تقوا، مدار پذیرش اعمال انسان

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
تقوا، مدار پذیرش اعمال انسان

تقوا از ماده ی «واو، قاف، یاء»،وقی،  در اصل به معنای دور کردن شی ای به وسیله ی شی ای دیگر است،[1] چنانچه در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است:« اتَّقُوا النَّارَ وَلَوْ بِشِقِ تَمْرَةٍ»[2] آتش را حتی بوسیله ی شاخه ی خرما هم که شده، از خودتان دور کنید ،  معنای صیانت و محافظت.[3]  با توجه به اصل معنایی مذکور، برای تقوی ذکر شده است.خداوند متعال در قرآن کریم فضائل و آثار و کیفیات ممتازی را برای تقوا، نظیر؛ بصیرت پایدار[4]منشأ نزول رحمت و برکت از آسمان و زمین،[5]رزق و روزی بی حساب[6]و امور دیگر،ذکر فرموده است. جریان تقوا و پرهیزگاری در زندگی انسان و اهتمام زیاد در ترک گناه نقش مهمی در قبول پذیرش اعمال و در نتیجه رستگاری انسان مومن نزد خدای سبحان دارد، خداوند متعال در قرآن کریم در ضمن اشاره به داستان هابیل و قایبل در تقدیم قربانی، به علت پذیرش قربانی تصریح و تقوای ی هابیل را علت پذیرش قربانی وی می داند، خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:« وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ».[7]و داستان دو فرزند آدم را به درستى بر آنها بخوان: هنگامى كه هر كدام، كارى براى تقرّب انجام دادند؛ امّا از يكى پذيرفته شد، و از ديگرى پذيرفته نشد؛ برادرى كه عملش مردود شده بود، به برادر ديگر گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم كشت!» برادر ديگر گفت: من چه گناهى دارم؟ زيرا خدا، تنها از پرهيزگاران مى‌پذيرد.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در توصیه شان به جناب أباذرمی فرماید:« يا أبا ذر كن بالعمل بِالتَّقوى أشَدَّ اهتِماما مِنكَ بِالعَمَلِ بغَيرِهِ ؛ فإنّهُ لا يَقِلُّ عَملٌ بِالتَّقوى ، و كَيفَ يَقِلُّ عَملٌ يُتَقَبَّلُ ؟! لِقَولِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ : «إنَّما يَتَقَبَّلُ اللّه ُ مِنَ المُتَّقِينَ».[8] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : به عملِ با تقوا بيشتر اهتمام داشته باش، تا به عملِ بدون تقوا؛ زيرا هيچ عملى كه با تقوا توأم باشد اندك نيست، چگونه اندك باشد عملى كه پذيرفته مى شود! چون خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: «جز اين نيست كه خداوند از تقوا پيشگان مى پذيرد. حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید:« صفتان لا يقبل اللّه سبحانه الأعمال إلّا بها ألتّقى و الإخلاص.».[9] دو صفت است كه خداوند سبحان اعمال را جز با وجود آنها نمى پذيرد: تقوا و اخلاص.

