چرا به ماه رمضان ماه مهمانی خدا می گویند؟

امتیاز بدهید
(1 امتیاز)
چرا به ماه رمضان ماه مهمانی خدا می گویند؟

کسی که در پی نورانی تر شدن است بداند که ماه رمضان آغاز یک سال جدید است برای بندگی. سال نوی که با یک میهمانی ویژه شروع می شود. میزبان معبود است و میهمان بندگان؛ ولی نه همه آنها.به خاطر همین است که به ماه رمضان ماه مهمانی خدا می گویند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره ماه مبارک رمضان فرمود:وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ ؛ و آن ماهی است که در آن به میهمانی خدا دعوت شده اید.روشن است که دعوت شدن به معنای شرکت در میهمانی نیست.؛

میهمان به کسی می گویند که دعوت را بپذیرند و در مجلس میهمانی شرکت کند؛ پس برخلاف تصور رایج، همه مردم میهمان این ماه نمی شوند.یعنی در حقیت بندگی خدا را به بهترین صورت انجام می دهند.

میهمانان این ماه تنها کسانی خواهند بود که دعوت الهی را لبیک گویند و وارد این میهمانی شوند ورود هم به این معناست که دعوت شونده تا آنجا که ممکن است آداب آن میهمانی و ادب در برابر میزبان و سایر میهمانان را رعایت کند. خلاصه، میهمان این ماه کسی است که عطر و بوی این ماه را بگیرد؛

چرا به ماه رمضان ماه مهمانی خدا می گویند؟
دعوت نامه ماه مهمانی خدا

در رمضان، مؤمنان با کارت «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ» به میهمانی خداوند دعوت شده اند، و این میهمانی ویژگی هایی دارد:
 
۱.میزبان، خداوند است و میهمانان را شخصاً دعوت کرده است.
 
۲.وسیله پذیرایی، شب قدر، نزول قرآن، فرود آمدن فرشتگان، استجابت دعا، لطافت روح، و دوری از دوزخ است.
 
۳.زمان پذیرایی، ماه رمضان است که به گفته روایات، اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است.
 
۴.چگونگی پذیرایی، شب قدر به گونه ای است که در آن نیاز یک سال میهمانان تأمین می شود و زمین با نزول فرشتگان در شب قدر مزیّن می گردد.
 
۵.غذای این ماه، غذای روح است که برای رشد معنوی لازم است، نه غذای جسم. لطف غذای این مهمانی، آیات قرآن است که تلاوت یک آیه آن در ماه رمضان همچون تلاوت تمام قرآن در ماه های دیگر است.
 
۶.این میهمانی هیچ سنخیّتی با میهمانی های دنیوی ندارد. خداوندِ عالِم و غنی و خالق و باقی و عزیز و جلیل، میزبان انسان های جاهل و فقیر و فانی و مخلوق و ذلیل می شود و می فرماید: من دعایتان را مستجاب می کنم و برای هر نفسی که در ماه رمضان می کشید، پاداش تسبیحی عطا می کنم.(1)
   
تفاوت در مکان و زمان مهمانی خدا
گاهی خداوند تبارک و تعالی در مکانی خاص می خواهد از بندگان پذیرایی کند و این مکان، خانه خود و کعبه است. او مسلمانان را به مسجدالحرام دعوت کرده است و در قرآن می فرماید:" وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا" و درجایی دیگر می فرماید:" طَهِّرا بَیتِیَ لِلطّائِفینَ وَالعاکِفینَ"
 
اما اگر از نظر زمان مهمانی بخواهیم به موضوع بپردازیم، زمان مورد نظر خداوند برای مهمانی ماه مبارک رمضان است. او در این ماه عنایات و الطاف ویژه ای به مهمانان خود عطا می کند.
 
ماه مهمانی خدا بزرگترین مهمانی است
پیامبر اکرم(ص) در این زمینه فرموده اند:" شهرٌ دُعیتم فیه إلی ضیافة الله" بدین معنی که: شما به مهمانی خداوند دعوت شده اید، این عبارت نشاندهنده لطفی است که ذات اقدس پروردگار برای بندگان خود در نظر گرفته است.

