emamian

emamian

آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهوری اسلامی ایران عصر سه‌شنبه به وقت محلی در دیدار آقای ایگنازیو کاسیس رئیس‌جمهور سوئیس که در محل اقامت رئیس‌جمهور انجام شد، روابط ایران و سوئیس را روابطی دوستانه و خوب خواند و گفت: افزایش همکاریهای تجاری و اقتصادی و بخصوص تسهیل روابط پولی و بانکیِ دو کشور ضرورت دارد.

رئیس‌جمهور مشکل قضیه هسته‌ای را تصمیم نگرفتن آمریکایی‌ها دانست و افزود: این آمریکا بود که از برجام خارج شد نه ایران و با وجود عمل کردن ایران به تعهدات خود، طرفهای غربی از انجام تعهداتشان سرباز زدند.

آیت‌الله رئیسی با تأکید بر اینکه ما میز مذاکره را ترک نکرده و برای یک توافق خوب و عادلانه آماده‌ایم، گفت: با توجه به سابقه آمریکا، مطالبه جمهوری اسلامی برای دریافت تضمین پایداری توافق، مطالبه‌ای کاملاً منطقی است.

رئیس‌جمهور خاطرنشان کرد: با وجود 40 سال فشار و تحریم، ایران نه تنها متوقف نشده بلکه پیشرفت کرده است، بنابراین حربه تحریم کارآیی خود را از دست داده است.

آیت‌الله رئیسی با اشاره به اینکه دولت کنونی آمریکا مدعی مخالفت با تصمیم‌های دولت قبل، و بازگشت به توافق است، گفت: ما تاکنون رفتار عملی و جدی که نشانه جبران رفتارهای گذشته و رفع تحریم‌های ظالمانه باشد، مشاهده نکرده‌ایم.

در این دیدار ایگنازیو کاسیس رئیس‌جمهور سوئیس نیز با تأکید بر لزوم افزایش همکاری‌های دو جانبه، گفت: از سال 2016 نقشه راهی برای بهبود روابط تجاری دو کشور ترسیم شد که همچنان به آن پایبند و معتقدیم باید موانع سیاسی و ژئوپلیتیک را از سر راه همکاریهای دو کشور کنار زد.

آقای ایگنازیو کاسیس همچنین امنیت ایران و غرب آسیا را ضامن امنیت اروپا دانست و گفت: همکاری‌های پولی و بانکی از جمله عرصه‌های قابل گسترش در روابط دو جانبه است.

چهارشنبه, 30 شهریور 1401 10:24

شش پاداش برای انسان خوش اخلاق

حُسن خُلق

 

واژه (حُـسن خُلق) گاه، کاربردی عام و فراگیر دارد و همه کردار، گفتار و صفات نیکو را در بر می گیرد۲۶۳ ولی بیشتر به معنای خاص و محدود، یعنی نرمخویی، زیباگویی و خـوش بـرخوردی به کار می رود.

شخصی از امام صادق (ع) درباره حسن خلق توضیح خواست، آن حضرت در پاسخ فرمود:

(تُلَیِّنُ جَناحَکَ وَ تُطَیِّبُ کَلامَکَ وَ تَلْقی اَخاکَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ) ۲۶۴

رفتارت را ملاطفت آمیز و سخنت را پاکیزه و با خوشرویی برادرت را ملاقات کنی.

زیـسـت اجـتماعی با سرشت انسان عجین شده و هر کسی ناچار است با همنوعان خود زندگی کند و لازمه زندگی اجتماعی، برخورد حساب شده، انسان ـ دوستانه و خردمندانه است که در حسن خلق خلاصه شده است.

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود:

(لَوْ یَعْلَمُ الْعَبْدُ ما فی حُسْنِ الْخُلْقِ لَعَلِمَ اَنَّهُ مُحْتاجٌ اَنْ یَکُونَ لَهُ خُلْقٌ حَسَنٌ)۲۶۵

اگـر بـنـده می دانست که چه (ارزش هایی) در خوشخویی نهفته است، در می یافت که به خلق نیکو نیازمند است.

 

ارزش خوش‌خویی

این صفت زیبا در فرهنگ اسلامی ارزش ویژه ای دارد و شریعتمداران معصوم، با سخنانی نغز و دلنـشـیـن، آن را بـیـان کـرده انـد.

رسـول اکـرم صـلی الله عـلیـه و آله آن را سـنـگـیـن ترین عمل در ترازوی قیامت دانسته و فرموده است :

(ما یُوضَعُ فی میزانِ امْرِءٍ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ)۲۶۶

روز قیامت، در ترازوی (اعمال) شخص، چیزی برتر از خوشخویی قرار نمی گیرد.

 

حضرت امیر صلوات الله علیه نیز آن را بهترین همنشین دانسته و فرموده است :

(حُسْنُ الْخُلْقِ خَیْرُ قَرینٍ)۲۶۷ خوش خلقی بهترین همنشین است.

 

و در سخن دیگری آن را سر رشته هر کار نیکی دانسته و فرموده است :

(حُسْنُ الْخُلْقِ رَاءْسُ کُلِّ بِرٍّ)۲۶۸

 

امام صادق (ع) نیز اظهار فرموده که زندگی بدون خوش خلقی، شیرین و گوارا نخواهد بود:

(لا عَیْشَ اَهْنَاءُ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ)۲۶۹ هیچ زندگی گواراتر از (زندگی با) خوشخویی نیست.

 

ایـنگـونـه ارج‌گـذاری و سـتـایـش از (حـسـن خـلق)، ایـن خـوی پـسـنـدیـده را در ردیـف اصول فضایل انسانی قرار می دهد وهر انسانی را موظّف می کند تا خود را بدان بیاراید و به سهم خود فضای زیست اجتماعی را گوارا و معطر گرداند و بدینسان همه مردم در محیطی گرم و صمیمی به زندگی خویش ادامه دهند.

 

منشأ خوش خلقی

شـکـوفـه هـای زیـبـای نـرمـخـویـی بـر درخـتـی تـنـومـنـد و شـاداب مـی شـکـفـد و از مـنـبـعـی اصـیـل تـغـذیـه مـی شـود؛ در سـخـنان مولای متقیان (ع) سر چشمه های این خصلت خدا پسند، این گونه معرفی شده است :

میوه خرد: (اَلْخُلْقُ الَْمحْمُودُ مِنْ ثِمارِ الْعَقْلِ)۲۷۰ خوی پسندیده از میوه های خرد است.

 

بزرگواری خاندان: (حُسْنُ الاَْخْلاقِ بُرْهانُ کَرَمِ الاَْعْراقِ)۲۷۱ خوش اخلاقی دلیل بزرگواری خانوادگی است.

 

زیبایی باطن: (حُسْنُ السّیرَةِ عُنْوانُ حُسْنِ السَّریرَةِ)۲۷۲ نیکوروشی دلیل نیکویی باطن است.

 

تورات نیز خوشخویی را منشعب از حیا می شمرد:

(تَشَعَّبَ مِنَ الْحَیاءِ... حُسْنُ الْخُلْقِ)۲۷۳ صفاتی چون حُسن خلق از حیا نشأت می گیرد.

