كتاب جهاد اكبر، تقرير بيانات اخلاقي امام خميني در نجف اشرف است كه در آستانه ماه مبارك رمضان و ايام ديگر خطاب به حوزههاي علميه ايراد فرمودند و به همّت ياران امام تنظيم و منتشر گرديد. هشدارهاي دردمندانه و رهنمودهاي اخلاقي حضرت امام در آن ايام سخت و توانفرسا، شور ايمان و انگيزههاي الهي را در طلاب و دانشجويان متعهد برميانگيخت و بذر اخلاص و ايمان را در قلوب جويندگان حقيقت ميكاشت؛ اينك در آستانه ماه مبارك رمضان بخشي از اين رهنمودها ارائه ميگردد به اميد آن كه به مدد روح قدسي حضرت امام، از فيوضات اين ماه با بركت بهرهمند گرديم:
دوري از اخلاق رذيله خدا نكند كه انسان بر اثر كثرت معاصي از درگاه حضرت باري تعالي رانده و مردود گردد و از رحمت الهي محروم شود، كه جز خلود در آتش جهنم راه ديگري نخواهد داشت. بترسيد از اينكه، خداي نخواسته، از رحمت و عنايت الهي محروم گرديد و مورد خشم و غضب و عذاب او واقع شويد. مبادا اعمال شما، كردار و گفتار شما، طوري باشد كه توفيقات را از شما سلب كند و جز خلود در نار براي شما راهي نباشد. شما الان يك سنگ گرم را نميتوانيد دقيقهاي ميان كف دست نگهداريد؛ از آتش جهنم بپرهيزيد.
اين آتشها را از حوزهها، از جامعه روحانيت، بيرون بريزيد. اين اختلافها، نفاقها، را از قلب خود دور كنيد. با خلق خدا حسن سلوك داشته نيكو معاشرت كنيد؛ و با نظر عطوفت و مهرباني به آنان بنگريد. البته با گناهكار به خاطر عصيان و طغيانش خوب نباشيد، و كار زشت و نادرست او را به رخش بكشيد و او را از آن نهي كنيد، ولي از هرج و مرج، آشوب و بلوا، خود را بر حذر داريد. با بندگان خوب و صالح خدا نيكي كنيد. آنان را كه عالماند به خاطر علمشان، كساني را كه در صراط هدايتاند به خاطر اعمال نيكشان، و آنان را كه جاهل و ناداناند چون بندگان خداياند، احترام نماييد؛ خوشرفتاري كنيد؛ مهربان باشيد؛ صداقت و برادري داشته باشيد. مهذب شويد. شما ميخواهيد جامعهاي را تهذيب و ارشاد كنيد، كسي كه نتواند خود را اصلاح و اداره كند چه گونه ميخواهد و مي تواند ديگران را راهنمايي و اداره نمايد؟ اكنون از ماه شعبان چند روزي بيش نمانده است، بكوشيد در اين چند روز موفق به توبه و اصلاح نفس گرديد، و با سلامت نفس وارد ماه مبارك رمضان شويد.
نكاتي از مناجات شعبانيه
در اين ماه شعبان با "مناجات شعبانيه"- كه از اول تا آخر اين ماه دستور خواندن آن وارد شده- خداي تبارك و تعالي را هيچ مناجات كرديد؟
و از مضامين عالي و آموزنده آن در ايمان و معرفت بيشتر نسبت به مقام ربوبيت استفاده نموديد؟ درباره اين دعا وارد شده كه اين مناجات حضرت امير، عليه السلام، و فرزندان آن حضرت است؛ و همه ائمه طاهرين، عليهم السلام، با آن خدا را ميخواندهاند. و كمتر دعا و مناجاتي ديده شده كه درباره آن تعبير شده باشد كه همه ائمه (ع) آن را ميخواندهاند و با آن خدا را مناجات ميكرده اند. اين مناجات در حقيقت مقدمه اي جهت تنبه و آمادگي انسان براي پذيرش وظايف ماه مبارك رمضان ميباشد؛ و شايد براي اين باشد كه به انسان آگاه ملتفت انگيزه روزه و ثمره پر ارج آن را تذكر دهد.
