از نظر آموزههای قرآن، ایثار به معنای برتری چیزی یا کسی در قالب تقدیم دیگرى بر خود و بخشیدن چیزى که انسان خود بشدت به آن نیاز دارد، یک امر ارزشی و فضیلت انسانی در سطح مکارم اخلاقی است. در برابر این افراد، کسان دیگری هم هستند که «استئثار» (خود برتربینی) دارند و با خودبرتری تلاش میکنند تا حتی حقوق دیگران را به انحصار خویش در آورند؛ اینان همان جماعت دنیاطلبان هستند که دنیا را بر آخرت و خرما را بر خدا ترجیح میدهند و همه چیز را با ظلم و تعدی به انحصار خویش در میآورند.
نویسنده در نوشتار حاضر فضیلت ایثار و چیستی مرتبه احسان اکرامی را تشریح کرده است.
* ایثارگری، اوج کرامت انسانی
انسانها در زندگی سه شیوه تعامل با دیگران را در پیش میگیرند؛ برخی بر اساس عدالت مثلی عمل کرده و خوبی را با خوبی و بدی را به بدی پاسخ میدهند؛ برخی دیگر، از در احسان عفوی وارد شده و از خطا واشتباه دیگران میگذرند؛ ولی برخی دیگر هستند که در مقام اکرام به ایثارگری میپردازند و حتی حقوق اختصاصی و محبوبهای انحصاری خویش را برای رضایت خدا و تقرب به او، از مقام سخاوت و جُود به دیگران میدهند و همچون شهیدان جان برکف به میدان میروند تا با شهادت خویش امنیت را برای دیگران به ارمغان آورند.
از نظر آموزههای قرآن، مسلمانان باید فراتر از احسان عفوی در سطح و درجه مکارم اخلاقی و اکرام با یکدیگر تعامل داشته باشد؛ زیرا این گونه است که تقرب حقیقی به خدا دست میدهد و انسان در کلاس درس کرامت الهی تحت پرورش پروردگار «اکرم»، شیوه زندگی کریمانه را میآموزد و به کار میبندد.
خدا در قرآن بیان میکند که تعلیمات قرآنی در راستای پرورش انسانهایی در سطح عالی کرامت است تا مومنان به فضیلت برتر «اکرم» دست یابند و متصف به صفت پایدار کرامت شوند که کرامت در آنان ملکه و هویت آنان شود خدا در قرآن میفرماید: اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ؛ ای پیامبر، قرآن را بخوان! و سوگند به پروردگارت که كريمترين كريمان است.(علق، آیه ۳)
در این آیه بصراحت بیان شده که قرائت قرآن باید در جهت کسب فضایل در سطح پروردگار «اکرم» باشد؛ زیرا با خوانش قرآن است که انسان تحت پرورش پروردگاری قرار میگیرد که «اکرم» و کریمترین کریمان است. کسی که در درس «رب اکرم» حضور مییابد، از او درس کرامت میآموزد؛ چنانکه حضور در درس حکیم، فقیه و پزشک، برای کسب حکمت، فقاهت و طبابت است.
وقتی انسان در درس قرآن شرکت میکند که خدای اکرم به عنوان رب و پروردگار در حال پرورش جان حضار در درس است، از چنین پروردگاری درس کرامت میآموزد و زندگی خویش را کریمانه در نهایت تمامیت کمالی آن ساماندهی میکند. این گونه است که افزون بر کرامت ذاتی(اسراء، آیه 70) از کرامت اکتسابی و تفضلی نیز بهرهمند میشود که انسانیت انسان بدان سنجیده میشود؛ زیرا معیار و ملاک سنجش در مدرسه الهی، مال و ثروت و قدرت نیست، بلکه کرامتی است که با تقوای الهی به دست میآید: إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ؛ براستی گرامیترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست.(حجرات، آیه 13)
از نظر قرآن، کسانی میتوانند همانند خدا، «اکرم» باشند که بتوانند درس کرامت و مکارم اخلاقی را از قرآن بیاموزند و آن را در فلسفه و سبک زندگی خود تحقق بخشند. قرآن نیز به انسان میآموزد که کسب مکارم اخلاقی منوط به کسب تقوای اخص فراتر از تقوای عام و خاص است؛ یعنی زمانی شخص به مکارم اخلاقی در سطح «اکرم» میرسد که بتواند فراتر از عدالت مثلی یا احسان عفوی، در سطح اکرام ایثاری عمل کند و چنین امری به عنوان ملکه و مقوم هویتی شخص در آید. از این رو به مومنان میفرماید که اگر به سطح ابرار و نیکان دریادل رسیده و اهل احسان عفوی هستند، میبایست تلاش کنند تا به احسان اکرامی ایثاری برسند و در این راه باید «مقربان» را سرمشق خویش قرار دهند که با ایثارگری، هویت اکرم را ملکه و مقوم ذات خویش ساختهاند.(انسان، آیات 5 تا 10)
به هر حال، هدف از آموزههای تعلیمی و تزکیه قرآن که به دست معصومان(ع) انجام میشود(آل عمران، آیه 164؛ توبه، آیه 103)، دستیابی انسان به مقام «اکرم» و پرورش یابی در این سطح از فضایل و مکارم اخلاقی است. بنابراین، هر کسی بخواهد در این درس شرکت کند، میبایست تحت «قرائت» پیامبر قرآن را بخواند و بفهمد(علق، آیه 3) و با بهرهگیری از «کتاب الله و عترتی» یعنی همان ثقلین(کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص ۲۹۴؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۵) راه کسب کرامت را بیاموزد و تحت حبل الله المتین که تار آن قرآن و پودش عترت است، پرورش یابد.