 

رابطه با دین

خـوش اخـلاقـی یک خوی زیبای انسانی است و در وجود هر کس ـ صرف نظر از آیین و مرامش ـ ممکن اسـت یـافـت شود، با این وصف، ارتباط ناگسستنی با شریعت مقدس الهی دارد. پیام آوران خدا، بـدون اسـتـثـنا، خوشخو بوده اند،۲۷۴ و خوش اخلاقی نه تنها علامت تدیّن است بلکه بـه تـعـبـیـر رهـبـر بـزرگـوار اسـلام (ص) نـصـف دیـن را تشکیل می دهد:

(حُسْنُ الْخُلْقِ نِصْفُ الدّینِ)۲۷۵

دیـدگـاه حـضـرت امـام بـاقـر(ع) نـیـز ایـن اسـت کـه هـر چـه مـؤمـن خـوشخوتر باشد، ایمانش کامل تر است:

(اِنَّ اَکْمَلَ الْمُؤْمِنینَ ایماناً اَحْسَنُهُمْ خُلْقاً)۲۷۶

 

امام صادق (ع) به مسلمانان سفارش کرده که حتماً باید همراه اسلام، حسن خلق هم داشته باشند:

(اِنَّ اللّهَ عـَزَّوَجـَلَّ ارْتـَضـی لَکـُمُ الاِْسـْلامَ دیـنـاً فـَاءَحـْسـِنـُوا صـُحـْبـَتـَهُ بـِالسَّخـاءِ وَ حـُسْنِ الْخُلْقِ)۲۷۷

خداوند بزرگ برای شما دین اسلام را پسندیده است پس با سخاوت و خوش خلقی، همراهی اش را نیکو سازید.

 

همراهان حسن خلق

سـجـایـای اخلاقی در یکدیگر تاءثیر متقابل دارند وگاه به طور مجموعی، آثار ارزشمندی را خـلق مـی کنند. در روایات اهل بیت (ع) همان گونه که حسن خلق به طور انفرادی مورد بحث قرار گـرفـتـه، هـمـراه بـا دیـگـر فـضـایـل نـیـز آمـده اسـت کـه هـم ارزشـی آن را بـا دیـگـر فضایل بزرگ انسانی می رساند:

رسـول گـرامـی اسـلام (ص)، خـوشـخـویـی را هـمـردیـف تـقـوا دانـسـتـه و آن دو را مـهـم تـریـن عوامل ورود به بهشت معرفی کرده است :

(اَکْثَرُ ما تَلِجُ بِهِ اُمَّتیِ الْجَنَّةَ، تَقْویَ اللّهِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ)۲۷۸ امّت من بیشتر به وسیله تقوا و خوش خلقی وارد بهشت می شوند.

امـام صـادق (ع)، در سـخـنـی، خـوشـخـویـی و سـه فـضـیـلت دیـگـر را کامل کننده ایمان دانسته و فرموده است:

اَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ کَمُلَ ایمانُهُ... اَلصِّدْقُ وَ اَداءُ الاَْمانَةِ وَ الْحَیاءُ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ)۲۷۹

چهار ویژگی اگر در کسی باشد، ایمانش کامل است : راستگویی، امانتداری، حیاوخوشخویی.

 

و در سخن دیگری، آن را همراه سه خصلت دیگر از اخلاق پیامبران معرفی کرده و فرموده است :

(اِنَّ الصَّبْرَ وَ الْبِرَّ وَ الْحِلْمَ وَ حُسْنَ الْخَلْقِ مِنْ اَخْلاقِ الاَْنْبِیاءِ)۲۸۰

همانا صبر، نیکی، بردباری و خوش اخلاقی از صفات پیامبران است.

 

چـنـان کـه پـیـداسـت، هر یک از روایات یاد شده یک مجموعه از اخلاق نیکو و جمعاً سه مجموعه را تـرسیم کرده اند که هر مجموعه ای جایگاه و تاءثیر مخصوص به خود را دارد و با دو مجموعه دیـگـر تـفـاوت مـی کـنـد. در عـین حال (حسن خلق) در سه مجموعه حضور دارد و در هر یک نقشی مشخص را ایفا می کند.

 

دستاوردها

علاوه بر آنچه گذشت، خوش خلقی، تأثیر بسزایی در بهبودی جوّ اجتماع می گذارد و آثار ارزنده ای نیز برای شخص ‍ خوشخو دارد که برخی از آنها را در زیر توضیح می دهیم:

 

الف ـ اجتماعی

۱ـ دوستی و محبّت:

انسان ها تشنه محبتند و دلهای آنان اسیر کمند محبت می شود و طبعاً از دیگران انـتـظـار بـرخـوردی خـوش و انـسـان دوستانه دارند و تحت تاءثیر عواطف دیگران نیز قرار می گـیرند و بلافاصله عواطف انسانی خویش را بروز می دهند. پس چه بجا است همه افراد اجتماع نسبت به یکدیگر، بازبانی نرم، رویی گشاده و برخوردی دوستانه برخورد کنند و فضای زنـدگـی را عـطـر مـحـبـت بـزنـنـد و بـا همنوعان خود با صمیمیّت زندگی کنند.

امام صادق (ع) فرمود:

(حُسْنُ الْخُلْقِ مُجْلِبَةٌ لِلْمَوَدَّةِ)۲۸۱ خوش خلقی، دوستی دیگران را جلب می کند.

 

۲ـ آبـادی شهرها و درازی عمرها:

با صمیمی شدن انسان ها نسبت به یکدیگر طبعاً دغدغه ها، جنگ اعـصـاب هـا، بـی اعـتـمـادی هـا، اضـطراب و دلهره ها و... رخت بر می بندد و افراد جامعه در امنیت روحی و اعتماد متقابل، به کار و تلاش ‍ می پردازند؛ همدیگر را در کارها یاری می دهند؛ برای هـمـنوعان دلسوزی می کنند، غمخوار هم می شوند و... در چنین فضایی، هر کسی زندگی راحتی خـواهد داشت، شهرها آباد می گردد و بیماری ها کم می شود و عمرها نیز طولانی تر می گردد. عـلاوه بـر آن، خـداونـد نـیز بر چنین اجتماعی نظر لطف خواهد داشت و آنها را یاری خواهد داد.

امام صادق (ع) فرمود:

(اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدِّیارِ وَ یَزیدانِ فِی الاَْعْمارِ)۲۸۲ نیکی و خوشخویی، شهرها را آباد و عمرها را زیاد خواهد کرد.

 

ب ـ فردی

کـارهـای نـیک و صفات زیبا، بیش از سودی که به دیگران می رسانند، صاحب خویش را نفع می بـخـشـنـد از جـمـله سـودی کـه حـسن خلق به صاحب خود می رساند به مراتب از آثار اجتماعی آن بـیـشتر است، و این در حالی است که فرد خوش ‍ اخلاق، در آثار اجتماعی آن صفت پسندیده نیز شریک است :

 

۱ـ روزی فراوان

امیرمؤمنان سلام اللّه علیه فرمود: (حُسْنُ الْخُلْقِ یَزیدُ فِی الرِّزْقِ)۲۸۳ خوش خلقی، روزی را زیاد می کند.

 

۲ـ خیر دنیا و آخرت

رسول اکرم (ص) فرمود: (اِنَّ حُسْنَ الْخُلْقِ ذَهَبَ بِخَیْرِ الدُّنْیا وَ الاْ خِرَةِ)۲۸۴ خوشخویی خیر دنیا و آخرت را با خود می برد.

 

۳ـ پاداش مجاهد

حضرت صادق (ع) فرمود:

(اِنَّ اللّهَ تـَبـارَکَ وَ تـَعالی لَیُعْطیِ الْعَبْدَ مِنَ الثَّوابِ عَلی حُسْنِ الْخُلْقِ کَما یُعْطیِ الُْمجْاهِدَ فی سَبیلِ اللّهِ...)۲۸۵

خداوند متعال در برابر حسن خلق بنده، به او پاداش مجاهد در راه خدا را عطا می فرماید.

 

۴ـ درجه عالی

همان حضرت فرمود:

(اِنَّ حُسْنَ الْخُلْقِ یَبْلُغُ بِصاحِبِهِ دَرَجَةَ الصّائِمِ الْقائِمِ)۲۸۶ خوش خویی، صاحبش را به مقام روزه گیر شب زنده دار می رساند.

 

۵ـ نابودی گناهان

همان امام فرمود:

(اِنَّ الْخُلْقَ الْحَسَنَ یُمیثُ الْخَطیئَةَ کَما تُمیثُ الشَّمْسُ الْجَلیدَ)۲۸۷ همانا خلق نیکو خطاها را ذوب می کند چنانکه خورشید، یخ را آب می کند.

