عادیات یعنی اسبان تیزتک و اين سوره مدنی است.
عادیات به معنی تیزتک هاست که به سرعت می دوند و مراد از آن در اینجا، اسبانی است که با سرعت هر چه تمام به سوی کفار و دشمنان اسلام می تازند .
در این سوره به اسبهای مجاهدان سوگند یاد شده که نشان دهنده ارزش والای آن پیکارگران راه خداست. یعنی آن مجاهدان آنقدر ارجمندند که خداوند حتی به اسبهایشان سوگند یاد می کند. در این سوره می خوانیم:
سوگند به ماديانهائى كه با همهمه تازانند و با سم[هاى] خود از سنگ آتش مىجهانند! (۱) و برق [از سنگ] همى جهانند، (۲) و صبحگاهان هجوم آرند، (۳) و با آن [يورش]، گردى برانگيزند، (۴) و بدان [هجوم]، در دل گروهى درآيند، (۵) كه انسان نسبت به پروردگارش سخت ناسپاس است، (۶) و او خود بر اين [امر]، نيك گواه است. (۷) و راستى او سخت شيفته مال است. (۸) مگر نمىداند كه چون آنچه در گورهاست بيرون ريخته گردد، (۹)و آنچه در سينههاست فاش شود، (۱۰) در چنان روزى پروردگارشان به [حال] ايشان نيك آگاه است؟(۱۱)
انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است و در عوض، شیفته مال دنیاست. اگر سپاسگزار می بود، می بایست دعوت رسولان الهی را که انسان را به سعادت دنیا و آخرت فرا می خوانند، پاسخ مثبت می داد. اما با کمال تأسف این فریفتگان دنیا در مقابل دعوت انبیاء ایستادگی می کنند. مانند کفاری که به جای اینکه قدر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و نعمت اسلام را بشناسند در فکر حمله به مدینة النبی و مرکز اسلام در آن زمان بودند.
در ذکر ناسپاسی انسان نسبت به پروردگار، اشاره ای است به آن مردمی که مسلمانان بر سرشان تاختند. منظور از کفرانگری آنان، کفران نعمت اسلام است که از بزرگترین نعمتهایی است که خداوند بر بشر عطا فرموده است. اما آنان به جای شکر آن نعمت در فکر حمله به مسلمانان و از میان برداشتن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند.
این آیات اشاره دارد به: معاد و زنده شدن دوباره انسانها و فاش شدن افکار پلید آنان و قضاوت خداوند که به همه کارهای آنان آگاه است.
خلاصه روایتی از امام صادق (علیه السلام) در مورد این سوره چنین است:
این سوره وقتی نازل شد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ، علی را به جنگ ذات السلاسل (231) فرستاد. علی (علیه السلام) لشکر دشمن را شکست داد. این در حالی بود که قبلا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چند نوبت لشکر را به سرکردگی غیر علی (علیه السلام) فرستاد بود، اما نتوانسته بودند موفقیتی به دست آورند. در این جنگ علی (علیه السلام) عده ای را کشت و جمعی را اسیر کرد و اسیران را با طناب محکم (به هم) بست.
وقتی این سوره نازل شد، حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را در نماز جماعت صبح خواند. اصحاب گفتند: این سوره را تا به حال نشنیده بودیم! حضرت فرمود: بلی، علی بر دشمنانش پیروز شد و خدای تعالی این سوره را فرستاد و جبرئیل امشب با آوردن آن، فتح و پیروزی علی را به من مژده داد!
چند روز بیشتر نگذشت که علی (علیه السلام) (و لشکر اسلام همانگونه که خداوند خبر داده بود، با پیروزی و موفقیت) همراه با غنایم و اسیران (به مدینه) رسیدند .
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) مي فرمايند:
هیچ کس با این قرآن همنشین نشد مگر آنکه با افزایشی یا کاهشی از پای آن برخاست: افزایشی در هدایت، یا کاهشی در کوری (و گمراهی). نهج البلاغه - خطبه 176.