ما در تمام روزهای سال هم سر سفره خداوند نشسته و مورد عنایت او هستیم اما در این ماه کیفیت عنایت پروردگار به بندگانش با دیگر ماه ها بسیار متفاوت است. به واقع مهمانی بزرگی برپا شده است.
 
ماه مهمانی خدا بهترین اسم در میان اسم ها
رمضان، ماه خدا و میهمانی خدا، ماه بهار قرآن، ماه لیلة‏القدر و پاکی و تعالی انسان. رمضان، ماه برکت، رحمت، مغفرت، توبه، انابه، صبر و مواسات. رمضان ماه تقوا و طهارت و رهایی از شر نفس و به خدا پیوستن است.
 
رمضان، ماه علی(ع) آن مقتدای عدالت و انسانیت است که نماز خون و شهادت در محراب عشق را برای اولین بار به یادگار گذاشت.
 
در روایات رسیده از معصومان(ع) نام‏ها و اوصاف بسیاری برای ماه رمضان آمده است، که نام‏های یادشده بخشی از آن به شمار می‏آیند.(3)
 
ولی در این میان به نظر می‏رسد ماه خدا و میهمانی خدا، عالی‏ترین تعبیری است که درباره ماه رمضان به کار برده شده است.
 
با اینکه همه ماه‏ها ماه خداست و انسان‏ها همه وقت از نعمت‏های مادی و معنوی و در حقیقت از سفره گسترده الهی استفاده می‏کنند.

 ولی از آنجا که همه کتاب‏های بزرگ آسمانی از جمله قرآن که کتاب هدایت و راهنمایی برای همه بشریت است در این ماه نازل شده است، و نیز از آنجا که وظیفه بزرگ الهی روزه در این ماه انجام می‏شود امتیاز خاصی به این ماه بخشیده است.
 
روایات بسیاری درباره جایگاه این ماه بزرگ از امامان معصوم(ع) رسیده است. ولی جامع‏ترین آنها که بسیاری از وظایف روزه‏دار و شرایط یک روزه کامل و فضائل این ماه را بیان می‏ کند.

 خطبه مشهور پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که آن حضرت در آخرین جمعه ماه شعبان برای آماده ساختن یاران برای استقبال از ماه مبارک رمضان خطبه‏ای خواندند و در آن مژده فرا رسیدن ماه رمضان را داده و جایگاه و اهمیت این ماه بزرگ را تشریح کردند و خطاب به مردم فرمودند:
 
امتیاز خاص ماه مهمانی خدا
ی مردم، ماه خدا، با برکت و رحمت و آمرزش به شماروی آورده است. ماهی که در نزد خدا برترین ماه‏هاست. روزهایش برترین روزها و شب‏هایش برترین شب‏ها و ساعات آن برترین ساعت‏ها است.
 
ماهی است که به میهمانی خدا دعوت شده‏اید و از کسانی که مورد اکرام خدا هستند می‏باشید.در این ماه نفس کشیدن شما ثواب تسبیح و ذکر خدا و نیز خواب شما ثواب عبادت خواهد داشت. اعمال شما در این ماه پذیرفته و دعای شما مستجاب است.
 
پیامبر اکرم(ص):ای مردم، هر کس از شما که در این ماه روزه‏دار مؤمنی را افطار دهد، برای او به خاطر این عمل، ثواب آزاد کردن بنده‏ای و آمرزش گناهان گذشته در نظر گرفته می‏شود
 
گفته شد: ای رسول خدا(ص) همه ما را توانایی این کار (افطار روزه‏دار) نیست. رسول خدا(ص) فرمودخود را از آتش جهنم برهانید اگر چه به افطار دادن نصف دانه خرما و یا جرعه آبی باشد.
 
ملاقات در مهمانی خدا
 پیامبر اکرم(ص):هر که در این ماه با خویشاوندان خود رفت و آمد نموده و پیوند با آنان را محکم سازد، خداوند او را در روز ملاقات به رحمت خویش پیوند دهد، و هر که در این ماه رابطه خود را با خویشاوندانش ببرد، خداوند نیز رحمتش را در روز قیامت از او خواهد برید.
 
