در مراقبات ماه مبارک رمضان عنوان شده است که یکی از اعمال مهم این ماه، شناخت حقیقت این ماه است. و فهمیدن روزه و روزه داری خود مقدمهای بر شناخت ماه رمضان است. وقتی ابعاد مختلف آن شناخته شد انجام اعمال ویژه ماه نیز سهل و مخلصانه میشود و در نتیجه آن نیز بیشتر مورد توجه خداوند قرار خواهد گرفت. مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی در المراقبات از خوش گمانى به خدا و عوامل موثر در اجابت دعا میگوید.
خوش گمانى به خدا و تفاوت آن با بى مبالاتى در دین
برادرم! روایات مىگوید: کسى به خدا خوش گمان نبوده، مگر این که خداوند با همان گمان، با او رفتار کرده است. ولى خیلىها فریب خورده و بى مبالاتى در دین را با خوش گمانى به خدا اشتباه گرفتهاند. و اگر شیطان براى انسان چنین وانمود کند که گناه او ناشى از خوش گمانى او به خداست باید از او دلیل خواسته و بگوید: اگر واقعا چنین است پس چرا در مورد رزق خود خوش گمان نیستم - رزقى که خداوند آن را تضمین کرده و با سوگند بر آن تاکید کرده است. و اگر به عنایت و لطف و کرم او خوش گمانى، این صفات، فقط مربوط به امور اخروى نیست و اگر در امور دنیایت نیز به کرم او معتقد هستى چرا وقتى اسباب رزق را از دست مىدهى مضطرب شده و به کرم او تکیه نمىکنى؟ و چرا بخاطر حاجتهاى دنیوى این همه غصه خورده و اندوهگین مىشوى؟ و اگر پدر پولدار و با محبتى که روزى تو را تضمین کرده بود، داشتى، به سخن او اعتماد و ضمانت او را قبول نمىکردى؟ آیا عنایت خدا را کمتر از لطف پدرت مىدانى؟ یا مىترسى ناتوان باشد! یا احتمال مىدهى از تو دریغ کند! یا باور ندارى که او ارحم الراحمین، تواناترین قدرتمندان و بخشندهترین بخشندگان است.
روایت شده است :«هنگامى که خدا از حساب خلق فارغ شد، مردى باقى مى ماند که گناهان او بیش از کارهاى نیکش مىباشد، فرشتگان او را به طرف آتش مىبرند ولى او سرش را بر مىگرداند. خداوند دستور مىدهد که او را برگردانید، آنگاه به او مىگوید: چرا سرت را برگرداندى - در حالى که خداوند خود مى داند.- مىگوید: پروردگارا! چنین گمانى به تو نداشتم، خداوند متعال مىفرماید: فرشتگانم! قسم به عزت و جلالم او یک روز هم به من خوش گمان نبوده ولى چون ادعا مىکند خوش گمان بودم، او را به بهشت ببرید.
پرهیز از گناه بویژه ستم مالى و آبرویى به مردم: در حدیث قدسى آمده است:«دعا از تو، اجابت از من ، زیرا دعائى از من پوشیده نمى ماند مگر دعوت حرام لقمه.» نیز از پیامبر(صلى الله علیه و آله و سلم) روایت شده است: «کسى که دوست دارد دعایش مستجاب شود، باید کسب و خوراکش را حلال کند.»
از جمله نصیحتهایى که خداوند به حضرت عیسى(على نبینا و آله و علیه السلام) کرد، این بود: «به ستمگران بنى اسرائیل بگو: در حالى که مال حرام زیر پایتان و بتها در خانههایتان است به درگاه من دعا نکنید. زیرا سوگند یاد کردهام که دعاى هر کسى را که مرا بخواند اجابت کنم. و اجابت اینان تا موقعى که پراکنده گردند جز لعنت چیزى نیست.»
از پیامبر روایت شده است که :«خداوند به من وحى کرد: برادر منذرین! برادر رسولان! قوم خود را بر حذر بدار از این که وارد یکى از خانههاى من شوند در حالى که مظلمهاى از یکى از بندگان نزد آنان باشد. زیرا تا زمانى که ایستاده و مشغول نماز هستند، آنان را لعنت مىکنم مگر این که مظلمه را رد کنند. که در این صورت گوش آنان هستم که با آن مىشنوند، چشم آنان هستم که با آن مىبینند، و از اولیا و برگزیدگانم خواهند بود و به همراه پیامبران و راستگویان و شهیدان در بهشت همسایه من مىباشند.»