از همین رو پیامبر(ص) درباره فلسفه بعثت خویش بر اساس همین آیه 3 سوره علق و آیات دیگر قرآن میفرماید: انما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ جز برای اتمام مکارم اخلاقی بر انگیخته نشدهام.(سنن كبری،بیهقی ج۱۰ ص ۱۹۲؛ تفسیر مجمع البیان ، فضل بن حسن طبرسى ج ۱۰ ص ۸۶؛ مكارم الاخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى ص ۸؛ بحارالانوار،علامه مجلسی ج ۶۷ ص ۳۷۲؛ كنزالعمال ،متقی هندی ج ۱۱ ص ۴۲۰ ح ۳۱۹۶۹)
تاکید پیامبر (ص) بر واژه «اتمام» برای این است که دستیابی به تمامیت این کمال که همان «اکرم» است هدف بعثت آن حضرت (ص) به حکم فرمان الهی است.(علق، آیه 3) پس آن حضرت نمیخواهد تنها مکارم اخلاقی را بیاموزد و انسان را با ربوبیت الهی خویش تعلیم و تزکیه دهد؛ بلکه میخواهد تمامیت این کمال را تحقق بخشد؛ زیرا مامور است تا در این سطح عالی عمل کند؛ یعنی سومین سه گانه را نه در سطح آغازین بلکه در سطح عالیترین آن تحقق بخشد که تمامیت کمالی کرامت به معنای«اکرم» است.
بر این اساس، حضرت(ص) تلاش میکند تا مومنانی را پرورش دهد که حتی در برابر دشمنان جاهل و بیخرد خویش، کریمانهترین رفتار را دارند (فرقان، آیه 72) و در مقام ایثارگری از محبوب انحصاری خویش میگذرند؛ چنانکه شهیدان جان عزیز و محبوب خویش را در راه تقرب به خدا و قرار گرفتن در سطح «مقربان» تنها برای «وجهالله» پیشکش میکنند.
از آیات قرآن به دست میآید که غیر از معصومان(ع) که در آیات سوره انسان به عنوان ایثارگران و مقربان از آنان مدح و ستایش شده، گروهی دیگر از مومنان به این سطح عالی از تمامیت مکارم اخلاقی رسیدهاند تا جایی که از امور اختصاصی و محبوب خویش میگذرند و دیگران را بر خود مقدم میدارند چنانکه میفرماید: و نيز كسانى كه قبل از مهاجران در مدينه جاى گرفته و ايمان آوردهاند هر كس را كه به سوى آنان كوچ كرده دوست دارند و نسبت به آنچه به ايشان داده شده است در دلهايشان حسدى نمىيابند و هر چند در خودشان احتياجى مبرم باشد، آنها را بر خودشان مقدم مىدارند و هر كس از خسّت نفس خود مصون ماند، ايشانند كه رستگارانند.(حشر، آیه ۹) (توبه، آیه 130) به عنوان نمونه اهل بیت(ع) با آنکه روزهدار بودند از افطاری که به آن نیاز شدید داشتند گذشت کردند و سه شبانهروز بیغذا روزه گرفتند؛ زیرا در هر وعده افطاری غذای خویش را نه تنها به یتیم و فقیر دادند، بلکه حتی به اسیری دادند که در جنگ با آنان اسیر شده بودند. دشمنی که آمده بود جانشان را بگیرد، اما اینان با فداکاری و ایثارگری خویش، محبوب مورد نیاز شدید خویش را به دشمن میبخشند و او را غذا میدهند.(انسان، آیات 8 و 9)
* اهداف ایثار از دیدگاه قرآن
از نظر قرآن، مهمترین هدفی که ایثارگران اهل سخاوت و جود و بخشش در نظر دارند، همان تقرب به خدا در سایه انجام عمل صالح «لوجهالله» است که خالصانهترین حالت از حالات انسانی در برابر خداست. از همین رو هیچگونه توقع پاداش حتی زبانی در قالب تشکر و شکرگزاری را از دیگران ندارند؛(همان) چرا که از نظر ایشان رضایت الهی فراتر از هر چیزی است و آنان تنها برای «ابْتِغَاءَ مَرْضَاهًِْ الله» (بقره، آیه 207) این کار را میکنند تا نه تنها صفت رأفت در آنان ظهور کند، بلکه بهرهمند از صفت رَءُوفٌ الهی شوند که مختص عِبَادِالله است.(همان)