بر همین اساس، پیامبر اسلام از قول خداوند تبارک و تعالی نقل می‏کند که فرمود: «الصوم لی و انا اجزی به؛(4) روزه برای من است و من پاداش آن را خواهم داد
 
تردیدی نیست که این همه فضائل و آثار تنها با دست کشیدن از خوردن و آشامیدن ... به دست نمی‏آید بلکه همان گونه که امام صادق(ع) در روایتی مفصل اشاره کرده‏اند شرایط خاصی دارد لازم است همان گونه که ظاهر انسان روزه‏دار است اعضا و جوارح وی نیز، روزه‏دار باشند.

 زبان باید از دروغ بپرهیزد. دیدگان باید از نامحرم فرو بسته شوند، نزاع، حسد، غیبت و دیگر رذائل اخلاقی در بین نباشد تا روزه دارای آن آثار باشد.(5)
 
رسول اکرم(ص) به جابر بن‏عبداللّه‏ انصاری فرمود: ای جابر، هر کس در روز ماه رمضان روزه بدارد و شب آن را به یاد خدا بیدار شود، شکم را از حرام و دامن را از آلودگی حفظ کند و زبان خویش را نگه دارد، از گناهان بیرون رود همچنان که از این ماه بیرون می‏رود.

جابر گفت: ای پیامبر خدا، چه نیکوست این حدیث.پیامبر اکرم(ص) فرمود: ای جابر، چه دشوار است شرایط آن.(6)

ماه مهمانی خدا و صفای باطن
روزه دارای ابعاد گوناگون و آثار بسیاری است. که از همه مهم‏تر بُعد اخلاقی و تربیتی آن است. روزه اگر روزه باشد صفای باطن و پاکیزگی روح را به همراه دارد، چرا که انسان روزه‏دار با خودداری از خوردن و آشامیدن قوای حیوانی خود را  تردیدی نیست .

که این همه فضائل و آثارتنها با دست کشیدن از خوردن و آشامیدن ... به دست نمی‏آید بلکه همان گونه که امام صادق(ع) در روایتی مفصل اشاره کرده‏اند شرایط خاصی دارد لازم است همان گونه که ظاهر انسان روزه‏دار است اعضا و جوارح وی نیز، روزه‏دار باشند.

زبان باید از دروغ بپرهیزد.دیدگان باید از نامحرم فرو بسته شوند، نزاع، حسد، غیبت و دیگر رذائل اخلاقی در بین نباشد تا روزه دارای آن آثار باشد.
 
تضعیف و بر هوا و هوس‏های خود پیروز می‏گردد. قرآن به هنگام دستور روزه به مؤمنان می‏فرمایدای مؤمنان، همان گونه که روزه را بر اقوام پیش از شما واجب کرده بودیم آن را بر شما نیز واجب ساختیم تا پرواپیشه شوید.»(7)
 
اسلام می ‏خواهد، مسلمان با روزه‏داری در ماه مبارک رمضان زمینه پرورش روح و تقوا را در همه زمینه‏ها در خود ایجاد کنند. زیرا همان گونه که اشاره کردیم.

 هر گاه انسان از انجام خواسته‏های طبیعی تن، خودداری کرد، بخوبی می‏تواند از پیروی هوای نفس خودداری کند بدون تردید رسیدن به مرحله تقوا و پرورش روح در همه ابعاد تنها با امساک از خوردن و آشامیدن به دست نمی‏آید بلکه شرایط دیگری لازم دارد که بدان اشاره کردیم.

 بنابراین، اگر دیده می‏شود که وضع اخلاقی برخی از افراد با اینکه یک ماه را روزه گرفته ‏اند، با گذشته چندان تفاوتی ندارد و به پاکی و تعالی آنان نینجامیده است، به جهت این است که روزه را تنها خودداری از خوردن و آشامیدن پنداشته‏اند. در حالی که پیامبر اسلام(ص) می‏فرماید:
 
«کوچکترین و آسان‏ترین چیزی که خداوند در روزه، برای روزه‏دار واجب کرده امساک از خوردن و آشامیدن است.»(8)
 
رسول اکرم(ص) به جابر بن‏عبداللّه‏ انصاری فرمود: ای جابر، هر کس در روز ماه رمضان روزه بدارد و شب آن را به یاد خدا بیدار شود، شکم را از حرام و دامن را از آلودگی حفظ کند و زبان خویش را نگه دارد، از گناهان بیرون رود همچنان که از این ماه بیرون می‏رود.
 
