تأثير نماز بر روح و روان انسان چيست؟

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
تأثير نماز بر روح و روان انسان چيست؟

خوشبختانه با گذشت زمان و پيشرفت علوم هر روزه بعد جديدي از تاثير نماز بر زندگي انسان روشن مي گردد.
يكي از ابعاد نماز كه امروزه مورد توجه دانشمندان اسلامي و غير اسلامي قرار گرفته، تاثيرات مسائل معنوي از جمله نماز، دعا و راز و نيايش با خداوند متعال بر روح و روان انسان مي باشد كه اعترافات اين دانشمندان در اين باره بسيار جالب و قابل تامل مي باشد.
در اين جا به دليل اختصار تنها به گوشه اي از آثار نماز بر روح و روان انسان اشاره نموده و براي كسب اطلاعات بيش تر، شما را به مطالعه كتاب هاي مفصلي كه در اين زمينه به نگارش در آمده دعوت مي نماييم.

آرامش بخشى نماز
اضطراب بيماري شايع قرن اتم و كهكشان است، پيشرفت سريع و پيچيده تمدن و در عين حال بي توجهي به ارزش هاي مذهبي و خانوادگي هر روز بيش از پيش براي افراد و اجتماع اضطراب هاي جديد به وجود مي آورد به گونه اي كه هر روز آمار بيمارى هاى روانى، و مصرف قرص اعصاب و در نتيجه آمار خودكشي و ديوانگي بيش تر مي شود.
با اين كه دلايل علمي مختلفي از ديدگاه هاي مختلف به عنوان دلايل بروز اضطراب و تشديد آن ارائه شده است اما هم چنان دور شدن از ايمان مذهبي به عنوان يك عامل عميق در بروز اضطراب نقش غير قابل انكاري دارد [1]و به اين ترتيب نقش پيشگيري كننده و حتي درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسي است.
بهترين راه حل براي رفع اين مشكل فراگير، چيزي جز ياد خدا و ايمان و اُنس با نماز نيست كما اين كه خداوند متعال تصريح نموده:« أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏»[2]؛«همانا با ياد خداوند دل ‏ها آرامش مى ‏يابد».
امروزه بسيارى از دانشمندان علوم روانى و روان پزشكان نيز، به اين نكته پى برده‏ اند كه دعا و بر پا داشتن نماز و اعتقاد محكم به خداوند و دين، نگرانى، تشويش، يأس و ترس را - كه موجب بسيارى از بيمارى‏ هاى روحى است - بر طرف مى ‏سازد.
« ديل كارندگي» روان شناس مشهور غرب مي نويسد:« در آمريكا، به طور متوسط در هر 35 دقيقه يك نفر خودكشي مي كند و در هر دو دقيقه يك نفر ديوانه مي شود. اگر اين مردم از تسكين خاطر و آرامش – كه دين و عبادت به آدمي مي بخشد- نصيبي داشتند، ممكن بود، از اغلب اين خودكشي ها و بسياري از ديوانگي جلوگيري شود.»[3]

تقويت روحيه‏ در زمان بروز مشكلات
نماز در تقويت روحيه انسان به هنگام بروز مشكلات و گرفتاري ها نقش بسياري دارد، چه عملى بهتر از نماز و پيوند با خدايى كه فرمانش در تمام جهان هستى نافذ است و همه چيز در برابر اراده او سهل و آسان است.

ايجاد اميد
ايمان به خدا و راز و نياز با او به انسان اميد و توان مي دهد، احساس مي كند به پناهگاه مطمئن و باقدرتي متكي است و بدين دليل، احساس اميد و توانمندي مي كند و اگر اين ارتباط با آن منبع عظمت و رحمت قطع باشد، احساس دل تنگي و نگراني در او ايجاد مي شود و به بيماري هاي رواني گرفتار مي آيد.
روان شناسان و روانكاوان بزرگي هم چون يونگ، اريك فروم، ويليام جيمز و ديگران به اين حقيقت اشاره كرده اند و ايمان به خدا را اساس و پايه پيشگيري و معالجه بيماري رواني مي دانند.
«ديل كارنگي» مي نويسد:«هنگامي كه كارهاي سنگين، قواي ما را از بين مي برد و اندوه ها هر نوع اراده اي را از ما سلب مي كند و بيش تر اوقات، كه درهاي اميد به روي ما بسته مي شود، به سوي خدا روي مي آوريم. ولي اصلا چرا بگذاريم روح يأس و نااميدي بر ما چيره شود؟ چرا همه روزه به وسيله خواندن نماز و دعا و به جاي آوردن حمد و ثناي خداوند، قواي خود را تجديد نكنيم؟»
حضرت علي(ع) مي فرمايد:«پروردگارا، تو از هر مونسي براي دوستانت مونس تري و از همه آن ها براي كساني كه به تو اعتماد كنند، براي كارگزاري آماده تري... اگر تنهايي سبب وحشت آنان گردد ياد تو مونس آن ها است و اگر سختي ها بر آنان فرو ريزند به تو پناه مي برند.»[4]