ائمه طاهرين، عليهم السلام، بسياري از مسائل را با لسان ادعيه بيان فرمودهاند. لسان ادعيه با لسان هاي ديگري كه آن بزرگواران داشتند و احكام را بيان ميفرمودند خيلي فرق دارد. اكثرا مسائل روحاني، مسائل ماوراء طبيعت، مسائل دقيق الهي و آنچه را مربوط به معرفةالله است، با لسان ادعيه بيان فرمودهاند. ولي ما ادعيه را تا آخر مي خوانيم و متأسفانه به اين معاني توجه نداريم، و اصولا نمي فهميم چه مي خواهند بفرمايند.
در اين مناجات ميخوانيم: الهي هب لي كمال الانقطاع إليك؛ و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها إليك، حتّي تخرق ابصار القلوب حجب النور، فتصل إلي معدن العظمة و تصير ارواحنا معلّقة بعزّ قدسك.
اين جمله الهي هب لي كمال الانقطاع إليك شايد بيانگر اين معنا باشد كه مردان آگاه الهي بايد پيش از فرارسيدن ماه مبارك رمضان خود را براي صومي كه در حقيقت انقطاع و اجتناب از لذات دنياست (و اين اجتناب به طور كامل همان انقطاع إليالله ميباشد.) آماده و مهيا كنند. كمال انقطاع به اين سادگي حاصل نمي شود. احتياج فوقالعاده به تمرين، زحمت، رياضت، استقامت و ممارست، دارد تا بتواند با تمام قوا از ما سويالله منقطع گردد و به غير خداوند توجهي نداشته باشد. تمام صفات وارسته انساني در انقطاع كامل إليالله نهفته است. و اگر كسي بدان دست يافت، به سعادت بزرگي نايل شده است. ليكن با كوچكترين توجه به دنيا محال است انقطاع إليالله تحقق يابد. و كسي كه بخواهد روزه ماه مبارك رمضان را با آن آدابي كه از او خواسته اند انجام دهد، لازم است انقطاع كامل داشته باشد تا بتواند مراسم و آداب مهماني را به جا آورد، و به مقام ميزبان تا آنجا كه ممكن است عارف گردد. طبق فرمايش حضرت رسول اكرم (ص) (به حسب خطبه اي كه به آن حضرت منسوب است) همه بندگان در ماه مبارك رمضان به مهماني خداوند تعالي دعوت شده اند و مهمان پروردگار خود ميباشند. آنجا كه ميفرمايد: ايّها الناس، إنه قد اقبل اليكم شهر اللّه... و قد دعيتم فيه إلي ضيافة اللّه. شما در اين چند روزي كه به ماه مبارك رمضان مانده به فكر باشيد؛ خود را اصلاح كرده توجه به حق تعالي پيدا نماييد؛ از كردار و رفتار ناشايسته خود استغفار كنيد؛ اگر خداي نخواسته گناهي مرتكب شدهايد، قبل از ورود به ماه مبارك رمضان توبه نماييد؛ زبان را به مناجات حق تعالي عادت دهيد. مبادا در ماه مبارك رمضان از شما غيبتي، تهمتي، و خلاصه گناهي، سربزند، و در محضر ربوبي با نعم الهي و در مهمانسراي باري تعالي آلوده به معاصي باشيد.
دعوت به ضيافت الهي
شما در اين ماه شريف به ضيافت حق تعالي دعوت شده ايد: دعيتم فيه إلي ضيافةالله خود را براي مهماني باشكوه حضرت حق آماده سازيد. لا اقل به آداب صوري و ظاهري روزه پايبند باشيد. (آداب حقيقي باب ديگري است كه به زحمت و مراقبت دايم نياز دارد.) معناي روزه فقط خودداري و امساك از خوردن و آشاميدن نمي باشد؛ از معاصي هم بايد خودداري كرد. اين از آداب اوليه روزه مي باشد كه براي مبتدي هاست. (آداب روزه براي مردان الهي كه مي خواهند به معدن عظمت برسند غير از اين ميباشد.) شما اقلا به آداب اوليه روزه عمل نماييد؛ و همانطور كه شكم را از خوردن و آشاميدن نگه مي داريد، چشم و گوش و زبان را هم از معاصي باز داريد. از هم اكنون بنا بگذاريد كه زبان را از غيبت، تهمت، بدگويي و دروغ نگه داشته، كينه، حسد، و ديگر صفات زشت شيطاني را از دل بيرون كنيد. اگر توانستيد، انقطاع إليالله حاصل نماييد؛ اعمال خود را خالص و بيريا انجام دهيد؛ از شياطين انس و جن منقطع شويد؛ ليكن به حسب ظاهر از رسيدن و دست يافتن به چنين سعادت ارزنده اي مأيوس مي باشيم؛ اقلا سعي كنيد روزه شما مشفوع به محرمات نباشد.
