صراط مستقیم در آموزههای قرآنی اصطلاحی خاص با معنا و مفهومی ویژه است. این اصطلاح که ترکیبی از دو واژه عربی صراط و مستقیم است بار مفهومی خاصی را با خود به دوش دارد که میتوان گفت که همه آیات قرآن، تنها تبیینگر همین مفهومی است که قرآن از صراط مستقیم اراده کرده است؛ زیرا خداوند پس از فرمان هبوط به حضرت آدم(ع) و حوا (س) به آنان گوشزد میکند که به سبب ترک اولای ایشان وخوردن از میوه درخت ممنوع و بروز مسائلی که در شان جنت عدن و بهشت آدم (ع) نیست میبایست از آن بیرون روند و در روی زمین تا زمانی خاص مستقر شوند و از متاع و نعمتهای آن بهره گیرند تا اینکه از سوی خداوند برای ایشان دستور هدایتی فرو آید و آنان را با آموزههای دستوری و راهنماییهای خاص خود در مسیر قرار دهد تا بتوانند استعدادها و قوای خویش را به فعلیت رسانند و دوباره خود را در مسیر انسانیت قرار دهند که راه خلافت الهی و ولایت بر همه هستی است.از این روست که همه کتب آسمانی و آیات وحیانی در حکم بیان راهی است که انسانها را از جایگاه هبوطی برانگیزاند و راه را از چاه بنمایاند و کمک و یاری کند تا بتوانند قوای خویش را فعال کرده و در مسیر تکاملی قرار دهند. بنابراین آنچه در آیات قرآن و آموزههای وحیانی آن آمده است همانند دیگر کتب آسمانی، تبیینکننده راه مستقیمی است که انسان میبایست آن را طی کند، لذا میتوان گفت همه آیات قرآن تفسیر و تشریح و تبیینکننده اصطلاح قرآنی صراط مستقیم است و آنچه در اینجا به عنوان ویژگیها و یا خصوصیات راه راست بیان میشود تنها بخش کوچکی از آن تفسیر است که میتواند در شناخت بهتر و سادهتر این راه کمک و یاری رساند.
با توجه به این نکته است که اگر در تفاسیر روایی در بیان ویا از باب ذکر مصداق و یا جری و تطبیق و تاویل، سخن از این به میان میآید که نحن الصراط المستقیم و یا الصراط هو صراط الولایه و مانند آن، در حقیقت بیانگر نمادهای عینی از این واقعیت و حقیقت است که همه قرآن و یا همه اسوههای قرآنی چون پیامبراکرم(ص) و معصومان دیگر (ع) تفسیر صراط مستقیم میباشند.
* واژه شناسی
صراط مستقیم ترکیبی از دو واژه صراط و مستقیم است. صراط کلمه مشتق و گرفته شده از واژه سرط است.(مجمع البیان ج ۱ و ۲ ص ۱۰۳) سرط در زبان عربی به معنای بلعیدن سریع و تند آمده است (ترتیب العین ج ۲ ص ۸۱۳)، لذا به راه روشن و وسیع که روندگان بسیاری را در خود جا میدهد صراط گفته شده است. (مجمعالبیان ج ۱ و ۲ ص ۱۰۴)
اما واژه مستقیم به راه راستی گفته میشود که هیچگونه کژی در آن نباشد.(همان) بنابراین صراط مستقیم یعنی راه روشن و راست که همه را در بر میگیرد و دارای روندگان بسیاری است.
* اصطلاح شناسی
در میان مفسران درباره مقصود آیات قرآن از صراط مستقیم اختلاف و اقوالی است. برخی مراد از صراط مستقیم را قرآن دانستهاند و برخی دیگر مراد از آن را اسلام و برخی دیگر از اقوال پیامبراکرم (ص) و امامان معصوم (ع) را گفتهاند.
مرحوم طبرسی در کتاب مجمعالبیان پس از نقل اقوال یاد شده که در ذیل تفسیر آیه ۶ سوره فاتحهالکتاب آورده است ،مینویسد: بهتر است که آن را بر معنای عام آن حمل کرد، به طوری که شامل همه مصادیق یاد شده شود؛ زیرا که صراط مستقیم، دینی است که خداوند به آن فرمان داده است که آن اعم از توحید و عدل و ولایت کسانی است که اطاعت آنان واجب است و همین معنا نیز در آیه ۶ سوره حمد مراد و مقصود خداوند است.(مجمعالبیان ج ۱ و ۲ ص ۱۰۴)
این سخن طبرسی همان چیزی است که میتوان از قرآن به دست آورد ،از این رو گاه از تمامی دین حق به صراط مستقیم یاد میشود و گاه دیگر از صراط پیامبر(ص) به عنوان صراط مستقیم تعبیر شده (انعام آیه ۱۵۳ و مومنون آیه ۷۳) و گاه دیگر راه ولایت ،راه راست معرفی میشود.
