راهکارهاى تقریب مذاهب اسلامى

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

راهکارهاى تقریب مذاهب اسلامى

مقدمه

اهمیت مسئله تقریب، بر هیچ کس پوشیده نیست؛ حتى عالمان پیشین شیعه و سنّى، با بررسى مبانى فقهى، تفسیرى، کلامى و...، در جهت تحقق آن کوشیده اند، چراکه آنها به این نکته اساسى واقف بودند که یکى از راههاى مهم در تقریب بین مذاهب، بررسى منابع و مبانى فقه تطبیقى است.کشف این واقعیت که اختلاف زیادى میان نظرات پیشوایان مذاهب گوناگون وجود ندارد، نقش مهمى در تقریب بین مذاهب ایفا مى کند. در این نوشتار، موانع و راه هاى تقریب مذاهب اسلامى بررسى و نقد مى شود.

 

تقریب مذاهب

مقصود از تقریب این است که علماى هر مذهب، درباره مذاهب دیگر مطالعه کنند تا به این نتیجه برسند که همه آنها در اصلِ اعتقادات، یعنى اسلام، اشتراک نظر دارند. همه مسلمانان در اصلِ اسلام، یعنى اعتقاد به خدا و وحدانیت او، نبوت پیامبر و اعتقاد به معاد با یکدیگر مشترک اند. بنابراین، تقریب بین مذاهب اسلامى تقریب بین آنها، از راه بحث هاى علمى ، کلامى، تفسیرى، حدیثى، اصولى، فقهى و... است. تحقق این امر به اجتماع عالمان مذاهب اسلامى در مکانى واحد، و طرح مسائل نظرى اجتهادى در محیطى صمیمى، براى دستیابى به حقایق و واقعیت هاى اسلامى، و نشر نتیجه بحث ها بین پیروان است. هدف از تقریب مذاهب اسلامى این است که مسلمانان خود را امت واحده بدانند: «ان هذه امتکم امة واحده و انا ربکم فاعبدون».1

 

پیشینه وحدت و تقریب

سابقه وحدت اسلامى، به آغاز دین اسلام باز مى گردد که میان صحابه رسول خدا اختلاف و منازعه پیدا مى شد و قرآن، مسلمانان را از آن منع مى کرد. از جمله در جنگ احد که خداوند در سوره آل عمران فرمود: «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا».2 تأکید بر وحدت و پرهیز از اختلاف نشان وقوع تفرقه میان آنهاست.

تاریخ اسلام پس از رسول اکرم(ص) تا به امروز، شاهد اختلاف و تفرقه میان مذاهب اسلامى بوده است. در واقع،

تاریخچه تقریب در بعد علمى، فرهنگى و عقایدى، به اواخر سده سوم و پس از آن باز مى گردد. عالمان آن زمان، اهمیت مسئله را درک کرده، بر آن تأکید زیاد داشته اند.

تقریباً از اواخر سده سیزدهم به بعد، چند تن از علماى بزرگ، مسلمانان را به وحدت دعوت کردند که در میان آنها مرحوم سید جمال الدین اسدآبادى و شاگردان او شاخص اند. حدود نیم قرن پیش در قاهره، مرکزى به نام دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه تأسیس شد و به جاى وحدت یا اتحاد اسلامى، عنوان تقریب بین مذاهب را برگزیدند که گویاى حفظ مذاهب و نزدیکى آنهاست.

در واقع جنبه مذهبى، علمى و فرهنگى آن پررنگ تر از جنبه سیاسى اش است.

 

عناصر تقریب

در واقع مى توان، اهمّ عناصر تقریب را بدین صورت بیان کرد:

1.     پیروان مذاهب، داراى دین واحدى هستند و در اصول اساسى اسلام(توحید، نبوت، معاد) اختلافى ندارند؛ ولى اگرچه در بحث هاى کلامى، اصولى، فقهى، حدیثى و تفسیرى اختلاف دارند؛ اما اختلاف آنها در اصول اعتقادى نیست. بر این اساس، مى توان به این مطلب اشاره کرد که اختلاف عالمان مذاهب در مسائل نظرى فرعى است که بر اساس اجتهاد، تجویز شده است؛ چراکه «ان للمجتهد المصیب اجران و للمخطى اجر واحد»؛ اگر نظر مجتهد مطابق با واقع باشد، داراى دو پاداش و اگر مطابق با واقع نباشد، داراى یک پاداش»4. بنابراین هر یک از آنها باید یکدیگر را در مسائل اختلافى معذور دارند و برابر یکدیگر صف آرایى نکنند. علاّمه شرف الدین موسوى، نویسنده المراجعات5، اختلاف میان شیعه و سنى را اختلاف میان دو مجتهد از یک مذهب، در استنباط یک حکم از منبع اجتهادى مى داند.