 

۶ـ بـهـشـت جـاویـدان

امـام رضـا(ع) از پـدرانـش از رسـول اکـرم (ص) چـنـیـن نقل می کند:

(عَلَیْکُمْ بِحُسْنِ الْخُلْقِ فَاِنَّ حُسْنَ الْخُلْقِ فِی الْجَنَّةِ لامُحالَةَ...)۲۸۸ بر شما باد به خوشخویی، که خوشخویی در نهایت، وارد بهشت می شود. [و فرد خوشخو را نیز به بهشت می برد.]

 

پی نوشت ها:

۲۶۳ ـ با استفاده از جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۴۲ ـ ۳۴۳.

۲۶۴ ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۰۳.

۲۶۵ ـ بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۳۶۹.

۲۶۶ ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۹۹.

۲۶۷ ـ وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۵۰۶.

۲۶۸ ـ شرح غررالحکم، ج ۳، ص ۳۹۳.

۲۶۹ ـ روضه، کافی، ج ۸، ص ۲۴۴.

۲۷۰ ـ شرح غررالحکم، ج ۱، ص ۳۳۹.

۲۷۱ ـ همان، ج ۳، ص ۳۹۲.

۲۷۲ ـ همان، ص ۳۹۱.

۲۷۳ ـ بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۲۹۰.

۲۷۴ ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۵۶.

۲۷۵ ـ وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۵۰۷.

۲۷۶ ـ وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۵۰۳.

۲۷۷ ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۵۶.

۲۷۸ ـ همان، ص ۱۰۰.

۲۷۹ ـ همان، ص ۹۹.

۲۸۰ ـ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۹۰۵.

۲۸۱ ـ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۶.

۲۸۲ ـ همان، ج ۲، ص ۱۰۰.

۲۸۳ ـ سفینة البحار، ج ۱، ص ۴۱۱.

۲۸۴ ـ وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۵۰۸.

۲۸۵ ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۰۱.

۲۸۶ ـ همان، ص ۱۰۳.

۲۸۷ ـ وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۵۰۴.

۲۸۸ ـ همان، ص ۵۰۶.

آثار مثبت حجاب و آسیب های بدحجابی

 

خانواده از مهم ترین اصول و بنیان های جامعه اسلامی و اجتماع مسلمین است.

هر کاری که باعث تثبیت و تحکیم بنیان خانواده شود، ارزش و هر کاری که باعث تزلزل و فروپاشی خانواده شود، ضد ارزش، غیرجایز و حرام شرعی است.

از مهم ترین علل و عواملی که باعث تثبیت و تحکیم بنیان خانواده می شود، حفظ عفت و حیاء، حفظ حجاب و حفظ حریم محرم و نامحرم است و در نقطه مقابل مهم ترین عاملی که باعث تزلزل در بنیان مستحکم خانواده و فروپاشی آن می شود، بی بند و باری، بی حجابی، بدحجابی، بی عفتی و بی حیایی در روابط میان محرم و نامحرم است.

به همین دلیل اسلام ارزش و اهمیت فوق‌العاده‌ای برای حفظ حجاب و رعایت عفت و حیا قائل است.

 

امروزه مسئله حجاب از مسائل مهمی است که برای جامعه اسلامی ضرورت فراوانی دارد و از مسائلی است که اگر حدود شرعی آن رعایت نشود، باعث سوء استفاده دشمنان اسلام و بدخواهان نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد شد.

 

ارزش و کرامت زن در گرو حفظ حجاب و پاکدامنی

یکی از ویژگی های احکام اسلام، سهل و آسان بودن انجام آن است. به گونه ای که در برخی موارد قابلیت تعطیل شدن برخی از احکام را داشته یا قابلیت تبدیل شدن به احکام دیگر را دارد.

به عنوان نمونه کسی که نمی تواند ایستاده نماز بخواند، نشسته یا خوابیده نماز را می خواند.

کسی که نمی تواند وضو بگیرد یا غسل کند، تیمم می کند.

کسی که نمی تواند روزه بگیرد، افطار کند.

تا زمانی که به نجاست چیزی یقین نداشته باشیم، بنا را بر طهارت و پاکی آن می گذاریم.

اما در مسئله حجاب و عفاف و رعایت حریم محرم و نامحرم دقت نظر فراوانی و به عبارتی سخت گیری حکیمانه ای شده است.

ارزش و اعتبار و کرامتی که دین مبین اسلام برای زن قائل شده است با حفظ حریم محرم و نامحرم و رعایت عفت و حیا باقی می‌ماند و چنان چه مرز حجب و حیاء شکسته شود، راه تعرض به حریم زن باز شده و حرمت او شکسته می شود.

 

حکایت زیبایی از امام موسی صدر

امام موسی صدر در لبنان در حال سخنرانی بودند. پس از سخنرانی زنی جلو آمده و درخواست می کند که با ایشان دست بدهد، اما ایشان با دست دادن به زن نامحرم خودداری نمودند. آن زن گفت آیا می ترسید که دست شما آلوده شود که به من دست نمی‌دهید؟!

امام موسی صدر فرمودند: خیر! از این می ترسم که طهارت شما با دست دادن به نامحرم از بین برود.

بنابراین رعایت نکردن حد و حدود شرعی در مسئله حجاب و عفاف، باعث شکسته شدن حرمت زن و عادی سازی گناه و معصیت در جامعه و بروز ناهنجاری های فراوان فردی، خانوادگی و اجتماعی خواهد شد و بیشترین آسیب و بدترین نوع آسیب هم متوجه زن خواهد شد.

 

نکته های ناب از حجاب و عفاف

١ . حجاب تنها یک مسئله شخصی نیست، هرچند که برای شخص رعایت کننده حجاب نیز آثار مثبت فراوانی دارد.

٢. حجاب تنها یک مسئله درون خانوادگی نیست، هر چند که خانواده‌ها در پناه حجاب به آرامش رسیده و از گزند فروپاشی و تزلزل در بنیان خانواده در امان خواهند ماند.

٣. حجاب تنها یک مسئله سیاسی نیست تا بازیچه احزاب و گروه‌ها قرار گیرد و برای مقاصد سیاسی یا رأی آوری در فراز و نشیب قرار گیرد.

۴. حجاب یک امر مستحب و یا اختیاری نیست که هر کس و ناکسی به خود اجازه دهد نسبت به آن اظهار نظر کند و در هر زمان و یا هر مکانی که خواست حجاب را بردارد یا بگذارد.

۵. حجاب یک مسئله جدیدالورود نیست که نسبت به بود و نبود آن بحث و اظهار نظرهای غیرکارشناسی و بی جا شود، بلکه از زمان خلقت آدم وجود داشته و ملاک ارزش برای انسان بوده است.

۶. حجاب تنها مخصوص مسلمانان نیست، بلکه تمام ادیان و مذاهب دنیا و تمدن های قبل از اسلام، دارای حجاب و پوشش بوده‌اند.

٧. حجاب یک امر مهم الهی، حکم قرآن، ضروری دین، سفارش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم، توصیه مؤکد اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و یک واجب شرعی و در جمهوری اسلامی، یک الزام قانونی است.

٨ . حجاب باعث حفظ جامعه اسلامی از آندلسی شدن، باعث حفظ استقلال و قوام خانواده ها و موجب امنیت روانی و آرامش روحی افراد است.

بنابراین هر نوع اظهارنظر پیرامون حجاب و عفاف، اختصاص به کارشناسان دانا و فهیم و متخصصین دینی دارد نه افراد بی سواد و جاهل یا افراد مغرض و دست آموز سفارت های خارجی و شبکه های ماهواره ای.

 

مصادیق و انواع حجاب

١. حجاب و عفت و حیا فقط در داشتن چادر و روسری خلاصه نمی شود، بلکه فراتر از حجاب ظاهری، نوع نگاه، نوع پوشش و آرایش، نوع رفتار و حرکات، نوع سخن گفتن با نامحرم در دایره حجاب با رعایت موازین شرعی و حد و حدود آن مطرح می باشد.