در روایت تفسیری ذیل آیه 207 بقره آمده است که امیرمومنان علی(ع) جان خویش را با خدا معامله میکند و جان برکف در رختخواب پیامبر(ص) میخوابد در حالی که علم به حمله دشمن برای کشتن شبانه دارد. این گونه است که ایشان برای رضایت الهی ایثارگری میکند.(شواهدالتنزيل، ذيلآيه) از امامباقر(ع)نقل شده كه آيه، در شأن على(ع) است؛ هنگامى كه در جاى پيامبر(صلىالله عليه وآله) خوابيد. (تفسير عيّاشى؛ البرهان، ذيل آيه)
البته در آیه 10 سوره انسان به نکتهای دیگر اشاره شده که بسیار عبرت آموز است، در این آیه آمده است که اهل بیت(ع) با آنکه جز تقرب الهی چیزی نمیخواهند، ولی به این امر نیز اشاره میکنند که ما میخواهیم با این کار خویش از شداید روز قیامت در امان بمانیم.
به نظر میرسد که این امانخواهی به سبب همان خشیت عالمانه از عظمت الهی است؛ زیرا همانطوری که انسان جمال اکرامی الهی را در عمل خویش مد نظر قرار میدهد و بر اساس محبت به خدا کار خویش را انجام میدهد، ولی عظمت جلالی خدا را نیز نباید از نظر دور داشت. عالمان که اهل خشیت در برابر عظمت جلالی خدا هستند(فاطر، آیه 28)، تلاش میکنند تا به «الله» برساند و «وجهالله» را به دست آورند که ترکیبی از ذوالجلال و الاکرام است.(رحمن، آیات 27 و 78)
از نظر قرآن، رستگاری که هدف و آرزوی اصلی هر انسانی است، با ایثارگری تضمین میشود و خدا ایثارگران را به این مقام میرساند و دنیا و آخرت ایشان به فلاح و رستگاری خواهد بود.(حشر، آیه 9)
باید توجه داشت که در قرآن، از ایثارگران به محسنین نیز یاد میشود(توبه، آیه 120)، که البته مراد از این همان مرتبه احسان اکرامی است، نه احسان عفوی؛ زیرا احسان همانند تقوا و ایمان دارای مراتب تشکیکی و درجات چندگانهای است؛ همان طوری که مرتبه عالی تقوای الهی را ورع مینامند، مرتبه عالی احسان را اکرام میگویند.
از نظر قرآن، امنیت واقعی را باید در همان سخاوت ایثارگرانه یافت که انسان از خود میگذرد تا دیگران در امنیت و آرامش و آسایش باشند.(انسان، آیات 8 تا 11)
کسانی که محبوبهای خویش از جمله محبوبهای مالی و جانی خویش را در راه خدا همچون شهیدان میدهند، اینان همان ابرار و نیکان دریادلی هستند که برای رضایت الهی گام بر میدارند و با عمل خویش تصدیق میکنند و صداقت و راستی را در قول و عمل به نمایش میگذارند.(بقره، آیه 177)
اینان هر کار صالحی را با رغبت تمام انجام میدهند و بدان گرایش شدید دارند؛ زیرا برایشان محبت و رضایت خداوندی برتر از هر چیزی است. پس مال و جان، هر چند بسیار عزیز و گرانسنگ است، ولی در برابر محبت و رضایت الهی هیچ است.(همان؛ انسان، آیه 8)
به تصریح قرآن، باتقواترین انسان، کسی است که مال خویش را میدهد تا هم مال با زکات تزکیه شود و رشد و نمو یابد و هم جان انسان تحت ربوبیت و پروردگاری الهی به تمامیت کمالی خویش برسد.(لیل، آیات 17 و 18)