پایگاه اطلاع رسانی دفترحفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای در مطلبی با عنوان یادداشت هفته، نگاهی به الگوی ویژه هدایت و سیره تبلیغی امام سجاد علیهالسلام و ثمرات آن بر اساس بیانات رهبر انقلاب پرداخته و آورده است:
زندگی امام سجاد «از همه جهت یکی از زندگی های پر از درس است.» ۱۳۷۲/۴/۲۳ یکی از این جهات، الگوی هدایت و سیره تبلیغی ایشان است. همه شواهد نشان می دهد نیم قرن بعد از حکومت پیامبر اسلامی، جامعه اسلامی چنان به انحراف رفته است که امیدی به اصلاح آن نیست؛ اما به راستی امام سجاد چگونه در طول ۳۵ سال دوران امامت خود با صبر و استقامت، چنین اثر شگفتی در جامعه اسلامی ایجاد کردند؟
* اختناقِ گسترده در دوران بعد از حادثه عاشورا
شرایط دوران امام سجاد از چند جهت حائز اهمیت است. از یک سو «وقتیکه حادثهی عاشورا پیدا شد، در عالم اسلام... حالت رعبی میان مردم به وجود آمد؛ بیشتر یا شاید کلّاً در میان شیعیان و طرفداران ائمّه.» (حماسه امام سجاد، ص ۱۸۴) از سوی دیگر «عامّهی مردم دچار یک بیایمانی و ضعف و اختلال اعتقادی شدید شده بودند. کار به جایی رسیده بود که حتّی بعضی از ایادی دستگاه خلافت، نبوّت را زیر سؤال میبردند.» (انسان۲۵۰ساله، ص ۱۸۱) و «اخلاق مردم بشدّت خراب شده بود.» (انسان۲۵۰ساله، ص ۱۸۲) چراکه «بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. اگر مردم از اخلاق اسلامی برخوردار بودند، یزید و ابنزیاد و عمر سعد و دیگران نمیتوانستند آن فاجعه را بیافرینند.» ۱۳۷۲/۴/۲۳
در آن دوران «اغلب شخصیّتهای بزرگ، سر در آخور تمنّیّات مادّیای که بهوسیلهی رجال حکومت برآورده میشد، داشتند.» ۱۳۶۵/۴/۲۸ و کارشان شده بود «از طرفی موجّه کردن و محبوب کردن چهره ی قدرتها در دل مردم، از طرفی منفور کردن خاندان پیغمبر و محبّت اینها را از دلها گرفتن.» (حماسه امام سجاد، ص ۸۳) فشار و سختگیری به جایی رسیده بود که «دستگاه عبدالملک... کمال اِشراف و نظارت را بر زندگی امام سجّاد داشت. جاسوسهایی گماشته بود که وضع زندگی امام سجّاد را به او گزارش بدهند.» (حماسه امام سجاد، ص ۱۹۳)
حال سؤال این است با وجود اینکه «اختناق در آن دوران و نامناسب بودن وضع، اجازه نمیداد که امام سجاد بخواهند با آن مردم بیپرده و صریح و روشن حرف بزنند؛ نه فقط دستگاهها نمیگذاشتند، مردم هم نمیخواستند.» ۱۳۶۵/۴/۲۸ امام سجاد چگونه اسلام را از تحریف و جامعه اسلامی را از خطر انحراف نجات دادند؟
* امام از هیچکس مأیوس نیست ...
نگاه متعارف جامعه اینگونه است که با وجود چنین وضعیتی، تربیت مردم ناشدنی است. اما «امام سجاد... نگفتند وضع بد است، نگفتند که از شمشیر قدرت حاکم خون میچکد، نگفتند این حرفها در دل و مغز علیل مردم جا نمیگیرد؛ حرفشان را گفتند.» (حماسه امام سجاد، ص۱۲۶) سیره عملی ایشان نشان میدهد «امام از هیچکس مأیوس نیست حتّی از محمّدبن شهاب. امام انسان را دارای فطرت نیکو میداند... بدیها عارضی اند، بدیها مال بعدند، بدیها نقش و نگار روی این صفحه هستند و خود صفحه پاک است... هر انسانی در هر حدّی از انحراف، از قلمرو و محیط و منطقه ی امید یک انسانِ هدفی و مسلکی بیرون نیست؛ همه کس را میتوان امیدوار بود که هدایت شود.» (حماسه امام سجاد، ص۱۵۳)
* دو نوع روش تبلیغی امام
با بررسی شیوه تبلیغی حضرت سجاد میتوان دریافت که «امام چون در دوران اختناق زندگی میکردند و نمیتوانستند مفاهیم مورد نظر خودشان را آشکارا و صریح بیان کنند، از شیوه ی موعظه و دعا استفاده کردند. دعا مربوط به صحیفهی سجّادیّه است... و موعظه مربوط به بیانات و روایاتی است که از آن حضرت نقل شده.» (حماسه امام سجاد، ص۲۰۵)