٢. رعایت عفت و داشتن حیا تنها مخصوص بانوان نیست، بلکه آقایان نیز باید حیاء و عفت در روابط با نامحرم را رعایت نموده و حدود پوشش اسلامی که برای مردان معین شده است را مراعات نمایند.

٣. رعایت حجاب و عفت و حیا در بین محارم نیز لازم و مراتبی دارد.

۴. در روابط اختصاصی بین زن و شوهر هیچ حد و مرزی در حجاب، عفت و حیاء وجود نداشته و آزادی مطلق حاکم است، بلکه بالعکس داشتن حیاء و عفت در روابط زناشویی ناپسند است.

۵ . در روابط بین دیگر محارم غیر از همسر، داشتن عفت و حیا ضروری است و استفاده از نوع پوشش و آرایش مخصوص همسر در برابر دیگر محارم به هیچ وجه جایز نیست.

۶. در روابط بین فامیلی نیز حفظ حیا و عفت و رعایت حجاب، همانند دیگر نامحرمان لازم و ضروری است.

برخی گمان می‌کنند وقتی زن و شوهر با هم محرم می شوند، تمامی فامیل های دو طرف نیز به یکدیگر محرم هستند و نیازی به رعایت حجاب بین اقوام و خویشان نیست، در صورتی که برادر شوهر، عموها و دایی های شوهر و دیگر اقوام شوهر برای زن نامحرم بوده، هم چنان که خواهر زن، خاله ها و عمه های زن و دیگر اقوام زن برای شوهر مانند دیگر نامحرمان هستند و هیچ نوع محرمیتی بین آنان ایجاد نمی شود.

٧ . در محیط تحصیل و کار نیز حفظ حجاب لازم و ضروری است و هم کار بودن و هم درس بودن مجوزی برای آزادی روابط در سخن گفتن خارج از عرف، شوخی و بحث و جدل وجود نداشته بلکه رعایت حریم حیا و عفت و حفظ حجاب لازم و ضروری است.

٨ . در مقام معاینه و معالجه بین بیمار و پزشک و پرستار به هیچ عنوان محرمیتی وجود نداشته و لازم است ضمن رعایت حدود شرعی در صورت امکان به پزشک و پرستار همجنس مراجعه شود.

جابر بن عبدالله انصاری از یاران حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) و مرید فرزندان گرامی ایشان بود. او آخرین صحابه پیامبـر بود که در مدینه وفـات کرد(۱) و سلام رسول اکرم را به پنجمین وصی ایشان، حضرت امام محمد باقر رساند.(۲) او به قولی در ۹۴ سالگی در مدینه در حالی که نابینا شده بود در گذشت.(۳) او اولین زایر اربعین حسینی است و کسی که به فوز عظیم زیارت مخصوص سیدالشهداء در بیستم صفر ۶۱ هـ .ق نایل شد.
شیخ جلیل القدر عماد الدین، ‌ابوالقاسم آملى، در کتاب "بشاره المصطفى" مى‌نویسد:
عطیه عوفى از اصحاب امیرالمؤمنین(علیه السلام) مى‌گوید: "با جابر بن عبدالهی انصارى براى زیارت قبر شریف سالار شهیدان راهى کربلا شدیم. زمانى که به کربلا رسیدیم، جابر در نهر فرات غسل کرد؛ لباسى چون لباس احرام پوشید؛ خود را خوشبو ساخت و با قدم‌هاى آرام به طرف قربآن گاه حسینى راهى شد و در هر قدم ذکر خدا را بر زبان مى‌آورد. چون نابینا بود، از من خواست تا دست او را روى قبر مولا قرار دهم؛ پس از این کار ‌از شدت غصه بى‌هوش شد و افتاد. او را به هوش آوردم. ‌وقتى به هوش آمد، سه مرتبه فریاد زد: «یا حسین!» سپس گفت: «حبیب لا یجیب حبیبه! اى عزیز دلم،‌ آیا جواب دوست خود را نمى‌دهی؟» و در پاسخ به خویشتن گفت: «‌چگونه حسین(علیه السلام) که در خون خودش آغشته شده و بین سر و پیکر نازنینش جدایى انداخته‌اند، جواب تو را بدهد؟!»
سپس با ادب خطاب به حضرت گفت: «گواهى مى‌دهم که تو فرزند بهترین پیامبران و فرزند بزرگ مؤمنان هستی،‌تو فرزند سلاله هدایت و تقوایى و پنجمین نفر از اصحاب کسا؛ تو فرزند سرور پیشوایان و فرزند فاطمه سید بانوان هستى؛ ‌چرا چنین نباشد؟ چرا که دست سیّد المرسلین(صلی الله علیه و آله) تو را غذا داده و در دامن پرهیزگاران پرورش یافتى و از سینه ایمان شیر خوردى و پاک زیستى و پاک رخت بربستى و قلب مؤمنان را از فراق خود اندوهگین کردى؛ پس سلام و رضوان پروردگار بر تو باد! گواهى مى‌دهم که تو بر همان راهى رفتى که برادرت یحیی بن زکریا رفت و شهید گشت».
آن گاه دیگر شهیدان دشت نینوا را مخاطب قرار داد و گفت : «سلام بر شما اى ارواحى که در کنار حسین نزول کرده و آرمیده اید! ‌گواهى مى‌دهم که شما نماز را برپا داشتید و زکات را ادا نمودید و امر به معروف و نهى از منکر کردید و با ملحدان جهاد کرده، خدا را تا هنگام مردن عبادت نمودید».(۴)

۱. منتهی الآمال، ص ۱۶۹.
۲. امالی، صدوق، ص ۳۵۳ ؛ بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۲۳.
۳. الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۱۹
۴. منتهی الآمال ص ۶۲۰.

عثمان الغانمی وزیر کشور عراق از موفقیت طرح امنیتی و خدماتی برای زوار حسینی در ایام اربعین خبر داد.

وی اعلام کرد که عملیات بازگشت زائران آغاز شده است.

عتبه مقدس عباسی شمار کلی زائران اربعین حسینی امسال را  ٢١ میلیون و 198 هزار و 640 نفر اعلام کرد.

در همین ارتباط ، مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق با انتشار توییتی از تلاش‌های نیروهای امنیتی و نهادهای مسئول برای برگزاری زیارت اربعین قدردانی کرد.

هادی العامری، رئیس ائتلاف الفتح هم  با صدور بیانیه ای به مناسبت زیارت اربعین نوشت:  سخاوت عراقی‌ها جهان را شگفت زده کرد و این جلوه‌ای افسانه ای از مهمان نوازی آنها بود.

وی افزود:  زیارت اربعین امسال جلوه بی‌نظیری از وحدت پیروان اهل بیت در جهان بود و باید جلوه‌ای از وحدت این ملت باشد که زائران را در آغوش می گیرد.

فرماندهی عملیات مشترک عراق نیز با صدور بیانیه‌ای تاکید کرد : طرحی که برای زیارت اربعین طراحی شد، نقشه‌های تروریست داعش را خنثی کرد.

استاد محسن قرائتی در تفسیر نور به ارائه «نکات ناب» و «پیام های زیبای آیات قرآن کریم» پرداخته که در این نوشتار، آیه ۱۸۴ و ۱۸۵ سوره مبارکه آل عمران را در قالب مجموعه «قطره ای از دریا» ارائه می نماید.

    

- آیه ۱۸۴

فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَ رُسُلٌ مِّنْ قَبْلِکَ جَآءُواْ بِالْبَیِّنَتِ وَالزُّبُرِ وَ الْکِتَبِ الْمُنِیرِ

    

- ترجمه

(بنابراین) پس اگر تو را تکذیب کردند (چیز تازه‌ای نیست، زیرا) انبیای قبل از تو نیز که همراه با معجزات و نوشته‌ها و کتاب روشنگر آمده بودند، تکذیب شدند.