در قرآن این معنای عام که مرحوم شیخ طبرسی بیان کرده است با واژگان دیگری نیز توضیح داده شده که میتوان به واژگانی چون حنیف، صراط، صراط الحمید، صراط السوی، هی التی اقوم و مانند آناشاره کرد.
* ویژگیهای صراط مستقیم
برای شناخت صراط مستقیم از دو روش میتوان بهره گرفت: نخست اینکه از کسانی که در این راه هستند و به عنوان سالکان و روندگان آن معرفی شدهاند استفاده کرد و یا اینکه از ویژگیهایی که خداوند در قرآن برای آن بیان کرده بهره گرفت.
قرآن از هر دو روش نظری و عینی برای بیان راه راست استفاده کرده است. در اینجا نخست ویژگیهای نظری آن بیان و سپس به نشانهها و شاخصههای راه یافتگان پرداخته میشود.
خداوند صراط مستقیم را راهی بر میشمارد که انسان باید در آن مسیر قرار گیرد و به دعوت خداوند لبیک گوید. خداوند در آیه ۱۵۳ سوره انعام و نیز ۷۳ سوره مومنون مردمان را دعوت کرده است که دراین مسیر قرار گیرند. از نظر قرآن این راهی است که میتواند انسان مستقر در زمین و مهبط را به جایگاه واقعی و اصلی او به عنوان خلافت الهی بازگرداند و از نعمتهای خاص خداوند برخوردار کند.(حمد آیه ۶)
کسانی که در این راه قرار میگیرند نه تنها از گمراهی و اغوای ابلیس و شیاطین در امان میمانند (حجر آیات ۳۹ و ۴۱) بلکه به عنوان الگوهای الهی معرفی میشوند.(حمد آیات ۵ تا ۷ و نیز انعام آیات ۸۷ و ۸۹)
خداوند در آیات ۳۲ تا ۳۶ سوره مریم کسانی را که در مسیر صراط مستقیم حرکت میکنند انسانهای خوشبختی معرفی میکند که به آرامش و آسایش واقعی رسیدهاند.
از ویژگیهای انحصاری صراط مستقیم که در آیات ۵۲ و ۵۳ سوره شورا بداناشاره شده این است که این راه، آدمی را به الله که هدف نهایی است میرساند و از هر گونه دوری از خدا باز میدارد. در حقیقت راهی است که میتوان آن را راه صد در صد درست و راست ارزیابی کرد که هر کس در آن قرار گیرد، به الله به عنوان اسم جامع میرسد و خود نیز مظهر اسم جامع میشود.
از خصوصیات این راه آن است که راهی طبیعی و مطابق با فطرت بشری است و انسانها به طور طبیعی و فطری همان راه را انتخاب میکنند مگر آنکه طبیعت و فطرت آنان آسیب دیده باشد و یا تحت وسوسهها و القائات شیطانی و ابلیسی قرار گرفته باشند.
راه راست راه خداوند است که در آن هیچگونه کژی و انحرافی یافت نمیشود وآدمی را به سوی بدیها و زشتیها و نابهنجاریها نمیخواند (انعام آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳ و هود آیه ۵۶ )
کسانی که در راه راست قرار میگیرند دارای همه خصوصیات بلند اخلاقی و هنجاری هستند و رفتارها و گفتارهای ایشان بر اساس و پایه اصول عقلانی و شرعی است و از نابهنجاریها و زشتیها و پلیدیها پرهیز میکنند. از این روست که آنان آینه تمام نمای اخلاق و قانون هستند.قرآن در آیات بسیاری میکوشد تا با بیان برخی از مصادیق رفتارهای پسندیده و هنجاری و اخلاقی ایشان نشان دهد که آنانی که در مسیر کمالی راه راست قرار میگیرند ،به همه اعمال پسندیده و صالح گرایش داشته و بدان عمل میکنند و از زشتیها و اعمال ناپسند دوری میکنند و تقوا پیشه میگیرند.
* نشانههای سالکان صراط مستقیم
قرآن سالکان راه راست را انسانهایی میشمارد که به پدر و مادر خویش احسان میکنند(مریم آیات ۳۱ تا ۳۶ و نیز انعام آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳) اهل اطاعت ازخدا (یس آیه۶۱ و زخرف آیه ۶۱) ایمان به آخرت (مومنون آیه ۷۴) برپایی نماز(مریم آیات ۳۱ و ۳۶) پرداخت نفقات و زکات به مستمندان و نیازمندان (همان ) اخلاص و صداقت(حجر آیات ۳۹ و ۴۱) اهل عمل به اسلام و قرآن (تکویر آیات ۲۷ و ۲۸ و طه آیه ۱۳۵) اهل اجتناب از استکبار و زورگویی و خود برتربینی (مریم آیات ۳۱ تا ۳۶) پرهیز از اطاعت شیطان و دعوتهای وی به پلشتی و زشتی (حجرآیات ۳۲ تا ۴۲ و مریم آیات ۴۳ و ۴۴) اجتناب و دوری از زشتی (انعام آیات ۱۵۱ و ۱۵۳) دوری از فرزندکشی (همان ) دوری از قتل بیگناهان (همان) پرهیز از گران فروشی و کمفروشی(همان) و دوری از مال یتیم(همان ) هستند.