اولاً حضرت برای بازسازی جامعه نبوی «پوششی برای حقایق درست میکرد، و آن، پوشش، دعا بود.» (حماسه امام سجاد، ص ۱۶۲) یعنی در بدترین شرایط تبلیغی «امام سجّاد از بیان معارف دست نکشید؛ بهعنوان دعا، بهنام نیایش، مطالبی فراهم آورد و آنچه میخواست بگوید، گفت.» (همرزمان حسین، ص ۹۲) ثانیاً موعظه «بهترین نحو انتقال و القای ایدئولوژی و افکار درست است.» (حماسه امام سجاد، ص۲۰۶) موعظههای عمومی حضرت سه ویژگی مهم دارد:
۱- «این بیانات امام که خطاب به عامّهی مردم است، از نوع آموزش نیست، از نوع تذکّر و یادآوری است. یعنی در این بیان، امام نمینشینند مسئلهی توحید را برای مردم باز کنند و بشکافند، یا مسئلهی نبوّت را برای مردم تفسیر کنند بلکه تذکّر میدهند، یادآوری میکنند.» (حماسه امام سجاد، ص۲۱۰)
۲- «امام در این بیان عمومی یعنی در خلال مسائل اسلامی، ناگهان بر روی مسئلهی امامت تکیه میکند؛ مثل این است که مثلاً در دوران رژیم گذشته کسی با شما اینجوری حرف بزند که آقایان! به فکر خدا باشید، به فکر مسئلهی توحید باشید، به فکر مسئلهی نبوّت باشید، به فکر مسئلهی «حکومت» باشید. ببینید؛ عیناً امامتی که ما اینجا در بیان امام سجّاد می بینیم، مثل همین کلمه ی «حکومت» است در دوران رژیم گذشته؛ که حرف خطرناکی بود.» (حماسه امام سجاد، ص۲۱۲)
۳- «در خطاب به عامّهی مردم دائماً استناد به آیات میشود؛ چرا؟ چون عامّهی مردم امام سجّاد را بهصورت یک امام نگاه نمی کنند و برای حرفهایش دلیل می خواهند، استدلال میخواهند؛ این است که امام به آیات استدلال می کند.» (حماسه امام سجاد، ص۲۱۳)
* روش خاص تبلیغ و هدایت
رویکرد امام به دعا به این دلیل است که «یکی از نتایجی که دعا میتواند داشته باشد، این است که انگیزههای سالم و صحیح را در دلها بیدار میکند... و صحیفهی سجّادیّه از اوّل تا آخر پُر از انگیزههای شریف و عالی برای انسانها است که اگر انسان به آنها توجّه بکند، واقعاً همین صحیفهی سجّادیّه کافی است که یک جامعه را توجّه بدهد و اصلاح کند و بیدار کند.» (حماسه امام سجاد، ص ۲۲۴)
رویکرد امام به موعظه هم به این دلیل است که «اگر کسی میخواست آنجا به مردم بگوید که به فکر مسئلهی حکومت باشید، این حرفی نبود که دستگاه بهآسانی از آن بگذرد امّا وقتی به زبان موعظه و در زبان یک آدم زاهد و عابد بیان میشود، برای دستگاه یک مقداری قابلیّت قبول پیدا میکند؛ یعنی آنقدرها حسّاسیّتبرانگیز نیست.» (حماسه امام سجاد، ص۲۱۳)
* امام سجاد شیعه را مجدد متشکّل کرد
جهاد تبلیغی امام سجاد آنچنان آثار بنیادینی در جامعه داشت که گویی بعثت دوباره انجام گرفته است. شرایط به گونهای شد که «کمکم و تدریجاً مردم ملحق شدند و زیاد شدند و زیاد شدند و جمعیت شیعه سر و سامانی گرفت. بر اثر همین گفتههای گرم امام چهارم که مثل تازیانهای بر دوش فکر و روح مردم نواخته میشد.» (همرزمان حسین، ص ۱۶۰)
امام سجاد «شیعه را مجدّداً متشکّل کرد و تحویل امام باقر داد.» (دو امام مجاهد، ص ۳۱۴) نهایتاً «نتیجه این شد که در شصت سال بعد، هفتاد سال بعد، از همین کوفه جوانها و پیرمردها بلند میشدند میآمدند مدینه و سالیانی در کنار مرکز فیض جعفربن محمّد میماندند و بهره می بردند و برمی گشتند.» (حماسه امام سجاد، ص۱۲۶)، «بزرگانی که از رُوات امام صادق شما میشناسید، اغلب مال کوفه اند؛ در همین شهر بود، در همین محیط بود، در همین فضای مسموم بود. چه کسی زراره را درست کرد؟ چه کسی محمّدبن مسلم را درست کرد؟ چه کسی مفضّل بن عمَر را درست کرد؟ یحییبن امّطویل را چه کسی درست کرد؟ امام سجّاد درست کرد.» (حماسه امام سجاد، ص۱۲۷)
اما آنچه از امام سجاد به عنوان هدایت گر ویژه و برترین مبلّغ احیاگر اسلام می توان الگو گرفت، این است که «امروز، ما چنین وظیفهای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمد اللَّه حکومت حق یعنی حکومت شهیدان قائم است. پس، ما وظایفی داریم.» ۱۳۷۶/۲/۱۷
منتشرشده در شماره جدید نشریه خط حزبالله