2.     توجه پیروان مذاهب به اشتراک آنان بر اعتبار منابع و مبانى اجتهادى کتاب و سنت که در زمان رسول خدا وجود داشته و احکام شرعى حوادث واقعه از آنها استخراج مى شده است.

3.     اعتقاد به این مسئله که تقریب مذاهب اسلامى در عصر کنونى امرى ضرورى است؛ چرا که دشمنان اسلام از هر سو مسلمانان را احاطه کرده اند.

4.     انتخاب شیوه هاى پسندیده پیشوایان مذاهب، در بحث ها و مناظره ها، از سوى پیروان مذاهب.

5.     اذعان به این مطلب که در شرع، بى دلیل قاطع و روشن، نمى توان پیروان دیگر مذاهب را تکفیر کرد، چراکه همه به اسلام اعتقاد دارند.

6.     جمع آورى روایات و احادیثى که از نظر سند، مورد پذیرش است. همچنین گردآورى روایاتى که در الفاظ یا مضمون اشتراک دارند و در مبانى و مصادر همه مذاهب موجوداند و نیز شناسایى راویان ضعیف و جاعلان حدیث در مذاهب و نقد و ابطال آنها. همچنین عرضه روایات متعارض بر کتاب خدا و اصول مسلّم شریعت.

 

عوامل مطلوبیت تقریب

در تحقق تقریب، عوامل گوناگونى دخیل اند که براى نمونه مى توان به این موارد اشاره کرد:

1.     ارتباط مستمر و همیشگى بین عالمان مذاهب و مطرح کردن مسائل علمى، اعتقادى، فقهى، حدیثى و...

2.     ایجاد فرصت براى پیروان مذاهب، براى طرح آرا و نظرات.

3.     دورى علماى مذاهب از جمود، تحجر و ...، نیز برخوردارى از حسن نیت و سعه صدر، در مقام تخاطب و تبادل آرا و نیز مراجعه به مبانى اسلامى که بر اقامه اجتماعات، بر اساس برادرى تأکید دارند: «انماالموءمنون اخوة»6.

4.     اعتبار قضیه تقریب بعنوان مسئله اى جدى و نه صورى، و نیز عوامل دیگرى همچون پیروى از سیره عملى پیشوایان مذاهب و پیروان آنها و... که این مجال کوتاه،فرصت پرداختن به آنها نیست.

 

موانع تقریب مذاهب اسلامى

عوامل بازدارنده تقریب و وحدت مسلمانان دوگونه اند:

الف. موانع داخلى

ب. موانع خارجى

دسته نخست ناشى از خود مسلمانان است که عبارت است از:

1.     تعصب شدید؛ مذهب گرایى افراطى که عامل مهمى در دور نگه داشتن مسلمانان از تلاش براى نزدیک ساختن دیدگاه هایشان است.

2.     جهل و ناآگاهى مسلمانان از مذاهب دیگر که مانعى عمده، بر سر راه وحدت آنان به شمار مى رود.

3.     سیاست هاى حاکم بر دنیاى اسلام در گذشته و حال، و نیز پیدایش حکمرانان متعدد و سلسله هاى رقیب، طى سده هاى مختلف در جهان اسلام.

اما درباره دسته دوم (موانع خارجى)، در گذشته به علت نفوذ و مداخله ادیان دیگر، برخى احادیث جعلى به کتاب هاى اسلامى راه یافته و بیگانگان از همین روزنه، در تشدید اختلافات میان مسلمانان بهره مى بردند.

در عصر حاضر، دشمنان خارجى به هر وسیله اى متوسل مى شوند، تا اختلافات و فاصله میان مسلمانان را زیاد سازند. براى این منظور، امکانات گوناگون را در اختیار پیروان مذاهب قرار مى دهند تا در مقابل یکدیگر صف آرایى کنند.