احساس عزّت
عزّت به معنى نفوذ ناپذيرى است. در مكتب انبيا تمام عزّت ها از آنِ خداست، چنان كه همه قدرت ها از اوست. لذا قرآن از كسانى كه به سراغ غير خدا مى روند انتقاد مى كند كه آيا از غير خدا عزّت مى خواهيد؟[5]
طبيعى است كه اتصال به عزيزِ مطلق و قدرت بى نهايت، به انسان عزّت مى دهد. چنان كه كلماتى هم چون«اللّه اكبر» طاغوت ها را در نزد انسان حقير و او را در برابر آن ها عزيز مى كند.
لذا قرآن به ما دستور مى دهد كه در سختى ها و مشكلات از نماز و عبادت كسب قدرت و قوّت كنيم:« وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»[6]؛« از صبر و نماز يارى جوييد»[7]

تمركز حواس
افراد موفق كسانى هستند كه مى توانند در امرى تمام افكار خود را متمركز كنند و تمام دانستني هاى خود را درباره آن بياورند و به كار بندند. به راستى اگر روح و فكر ما به طور كامل در نقطه اى متمركز شود يا براى امرى به كار افتد نيروى شگفت انگيز و فوق العاده اى مى آفريند.
ويليام جيمز كه پدر روانشناسى جديد محسوب مى شود، مى گويد:
فرق بين افراد نابغه با ديگران، يك موهبت فطرى نيست؛ بلكه مربوط به توجه كاملى است كه به موضوعات و نتيجه هاى آن مبذول مى دارند و ميزان نبوغ بستگى به ميزان و درجه تمركز افكار شخصى دارد.
در مورد اين كه چگونه مى توان اين نيرو را در خود ايجاد كرد ويليام مولتن در مجله ريدرز دايچست مى نويسد:
اين نيرو تمركز فكر به وسيله تمرين به دست مى آيد و البته تمرين احتياج به شكيبايى و پايدارى دارد. وقتى توانستى افكارت را پى در پى 50 يا 100 بار در موضوعى متمركز كنى لاجرم ساير افكار و خاطره ها جاى خود را به موضوع مورد نظرتان خواهد داد. سرانجام عادت خواهى كرد كه در هر امرى با اراده خود ذهن را متمركز سازى.
از تمام مطالب فوق نتيجه مى گيريم كه نماز بهترين وسيله براى پرورش تمركز فكر و حواس در انسان است. زيرا نمازگزارى كه مى كوشد با تمام قدرت افكار خود را در يك جا جمع كند تا نمازش با خشوع و حضور قلب باشد، بدون ترديد اين عمل در وى عادت مى شود و مى تواند در هر موردى تمام افكار خود را متمركز سازد و در نتيجه به ترقيات و اكتشافات مهمى نايل گردد. [8]

بهبود افسردگي و اختلالات رواني
اگر انسان به دليل عدم اعتقاد به خدا، پناهگاه و ماوايى امن نداشته باشد تا بدان التجا جويد، نهايتا به بن بست و پوچى رسيده و خود را خبط طبيعت پنداشته و بدين گونه خود را دچار امراض روانى لاعلاجى گرداند.
لذا، نماز يكى از موثرترين و بهترين راه هاى درمان اين گونه امراض روحى است، زيرا كه نماز و نيايش، راز و نياز با مبدا هستى است كه انسان به اصطلاح عقده گشايى مى كند و آن چه در دل و قلبش پنهان دارد، بيرون مى ريزد و با خالق خود به اميد گشايش راز دل خود را در ميان مى گذارد و همين امر اميد به استجابت دعا و نمازش است كه به شخص نيرو و حياتى تازه بخشيده و او را از چنگال مخوف برخى از امراض روحى و روانى رهايى مى بخشد.
پروفسور ويليام جيمز در اين باره مى گويد:
در خصوص شفا يافتن بيمار به وسيله دعا و نماز بايد گفت: چنان كه حقايق و واقعيت هاى پزشكى را قبول داشته باشيم، پزشكانى چند اظهار داشته اند كه در بسيارى از موارد دعا، در بهبودى حال بيمار موثر بوده است. بنابر اين بايد دعا را در معالجه بيماران يكى از وسايل موثر دانست. در مورد بسيارى از مردم، دعا براى معالجات امراض روحى بسيار موثر بوده است و در نتيجه صحت بدنى و جسمى آن ها را در پى خواهد داشت.
حتى به قول دكتر كارل وقتى نيايش ساده و به صورت اداى طوطى وار جملاتى باشد، اثرى بر روى رفتار و سلوك فرد مى گذارد.[9]