    

- پیام ها

۱- آشنایی با تاریخ گذشتگان، روحیه‌ی صبر و مقاومت را در انسان بالا می‌برد. «فان کذّبوک فقد کُذّب رسل من قبلک»

۲- تمام انبیا، مخالفانی داشته‌اند. «کُذِّب رسل»

۳- حرکت انبیا در طول تاریخ، یک حرکت فرهنگی، فکری و اعتقادی بوده است. «بالبیّنات والزبر والکتاب»

۴- معجزات پیامبران متنوّع بوده‌اند، ولی اصول همه‌ی ادیان یکی بوده است. کلمه‌ی «البینات» جمع، ولی «الکتاب» مفرد آمده است.

    

- آیه ۱۸۵

کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَ مَا الْحَیَو ةُ الدُّنْیَآ إِلَّا مَتَعُ الْغُرُورِ

    

- ترجمه

هرکسی چشنده‌ی مرگ است و بی گمان روز قیامت پاداش‌های شما به طور کامل پرداخت خواهد شد. پس هرکس از آتش بر کنار شد و به بهشت وارد گشت، قطعاً رستگار است و زندگانی دنیا، جز مایه‌ی فریب نیست.

    

- نکته ها

این آیه به پیامبر و دیگر مصلحان که مورد آزار و اذیّت و تکذیب کفّار قرار می‌گیرند، روحیه‌ی صبر ومقاومت می‌بخشد، زیرا می‌فرماید: همه می‌میرند ولجاجت‌ها موقّتی است و پاداش تحمّل این مشکلات را خداوند بی‌کم وکاست عطا می‌کند.

امام صادق ‌علیه السلام درباره‌ی «کلّ نفس ذائقة الموت» فرمودند: همه‌ی اهل زمین و آسمان می‌میرند و فقط ملک‌الموت و حاملان عرش و جبرئیل و میکائیل باقی می‌مانند، سپس ملک الموت مأمور می‌شود که روح آنان را نیز بگیرد و تنها خود باقی می‌ماند و خداوند به او خطاب می‌کند که بمیر، او نیز می‌میرد.[۱] و همچنین آن حضرت فرمودند: کسی که مرگ را نچشیده و کشته شده، به دنیا برگردانده می‌شود تا مرگ را بچشد.[۲]

    

- پیام ها

۱- مرگ در راه است، پس این همه لجاجت و استکبار در برابر حق، برای چه؟ «کذّبوک... کلّ نفس ذائقة الموت»

۲- مرگ، عدم نیست، یک امر وجودی است که قابل چشیدن است، راه انتقال از دنیا به آخرت است. «ذائقة الموت»

۳- گناهان وعوامل سوق دهنده به دوزخ، دارای جاذبه‌هایی است که باید انسان با نیروی ایمان و عمل صالح خود را برهاند. «زُحزِح عن النّار»

۴- جزای کامل در آخرت است، و پاداش‌های دنیوی بی‌ارزش. «توفون اُجورکم یوم القیامة... ما الحیوة الدنیا الاّ متاع الغرور»

    

پی نوشت ها:

۱) کافی، ج‌۳، ص ۲۵۶.

۲) تفسیر عیّاشی، ج‌۲، ص‌۲۰۲.

یکشنبه, 27 شهریور 1401 12:52

راه های رشد و ترقی معنوی

استاد محسن قرائتی در تفسیر نور به ارائه «نکات ناب» و «پیام های زیبای آیات قرآن کریم» پرداخته که در این نوشتار، آیه ۱۹۴ سوره مبارکه آل عمران را در قالب مجموعه «قطره ای از دریا» ارائه می نماید.

 

آیه

رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَی رُسُلِکَ وَلَا تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ ۗ إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ

 

ترجمه

(خردمندان می گویند:) پروردگارا! آنچه را به واسطه ی پیامبرانت به ما وعده داده ای، به ما مرحمت فرما و ما را در روز قیامت خوار مساز، که البتّه تو خلاف وعده انجام نمی دهی.

 

نکته ها

در این چند آیه، خداوند متعال مسیر رشد خردمندان و اولوا الالباب را این گونه ترسیم می کند: یاد خدا، فکر، رسیدن به حکمت، تسلیم انبیا شدن، استغفار، خوب مردن، در انتظار الطاف الهی و نجات از رسوایی و خواری.

در آیات قبل ایمان خردمندان به خداوند و قیامت مطرح بود و در این آیه ایمان به نبوّت نیز مطرح شده است. «ما وعدتنا علی رسلک»

تکرار «ربّنا» در سخنان اولواالالباب، نشان شیفتگی آنان به ربوبیّت الهی است.

اولوا الالباب، هم عزّت دنیا را می خواهند و هم عزّت آخرت را.

جمله ی «آتنا ما وعدتنا علی رسلک» مربوط به دنیاست که خداوند وعده نصرت به اهل حقّ داده است: «انّا لننصر رسلنا»[۱] وجمله ی «و لاتخزنا» مربوط به عزّت در آخرت است.

 

پیام ها

۱- وفای به وعده، از شئون ربوبیّت الهی است. «ربّنا اتنا ما وعدتنا»

۲- گرچه خداوند به وعده های خود وفا می کند، لکن ما نیز باید دعا کنیم. «اتنا ما وعدتنا»

۳- خردمندان به همه ی انبیا و همه وعده های الهی ایمان دارند. «ما وعدتنا علی رسلک»

۴- نهایت آرزوی خردمندان، رسیدن به الطاف الهی و نجات از دوزخ و رسوایی در قیامت است. «اتنا ما وعدتنا، ولاتخزنا یوم القیمة»

۵ - بیم و امید باید در کنار هم باشد. «اتنا ما وعدتنا... ولاتخزنا»

 

پی نوشت:

۱) غافر، ۵۱.

شنبه, 26 شهریور 1401 14:30

سند و فضیلت زیارت عاشورا

زیارت عاشورا گرچه به حسب ظاهر از امام باقر و امام صادق (علیه السلام) نقل شده؛ زیرا صفوان که از یاران امام باقر و امام صادق(ع) است می گوید: «من در روز عاشورا در خدمت امام باقر (علیه السلام) بودم که این زیارت را قرائت فرمودند.»


همچنین می گوید: «امام صادق (علیه السلام) پس از زیارت امیرالمومنین علیه السلام به طرف کربلا اشاره کردند و این زیارت را قرائت کردند، اما در واقع این زیارت از ناحیه خود خداوند متعال نازل شده و از احادیث قدسی است، چون شیخ عباس قمی، در مفاتیح الجنان از امام صادق علیه السلام نقل می کند که: آن حضرت از پدر بزرگوارش و ایشان از اجداد طاهرینش و آنان از پیامبر اکرم(ص) و آن حضرت از جبرئیل و جبرئیل از خداوند متعال نقل می کنند که حضرت احدیت به ذات مقدس خود قسم خورده که هر کس امام حسین(ع) را با این زیارت، از دور یا نزدیک زیارت کند، زیارت او را می پذیرم و خواهش و حاجت او را برآورده می کنم و فوز به بهشت و آزادی از جهنم را به او عطا می کنم و شفاعت او را در حق هر کس که بخواهد قبول می نمایم»


سپس امام صادق (ع) به صفوان می گوید: «هرگاه حاجتی پیدا کردی این زیارت را بخوان که برآورده خواهد شد»


همچنین در بحارالانوار از علقمه بن محمد حضرمی از امام باقر( علیه السلام) حدیثی را نقل کرده که مضمونش چنین است که حضرت فرمود: «هر کس امام حسین(ع) را با این زیارت (زیارت عاشورا) زیارت کند خداوند متعال صدهزار هزار درجه به او بدهد و مثل کسی باشد که با امام حسین(ع) شهید شده باشد و از آن روزی که امام حسین(ع) شهید شده و هر پیغمبر و رسولی و هر کس که آن حضرت را زیارت کرده، خداوند ثواب همه آنها را در نامه اعمال او بنویسد.»


