آشنایی اجمالي با سوره‌ شمس

امتیاز بدهید
(44 امتیاز)

 

شمس یعنی خورشید و این سوره مکی است.

خداوند سبحان در آغاز این سوره به خورشید و پرتو انوار آن سوگند یاد می کند. سپس قسم های دیگری را به دنبال هم می آورد. آنگاه بیان می فرماید: هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کند قطعاً رستگار شود و به آنچه آرزو دارد برسد، و هر کس آن را آلوده سازد یقیناً ناامید و بی بهره ماند. در پایان سوره، قوم ثمود را به عنوان مثال و نمونه ای از کسانی که نفس خود را آلوده ساختند، ذکر می کند.
ترجمه آیات 1 تا 10 این سوره چنین است:

سوگند به خورشید و پرتو تابانش. سوگند به ماه، هنگامی که در پی (خورشید)  برآید. سوگند به روز چون (خورشید را) آشکار کند و سوگند به شب چون پرده بر آن پوشد. سوگند به آسمان و آنکه آن را برافراشت. سوگند به زمین و آنکه آن را بگسترد. سوگند به نفس و آنکه آن را بیاراست. سپس گناه و تقوایش را به وی الهام کرد (و شناساند).

به راستی هر که آن نفس را پاکیزه داشت، رستگار شد و یقیناً هر که (با معصیت و گناه) آلوده اش ساخت، محروم و نومید گردید.

تمام آن قسم ها پیاپی برای این است که به انسان بفهماند: این نفس تو که راه پلیدکاری و پرهیزگاری به او نشان داده شده است، در اختیار توست. تو می توانی یکی از دو راه را انتخاب کنی: طهارت و پاکی و یا آلودگی و پلیدی. اگر پاکی را برگزینی و نفس و اصل وجود خود را پاک کنی رستگار می شوی، و به آنچه در آرزوی آنی می رسی. اما اگر پلیدی را برای نفس و وجود خود برگزینی زیانکار خواهی بود. در این صورت مانند کسی که در سراب، آب می جوید و آن خوشبختی که در آرزو و طلب آنی هرگز دست نمی یابی و بهره نصیب تو در پایان، یأس و ناامیدی است.

آیا می خواهی مثالی برای آنان که پلیدی را برگزیدند و زیانکار شدند، بشنوی؟

قوم ثمود از آن جمله بودند. کار آنان بدانجا کشید که پیامبر خدا و دین او و قیامت را تکذیب کردند و شتری را که می دانستند آیت الهی است و خود، از پیامبر خویش به عنوان معجزه در خواست کرده بودند با قساوت و سنگدلی تمام، کشتند. سرانجام عذاب بر آنان فرا رسید و همگی با خاک یکسان شدند.

 

داستان سوره شمس

بحث روایتى (روایاتى درباره الهام فجور و تقوى، اشقاى اولّین و اشقاى آخرین) 
در تفسیر قمی در ذیل آیه (و نفس و ما سویها) آمده که: یعنى آن را بیافرید و صورتگرى کرد. 
و در مجمع البیان آمده: از زراره و محمد بن مسلم و حمران روایت شده که از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل کرده اند که در تفسیر آیه (فالهمها فجورها و تقویها) فرموده اند: یعنى براى او بیان کرده که چه کارهایى می کند و چه کارهایى نمی کند، و در تفسیر آیه (قد افلح من زکیها) فرمودند: یعنى رستگار شد هر کس اطاعت کرد (و قد خاب من دسیها)، و نومید و زیانکار شد هر کس که معصیت کرد. 
و در الدر المنثور است که احمد، مسلم، ابن جریر، ابن منذر، و ابن مردویه از عمران بن حصین روایت کرده اند که گفت: مردى به رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم عرضه داشت: یا رسول اللّه آیا به نظر شما آنچه امروز مردم می کنند و درباره آن رنج می کشند چیزى است که خداى تعالى قبلا قضایش را رانده، و از پیش مقدرش کرده؟ و همچنین آنچه بعدا براى مردم پیش می آید و رفتارى که با پیامبر خود می کنند، و با همان رفتار حجت بر آنان تمام می شود، همه اینها از پیش مقدر شده؟ فرمود: بله سرنوشتى است که از پیش تعیین شده. 
مرد پرسید پس حال که وضع چنین است دیگر این همه تلاش براى چیست؟ فرمود خداى تعالى وقتى کسى را براى یکى از دو سرنوشت فجور و تقوا خلق کرده، راه رسیدن به آن را هم برایش فراهم می سازد و او را آماده می کند تا براى رسیدن به آن هدف عمل کند، و این معنا را قرآن کریم تصدیق نموده، می فرماید: (و نفس و ما سویها فالهمها فجورها و تقویها). 
مؤ لف: اینکه سائل پرسید: و همچنین آنچه بعدا براى مردم پیش می آید ... ، معنایش این است که: وجوب صدور فعل چه حسنه و چه سیئه از نظر قضا و قدرى که قبلا رانده شده منافات ندارد، با اینکه از نظر صدورش از انسان اختیارى و ممکن باشد. 
و در همان کتاب است که ابن ابى حاتم، ابو الشیخ، ابن مردویه، و دیلمی، از جویبر از ضحاک از ابن عباس روایت کرده اند که گفت: از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم شنیدم می خواند: (قد افلح من زکیها ...) و می فرمود: رستگار شد نفسى که خدا آن را تزکیه کرده باشد، و زیانکار شد آن نفسى که خدا از هر چیزى محرومش کرده باشد . 
  

خوانده شده 5835 مرتبه