براساس روایات، روزه‏دار، همان گونه که از خوردنی‏ها و آشامیدنی‏ها خودداری می‏کند، باید همه اعضای بدن خود را روزه‏دار نگه دارد، در این صورت است که خداوند روزه او را می‏پذیرد و صفای روح و باطن به او عنایت می‏کند.(9)
  
ماه مهمانی مخصوص خدا
 همه در طول سال با نعمت‌های مادی، پذیرایی می‌شوند و دائم بر سر خوان گسترده الهی می‌خورند و می‌آشامند و اختصاصی به بندگان مؤمن خدا ندارد، همه‌ی انسان‌ها، مسلمان و غیر مسلمان، خداپرست و مشرک و دشمن و دوست، همواره بر روی این کره خاکی میهمان خداوندند.

ادیم زمین سفره عام او است . براین خوان یغما چه دشمن چه دوست. اما این مهمانی، خاص روزه‌داران و بندگان مخلص خدا است، پس باید با آن مهمانی عمومی فرق کند.
 
ماه مهمانی جان و روح
 انسان در طول سال بر سر خوان گسترده الهی، بهره‌ی جسمی می‌برد، اما انسان همه‌اش جسم نیست، بلکه موجودی مرکب از جسم و جان است و همان گونه که جسم نیاز به خوراک دارد.
 
 روح و جان انسان هم نیاز به تغذیه دارد و خداوند تبارک و تعالی در ماه مبارک رمضان، با راه‌اندازی ضیافتی خاص، می‌خواهد در کنار بهره‌ی جسمی، به همه‌ی کسانی که در این ضیافت وارد می‌شوند؛ با پذیرایی معنوی، بهره روحی عطا فرماید.
 
 ماه مهمانی و پذیرایی خدا
 خداوند تبارک و تعالی در ضیافت ماه مبارک رمضان، با پذیرایی معنوی، می‌خواهد در کنار بهره‌ی ناچیز جسمی؛ بهره کامل روحی عطا فرماید. خداوند تبارک و تعالی در این میهمانی، گوهر جان‌ و روح انسان‌ که به ابدیت ارتباط دارد را، در مهمانسرای رمضان فرا خوانده است .

و این پذیرایی باید با جان و روح انسان، سنخیت داشته باشد نه با جسم او. خداوند جسم انسان را در مهمانسرای رمضان فرا نخوانده است، که بگوییم این چه مهمانی است که در آن خوردن و آشامیدن ممنوع است.
  
 مهمانی فراتر و والاتر از پذیرایی‌های معمولی
 جسم انسان با همه پیچیدگی‌ها و ظرافت‌هایش در برابر گوهر روح و جان، حقیر و ناچیز است و  غذاهای جسم (خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها) در برابر غذای روح، به همان اندازه، حقیر و ناچیز است.

 مهمانی با چیزهای محقری همچون خوردن و آشامیدن، چندان اهمیتی ندارد، چرا که هر کس دستش به دهانش برسد می‌تواند چنین مهمانی بدهد، اما مهمانی خالق هستی با تمام مهمانی‌ها و با تمام پذیرایی‌های معمولی فرق دارد و از آن فراتر و والاتر و با ارزش‌تر است.
  
مهمانی برای سیر ملکوت
 خداوند تبارک و تعالی در ضیافت ماه مبارک رمضان، با ارتباط با خالق هستی، با توفیق اطاعت و بندگی، با توفیق پرستش، با توفیق دوری از گناه، با تهذیب نفس، با خودسازی معنوی، با فراهم شدن اسباب سعادت، با عاقبت بخیری، با تحصیل تقوا، با تقرب به خدا، با معنویت، با اخلاص، که هزاران بار از بهرمندی جسمی بهتر و والاتر است؛

از روزه‌دار در مهمانسرای رمضان پذیرایی می‌کند و او را تکریم می‌نماید، تا انسان ظَلُوم و جَهُول، از مَلَک پَّران شود و آن چه اندر وهم ناید، آن شود و به مقام “قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَىٰ” نایل آید و برای ابدیت آماده شود.
 
