واژه شناسی صبر
«صبر» در لغت به معنای خویشتنداری از جزع و فزع هنگام سختی است.[1] برخی، صبر را خصلتی مرکب از وقار و شجاعت دانستهاند.[2] قرآن کریم نیز صبر را برابر جزع و بیتابی دانسته است.[3] از این رو صبر به معنای «خود نگهداری و ثبات» است.[4] بر این اساس، صبر یکی از صفات بازدارنده است و آدمی را از بیتابی و عِنان اختیار از کف دادن، باز میدارد و نشانگر توان بالای تحمل سختیها و مقاومت در برابر ناملایمات است. صاحب تفسیر مواهب الرحمان نیز در تفسیر آیه اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ [5] می نویسد: صبر در اینجا به معنای مقاومت انسان در برابر مکروهات و سختیهاست و چون متعلَّقِ صبر ذکر نشده، از آن عمومیت فهمیده میشود؛ یعنی از صبر در تمام امور خود کمک بگیرید؛ زیرا کلید سعادتمندی و موفقیت در امور، صبر است. پس صبر در همه امور نیکو و همواره محبوب است؛ زیرا مادر همه فضایل اخلاقی است و زمینهساز کمال و سعادت انسان است بهویژه اگر در مورد تکالیف الهی نیز مراعات شود.[6] صبر انواعی دارد که با نگاه کلی میتوان آن را به سه نوع، تقسیم کرد. صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر معصیت که در ادامه به توضیح قِسم سوم یعنی صبر بر معصیت میپردازیم.
* صبر بر معصیت *
در این قِسم از صبر، نفس انسانی از انجام رفتارهای زشت و ارتکاب گناه بازداشته میشود. این نوع صبر در اصطلاح «صبر بر معصیت» خوانده میشود. معصیت در این اصطلاح، مفهومی عام و فراگیر دارد و تمام رفتارهای زشت و ناپسند را شامل میشود و فقط به محرّمات اختصاص ندارد. در این نوع صبر، طبع انسان در شرایطی قرار میگیرد که مایل است رفتاری انجام دهد که از نظر اخلاقی ناپسند(«کادَ الفقرُ أن یَکونَ کُفراً؛ نزديك است تنگدستى سرانجام به کفر تبدیل شود»)[7] و یا از نگاه شرعی جایز نیست. این قبیل رفتارها، کردارهایی هستند که یا نهی ذات باریتعالی آنها را شامل شده و یا عقل و عرف، آدمی را از انجام آن رفتارها منع میکند. در نتیجه اگر انسان بر ترک این رفتارها استقامت ورزد، نفسِ خویش را از ارتکاب آن اعمال باز داشته و صبوری کرده است و صبرِ او از نوع، صبر بر معصیت نامیده میشود.
در واقع، انسان در این نوع صبر، نفسِ خویش را از تعدّی و تجاوز به رفتارهای نادرست نگاه میدارد و خود را مجبور میسازد تا در حیطه و قلمرو احکام شرع و اخلاق و نیز دستورات اجتماعی حرکت کند و از حدود آن تعدّی نکند. این امر در آیاتی از قرآن کریم که از معصیت گناهکاران سخن به میان آمده، به روشنی انعکاس یافته و گناهکاران، اهل تعدی و تجاوز از حدود الهی دانسته شده اند.[8] بر این اساس، انسان برای حبس نفسِ خود و ممانعت آن از تجاوز به حدود الهی و خطوط قرمز اخلاقی، نیازمند صبر و استقامت است. "انسان باید در برابر این اشتیاق نفس به گناه، صبر و پایداری کند و از خود مقاومت نشان دهد. بیگمان مخالفت حضرت یوسف(علیهالسلام) در برابر خواستههای زلیخا، از نمونههای بارز و زیبای صبر در برابر معصیت و مخالفت با انجام آن است که در آیات قرآنی آمده است. یعنی وقتی انگیزههای معصیت در انسان پیدا میشود-که غالباً شهوت و غضب است- مقاومت کند".[9]
پی نوشت:
[1]. جوهرى فارابى، اسماعيل بن حماد، الصحاح، ج 2، ص 706؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 4، ص 437: «حَبسُ النَّفسِ عَنِ الجَزَع».
[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص 273.
[3]. ابراهیم، 21 (سَواءٌ عَلَینا أَجَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا).
[4]. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج 7، ص 571.
[5]. بقره، 153.
[6]. افقهی سبزواری، سید عبدالاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 163.
[7]. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 27، ص ۲۴۷.
[8]. آلعمران، 112؛ مائده، 78 (ذلِک بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ؛ و آن بدین جهت بود که آیات الهی را انکار کردند).