درباره ردّ دعاى یکى از بنى اسرائیل روایت شده است: «با زبانى که ناسزا مىگفت و دل ستمکار و ناپاک و نیتى غیر صادقانه دعا مىکرد.»
از پیامبر(صلى الله علیه و آله و سلم) روایت شده است: «کسى که بدون عمل دعا مىکند، مانند کسى است که بدون چله کمان، تیراندازى مىکند.»
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است: «خداوند دعاى کسى را که بدون حضور قلب دعا مىکند، مستجاب نمىکند، بنابراین هنگام دعا دلت را متوجه کن، آنگاه یقین به اجابت داشته باش.»
و از او (علیه السلام) روایت شده است: «خداوند دعایى را که از قلبى سخت برخاسته باشد، اجابت نمىکند.»
و روایت شده است : «دعاى چهار نفر مستجاب نمى گردد. مردى که در خانه اش بنشیند و بگوید: خدا به من روزى بده ، و مردى که زنش را نفرین کند، و مردى که خداوند مالى به او بدهد ولى آن را از بین ببرد، و مردى که به مرد دیگرى قرض بدهد و شاهد نگیرد، آنگاه او، آن را انکار کند.» و در بعضى از روایات نفرین بر همسایه و درخواست حرام و قطع رحم نیز به موارد فوق اضافه شده است.
و از امیرالمومنین(علیه السلام) روایت شده است: «اى صاحب دعا! چیزى را که غیر ممکن بوده و حلال نیست، در خواست مکن.»
گریستن: روایت شده است :«بین بهشت و جهنم ، گردنه اى است که کسى از آن عبور نمىکند، مگر کسانى که از ترس خدا، خیلى گریه کرده باشند.»
از پیامبر(صلى الله علیه و آله و سلم) نیز روایت شده است که خداوند به من فرمود:«قسم به عزت و جلالم . عبادت کنندگان اصلا ارزش گریه را نزد من نمى دانند من براى آنان قصرى در ((رفیق اعلى )) بنا مى کنم که کسى با آنان در آن شریک نیست.»
نیز روایت شده است : «روز قیامت ، تمام چشمها گریان است ، مگر چشمى که از ترس خدا گریه کرده باشد. و هر چشمى که از ترس خدا پر اشک شده باشد، خداوند بقیه بدنش را بر آتش حرام مى کند.و اگر این اشک روى صورتش بریزد، هیچگاه به این صورت ندارى و خوارى نمى رسد. هر چیزى پیمانه یا وزنى دارد مگر قطره اشکى . زیرا خداوند با کمى از آن دریایى از آتش را خاموش مىنماید. و اگر بنده اى در میان امتى گریه کند خداوند به این امت بخاطر گریه او رحم مى کند.»
سپاس و ستایش خداوند: راوى مىگوید: از امیرالمومنین سؤال کردم چگونه تمجید کنم؟ فرمود: مىگویى: و یا من أقرب الى من حبل الورید! یا من یحول بین المرء و قلبه! یا من هو بالمنظر الاعلى و بالافق المبین! اى کسى که از رگ گردن به من نزدیکترى! اى کسى که بین شخص و دلش حایل مىشوى! اى که در چشم اندازى بالاتر از هر چیز و در افق آشکارى هستى! در بعضى از روایات عبارت دیگرى نقل شده است .
ذکر نامهاى خدا: که مناسب دعایش مىباشد، و نیز گفتن نعمتهاى خداوند و شکر آن، بیان گناهان و آمرزش خواستن براى آنها.
درنگ و عجله نکردن و اصرار و پافشارى در دعا: زیرا که خداوند درخواست کننده لجوج را دوست دارد. و حداقل پافشارى این است که دعاى خود را سه بار تکرار کرده و خواسته خود را سه بار بگوید.
پنهان دعا کردن: زیرا هم فرمان خداوند "در پنهان دعا کنید" را اجابت کرده و هم از آفت ریا دور مىماند. و روایت شده است: «دعاى پنهانى برابر با هفتاد دعاى آشکار است.»
شریک ساختن دیگران در دعا. چنانچه روایت شده است.
با دیگران دعا کردن: دعا در جمع نیز باعث اجابت است. بهترین جمعیت براى دعا چهل نفر است و بجاى آن چهار نفر هم مىتوانند هر کدام ده بار دعا کنند. و اگر نتواست در جمع دعا کند، خود نیز مىتواند چهل بار دعا کند.
