emamian

emamian

تمام اقوام جهان در انتظار يك رهبر بزرگ جهاني به سر مي‌برند كه هر كدام او را به نامي مي‌نامند، همگي در اوصاف كلي و اصول برنامه‌هاي حكومتي او اتفاق دارند.

بنابراين بر خلاف آنچه شايد بعضي مي‌پندارند، مسأله ايمان به ظهور يك نجات بخشي بزرگ، براي مرهم نهادن بر زخم‌هاي جانكاه بشريت؛ تنها در ميان مسلمانان، و حتي منحصر به مذاهب شرقي نيست، بلكه «اسناد و مدارك» موجود نشان مي‌دهد كه اين يك اعتقاد عمومي و قديمي، در ميان همه اقوام و مذاهب شرق و غرب است، اگر چه در پاره‌اي از مذاهب همچون اسلام تأكيد بيشتري روي آن شده است.[1]

آنچه در اديان و مذاهب آمده است اعتقاد به يك منجي و موعود است و اعتقاد به امام زمان و مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ در دين اسلام مطرح است كه يكي از نام‌هاي امام زمان ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ ، «موعود» است.

 در ادیان آسمانی برخي از پيامبران، پيامبر و معلم و مصلحي را كه از آن پس مي‌آمده است معرفي مي‌كرده و ذهن جامعه را براي پذيرش پيامبر و مصلح بعدي آماده مي‌ساخته‌اند. موعود موسي (يعني كسي كه حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ آمدن او را خبر داده بوده است) حضرت عيسي است. موعود حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ حضرت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ (احمد) است چنانكه در قرآن مجيد تصريح شده است[2] و نيز اتفاق مي‌افتاده است كه پيامبران گذشته، به آمدن موعد آخر الزمان ـ يعني مهدي موعود ـ اشاره مي‌كرده‌‌اند.[3]

در اصل موعود آخر الزمان تمام اديان و مذاهب مشترك هستند ولي در مصداق با هم اختلاف دارند. هر دين و مذهبي به موعودي كه خودشان توصيف مي‌كنند معتقدند، ما اگر بخواهيم متن نويدهاي مهدي موعود را از كتب مقدس يهوديان، مسيحيان، زرتشتيان و ساير كتابهائي كه به عنوان كتاب آسماني شناخته شده، نقل كنيم سخن به درازا مي‌كشد، تنها ذكر نمونه‌هائي از اين نويدها كافي است تا اصالت مهدويت و جهاني بودن اعتقاد به ظهور منجي اعظم روشن گردد.

در زبور داود ـ عليه السّلام ـ كه تحت عنوان (مزامير) در لا به لاي (عهد عتيق) آمده، نويدهائي دربارة ظهور حضرت مهدي داده شده است، جالب اينكه مطالبي كه قرآن كريم در پيرامون ظهور حضرت مهدي از زبور نقل كرده، از تحريف مصون مانده و در زبور فعلي عيناً موجود است. قرآن مجيد چنين مي‌فرمايد:

در زبور بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: بندگان شايسته‌ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد.[4]

طبق روايات زيادي اين آيه مربوط به ظهور حضرت مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ مي‌باشد. عين همين عبارت كه در زبور موجود است چنين است:

زيرا كه شرّيران منقطع خواهند شد، و اما منتظران خداوند، وارث زمين خواهند شد، : ... و اما حليمان وارث زمين خواهند شد ... زيرا كه بازوان شرير شكسته خواهد شد ...[5]

در دين زرتشت، موعودهايي معرفي شده‌اند كه مهمترين آنان، آخرين ايشان است. و او «سو شيانتِ پيروزگر» خوانده شده است.

در دايرة المعارف فارسي، در تفسير اين موعود آمده است: سوشيانت فردَيسنان؛ بر منزلة كَريشْناي برهمنان، بوداي پنجم بودائيان، مسيح يهوديان، فار قليط عيسويان، و مهدي مسلمانان است.[6]

در كتاب «وشن جوق» از كتب هندوها چنين آمده است: سر انجام دنيا به كسي برگردد كه خدا را دوست دارد، و از بندگان خاص او باشد و نام او «فرخنده و خجسته» باشد.[7]

در آيين مسيحيت، و كتاب‌هاي مقدس اين آيين نيز، بشارت‌هاي بيشتر و روشنتري، دربارة موعود آخر الزّمان، رسيده است، به عنوان نمونه در انجيل «لوقا» فصل دوازدهم آمده است: كمرهاي خود را بسته و چراغهاي خود را افروخته داريد، و شما مانند كساني باشيد كه انتظار آقاي خود مي‌كشند، تا هر وقت بيايد و در را بكوبد بي درنگ براي او باز كنيد.[8]

اينها نمونه‌هايي از آفاق پهناور، و ابعاد وسيع مسئلة مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ در فضاهاي بيرون از اعتقادات مسلمانان است حال باز ذكر نمونه‌هايي وارد فضاي اعتقادي مسلمانان مي‌شويم:

موضوع امام مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ و قيام و انقلاب جهاني او نه تنها در كتاب‌هاي شيعه بلكه در فرهنگ اعتقادي ساير فرقه‌هاي اسلامي نيز بيان گرديده و دربارة آن به طور گسترده گفتگو شده است. آنان نيز به وجود و ظهور مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ كه از دودمان پاك پيامبر و از فرزندان حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ است معتقدند اين اتفاق نظر به حدي است كه حتي تندروترين گروه‌هاي اسلامي ـ يعني وهابيان ـ نيز اين موضوع را پذيرفته‌اند، نه تنها پذيرفته‌اند، بلكه به طور جدي از آن دفاع مي‌كنند و از عقايد قطعي و مسلم اسلامي مي‌دانند[9] اكثر محدثان اهل سنّت احاديث مربوط به امام مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ را در كتابهاي خود آورده‌اند كه در ميان آنها معتبرترين كتاب‌هاي اهل سنّت مانند «صحاح ستّه» و مسند احمد حنبل پيشواي مذهب حنبلي وجود دارد.

بعضي از دانشمندان اهل سنت در گذشته و حال، كتاب‌هايي مستقل در موضوع امام مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ نوشته‌اند مثل ابو نعيم اصفهاني در مجموعه الاربعين (چهل حديث) و سيوطي در كتاب «العرف الوردي في اخبار المهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ»

بعضي از علماي اهل سنت در مقام دفاع از عقيدة مهدويت و ردّ منكران اين عقيده، كتاب و مقاله نوشته‌اند مانند «محمد صديق مغربي» كه در رد گفتار «ابن خلدون» كتابي نگاشته و به سختي از او انتقاد كرده است.

اين‌ها نمونه‌هايي از موضع اهل سنت در برابر مسئله مهدويت است. اين مسئله هيچ اختصاصي به شيعه اماميه ندارد بلكه يك اعتقاد همگاني و عمومي است كه شامل اديان ديگر هم مي‌شود. اما در كيفيت ظهور و تولد، مصداق، ‌اهل سنت به چند گروه تقسيم مي شوند:

عدّه اي از اهل سنت، مدعي هستند كه مهدي، همان عيسي بن مريم است و در اين مورد، به خبر واحد كه از انس بن مالك نقل شده است، استناد مي كنند.[10]

تعداد اندكي نيز مدعي هستند كه مهدي، از اولاد عباس بن عبدالمطلب است. آنان به خبر واحدي استناد مي كنند كه در كنزالعمال ذكر شده است.[11]

عدّه اي نيز معتقدند، مهدي از اولاد امام حسن مجتبي ـ عليه السّلام ـ است، نه از امام حسين ـ عليه السّلام ـ گروهي مي گويند، پدر امام مهدي، هم نام پدر پيامبر اسلام است و چون نام پدر حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ عبدالله بود پس مهدي بن حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ نمي تواند مهدي موعود باشد مستند اين احتمال هم خبري است كه در كنزالعمال ذكر شده است.[12]

جمعي از آنان، همانند اماميه، معتقدند كه امام مهدي (عج) از اولاد پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و فاطمه (س) است و حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ نيز به هنگام ظهور امام مهدي (عج) به ياري او خواهد شتافت و در نماز به آن حضرت اقتدا خواهد كرد، چنان كه در روايت هاي متعدد از ام سلمه نقل شده است كه رسول خدا فرمود:‌المهدي من ولد فاطمه؛ مهدي، از عترت من و از فرزندان فاطمه است.[13]

شواهد تاريخي و گزارش هاي بسياري وجود دارد كه ولادت آن حضرت و ايام كودكي او را نقل كرده اند. مؤلف كتاب امامت و مهدويت بيش از هفتاد و هفت نفر از علماي اهل سنت را نام مي برد كه هر يك به نحوي، ولادت آن حضرت را بيان كرده اند.[14]

بنابراين، اگر برخي از اهل سنت مي گويند: حضرت مهدي (عج) به دنيا نيامده است ادعايي بي اساس است كه حتي با گفته ها و نوشته هاي بزرگان خودشان نيز سازگار نيست.

آنچه حاصل شد اينكه مهدويت مورد اتفاق تمام اديان و مذاهب است و حضرت مهدي موعد از فرزندان حضرت فاطمه يكي از معتقدات شيعه و اكثريت اهل سنت مي باشد.

 

منابع جهت مطالعه بيشتر:

  1. امامت و مهدويت آيت الله صافي گلپايگاني.
  2. خورشيد مغرب محمد رضا حكيمي.
  3. مجموعه آثار استاد مطهري، ج 4.
  4. آخرين اميد، داود الهامي.
  5. دادگستر جهان آيت الله اميني.
  6. امام مهدي (عج) رسول رضوي.

 

پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي فرمايد: اگر از عمر جهان يك روز باقي نماند، خدا همان روز را آن قدر طولاني و دراز مي كند تا مهدي ـ فرزند من ـ ظاهر شود و جهان را در حالي كه از ستم پر شده باشد، از عدالت و دادگري پر كند.[15]

 

[1] . مكارم شيرازي، انقلاب جهاني مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ ، ص 52، چاپ ششم، انتشارات هدف.

[2] . صف، آيه 6.

[3] . بشارات عهدين، به نقل از حكيمي، محمد رضا، بعثت، غدير، عاشورا، مهدي ـ ص 145، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چ پنجم، 1367.

[4] . انبياء، 105 ـ ترجمة آيت الله مكارم شيرازي.

[5] . كتاب مزامير، مزمور، 37، بندهاي 9، 12، 17 و 18 به نقل از الهامي، داود، آخرين اميد، ص 192، نشر مكتب اسلام.

[6] . دايرة المعارف فارسي، ج 1، 1373، به نقل از حكيمي، محمد رضا، خورشيد مغرب، ص 69، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي. چاپ اول، 1360.

[7] . انقلاب جهاني مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ ، ص 55، همان.

[8] . انقلاب جهاني مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ ، ص 57، همان.

[9] . شخصي به نام ابو محمد از كنيا سؤالي دربارة ظهور مهدي منتظر ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ از رابطة العالم الاسلامي كه زير نظر وهابيان عربستان اداره مي‌شود پرسيد. آنها ضمن پذيرفتن احاديث حضرت مهدي توسط پنج تن از علماي معروف حجاز رساله‌اي تهيّه و براي او فرستاده‌اند پس از ذكر نام حضرت مهدي و محل ظهور او يعني مكه را نوشته‌اند و توضيحات مضطر داده‌اند اقتباس از: الهامي، داود، آخرين امّيد، ص 227، انتشارات مجلة مكتب اسلام، چ اول، 72.

[10] . سنن ابن ماجه، كتاب الفتن، ح 4029 اقتباس از: رضوي، رسول،‌امام مهدي، ص 28، چاپ اول 84 ناشر، انتشارات مركز مديريت حوزة علميه.

[11] . كنزالعمال، ج 14، ص 264، ح 38663، همان، ص 28.

[12] . كنزالعمال، ج 14، ص 268، 268، همان، ص 29.

[13] . السنن الوارده، ج 5، ص 1057، همان 29.

[14] . صافي گلپايگاني، لطف الله، امامت و مهدويت، ج 2، ص 56 و 241 انتشارات حضرت معصومه، چاپ سوم.

[15] . منتخب ميزان الحكمه، ج اول، ص 100.

قبل از پرداختن به نقش ياران حضرت و ضرورت وجود آنان براي تحقق ظهور، لازم است مقدمتاً اين مطلب را توضيح دهيم كه بنا به قواعد عقلاني و شواهد قرآني و روائي، واقعه ظهور امام عصر (عج) بايداز طريق اسباب و علل طبيعي و عادي به وقوع بپيوندد نه اينكه يك امري تحميلي و قهري از راه اعجاز و استخدام نيروي فوق طبيعي باشد. يعني اصل بر اين است كه رخداد ظهور داراي يك روند طبيعي است و اگر احيانا در مواردي از معجزه واسباب غير طبيعي استفاده شود، استثنائي و موردي است كه نمي تواند مبناي ظهور باشد.

دليل اين امر نيز روشن است؛ زيرا سنت عام الهي در مورد سرنوشت جامعه بشري، بر اين اصل استوار است كه بايد هر گونه تغيير و تحولي در عرصه حيات فردي و اجتماعي از مسير خواست و اراده خود انسان انجام گردد. اين سنت الهي را قرآن اينگونه بيان فرموده است «ان الله لايغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم»؛[1] خدا وضعيت هيچ قوم و گروهي را دگرگون نمي كند مگر اينكه خود چنين تغيير و دگرگوني بخواهند و به دنبال آن باشند. همچنين در احاديث آمده است «يأبي الله ان يجري الامور الا باسبابها»؛ خداوند ابا دارد از اينكه جريان امور بدون اسباب و علل طبيعي آن، پديد آيد.

بر اين اساس پديده ظهور نيز از اين قاعده مستثني نمي باشد و در پيدايش خود نيازمند به اسباب و علل طبيعي است چون خود انقلاب جهاني مهدوي براي دگرگوني شرايط جامعه بشري است و تحولات و كاركردهاي آن كاملا طبيعي است؛ لذا اين رخداد مهم در پيدايش خود منوط به شرايط طبيعي است و تا زماني كه اين شرايط و عوامل و اسباب فراهم نگردد، ظهور نيز به وقوع نخواهد پيوست از اين نظر واقعه ظهور امام مهدي (عج) پديده بسيار سترگ و بي نظيري است كه بشريت در طول تاريخ به انتظار آن نشسته اند. بديهي است اين رخداد بزرگ با اين همه ابعاد و آثار گسترده كه به همراه دارد، شرايط و مقدمات متناسب با خود را مي طلبد و الا اين هديه الهي به آساني نصيب جامعه بشري نخواهد شد. به همين جهت وقتي خدمت امام باقر ـ عليه السلام ـ مطرح مي شود كه وقتي امام مهدي (ع) قيام كند همه امور بر وفق مراد خواهد بود و مشكلات خود به خود حل مي شود! حضرت در ردّ اين پندار مي فرمايد: كلا و الذي نفسي بيده لو استقامت لاحد عفوا لاستقامت لرسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ...»[2] هرگز چنين نيست قسم به آن كسي كه جانم به دست اوست اگر بنا بود امور بدون مشقت حل و فصل شود اين امر به دست پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ واقع مي شد در حالي كه خون از پيشاني آن حضرت جاري شد و دندان هاي مبارك حضرت مجروح گرديد.

با اين توضيح، روشن مي گردد كه واقعه ظهور يك امراجتماعي و طبيعي است كه در بستر جامعه پديد مي آيد و تحقق آن مستلزم وجود زمينه ها و شرايطي است كه اين واقعه بدان بستگي دارد. ازجمله اين شرايط و زمينه ها، وجود اصحاب و ياران است تا حضرت را در آغاز حركت اصلاحي شان ياري رسانند و اهداف و منويات امام ـ عليه السلام ـ را به اجرا گذارند زيرا انقلاب جهاني مهدوي همانند ديگر انقلابات بشري است با اين تفاوت كه اين انقلاب تحت رهبري معصوم با اهداف بزرگ انساني و برنامه صددرصد اسلامي در پهنه گيتي به وقوع مي پيوندد اما از نظر روند كاري، همانند ديگر تحولات كوچك وابسته به نيروي انساني و حمايت مردمي مي باشد.

از جمله نيازمند به گروهي از ياران مومن، خالص، شجاع و با صلابت است تا بتوانند تحت فرمان حضرت، اهداف و برنامه هاي الهي امام ـ عليه السلام ـ را در جامعه تحقق بخشند.

بنابراين وجود ياران و اصحاب ويژه براي حضرت در هنگام ظهور، امري ضروري و لازم است. همان گونه كه هيچ انقلابي بدون كادر اوليه انقلاب كه بار اصلي انقلاب را به دوش مي كشند، ممكن نمي باشد. در انقلاب مهدوي نيز اين حركت بزرگ نيازمند مجموعه خاصي است كه در هسته اصلي انقلاب حضور داشته باشند و برنامه هاي حضرت را عملي سازند.

تعداد اصحاب ويژه حضرت 313 نفر ذكر شده است. اين ها همان كساني اند كه امام مهدي ـ عليه السلام ـ آنان را فرمانروايان گوشه گوشه جهان قرار مي دهند. امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: اصحابه ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا عدة اهل بدر و هم اصحاب الولاية و حكام الله في ارضه علي خلقه»[3] اصحاب مهدي ـ عليه السلام ـ سيصد و سيزده مرد است به تعداد ياران رسول خدا در جنگ بدر، آنان صاحبان ولايت و فرمانروائي اند و حاكمان خدا در زمين بر مردمان اند. در حديث ديگر آمده است: حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ يارانش را به سراسر جهان گسيل مي دارد و با امر به اجراي عدالت و رفتار نيك، آنان را فرمانروايان كشورها قرار مي دهد.[4] «بهم يفتح شرق الارض و غربها»؛[5] بوسيله آنان شرق و غرب را فتح مي كند.

اين 313 نفر اصحاب ويژه حضرت كه در آغاز ظهور به حضرت مي پيوندند، داراي چنين مقام ارجمندي هستند كه نقش كليدي در پيروزي و بسط حكومت عدل جهاني مهدوي خواهند داشت و لذا وجود اين تعداد از ياران خاص حضرت يكي از مهم ترين شرايط وقوع ظهور مي باشد چنان كه در روايات اشاره شده است. بنابراين تأثير و نقش اين افراد در تحقق ظهور واضح و روشن است. البته كسي غير از حضرت، زمان رسيدن به حدّ نصاب را نمي داند.

اما اينكه چرا تعداد آنان به عدد 313 تعيين شده است؟ فلسفه و حكمت تعيين عدد 313 در روايات بيان نشده است آنچه در روايات بر آن تأكيد شده است وجود اين افراد با اين عدد است كه به عنوان شرط ظهور مطرح شده است.