همانگونه که در بحث خداشناسی، اول باید انسان ظرف وجودی اش را از همه آلودگی ها پاک کند و با گفتن «لااله» نفی الوهیت از همه خدایان دروغین و طاغوت ها بنماید آنگاه با گفتن «الا الله» تسلیم در مقابل حضرت احدیت شود، در زیارت عاشورا نیز همین مساله حاکم است و به قول عرفا و حکما، اول باید تخلیه صورت گیرد، سپس تحلیه انجام شود، یعنی برای این که انسان ملبس به لباس مقدس تولی و تبری شود و شیعه و پیرو بودن خود را به اثبات برساند، اول باید از دشمنان حضرات معصومین تبری بجوید و ظرف وجودی اش را پاک سازد تا خودش را آماده کند برای تقدیم سلام به حضور مقدس امام حسین و اولاد و اصحاب آن حضرت.
روی این حساب است که در زیارت عاشورا دستور داده شده که اول باید دشمنان و ظالمان و ستمگران به خاندان عصمت و طهارت را لعن و نفرین کرد بعد به امام حسین علیه السلام سلام داد. اما برای اینکه انسان کاملا دشمنی خود را نسبت به دشمنان اهل بیت و امام حسین(ع) و دوستی خود را نسبت به خاندان پیامبر اکرم مخصوصا حضرت اباعبدالله الحسین برساند، باید اول صد مرتبه لعن و نفرین کند، بعد صد مرتبه سلام و درود و تحیت. که منقول است خیلی از بزرگان و مراجع و عرفا، زیارت عاشورا را با صد بار لعن و سلام می خواندند از جمله نقل شده که امام خمینی(ره) چنین زیارت می کردند.


همچنین حضرت آیت الله العظمی بهجت می گوید: «شیخ انصاری زیارت عاشورا را با صد لعن و سلام می خواندند.»


بنابراین زیارت عاشورا محکی برای شیعیان خاندان نبوت و رسالت است. وهابی ها، در کربلا، نجف، عتبات عالیات، مکه و مدینه از همراه داشتن مفاتیح توسط شیعیان و خواندن آن جلوگیری می کردند که عمده مخالفتشان به خاطر زیارت عاشورا است.


چند تذکر در مورد زیارت عاشورا:


۱- اگر قرائت صدبار لعن و سلام در هنگام زیارت عاشورا باعث عسر و حرج و یا سبب نخواندن زیارت عاشورا شود اگر چنانچه بعد از هر بخش از لعن ها و سلام ها بگوید: «تسعا و تسعین مره» ان شاءالله ثواب زیارت کامل را خواهد داشت.

۲- در مفاتیح الجنان چند جمله در حاشیه زیارت عاشورا آمده یعنی «و بالبرائة ممن قاتلک و نصب لک الحرب و بالبرائة ممن اسس اساس الظلم و الجور علیکم و ابرء الی الله و الی رسوله»
چون در خیلی از کتب ادعیه معتبره این جملات جزء زیارت عاشورا آمده لذا خواندن این جملات الزامی است.

۳- یکی از ویژگی های زیارت عاشورا : علاوه بر ثواب عظیم اخروی که ذکر شد- باعث برآورده شدن حاجت های لاعلاج است، شاهدش هم داستان هایی است که در کتاب ها آمده است. بدین سبب سفارش می شود هرکس برای هر حاجتی که متوسل به این زیارت شریف می شود، ۴۰ روز مرتب آن را قرائت نماید و افضل اوقات آن نیز بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب است.

۴- بعد از خواندن زیارت عاشورا حتما دو رکعت نماز زیارت امام حسین(ع) را بخواند که همانند نماز صبح می باشد.

۵- بعد از زیارت عاشورا و دو رکعت نماز، دعای علقمه حضرمی را نیز بخواند که در مفاتیح الجنان با نام «دعای بعد از زیارت عاشورا» آمده است.

۶- اگر کسی بتواند زیارت عاشورا را روزی دو بار بخواند خیلی خوب است، یعنی یکبار اول شب و یا آخر روز و یک بار هم اول صبح و قبل از طلوع آفتاب، زیرا از عارف بزرگ و جمال العارفین حضرت آیت الله سید علی قاضی تبریزی منقول است که بعد از ارتحالشان کسی ایشان را در عالم رویا دید و سوال کرد: چه عملی در آنجا از همه مهمتر است؟ می فرماید: زیارت عاشورا، بعد می گوید: من پشیمانم که چرا روزی یک بار زیارت عاشورا را قرائت کردم و دوبار نخواندم.»

زیارت قبر سیدالشهدا (علیه السلام) دارای آداب و دانستنی هایی است که در این نوشتار به برخی از آن اشاره خواهیم کرد:

 

- در زیارت کربلا ابتدا بهتر است حرم امام حسین زیارت شود بعد حرم حضرت عباس یا ابتدا باید به حرم حضرت عباس رفت بعد امام حسین؟

ادب و احترام به امام معصوم(ع) اقتضا می کند که اول به زیارت امام حسین (ع) رفت.

 

- از کدام در وارد حرم امام حسین(ع) شویم؟

چون خواستی وارد حائر مقدّس شوی، از دری که در جانب مشرق قرار دارد وارد شو، چنان‌که امام صادق(علیه‌السلام) به یوسف کنّاسی فرمودند.

 

- اعمال و آداب لحظه رسیدن به قبر امام حسین(ع)

در روایت ابن قولویه آمده: امام صادق(علیه‌السلام) به مفضل بن عمر فرمود: ای مفضّل چون به قبر امام حسین(علیه‌السلام) رسیدی، بر در روضه بایست و این کلمات را بخوان که تو را به هر کلمه نصیبی از رحمت الهی خواهد بود:

 

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ مُوسیٰ کَلِیمِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ عِیسَیٰ رُوحِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عَلِیٍّ وَصِیِّ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وارِثَ الْحَسَنِ الرَّضِیِّ،

سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا، سلام بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم دوست خدا، سلام بر تو ای وارث موسی هم‌سخن خدا، سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، سلام بر تو ای وارث محمّد محبوب خدا، سلام بر تو ای وارث علی، جانشین رسول خدا، سلام بر تو ای وارث حسن آن پیشوای پسندیده،

 

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ الصِّدِّیقُ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَصِیُّ الْبارُّ التَّقِیُّ، السَّلامُ عَلَی الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِکَ وَأَناخَتْ بِرَحْلِکَ، السَّلامُ عَلَیٰ مَلائِکَةِ اللّٰهِ الْمُحْدِقِینَ بِکَ، أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً حَتَّیٰ أَتَاکَ الْیَقِینُ، السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللّٰهِ وَ بَرَکاتُهُ.

سلام بر تو ای وارث فاطمه دختر رسول خدا، سلام بر تو ای شهید بسیار درست‌کردار و راستگو، سلام بر تو ای جانشین نیکوکار پرهیزکار، سلام بر ارواحی که به آستانت فرود آمدند و به درگاهت بار انداختند، سلام بر فرشتگان خدا که گرداگرد تواند، گواهی می‌دهم که تو نماز را برپا داشتی و زکات پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و خدا را خالصانه عبادت کردی تا آن‌که مرگ به سویت آمد، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

سپس به سوی قبر روانه می‌شوی و به هرگامی که بر می‌داری یا می‌گذاری، همانند ثواب کسی را داری که در راه خدا در خون خود دست‌ و پا زده باشد، چون نزدیک قبر رسیدی به قبر دست بمال و بگو:

 

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّٰهِ فِی أَرْضِهِ وَ سَمائِهِ.

سلام بر تو ای حجّت خدا در زمین و آسمانش.