در غير اين صورت اگر روزه شما صحيح شرعي باشد، مقبول الهي نبوده بالا نميرود. بالا رفتن عمل و مقبوليت آن، با صحت شرعي خيلي تفاوت دارد. اگر با پايان يافتن ماه مبارك رمضان، در اعمال و كردار شما هيچ گونه تغييري پديد نيامد و راه و روش شما با قبل از ماه صيام فرقي نكرد، معلوم مي شود روزهاي كه از شما خواسته اند محقق نشده است؛ آنچه انجام داده ايد روزه عامه حيواني بوده است.
در اين ماه شريف، كه به مهمان سراي الهي دعوت شده ايد، اگر به حق تعالي معرفت پيدا نكرديد يا معرفت شما زيادتر نشد، بدانيد در ضيافةالله درست وارد نشديد و حق ضيافت را به جا نياورديد. نبايد فراموش كنيد كه در ماه مبارك، كه "شهر اللّه" مي باشد و درهاي رحمت الهي به روي بندگان باز است و شياطين و اهريمنان- به حسب روايت- در غل و زنجير به سر مي برند، اگر شما نتوانيد خود را اصلاح و مهذب نماييد، نفس اماره را تحت مراقبت و كنترل خود درآوريد، هواهاي نفسانيه را زير پا گذاشته علاقه و ارتباط خويش را با دنيا و ماديت قطع كنيد، بعد از پايان يافتن شهر صيام مشكل است بتوانيد اين مسائل را به مرحله عمل درآوريد. بنابراين، از فرصت استفاده كنيد و پيش از آنكه اين فيض عظمي سپري گردد، در مقام اصلاح، تزكيه و تصفيه امور خود برآييد؛ خود را براي انجام وظايف ماه صيام آماده و مهيا سازيد. طوري نباشد كه پيش از فرارسيدن شهر رمضان همانند ساعت به دست شيطان كوك شده در اين يك ماه كه شياطين در زنجيرند شما به طور خودكار به معاصي و اعمال خلاف دستورات اسلام مشغول گرديد! گاهي انسان عاصي و گناهكار بر اثر دوري از حق و كثرت معصيت آنچنان در تاريكي و ناداني فرو مي رود كه ديگر نيازي به وسوسه شيطان ندارد، خود به رنگ شيطان در مي آيد.
صبغةالله مقابل صبغه شيطان است. و كسي كه دنبال هواي نفس رفت و از شيطان متابعت كرد، بتدريج به صبغه او درمي آيد. شما تصميم بگيريد لااقل در اين يك ماه از خود مراقبت به عمل آوريد؛ از گفتار و كرداري كه خداوند تبارك و تعالي راضي نيست اجتناب ورزيد. از هم اكنون در همين مجلس با خداي خود عهد ببنديد كه در ماه مبارك رمضان از غيبت، تهمت، و بدگويي نسبت به ديگران، خودداري كنيد. زبان، چشم، دست، گوش، و ساير اعضا و جوارح، را تحت اراده خود درآوريد.