البته اين به معناي محدود بودن ياران حضرت به عدد 313 نيست بلكه اين افراد داراي ويژگي هاي برجسته اند كه در نخستين لحظات ظهور فراخوانده مي شوند و در ادامه كار نيز مهم ترين مسئوليت ها بر عهده آنان گذارده مي شود چنان كه در روايات قبلي بدان اشاره گرديد. ديگر ياران حضرت كه تعداد آنان تا ده هزار نفر در روايات عنوان شده است نيز در انقلاب جهاني امام مهدي ـ عليه السلام ـ نقش دارند اما آنان كساني اند كه در مرحله بعد به حمايت از حضرت مي پردازند و به سپاه حضرت مي پيوندند و امام ـ عليه السلام ـ را در حركت انقلابي ايشان ياري مي رسانند.

امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: ابو بصير مي گويد: امام صادق فرمود: حضرت قائم خروج نمي كند مگر وقتي كه حلقه كامل گردد. از حضرت سئوال كردم: با چه تعداد حلقه كامل مي شود؟ حضرت فرمود: ده هزار نفر.[6] اين روايت ناظر به آغاز حركت حضرت از مكه به سوي مدينه و كوفه است يعني امام مهدي ـ عليه السلام ـ بعد از ظهور و پيوستن 313 اصحاب منتظر مي ماند تا تعداد بيشتري از حاميان حضرت به سپاه وي بپيوندد آنگاه قيام خود را آغاز مي نمايد كه در آن لحظه حداقل تعداد ده هزار نفر به جمع ياران حضرت مي پيوندند و در انقلاب جهاني حضرت سهيم مي شوند.

نکته دیگری که باید به آن اشاره شود و در متن سؤال نیز مطرح شده است این است که آیا با گذشت سالیان متمادی، مخصوصا امروزه با وجود علما و مراجع تقلید بسیاری که وجود دارد، 313 نفر تکمیل نشده است تا حضرت مهدی(عج) ظهور نماید؟

پاسخ این است که تحقق 313 نفر یکی از علائم ظهور حضرت مهدی(عج) است نه تنها علامت. بنابراین باید همه علائم تحقق پیدا کند و چه بسا 313 نفر وجود داشته باشد اما چون سایر علائم و شرایط ظهور هنوز تحقق پیدا نکرده است، ظهور حاصل نمی‌شود.

 

[1] . رعد : 11.

[2] . الغيبة النعماني، ص294. الزام الناصب، ج2، ص112.

[3] . بصائر الدرجات، ص311، کمال الدين، ص673، الخصال، ص649.

[4] . روزگار رهائي، ج2، ص63.

[5] . الغيبة النعماني، ص252.

[6] . الغیبة النعمانی ،ص 320

در آموزه های دینی باور به انگاره موعود وانتظار از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در آیات و روایات منتظرین واقعی موعود را برترین امت خطاب نموده است. متون دینی برای جامعه منتظر شاخصه ها ی چون:  برقراری قسط و عدل، آمادگی فردی و اجتماعی برای مهیا نمودن مقدمات ظهور، اصلاح ظاهر وباطن به شئونات دینی، فرهنگ سازی ارزش های والای اعتقادی و دینی و نهادینه نمودن آن در فرد و اجتماع به عنوان پایه های اصیل جامعه منتظر برشمرده شد است. بر این پایه برآنیم تا در جستار پیش رو در خصوص شاخصه های جامعه منتظر از منظر آیات و روایات با شیوه تحلیلی توصیفی بررسی نموده ومبانی آن را ارائه نماییم.


مفهوم انتظار
انتظار در لغت يعني چشم داشتن، نگران چيزي شدن، چشم به راه چيزي شدن.(نرم‌افزار لغت‌نامه دهخدا، ذيل کلمه انتظار)
انتظار در اصطلاح: در باور شيعه، در انتظار ظهور حضرت بقيه الله الاعظم حجت بن الحسن العسکري امام دوازدهم و آخرين جانشين پيامبر اسلام زندگي کردن و جامعه را براي حکومت حق الهي توسط آخرين حجت خدا مهيا ساختن، را انتظار مي‌گويند. واهميت انتظار آن چنان است که رسول خدا فرمودند:
أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ؛ با فضيلت‌ترين اعمال امت من، انتظار فرج است.(مجلسی ، 1404: 50/317)
امام زين العابدين نيز فرموده‌اند: «إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ [الْقَائِلِينَ] بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ [الْمُنْتَظِرِينَ] لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَي ذِکرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِک الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ بِالسَّيْفِ أُولَئِک الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَي دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ» (مردم زمان غيبت امام زمان از با فضيلت‌ترين امت‌ها هستند که قائل به امامت امام زمان شده و منتظر ظهور آن حضرت مي‌باشند؛ چرا که خداوند متعال براي آن‌ها عقل و فهم و شناختي عطا نموده که نديده به امام زمان ايمان آورده‌اند، گويا که ديده‌اند و خداوند متعال انتظار آن‌ها را به منزله جهاد در کنار پيامبر اسلام(ص) قرار داده است. آن‌ها مخلصان حقيقي و شيعيان راستين ما مي‌باشند و انتظار فرج از بزرگترين فرج‌هاست). (مجلسی ، 1404: 52/122)
بنابراين انتظار يعني به کار بردن عقل و فهم براي شناخت حجت خدا و حرکت در مسير کمال و بنده مخلص خداوند شدن به خاطر آماده سازي جامعه براي تشکيل حکومت عدل جهاني و به رهبري امام معصوم که با تاييد خداوند متعال، معارف والاي قرآني را در کل دنيا به اجرا در خواهد آورد و عالم را همچون بهار، از فضايل اخلاقي گل باران خواهد نمود.
انتظاري بهترين اعمال امت پيامبر اسلام(ص) خواهد شد که پس از اصلاح خويشتن به فکر اصلاح جامعه نيز باشد و از کنار ناهنجاري‌هاي جامعه بي‌تفاوت نگذرد، بلکه با امر به معروف و نهي از منکر آمادگي خود و جامعه را براي دفاع از حکومت عدل جهاني، مهيا سازد.

جامعه منتظر و شاخصه‌ها
جامعه منتظر به جامعه‌اي گفته مي‌شود که با زمينه سازي ظهور و عمل کردن به وظايف خود در عصر غيبت کبري، به اميد ظهور منجي عالم بشريت حضرت مهدي و تشکيل حکومت عدل جهاني و جهاني کردن دين مقدس اسلام به سر برد و خود را از آسيب‌ها دور ساخته و طبق شاخصه‌هايي که براي جامعه منتظر در ابعاد فرهنگي، سياسي و اقتصادي ضرورت دارد، در حرکت باشد.

اول: شاخصه‌هاي فرهنگي
يک: شناخت امام
زمينه سازان ـ که همان ياران حضرت مهدي هنگام ظهور هستند ـ امام خويش را به بهترين وجه مي‌شناسند و اين شناخت آگاهانه در تمامي وجودشان رسوخ کرده است. بنابراين زمينه سازي براي ظهور آن حضرت، بدون شناخت آن بزرگوار امکان‌پذير نخواهد بود. امام صادق فرمود:
«... اِعرِفْ اِمامَکَ فَاِذا عَرَفْتَهُ لَمْ يَضُرُّکَ تَقَدَّمَ هَذا الامرُ اَمْ تَأَخَّرَ... فَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ هُوَ فِي فُسْطاطِ القائِمِ»  (امام زمان خويش را بشناس. پس وقتي او را شناختي، پيش افتادن و يا تأخير اين امر [ظهور] آسيبي به تو نخواهد رساند... پس هر آن کس که امام خويش را شناخت، مانند کسي است که در خيمه قائم  باشد).(نعمانی ، 1397ق: 231)
امام صادق در بيان ديگري فرمود: «وَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ ثُمَّ ماتَ قَبْلَ اَنْ يَقُوْمَ صاحِبُ هَذا الاَمرِ کانَ بِمَنزِلَةِ مَنْ کانَ قاعِداً فِي عَسْکَرِهِ لا بَل بِمَنزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ» (هر آن کس که امامش را شناخت و قبل از قيام صاحب اين امر از دنيا رفت، بسان کسي است که در سپاه آن حضرت خدمت گزاري کرده است؛ نه، بلکه مانند کسي است که زير پرچم آن حضرت است).(کلینی ، 1365: 1/371 ؛ نعمانی ، 1397ق: 329)

دو: خودسازي و هدايت و سوق دادن جامعه به دينداري
يکي ديگر از شاخصه‌هاي جامعه منتظر، خودسازي و مواظبت بر رفتار خويش است که در پي آن، جامعه و ديگران نيز به اين جهت متمايل خواهند شد. شکي نيست که دين‌داري در عصر غيبت حضرت مهدي ، از هر زماني ديگر بسي مشکل‌تر و طاقت فرساتر است. امام صادق  سختي اين دوران را اين‌گونه تصوير کرده است:
«إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّک فِيهَا بِدِينِهِ کالْخَارِطِ لِلْقَتَادِ ثُمَّ قَالَ هَکذَا بِيَدِهِ فَأَيُّکمْ يُمْسِک شَوْک الْقَتَادِ بِيَدِهِ ثُمَّ أَطْرَقَ مَلِيّاً ثُمَّ قَالَ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْيَتَمَسَّک بِدِينِهِ» (صاحب اين امر، غيبتي دارد که در آن هر کس از دين خود دست بر ندارد، همانند کسي است که با کشيدن دست خود به ساقه قتاد [که بوته‌اي تيغ دار است] خارهاي آن را نگه دارد! پس کدام يک از شما با دست خود تيغ‌هاي قتاد را نگه مي‌دارد؟)
سپس آن حضرت مدتي سر به زير افکند و فرمود: صاحب اين امر داراي غيبتي است؛ پس بنده خدا بايد پرهيزگاري و تقوا پيشه کند و به دين خود تمسک جويد.(کلینی ، 1365: 1/335 ؛ 1411: 455 ؛ نعمانی ، 1397ق: 169)
در روايتي ديگر مي‌فرمايند:  «مَنْ سُرَّ أَنْ يَکونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِر» (هرکس شادمان مي‌شود به اينکه از ياوران حضرت قائم باشد، پس انتظار بورزد و بر اساس تقوي و خوش خلقي رفتار نمايد، در حالي که منتظر است).(نعمانی ، 1397ق: 200)

سه: مبارزه با فساد فکري و فرهنگي و انحرافات مذهبي
دين آسماني اسلام، در واقع پاسخي به نداي عقل و فطرت انسان خاک نشين است. لذا عقل سليم و فطرت پاک بشري در رويارويي با آن به آساني تسليم و منقاد مي‌گردد؛ زيرا آن را دقيقاً مطابق با نيازهاي روحي و رواني خود مي‌يابد. چنين ديني موجبات رشد و تعالي روزافزون انسان را در پي دارد، اما زماني که دين گرفتار زنگارهاي برخاسته از هوا و هوس دنياپرستان و سلايق شخصي دين فروشان مي‌گردد، از فلسفه وجودي خود فاصله مي‌گيرد و نه تنها به سوي سعادت رهنمون نخواهد بود که موجبات ضلالت و گم راهي را نيز در پي دارد. لذا جامعه منتظر که مي‌خواهد خود را به استانداردهاي عصر ظهور و حکومت مهدوي نزديک سازد، بايد بکوشد تا در عصر غيبت در حد امکان زمينه‌هاي انحراف فکري و ديني را از بين ببرد و به تبيين و تشريح آموزه‌هاي اصيل ديني همت گمارد و با افرادي که اصول و عقايد دين حق را وارونه جلوه مي‌دهند، به شدت برخورد نمايد.

چهار: شکوفايي خرد و دانش بشري
 علم و دانش بشر در عصر ظهور، به تکامل نهايي مي‌رسد و انسان هر روز به شناخت‌هاي تازه‌اي دست مي‌يابد و شيوه‌هاي بهتري را در پيش مي‌گيرد. بدين سان هر روز و در همه مسائل حيات، گامي به پيش است و ارتجاع و تکرار ندارد. پيشرفت بشر در آن زمان با هيچ دوره‌اي قياس‌پذير نيست و دانش انسان چه در زمينه علوم ماوراي طبيعي و چه در زمينه علوم مادي تکامل مي‌يابد و همه جهل‌ها و نقص‌هاي بشر نيز برطرف مي‌گردد.
بنابر اين رهنمود، شيفتگان آن حضرت که به او و سيره او تأسي مي‌کنند، در عصر غيبت هم بايد بکوشند تا توليد علم نموده و بر گستره دانش بشري بيفزايند و در اين زمينه‌گوي سبقت را بربايند و جامعه تشيع را سرآمد و پرچم دار علم و دانش جهاني نمايند.

پنج: گسترش ارزش‌هاي ديني با حاکميت قرآن و معنويت
از نظر اسلامي، ارزش‌ها يک سلسله اصول کلي، ثابت و مطلق‌اند که تحت هيچ شرايطي تغييرنمي کنند، اما مصداق آن‌ها تغييرپذير است. از اين منظر ملاک کلي ارزش اخلاقي، مصلحت عمومي فرد و جامعه و مصلحت واقعي انسان است. يعني هر چيزي که موجب کمال واقعي انسان است، نه چيزي که دلخواه افراد و مورد خوشايند آنهاست. البته اگر ملاک اصلي ارزش در اسلام، کمال نهايي است، مصداق آن قرب الهي است.(مصباح یزدی ، 1376: 56) از آنجا که يکي از مشخصات دوران ظهور برپائي ارزش‌هاي اسلامي با تمام توان مي‌باشد، يکي از شاخصه‌هاي جامعه منتظر نيز برپائي اين ارزش‌ها مي‌باشد.

شش: صبر و بردباري
جامعه منتظر در حين انتظار بايستي شکيبا بوده و خود را از دنباله روي کردن از مدعيان دروغین دور نگه دارد و با انتظاري زمينه ساز، بر سختي‌ها فائق آمده و با طولاني شدن ظهور نا اميد نشود. رسول خدا مي‌فرمايد:
«طُوبَي لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ طُوبَي لِلْمُقِيمِينَ عَلَي مَحَجَّتِهِمْ أُولَئِک وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي کتَابِهِ وَ قَالَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ قَالَ أُولئِک حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ خوشا به حال صبر کنندگان در دوران غيبت مهدي! خوشا به حال پابرجايان بر راه اهل‌بيت. اين‌ها کساني هستند که خداوند در معرفي شأن فرمود: اين‌ها حزب الهي هستند. و فرمود: اين‌ها رستگارانند.(خزاز قمی ، 1401: 56)

هفت: بسط و تئوريزه کردن فرهنگ مهدويت
از آن جايي که امروزه تئوري‌هاي مختلفي در مورد پايان تاريخ مطرح است و تنور بحث «جهاني شدن» داغ مي‌باشد، بايستي حکومت جهاني امام زمان و فرهنگ مهدويت را با عنوان بهترين تئوري و کارآمدترين گزينه، به جهانيان معرفي کرد.

هشت: انتظار همراه با عمل
امام صادق  اين معنا را چنين بيان فرموده است: «منْ سَرَّهُ اَنْ يَکُونَ مِنْ اَصْحابِ القائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَلْيَعمَلْ بِالوَرَعِ وَمحاسِنِ الاَخْلاقِ وَهُوَ مُنتَظِرٌ فَاِن ماتَ وَقامَ القائِمُ بَعْدُ کانَ لَهُ مِنَ الاَجْرِ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ اَدرَکَهُ فَجِدُّوا وانْتَظِرُوا هَنيئاً لَکُمْ اَيَّتُهَا العِصابَةُ المَرْحُومَةُ» (هر کس که خوشحال مي‌شود که از ياران قائم باشد، بايد منتظر باشد و با پرهيزگاري و اخلاق نيکو عمل نمايد و با چنين حالتي منتظر باشد که هرگاه بميرد و پس از مردنش قائم به پا خيزد، پاداش او همچون کسي خواهد بود که دوران حکومت آن حضرت را درک کرده باشد. پس بکوشيد و منتظر باشيد. گواراي تان باد‌اي گروه رحمت شده!) ( نعمانی ، 1397ق: 200)

نه: تبليغ و دعوت
تبليغ پيام ولايت و دعوت به اطاعت خدا و پيامبر و امام، جلوه با شکوه انتظار منتظران است. امام سجاد مي‌فرمايد:
«إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ [الْقَائِلِينَ] بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ [الْمُنْتَظِرِينَ] لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَي ذِکرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِک الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّيْفِ أُولَئِک الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَي دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْرا» (مردم زمان غيبت امام زمان از با فضيلت‌ترين امت‌ها هستند که قائل به امامت امام زمان شده و منتظر ظهور آن حضرت مي‌باشند؛ چرا که خداوند متعال براي آن‌ها عقل و فهم و شناختي عطا نموده که نديده به امام زمان ايمان آورده‌اند، گويا که ديده‌اند و خداوند متعال انتظار آن‌ها را به منزله جهاد در کنار پيامبر اسلام قرار داده است. آن‌ها مخلصان حقيقي و شيعيان راستين ما مي‌باشند).
تا اينکه فرمود: آنها دعوت کنندگان مردم به دين خدا در نهان و آشکار مي‌باشند.(طبری ، 1403: 2/312)

دوم: شاخصه‌هاي سياسي
يک: دخالت در سياست
با کناره‌گيري از فعاليت‌هاي سياسي و از دست دادن پست‌هاي مديريت اجتماعي، هرگونه قدرتي به مرور از دست مي‌رود. کار به جايي مي‌رسد که انسان به احکام دين حتي در جنبه فردي هم نمي‌تواند عمل کند. اگر دينداران، از حضور سياسي و اجتماعي در جامعه کناره بگيرند، محتواي حضور اعتقادي، سنّتي، فرهنگي و عملي‌شان به انحراف کشيده مي‌شود. منتظران حضرت مهدي بايد در اين باره بسيار بيدار و هشيار باشند.
دخالت در سياست حقّه و شرکت در سياست به قصد اداره جامعه جهت زمينه سازي و فراهم کردن، مقدمه حکومت مصلح کل و نگه‌داري جامعه از انحراف و حفظ دين خدا در اجتماع، از بزرگ‌ترين و با اهميت‌ترين عبادت‌هاست و در سرلوحه تکاليف ديني جاي دارد. براي اثبات اين مطلب همين آيه قرآن ما را بس که مي‌فرمايد:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا کونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ...» (مائده/8) (اي کساني که ايمان آورده‌ايد! برپاي دارندگان مقتدر داد و دادگري باشيد...).
اعمال تربيت و سياست ديني در جامعه جز با در دست داشتن قدرت حاکميّت ممکن نيست. اين است که حضور سياسي و کسب قدرت سياسي، براي حفظ حضور و قدرت ديني، به وظيفه شرعي تبديل مي‌شود. بر اين اساس، دين عين سياست و سياست عين دين است. پس اگر دين از سياست جدا شود، به منزله اين است که دين از قدرت جدا شده است و وقتي از قدرت جدا شد، ديگر هيچ ماهيتي نخواهد داشت. و با اين بيان منتظر واقعي نمي‌تواند بدون داشتن قدرت سياسي زمينه ساز ظهور گردد.