پس از آن از قبر فاصله گرفته متوجه نماز می‌شوی و به هر رکعت که نزد آن حضرت می‌خوانی همانند ثواب کسی را داری که هزار مرتبه حج و عمره انجام داده و هزار بنده آزاد کرده و هزار مرتبه همراه پیامبر مرسل، برای خدا به جهاد برخاسته باشد.

 

- برابری زیارت امام حسین(ع) با حج خانه خدا

از ثقه جلیل‌القدر محمّد بن مسلم روایت شده: که به حضرت باقر(علیه‌السلام) عرض کرد: ما زمانی که به زیارت پدرتان حسین بن علی می‌رویم، آیا چنین است که در حج خانه خداییم؟ فرمود: آری، عرضه داشت: پس آنچه بر حاجیان لازم است بر ما لازم است؟

فرمود: بر تو لازم است با هرکه رفیق توست نیکو معاشرت کنی و بر تو لازم است که کم سخن بگویی، مگر سخن خیر و بر تو لازم است که بسیار یاد خدا کنی و لازم است که جامه‌هایت پاکیزه باشد و پیش از آن‌که وارد حائر شوی غسل کنی و لازم است که با خشوع و نرم و خالص باشی و نماز بسیار بخوانی و بر محمّد و آل محمّد صلوات بسیار فرستی و باید خود را از چیزهایی که سزاوار تو نیست حفظ کنی و دیده‌ات را از حرام و شبهه بپوشانی و به برادران مؤمن پریشان خود احسان کنی و اگر کسی را ببینی که خرجی‌اش تمام شده از او دستگیری کرده و خرجی خود را بین او و خود به طور برابر قسمت کنی و تقیه بر تو لازم است که قوام دین تو به آن است و همچنین پرهیز از اموری که خداوند از آن‌ها نهی فرموده و دشمنی با دیگری و بسیار سوگند خوردن و گفتگوی بی‌منطق و ستیزی که در آن سوگند باشد ترک کنی؛

چون چنین رفتار کنی به اندازه ثواب حج و عمره برای تو تمام می‌شود و از سوی کسی‌که به هزینه کردن مال و دور افتادن از اهل‌بیتش درخواست ثواب برای او کرده‌ای، مستوجب می‌شوی به اینکه به آمرزش گناهان و رحمت و خشنودی خدا به وطن بازگردی.

 

- لزوم تواضع و فروتنی و خشوع در زیارت امام حسین(ع)

از مسائلی که در سفر زیارت امام حسین(علیه‌السلام) مستحب است، تواضع و فروتنی و خشوع و راه رفتن همانند بنده ذلیل است، پس کسانی که در راه زیارت آن حضرت، بر این مرکب‌های جدید سوار می‌شوند، باید خیلی متوجه خود باشند که بر سایر زائران و بندگان خدا که به سختی و مشقّت به کربلا می‌روند، بزرگی ننمایند و تکبّر نورزند و آنان را به چشم حقارت نبینند.

علما در احوال اصحاب کهف نقل کرده‌اند: که آن‌ها از خاصان دقیانوس و به منزله وزرای او بودند، وقتی حق‌تعالی رحمت خود را شامل حال آن‌ها فرمود و به فکر خداپرستی و اصلاح کار خود برآمدند، مصلحت خویش را در این دیدند که از مردم کناره گیرند و در غاری پناه گرفته به عبادت حق مشغول شوند، به این خاطر سوار بر اسب‌ها شده، از شهر بیرون آمدند.

همین‌که سه میل راه رفتند، تملیخا که یکی از آنان بود گفت: «برادران این راه، راه آخرت است و باید به صورت نداری و مسکنت رفت و فرمانروایی و ریاست دنیا را کنار گذاشت، اکنون از اسب‌ها پیاده شوید و با پای پیاده به درگاه حق روید، شاید خداوند به شما رحم کند و در کار شما گشایشی نصیب شما فرماید؛ همگی از اسب‌های خود پیاده شدند و آن افراد محترم و معظّم در آن روز، هفت فرسخ با پای پیاده راه رفتند تا پاهایشان مجروح و خون‌چکان شد!

پس زائران قبر مطهر امام حسین(علیه‌السلام) این واقعیت را در نظر داشته باشند و بدانند شخص در این راه هرچه برای خدا فروتنی کند، باعث بالارفتن مقام او خواهد شد، بنابراین اساس در آداب زیارت آن جناب از امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده: هرکه پیاده به زیارت قبر امام حسین(علیه‌السلام) برود، حق‌تعالی برای او به عدد هر گام هزار حسنه می‌نویسد و هزار گناه را از او محو می‌کند و برای او هزار درجه در بهشت بلند می‌فرماید، چون به شطّ فرات رسیدی غسل کن و پایت را برهنه نما و کفش‌های خود را در دست گیر و راه برو همانند راه رفتن بنده‌ای خوار.

 

- پرهیز از غذاهای لذیذ در زیارت امام حسین(ع)

زائر در سفر زیارت آن حضرت توشه خود را از غذاهای لذیذ مانند بریانی و حلواجات قرار ندهد، بلکه خوراکش را نان با شیر یا ماست تهیه ببیند.

از امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده است که فرمود: شنیدم جماعتی به زیارت امام حسین(علیه‌السلام) می‌روند و با خود سفره‌هایی برمی‌دارند که در آن‌ها بزغاله‌های بریان و حلواجات هست، اگر به زیارت قبر پدران یا دوستان خود بروند قطعاً این خوراکی‌ها را با خود برنمی‌دارند.

در روایت معتبر دیگری نقل‌شده است: که امام صادق(علیه‌السلام) به مفضل بن عمر فرمود: زیارت کنید امام حسین(علیه‌السلام) را بهتر از آن است که زیارت نکنید و زیارت نکنید بهتر از آن است که زیارت کنید، مفضّل عرضه داشت: پشتم را شکستی! فرمود: و الله اگر به زیارت قبر پدران خود بروید، اندوهگین و غمناک می‌روید و به زیارت آن حضرت که می‌روید سفره‌ها با خود برمی‌دارید، درحالی‌که باید ژولیده مو و گردآلود بروید.

نویسنده گوید: پس برای ثروتمندان و تاجران چه اندازه شایسته است که این مسئله را در این سفر توجّه کنند و هرگاه در شهرهایی که تا کربلا بین راه ایشان است، عدّه‌ای از دوستانشان ایشان را دعوت و میهمان می‌کنند و در زمان حرکت سفره‌های آنان را از پختنی‌های لذیذ و مرغ بریان و سایر غذاها پر می‌کنند، قبول نپذیرند و بگویند: ما مسافر کربلا هستیم و برای ما تغذیه به این غذاها شایسته نیست.

شیخ کلینی روایت کرده: بعد از شهادت حضرت سید الشّهدا همسر کلبیّه آن حضرت مجلس عزا برپا کرد، گریست و سایر زن‌ها و خدمتکاران گریستند تا حدی که اشک‌های آن‌ها خشک شد، از جایی برای آن مخدّره «جونی» هدیه فرستادند که معنی آن را مرغ قطا گفته‌اند، این هدیه برای این بود که از خوردن آن در گریستن بر امام حسین(علیه‌السلام) نیرو بگیرند، چون آن بانوی محترمه آن را دید پرسید چیست؟ گفتند: هدیه‌ای است که فلانی برای شما فرستاده تا در ماتم امام حسین(علیه‌السلام) از آن کمک بگیرید، فرمود: «ما که در جشن عروسی نیستیم، ما را چه به این خوراک؟» پس دستور داد تا آن را از خانه بیرون بردند.

مراسم پیاده روی اربعین در عصر مرجعیت شیخ مرتضی انصاری با شکوه تمام رواج داشته است. در حالی که پس از وی، این عمل متعلق به طبقه فقرا و نیازمندان معرفی شد ولی محدث نوری آن را احیا کرد. این مراسم در دوره‌های مختلف تاریخی استمرار داشته و حتی در دوره دیکتاتوری صدام حسین نیز به صورت مخفیانه برگزار می‌شد.