تضرع در دعا بهمراه قلب خاضع و بدن متواضع و چاپلوسى: خداوند به حضرت عیسى(علیه السلام) وحى کرد: «عیسى ! مانند غریق غمزده اى که یاورى ندارد، به درگاه من دعا و دلت را برایم خوار کن و در خلوت بسیار بیاد من باش. و بدان من با چاپلوسى کردن تو خوشحال مىشوم. با زنده دلى و نشاط این عمل را انجام بده و صداى غمناک خود را به من برسان.»
و به موسى وحى کرد: «موسى ! هنگامى که مرا مى خوانى ترسان باش؛ صورت خود را خاک آلوده کن و با اعضاى مهم بدنت برایم سجده کن. و با ایستادن در مقابل من به اطاعت من مشغول شو. و با ترسى که از قلبى ترسان برخاسته است، با من مناجات کن... قلبت را با ترس از من بمیران. زنده دل و کهنه لباس باش. در میان زمینیان ناشناس و در آسمان معروف، همنشین خانه و چراغ شب باش. مانند صابرین از من اطاعت کن. و از زیادى گناهان فریاد بزن؛ مانند فریاد کسى که از دشمن فرار مىکند و در این امور از من کمک بخواه که من کمک و یاور خوبى هستم.»
صلوات فرستادن بر محمد(ص) و آل او(ع): نیز در اول و آخر دعا باعث اجابت است. محمد بن مسلم از یکى از دو امام(علیهما السلام) روایت کرده است: «در ترازوى خدا چیزى سنگین تر از صلوات بر محمد و آل محمد نیست.» هشام بن سالم از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده است :«تا زمانى که صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده شود، دعا پشت حجاب خواهد ماند.» نیز از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «کسى که به درگاه خدا حاجتى دارد، باید ابتدا بر محمد و آل محمد صلوات فرستاده، سپس حاجت خود را بخواهد و دعاى خود را با صلوات بر محمد و آل محمد به پایان برساند، چون خداى متعال کریمتر از این است که ابتدا و انتهاى دعا را پذیرفته و وسط آن را رها کند؛ زیرا چیزى مانع از اجابت صلوات بر محمد و آل محمد نمىشود.»
صلوات بسیار مهم و از ارکان ولایت است. همانگونه که خداوند ایمان کسى را بدون اقرار به آنان و بدون ولایت آنان(صلوات الله علیهم) قبول نمىکند، دعا و صلوات نیز چنین است. صلوات نیز مانند سایر اعمال شکل و روحى دارد. روح آن این است که مقام آنان را نزد خدا فهمیده و بفهمیم که آنها وسیلهها و شفیعهایى نزد خدا بوده و خداوند کسى را بدون توسل به آنان نمىپذیرد. و نیز آنان اولى به انسان از خود او مىباشند و پایه این مطلب اندک شناخت واقعى است که باعث عمل به اولویت آنان مىباشد. و آنگاه که این شناخت واقعى تحقق یافت، و بنده با این شناخت یک بار صلوات فرستاد، رسول خدا(صلى الله علیه و آله و سلم) ده بار یا بیشتر و بىنهایت بر او صلوات مىفرستد؛ و اگر این صلوات در دعا باشد، دعا مستجاب میشود.
پاکدلى و روى آوردن با تمام وجود به خداوند: امر دیگرى که باعث اجابت است توجه کردن بنده به مولاى بخشنده، مهربان و رحیم با قلب، باطن و روح خود مىباشد. نیز باید دل خود را از غیر خدا بخصوص افکار پستى که باعث نجاست دل و کثیف شدن روح مىباشد - مانند افکار حرام، مکروه و جایز بخصوص غم و غصه دنیا و ترس از ناگواریها و بدگمانى به خداوند متعال و بى اعتمادى به وعدههاى او - پاک کرد. زیرا این امور باعث هلاکت دل مؤمن و حتى رو گرداندن خداوند متعال از او مىشود- «این گمانى که به خدا داشتید، شما را هلاک کرد.» - و از ضعف ایمان سرچشمه گرفته و نوعى بى ادبى به خدا و اطاعت از شیطان مىباشد. «شیطان با وعده دادن فقر شما را بکارهاى زشت و بخل وا مىدارد.»
دعا قبل از بلا: چنین دعایى خیلى مؤثرتر از دعایى است که پس از رسیدن بلا و سختى صورت مىگیرد.
شریک کردن دیگران در دعا و قبل از خود براى آنان دعا کردن: امر دیگرى که در دعا مؤثر است، این است که دیگران را در دعاى خود شریک نماید. ولى بهتر است قبل از خود براى آنان دعا کند.