دو: تداوم ولايت فقيه تا ظهور امامت
با مطرح شدن امر «نيابت»، تسلسل ضروري «امامت» و رهبري ادامه مي‌يابد و رشته هدايت ديني جامعه از هم نمي‌گسلد. امامان معصوم، مردم را در عصر غيبت کبري به نايب امام رجوع داده‌اند و تکاليف نشر دين (تربيت) و بقاي دين (سياست) را به او سپرده و همه را به اطاعت او فراخوانده‌اند. امام عصر در اين باره مي‌فرمايند:
«أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَي رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْکمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه» (در حوادث و رخداد‌ها به روايان احاديث ما رجوع کنيد که آنان حجت من بر شما و من حجت خدا هستم).(طوسی ، 1411: 290)
معلوم است که رجوع به عالم رباني، در عصر غيبت به اعتبار نيابت او از امام است. پس نقش سازنده و بزرگ عالمان سترگ شيعه، در سرتاسر اعصار غيبت، اثري است از آثار وجود حجت بالغه الهي و جامعه منتظر بايستي با پيروي از دستورات فردي و اجتماعي اين نائبان امام عصر، جامعه را از انحراف‌ها بازداشته و قدرت سياسي خود را حفظ نمايند.

سه: تولي و تبري
از شاخصه‌هاي جامعه منتظر دوستي با دوستان خدا و برائت از دشمنان خداوند متعال مي‌باشد که اين شاخصه فراتر از مرزهاست و امروزه در هر مکاني که دوستان الهي زندگي مي‌کنند، بايد مورد تاييد و حمايت منتظران ظهور باشد که امام باقر فرمود: پيامبر فرمود:
«طُوبَي لِمَنْ أَدْرَک قَائِمَ اهل‌بيتي وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّي أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَاک مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَکرَمِ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (خوشا به حال آنکس که قائم اهل‌بيت مرا درک نمايد، در حالي که قبل از قيام او در زمان غيبتش پيرو او بوده و دوستانش را دوست داشته و با دشمنانش به دشمني برخاسته باشد. چنين شخصي از رفيقان و همراهان من و مورد محبت و مودت من است و روز قيامت در زمره گرامي‌ترين افراد امت من محشور مي‌شود).(صدوق ، 1395ق: 1/286)

چهار: نفوذناپذيري در برابرکفار
 خداوند متعال در صفات مومنان مي‌فرمايند: «أَعِزَّةٍ عَلَي الْکافِرِينَ» (مائده/54) (آن‌ها بر کفار سخت گيرند).
که علامه در تفسير اين آيه مي‌گويند: «أَعِزَّةٍ عَلَي الْکافِرِينَ» (مائده/54) کنايه است از اينکه اين اولياي خدا، خود را بزرگ‌تر از آن مي‌دانند که اعتنايي به عزت کاذب کفار کنند، کفاري که اعتنايي به امر دين ندارند، هم چنانکه خداي تعالي پيامبر خود را همين طور ادب کرده، و به وي فرموده: «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْک إِلي ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَک لِلْمُؤْمِنينَ» (حجر/88) (به زر و زيورهايي که ما به بعضي از خانواده‌هاي کفار داده‌ايم تا چند صباحي سرگرم آن باشند چشم مدوز و بر زندگي آنان غبطه مخور، بلکه در برابر مؤمنين خضوع و تواضع کن). (ر.ک: طباطبایی ، 1374: 5/633)
برهمين اساس است که خداوند متعال مي‌فرمايند: «لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصاري أَوْلِياءَ» (مائده/51) (يهود و نصارا را دوست خود قرار ندهيد...).
معنايش اين است که اگر گفتيم يهود و نصارا را اولياي خود مگيريد علتش اين است که اين دو طائفه در عين اينکه دو طائفه جداي از هم و دشمن هم هستند، در عين حال عليه شما مسلمانان يک دست و متحدند، پس در نزديک شدن به آن‌ها و در دوستي و محبت با آن‌ها هيچ سودي براي شما نيست. بنابراين جامعه منتظر بايد مراقب باشند که دشمنان با فتنه‌انگيزي در آن‌ها نفوذ نداشته باشند و با بهانه‌هاي فريبنده به اسلام ضربه نزنند.

پنج: وحدت و انسجام
نظم و انسجام و يک دستي در زندگي و کار، از ارزش‌هاي انساني و از رموز کاميابي است. انسان‌هاي موفق برنامه دارند و بر اساس اصول مشخص، حرکت مي‌کنند. انقلاب‌هاي رهايي بخش و سازمان يافته، کمتر با شکست روبه رو مي‌شوند. و انسجام بايستي شاخصه اساسي جامعه منتظر باشد که امير مومنان علي اصحاب امام زمان را اين‌گونه مي‌ستايد:
قلوبهم مثل زبر الحديد لو هموا بازاله الجبال لازالوها عن موضعها. الزي واحد و اللباس واحد کانما آباؤهم اب واحد؛ قلب‌هاي‌شان همانند آهن فولادين است که اگر ارداه کنند کوهي را از جا برکنند، مي‌توانند. زي و هيأت و لباسي يکسان دارند، گويا پدرشان يکي بوده است.(کوراني ، 1411: 3/94)
در روايتي ديگر آمده است: کانما رباهم اب واحد وام واحده قلوبهم مجتمعه بالمحبه و النصيحه؛ گويا يک پدر و مادر آنان را پروريده‌اند. دلهاي آنان از محبت و خير خواهي به يکديگر آکنده است.(مرندي ، بی تا: 331)

شش: شايسته سالاري
در دولت حق، هر صاحب حقي از حق خود بهره مند مي‌شود و ناحقان، قدرت و نفوذي ندارند. کسي به دليل ثروت انبوه يا نزديکي و نسبت با حاکمان، چيزي را مالک نمي‌شود. تمام توان در دست اهل آن است. وقتي چنين بود، ديگر مانعي براي بيان حق نيست. زيرا هنگامي که افرادي به ناحق چيزي را تصاحب مي‌کنند، براي آن که موقعيت‌شان به خطر نيفتد اجازه نمي‌دهند تا حق آشکار شود. پس براي آن که بتوان حق را در جامعه مطرح کرد، بايد اول دست کساني را که حقي ندارند، کوتاه نمود. وبيشترين همت جامعه زمينه ساز بايد شايسته سالاري باشد و به گونه‌اي برنامه ريزي و عمل نمايد که کسي از حق خود محروم نماند و کسي هم به ناحق مالک و حاکم چيزي نگردد. و اين را مي‌توان از رواياتي بدست آورد که بيانگر نوع حکومت عدل الهي است که توسط بقيه الله عملي خواهد شد. چرا که چنين رواياتي تنها به حکومت عصر ظهور ناظر نمي‌باشد، بلکه براي عصر غيبت نيز اين پيام را دارد که بايستي جامعه منتظر هم در اين مسير حرکنت کند. امام مي‌فرمايد:
وَ يَرُدَّ اللَّهُ الْحَقَّ إِلَي أَهْلِهِ فَيَظْهَرَ حَتَّي لَا يُسْتَخْفَي بِشَيْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ؛ خداوند حق را به اهلش بر مي‌گرداند. همين عامل باعث آشکار شدن حق مي‌شود به طوري که ديگر چيزي از حق از ترس کسي مخفي نمي‌شود.(کلینی ، 1365: 1/333 ؛ صدوق ، 1395ق: 2/644)

هفت: موضع گيري در برابر بدعت‌ها
از شاخصه‌هاي مهم جامعه منتظر مبارزه با بدعت‌هاست، چه بدعت در اصل دين و چه بدعت‌هاي مربوط به مهدويت و انتظار. اهميت موضع گيري در باره بدعت از آنجا روشن‌تر مي‌گردد که در روايات يکي از صفات بارز حضرت مهدي از بين بردن بدعت شمرده شده است که امام باقر عاليه السلام فرمود:
«... فَلَا يَتْرُک بِدْعَةً إِلَّا أَزَالَهَا وَ لَا سُنَّةً إِلَّا أَقَامَهَا» (با ظهور آن حضرت هر بدعتي که بوجود آمده باشد، از بين خواهد رفت وهمه سنت‌ها برپا مي‌شود). (مفید ، 1413: 2/385)
امير مومنان نيز در نکوهش بدعت فرموده‌اند: «وَ مَا أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلَّا تُرِک بِهَا سُنَّةٌ فَاتَّقُوا الْبِدَعَ» (هيچ بدعتي بوجود نمي‌آيد مگر آنکه در کنار آن سنتي ترک گرددپس از بدعت‌ها دوري نماييد).(نهج البلاغه: خطبه 145)
اهميت مبارزه با بدعت‌ها تا آنجاست که اهل‌بيت(ع) دستور قتل بدعت گذاران را صادر مي‌نمايند:
أَنَّ أَبَا الْحَسَنِ أَهْدَرَ مَقْتَلَ فَارِسِ بْنِ حَاتِمٍ وَ ضَمِنَ لِمَنْ يَقْتُلُهُ الْجَنَّةَ فَقَتَلَهُ جُنَيْدٌ وَ کانَ فَارِسٌ فَتَّاناً يَفْتِنُ النَّاسَ وَ يَدْعُوهُمْ إِلَي الْبِدْعَةِ فَخَرَجَ مِنْ أَبِي الْحَسَنِ هَذَا فَارِسٌ لَعَنَهُ اللَّهُ يَعْمَلُ مِنْ قِبَلِي فَتَّاناً دَاعِياً إِلَي الْبِدْعَةِ وَ دَمُهُ هَدَرٌ لِکلِّ مَنْ قَتَلَهُ فَمَنْ هَذَا الَّذِي يُرِيحُنِي مِنْهُ وَ يَقْتُلُهُ وَ أَنَا ضَامِنٌ لَهُ عَلَي اللَّهِ الْجَنَّةَ؛ ابا الحسن خون فارس بن حاتم را هدر دانستند و براي کشنده او بهشت را ضمانت داده‌اند و پس از اين دستور بود که جنيد اورا کشت و فارس مردم را به فتنه مي‌انداخت و به بدعت فرا مي‌خواند که از سوي امام نامه‌اي صادر شد که اين فارس که لعنت خدا بر او باد ادعا مي‌کند که از سوي من تبليغ مي‌کند و اين کار او فقط براي فتنه‌گري و دعوت به بدعت است. بنابراين خونش هدر است پس چه کسي حاضر است که مرا ازدست او راحت کند و من بهشت را برايش ضمانت کنم(حر عاملی ، 1409: 15/124)
 و اين مي‌رساند که اگر بدعت‌گذار دست از فتنه‌گري خود برنداشت، بايستي از ميان برداشته شود تا جامعه آرامش خود را بدست آورد.

هشت: استقرار عدالت فراگير
مشکل اصلي در جوامع امروزي، آتش ظلم و بيدادي است که بشر را در کام خود فرو برده است. بنابراين، ايجاد عدالت سرلوحه برنامه‌هاي منجي عالم است، همان‌گونه که از اهداف اصلي همه پيامبران در آغاز رسالت بوده است.
در عصر غيبت نيز جامعه‌اي که رو به کمال موعود گام بر مي‌دارد، بايد برقراري عدالت را در رأس برنامه‌هاي اصلاحي خود قرار دهد؛ زيرا تمامي ساختارهاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي به شدت متأثر از ميزان تأمين عدالت در جامعه هستند. بشر در نظام عادل و دادگستر به درستي تربيت مي‌شود، با آسايش و فراغت به تکليف تن مي‌دهد و به حقوق ديگران نيز احترام مي‌گزارد.
بشر در سايه اين مسئوليت‌پذيري و تعهد به جامعه، به سعادت دست مي‌يابد. لذا، بايد پايه‌هاي اصلي جامعه و ارکان مديريت که در همه زواياي اجتماعي تأثير مستقيم دارد و جهت حرکت جامعه را مشخص مي‌کند، عادلانه باشد تا کل روابط اجتماعي در تمامي زمينه‌ها رنگ عدالت و دادگري به خود بگيرد. برقراري عدل مستلزم آن است که گروهي از افراد، از سرمايه‌ها و درآمدهاي بسيار اما ناحق خود چشم پوشي کنند و اين عامل باعث مي‌شود که آنان براي حفظ منافع نامشروع خود عليه عدالت خواهان برانگيخته شوند. همين امر، تلاش براي استقرار عدالت را در عصر غيبت بسيار مشکل مي‌سازد و غير از مصلحان و منتظران حقيقي، ديگران ياراي آن را نخواهند داشت. اما در عوض نتايج و پي آمدهاي شکوهمند آن هم بسيار درخور توجه و ارزش مند است، به گونه‌اي که شوق رسيدن به اين نتايج، تحمل تمامي مشکلات را آسان و ممکن مي‌سازد.

سوم: شاخصه‌هاي اقتصادي
يک: سامان دهي اقتصاد
همه انقلاب‌ها و اصلاح‌ها براي گسترش يافتن و باقي ماندن، نيازمند هزينه‌اند. جامعه و افراد انساني نيز در مواردي نيازمند کمک مالي هستند. به طور کلي، همه ابعاد جامعه براي پيش رفت و تکامل به هزينه نياز دارد. بنابراين، بقا و تکثير ثروت‌هاي سودمند عمومي، در ميان جامعه ديني، جزو وظايف همگاني است. يکي از ابعاد مقاومت، همين توان مندي مالي است. لذا قرآن کريم، مال را مايه «قوام» شمرده است و مي‌فرمايد:
«وَلاَ تُؤْ تُوا السُّفَهَاءَ اَمْوَالَکمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَکمْ قِيَامِاً» (نساء/5) (اموالي را که خدا قوام زندگي شما را به آن مقرر داشته است، به تصرف سفيهان ندهيد).
حفظ دين و فرهنگ و مظاهر ديني و هم چنين گسترش و تبليغ آن، نيازمند قدرت مالي و اقتصادي است. اعضاي جامعه ديني و منتظر ظهور بايد بکوشند با کار حلال، به توان‌گري دست يابند و آن را، در خدمت نشر دين خدا و آرمان‌هاي والاي انساني به کار گيرند.

دو: عدالت اقتصادي
اهميت عدالت اقتصادي به اين خاطر است که روزمره، زندگي انسان را تحت الشعاع قرار مي‌دهد و به وسيله آن مي‌توان در فکر و انديشه و مذهب ديگران رسوخ کرد. امام باقر مي‌فرمايند: مَا أَوْسَعَ الْعَدْلَ إِنَّ النَّاسَ يَسْتَغْنُونَ إِذَا عُدِلَ فِيهِمْ وَ تُنْزِلُ السَّمَاءُ رِزْقَهَا وَ تُخْرِجُ الْأَرْضُ بَرَکتَهَا بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل؛ چقدر عدالت باعث توسعه مي‌شود که اگر در ميان مردم عدالت مراعات شود، همه ثروتمند مي‌شوندو آسمان به اذن الله عزوجل رزق‌ها را فرو مي‌ريزد و زمين برکت‌هاي خود را بيرون مي‌آورد.(صدوق ، 1404: 2/53)
اساساً در اقتصاد سه هدف مهم وجود دارد: استقلال اقتصادي، عدالت اقتصادي و رشد اقتصادي.
استقلال اقتصادي به معناي خودکفايي جهان اسلام و بي‌نيازي از کفار است و اين است سخن خداوند متعال که فرمود:
«وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرينَ عَلَي الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً» (نساء/141) (خداوند کافران را بر مومنان سلطه‌اي نداده است).
 عدالت اقتصادي بدين معناست که مقوله اقتصاد، چه در بخش توليد و چه در بخش توزيع، از خطوط کلي عدالت پيروي مي‌کند. قرآن مجيد مي‌فرمايد:
«ما أَفاءَ اللَّهُ عَلي رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُري فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساکينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ کيْ لا يَکونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْکمْ وَ ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ» (حشر/7) (آنچه را خداوند از اهل اين آبادي‌ها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خويشاوندان او و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان است. تا (اين اموال عظيم) در ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آنچه را رسول خدا براي شما آورده بگيريد (و اجرا کنيد)، و از آنچه نهي کرده، خودداري نماييد و از (مخالفت) خدا بپرهيزيد که خداوند کيفرش شديد است)
خداوند منظور خودش را از اين حکم اين مي‌داند که اموال در دست ثروتمندان نگردد و به نيازمندان نيز برسد و جامعه ازنظر اقتصادي به تعادل برسد.
رشد اقتصادي يا افزايش توليد ناخالص ملي نيز از اهداف مهم اقتصادي است. اما آنچه در همه اين‌ها مهم است رعايات عدالت و ارزش‌هاي اسلامي است که نقطه عطف و فرق اساسي اقتصاد اسلامي با غير اسلامي مي‌باشد.

سه: رفاه اقتصادي
در منطق اسلامي رفاه اقتصادي با محوريت ايمان به خدا و عمل به دستورات الهي است. برخلاف اقتصادهاي الحادي که برپايه استثمار و سلطه‌گري استوار گشته است و لذا خداوند متعال در قرآن کريم مي‌فرمايد:
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ کثِيرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما يَعْمَلُونَ» (مائده/66) (و اگر آنان (يهود و نصارا) تورات و انجيل و آنچه را از سوي پروردگارشان بر آنان نازل شده، برپا مي‌داشتند از بالاي سرشان (آسمان) و از زير پاهاي‌شان (زمين) روزي مي‌خوردند. بعضي از آنان ميانه رو هستند، ولي بسياري از آنان آنچه انجام مي‌دهند، بد است).
يعني اگر پيروان کتب آسماني ديگر در برابر قرآن تسليم مي‌شدند و تسليم در مقابل قرآن را تسليم نژاد بني‌اسرائيل در برابر نژاد عرب نمي‌پنداشتند و مي‌دانستند که اصول تعاليم انبيا يکي است و ايمان به آنچه پس از تورات و انجيل نازل شده، راه يافتن به کلاس بالاتر است نه باطل ساختن دستورهاي پيشين، در اين صورت، علاوه بر بهره‌هاي اخروي در قيامت، در همين دنيا نيز انواع نعمت‌ها به سويشان سرازير مي‌شد. آيه 96 سوره‌ي اعراف نيز مشابه اين آيه است:
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُري آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ؛ و اگر ساکنان آبادي‌ها ايمان آورند و تقوا پيشه کنند، برکات زمين و آسمان را بر آن‌ها باز مي‌کنيم.
با اين بيان روشن مي‌شود که شاخصه اقتصادي جامعه منتظر امام عصر بر پايه ايمان و تقواست و اگر جامعه بخواهد به رونق اقتصادي برسد بايستي با محوريت ايمان و تقوا باشد.