مهمانی برای تکریم و تعظیم
 در حقیقت هر چیزی از جهان مادی فاصله بگیرد و به جهان معنویت نزدیک شود، بر عظمت و شکوه آن افزوده می‌شود به این خاطر است که خداوند در این مهمانی بعضی از آزادی‌های مادی را، در بخشی از شبانه روز حرام کرده است و به اسباب معنوی دعوت نموده است.

 امام سجاد علیه السلام در این زمینه می‌فرماید: فَأَبَانَ فَضِیلَتَهُ عَلَی سَائِرِ الشُّهُورِ بِمَا جَعَلَ لَهُ مِنَ الْحُرُمَاتِ الْمَوْفُورَةِ، وَ الْفَضَائِلِ الْمَشْهُورَةِ، فَحَرَّمَ فِیهِ مَا أَحَلَّ فِی غَیْرِهِ إِعْظَاما، وَ حَجَرَ فِیهِ الْمَطَاعِمَ وَ الْمَشَارِبَ إِکْرَاما؛
 
 خداوند با حرمت قائل شدن برای ماه مبارک رمضان و حریم قرار دادن برای این ماه؛ آن را بزرگ داشت و بر دیگر ماه‌ها برتری بخشید و برای تعظیم آن، آنچه را در زمان‌های دیگر حلال بود در بخشی از شبانه روز، حرام کرد و برای اکرام آن، استفاده از خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها را در بخشی از شبانه روز، منع فرمود.
 
حضرت امیر علیه السلام در خطبه ۱۵۹ نهج البلاغه بر این موضوع استدلال می‌کند که خداوند تبارک و تعالی پیامبرش را از کم بهره‌ترین افراد در دنیا معرفی می‌کند، آیا خداوند به آن بزرگوار العیاذ بالله توهین کرده یا آن بزرگوار را تکریم کرده است؟
 
 به یقین تکریم کرده است. پس دور بودن از مواهب مادی، برای بزرگداشت، تعظیم و تکریم است و ماه مبارک رمضان به همین جهت کمتر صِبغه و رنگ مادی دارد.
 
مهمانی خدا برای تصفیه روح
 همان گونه که آبِ آلوده برای تبدیل شدن به باران لطیف و روح‌افزا، باید از شکل مایع خارج شود و به بخار و ابر تبدیل شود؛ انسان هم با گذر از مراحل مادی و نزدیک شدن به مراحل معنوی، به جایگاه لایق خود می‌رسد .
 
 ضیافت ماه مبارک رمضان با روزه‌اش، با آداب و اعمال ویژه‌اش، با سحرش، با شب‌های قدرش، با احیا و بیداری شب‌هایش، با انس با قرآن کریم، زمینه این سیر را فراهم می‌کند.
  
مهمانی خدا برای غفلت زدایی
 خداوند تبارک و تعالی با نوع ضیافت و پذیرایی در ماه مبارک رمضان می‌خواهد غفلت زدایی کند؛ چرا که ما همیشه مهمان خوان گسترده‌ی پروردگار عالم هستیم، اما به آن بی‌توجه و از آن غافلیم و خداوند تبارک و تعالی با مراتب معنوی روزه، ما را به مهمانی خاص و ویژه دعوت کرد تا از بی‌توجهی و غفلت به دراییم.
  
 مهمانی خدا برای تسلط بر شیطان
 تسلط شیطان بر آدمی از طریق اعضا و جوارح است و اعضا و جوارح تقویت نمی‌شود مگر از طریق خوردن و آشامیدن و خداوند تبارک و تعالی به بندگانش روزه را عنایت کرد تا مجاری نفوذ شیطان بسته شود. پیامبر گرامی اسلام در این زمینه می‌فرماید:

اِنَّ الشَّیطانَ لَیَجری مِنْ اِبنِ آدَمَ مَجْرَی الدَّمِ؛ فَضَیِّقُوا مَجارِیَهُ بِالْجُوعِ؛ شیطان، هم‌چون خون، در وجود آدمی، جاری می‌شود. پس، گذرگاه‌های او را با گرسنگی، بندآورید و روزه مصداق تمام و کامل مسدود کردن راه شیطان است.
  