بهترين راه تسكين غم و اندوه
بانو دكتر روز هلوردنج كه از مشاورين پزشكى بوستن در آمريكاست مى گويد:
به نظر من بهترين درمان تسكين و تخفيف غم و نگرانى اين است كه مشكلات و گرفتاري هاى خود را با شخصى كه طرف اعتماد باشد در ميان گذاريم، ما اين عمل را خالى كردن دل مى گوييم....
وقتى كه بيماران به اين جا مراجعه مى نمايند، مى توانند گرفتارى ها و غصه هاى خود را به تفصيل براى ديگران شرح دهند، آن قدر بگويند تا به كلى از فكرشان خارج شود، فكر كردن درباره نگرانى ها و پنهان داشتن آن ها از ديگران باعث هيجان عصبى مى شود، ما هم بايستى شريكى برا گرفتارى هاى خود پيدا كنيم، بايد حس كنيم كه در دنيا كسى هست كه مايل به گوش دادن شرح گرفتاري هاى ما و قادر به درك آن ها باشد.
امروز اغلب بيمارستان هاى روحى و عصبى و حتى قسمت هاى جسمى و بخش هاى جراحى نزديكى از طرق معالجه بيماران را همان راز دل گفتن با ديگران تشخيص داده اند. و يكى از دستورات دانشمندان و روان شناسان نيز همين است كه انسان عقده هاى خود را به شخصى كه مورد اعتماد خود مى داند بازگو كند...
حال با اين توضيحات و در چنين مواردى آيا جهت رفع نگرانى و پريشانى بهتر نيست به درگاه خداوند سميع و بصير پناه برده... خداوندى كه كليه امور به دست او و هر خير و احسانى پرتوى از فيوضات بيكران او و هر امرى به فرمان اوست... [10]

تعادل روحي و رواني
امروزه بيش از 60 درصد مراجعه كنندگان به بيمارستان هاي عمومي، در واقع از يك مشكل رواني رنج مي برند كه در اين ميان خواب در بهبود و يا تشديد اين مساله نقش مهمي را ايفا مي نمايد، از همين رو ايجاد بهداشت خواب، يك ركن مهم بهداشت رواني و جسمي به حساب مي آيد و هر عاملي كه در تنظيم بهداشت خواب موثر باشد، پيشگيري كننده و حتي درمانگر بسياري از بيماري هاي جسمي و رواني است.
امروزه، نخستين اصلي كه در ايجاد بهداشت خواب، توسط جديدترين منابع علمي دنيا توصيه مي شود بيدار شدن هر صبح سر يك موقع مشخص از خواب است.[11]
يك نگاه كلي به جدول اوقات شرعي، نشان مي دهد، كه وقت نماز صبح، در تمام طول سال، با در نظر گرفتن تغييرات ناشي از حركات وضعي و انتقالي زمين، زمان ثابتي است و اقامه كننده نماز صبح، با برخاستن پس از اذان در واقع اساسي ترين گام را در جهت رعايت بهداشت خواب و در نتيجه آن، سلامت بدني و تعادل روحي و رواني برداشته است.

شادابي روح و روان
از جمله مواد شيميايي داخل بدن كه به طور غير ارادي سبب شادي انسان مي شود و به او شعف و نشئه بي نظير مي بخشد، ماده اي به نام« كورتيزول» مي باشد كه ميزان آن در داخل بدن انسان در ساعات سحرگاهي به شدت افزايش مي يابد [12] و در صورت بيداري انسان در اين ساعات، لذت و شعف سرمست كننده اي نصيب او مي شود كه بي شك بر زندگي او در تمام طول روز تاثير گذار است.
افزايش كورتيزول در ساعات صبح و ارتباط آن با نشاط صبحگاهي، كه امروزه از مسلمات پزشكي است،
به اين ترتيب واضح است، امر واجب نماز صبح با ارزاني داشتن بيداري صبحگاهي به انسان تقديم كننده شادابي به او مي باشد.