چهار: توسعه پايدار و سازگاري با شريعت اسلامي
عمران و آباداني جغرافيايی و بهره برداري از امکانات تا سرحد ممکن، از ديگر اقدامات امام زمان است. رسول اکرم در روايتي فرموده‌اند:
«يَتَنَعَّمُ أُمَّتِي فِي زَمَنِ الْمَهْدِيِّ نِعْمَةً لَمْ يَتَنَعَّمُوا قَبْلَهَا قَطُّ يُرْسِلُ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَاراً وَ لَا تَدَعُ الْأَرْضُ شَيْئاً مِنْ نَبَاتِهَا إِلَّا أَخْرَجَتْهُ» (امت من در زمان مهدي از نعمتي بهره مند مي‌شوند که هرگز به چنان نعمتي بهره مند نشده‌اند. آسمان باران رحمت خود را فرو مي‌ريزد و زمين هم گياه خود را از براي ايشان خارج مي‌نمايد).(مجلسی ، 1404: 51/83)
البته چنين چيزي وقتي ممکن مي‌گردد که از همه امکانات بهره برداري شود و از اسراف گروهي اندک نيز جلوگيري گردد. هم چنين از تکنيک‌هاي دقيق علمي و فني متناسب با محيط‌ها و سرزمين‌هاي گوناگون بايد بهره برداري شود. پس جامعه منتظر بايد براي آباداني زمين و حفظ محيط زيست تلاش نمايد و بکوشد تا خود را به سطح پذيرفتني از توسعه علمي و فني پايدار برساند تا بتواند زمينه ظهور حکومت امام عصر را فراهم سازد.

نتیجه گیری
همانا جامعه منتظر به معنای واقعی کلمه باید دارای مراتب و شاخصه های متناسب با عصر غیبت حضرت مهدی(عج) باشد، چنانچه جامعه ای منتظر دانسته می شود که در حرکت به سوی شناخت موعود قدم برداشته و با به کار گیری توانائی های معنوی و رشد عقلانی برای ظهور منجی بشریت کوشش نماید.
در مقاله پیش روی مهم ترین ابعاد و چالش های مربوط به عصر ظهور که جامعه با رعایت آن به سمت ظهور گام برداشته و تحقق اهداف آن را دنبال می نماید به سه بخش فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی تقسم شد. جنبه های فرهنگی شامل آن دسته از عقائد و رفتارهایی می شود که سبب رشد فکری و زدودن مفاسد فکری-فرهنگی در فرد و جامعه شده و شالوده و زیربنای جامعه آرمانی قبل از ظهور را پدید می آورد.
در مذهب تشیع امر نیابت عام مانع و مردود کننده نظریه جدایی دین از سیاست در روند اجرائی و حکومتی جامعه بوده است، چنانچه قاطبه فقیهان و علمای شیعه نظریه ولایت فقیه را برای اجرایی کردن این امر مطرح کرده اند. روش ها و سیاست های اقتصادی نیز نسبت به دو بخش گذشته تعیین و تطبیق می شوند به معنای اینکه اقتصاد در جامعه مورد نظر وسیله ای مهم و کلیدی برای تبلیغ و گسترش اسلام حقیقی است.

کتابنامه
• قرآن کریم
1. حر عاملي، محمد ، (1409) ، وسائل الشيعه ، محل انتشار: قم ، ناشر: موسسه آل البيت.
2. خزاز قمي ، علي ، (1401) ، کفايه الاثر ، محل انتشار: قم ، ناشر: بيدار.
3. صدوق، محمد ، (1395ق) ، کمال الدين ، محل انتشار: قم ، ناشر: دارالکتب الاسلاميه.
4. صدوق، محمد ، (1404) ، من لا يحضره الفقيه ، محل انتشار: قم ، ناشر: جامعه مدرسين.
5. طباطبائي ، محمد حسين ، (1374) ، الميزان في تفسير القرآن ، موسوي همداني ، محمد باقر ، نوبت چاپ: پنجم ، محل انتشار: قم ، ناشر: دفتر انتشارات اسلامي.
6. طبرسي ، احمد ، (1403) ، الاحتجاج ، محل انتشار: مشهد ، ناشر: نشر مرتضی.
7. طوسي ، محمد ، (1411) ، الغيبه ، محل انتشار: قم ، ناشر: موسسه معارف اسلامي.
8. کليني ، محمد ، (1365) ، کافي ، محل انتشار: تهران ، ناشر: دارالکتب الاسلاميه.
9. کوراني، علي ، (1411) ، معجم احاديث الامام المهدي ، نوبت چاپ: اول ، محل انتشار: قم ، ناشر: موسسه المعارف الاسلاميه.
10. مجلسي، محمد باقر ، (1404) ، بحار الانوار ، محل انتشار: بيروت ، ناشر: موسسه الوفاء.
11. مرندي، ابوالحسن ، (بي‌تا) ، مجمع النورين، بي‌جا ، بي‌نا.
12. مصباح يزدي، محمد تقي ، (1376) ، پيش نيازهاي مديريت اسلامي ، محل انتشار: قم ، ناشر: موسسه امام خميني.
13. نعماني، محمد ، (1397ق) ، الغيبه ، محل انتشار: تهران ، ناشر: مکتبه الصدوق.

سه شنبه, 10 فروردين 1400 11:16

سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

 مجدّداً تبریک عرض میکنم به همهی ملّت عزیز ایران و از خداوند متعال برای همهی آنها سال پُربرکت و نیکفرجامی را مسئلت میکنم. وارد سال ۱۴۰۰ شده‌ایم؛ با نگاه عرفی وقتی نگاه میکنیم، این [سال] ورودِ در قرن جدید محسوب میشود؛ ولو به لحاظ دقّت محاسباتی این جور نباشد امّا عرفاً میگویند وارد قرن جدید شده‌ایم. اگر بخواهیم یک مقایسهی کوچک و پُرمعنا با هنگام ورود کشور در قرن قبلی -یعنی ۱۳۰۰- بکنیم، ۱۳۰۰(۱) آغاز دیکتاتوریِ وابستهی رضاخان بود که در واقع کودتای انگلیسی به وسیله و به دست رضاخان بود و در حقیقت حکمرانیِ وابسته و دیکتاتوری و انگلیسی در کشور بود؛ این ورود در ۱۳۰۰ بود. امسال ورود در ۱۴۰۰، سال انتخابات است، یعنی حکمرانی مبتنی بر استقلال، بر آراء مردم، بر اتّکاء به نفْس و اعتماد به نفْس ملّی؛ این ورودِ امسال ما در این قرن، [واجد] یک تفاوت به این مهمّی با ورود در سال ۱۳۰۰ و ورود در قرن چهاردهم بوده است. امیدواریم انشاءالله خداوند همهی امور ما را با همین نسبت به سمت جلو و به سمت پیشرفت هدایت بفرماید.

چند مطلب را آماده کرده‌ام که عرض بکنم: یکی راجع به همین شعاری است که امسال مطرح شد،(۲) که در واقع این هم، شعار تولید است منتها با تکیهی بر پشتیبانیهایی که باید انجام بگیرد، حمایتهایی که باید بشود و مانعهایی که بایستی برطرف بشود؛ بعد مسئلهی انتخابات را هم مطرح میکنم و چند نکته در باب انتخابات عرض میکنم؛ یک مطلب کوتاهی هم در باب سیاست خارجی و مسائل این روزها و مسئلهی برجام به عرض ملّت عزیزمان خواهم رساند.

 همان طور که در پیام نوروزی عرض کردیم، آنچه در سال ۹۹ هدف بود و جهش تولید نامگذاری شده بود،(۳) به صورت کامل صورت نگرفت ولیکن از حق و انصاف نباید گذشت، در بخشهای مهمّی تولید پیشرفت پیدا کرد. در بعضی از موارد میتوان جهش هم به آن اطلاق کرد؛ در بعضی از موارد هم اگر جهش تولید نیست، پیشرفت تولید قطعاً هست. یک فهرست نسبتاً طولانیای از کالاهایی که در آنها افزایش تولید داشتهایم در اختیار من قرار گرفته -که البتّه من آن فهرست را بتمامه نمیخوانم- عمدتاً لوازم خانگی رشد زیادی کرد؛ لاستیک خودرو، آلومینیوم، پتروشیمی، فولاد و امثال اینها، کالاهایی است که در سال ۹۹ واقعاً پیشرفت کرد و رشد کرد؛ همین بایستی ادامه پیدا کند. این حرکت تولیدی در کشور بایستی ادامه پیدا کند و موانع تولید از سر راه تولید برداشته بشود.

 حالا در مورد موانع تولید، من دو سه مورد را به عنوان مثال -شاید قبلاً هم در پیام گفتم- حالا هم عرض میکنم؛ مثلاً فرض کنید واردات بیرویّه و بیمورد، یا قاچاق کالا، یا مقرّرات زائد و غیر لازم و دستوپاگیر، یا کمک نکردن بانکها و نظام بانکی به تولید که اینها مواردی است؛ لکن موانع تولید فقط اینها نیست؛ گزارشی به من دادند که در آن گزارش موانع تولید را بتفصیل بیان کرده‌اند و به نظر من خوب است که چنین گزارشی در صدا و سیما به وسیله‌ی کسانی که با این مسائل آگاه هستند به مردم داده بشود تا بدانند که برداشتن بعضی از این موانع تولید بر عهده‌ی خود مردم است، و بعضی بر عهده‌ی دستگاه‌های دولتی یا بکلّی دستگاه‌های حکومتی است؛ چه قوّه‌ی مجریّه و چه سایر قوا. به هر حال موانع تولید زیاد است که اینها باید از سرِ راه برداشته بشود.

 و یکی هم حمایتها است؛ مثل مشوّقهای قانونی یا کمک کردن به وارداتی که تولید متوقّف به آنها است؛ [مثلاً] بعضی از موارد تولید ما، احتیاج به موادّ اوّلیّه دارد که باید از خارج بیاید یا مثلاً برخی از ماشینآلات و امثال اینها که بایستی به اینها کمک بشود و تسهیل بشود. یک کمک عمده برای تولید این است که قدرت خرید مردم بالا برود، وَالّا اگر تولید شد و تقاضای مردمی وجود نداشت، تولید شکست میخورَد؛ [یعنی] قدرت خرید مردم که این [همان] مسئله‌ی ارزش پول ملّی است و یک نکته‌ی بسیار مهمی است که در جای خود بایستی اهل فن درباره‌ی آن بحث کنند. یا مثلاً کمک به قطع دست واسطه‌ها؛ واسطه‌ها قیمتها را بالا میبرند، تولیدکننده هم صدمه میبیند، مصرفکننده هم صدمه میبیند؛ هر دو صدمه میبینند؛ اگر دست واسطه‌های بیمورد قطع بشود، کمک زیادی به تولید خواهد شد و امثال اینها که قطعاً اگر این کار در امسال که سال ۱۴۰۰ است با جدّیّت دنبال بشود، یقیناً تحوّلی در امر اقتصاد به وجود خواهد آمد.

 و البتّه شرایط دیگری هم هست که بایستی رعایت بشود؛ مثل مبارزه‌ی با فساد. مبارزه‌ی با فساد خیلی مسئله‌ی مهمّی است که بایستی کانال‌های فساد و مجاری فساد بسته بشود که این در واقع به معنای اصلاح کردن نظام بانکی و اصلاح کردن گمرک و امثال اینها است که بایستی راه فساد بکلّی بسته بشود.

 آنچه من در اینجا لازم میدانم به ملّت عزیزمان عرض بکنم، این است که خب به خاطر نابسامانیهایی که در وضع اقتصاد و معیشت مردم وجود دارد، بعضیها فرصت پیدا میکنند برای منفیبافی و آیه‌ی یأس خواندن که «آقا! هیچ فایده ندارد، کاری نمیشود کرد»؛ بعضی این جورند؛ چه در فضای مجازی، چه در برخی از مطبوعات ما و متأسّفانه عمدتاً در تبلیغات خارجی؛ چون مشکلاتی بالفعل در پیش روی مردم هست، این را وسیله قرار میدهند برای اینکه بکلّی راه را بنبست نشان بدهند و بگویند کاری نمیشود کرد؛ نخیر، بنده عرض بکنم به هیچ وجه این جور نیست؛ اقتصاد ما با ظرفیّتها و قابلیّتهایی که در داخل دارد، میتواند یکی از شکوفاترین اقتصادهای منطقه باشد، و حتّی میتواند یکی از شکوفاترین اقتصادهای دنیا باشد. ما ظرفیّتهای زیادی داریم، امکانات فراوانی داریم؛ استفاده‌ی از این امکانات هم احتیاج به معجزه ندارد، اینها مسائلی است که مسئولان و مدیران ذیربط با اهتمام، با احساس مسئولیّت و همّت بالا میتوانند آنها را حل کنند. شرطش این است که یک مدیریّت قوی وجود داشته باشد، مدیریّت ضدّ فساد بر کشور حاکم باشد و یک برنامه‌ی جامع اقتصادی هم وجود داشته باشد؛ اگر باشد، از این ظرفیّتهایی که هست میتوان استفاده کرد.

همین حالا کارشناسان بانک جهانی -که این دیگر حرف ما نیست؛ حرف اقتصاددانان معروف و در واقع درجه‌ی یک دنیا است که کارشناس بانک جهانی هستند- میگویند که اقتصاد ایران در میان اقتصادهای برتر دنیا در رتبه‌ی هجدهم است؛ یعنی از دویست و خُرده‌ای کشورِ دنیا ما هجدهمین اقتصاد هستیم، [آن هم] در حال فعلی با وجود تحریم و مشکلات فراوانی که وجود دارد. آنها میگویند اگر از ظرفیّتهای استفادهنشده -که حالا اشاره میکنم به بعضی از آن ظرفیّتها- استفاده بشود، اقتصاد ایران شش رتبه بالاتر می‌آید و به رتبه‌ی دوازدهم میرسد. این خیلی چیز مهمّی است. با هشتاد و چند میلیون جمعیّت، با وجود این همه مشکلاتی که دیگران بر ما تحمیل میکنند -تحریم و امثال اینها- کشور بحمدالله زنده است، سرِ پا است، هجدهمین اقتصاد برتر دنیا است. این چیز کمی نیست؛ این را بایستی توجّه داشت.

 امّا حالا ظرفیّتهایی که در این گزارش بانک جهانی وجود دارد و آنچه اینها میگویند، دو نوع ظرفیّت است: یکی ظرفیّتهای سرزمینی است، یکی ظرفیّتهای انسانی است. ظرفیّتهای سرزمینی، [مثلاً] وسعت کشور، دسترسی کشور به آبهای آزاد -ما همسایه‌ی دریای عمان و اقیانوس هند هستیم و دسترسی داریم به آبهای آزاد- تعداد همسایگان -که چهارده پانزده کشور همسایه‌ی ما هستند با بیش از حدود ششصد میلیون جمعیّت؛ این خیلی فرصت مهم و ظرفیّت مهمّی است- مسیر ترانزیت و حمل و نقلِ شرق و غرب و شمال و جنوب که حالا موقعیّت کشور ما یک چنین موقعیّتی است؛ [دارای] این ظرفیّت است. البتّه بله، دشمنها فعّالیّت میکنند که نگذارند از این ظرفیّتها بشود استفاده کرد امّا میتوان با فعّالیّتهای خوب، با تلاش مضاعف از این ظرفیّتها استفاده کرد. اینها ظرفیّتهای سرزمینی است.

 ظرفیّتهای نیروی انسانی، عبارت است از جمعیّت در سنّ کار. ببینید؛ به برکت ازدیاد نسلی که در [دهه‌ی] ۶۰ اتّفاق افتاد که یک عدّه‌ای داد و فریادشان بلند بود که چرا داریم نسل را بی‌رویّه زیاد میکنیم، امروز همانها جوانهایی هستند که وارد بازار کار شده‌اند؛ یعنی کشور، کشور جوان است، نیروی کار فراوانی وجود دارد که میتوانند وارد بازار کار بشوند؛ [باید] بتوانیم نیروی در سنّ کار و دارای تحصیلات را فعّال کنیم؛ با این گستره‌ی عجیب تحصیلات دانشگاهیِ ما، با این همه دانشجو و فارغ‌التّحصیلی که ما داشتیم که موجب شده است که عمده‌ی نسل جوان ما فارغالتّحصیل و تحصیل‌کرده‌ و باسواد و توانای کار باشند. این حالا اینهایی بود که در گزارش بانک جهانی هست امّا غیر از اینها ظرفیّتهای مهمّ دیگری وجود دارد که من به بعضی [از آنها] اشاره میکنم.

 یکیاش ظرفیّت بازار داخلی است؛ یعنی یک بازار هشتاد میلیونی در اختیار تولیدکننده‌ی ایرانی است، یعنی هر تولیدکننده‌ای خودش مصرف‌کننده هم هست، مجموعاً یک بازار هشتاد میلیونیِ یک کشور بزرگ در اختیار تولیدکننده‌ی ایرانی است و خود این فرصت مهمّی است. یک ظرفیّت مهمّ دیگر سرمایه‌های طبیعی است که امروز ما از بعضی از این سرمایه‌های طبیعی -از همه نه- استفاده میکنیم ولیکن خب به صورت خام -خیلی از اینها به صورت خام- مثل نفت، مثل گاز که اینها به صورت خام دارد مصرف میشود، در حالی که از اینها میشود استفاده‌های برتر کرد و ارزش افزوده ایجاد کرد به وسیله‌ی اینها؛ یا زمینهای کشاورزی یا مراتع یا جنگلها، که اینها ثروتهای عظیمی است که در اختیار ملّت ایران است. ما در مورد معادن زیرزمینی مثل نفت و گاز، مثل روی، مس، سنگ آهن و امثال اینها در دنیا رتبه‌های بالا داریم؛ از رتبه‌ی اوّل و دوّم گرفته تا رتبه‌ی نهم. ما این منابع عظیم طبیعی را داریم. خب این ظرفیّت بسیار مهمّی است. علاوه‌ی بر اینها، زیرساخت‌های مهمّی در این سی سال به وجود آمده که اینها در کشور نبود: سدها، نیروگاه‌ها، مسیرهای حمل و نقل ریلی، مسیرهای حمل و نقل جادّه‌ای و فراوان امثال اینها که زیرساخت‌های زیادی به وجود آمده. خب یک کشوری با این خصوصیّات، با این همه ظرفیّت، اگر یک برنامه‌ریزی درست اقتصادی داشته باشد و یک مدیریّت قوی هم بالاسرش باشد که این مدیریّت -که من حالا بعد در مسئله‌ی انتخابات اشاره خواهم کرد- البتّه باید قوی و قادر بر حلّ مسائل باشد، مردمی باید باشد، ضدّفساد باید باشد میتواند به یک کشور پیشرفته‌ی اقتصادی تبدیل بشود و دیگر هیچ گونه ابزار تحریم در او اثر نکند. نه اینکه تحریمها برداشته بشود؛ میخواهد برداشته بشود، میخواهد نشود؛ وقتی که یک اقتصاد شکوفای پیش‌رونده‌ای وجود داشت، دیگران اصلاً احساس احتیاج میکنند و تحریم معنا پیدا نمیکند.

 یک نکته‌ی دیگری که در باب اقتصاد کشور خوب است عرض بکنیم، این است که رفع مشکلات احتیاج به همراهی مردم دارد؛ همدلی مردم. هر کاری که مردم وارد شدند قطعاً گشایش در آن به وجود می‌آید، تا حالا هم این جور بوده؛ در همه‌ی اموری که مردم توانستند وارد بشوند، در آن کار گشایش به وجود آمده. من میخواهم عرض بکنم در مسئله‌ی سرمایه‌گذاری و سرمایه‌گذاری برای تولید، خود مردم میتوانند نقش ایفا کنند؛ چه آنهایی که سرمایه دارند و این سرمایه را در راه مثلاً بعضی از داد و ستدها و سوداگری‌های بی­مورد مصرف میکنند میتوانند اینها را در راه تولید مصرف کنند، چه کسانی که میخواهند کمک کنند به دیگران؛ مثل این کمک مؤمنانه‌ای که برای قضیّه‌ی کرونا انجام گرفت که همه‌ی مردم وارد شدند، در قضیّه‌ی تولید [هم] میتوانند کسانی که توانایی دارند، برای یک نفر، دو نفر، ده نفر اشتغال ایجاد کنند و کمک کنند به اشتغال آنها.

