یکی از شبهاتی که از سوی دشمنان اهل بیت (ع) مطرح میشود این است که در روایات نقل شده امام زمان از ترس جان ظهور نمیکند، یعنی از جان خودش در هراس است، از طرفی میگویند که امام حسین (ع) برای دین خدا جان فشانی کرد و بدون ترس و وحشت قیام کرد و جان خود را فدای دین اسلام کرد و این تناقضها تنها در دین شیعه پیدا میشود.
روایت مورد بحث این شبهه این است که زراره میگوید: از امام معصوم «امام باقر یا امام صادق (ع)» پرسیدم که چرا برای قائم غیبت وجود دارد، حضرت پاسخ داد از ترس کشته شدن».[۱]
لذا در پاسخ به این سؤال باید به چند نکته دقت کرد:
در زمان امام حسن عسکری (ع) که معتصم عباسی خلیفه وقت بود و به دستور او امام به شهادت رسید، اولا: خود خلیفه آدمی نالایق و خوشگذران بود و هیچ تقیدی به دین نداشت، ثانیاً: بر اساس روایاتی که شنیده بود، منتظر فرزندی برای امام حسن عسکری (ع) بود تا با کشتن او خیال خود را راحت کرده و خلافت خود را تثبیت کند. لذا در این فضا به دنیا آمدن امام زمان نیز بر اساس کرامتی از امام حسن عسکری (ع) رخ میدهد و هیچ کسی جز یاران خاص حضرت، از تولد و حضور امام دوازدهم اطلاع ندارد، و ایشان در ۵ سالگی به امامت میرسد از این رو برای حفظ جانش در پرده غیبت میرود.[۲] پس روایت مربوط به دوران تولد و کودکی امام است.
از طرفی فضای حاکم بر جامعه در زمان امام حسین (ع) با زمان امام زمان (عج) بسیار متفاوت است، در زمان امام حسین (ع) فضای جامعه به نحوی است که همه مردم خلیفه را جانشین پیامبر (ص) میدانند و رفتار او را معیار دین و دیانت میدانند، به طور مثال کارهای خلیفه دوم مثل نماز تراویح و... را به عنوان دین تلقی کرده و عمل میکردند.
از طرفی همه نگاهها به امام حسین (ع) بود و او را معیاری برای دین و دیانت میدانستند، حضرت، خامس آلعبا و بزرگ بنیهاشم و مورد توجه مردم مدینه و سایر نقاط جامعه اسلامی بود. بر این اساس قیام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و یا بیعت ایشان، بازتاب بسیار زیادی در جامعه داشت و تأیید یا عدم تأیید خلیفه بود. همین امر نیز محقق شد و مردم حساب خلیفه را از پیامبر (ص) جدا کرده و بعد از معاویه خلافت و دین از هم جدا شد. بنابراین ثمره خون امام حسین (ع) جداسازی خلافت از دین و دیانت بود، دیگر به خلفای اموی و سپس عباسی به عنوان جانشین پیامبر و معیار دین نگاه نمیشد.
خلفای عباسی به خوشگذرانی و فساد اخلاقی و عیش و نوش معروف بودند و هیچ تقیدی به دین و دستورات اسلامی نداشتند، لذا مردم نیز حساب آنها را از دین و اسلام جدا کرده بودند، به همین خاطر قیام در برابر آنان و کشته شدن، هیچ سودی نداشت و تنها منجر به کشته شدن بسیاری از شیعیان و خود امام میشد.
