آشنايي اجمالي با سوره غاشيه

امتیاز بدهید
(5 امتیاز)

 

غاشیه یعنی فراگیرنده و این سوره مکی است.

این سوره که از سوره های مکی است عمدتا بر سه محور دور می زند: محور اول بحث معاد، مخصوصا کیفرهای دردناک مجرمان و پاداشهای شوق انگیز مؤمنان است. محور دوم بحث توحید است که با اشاره به آفرینش آسمان و خلقت جبال و زمین و توجه انسانها به این سه موضوع اسرار آمیز بیان شده است. محور سوم بحث از نبوت و گوشه ای از وظائف پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلّم است و در مجموع اهداف سوره های مکی را که تقویت مبانی ایمان و اعتقاد است تعقیب می کند. 

آیا خبر غاشیه به تو رسیده است؟
اینگونه سخن گفتن نشان دهنده آن است که می خواهد خبر مهمی بدهد؛ همچنانکه ما نیز در کلام خویش می گویی: آیا خبر داری چه شده است؟ سپس به دنبال آن خبر مهمی را مطرح می کنیم.
غاشیه یعنی فراگیرنده و از اسامی قیامت است. قیامت را از آنرو غاشیه گفته اند که تمامی انسانها را فرا می گیرد.
اما خبر مهم سوره این است که:
چهره هایی در آن روز وحشت زده و خوار و زبونند. (آنان) تلاش کرده، رنج (بیهوده) برده اند. در آتشی سوزان در آیند. از چشمه ای داغ و جوشان (در جهنم) سیراب شوند! خوراکی جز ضریع ندارند؛ (که) نه فربه کند و نه گرسنگی را بر طرف نماید.
آری در روز قیامت، وحشت و ذلت و اضطراب و پریشانی بر چهره هایی سایه افکنده است. آنها کسانی هستند که در دنیا تلاش بسیاری کردند، اما در آن روز خسته و کوفته از تلاش بی حاصل خویشند. آنان تمام نیرو و توان خویش را در سراب آرزوها و خیالات و اوهام صرف کردند، اما هیچ سودی نبردند. آنها را در آتش سوزان داخل می کنند و از چشمه داغ جهنم سیراب می گردانند! خوراکشان تنها و تنها ضریع است. ضریع بوته خاری است که ناگوارترین و تهوع آورترین گیاه است که حتی هیچ حیوانی آن را نمی خورد. غذای جهنمیان این خار خشک است که علاوه بر تلخی بسیار و بوی نامطبوعی که همچون بوی مردار است، نه بهره ای برایشان دارد و نه گرسنگی آنان را بر طرف می کند.
در آیات 8 تا 16 همان خبر مهم را با ارائه تصویری از گروه دیگر، ادامه می دهد:
(در آن روز) چهره هایی شادابند. از کوشش خود خشنودند. در بهشت برینند. سخن بیهوده ای در آنجا نشنوند. در آن جا چشمه ای روان است. تختهایی بلند در آنجاست، و قدحهایی نهاده شده، و بالش هایی پهلوی هم چیده، و فرشهایی (زربفت) گسترده.
پس از آن، مردم را تذکر می دهد که دقت کنند: پروردگار حکیم چه ظرافت ها و تدبیرهایی در عالم به کار برده است؛ ظرافت ها و ریزه کاری هایی که هر یک از آنها دلیل و نشانه ای بر حکمت و قدرت اوست. برگردان آیات 17 تا 21 چنین است:
آیا به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده؟ و به آسمان که چگونه برافراشته شده؟ و به کوه ها که چگونه برپاداشته شده؟ و به زمین که چگونه گسترده شده است؟ پس تذکر ده که تو تذکر دهنده ای و بس.
از جمله چیزهایی که در این آیات بدان اشاره شده، آفرینش شتر است. این حیوان درشت اندام کاملا رام انسان است. حتی یک کودک می تواند افسارش را بکشد و او را به هر جا که می خواهد ببرد. مردم از سواری و بارکشی و گوشت و شیر و پوست و کرک شتر استفاده می کنند. حیوانی است که برخلاف حیوانات، به صورت نشسته بارگذاری می شود و بر آن سوار می شوند سپس بر می خیزد و راه می رود. اگر وضع شتر مانند اسب و قاطر و... بود بنا بر آن می بود که با آن قد بلندش در حال ایستاده بارگذاری شود، انسان برای استفاده از آن با مشکلات بسیاری روبرو بود و یا اصلا استفاده از آن ممکن نبود. آیا آفرینش چنین موجودی با این همه برکات و ویژگی ها می تواند تصادفی و انفاقی باشد؟
دقت در آفرینش این حیوان و همچنین تأمل در آیات بعد، انسان را به حکمت و قدرت پروردگاری که خالق آسمان و زمین و تمام موجودات است رهنمون می گردد.

 

داستان سوره غاشيه

بحث روایتی (روایاتی در ذیل آیات (عاملة ناصبة) (فذّکر انّما انت مذکر) و درباره حساب اعمال) 
در مجمع البیان از ابن عباس روایت کرده که گفت: رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: (ضریع) چیزی است که در آتش دوزخ شبیه بخار که از صمغ صبر تلخ ‌تر، و از جیفه متعفن بدبوتر، و از آتش سوزنده تر است، و نام ضریع را خدای تعالی بر آن نهاده. 
و در تفسیر قمی در ذیل آیه (لا تسمع فیها لاغیه) آمده که امام فرمود: لاغیه به معنای شوخی و دروغ است. و در معنای جمله (لست علیهم بمصیطر) فرمود یعنی تو نه حافظ ایشانى، و نه نویسنده اعمالشان. 
و نیز در تفسیر قمی در روایت ابی الجارود از امام ابی جعفر علیه السلام در ذیل آیه (الا من تولی و کفر) آمده که منظور کسی است که از تذکر تو متعظ نشود و تو را تصدیق نکند، و ربوبیت مرا انکار کند و نعمت مرا کفران نماید، (فیعذبه اللّه العذاب الاکبر) منظور عذاب غلیظ و شدید و دائمی است (ان الینا ایابهم) یعنی بازگشتشان به سوی ما است، (ثم ان علینا حسابهم)، یعنی جزایشان با ما است. 
و در نهج البلاغه آمده که شخصی از امیر المؤمنین صلوات اللّه علیه پرسید: چگونه خدای عزوجل به حساب اعمال خلائق با آن کثرت که در آنهاست می رسد؟ فرمود: به همان جوری که رزقشان را می دهد، و با آن کثرتی که در عدد آنها است رزق هیچ جنبنده ای را فراموش نمی کند. شخصی پرسید چطور به حساب آنان می رسد، با اینکه خلائق او را نمی بینند؟ فرمود همانطور که روزیشان می دهد، با اینکه خلائق او را نمی بینند. 

خوانده شده 5821 مرتبه