 البتّه این [کار]، سازمان‌دهیِ مردمی لازم دارد؛ خیلی‌ها هستند میخواهند کمک کنند، نمیدانند چه جور باید کمک کنند. خیریّه‌های مردمی، نهادهای انقلابی، امنای مساجدی که در این زمینه فعّالند مثل بعضی جاهای دیگر، بایستی اینها را برنامه‌ریزی کنند تا هر کسی بداند که با یک سرمایه‌ی کم چطور میشود به تولید کشور کمک کرد؛ یعنی همه خیال نکنند که بایستی میلیاردی سرمایه داشته باشند تا بتوانند در تولید وارد بشوند؛ نه، با سرمایه‌های کم هم گاهی میتوان به تولید کشور کمک کرد. گاهی یک خانواده‌ی روستایی را مثلاً فرض کنید با چند رأس دام میشود زنده کرد، احیا کرد، خودکفا کرد؛ یک خانواده‌ی شهری را مثلاً فرض کنید با یک دستگاه بافندگی یا خیّاطی یا امثال اینها میتوان اصلاً خودکفا کرد؛ از این کارها فراوان میتوان کرد که هم کمک به مردم و مبارزه‌ی با فقر است و هم کمک به تولید است.

 به این مناسبت، من چند جمله‌ای راجع به تحریم عرض بکنم -البتّه بعداً برمیگردم باز یک مقدار دیگر توضیح خواهم داد- اینجا به مناسبت مسئله‌ی اقتصاد عرض میکنم که اوّلاً محاصره‌ی اقتصادی و تحریم که آمریکا علیه ما انجام داد و علیه بعضی از کشورهای دیگر هم انجام میدهد، یکی از جنایتهای بزرگ دولتها است. به مسئله‌ی تحریم به شکل یک کار سیاسی یا دیپلماسی نباید نگاه کرد؛ این واقعاً جنایت است. اینکه یک ملّتی را تحریم کنند که نتواند دارو وارد کند، نتواند ابزار پزشکی وارد کند، نتواند امکانات غذائی وارد کند -حالا ما الحمدلله گِلیم خودمان را از آب بیرون میکشیم و کشیده‌ایم، امّا بعضی از کشورها هستند که نمیتوانند این کار را بکنند- واقعاً جنایت بزرگی است و این جنایت از دولتی مثل آمریکا برمی‌آید که میتواند در یک روز ۲۲۰ هزار نفر را به قتل برساند؛(۴) این جنایت را بعضی از قدرتها از جمله آمریکا کردند. این را بدانید که تحریم و محاصره‌ی اقتصادی قطعاً یک جنایت بزرگ است؛ این مطلب اوّل.

 با این وجود، تحریم برای کشور ما -که این جنایت نسبت به کشور ما انجام گرفت- یک منافعی هم داشت که توانست این تهدید را در واقع به فرصت تبدیل کند؛ یعنی جوانهای پُرتلاش ما همّت کردند و در بعضی از بخشهایی که کاملاً کالاها وابسته‌ی به خارج بود، کشور را از خارج بی‌نیاز کردند، یعنی در داخل تولید کردند؛ تولیدات داخلی. این باز غیر از مسئله‌ی جهش تولید است؛ این ایجاد فنّاوری در داخل کشور است؛ این در واقع اقدام به یک کار نو در داخل کشور است که گزارشها[یی] را گاهی در تلویزیون مشاهده میکنید که میگویند ما این کار را کردیم. محصولی درست میکنند که کشور را از خارج بی‌نیاز میکنند و محصول آنها از نوع خارجی‌اش، هم مرغوب‌تر است، هم ارزان‌تر است و بعد هم ساخته‌ی دست بچّه‌های خود ما است که انسان با رغبت تمام میتواند آن را مصرف کند و این وابستگی را در بخشهایی قطع کردند؛ این برای ما یک درس شد. اینکه الان در بعضی از برنامه‌های تلویزیون مشاهده میکنید که یک جوانی می‌آید میگوید من یا ما چند نفر این کار را کردیم یا این اقدام را کردیم، واقعاً برای ما یک درسی شد.

 ما در مقابله‌ی با تحریم دو راه میتوانیم برویم: یکی اینکه برویم سراغ تحریم‌کننده و از او خواهش کنیم، بگوییم «آقا شما ما را تحریم کردید، ما خواهش میکنیم که حالا مثلاً شما این تحریم را کم کنید یا بردارید»، او هم بگوید خیلی خب حرفی ندارم، این کارها را انجام بدهید -چند خواسته‌ی استکباری روی میز بگذارد، بگوید این کارها را انجام بدهید- من یک مقدار از تحریم را کم میکنم؛ این یک راه است که در واقع راه ذلّت، راه انحطاط، راه عقب‌ماندگی است. یک راه دیگر هم این است که نیروی داخلی خودمان را فعّال کنیم؛ ما توانایی‌های خوبی داریم؛ این نیروها را فعّال کنیم و کالای تحریمی را در داخل تولید کنیم. آن طرفِ مقابل وقتی دید در داخل دارد این کالا تولید میشود، خودش به دست و پا می‌افتد؛ چون خود آنها سود میبرند از این تجارت کالا و از بازارهای کشورها -یک سود عمده‌ی دولتها این است- لذاست که خود این موجب میشود که تحریم یا برداشته بشود یا لغو بشود یا بی‌اثر بشود.

 بنابراین ملّت ما این راه دوّم را انتخاب کرده؛ یعنی واقعاً این جور است. من میبینم ملّت عزیز ما این راه دوّم را انتخاب کرده و موفّقیّتهای بزرگی هم به دست آورده که آخری‌اش همین موفّقیّتهای مربوط به مسئله‌ی کرونا است. ما اوّلی که کرونا آمد، اگر یادتان باشد، حتّی ماسک نداشتیم. امکانات برای اینکه مردم ماسک بزنند، به قدر کافی در اختیار کشور نبود؛ یا این مادّه‌های ضدّعفونی‌کننده در اختیار نبود. در داخل تلاش کردند، از لحاظ ماسک خودکفا شدیم. دیگران ماسک را [میدزدیدند] -این مربوط به اسفند اسبق، سال ۹۸ و فروردین سال ۹۹ است- ماسک را یک کشور اروپایی از چین خریده بود، یک کشورِ اروپاییِ دیگر آمد سر راه گرفت و دزدید و برداشت برد! یعنی مسئله‌ی ماسک در دنیا این جوری بود. ما خودمان [تولید کردیم]؛ جوانهای ما، مردم ما، در خانه‌ها و در مسجدها ماسک یا موادّ ضدّعفونی‌کننده را تولید کردند؛ یعنی این واقعاً مظهر کامل قطع وابستگی به خارج بود. و همین طور پیش رفتیم تا رسیدیم به واکسن که امروز واکسن از راه‌های مختلف و در چند طریق بحمدالله در طریق تولید و آزمایش و به فعلیّت رسیدن است. این مایه‌ی آبرو برای کشور شده؛ یعنی بعضی تحلیلگرهای خارجی که باانصاف هستند تحسین میکنند کشور ما را. این راه را ملّت ایران امتحان کردند و ان‌شاء‌الله همین راه را دنبال خواهند رفت.

 هزاران جوان در شرکتهای دانش‌بنیان و غیر دانش‌بنیان، شرکتهای فعّال تولیدی در حال تولید کالاهای تحریمی‌اند که هم کیفیّتش بهتر است، هم همان طور که گفتیم ارزان‌تر است. در دانشهای دیگر هم همین جور؛ یعنی واقعاً ما در زمینه‌ی استعداد جوانها هر چه بگوییم زیادی نیست و کم گفته‌ایم. در زمینه‌ی دانشهای نوپدید، مثلاً دانش نانو، ما امروز در دنیا جزو کشورهای درجه‌ی بالا در مسئله‌ی فنّاوری نانو و تولید نانوی هستیم و از لحاظ مقالات علمی، مقالات مرجع، مراکز علمی جهانی میگویند در ظرف این بیست سال گذشته -چون نانو دانش نوپدیدی است- مثلاً در سال ۲۰۰۱ ایران ده مقاله در باب نانو داشت، در سال ۲۰۲۰ دوازده‌ هزار مقاله؛ یعنی ما در ظرف بیست سال از ده مقاله‌ی علمی در باب نانو رسیدیم به دوازده هزار مقاله‌ی علمی؛ یک چنین کارهایی بحمدالله در کشور دارد انجام میگیرد؛ اینها مهم است. در بخشهای دفاعی هم که می‌بینید؛ در بخشهای دفاعی هم روزبه‌روز الحمدلله پیشرفت کشور برجسته‌تر و درخشان‌تر و از نظر بعضی حیرت‌انگیزتر دارد میشود که این تولیدات دفاعی کشور ضریب امنیّت خارجی کشور را بالا میبرد؛ این خیلی مهم است برای کشور؛ یعنی «حصون الرّعیّة»؛(۵) در واقع اینها حصن و حصاری هستند برای امنیّت کشور. بنابر‌این، تهدید تحریم را که یک تهدید واقعی و یک جنایت حقیقی است، میتوان تبدیل کرد به فرصت؛ به این شکل که به ظرفیّتهای داخلی و نیروهای داخلی خودمان تکیه بکنیم.

 نکته‌ی آخر در باب مسائل اقتصادی این است که توصیه‌ی مؤکّد ما به مسئولان عزیز کشورمان -چه مسئولانی که الان سر کار هستند، چه آنهایی که بعداً خواهند آمد- این است که مسئله‌ی اقتصاد کشور را به رفع تحریم گره نزنند. حالا در این تبلیغات انتخاباتی هم بحث اقتصادی مطرح خواهد شد؛ اقتصاد کشور را معطّل و پادرهوا در انتظار تصمیم‌گیری دیگران قرار ندهند که [اگر] تحریم برداشته بشود ما این کار را میکنیم، آن کار را میکنیم. فرض کنید تحریم باقی خواهد ماند؛ اقتصاد کشور را بر اساس ماندن تحریم برنامه‌ریزی کنید؛ و میشود برنامه‌ریزی کرد؛ چشم‌انتظار نباید باشید. یکی از مشکلات اقتصاد ما در این سه چهار سال اخیر همین بوده که مدام گفتیم تحریم [اگر] برداشته بشود، مثلاً فرض کنید این جوری میشود، تحریم [اگر] برداشته شد آن جوری خواهد شد، سرمایه‌گذاری خارجی [اگر] انجام بگیرد این جوری خواهد شد؛ این «اگر اگرها» اقتصاد را معطّل و سردرگم نگه میدارد و نبایستی بلاتکلیفی در اقتصاد به وجود بیاید، که این ضرر بزرگی است. این راجع به مسائل مربوط به اقتصاد و شعار امسال که ان‌شاء‌الله همه باید تلاش کنند این مسئلهی رفع موانع [تولید] را و پشتیبانیها را تحقّق ببخشند.

 امّا راجع به انتخابات ریاست جمهوری و شوراها که در خرداد در پیش داریم، یعنی نزدیک سه ماه دیگر این کار پیش می‌آید و این بسیار بسیار مهم است، من چند مطلب را بایستی عرض بکنم.

مطلب اوّل اهمّیّت انتخابات است؛ انتخابات در کشور خیلی دارای اهمّیّت است، هم از جنبه‌ی داخلی، هم از جنبه‌ی وجهه‌ی خارجی.

 از جنبه‌ی داخلی، انتخابات در واقع یک نوسازی در کشور است؛ وقتی انتخابات انجام میگیرد یعنی یک افراد تازه‌نَفَسی وارد میدان میشوند، وارد کار میشوند، و در دستگاه اجرای کشور یک نوسازی‌ای به وجود می‌آید که این خیلی چیز مهمّی است؛ کأنّه‌ یک نَفَس تازه‌ای به دستگاه اجرائی داده خواهد شد. خب کار دستگاه اجرائی خیلی سنگین است که بعد هم اشاره میکنم و انشاءالله میگوییم. بنابراین یک مجموعه‌ی تازه‌نَفَس و پُرانگیزه وارد کار میشوند، و این برای کشور خیلی چیز مبارک و خوبی است.

 از جهت وجهه‌ی خارجی هم انتخابات و حضور مردم و مشارکت مردم، نشان‌دهنده‌ی اقتدار ملّی است. این را همه باید بدانیم و اذعان کنیم که بله، امکانات دفاعی و قدرتهای دیپلماسی و امثال اینها به کشور اقتدار میدهد، در این شکّی نیست امّا بیش از همه‌ی اینها مردم یک کشورند، ملّتند که اقتدار میدهند. وقتی همه‌ احساس کنند در دنیا -دشمن و دوست- که این ملّت هوشیار است، بیدار است، سرِ پا است، عازم است، پُرانگیزه است، این کشور یک اقتداری، یک هیبتی در چشم همه‌ پیدا میکند؛ چه دوست و چه دشمن. بنابراین حضور مردم موجب اقتدار کشور خواهد شد. و انتخابات، مظهر حضور مردم است؛ اجتماعات انقلابی، مظهر حضور مردم است و از همه مهم‌تر البتّه انتخابات است.

خب بنده قبلاً مکرّر راجع به «ایران قوی» صحبت کرده‌ام؛(۶) یعنی ما باید تلاش کنیم کشور را قوی کنیم. خب، کشوری و ملّتی که میبیند دشمنی‌های دشمنان و زیاده‌خواهان و مستکبران را، راه کار و علاجش این است که خودش را قوی کند. این قوّت کشور و «ایران قوی» یک شعار عمومی است، این را همه قبول دارند؛ آن کسی که بنده را هم قبول ندارد، شعار «ایران قوی» را قبول دارد. مسلّماً ایران قوی بهتر از ایران ضعیف و ناتوان و توسری‌خور است؛ ایران قوی، ایران عزیز و دارای عزّت. خب حالا این قوّت را چه کسی به ایران میبخشد؟ همان ‌طور که عرض کردیم، ملّت؛ ملّت هستند که این قوّت را به کشور میبخشند و حضور ملّت و مشارکتشان هم -اصل مشارکتشان، اندازه‌ی مشارکتشان- مسلّماً در این قوّت ملّی تأثیر دارد.

 و من این را هم عرض بکنم -اینها دیگر اطّلاعات ما است- ملّت عزیز هم بدانند که دستگاه‌های جاسوسی و سرویس‌های اطّلاعاتیِ کشورهایی و از همه بدتر کشور آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی از چندی پیش و نه امروز دارند تلاش میکنند که انتخابات آخر خرداد را بی‌رونق کنند؛ یا برگزارکنندگان را متّهم میکنند [و میگویند] «انتخابات مهندسی شده» -در واقع برگزارکنندگان انتخابات را دارند متّهم میکنند یا شورای محترم نگهبان را متّهم میکنند- یا مردم را دلسرد میکنند [و میگویند] «رأی شما اثری ندارد، در بهبود اوضاع تأثیری نمیگذارد؛ چرا بیخودی خودتان را خسته میکنید!». با شدّت تمام از این کارها دارند میکنند.

 و از فضای مجازی هم حدّاکثر استفاده را دارند میکنند. خب متأسّفانه در فضای مجازیِ کشور ما هم که آن رعایتهای لازم با وجود این همه تأکیدی که من کردم صورت نمیگیرد و در یک جهاتی واقعاً ول است، که بایستی آن کسانی که مسئول هستند حواسشان باشد. همه‌ی کشورهای دنیا روی فضای مجازیِ خودشان دارند اِعمال مدیریّت میکنند، [در حالی که] ما افتخار میکنیم به اینکه ما فضای مجازی را ول کرده‌ایم! این افتخار ندارد؛ این به هیچ وجه افتخار ندارد. فضای مجازی را بایستی مدیریّت کرد. از این امکان مردم استفاده کنند، برای مردم بلاشک وسیله‌ی آزادی است، خیلی هم خوب است امّا نباید این وسیله را در اختیار دشمن گذاشت که بتواند علیه کشور و علیه ملّت توطئه کند. دارند استفاده میکنند از این فضا و هدفشان هم همین است که با شیوه‌های روانی، مشارکت مردم را در انتخابات کاهش بدهند. و امیدوارم که ان‌شاءالله مردم پاسخ رد به اینها بدهند و کاری کنند که دشمن را ناامید کنند و این مهم دور نمانَد. این مطلب اوّل که اهمّیّت انتخابات است.

 مطلب دوّم، اهمّیّت مسئله‌ی ریاست جمهوری است. ریاست جمهوری خیلی مسئله‌ی مهمّی است؛ یعنی مهم‌ترین و مؤثّرترین مدیریّت کشور، ریاست جمهوری است. اینکه حالا بعضی‌ها میگویند رئیس‌جمهور اختیاراتی ندارد، رئیس‌جمهور تدارکاتچی است، رئیس‌جمهور دوازده درصد یا پانزده درصد اختیارات دارد -چه جوری هم محاسبه میکنند من نمیدانم! چند سال است که از این حرفها گاهی گوشه کنار زده میشود- همه‌ی اینها خلاف واقع است؛ یا از روی بی‌مسئولیّتی گفته میشود یا از روی بی‌اطلاعی گفته میشود یا خدای نکرده غرض‌‌ورزی‌‌ای در کار است. این جوری نیست؛ رئیس‌جمهور[ی] یکی از پُرمشغله‌‌ترین و پُرمسئولیّت‌‌ترین دستگاه‌ها است؛ یعنی نمیشود گفت «یکی از»؛ رئیس‌جمهور از همه‌ی مدیریّتهای کشور پُرمشغله‌‌تر و پُرمسئولیّت‌‌تر است؛ تقریباً همه‌ی مراکز مدیریّتی کشور در اختیار رئیس‌جمهور است؛ یعنی فرض کنید که قوّه‌ی قضائیّه یا دستگاه‌های نظامی خب مدیریّتهایی دارند؛ اینها در قبال مدیریّتهایی که در قوّه‌ی مجریّه هست یک اندکی بالاتر از صفرند یا چند درصدِ مختصرند. عمده‌ی نزدیک به همه‌ی مدیریّتهای کشور که هزاران مدیریّت است، در اختیار رئیس قوّه‌ی مجریّه است. همه‌ی بودجه‌ی مصوّب کشور در اختیار رئیس‌جمهور است، چون رئیس [سازمان] برنامه و بودجه معاون رئیسجمهور است و مستقیم زیر نظر ریاست جمهوری است. امکانات حکومتی کشور هم همین طور، اکثر و اغلب در اختیار رئیسجمهور است. بنابراین، مدیریّتهای دیگر در جنب قوّه‌ی مجریّه در واقع چیزی نیستند. ریاست جمهوری یک چنین جای مهمّی است. حالا شما میخواهید رئیس‌جمهور انتخاب بکنید؛ ببینید که چه مسئولیّتی بر عهده‌ی من و شما است که باید برویم رأی بدهیم. البتّه رأی بنده با رأی یک پسر شانزده هفده ساله یک اندازه وزن دارد؛ هیچ کم و زیاد نیست. ما میخواهیم برویم رأی بدهیم یک رئیس‌جمهور انتخاب بکنیم؛ توجّه کنیم به اینکه چه مسئولیّتی بر دوش رئیس‌جمهور است. این هم یک نکته.

