پیامبر(ص)؛ الگوی زهد و بی‌اعتنایی به دنیا از نگاه امیرمؤمنان(ع)

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
پیامبر(ص)؛ الگوی زهد و بی‌اعتنایی به دنیا از نگاه امیرمؤمنان(ع)

برای تو کافی است که رسول خدا(ص) سرمشق تو باشد، و راهنمایی برای درک زشتی و عیب دنیا...؛ او از «شیر پستانِ» دنیا بریده و از زیورهایش دور شد... پیامبر از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند... دو پهلویش از تمام مردم فرو رفته‏ تر و شکمش از همه خالی ‏تر بود... پیامبر(ص) بر روی زمین می ‏نشست و غذا می ‏خورد، و چون برده، ساده می‏ نشست، و با دست خود کفش خود را وصله می ‏زد... پرده ‏ای بر در خانه او آویخته بود که نقش و تصویرها در آن بود، به یکی از همسرانش فرمود: «این پرده را از برابر چشمان من دور کن که هرگاه نگاهم به آن می ‏افتد به یاد دنیا و زینت‏های آن می ‏افتم».

 

«پیامبر با دل از دنیا روی گرداند، و یادش را از جان خود ریشه کن کرد... و چشم از دنیا پوشاند، و چنین است کسی که چیزی را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد... در زندگانی رسول خدا(ص) برای تو نشانه‏ هایی است که تو را به زشتی ‏ها و عیب ‏های دنیا راهنمایی کند، زیرا پیامبر با نزدیکان خود گرسنه به سر می‏برد، و با آن که مقام و منزلت بزرگی داشت، زینت‌های دنیا از دیده او دور ماند. پس تفکرکننده ای‏ باید با عقل خویش به درستی اندیشه کند که: آیا خدا محمد(ص) را به داشتن این صفت‌ها اکرام فرمود یا او را خوار کرد؟ اگر بگوید: خوار کرد، دروغ گفته... است، و اگر بگوید: او را اکرام کرد، پس بداند، خدا کسی را خوار شمرد که دنیا را برای او گستراند...»

 

«پس پیروی‌کننده باید از پیامبر پیروی کند، و به دنبال او راه رود، و قدم بر جای قدم او بگذارد، و گر نه از هلاکت ایمن نمی‏باشد، که همانا خداوند، محمد(ص) را نشانه قیامت، و مژده دهنده بهشت، و ترساننده از کیفر جهنم قرار داد، او با شکمی گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد، و کاخ ‏های مجلّل نساخت (سنگی بر سنگی نگذاشت) تا جهان را ترک گفت، و دعوت پروردگارش را پذیرفت».

 

نهج البلاغة ترجمه دشتی، خطبه ۱۶۰، ص۲۱۳-۲۱۵.

خوانده شده 9 مرتبه