مراقبت از اعمال
اعمال و اقوال خود را مراقبت نماييد، شايد همين عمل شايسته موجب گردد كه خداوند تبارك و تعالي به شما توجه فرموده توفيق عنايت كند؛ و پس از سپري شدن شهر صيام كه شياطين از زنجير رها ميگردند شما اصلاح شده باشيد و ديگر فريب شيطان را نخوريد و مهذب گرديد. باز تكرار مي كنم تصميم بگيريد در اين سي روز ماه مبارك رمضان مراقب زبان، چشم، گوش، و همه اعضا و جوارح خود باشيد، و دايما متوجه باشيد اين عملي كه مي خواهيد انجام دهيد، اين سخني كه ميخواهيد بر زبان آوريد، اين مطلبي كه داريد استماع ميكنيد، از نظر شرع چه حكمي دارد؟ اين آداب اولي و ظاهري صوم است؛ اقلا به اين آداب ظاهري صوم پابند باشيد. اگر ديديد كسي ميخواهد غيبت كند، جلوگيري كنيد و به او بگوييد ما متعهد شدهايم كه در اين سي روز رمضان از امور محرمه خود داري ورزيم. و اگر نميتوانيد او را از غيبت باز داريد، از آن مجلس خارج شويد؛ ننشينيد و گوش كنيد. مسلمين بايد از شما در امان باشند. كسي كه ديگر مسلمانان از دست و زبان و چشم او در امان نباشند، در حقيقت مسلمان نيست؛ مسلمان ظاهري و صوري مي باشد؛ لا اله الاّالله صوري گفته است. اگر، خداي نخواسته، خواستيد به كسي جسارت كنيد، اهانت نماييد، مرتكب غيبت شويد، بدانيد كه در محضر ربوبي هستيد؛ مهمان خداي متعال مي باشيد، و در حضور حق تعالي به بندگان او اسائه ادب مي كنيد؛ و اهانت به بنده خدا اهانت به خداست. اينان بندگان خدا هستند؛ خصوصا اگر اهل علم بوده در صراط علم و تقوي باشند. گاهي مي بيني كه انسان به واسطه اين امور به جايي مي رسد كه در وقت مرگ خدا را تكذيب مي كند! آيات الهي را منكر ميگردد: ثُمَّ كانَ عاقبةُ الّذين اساؤا السّواي أن كَذَّبوا بآياتِالله و كانوا بها يَسْتَهْزِؤن اين امور بتدريج واقع مي شود. امروز يك نظر غير صحيح، فردا يك كلمه غيبت، و روز ديگر اهانتي به مسلمان و... كم كم اين معاصي در قلب انباشته مي گردد، و قلب را سياه كرده انسان را از معرفةالله باز مي دارد؛ تا به آنجا مي رسد كه همه چيز را انكار كرده حقايق را تكذيب مي نمايد.
طبق بعضي آيات، به تفسير برخي از روايات، اعمال انسان به رسول خدا (ص) و ائمه طاهرين (ع) عرضه مي شود و از نظر مبارك آنان مي گذرد. وقتي كه آن حضرت به اعمال شما نظر كنند و ببينند كه از خطا و گناه انباشته است، چه قدر ناراحت و متأثر مي گردند؟ نخواهيد كه رسول خدا ناراحت و متأثر شوند؛ راضي نشويد كه قلب مبارك آن حضرت شكسته و محزون گردد. وقتي آن حضرت مشاهده كند كه صفحه اعمال شما مملو از غيبت و تهمت و بدگويي نسبت به مسلمان مي باشد و تمام توجه شما هم به دنيا و ماديت است و قلوب شما از بغض، حسد، كينه و بدبيني به يكديگر لبريز شده، ممكن است در حضور خداي تبارك و تعالي و ملائكةالله خجل گردد كه امت و پيروان او نسبت به نعم الهي ناسپاس بوده و اين گونه افسار گسيخته و بيپروا به امانات خداوند تبارك و تعالي خيانت مي كنند. فردي كه به انسان مربوط است، اگر چه نوكر انسان باشد، اگر خلافي مرتكب شد، مايه خجلت انسان مي گردد. شما مربوط به رسولالله (ص) هستيد، شما با ورود به حوزه هاي علميه خود را به فقه اسلام، رسول اكرم، و قرآن كريم مرتبط ساخته ايد، اگر عمل زشتي مرتكب شديد، به آن حضرت برميخورد، بر ايشان گران مي آيد؛ ممكن است خداي نخواسته شما را نفرين كند. راضي نشويد كه رسول خدا (ص) و ائمه اطهار، عليهم السّلام، نگران و محزون گردند.
روزه خالص
قلب انسان مانند آينه صاف و روشن است، و بر اثر توجه فوقالعاده به دنيا و كثرت معاصي كدر مي شود؛ ولي اگر انسان لااقل صوم را براي حق تعالي خالص و بيريا انجام دهد (نميگويم عبادات ديگر خالص نباشد، همه عبادات لازم است خالص و بيريا انجام گيرد.) اين عبادت را كه اعراض از شهوات، اجتناب از لذات، و انقطاع از غير خداست در اين يك ماه بخوبي انجام دهد، شايد تفضل الهي شامل حال او شده آينه قلبش از سياهي و كدورت زدوده گردد؛ و اميد است كه او را از عالم طبيعت و لذات دنيوي منحرف و منصرف سازد؛ و آن گاه كه ميخواهد وارد "شب قدر" شود، نورانيت هايي كه در آن شب براي اوليا و مؤمنين حاصل مي شود به دست آورد.