 در نکته‌ی سوّم مطلبی را میخواهم به داوطلبان عرض بکنم. به آن کسانی که داوطلب ریاست جمهوری میشوند -حالا شروع شده دیگر؛ الان مدّتی است که افراد پی‌درپی اعلام میکنند که میخواهند شرکت کنند- میخواهم به آنها بگویم انتظار داریم سنگینی کار را بدانید؛ شما که داوطلب شده‌‌اید، بدانید چه چیزی را میخواهید بر دوش بگیرید، چه بار سنگینی را میخواهید بر دوش بگیرید؛ این را بدانید. اگر دیدید میتوانید، خیلی خب، وارد کارزار انتخاباتی بشوید؛ امّا این جور نباشد که سنگینی کار را ندانید. اوّلاً مشکلات و مسائل اصلی کشور را بشناسید. مسائل کشور یکی دو تا که نیست؛ صدها مسئله هست که از این صدها مسئله اقلّاً ده‌ها مسئله‌اش جزو مسائل اساسی و مهمّ کشور است؛ اینها را بدانید، بدانید که مشکل کشور کجا است و مسائل کشور چیست، برای حلّ آن مسائل هم یک برنامه‌ای و راه حلّی داشته باشید، ولو اجمالی؛ حالا نمیگوییم تفصیلی؛ ولو به نحو اجمال، یک راه حلّی برای آن داشته باشید. مسئله‌‌ی اقتصاد را بشناسید؛ اقتصاد مهم است. در خود مسئله‌ی اقتصاد کارهای مهمّی هست؛ رشد تولید ملّی، رشد سرمایه‌‌گذاری ملّی، تقویت پول ملّی، مسئله‌‌ی تورّم و امثال اینها در ذیل عنوان اقتصاد است. بعد، مسئله‌ی امنیّت کشور که مسئله‌ی بسیار مهمّی است. موضوع آسیب‌های اجتماعی که یکی از آن مسائل مهمّ کشور مسئله‌ی آسیب‌های اجتماعی است. روبه‌رو شدن با سیاستهای پیچیده‌ی دنیا؛ شما میخواهید با این سیاستها مواجه بشوید؛ مسئله‌ی سیاست خارجی. [همچنین] مسئله‌ی بسیار مهمّ فرهنگ. شما باید بدانید که در کشور چه خبر است و چه انتظاری هست و چه کار باید انجام بگیرد؛ اینها را بدانید. اگر می‌بینید میتوانید این بار سنگین و مهم را به دوش بگیرید، بسم‌الله، وارد بشوید؛ اگر دیدید نه، وارد نشوید که در روایت دارد که به آن کسی که یک کاری را نمیتواند و وارد آن کار میشود وعده‌ی خیلی بدی داده‌اند که من حالا دیگر آن وعده را عرض نمیکنم. پس بنابر‌این، این هم یک نکته که مربوط به داوطلبان بود.

یک نکته‌ی دیگر خطاب به آحاد مردم است که خصوصیّات یک رئیس‌جمهوری را که به نظر میرسد رئیس‌جمهور مطلوب باید دارای این خصوصیّات باشد، من میگویم، شما نگاه کنید ببینید واقعاً همین جور است یا نه؛ یعنی این نظر شخص من نیست؛ به نظر میرسد هر کسی که به دنبال سعادت کشور است یک چنین رئیس‌جمهوری میخواهد. اوّلاً باکفایت باشد، دارای مدیریّت و کفایت مدیریّت باشد. ثانیاً باایمان باشد؛ اگر بی‌ایمان بود، نمیشود به او اعتماد کرد؛ آدم بی‌ایمان کشور را، منافع کشور را، مردم را یک وقتی میفروشد؛ پس باایمان باشد. بعد، عدالت‌خواه باشد، ضدّفساد باشد؛ این یکی از مهم‌ترین خصوصیّاتی است که بایست در رئیس‌جمهور وجود داشته باشد که به معنای واقعی کلمه به دنبال اجرای عدالت باشد و به معنای حقیقی کلمه با فساد بخواهد مبارزه کند. دارای عملکرد انقلابی و جهادی باشد؛ یعنی با عملکرد اُتوکشیده نمیشود کار کرد؛ با این همه مسائل اساسی‌ای که در کشور وجود دارد، یک حرکت جهادی و انقلابی لازم است؛ بایستی عملکردش این جوری باشد.

به توانمندی‌های داخل معتقد باشد. بعضی‌ها هستند داخل را اصلاً قبول ندارند؛ همان حرف قدیمی را میگویند که در داخل، فقط لولهنگ(۷) را میتوانند [بسازند]؛ نمیدانند که در داخل چه خبر است. یک وقتی یکی از آقایان یک چیزی راجع به مسئله‌ی دفاعی گفته بود، من گفتم(۸) یک تور دفاعی بگذارید تا آقایان بیایند یک خرده‌ای بچرخند و ببینند از لحاظ دفاعی در کشور چه خبر است. توانمندی‌های کشور را واقعاً مطمئن باشند و معتقد باشند به توانمندی‌ها. و به جوانان معتقد باشند، جوانها را قبول داشته باشند، جوانها را به عنوان پیش‌ران حرکت عمومی کشور بشناسند و به آنها اعتماد کنند. بنده از سابق با جوانها مرتبط بودم و سالها است که به اینها در مسائل گوناگون اعتماد میکنم؛ واقعاً هر جایی که جوانها وارد میشوند -من نمیخواهم حالا عناوین و مانند اینها را اسم بیاورم- این جوری است که گره‌های سخت را باز میکنند و مشکل‌گشایی میکنند. خود این رئیس‌جمهور به جوانها معتقد باشد. مردمی باشد. امیدوار باشد؛ آدمِ مأیوس و بدبین و با نگاه تلخ به آینده و تاریک به آینده نباشد.

اگر چنانچه یک چنین کسی باشد که بتواند مشکلات را مدیریّت کند و بیاید سر کار، مطمئنّاً این کشور را به نقطه‌ی مطلوب خواهد رساند. یک رئیس‌جمهوری با این خصوصیّات را پیدا کنید. البتّه پیدا کردنش برای همه‌ی آحاد مردم آسان نیست؛ خب میتوانند به کسانی مراجعه کنند، از آنها سؤال کنند. به هر حال، سعی کنند یک چنین خصوصیّاتی را در نامزد ریاست جمهوری پیدا کنند. و از خدا بخواهیم که خودش ان‌شاءالله ملّت ایران را کمک کند و هدایت کند که بتوانند چنین شخصی را با این خصوصیّات بیابند و او را انتخاب کنند.

 در باب انتخابات آخرین مطلب این است که ملّت عزیزمان انتخابات را نماد وحدت ملّی قرار بدهند، نماد دودستگی و نماد تفرقه قرار ندهند، نماد دوقطبی‌گری قرار ندهند؛ این تقسیم‌های غلط «چپ» و «راست» و امثال اینها را کنار بگذارند. آنچه مهم است آینده‌‌ی کشور است، آنچه مهم است آینده‌‌ی نسل ما است، آنچه مهم است نظام باعزّت اسلامی در کشور است؛ اینها مهم است، اینها را بایستی در نظر بگیرند و به معنای واقعی کلمه در کنار هم باشند. البتّه سلیقه‌‌ها مختلف است؛ اختلاف سلیقه هست، اختلاف بینش سیاسی هست، اختلاف قومیّتها هست، اختلاف مذاهب هست؛ اینها هیچ اشکالی ندارد؛ هم قبلاً بوده، هم حالا هست، هم بعد‌ها خواهد بود؛ اینها اشکالی ندارد [لکن] اینها باید وحدت ملّی را به هم نزند، یعنی آحاد ملّت را در مقابل هم قرار ندهد، کشور را دوقطبی نکند. خب این هم راجع به انتخابات.

 آخرین مطلب، مسائل مربوط به برجام و مسائل منطقه است؛ یک جملاتی هم در این زمینه عرض میکنیم. مطلب اوّل این است که فشار حدّاکثری آمریکا شکست خورد. آن احمق قبلی،(۹) این سیاست فشار حدّاکثری را برای این طرّاحی کرده و اجرا کرده بود که ایران را در موضع ضعف قرار بدهد تا بعد، ایران به خاطر ضعیف بودن، مجبور بشود، ناچار بشود بیاید پای میز مذاکره، او هم هر چه میخواهد خواسته‌‌های مستکبرانهی خودش را بر ایرانِ ضعیف تحمیل کند؛ هدفش این بود. خب او گم و گور شد و رفت، آن هم با آن افتضاح؛(۱۰) رفتنش هم رفتن با عافیت نبود، رفتن با افتضاح بود؛ و هم خودش مفتضح شد، هم کشورش را مفتضح کرد، آمریکا را مفتضح کرد. و بحمدالله جمهوری اسلامی با قدرت و اقتدار ایستاده و به عزّت الهی، این کشور و این ملّت عزیز است. بنابراین بدانند که فشار حدّاکثری‌‌اش تا الان شکست خورده، بعد از این هم اگر چنانچه این دولت جدید آمریکا بخواهند فشار حدّاکثری را دنبال کنند، اینها هم شکست میخورند، اینها هم گم و گور میشوند میروند و ایران اسلامی، با قدرت، با عزّت هر چه بیشتر خواهد ماند. این توصیه‌‌هایی هم که ما عرض کردیم، موجب میشود که ان‌شاءالله روزبه‌روز ایران قوی‌تر [بشود].

 مطلب دوّم این است که سیاست کشور در باب تعامل با طرفهای برجامی و در باب خود برجام، صریحاً اعلام شده؛ از این سیاست هیچ تخطّی نباید کرد؛ این سیاستی است که اعلام شده، مورد اتّفاق هم بوده؛ یعنی این جور نیست که این سیاست، سیاست استثنائی‌‌ای باشد در بین سیاست[های دیگر]؛ نه، این سیاستی است که مورد اتّفاق همه بوده. آن سیاست هم عبارت از این است که آمریکایی‌ها باید تمام تحریمها را لغو کنند، بعد ما راستی‌‌آزمایی خواهیم کرد؛ اگر چنانچه به معنای واقعی کلمه لغو شده بود، آن وقت ما به تعهّدات برجامی‌مان برمیگردیم، یعنی بدون هیچ مشکلی به تعهّدات برخواهیم گشت؛ این سیاستِ قطعی است. قول آمریکایی‌ها را [هم] معتبر نمیدانیم؛ اینکه بگویند ما برمیداریم و روی کاغذ بردارند، این فایده‌ای ندارد؛ عمل لازم است؛ باید در عمل تحریمها را بردارند، ما هم راستی‌آزمایی کنیم و مطمئن بشویم که تحریمها برداشته شده، آن وقت به تعهّداتمان عمل میکنیم.

 حالا بعضی از آمریکایی‌ها روی همان قرارداد برجام هم حرف دارند. شنیدم بعضی از آمریکایی‌ها میگویند که امروز شرایط سال ۹۴ و ۹۵ که برجام امضا شد فرق کرده، تغییر کرده، پس باید برجام هم تغییر پیدا کند؛ بنده قبول دارم، بله، امروز شرایط نسبت به سال ۹۴ و ۹۵ تغییر کرده منتها به نفع آمریکا تغییر نکرده، به نفع ما کرده؛ شرایط تغییر کرده به نفع ایران نه به نفع شما! ایران از ۹۴ تا امروز خیلی قوی‌تر شده، توانسته به خودش متّکی باشد و اعتماد به نفْس پیدا کرده؛ شما از ۹۴ تا حالا بی‌آبرو شده‌اید! یک دولتی سر کار آمد در آمریکا که با حرفش، با عملش، با رفتارش و بعد هم با کناره‌گیری‌اش کشور شما را مفتضح کرد. مشکلات اقتصادی، تمام مجموعه‌ی کشور شما را فرا گرفته؛ یعنی این جور نیست [که به نفع شما باشد]. بله شرایط عوض شده، [امّا] به ضرر شما؛ اگر چنانچه بنا است برجام تغییر پیدا کند، باید به نفع ایران تغییر پیدا کند نه اینها. ما بحمدالله تحریمها را بیاثر کردیم؛ با شرکتهای دانش‌بنیان فراوان، حرکت عظیم جوانان، ابتکارهای گوناگون در این زمینه؛ ان‌شاء‌الله همین راه را هم ادامه خواهیم داد، امّا شما روزبه‌روز گرفتارتر شُدید؛ تا امروز هم گرفتارید؛ معلوم نیست سرنوشت این رئیس‌جمهور هم چه جوری خواهد شد.

 خب ضمناً این را هم بگوییم؛ ما در این مطلبی که به عنوان راه حل پیشنهاد کردیم، عجله هم اصلاً نداریم. حالا بعضی‌ها میگویند «آقا فرصت هست، فرصت‌سوزی نباید کرد»؛ بله ما هم معتقدیم که از فرصتها باید به موقع استفاده کرد و فرصت‌سوزی نباید کرد منتها عجله هم نباید کرد؛ عجله در مواردی خطرش و ضررش از فرصت‌سوزی بیشتر است؛ کما اینکه ما در قضیّه‌ی برجام عجله کردیم؛ ما نباید عجله میکردیم؛ همه‌ی کارهای آنها روی کاغذ بود، کارهای ما روی زمین بود؛ ما عجله کردیم کارهای خودمان را انجام دادیم، آنها هم کارشان را انجام ندادند، تعهّداتشان را انجام ندادند. البتّه این مسئله‌ی بسیار مهمّی است که ما توجّه داشته باشیم که صبر و حوصله‌‌مان زیاد است و داریم کار خودمان را میکنیم؛ اگر چنانچه آنها همین سیاستی را که ما گفتیم قبول کردند و اِعمال کردند، خب همه چیز درست خواهد شد؛ [اگر] نکردند، به همین شکلی که امروز هست، بعد هم خواهد بود؛ اشکالی هم ندارد.

 [در مورد] این هم که ما میگوییم مثلاً فرض بفرمایید که اوّل آنها تحریم [را بردارند]، شنفتم یک عدّه‌ای از این سیاسیّون دنیا و مانند اینها میگویند «آقا، این اوّل من، اوّل تو دیگر چه فرقی میکند؟ حالا شما میگویید اوّل آمریکا، آمریکا میگوید اوّل شما»؛ بحثِ اوّل من، اوّل تو نیست؛ بحث این است که ما زمان اوباما به آمریکایی‌ها اطمینان کردیم و کارهایی را که باید بر اساس برجام انجام میدادیم انجام دادیم، [امّا] آنها تعهّد خودشان را انجام ندادند؛ یعنی روی کاغذ گفتند که تحریمها برداشته است، منتها عواملشان به هر شرکتی که خواست با ما قرارداد منعقد بکند گفتند «آقا این خطر دارد، این ریسک دارد و معلوم نیست چه خواهد شد»؛ یعنی طرف سرمایه‌گذار را ترساندند؛ این جوری اینها عمل کردند. ما به کار اینها اعتماد نداریم؛ تعهّد اینها برای ما ارزشی ندارد.

 البتّه آمریکایی‌ها در برخورد با ما اشتباه کردند؛ در کلّ مسائل منطقه هم متأسّفانه آمریکایی‌ها دچار اشتباهند؛ الان هم دارند اشتباه میکنند؛ این حمایت ظالمانه‌ای که از رژیم صهیونیستی میکنند، اشتباه است؛ حضور غاصبانه‌ای که در سوریه پیدا کردند، حضور مفصّلی که در شرق فرات پیدا کردند قطعاً اشتباه است؛ این همراهی کردن با دولت سعودی در کوبیدن مردم مظلوم یمن، قطعاً اشتباه است.

 سیاستهایشان درباره‌ی فلسطین سیاستهای غلط و اشتباهی است؛ مسئله‌ی فلسطین در دنیای اسلام هرگز فراموش نخواهد شد؛ اینها دل خوش کرده‌اند به اینکه چهارتا دولت حقیر با رژیم صهیونیستی ارتباطات برقرار کنند و عادّی‌سازی کنند روابط را. این دو تا سه تا دولتهای آنچنانی که تاثیری ندارند. امّت اسلامی مسئله‌ی فلسطین را فراموش نخواهد کرد؛ از مسئله‌ی فلسطین صرف نظر نخواهد کرد؛ آمریکایی‌ها این را بدانند.

 در قضیّه‌ی یمن هم همین جور است. تجاوز به یمن در زمان دولت دموکرات قبل از ترامپ آغاز شد؛ یعنی ترامپ که شروع نکرد جنگ یمن را؛ سعودی‌ها جنگ یمن را زمان دولت دموکرات اوباما شروع کردند و با چراغ سبز آمریکا بود؛ آمریکا به آنها اجازه داد و کمکشان کرد؛ امکانات فراوان نظامی در اختیارشان گذاشت؛ برای چه؟ برای اینکه آن قدر سر مردم بی‌سلاحِ بی‌دفاع یمن بمب بریزند که مثلاً در ظرف پانزده روز، یک ماه آنها را تسلیم کنند؛ خب اشتباه کردند؛ الان شش سال گذشته و نتوانستند؛ مثل همین روزها(۱۱) بود که جنگ یمن و حمله‌ی به یمن شروع شد؛ شش سال از آن روز گذشته است و اینها نتوانسته‌اند مردم یمن را تسلیم کنند. من سؤال میکنم از آمریکایی‌ها: شما آن روزی که به سعودی‌ها چراغ سبز [نشان] دادید که وارد جنگ یمن بشوند، میدانستید عاقبت گرفتاری آنها چه خواهد بود؟ میدانستید سعودی را در چه باتلاقی دارید گرفتار میکنید، که الان نه میتواند بماند، نه میتواند برگردد؛ الان مشکل برای سعودی، مشکل دوجانبه است که نه میتواند جنگ را قطع کند، نه میتواند ادامه بدهد؛ هر دو طرفش برایش ضرر دارد. شما آمریکایی‌ها میدانستید دارید سعودی را در چه بلایی می‌اندازید؟ اگر میدانستید و در عین حال کردید، وای به حال متّحدینتان که درباره‌ی آنها این جور عمل میکنید! اگر نمیدانستید، پس باز هم وای به حال متّحدینتان که به شماها اطمینان میکنند و برنامه‌هایشان را با توافق شما اجرا میکنند و طرّاحی میکنند که با اوضاع منطقه ناآشنا هستید. بنابراین بدانید که این منطقه را نمی‌شناسید، ملّتها را نمی‌شناسید و دارید اشتباه میکنید.