در حقیقت در این آیات بویژه آیات سوره انعام به این مهم اشاره شده است که انسانهای راه یافته و در مسیر کمالی صراط مستقیم قرار گرفته، انسانهایی هستند که میکوشند تا به خوبیها و زیباییها و کمالات نزدیک شده و از بدیها و زشتیها و نابهنجاریها دوری و پرهیز کنند.
خداوند آنگاه در آیات قرآن شماری از این راهیافتگان در مسیر کمالی صراط مستقیم را معرفی میکند و از مردمان میخواهد به این الگوهای عینی توجه کنند؛ زیرا اینان کسانی هستند که در زندگی خویش در هنگام مواجهه با مشکلات عدیده و دعوتهای ابلیسی و شیطانی توانستند در مسیر فطرت و کمال هدایتی قرآن و یا آموزههای وحیانی آسمانی دیگر قرار گیرند. این سالکان صراط مستقیم ،پیامبرانی چون ابراهیم (بقره آیه ۱۳۵) ادریس (مریم آیات ۵۶ و ۵۸) اسحاق و اسماعیل (انعام آیات ۸۶ و ۸۷) و همه پیامبران (نساء آیه ۶۸ و ۶۹) شاکران (اعراف آیه ۱۶ و ۱۷) انصارو یاران پیامبر(ص) بویژه کسانی که در بیعت رضوان مشارکت داشتند (فتح آیات ۱۸ و ۲۰) شهیدان (نساء آیه ۶۸ و ۶۹) صالحان (همان ) صدیقان (همان)مخلصان (حجر آیه ۳۹ و ۴۱) هستند.
* راه رسیدن به راه راست
حال سؤال این است که چگونه میتوان به راه راست دست یافت و در مسیر کمالی آن قرار گرفت؟ با توجه به مطالب پیش گفته میتوان گفت که راه از چاه معلوم و راه رسیدن به راه راست و در مسیر کمالی آن قرار گرفتن مشخص است، اما در این باره برای تاکید بیشتر باید گفت: راهی، راه راست است که بر اساس فطرت و طبیعت سالم بشری باشد. از این رو هر امری که برخلاف حکم عقل مستقل و سیره عقلا باشد و با اصول اخلاقی و هنجاری در تضاد باشد و در موارد مشکوک، برخلاف راه شریعت شناخته شود باید از آن پرهیز کرد و آن را راهی بیرون از راه راست ارزیابی نمود.
کسانی که در مسیر کمالی راه راست قرار میگیرند یک گروه از سه گروه به شمار میروند که دو گروه دیگر بالطبع از راه راست بیرون هستند. به این معنا که هدایت یافتگان کسانی هستند که به آنان نعمتهایی خاص چون عقل و حکمت و رشد داده شده است و حق را از باطل و کارهای درست از نادرست را میشناسند و بر صداقت و راستی هستند و اعمال صالح انجام میدهند، به گونهای که این کارها جزو سیره و منش آنان شده است. به نعمتهایی که به آنان داده شده است شکر میگزارند و آن را به درستی و در جای خود مصرف میکنند و شاکر واقعی نعمت هستند.
آنان هرگز از ولایت و اطاعت خدا و رسول و معصوم که خلیفه الهی است بیرون نمیروند و نعمت را کفران نمیکنند و مورد غضب الهی قرار نمیگیرند و یا سخن و آرا و نظرات خود را بر حکم الهی مقدم نمیدارند که گمراه شوند و از مسیر کمالی خارج گردند.
آنان کسانی هستند که از خداوند میخواهند تا اراده آنان را برای قرار گرفتن در مسیر، تقویت کند.(تکویر آیه ۲۷ و ۲۸) آنان اهل اطاعت (نساء آیه ۶۶ و ۶۸) اعتصام به خدا (آل عمران آیه ۱۰۱ ) کمک خواهی از خدا (حمد آیه ۵ و ۶) در مسیر راهنمایی پیامبران (بقره آیه۲۱۳) انجام تکالیف الهی(نساءآیه ۶۶ و ۶۸) حق گرایی (نحل آیه ۱۲۰ و ۱۲۱) شکرگزاری (نحل آیه ۱۲۱) قرآن(مائده آیه ۱۵ و ۱۶) هجرت(نساء ایه ۶۶ و ۶۸) و دیگرامور نیک و پسندیده هستند.
این همان راهی است که انسان میتواند با قرار گرفتن در آن، خود را به خدا برساند و اهل تقرب و کمال مطلق و نوعی ولایت و خلافت شود.