یکی از فعالیتهای شوم خدا ناباوران، ایجاد تردید و شبهه پیرامون توانایی و قدرت شفا دادن بیماریها توسط معصومان علیهمالسلام است. از اینرو باید به صورت صحیح و منطقی، جایگاه این باور در نظام اندیشه شیعه مورد مطالعه قرار گیرد و اینکه شیعیان در چه شرایطی شفای مریضان توسط معصومان را انتظار میکشند؟
برای یافتن پاسخ این پرسش، باید به زمینهها و ضرورتهای وجود چنین توانایی در معصوم علیهالسلام اشاره کرد. آفرینش انسان به هدف رساندن او به کمال حقیقی و واقعی، هنگامی صورت میپذیرد که اولاً انسان قدرت اندیشه و توانایی انتخاب داشته و کسی او را مجبور به کاری نکرده باشد، و ثانیا مأموران ویژهای با عنوان پیامبر و امام از سوی خدا در میان مردم حضور پیدا کنند و بیکم و کاست، هر آنچه که برای رسیدن به آن هدف مقدس نیاز است، به مردم آموزش دهند.
البته با وجود قدرت اندیشه و انتخاب در انسان، این احتمال میرود که او از فرمان پیامبر و امام پیروی نکند. در این شرایط، خداوند برای قانع ساختن انسان و یاری او برای رسیدن به قلههای کمال، قدرت و توانایی خاصی به پیامبر و امام عطا میکند تا با انجام کارهایی خارقالعاده در برابر دیدگان مردم، قلب مخاطبان را مطمئن ساخته تا نسبت به نماینده خدا و دستوراتش کرنش کنند.
به این کارهای خارق العاده در اصطلاح قرآن، «آیه» یا نشانه و در اصطلاح عالمان اسلامی، «معجزه» گفته میشود؛ کاری که از توان انسانهای معمولی خارج است و انجام دادن آن تنها با عنایت ویژه و خاص از سوی خدا به نمایندهاش ممکن خواهد بود.
معجزه یا آیه، دارای نمونههای گوناگون است و فقط یک کار خاص را شامل نمیشود، از اینرو پیامبر یا امام با توجه به شرایط مخاطب، دست به کار خارقالعاده میزند و همگان را به تعجب وادار میسازد. شفا دادن مریض و بهبود بیماران لاعلاج و صعبالعلاج یکی از نمونههای معجزه میباشد. قرآن از معجزه شفای بیماران لاعلاج توسط حضرت عیسی علیهالسلام گزارش داده است.[1] در منظومه باورهای شیعی، امامان معصوم علیهالسلام به دلیل داشتن جایگاه نمایندگی خدا در میان مردم، لازم است از قدرت و توانایی خارقالعاده برخوردار باشند.[2]
البته وجود چنین توانایی در پیامبر و امام، باعث ایجاد انتظارات نابجا در برخی افراد میشود؛ یعنی گمان میبرند با وجود چنین قدرت ویژهای در پیامبر و امام، نباید هیچ مشکلی در جامعه وجود داشته باشد و در مواجهه با هر سختی و مصیبت، لازم است که پیامبر و امام از قدرت خاص خود بهره برده تا خودش و دیگران را نجات دهد. چنین بهانهجوییهایی در میان اقوام گذشته وجود داشته و قرآن از آن گزارش کرده است؛ کسانی که از حضرت موسی علیهالسلام درخواست مشاهده خدا را داشتند[3] و یا کسانی که از پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله خواستند که در آسمان پرواز کند.[4]
چرایی و چگونگی شفا گرفتن بیماران توسط معصوم علیهالسلام
با توجه به این مقدمه مهم، نادرستی انتظار شفای هر بیمار توسط معصوم، کاملا واضح میشود؛ زیرا رسیدن به کمال و خوبیهای دنیا و آخرت، وقتی معنا پیدا میکند که هر کسی در طوفانهای بلا و مصیبت دنیا، با اختیار و اراده خویش، مسیر درست را انتخاب کند. کسی که بتواند با بهرهگیری از عقل و پیروی از فرمان خدا، بهترین مسیر را انتخاب کند، بیشک به نجات و پیروزی رسیده است.
بر این اساس، اگر بنا بود خداوند یا پیامبر و امام در برابر هر مصیبت و بیماری، از قدرت ویژه و معجزه استفاده کنند و مردم را به این شکل، نجات دهند، اصلا نیاز نبود آنان آفریده شوند تا با بیماری و سختی دست و پنجه نرم کنند. شفا دادن بیماران در شرایط خاص، تنها برای نشان دادن قدرت الهی و اثبات حقانیت پیامبر و امام معصوم به کار گرفته میشود تا کوردلان و غافلان بتوانند به درستی مسیر زندگی خویش را انتخاب کنند. وانگهی در منابع حدیثی، گزارشهایی نقل شده که معصومان علیهمالسلام برای بهبود بیماران، از روشهای مرسوم طبابت بهره بردهاند و از معجزه استفاده نکردند.[5]
بنابراین مؤمنان و دوستان خدا میدانند که شفای هر بیماری با اراده خدا صورت میپذیرد و تمام این مشکلات و چالشها برای محکزدن ایمان و استواری در مسیر صحیح است و نباید حل مشکلات و بیماریها را با معجزه از سوی خدا انتظار داشت.
پی نوشت:
[1]. مائده/110.
[2]. سبحانی، جعفر، راهنماى حقيقت، نشر مشعر، ص: 430.
[3]. نساء/153.
[4]. اسراء/93.
[5]. ر.ک: محمدی، محمد، دانشنامه احادیث پزشکی، دار الحدیث.