امیدواریم که خدای متعال همه‌ی گمراهان عالم را از گمراهی‌شان‌ هدایت کند و آنها را از اشتباهاتشان برگرداند؛ و امیدواریم ان‌شاء‌الله خداوند متعال ملّت ایران را روز‌به‌روز عزیزتر و قدرتمندتر و برخوردارتر از امکانات زندگی قرار بدهد و آنها را خوشبخت و سعادتمند کند؛ مادّه و معنایشان را ان‌شاء‌الله اصلاح کند؛ قلب مقدّس ولیّ‌عصر ان‌شاء‌الله از مردم ایران راضی باشد و دعای آن بزرگوار ان‌شاء‌الله شامل حال همه‌ی مردم ما و شامل حال این حقیر باشد؛ روح مطهّر امام بزرگوار از ما راضی باشد و ارواح طیّبه‌ی شهیدان از ماها راضی باشند.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته


۱) منظور معظّمٌله کودتای ۱۲۹۹ است.
۲) «تولید؛ پشتیبانی‌ها، مانع‌زدایی‌ها»؛ بیانات به مناسبت حلول سال نو (۱۳۹۹/۱۲/۳۰)  
۳) «جهش تولید»؛ بیانات به مناسبت حلول سال نو (۱۳۹۹/۱/۱)  
۴) اشاره به بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسّط آمریکا در سال ۱۹۴۵ میلادی
۵) نهج‌البلاغه، نامه‌ی ۵۳
۶) از جمله، بیانات در دیدار جمعی از مردم آذربایجان شرقی
۷) آفتابه‌ی سفالی
۸)  از جمله، بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌ها (۱۳۹۳/۴/۱۱)
۹) دونالد ترامپ (رئیس‌جمهور سابق ایالات متّحده‌ی آمریکا)
۱۰) عدم پذیرش نتیجه‌ی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا توسّط دونالد ترامپ (رئیس‌جمهور سابق آمریکا) و سخنان وی، منجر به حمله‌ی هوادارانش به ساختمان کنگره و درگیری میان نیروهای پلیس و آنها شد. این وضعیّت باعث شد که چندین روز در ایالتهای مختلف آمریکا وضعیّت فوق‌العاده و حکومت نظامی اعلام شود.
۱۱) ششم فروردین ۱۳۹۴

 

 

پیامبرگرامی اسلام (ص):

 

افضلُ اَعمالٍ اُمّتی اِنتظارُ الفَرَج.

 

افضل اعمال امت من انتظار فَرَج و ظهور امام زمان علیه‌السلام است.

 

الشِّهاب فی‌الحِکَم و الآداب، ص ١٦

 

 

یکی از مسائل مهم دنیای امروزی بحث از منجی عالم بشریت است. کسی که انسان‌ها را از چنگال ظلم و ستم رهانیده و جهان را پر از عدل و داد می‌کند. ادیان و مذاهب مختلف برای پاسخ به این خواسته درونی، تمام تلاش خود را کرده‌اند تا با معرفی آن شخص، امید را به پیروان خود هدیه کنند. شیعیان نیز با اعتقاد به منجی موعود، با ادله‌ای محکم بر این باورند که آن شخص یازدهمین فرزند امیرالمؤمنین علیه‌السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

 

ریشه یابی غیبت امام عصر علیه‌السلام

 

در بررسی علل اصلیِ غیبت امام عصر علیه‌السلام و خصوصاً فلسفه‌ طولانی شدن غیبت آن حضرت، به موارد متعددی برخورد می‌کنیم که هر کدام سهمی در این امر دارند. شاید یکی از مهمترین و اصلی‌ترین علل غیبت آن حضرت را بتوان از زمان حمله به خانه‌ امیر المؤمنین علیه السلام و فاطمه‌ زهرا سلام الله علیها ریشه‌یابی کرد؛ زیرا اولین انحراف و اصلی‌ترین بدعت در اسلام، از همان روز شکل گرفته و در همان آزمون بود که بیشتر مسلمین از ایمان حقیقی سقوط کردند. [۱] از همان‌جا بود که مسلمانان، درمورد تعهدی که در مقابل خدا و رسول او بر عهده داشتند، کوتاهی کرده و آن را به جا نیاوردند و متأسفانه همین سستی و اهمال در امر دین از ناحیه‌ عموم مسلمین و شیعیان باعث می‌‌شود تا ائمه‌ معصومین علیهم السلام یکی پس از دیگری مجبور به خانه‌نشینی شده و امکانی برای قیام و اصلاح جامعه نیابند.

 

با نگاه به احادیث، علل و حکمت‌های دیگری نیز می‌توان برای این غیبت طولانی یافت کرد که در اینجا به اختصار، به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

 

۱. رشد و تکمیل عقول مردم

 

امام صادق علیه السلام می فرمایند: «مَا یَکُونُ هَذَا الْأَمْرُ حَتَّى لَا یَبْقَى صِنْفٌ مِنَ النَّاسِ إِلَّا وَ قَدْ وُلُّوا عَلَى النَّاسِ‏ حَتَّى لَا یَقُولَ قَائِلٌ إِنَّا لَوْ وُلِّینَا لَعَدَلْنَا ثُمَّ یَقُومُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ الْعَدْلِ؛ [۲] این امر (یعنی ظهور و تشکیل حکومت به دست قائم آل محمد علیهم السلام) محقق نمی‌شود، تا زمانی که هیچ دسته‌ای از مردم باقی نمانند، مگر آنکه (مدتی) بر مردم حکومت کرده باشند، تا بعد از آن، کسی نگوید که اگر ما به حکومت می‌رسیدیم، به عدل و قسط رفتار می‌کردیم. سپس (امام) قائم به حق وعدل قیام می‌کند.»

 

یکی از وجوه مطرح شده به عنوان علت این غیبت طولانی، داده شدن فرصتی به مردم برای تجربه و تأمل و فهم عمیق‌تر و دقیق‌تر از جهان و آیین الهی است. به این ترتیب مَکاتب و ایدئولوژی‌های مختلف در طول قرن‌ها بر مردم حکومت کرده و در مقامِ عمل، ناکارآمدی خود را اثبات می‌کنند تا در نهایت مردم با اندیشه و تجربه‌ خود به این نتیجه برسند که جز با تکیه کردن بر آیین الهی و رهبری فردی معصوم، نمی‌توان عدالت را در جهان برقرار نمود. از این طریق، مردم احساس نیاز شدید به رهبری معصوم پیدا کرده و در صورت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از ایشان تبعیت راستین می‌نمایند.

 

۲. پرهیز از بیعت با ستمگران

 

اجتناب از بیعت با حاکمان ستمگر در سراسر جهان، یکی از علل غیبت امام عصر علیه‌السلام است. غرض این است که در هنگام قیام، بیعت احدی بر گردنشان نبوده و در نتیجه وامدار کسی نباشند. امام رضا علیه السلام در روایتی می‌فرمایند: «کَأَنِّی بِالشِّیعَةِ عِنْدَ فِقْدَانِهِمُ الثَّالِثَ‏ مِنْ وُلْدِی یَطْلُبُونَ الْمَرْعَى...؛ [۳] گویی شیعیان را می‌بینم که به هنگام از دست رفتن سومین فرزند از نسل من، به دنبال امام (بعدی) می‌گردند ولی او را نمی‌یابند. گفتم: چرا او را نمی‌یابند، ای فرزند رسول خدا؟ فرمودند: زیرا امامشان از آنها غایب می‌‌شود. گفتم: برای چه؟ فرمودند: برای آن که وقتی با شمشیر قیام می‌کند، بیعت أحدی بر عهده‌اش نباشد.

 

۳. ظلم و ستم مردم

 

امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: ای مردم! بدانید که زمین هرگز از حجت الهی خالی نمی ماند؛ امّا پروردگار عالم مردم را به خاطر ظلم و ستمی که مرتکب می شوند و همینطور به جهت زیاده روی هایی که در حق خود انجام می دهند به زودی از دیدن حجت خودش محروم خواهد ساخت.[۴]

 

۴. اجرای سنت پیامبران گذشت

 

یکی از علل ذکر شده در روایات آن است که سنت خداوند در مورد برخی از امت های پیامبران بر آن بوده که با غیبت و عدم حضور موقتِ آن پیامبر در میان امّت، مردم را امتحان کرده و ایمان آن ها را بیازماید؛ همان گونه که در ماجرای غیبت چهل روزه‌ی حضرت موسی علیه السلام از قوم بنی اسرائیل و گمراه شدن آنان به واسطه گوساله سامری دیده می‌شود. از امام صادق علیه السلام نقل شده است که: «إِنَّ لِلْقَائِمِ (علیه السلام) مِنَّا غَیْبَةً یَطُولُ أَمَدُهَا فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ ذَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى إِلَّا أَنْ یُجْرِیَ فِیهِ سُنَنَ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) فِی غَیْبَاتِهِمْ؛[۵] همانا برای قائم از ما اهل بیت، غیبتی است که دوره‌اش طولانی می‌شود. به ایشان گفتم: چرا این گونه است، ای فرزند رسول خدا؟ فرمودند: همانا خداوند عزوجل إبا دارد از این که سنت پیامبران در موضوع غیبتشان را درمورد او جاری نسازد.»

 

۵. خروج مؤمنان از صلب کفّار و منافقان

 

زمانی که حضرت نوح علیه السلام با علم الهیِ خویش متوجه شدند که دیگر هیچ مؤمنی در نسل کافران باقی نمانده، آنها را نفرین کردند. در قرآن کریم به این مطلب اشاره شده است: «إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبادَکَ وَ لا یَلِدُوا إِلاَّ فاجِراً کَفَّاراً؛ [۶] اگر آن ها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مى‏ کنند و جز فرزندانی بدکار و کافر از آنان ایجاد نمی‌شود.»

 

یکی دیگر از علل غیبت امام زمان علیه السلام همین مطلب است؛ زیرا برای خداوند متعال، مؤمنینی وجود دارد که به صورت امانت و ودیعه در صُلب عده‌ای از کافرین و منافقین قرار دارند و ایشان هرگز ظهور نخواهند کرد، مگر آن که امانت‌های الهی ظاهر شوند؛ آنگاه با هر‌ که بخواهد مقابله کرده و آنان را به قتل می‌رساند.[۷]

 

عدم همدلی شیعیان

 

حضرت می فرمایند: «وَلَوْ أَنَّ أشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَی اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنَ بِلِقائِنا...؛ [۸] اگر شیعیان ما که خداوند توفیقِ طاعتشان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‌گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. پس علّت مخفی شدن ما از آنان چیزی نیست جز اخباری که از کردارناپسندِ ایشان به ما می‌رسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم.»

 

بر این اساس، حجاب و مانع اصلی از ملاقات آن حضرت و امکان ظهور و قیام جهانی ایشان، گناهان ما و عدم تقوای الهی و پرهیز از محرمات می‌باشد که سبب می‌گردد تا خداوند همچنان این بلاء و محنت را بر مردم مستدام دارد. پس بیاییم با دعا و تضرع به درگاه الهی و با حفظ هر چه بیشتر تقوا و انجام وظایف دینی، به سهم خودمان، برای ظهور حضرت مقدمه سازی کنیم؛ ان شاءالله.

 

پی نوشت
[۱] بحارالانوار،ج۳۴، ص۲۷۴
[۲] بحارالانوار،ج۵۲، ص۲۴۴
[۳] بحارالانوار،ج۵۲، ص۹۶
[۴] بحارالانوار،ج۵۱، ص۱۱۲و۱۱۳
[۵] علل الشرایع، ج۱، ص۲۴۵
[۶] سوره نوح، آیه ۲۷
[۷] کمال الدین و تمام النعمه،ج۲، ص۶۴۲
[۸] احتجاج، ج۲، ص۴۹۹

ماموستا هاشم نوری در گفت‌وگویی، با تبریک نیمه شعبان به همه مسلمانان جهان، اظهار کرد: ماه شعبان و کلا تمام ماه‌های قمری که خداوند در قرآن به آن اشاره می‌کند هرکدام دارای جایگاه خاص خود است.
 
وی تصریح کرد: در این میان برخی ماه‌ها همچون ماه شعبان فضائل زیادی دارد که در کتب و منابع اهل سنت به آن اشاره شده است.
 
امام جمعه اهل سنت قروه خاطرنشان کرد: ماه شعبان از این زاویه که درگاهی برای ورود به ماه رمضان است انجام فرائض و عبادت در آن در احادیث صحیح مورد تاکید قرار گرفته است.
 
ماموستا نوری با بیان اینکه عزیزان اهل تشیع براین باور و اعتقاد هستند که در نیمه شعبان امام مهدی(عج) به دنیا آمده است، گفت: اهل تشیع و اهل تسنن همه به وجود امام زمان معتقد و رویه واحدی در این خصوص دارند و همه اعتقاد بر وجود حضرت داریم، اما با اختلاف آرا مذاهب و این باعث اختلاف نمی‌شود.
 
وی تصریح کرد: براساس اعتقاد اهل سنت امام مهدی(عج) یک صورت و دیدگاه اهل تشیع به گونه دیگری است اما در کل در کنار این اختلاف نظرها وجود و ظهور این امام همام نقطه مشترکی بین همه مسلمانان و حتی سایر ادیان الهی است.
 
امام جمعه اهل سنت قروه افزود: در منابع اهل سنت بیش از ۵۰ حدیث داریم که بر ظهور امام مهدی(عج) تاکید می‌کند که این احادیث برخی صحیح، برخی حسن و تعدادی ضعیف هستند ولی در کل این احادیث همه متواتر بوده و یعنی به این حد رسیده که پیامبر مکرم اسلام در مورد ظهور و وجود امام مهدی(ع) خبر داده است و فرموده اند «که کسی در آخر زمان می آید که از اهل بیت من و نامی شبیه نام من دارد».
 
ماموستا نوری اذعان کرد: این احادیث از سوی بزرگانی همچون امام ترمذی، امام نسایی و ...نقل شده است و امام متقدم ما بر وجود ایشان تاکید کرده و فرموده اند«ایمان و بارو به آمدن حضرت مهدی جزء واجبات است».
 
امام مهدی(عج) امور تمام امت مسلمان را به دست می‌گیرد
 
وی تصریح کرد: امام مهدی(عج) در آخر زمان ظهور و امور تمام امت مسلمان و مسلمانان را به دست می گیرد و به احسن الحال مدیریت می‌کند تا جایکه پیامبر خدا می فرمایند« زمانی که حضرت مهدی ظهور می‌کنند حضرت عیسی دوباره متولد و پشت سر ایشان نماز می‌خوانند».
 
وی گفت: زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور می‌کند دین خدا بر زمین نصرت و استقرار کاما پیدا می‌کند و زمین در زمان حکومت این امام همام پر از عدل و عدالت خواهد شد.
 
عدل و عدالت با ظهور امام مهدی(عج) تمام جهان را در بر می‌گیرد
 
امام جمعه اهل سنت قروه عنوان کرد: در آن زمان انقدر عدل و عدالت در زمین حاکم و دارایی بین انسان ها به صورت عادلانه تقسیم و فراوانی وجود دارد که از سوی خداوند ندا می آید آیا کسی هست که نیازمند باشد کسی نمی‌گوید.
 
ماموستا نوری افزود: آسمان باران رحمت فرو می بارد و زمین پر از فراوانی و نعمت های بیشمار می‌شود و این دلایل در منابع اهل سنت کاملا آمده و حتی وجود حضرت مهدی(عج) به عنوان یکی از نشانه های آخر زمان و پایان دنیا مورد اشاره قرار گرفته است.
 
وی تصریح کرد: آمدن و ظهور امام مهدی(عج) نقطه مشترک بین مذاهب اسلامی است حتی افراطی گران نیز نمی‌توانند این را منکر شوند.
 
ظهور حضرت مهدی(عج) نقطه اشتراک بین مسلمانان است
 
وی با بیان اینکه وجود حضرت مهدی(عج) خارج از اختلاف نظرهایی که در مورد چگونگی آن وجود دارد مورد قبول و به نوعی نقطه مشترک بین مسلمان است، گفت: پیامبر خدا(ص) حتی به این نکته که امام مهدی(عج) از مشرق زمین ظهور پیدا می کند اشاره فرموده‌اند که اهل سنت کاملا برآن اعتقاد دارند.
 
امام جمعه اهل سنت قروه اظهار کرد:هیچ گونه انکار در مورد ظهور حضرت مهدی(عج) وجود ندارد و پیامبر برآن نوید داده است احادیث پیامبر در حکم قرآن است.
 
وی در پایان ضمن تبریک روز و هفته سربازان گمنام هم عنوان کرد: این روز را خدمت این عزیزان که به حق نقش مهمی در تامین امنیت پایدار کشور دارند.

یکی از مسائلی که پیرامون تولد حضرت ولی عصر (عج) وجود دارد، مسئله «نبودن هیچ حدیث صحیح و معتبر از شیعه و سنی درباره تولد امام زمان!؟» می باشد که پرسش و پاسخ این مسئله بدین شرح است:

     

پرسش : آیا می توان از منابع شیعه و سنی حدیث صحیح و معتبری برای تولّد مهدی مورد انتظار شیعه یافت؟

     

پاسخ اجمالی:

در خبر صحیحی از ابی هاشم جعفری امام حسن عسکری(ع) به ولادت فرزندش مهدی(ع) تصریح کرده است. همچنین بسیاری از اهل سنت از جمله ابن اثیر جزری، ابن حجر هیتمی، شبلنجی، ذهبی و... اخبار تولد ایشان را نقل کرده اند. کثرت احادیث شیعه و سنی سبب می شود این احادیث از تواتر معنوی برخوردار شوند و برخی احادیث، برخی دیگر را تقویت کرده و یقین به ولادت آن حضرت حاصل شود.

    

پاسخ تفصیلی:

شیعیان و پیروان اهل بیت(علیهم السلام) و همچنین برخی از اهل سنت اعتقاد دارند که حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) در سال ۲۵۵ هجری قمری به دنیا آمده است و برای این اعتقاد خود به دلایل متعددی استناد کرده اند. ما ابتدا به دلایل شیعیان و سپس به دلایل اهل سنت می پردازیم:

الف- دلایل ولادت حضرت مهدی (علیه السلام) از منظر شیعه

۱. تصریح امام حسن عسکری(ع) به ولادت فرزندش حضرت مهدی(ع) :
در خبر صحیحی ابی هاشم جعفری می گوید به ابو محمّد(امام عسکری) عرض کردم: عظمت و بزرگی شما، مرا از پرسش کردن باز می دارد، آیا اجازه می فرمایید که از شما سؤال کنم؟ فرمود: بپرس. عرض کردم: آیا شما فرزندی دارید؟ فرمود: آری. عرض کردم: اگر برای شما حادثه ای رخ دهد کجا سراغ او را بگیریم؟ فرمود: در مدینه. (۱) در حدیث دیگری یکی از یاران امام حسن عسکری(علیه السلام) چنین روایت کرده:  «خَرَجَ إِلَیَّ مِنْ أَبِی مُحَمَّدٍ علیه السلام قَبْلَ مُضِیِّهِ بِسَنَتَیْنِ یُخْبِرُنِی بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ ثُمَّ خَرَجَ إِلَیَّ مِنْ قَبْلِ مُضِیِّهِ بِثَلَاثَهِ أَیَّامٍ یُخْبِرُنِی بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِه» (۲)؛ (دو سال قبل از شهادت امام عسکری از سوی ایشان به من پیغام رسید با مضمون معرفی جانشین بعد از خودش، و دیگر بار سه روز پیش از شهادتش، با همان مضمون، پیغام دیگری به من رسید).