بنا بر روایتی از حضرت امام حسن عسگری(علیه السلام) که شیخ طوسی نقل کرده است، برگزاری این مراسم یکی از نشانه‌های مؤمن بوده و جابر بن عبدالله انصاری صحابه گرانقدر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اولین زائر قبر مطهر حضرت امام حسین(علیه السلام) بوده و اولین کسی است که مراسم راهپیمایی اربعین را به جای آورده است.


بر همین اساس چه علمای قدیم بعد از شیخ انصاری و چه علمای عصر حاضر بر شرکت در زیارت اربعین هم سفارش‌های بسیاری دارند و هم نسبت به الطاف معنوی این زیارت و پیاده روی دستورات مختلفی بیان کردند.

 

حضور پرشور علما و مراجع در پیاده روی اربعین:

 

آیت الله حسینی شاهرودی
در میان مراجع تقلید، حضور آیت الله العظمی سید محمود حسینی شاهرودی، زبانزد همگان بود. معروف است که وی در این مراسم، نخست با پای پیاده از نجف خارج می شد و به سوی کربلا حرکت می کرد و سپس سایر آقایان، استادان و طلاب هم به دنبال وی به راه می افتادند و وقتی مراسم زیارت تمام می شد، بیشتر زائران از کربلا سوار وسیله نقلیه می شدند و به نجف باز می گشتند؛ اما آیت الله شاهرودی در بازگشت هم پیاده به نجف بازمی گشت. [۱] معروف است که این مرجع بزرگ، چهل سفر با پای پیاده به زیارت امام حسین(علیه السلام) مشرف شده است.

 

علامه امینی
یکی دیگر از شخصیت های برجسته حوزه علمیه نجف که به طور مرتب، در این مراسم شرکت می کرد، علامه امینی مؤلف کتاب ارزشمند «الغدیر» بود که در این سفرها، همواره تعدادی از مؤمنین او را همراهی می کردند. علامه امینی وقتی به نزدیکی کربلا می رسید، حالش منقلب می‌شد و قطرات اشک از چشمانش جاری می شد. [۲]

 

امام موسی صدر
امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان که در شهریور ۱۳۵۷ توسط صهیونیست ها ربوده و ناپدید شد، یکی از شیفتگان مراسم پیاده روی از نجف به کربلا بود. مرحوم آیت الله سید محمدعلی موحد ابطحی، یکی از عالمان بزرگ اصفهان که در نجف با امام موسی صدر هم بحث بود، می گوید:
«وقتی که امام موسی صدر همراه ما با پای پیاده از نجف به کربلا می رفت، در این سفر، حضوری عاشقانه داشت و در وقت دعا و زیارت عاشورا، از همه باحال تر بود و هنگام گریه، چشمانش از شدت گریه سرخ می شد و وقتی نوبت ذکر مصیبت و خواندن اشعار و نوحه سرایی به او می رسید، با حال جان کاهی در مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) اشعار فارسی و عربی فصیحی می خواند و هنگام کار و حمل اثاثیه سفر، وی بیش از همه کار می کرد و هنگام شوخی و مزاح، مزاح هایی بیان می کرد که بعد علمی و اخلاقی جالبی داشت».[۳]

 

حاج آقا مصطفی خمینی
آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی نیز از عالمان و استادان نجف بود که همواره در مراسم پیاده روی حضوری پیوسته و جدی داشت. او مقید بود که در تمام ایام زیارت‌های مخصوص امام حسین(علیه السلام) (اول و نیمه رجب، نیمه شعبان، عرفه و به خصوص اربعین) پیاده از نجف به کربلا برود و در میان راه، گاهی کف پایش تاول می زد و زخمی می‌شد؛ ولی باز هم با شور و شوق تمام، به راه خود ادامه می داد و اصرار دوستان را برای سوار شدن به وسیله نقلیه، حتی در قسمتی از راه نمی‌پذیرفت و چون به نزدیک کربلا می‌رسید و نگاهش به گنبد و گل دسته های حرم امام حسین(علیه السلام) و پرچم سرخ رنگ آن می افتاد، بی اختیار اشک از چشمانش سرازیر می شد و مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) را زمزمه می‌کرد و به سر و سینه می زد و عزاداری و نوحه سرایی می کرد.[۴]

 

رهنمودها و سفارشات مراجع و علمای شیعه در مورد زیارت اربعین:

 

آیت الله العظمی بهجت
آیت الله العظمی بهجت فومنی، پیاده روی اربعین را بهترین فرصت برای معرفی امام حسین(علیه السلام) به جهانیان دانسته، بر این نکته تأکید می‌کردند که:
الان هنوز همه مردم عالم، حسین(علیه السلام) را نمی شناسند و این تقصیر ماست؛ چون ما برای سیدالشهدا(علیه السلام) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود.[۵]

 

آیت الله العظمی شبیری زنجانی
در نگاه آیت الله العظمی شبیری زنجانی پیاده سفر کردن به کربلا موضوعیت دارد و آن را یک نوع ادای احترام و خضوع و خشوع دانسته و از مصادیق تعظیم شعائر می شمارد:
امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) پیاده به مکه می رفتند و این خود، یک نوع احترام است. حتی در روایتی در کتاب بحارالانوار در معجزات امام حسن(علیه السلام) اشاره شده که آن حضرت در بازگشت از مکه به مدینه، با پای پیاده حرکت می کردند تا بدان جا که پاهای ایشان ورم می کرد.
با این که وسایل عبور و مرور بوده و حضرات هم به آن دسترسی داشتند. در روایتی معتبر در کتاب کافی، ابن بکیر از امام صادق(علیه السلام) درباره بیست سفر پیاده حج امام حسن مجتبی(علیه السلام) سؤال می کند و حضرت در پاسخ اشاره می فرمایند که حضرت با پای پیاده به حج می رفتند در حالی که محمل ها و کجاوه ها همراه حضرت حرکت می کردند. [۶]

 

آیت الله العظمی وحید خراسانی
آیت الله العظمی وحید خراسانی، انجام زیارت به نیابت معصومان(علیهم السلام) را به زائران توصیه می کنند:
سزاوار است کسانی که از ایران مشرف می شوند، به نیابت امام هشتم علی بن موسی الرضا(علیهما السلام) بروند، و کسانی که از بلاد دیگر به آن حرم شرفیاب می شوند، به نیابت سایر معصومین(علیهم السلام) مشرف شوند، و در این سفر پربرکت چون نائب آن مقام رفیع هستند، نظر عنایت حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) به آن نائبان به رعایت منوب عنه آنان موجب سعادت دنیا و عقبی است. ایشان بر قدرشناسی از نعمت زیارت اربعین تأکید داشته به زائران سفارش می کنند: مراقب باشند که خود را آلوده نکنند، و خدا و امام زمان(علیه السلام) را هرگز فراموش نکنند. [۷]

 

آیت الله جوادی آملی
آیت الله جوادی آملی معتقد است اهمیت زیارت اربعین، تنها به این نیست که از نشانه های ایمان است؛ بلکه طبق این روایت، در ردیف نمازهای واجب و مستحب قرار گرفته است. بنابراین همان گونه که نماز، ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثه کربلا نیز ستون ولایت است، امّا مهم آن است که دریابیم نماز و زیارت اربعین انسان را چگونه متدین می کند. [۸]


پی نوشت ها:
[۱]. خاطرات آیت الله ملکوتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۱۷۵.
[۲]. علامه امینی، جرعه نوش غدیر، ص۴۰.
[۳]. عبدالرحیم اباذری، امام موسی صدر امید محرمان، ص۱۷۸ـ۱۷۶.
[۴]. محمدحسن رحیمیان، حدیث رویش، ص ۱۴۹.
[۵]. خبرگزاری فارس.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۱۱۰۰۵۰۰۱۱۲۸
[۶]. همان.
[۷]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/۶۴۴۴/۸۱۶۰/۱۰۷۵۱۴/
[۸]. همان.