 

راه هاى تقریب مذاهب

براى اینکه تقریب مذاهب بصورت عملى جلوه گر شود، در آغاز باید مردم را آگاه ساخت؛ به گونه اى که اشخاص حس کنند که پیروان سایر مذاهب، همانند او مسلمان هستند؛ در این صورت، تفرقه از میان رفته، اختلاف دیدگاه ها جایگزین آن مى گردد.کسانى که با طرح مسائل اختلافى، بین مسلمین بدبینى ایجاد کرده، آنها را متفرق مى سازند، بى تردید عملى ضداسلامى انجام داده اند و به تعبیر امام خمینى(ره): «او نه شیعه است و نه سنّى».7

از آنجا که اسلام از این درگیرى ها و فرقه گرایى ها، صدمات بسیارى دیده، باید براى رفع آنها کوشید. در اینجا به برخى رویکردها در تقریب اشاره مى شود:

1.     تکیه بر مشترکات و ترک اختلافات؛ باید مسائل مورد اشتراک را گرفت و تمامى موضوعاتِ اختلافى را دور ریخت.

2.     مکتب سلفیّه: این راه که قدمتى هزارساله دارد، نیز براى اتحاد مسلمانان مطرح شده و در عصر ما نیز عده اى از علماى اهل سنت بر آن تکیه مى کنند. منظور از سلفیّه، همان صحابه پیامبر و تابعین آنها هستند. مى گویند پیش از اینکه مذاهب پیدا شود، مسلمانان به چه اصول و اعتقادى باور داشتند و عمل مى کردند. ما نیز باید همان را اخذ کنیم و مذاهب را رها کنیم.

3.     ترجیح و اختیار یک مذهب؛ غالب پیشوایان مذاهب در گذشته و حال، طرف دار آن هستند.

4.     ادغام مذاهب و مصالحه میان آنها. راه هاى یاد شده، مبناى علمى ندارند.

5.     تبیین و توضیح اختصاصات مذاهب براى دیگران، توسط علما و احتراز از شایعات و تهمت هاى رایج درمیان پیروان یک مذهب، نسبت به دیگر مذاهب.

 

فواید تقریب

با حصول وحدت و تقریب مذاهب اسلامى، ثمرات و فواید ذیل بر آن مترتب مى شود:

1.     فراهم گشتن شناخت مبانى و منابع اجتهادى (استحسان، مصالح مرسله و...)که پس از عصر تشریع به وجود آمد و موجب اختلاف آرا شد.

2.     فراهم شدن زمینه دستیابى به حقایق و واقعیت هاى اسلامى در ابعاد گوناگون، از راه تبادل افکار و اندیشه هاى مختلف عالمان مذاهب اسلامى.

3.     نزدیکى آرا و نظریات عالمان اسلامى در اغلب مسائل نظرى و اختلافى، در ابعاد گوناگون علمى، فرهنگى، فقهى و...

4.     تبدیل دشمنى ها به دوستى، و دورشدن انگیزه هاى غیر علمى، در مقام تحقیق و پژوهش.

در پایان به پیام امام خمینى(ره) در آستانه مراسم حج سال 1401 اشاره مى شود که فرمودند: «طرح اختلاف بین مذاهب اسلامى از جنایاتى است که بدست قدرتمندان که از اختلاف بین مسلمانان سود مى برند، و عمال از خدا بى خبر آنان، از جمله وعاظ السلاطین ریخته شده و هر روز بر آن دامن مى زنند.»

در جاى دیگر هم فرمودند: «ما مى خواهیم که حکومت اسلامى را مطابق اصول اساسى، آن طور که بر پیامبر نازل شده است، برقرار سازیم و در نزد ما شیعه و سنى فرق ندارد؛ چراکه این مذاهب زمان پیامبر وجود نداشته اند».8

 

پى نوشت ها:

1.     انبیا/ 92.

2.     آل عمران / 103.

3.     محمد ابراهیم جناتى، فقه تطبیقى و پیشگامان آن، کیهان اندیشه، شماره 59.

4.     علامه حلّى، مبادى الوصول، ص 204.

5.     علامه شرف الدین، المراجعات، بنیاد معارف اسلامى،1383.

6.     حجرات/10.

7.     امام خمینى، صحیفه نور، ج 6، ص 240.

8.     امام خمینى و هم گرایى جهان اسلام، ص 93.

خوانده شده 2980 مرتبه