و جزاي چنين روزهاي خداست؛ چنانكه فرموده است: الصّوم لي و انا اجزي به. چيز ديگر نمي تواند پاداش چنين روزهاي باشد. جنات نعيم در مقابل روزه او بيارزش بوده نميتواند پاداش آن به حساب آيد. ولي اگر بنا باشد كه انسان به اسم روزه دهان را از مطعومات ببندد و به غيبت مردم باز كند و شبهاي ماه مبارك رمضان، كه مجالس شب نشيني گرم و داير بوده وقت و فرصت بيشتري است، با غيبت، تهمت و اهانت به مسلمانان به سحر انجامد، چيزي عايد او نميشود و اثري بر آن مترتب نمي گردد.
آداب مهماني
بلكه چنين روزه داري آداب مجلس مهماني حق را رعايت نكرده، حق ولينعمت خود را ضايع نموده است- ولي نعمتي كه پيش از آفرينش انسان، همه گونه وسايل زندگي و آسايش را براي او فراهم كرده؛ اسباب تكامل را تهيه ديده است؛ انبيا را براي هدايت فرستاده؛ كتاب هاي آسماني نازل فرموده است؛ براي رسانيدن انسان به معدن عظمت و نور ابهج قدرت داده؛ عقل و ادراك عنايت كرده؛ كرامت ها فرموده است، و اكنون از بندگانش دعوت به عمل آورده كه به مهمانخانه او وارد شده بر خوان نعمت او بنشينند، و شكر و سپاس حضرتش را تا آنجا كه از دست و زبان آنان برمي آيد ادا نمايند. آيا صحيح است كه بندگان از خوان نعمت او بهره مند گردند، از وسايل و اسباب آسايشي كه در اختيار آنان قرار داده استفاده كنند، و با مولي و ميزبان خود مخالفت ورزند و بر ضد او قيام نمايند؟ اسباب و وسايلي كه او به آنان ارزاني داشته عليه او و بر خلاف خواست او به كار برند؟ آيا اين ناسپاسي و نمك ناشناسي نيست كه انسان سر سفره مولاي خويش بنشيند، و با اعمال و كردار گستاخانه و بي ادبانه خود نسبت به ميزبان محترم كه ولي نعمت او مي باشد اهانت و جسارت كند، كارهايي را كه نزد ميزبان زشت و قبيح است مرتكب گردد؟
مهمان بايد لا اقل ميزبان را بشناسد و به مقام او معرفت داشته باشد، و به آداب و رسوم مجلس آشنا بوده سعي كند عملي بر خلاف اخلاق و نزاكت از او سرنزند. مهمان خداوند متعال بايد به مقام خداوندي حضرت ذي الجلال عارف باشد- مقامي كه ائمه، عليهم السّلام، و انبياي بزرگ الهي هميشه دنبال معرفت بيشتر و شناخت كامل آن بودهاند و آرزو داشتند كه به چنين معدن نور و عظمتي دست يابند. و أنر أبصار قلوبنا بضياء نظرها إليك، حتّي تخرق أبصار القلوب حجب النّور فتصل إلي معدن العظمه. ضيافةالله همان "معدن عظمت" است. خداوند تبارك و تعالي براي ورود به معدن نور و عظمت از بندگانش دعوت فرموده است، ليكن بنده اگر لايق نباشد نمي تواند به چنين مقام با شكوه و مجللي وارد گردد. خداوند تعالي بندگان را به همه خيرات و مبرّات و بسياري از لذات معنوي و روحاني دعوت فرموده است، ولي اگر آنان براي حضور در چنين مقامات عاليهاي آمادگي نداشته باشند، نمي توانند وارد آن شوند. با آلودگي هاي روحي، رذايل اخلاقي، معاصي قلبيه و قالبيه، چه گونه مي توان در محضر ربوبي حضور يافت و در مهمانسراي رب الارباب كه "معدن العظمة" مي باشد وارد شد؟
لياقت مي خواهد؛ آمادگي لازم است. با روسياهي ها و قلب هاي آلوده كه به حجاب هاي ظلماني پوشيده شده است اين معاني و حقايق روحاني را نمي توان درك كرد. بايد اين حجاب ها پاره گردد و اين پرده هاي تاريك و روشني كه بر قلب ها كشيده شده و مانع وصال إليالله گرديده كنار رود، تا بتوان در مجلس نوراني و با شكوه الهي وارد شد.
