بهار، فصل رویش و تحول است. در زیارت امام زمان عجلاللهتعالیفرجه خطاب به آن حضرت میگوییم: «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام»؛[1] «سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران». اوست که زمین و اهل آن را زنده میکند و باعث شکوفایی و تحول دلهای مرده و افسرده میگردد.
ماه مبارک رمضان، بهار قرآن است، در روایت امام باقر علیهالسلام آمده است «لِكُلِّ شَىءٍ رَبيعٌ وَ رَبيعُ القُرْآنِ شَهْرُ رَمَضانَ»؛[2] «هـر چيـزى بـهارى دارد و بـهار قـرآن مـاه مـبارک رمـضـان اسـت».
قرآن، خود بهار دلهاست[3] و جان را طراوت میبخشد.
فروردین ماه، جلوه بهار طبیعت است، همزمان با رویش گیاهان و زنده شدن طبیعت، بسیاری از ایرانیان لباس نو بر تن میکنند و شروع فصل زیبای بهار را به فال نیک میگیرند. چه شباهتهایی بین بهار طبیعت، بهار مردمان و بهار قرآن وجود دارد که هر سه را بهار میخوانیم؟
بهار بیخبر نمیآید!
آمدن فصل بهار مقدماتی دارد. از زمستان سرد گذر میکنیم و با نزدیک شدن اول فروردین به خوبی جای پای بهار را حس میکنیم، عطر زیبای تغییر، مشام جانها را مینوازد و مردم برای استقبال از تغییر فصل آماده میشوند.
ولیعصر عجلاللهتعالیفرجه که بهار جانها و در حقیقت، شکفتن انسانیت است، با مقدماتی ظهور میفرماید؛ هرج و مرج، جنگ فراوان، خروش کفر و جهالت، معضلات و در یک کلام زمستان انسانیت قبل از ظهور رخ خواهد داد و در آستانه فرج، خداوند با نشانههایی ویژه نزدیک بودن ظهور را به مردم اعلام میکند. شیعیان آماده تغییری اساسی و رهایی کامل میشوند و به سرعت خود را به امام خویش ملحق میکنند.
ماه مبارک رمضان که ماه خدا و نزول قرآن است، با مقدمه ماههای معنوی و پربرکت رجب و شعبان از راه میرسد. گویا در هر کدام از این سه بهار، انسان باید خویش را برای استفاده هر چه بهتر از فرصت و استقبال مناسب آماده کند.
زنده شدن
در فصل بهار، طبیعت زنده میشود و در بهار قرآن یاد و نام قرآن در جای جای جهان اسلام، طنین انداز میگردد. جلسات قرائت قرآن، تفسیر و بیان مفاهیم قرآنی رونق میگیرد. اینها خوب است و مفید اما به شرط اینکه انسانها زنده دل و مهیا باشند. خاتم اوصیا که زنده کننده دین و دل است، به بهار طبیعت و قرآن معنا و رنگ و بویی دیگر میدهد. ایشان آنچه از دین خدا مرده و فراموش شده زنده خواهد ساخت. امیرالمومنین علی علیهالسلام درباره منجی آخرین میفرماید: «يُحْيِي مَيِّتَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ»؛[4] «مرده و متروک شده از کتاب و سنت را زنده میکند».
ظهور؛ حقیقت بهار
حقیقت قرآن کریم که بهار دلهاست، با ظهور منجی برای مردم آشکار خواهد شد، گویا کتاب جدیدی برای مردم آورده شده باشد. تفسیر و تأویل قرآن در دستان مبارک حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه است. درباره آیه «هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ»؛[5] «آيا جز در انتظار تأويل آنند؟ روزى كه تأويلش فرا رسد، كسانى كه آن را پيش از آن به فراموشى سپردهاند مىگويند: حقاً فرستادگان پروردگار ما راست میگفتند». آمده است که تاویل قرآن مربوط به امام منجی است.[6]
زمانی که قرآن برای مردم معنا میشود گویا دینی جدید و کتابی جدید آورده شده است.[7] بهار طبیعتی که امروزه ما تجربه میکنیم در برابر تغییر زمین و آب و هوا در زمان ظهور، شوخیای بیش نیست. اوج لطافت، سرسبزی و برکت در حکومت عدل منجی مشاهده خواهد شد. زمین گنجهای خود را بیرون خواهد داد و باران به مقدار نیاز و در زمان مناسب، زمین و اهلش را سیراب خواهد نمود.
پس حقیقت و اوج بهار طبیعت، اوج بهار قرآن و معنویت همگی در گروی ظهور بهار مردمان و طاووس بهشتیان است.
هر چیز را بهاری است، اما سرآمد تمام بهاران، وجود نازنین امام مهدی عجلاللهتعالیفرجه است. حضور او به بهار طبیعت رونق حقیقی میدهد و جانها را با عطر باطن قرآن و معارف بهاری میکند.
پینوشت:
[1]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، ج99، ص101.
[2]. همان، ج93، ص386.
[3]. سید رضی، نهج البلاغه، فیض الاسلام، چاپ اول، انتشارات فقیه، 1368ش، ج3، ص573.
[4]. همان، ج3، ص425.
[5]. اعراف: 53.
[6]. البحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، چاپ اول، موسسه البعثه، بیتا، ج2، ص558.