در واقع در توضیح حصول تقوی و اخلاص به عنوان مقدمه ی پذیرش اعمال باید گفت که؛ اهتمام افراد در ترک گناه باید دغدغه ی فکری افراد در زندگانی و اعمال روزمره ی آنان باشد، زیرا وقوع رفتار ناشایست و اعمال پسندیده و نیک در طول مدت روز، دال بر تزلزل شخصیتی افراد در نتیجه ی تفکر ناقص آنان در شناخت صفات خداوند متعال دارد، یعنی فرد در عین حال که در طول مدت روز به اقامه ی نماز می ایستد در همان روز نیز مرتکب اعمال ناروا مثل غیبت ،دروغ و زنا و دیگر معاصی می شود و اگر نماز خواندن بیانگر توجه وی به خدای متعال است، پس چرا مرتکب عمل زنا می شود؟ و آیا در هنگام زنا خدا را در نزد خود حاضر نمی یافت؟، در واقع چنین فردی ایمان ناقصی به خدای سبحان دارد و اعمال نیک و خدا پسندانه ی وی مثل نماز، روزه و دیگر اعمال عبادی، با تعلق به نفس و گرایشات مادی گرایانه ی وی آمیخته شده است و از این رو، اعمال نیک وی، مبرّا از امور ناخالص بوده و صرفا برای خداوند متعال نمی باشد، و این دال بر وجود تناقض در تفکر و در نتیجه در شخصیت وی می باشد و تا انسان مسیر و مشی فکری زندگی خود را برای همیشه تعیین نکند؛ اعمال نیک وی تاثیر کاملی در نفس وی نخواهد گذاشت، چنانچه در حدیثی از حضرت سجاد علیه السلام به بی فائده بودن اعمال عبادی مردی که مرتکب رفتار دوگانه ای در ارتباط با خداوند متعال است، اشاره شده است؛« كنتُ عندَ عليِّ بنِ الحسين عليه السلام ، فجاءَهُ رجُلٌ فقالَ لهُ : يا أبا محمّدٍ ، إنّي مُبتَلىً بِالنِّساءِ ، فأزني يَوما و أصُوم يَوما ، فيَكونُ ذا كفّارَةً لِذا ؟ : إنّهُ لَيس شيءٌ أحَبَّ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ مِن أن يُطاعَ و لا يُعصى ، فلا تَزْنِ و لا تَصُمْ. فاجتَذَبَهُ أبو جعفرٍ عليه السلام إلَيهِ فأخَذَ بِيَدِهِ فقالَ : يا أبا زَنَّةَ تَعمَلُ عَمَلَ أهلِ النَّارِ و تَرجو أن تَدخُلَ الجَنَّةَ ؟!»[10] نزد امام زين العابدين عليه السلام بودم كه مردى آمد و به حضرت گفت : اى ابا محمّد! من زن باره هستم، از همين رو يك روز زنا مى كنم و يك روز روزه مى گيرم. آيا اين مى تواند كفّاره آن باشد؟ حضرت فرمود : هيچ چيز نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر از اين نيست كه اطاعت شود و نافرمانى نشود. پس، نه زنا كن و نه [براى كفّاره] روزه بگير. سپس ابو جعفر (امام باقر) عليه السلام آن مرد را به طرف خود كشيد و دستش را گرفت و فرمود: اى مسخره  ! كار دوزخيان را مى كنى و اميد دارى به بهشت روى.

از مجموع مطالب چنین نتیجه گرفته می شود که؛ طاعت الهی و انجام اعمال عبادی بدون اصرار بر ترک گناه در زندگی روزمره، اثر وضعی مهمی در نفس انسان نخواهد گذاشت و از این رو، استمرار در ارتکاب معاصی و عدم تقوای الهی در زندگی، طاعات و اعمال عبادی بندگان را تحت الشعاع قرار می دهد و آثار و خواص آن را از بین می برد ولی در مقابل اگر طاعت اندک با تقوای الهی در زندگی افراد همراه باشد، تاثیر آن در نفس انسان بسیار زیاد بوده و نزد خداوند متعال ارزشمند خواهد بود.

 

[1]  ابوالحسین، احمد بن فارس، معجم مقائیس اللغة، دارالفکر، ج6، ص131

[2] بروجردی، حسین، جامع احادیث شیعه، نشر الصحف، ج8، ص339.

[3] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، دار صادر، ج15، ص401.

[4] سورة الاعراف: 201.

[5] سورة الاعراف: 96.

[6] سورة الطلاق : 2-3.

[7] سورة المائدة: 27.

[8] مجلسی،محمد باقر،بحارالانوار،دارالاحیاء التراث، ج74، ص86.

[9] آمدی، عبدالواحد بن محمد،غرر الحکم و دررالکلم،دارالکتاب الاسلامی،ص423/77.

[10] کلینی، محمد بن یعقوب،الکافی، چاپ اسلامیة، ج5،ص541/5، باب الزانی

خوانده شده 199 مرتبه