مهمانی خدا و بخشش گناهان
 از باب نمونه علی(ع) از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده است:«هر کس برای رضای خدا و پاداش اخروی، در ماه رمضان روزه بگیرد و گوش و چشم و زبان خود را از مردم بازدارد خداوند روزه او را می‏پذیرد و همه گناهان او را می‏بخشد و به او ثوابی معادل ثواب صابران عنایت می‏کند.»(10)
 
در حدیث یادشده، پیامبر اسلام(ص) کنترل چشم و گوش و زبان را به همراه خودداری از دیگر مبطلات چون خوردن و آشامیدن از شرایط روزه کامل و واقعی داشته است. بدون تردید اگر مسلمانی اینگونه که پیامبر فرموده روزه بگیرد. و جسم و جان خود را به مدت یک ماه تمرین و پرورش دهد به مرحله صفای باطن و تعالی روح و تقوا در ابعاد گوناگون خواهد رسید.
 
اجابت دعای روزه ‏داران در مهمانی خدا
 چون شخص روزه‏دار به منظور اطاعت از خدا، از خوردن و آشامیدن و دیگر مبطلات روزه خودداری می‏کند، از صفای باطن و حالات روحانی و معنوی خاصی برخوردار می‏گردد. وجود این حالت در انسان او را به نزول رحمت‏های الهی و اجابت دعاهایش امیدوار می‏سازد همان گونه که امام سجاد(ع) می‏فرماید:
 
دعای روزه‏دار به هنگام افطار پذیرفته می‏شود.(11) در خطبه و دیگر روایاتی که از پیامبر اسلام(ص) بدان اشاره کردیم به صورت مطلق به هنگام افطار و غیر آن از اجابت دعای روزه‏دار سخن گفته شده است.
 
البته به هنگام افطار چون حالت روحانی ویژه‏ای برای روزه‏دار پدید می‏آید، در روایات از جمله روایت یادشده سفارش شده که روزه‏دار در آن هنگام دعا کند که دعایش پذیرفته می‏شود.
 
اسلام می‏خواهد، مسلمان با روزه‏داری در ماه مبارک رمضان زمینه پرورش روح و تقوا را در همه زمینه‏ها در خود ایجاد کنند.
 
 درس مساوات و برابری در مهمانی خدا
 روزه به مسلمانان درس مساوات و برابری می‏دهد با انجام این دستور الهی، افراد ثروتمند درد فقر و ناداری و گرسنگی را به گونه‏ای محسوس می‏چشند، و به خوبی از درد دل آنان آگاه می‏گردند. همین احساس آنها را وامی‏دارد تا به یاری آنان بشتابند.
 
ممکن است گفته شود که با توصیف حال گرسنگان و محرومان می‏توان ثروتمندان را متوجه حال فقیران ساخت. ولی بدون تردید، اگر این مسئله با روزه‏داری جنبه عینی به خود بگیرد اثر آن بسیار بیشتر است از این روی در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که هشام بن‏حکم از علت تشریع روزه پرسید، امام چنین پاسخ دادند:
 
«انما فرض‏اللّه‏ الصیام لیستوی به الغنی و الفقیر و ذلک ان الغنی لم یکن لیجدمس الجوع، فیرحم الفقیر، و ان الغنی کلما اراد شیئا قدر علیه، فاراداللّه‏ تعالی ان یسوی بین خلقه، وان یذیق الغنی مس الجوع و الالم، لیرق علی الضعیف و یرحم الجائع؛(12)
 
بر اساس روایات، روزه‏دار، همان گونه که از خوردنی‏ها و آشامیدنی‏ها خودداری می‏کند، باید همه اعضای بدن خود را
 
روزه‏دار نگه دارد، در این صورت است که خداوند روزه او را می‏پذیرد و صفای روح و باطن به او عنایت می‏کند.
 
روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و ثروتمند مساوات برقرار گردد. و این بدان سبب است که ثروتمند طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند.

