ابتدا باید گفت؛ پیشوایان دین تعالیمی را که به دیگران توصیه مینمودند، قطعاً خود آنان در انجامش پیشگام بوده و سیره عملی آنان اینگونه نبود که پیروان خود را توصیه به کاری نمایند که خود از آن غافل باشند؛[1] بنابراین شروع خطبهها و نامههای آنان قطعاً با بسم الله و حمد و ثنای خداوند بود، اما علت حذف بسم الله در منابع حدیثی را میتوان در امور زیر دانست:
1ـ در موارد فراوانی، آغاز خطبهها و احادیث موجود در نهج البلاغه و نیز آغاز روایات و ادعیه موجود در کتب دیگر، اولین فراز از سخن آنحضرات نبوده، بلکه تنها فرازهای میانی آن سخنان - که احتمالاً بعد حمد و ستایش معمول ایراد شده بود - به صورت تقطیعشده توسط راویان نقل شده و آنچه به دست ما رسیده سخنی کامل مانند سخنرانی و یا متن مشخصی از آغاز تا به انتها نیست تا این اشکال وارد آید که چرا آنحضرات سخنشان را با نام خداوند آغاز ننمودند.
2ـ بسیاری از روایات در مقام پرسش و پاسخ از امامان(ع) صادر شده و طبیعی است که در اینگونه موارد لازم نیست در ابتدای هر پرسش و یا پاسخی بسم الله ذکر شود.
3ـ گاهی پیامبر و یا امام در نشستی صمیمی و در ضمن گفتوگوهای روزمره دیگر به یکی از یارانشان مطلبی را فرموده و یا توصیهای مینمودند که در این موارد نیز چون عرفاً آغاز کلام نبود، نیازی به گفتن بسم الله احساس نمیشد.
4ـ مهمتر از دلایل فوق، از آنجا که لوازم التحریر؛ مانند کاغذ و دوات در سدههای گذشته مانند امروز ارزان و فراوان نبود و نیز چیزی مشابه چاپ و کپی وجود نداشت و برای ارائه هر نسخه از یک کتاب، نیاز به نگارش مستقلی بود، نگارندگانی که اقدام به استنساخ (دوباره نویسی) یک کتاب میکردند، تلاششان آن بود که با استفاده از هر راهی مانند نگارش کلمات اختصاری اقدام به مختصر نمودن متن مورد نظر کنند. به عنوان نمونه از آنجا که برای همگان مسلم بود که اولیای الهی سخنشان را بدون نام خدا آغاز نمیکنند، با آوردن یک بسم الله در ابتدای کتابشان، از تکرار نام خدا در هر روایتی خودداری میکردند. در غیر این صورت، به عنوان نمونه در نهج البلاغه باید حدود 800 بار «بسم الله الرحمن الرحیم» تکرار میشد که هم فرصت زیادتری را از نگارنده و هم مقدار بیشتری از لوازم التحریر را میطلبید که این موجب کندی در ارائه نسخههای بعدی کتاب میشد.
[1]. به عنوان نمونه، ر. ک: (پیامبر اسلام(ص) و دعوت از سران کشورها برای اسلام آوردن).