در زمان امام حسن عسکری (ع) که معتصم عباسی خلیفه وقت بود و به دستور او امام به شهادت رسید، اولا: خود خلیفه آدمی نالایق و خوشگذران بود و هیچ تقیدی به دین نداشت، ثانیاً: بر اساس روایاتی که شنیده بود، منتظر فرزندی برای امام حسن عسکری (ع) بود تا با کشتن او خیال خود را راحت کرده و خلافت خود را تثبیت کند. لذا در این فضا به دنیا آمدن امام زمان نیز بر اساس کرامتی از امام حسن عسکری (ع) رخ میدهد و هیچ کسی جز یاران خاص حضرت، از تولد و حضور امام دوازدهم اطلاع ندارد، و در ۵ سالگی به امامت میرسد و برای حفظ جانش در پرده غیبت میرود.[۲]
امام زمان (عج) آخرین ذخیره الهی است، یازده امام قبلی به شهادت رسیدهاند، آخرین امام و ذخیره الهی باقی مانده است. خداوند متعال نیز وعده داده است که دین داران و مستضعفان عالم را وارثان زمین خواهد کرد، پس باید این ذخیره الهی تا لحظهای که خود خداوند متعال صلاح میداند، زنده بماند تا بتواند وعده الهی را محقق گرداند.
بر این اساس، شهادت وجود نازنین حضرت ولیعصر (عج) هیچ سودی نداشت و مانند پدران خود به شهادت میرسید و جامعه هیچ تغییری نمیکرد، از طرفی دیگر امامی وجود نداشت تا خداوند متعال وعده خود را با او محقق گرداند، پس او باید بماند تا لحظهای که مردم این آمادگی را پیدا کنند و پذیرای امام خود باشند و این قدر معرفت داشته باشند که امام خود را در مقابل ظلم و ستم و حکومت طاغوت یاری کنند.
نکته دوم: غیبت ایشان فلسفههای دیگری هم دارد که در روایات بیان شده است و دشمن با زیرکی و مغرضانه تنها همین مورد را بیان کرده و به نحوی سخن گفته است که انگار تنها فلسفه غیبت حضرت همین نکته بوده است، در حالیکه مهمترین فلسفه غیبت تحقق وعده الهی و فتح دنیا و حاکم شدن دستورات الهی بر کل دنیاست که تنها با ظهور حضرت رخ خواهد داد.[۳]
نکته سوم: ما امام معصوم را واسطه فیض الهی و واسطه بین خلق و خالق میدانیم، اگر تنها یک لحظه امام معصوم روی زمین نباشد و دنیا خالی از حجت و امام باشد، زمین نابود میشود و فیض الهی قطع میگردد و تمام دنیا و اهل آن نابود میگردند. امام صادق (ع) در این باره میفرماید: «لَوْ بَقِیَتِ الْأَرْضُ بِغَیْرِ إِمَامٍ لَسَاخَت: اگر زمین بدون امام بماند، اهل خود را فرو میبرد(نابود میشود)».[۴]
بر این اساس اگر امام زمان (عج) که آخرین امام و آخرین ذخیره الهی است، کشته میشد، واسطه بین زمین و آسمان از میان رفته و خداوند فیض خود را قطع کرده و به نابودی زمین میانجامید. لذا لازم بود که ایشان از شر دشمنان و صاحبان قدرت در امان بماند، بر این اساس بهترین راه برای حفظ جان ایشان در صورتی که خلیفه و تمام لشکریان او در صدد کشتن حضرت بودند، غیبت و پنهان شدن از دید همگان بود.
در نتیجه: چون بین شرایط موجود در زمان امام حسین (ع) و امام زمان (عج) تفاوت بسیاری وجود دارد، وظیفه آنان نیز فرق خواهد کرد و الا ائمه اطهار همیشه برای جان فشانی در راه دین آماده بوده و هرگز از مرگ نترسیدهاند، گواه این ادعا شهادت یازده امام است که در راه احیای دین جان خود را فدا کردند.
پینوشت
[۱]. طوسى، محمد بن الحسن، الغیبة، دار المعارف الإسلامیة، قم، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص ۳۳۲.
[۲]. لطفا به این مطلب مراجعه فرمایید: https://btid.org/fa/news/90024
[۳]. لطفا به این مطلب مراجعه فرمایید: https://btid.org/fa/news/96424
[۴]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص ۱۷۹.