ايجاد احساس امنيت رواني
هر چند كه در پزشكي و زيست شناسي امروزي واژه استرس به معني هايي متفاوتي به كار مي رود، اما بر اساس تعريف هانس سليه ( روانشناس مشهور ) استرس در پزشكي و روان پزشكي معمولا اشاره به موقعيت هاي رواني و اجتماعي متنوعي دارد كه قادر به ايجاد بيماري هاي جسمي و رواني و ساير اختلالات رفتاري است.
چنان چه با دقت كافي و استناد به شواهد آماري به مكان هايي كه استرس هاي متعدد زندگي كار افراد را به آن جا مي كشاند ( مكان هايي مثل مطب پزشكان، بيمارستان هاي جسمي و رواني، قبرستان جوان مرگ ها !؟!، زندان ها و.. ) سري بزنيم متوجه مي شويم كه تعداد مذهبي ها، در مقايسه با غير مذهبي هاي حاضر در اين قبيل جاها بسيار متفاوت است.
به عنوان مثال در كشور خودمان 90% محكومان زندان ها را افراد بي نماز تشكيل مي دهند. يا مثلا آمار بيماران بستري در بيمارستان ها كه با نماز بيگانه اند به طرز باورنكردني بيش از اشخاص مقيد به نماز است.[13]

 پيشگيري از بروز اختلال شخصيت اسكيزوئيد
برخي روان پزشكان ايراني«شخصيت منزوي» را به عنوان بهترين ترجمه، به جاي شخصيت« اسكيزوئيد» پيشنهاد كرده اند. چرا كه مبتلايان به اين اختلال، عمري را در كناره گيري از اجتماع گذرانده اند و در نظر ديگران آدم هايي مردم گريز، منزوي و تنها هستند.
مبتلايان به اين حالت اكثرا مشاغل انفرادي كه حداقل تماس با ديگران را ايجاب مي كند، انتخاب مي كنند و حتي برخي كار شبانه را به كار روزانه ترجيح مي دهند تا مجبور به مدارا با افراد بيش تري نباشند.
روش هاي مورد استفاده در روان پزشكي امروز براي درمان اين عارضه اعم از روان درماني، گروه درماني و يا حتي دارو درماني صورت مي پذيرد اما چنان چه در پيشگيري و يا درمان اين اختلال شايع شخصيت، روش عملي بي نظيري را جويا باشيم، كلمه درخشان “ نماز ” باز هم راه گشا خواهد بود.
توصيه مؤكد اسلام مبني بر اقامه نمازهاي واجب يوميه به جماعت و علاوه بر آن بانگ روح افزاي نماز جمعه در فراخواندن به يك اجتماع شكوهمند و پر شور هفتگي به عنوان سمبل بزرگي از اصالت «اجتماعي بودن» و ترك رهبانيت در همه تعاليم اسلامي مطرحند و گويي همه اين قبيل تعاليم، خود به خود نمازگزار را از گوشه نشيني و تنهايي، به بطن اجتماع مي كشاند.
به اين ترتيب، نماز نه تنها از ابتلا به اختلال اسكيزوئيد پيشگيري مي كند، بلكه توانايي دارد كه مبتلايان به اين عارضه را براي هميشه از كنج عزلت، به قلب جامعه بكشاند.[14]

پي نوشت :
[1] - ترجمه فارسي سيناپس كاپلان ـ سادوك، جدوم ـ صفحه 473
[2] - رعد (13)، آيه 28
[3] - مجتبي كلباسي، يكصد پرسش و پاسخ درباره نماز، ستاد اقامه نماز، پائيز 80 ش، چاپ اول، ج 1، ص 87
[4] - سيد رضى، نهج البلاغه، سيد جعفر شهيدى‏، تهران، شركت انتشارات علمى و فرهنگى‏، 1378 ش‏، چهاردهم، خطبه 225
[5] - نساء (4)، آيه 139
[6] - بقره (2)، آيه 45
[7] - محسن قرائتي، تفسير نماز، مركز فرهنگي درسهايي از قرآن،1387ش، سيزدهم، ص 30
[8] - گودرز نجفي، راز نيايش ( فوائد طبي و درماني نماز )، شركت چاپ و نشر بين الملل، پائيز86 ش، سوم، ص 89
[9] - همان، ص 44
[10] - همان، ص 45
[11] - دكتر مجيد ملك محمدي، 40 نكته پزشكي پيرامون نماز، همدان، معارف، 1376 ش، نكته اول، به نقل از ترجمه فارسي روانپزشكي كاپلان ـ سادوك، دكتر نصرت اله پور افكاري ـ جلد سوم صفحه111.
[12] - همان، نكته سوم، به نقل از فارماكولوژي كاتزونگ ـ مبحث كورتيكو استروييدها
[13] - همان، نكته بيست و يكم
[14] - همان، نكته بيست و هفتم

خوانده شده 482 مرتبه