چرا که ثروتمندان هر چه را بخواهند (از امور مادی) برای آنان فراهم است، خدا می‏خواهد میان بندگان خود مساوات باشد و طعم گرسنگی و درد و رنج را به ثروتمندان بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رسیدگی کنند
 
تساوی در مهمانی خدا
امام صادق(ع):روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و ثروتمند مساوات برقرار گردد. و این بدان سبب است که ثروتمند طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند. چرا که ثروتمندان هر چه را بخواهند (از امور مادی) برای آنان فراهم است،

خدا می‏خواهد میان بندگان خود مساوات باشد و طعم گرسنگی و درد و رنج را به ثروتمندان بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رسیدگی کنند
 
آثار بهداشتی و درمانی  مهمانی خدا
 در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) آمده است: «صوموا تصحوا؛(13) روزه بگیرید تا تندرست شوید.» در طب قدیم و همچنین در طب جدید آثار «امساک» در درمان بسیاری از بیماری‏ها به اثبات رسیده است. و کمتر طبیبی است که در گذشته و حال به این حقیقت اشاره‏ای نکرده باشند از باب نمونه:
 
حکیم قرن ششم پیش از میلاد، فیثاغورث به شاگردانش توصیه می‏کرد تا در مواقع بیماری و نیز به منظور تهذیب نفس از نوعی امساک کمک بگیرند. سقراط نیز، که او را پدر دانش پزشکی نامیده‏اند برای حفظ صحت و درمان بیماری‏ها «امساک» را برای مدتی طولانی ضروری می‏دانست.(14)
 
بسیاری از مردم چنین می‏پندارند که غذای بیشتر انرژی بیشتری تولید می‏کند غافل از اینکه غذای زائد و اضافی، موجب اختلال دستگاه گوارش و سبب ذخیره شدن چربی‏های خارج از اندازه است و بیماری‏های گوناگونی را به وجود می‏آورد. بیماری‏های خطرناک چاقی، تصلب شرایین، انسداد عروق، دیابت و بسیاری از بیماری‏های دیگر ریشه در تغذیه زیاد و گاهی هم معلول کیفیت آن است.
 
در روایات افزون بر روزه‏داری از ضررهای شکم‏پرستی و منافع امساک و کم خوری بسیار سخن گفته شده است و همواره مسلمانان به رعایت اعتدال در استفاده از انواع غذاها فرمان داده شده‏اند.
 
نتیجه
در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) آمده است: «صوموا تصحوا؛ روزه بگیرید تا تندرست شوید.» در طب قدیم و همچنین در طب جدید آثار «امساک» در درمان بسیاری از بیماری‏ها به اثبات رسیده است. و کمتر طبیبی است که در گذشته و حال به این حقیقت اشاره‏ای نکرده باشند از باب نمونه:

حکیم قرن ششم پیش از میلاد، فیثاغورث به شاگردانش توصیه می‏کرد تا در مواقع بیماری و نیز به منظور تهذیب نفس از نوعی امساک کمک بگیرند. سقراط نیز، که او را پدر دانش پزشکی نامیده ‏اند برای حفظ صحت و درمان بیماری‏ها «امساک» را برای مدتی طولانی ضروری می دانست.

پی نوشت:

1.قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج ۱، ص288
2. بحارالانوار، ج96، ص340، 341، 342، 359.
3. وسائل الشیعه، ج7، ص224، ناشر، احیاءالتراث العربی.
4. سفینة البحار، ج2، ص64، دارالمرتضی، بیروت؛ بحارالانوار، ج96، ص255.
5. وسائل الشیعه، ج7، ص117، 11.
6. همان، ص116.
7. بقره، آیه183
8. وسائل الشیعه، ج7، ص118
9. نهج البلاغه، خ 110، ترجمه دکتر شهیدی.
10. مالی طوسی، ج 2، ص 136
11. وره شرح، 94، آیه 4 و 5
12. نهج البلاغه، حکمت 244
13. نهج البلاغه، خ 192، خطبه قاصعه
14. نهج البلاغه، خ 192

خوانده شده 475 مرتبه