آسمان به سوی زمین نازل مىشود که شاخه درخت از زیادى میوه مىشکند! میوه زمستانى در تابستان و میوه تابستانى در زمستان خورده مىشود؛ وَ لَیُنْزِلَنَّ الْبَرَکَةَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ حَتَّى إِنَّ الشَّجَرَةَ لَتُقْصَفُ بِمَا یَزِیدُ اللَّهُ فِیهَا مِنَ الثَّمَرَةِ وَ لَتَأْکُلُنَّ ثَمَرَةَ الشِّتَاءِ فِی الصَّیْفِ وَ ثَمَرَةَ الصَّیْفِ فِی الشِّتَاءِ»
سپس امام حسین(ع) این برکات را تأویل این آیه از قرآن معرفی کرده و فرمود: «(این همه برکات) معنای این سخن خداوند است که فرمود: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ منَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛ یعنى اگر اهل کتاب ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، ما به یقین برکاتى از آسمان و زمین براى آنان قرار میدادیم، ولى اینان تکذیب کردند و ما آنان را به واسطۀآنچه کسب کردند مؤاخذه کردیم.» (الخرائج و الجرائح قطب راوندی، ص848)
این تنها گوشهای از برکات عصر ظهور است که قرآن و روایات به آن اشاره داشتهاند. امید که اندیشمندان و متولیان فرهنگی جامعه به سوی تصویرسازی این مفاهیم عالی مهدوی سوق پیدا کنند.