توجه به غير خدا انسان را به حجاب هاي "ظلماني" و "نوراني" محجوب مي نمايد. كليه امور دنيوي اگر موجب توجه انسان به دنيا و غفلت از خداوند متعال شود، باعث حجب ظلماني مي شود. تمام عوالم اجسام حجابهاي ظلماني مي باشد. و اگر دنيا وسيله توجه به حق و رسيدن بهدار آخرت، كه "دار التشريف" است، باشد، حجاب هاي ظلماني به حجب نوراني مبدل مي گردد. و "كمال انقطاع" آن است كه تمام حجب ظلماني و نوراني پاره و كنار زده شود، تا به مهمانسراي الهي كه "معدن عظمت" است بتوان وارد گرديد. لهذا در اين "مناجات" از خداوند متعال بينايي و نورانيت قلبي طلب مي كنند، تا بتوانند حجب نوراني را دريده به معدن عظمت برسند: حتّي تخرق أبصار القلوب حجب النّور، فتصل إلي معدن العظمة.
ولي كسي كه هنوز حجاب هاي ظلماني را پاره نكرده، كسي كه تمام توجه او به عالم طبيعت است و، العياذ باللّه، منحرف عنالله ميباشد، و اصولا از ماوراء دنيا و عالم روحانيت بي خبر بوده و منكوس إلي الطبيعه است، و هيچ گاه در مقام [اين] برنيامده كه خود را تهذيب كند، حركت و نيروي روحاني و معنوي در خويشتن ايجاد نمايد، و پرده هاي سياهي را كه روي قلب او سايه افكنده كنار زند، در اسفل سافلين كه آخرين حجب ظلمانيست قرار دارد: ثُمَّ رَدَدْناهُ اسْفَلَ سافلين. در صورتي كه خداوند عالم بشر را در عاليترين مرتبه و مقام آفريده است: لَقَدْ خَلَقْنَا الانسانَ في احْسَنِ تَقويمٍ. كسي كه از هواي نفس پيروي مي كند و از روزي كه خود را شناخته به غير عالم ظلماني طبيعت توجهي ندارد و هيچگاه فكر نميكند كه ممكن است غير از اين دنياي آلوده تاريك جا و منزل ديگري هم وجود داشته باشد، در حجاب ظلماني فرو رفته، مصداق اخْلَدَ الي الارْضِ و اتَّبَعَ هواه گرديده است. او با آن قلب آلوده به گناهي كه در پرده ظلماني پوشيده شده و روح گرفته اي كه بر اثر كثرت گناه و معصيت از حق تعالي دور گشته، آن هوا پرستي ها و دنيا طلبي هايي كه عقل و چشم حقيقت بين او را كور كرده است، نميتواند از حجاب هاي ظلماني برهد، چه رسد اينكه حجب نوراني را پاره كرده انقطاع إليالله حاصل نمايد. او خيلي معتقد باشد كه مقام اولياي خدا را منكر نشود؛ عوالم برزخ، صراط، معاد، قيامت، حساب، كتاب، بهشت و جهنم را افسانه نخواند. انسان بر اثر معاصي و دلبستگي به دنيا بتدريج اين حقايق را منكر مي گردد؛ مقامات اوليا را انكار مي كند، با اينكه مقامات اوليا بيش از اين چند جمله اي كه در دعا و مناجات وارد شده نمي باشد.
- معناي روزه فقط خودداري و امساك از خوردن و آشاميدن نيست؛ از معاصي هم بايد خودداري كرد.
- در اين ماه شريف، كه به مهمانسراي الهي دعوت شده ايد، اگر به حق تعالي معرفت پيدا نكرديد يا معرفت شما زيادتر نشد، بدانيد در ضيافةالله درست وارد نشديد و حق ضيافت را به جا نياورديد.
- خداوند تبارك و تعالي براي ورود به معدن نور و عظمت از بندگانش دعوت فرموده است، ليكن بنده اگر لايق نباشد نمي تواند به چنين مقام با شكوه و مجللي وارد گردد.