۲. نامه امام حسن عسکری(ع) به احمد بن اسحاق:
بعد از تولد یافتن حضرت مهدی(علیه السلام) امام حسن عسکری نامه ای به احمد بن اسحق می نویسند و به دنیا آمدن فرزندشان را به او اطلاع می دهند؛ ایشان می نویسند: «خداوند برای ما نوزادی عنایت فرموده است و این مطلب در پیش تو مخفی باشد و از توده‌ ی مردم مکتوم بماند که ما فقط به خویشان نزدیک به جهت قرابت و به شیعیان خالص به سبب سؤالات آن‌ ها اطّلاع می‌ دهیم، دوست داشتیم به شما نیز اطّلاع دهیم تا خداوند شما را در شادی ما سهیم گرداند. والسلام».(۳)

در برخی روایات نیز از توزیع عقیقه ولادت آن حضرت از سوی امام عسکری(علیه السلام) گزارش شده است؛ به عنوان مثال محمّد بن ابراهیم کوفی می گوید:  «أَنَّ أَبَا مُحَمَّدٍ(علیه السلام) بَعَثَ إِلَی بَعْضِ مَنْ سَمَّاهُ لِی بِشَاةٍ مَذْبُوحَةٍ وَ قَالَ هَذِهِ مِنْ عَقِیقَةِ ابْنِی مُحَمَّد» (۴)؛ (امام عسکری(علیه السلام) گوشت گوسفند ذبح شده ای را برای بعضی از افراد که نام آنها را بردند فرستادند و گفتند: این عقیقه پسرم محمّد است).

۳. گواهی قابله امام مهدی(ع) :
قابله امام مهدی(علیه السلام) حکیمه خاتون، دختر امام جواد(علیه السلام) می باشد که به هنگام ولادت آن حضرت به نرجس خاتون، مادر ارجمند امام زمان رسیدگی می کرده است. وی پس از متولد شدن امام مهدی، جریان ولادت و برخی از کرامات رخ داده را نقل کرده است. (۵) علاوه بر حکیمه خاتون زنان دیگری مانند نسیم و ماریه خادمه امام عسکری(علیه السلام) که هنگام زایمان، نرجس خاتون را کمک می کرده اند نیز موضوع تولد را گزارش کرده اند. (۶)

۴. گزارشات دیدارکنندگان با حضرت مهدی(ع) :
از دیدارکنندگان با حضرت مهدی(علیه السلام) نیز در بسیاری از کتابهای حدیثی شیعه گزارش هایی وجود دارد که برخی با حضرت مهدی در دوران کودکی ملاقات داشته اند. مرحوم کلینی در کتاب الکافی بابی را با عنوان «فی تسمیة من رآه علیه السلام» آورده و گزارش افرادی که حضرت مهدی را پیش از شهادت پدر بزرگوارشان دیده اند، بیان کرده است. (۷) مرحوم شیخ صدوق نیز در دو باب کمال الدین به نقل این گونه گزارشها پرداخته است و در شماری از آنها جریان مشاهده حضرت در دوره خردسالی و نیز وضعیت جسمی و شکل و شمایل ایشان را بیان کرده است. (۸)

در حدیثی جریان دیدار چهل نفر از شیعیان با آن حضرت این گونه نقل شده است: ما چهل نفر در منزل امام عسکری بودیم و ایشان فرزندشان را به ما نشان دادند و فرمودند: ایشان بعد از من، امام شما و جانشین بعد از من هستند. از وی پیروی کنید و بعد از من در دینتان به تفرقه روی نیاورید که هلاک خواهید شد. بدانید که از امروز به بعد او را نخواهید دید. آنان می گویند ما از خدمت امام عسکری مرخص شدیم و پس از چند روز، خبر ارتحال ایشان اعلام شد. (۹)

البته روشن است که بزرگان و عالمان جلیل القدری چون شیخ صدوق و مرحوم کلینی روایت و جریان هایی را نقل می کنند و به آنها اعتماد می کنند که خود، راویان آنها را شناخته و به وثاقت آنها پی برده باشند؛ به خصوص در مساله مهم امامت و مهدویت که مورد توجه و اعتنای عام و خاص بوده است. از این رو ما مطمئن هستیم که این بزرگان به صحت این روایت ها و جریان ها و صدق راویان آنها اطمینان داشته اند.

ب. دلایل ولادت حضرت مهدی (علیه السلام) از منظر اهل سنت

در میان اهل سنت در این رابطه اختلاف وجود دارد؛ برخی از آنها بر این باورند که حضرت مهدی (علیه السلام) در آینده و نزدیک به زمان ظهور به دنیا خواهد آمد و برخی از آنها نیز مانند شیعیان معتقدند که حضرت مهدی(علیه السلام) به دنیا آمده است. ما در اینجا به برخی از اقوال اهل سنت اشاره می کنیم:

۱. ابن اثیر جزری در الکامل فی التاریخ می نویسد:  «و فیها (سنة ۲۶۰ق) توفی الحسنِ بنِ علیِ بنِ محمّد وَ هُوَ والد محمّد الذی یَعتَقِدونَه المُنتَظر بِسَردابِ سامِراء» (۱۰)؛ (در سال ۲۶۰ هجری قمری حسن بن علی ... علیهم السلام از دنیا رفت. او پدر محمد است که شیعیان منتظر او از سرداب سامرا هستند).

۲. ابن حجر هیتمی می گوید:  «حسن عسکری جز یک فرزند از خود به جای نگذاشته که ابوالقاسم محمد الحجه است، و سن او هنگام وفات پدرش پنج سال بوده لکن خداوند حکمت را در او نهاده است (و در این سن از هوش بالایی برخوردار بوده است)».(۱۱)

۳. شبلنجی در «نور الابصار»  در فصلی با عنوان «مناقب محمد بن الحسن» پس از ذکر سلسله آباء حضرت مهدی، می گوید: «مادرش، ام ولد بود و نام او نرجس یا صقیل و یا سوسن بود، و کنیه اش ابوالقاسم و امامیه لقب او را حجت، مهدی، خلف صالح، قائم، منتظر و صاحب الزمان، معرفی کرده اند. مشهورترین لقب او «مهدی» است».(۱۲)

۴. کمال الدین محمد طلحه شامی شافعی در باب دوازدهم از کتابش می گوید:  «باب دوازدهم درباره ابوالقاسم محمد بن الحسن الخالص...، است» و در ادامه پس از اتصال نسب او به علی بن ابی طالب، می گوید: «مهدی(علیه السلام) از فرزندان بتول طاهره که پاره تن پیامبر(صلی الله علیه و آله) است، می باشد و مولدش در سامراء در بیست و سوم رمضان سال ۲۵۸ هجری اتفاق افتاد و پدرش الحسن الخالص، و مادرش ام ولد بود که به نام صقیل یا حکیمه معروف بود».(۱۳)

۵. ابن خلکان در باب «ذکر محمد بن الحسن المهدی» می نویسد:  «ابوالقاسم مُحمَّدِ بنِ الحَسَنِ العَسکَری بِن علیِ الهادی... ثانی عَشَر الائمة الاثنی عشر عَلَی اعتقادِ الاِمامِیَة المَعروف بِالحُجَة... کانَت وِلادَتُهُ یَومَ الجُمعة مُنتَصِف شَعبان سَنَة خَمس وَ خَمسینَ وَ مِائتَین...»(۱۴)؛ (... ولادت او روز جمعه منتصف شعبان سال ۲۵۵ هجری اتفاق افتاد...).

۶. سلیمان بن ابراهیم القندوزی می نویسد:  «فَالخََبَر المَعلوم المُحَقَّق عِندَ الثقاة انَّ وِلادَة القائم علیه السلام کانَت لَیلَة الخامِس عشر مِن شَعبان سِنَة خَمس وَ خَمسین وَ مِائتَین فی بَلدة سامِراء» (۱۵)؛ (خبر موثق نزد محققین این است که ولادت قائم(علیه السلام) در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری در شهر سامرا بوده است).

۷. شمس الدین ذهبی، از علمای طراز اول علم رجال اهل سنت،  در چند کتاب خود به ولادت حضرت مهدی تصریح می کند. در تاریخ الإسلام سال تولد آن حضرت را ۲۵۸ یا ۲۵۶ دانسته و می‌ گوید: «أبو محمد الهاشمی الحسینی أحَدُ أئمة الشیَعة الذینَ تَدَّعی الشیعَة عِصمَتهم. وَیُقالَ لَهُ الحَسَن العَسکَری لِکَونِهِ سَکن سَامِراء، فَإنَّها یُقال لَها العَسکَر. وَهُوَ والِد مُنتَظَر الرافِضَة...وأمّا ابنِهِ مُحَمَّد بن الحَسَن الَّذی یَدعوهُ الرافِضَة القائِم الخَلف الحُجَة، فَولدَ سَنَة ثَمان وَخَمسین، وَقیلَ: سَنَة سِتَّ وَخَمسینَ» (۱۶)؛ (ابو محمد هاشمی حسینی، یکی از ائمه شیعه است که آن‌ ها اعتقاد به عصمت آنان دارند و به او حسن عسکری می‌ گویند؛ چون در سامرا ساکن بوده و به سامرا «عسکر» می‌ گویند، او (امام عسکری) پدر همان کسی است که رافضه منتظر او هستند ...اما فرزندش م ح م د بن الحسن که رافضی‌ ها او را قائم، خلف و حجت می‌ نامند، در سال ۲۵۸ به دنیا آمده است، برخی گفته‌ اند که در سال ۲۵۶ به دنیا آمده...).

۸. ابن صباغ مالکی می نویسد:  «وُلِدَ أبُو القاسِم مُحَمَد الحُجَّة بنِ الحَسَنِ الخالِص بسر من رَأی لَیلَة النِّصف مِن شَعبان سَنَة ۲۵۵ لِلهِجرَه...»(۱۷)؛ (ابو القاسم م ح م د الحجة بن الحسن، در نیمه شعبان ۲۵۵هـ در سامرا به دنیا آمد...).

۹. صلاح الدین صفدی،  یکی دیگر از بزرگان اهل سنت در باره حضرت مهدی(علیه السلام) می‌ نویسد: «الحُجَة المُنتَظَر مُحَمَد بن الحَسَن العَسکَرِی بنِ عَلِیِ الهادِی ابنِ مُحَمَد الجَواد بن عَلی الرِّضا بن موسَی الکاظِم بن مُحَمَد الباقِر بن زَین العابِدین عَلِی بن الحُسَین بن عَلی بن أبی طالِب رَضیَ الله عَنهُم الحُجَة المُنتَظر ثَانِی شَعر الأَئِمَّة الأثنَی عَشَر... ولدَ نِصفِ شَعبان سَنَة خَمسَ وَخَمسین» (۱۸)؛ (حجت منتظر م ح م د بن الحسن العسکری... ی. دوازدهمین امام از ائمه دوازدگانه شیعه است ... آن حضرت در نیمه شعبان سال ۲۵۵هـ به دنیا آمده است).

۱۰. عماد الدین أبو الفداء در شرح حال امام حسن عسکری(علیه السلام) می‌ نویسد: «وَالحَسَن العَسکَرِی المَذکور، هُوَ والِد مُحَمَد المُنتَظَر، صاحِبُ السَرداب، وَمُحَمَد المُنتَظَر المَذکور هُوَ ثانِی عَشَرَ الأئِمة الإثنَی عَشَر، عَلی رَأیِ الإِمامِیَة، وَیُقالَ لَهُ القائِم، وَالمَهدِی، وَالحُجَة. وَولدَ المُنتَظَر المَذکُور، فِی سَنَة خَمسَ وَخَمسِینَ وَمِائَتَین» (۱۹)؛ (امام عسکری پدر محمد منتظر و صاحب سرداب است. محمد منتظر، امام دوازهم بنابر اعتقاد شیعیان است که به او قائم، مهدی و حجت می‌ گویند. او در سال ۲۵۵ به دنیا آمده است).

۱۱. احمد بن یوسف القرمانی در کتاب أخبار الدول می‌ نویسد:  «فِی ذِکرِ أبِی القاسِم مُحَمَد الحُجَة الخَلف الصَالِح: وَکانَ عُمرهُ عِندَ وَفاةِ أبیهِ خَمسَ سِنین، أتاهُ الله فیهَا الحِکمَةِ کَما أوتیها یَحیَی(ع) صَبِیاً... وَإتَفَقَ العُلَماء عَلی أنَّ المَهدِی هُوَ القائِم فِی آخر الوَقت» (۲۰)؛ (عمر او در هنگام وفات پدرش پنج سال بوده است. خداوند در کودکی به او حکمت آموخت، همان‌ طوری که به حضرت یحیی در کودکی اعطا کرد... علما اتقاق دارند که مهدی همان کسی است که در آخر الزمان قیام می‌ کند).

۱۲. خیر الدین زرکلی،  که یکی از دانشمندان معاصر وهابی است تصریح به ولادت حضرت مهدی(علیه السلام) می کند و می گوید: «مُحَمدِ بنِ الحَسَنِ العَسکَری الخالص بِن عَلیِ الهادی أبو القاسِم، آخر الأئِمَة الإثنی عَشَر عِندَ الإمامِیَة، وَهُوَ المَعروف عندَهُم بِالمَهدی، وَصاحِبِ الزَمان، وَالمُنتَظِر، وَالحُجَة وَصاحِبِ السَرداب، وُلِدَ فِی سامِراء، وَماتَ أبوهُ وَلَهُ مِن العُمرِ نحو خَمسَ سِنین» (۲۱)؛ (محمد فرزند حسن عسکری... آخرین امام از ائمه دوازدگانه در نزد شیعه است. او از دیدگاه شیعیان به مهدی، صاحب الزمان، منتظر، حجت و صاحب سرداب مشهور است. او در سامرا به دنیا آمد و در هنگام وفات پدرش پنج سال داشته است).

از مجموع این همه روایات که شیعه و سنی نقل کرده اند- و ما به برخی از آنها اشاره کردیم- می توان به این نتیجه رسید که روایات مربوط به تولد یافتن حضرت مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از تواتر معنوی برخوردارند و برخی احادیث، برخی دیگر را تقویت می کند که بر روی هم مفید یقین می گردند؛ از این رو اگر هم اسناد بعضی از آنها ضعیف و یا مجهول باشد اما با توجه به این که بسیاری از این روایت ها صحیح السند است، یکدیگر را معاضدت نموده و همه ی آن ها حجت می شوند.

بنابراین با توجه به اخبار فراوان پیرامون ولادت حضرت بقیة الله و قرائن دیگر مانند ملاقات ها، برای هر شخص منصفی این یقین حاصل می شود که امام عصر(علیه السلام) تولد یافته اند و الان در غیبت به سر می برند.

      

پی نوشت:

(۱). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، اسلامیه، تهران، ۱۳۶۲ هـ ش، ج ۲، ص ۳۲۸.

(۲). همان.

(۳). ر. ک: بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، مجلسی، محمد باقر، اسلامیه، تهران، ۱۳۶۳ هـ ش، ج ۵۱، ص ۱۶.

(۴). کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، محمّد بن علی، اسلامیه، تهران، ۱۳۹۵ هـ ق، ج ۲، ص ۴۳۲.

(۵). همان، ص ۴۲۴.

(۶). همان، ص ۴۳۰.

(۷). ر. ک: الکافی، همان، ج ۱، ص ۵۱۴ و ۳۲۹ و۳۳۲.

(۸). همان، ج ۲، ص ۴۳۴.

(۹). همان، ص ۴۳۵.

(۱۰). الکامل فی التاریخ، ابن اثیر الجزری، دارالکتاب العربی، بیروت، بی تا، ج ۶، ص ۳۲۰.

(۱۱). الصواعق المحرقه، هیتمی، ابن حجر، محقق: الترکی، عبدالرحمن بن عبدالله و الخراط، کامل محمد، مؤسسه الرساله، بیروت، ۱۹۹۷ هـ ق، چاپ اول، ص ۶۰۱، (بر اساس نرم افزار مکتبه الشامله).

(۱۲). نورالابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، شبلنجی، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۸ هـ ق، ص ۱۶۸.

(۱۳). ر. ک: مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، شافعی، محمّد بن طلحه، مؤسسه ام القری، بیروت، ۱۴۲۰ هـ ق، ج ۲، ص ۱۵۳.

(۱۴). وفیات الاعیان، ابن خلّکان، محمّد ابی بکر، منشورات رضی، قم، ۱۳۶۳ هـ ش، ج ۴، ص ۱۷۶.

(۱۵). ینابیع الموده، قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، اعلمی، بیروت، ۱۴۱۸ هـ ق، ج ۲، ص ۵۴۳.

(۱۶). تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، الذهبی، شمس الدین، دار الکتاب العربی، بیروت، بی تا، ج ۱۹، ص ۱۱۳.

(۱۷). الفصول المهمة فی معرفة الأئمة، مالکی، ابن صباغ، دارالاضواء، بیروت، بی تا، ص ۲۸۲.

(۱۸). الوافی بالوفیات، صفدی، صلاح الدین، دار إحیاء التراث، بیروت، بی تا، ج ۲، ص ۲۴۹.

(۱۹). المختصر فی أخبار البشر، ابوالفداء، عمادالدین، مطبعة الحسینیه مصریه، مصر، بی تا، چاپ اول، ج ۲، ص ۴۵.

(۲۰). أخبار الدول وآثار الأول، القرمانی، احمد بن یوسف، تحقیق: سعد، فهمی – حطیط، أحمد، عالم الکتاب، بیروت، بی تا، ج ۱، ص ۳۵۳ ـ ۳۵۴.

(۲۱). الاعلام، زرکلی، خیرالدین، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۹۲ م، ج ۶، ص ۸۰.

«پرونده حکمرانی فضای مجازی»؛ یکی از مسائل مهمی که مقام معظم رهبری در بیانات نوروزی خود در اول فروردین سال 1400 بدان اشاره فرمودند، ضرورت مدیریت و حاکمیت بر فضای مجازی بود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به استفاده حداکثری از فضای مجازی برای دلسرد کردن مردم و همچنین از رونق انداختن انتخابات، از نحوه‌ی مدیریت فضای مجازی در کشور انتقاد کردند و فرمودند:

«همه‌ی کشورهای دنیا، برفضای مجازی اِعمال مدیریت می‌کنند اما در کشور ما، برخی به رها بودن فضای مجازی افتخار می‌کنند درحالی‌که این شیوه به هیچ‌وجه افتخار ندارد.»

اینکه چگونه کشورهای دنیا بر فضای مجازی خود اعمال مدیریت و حاکمیت می کنند در این گزارش بدان می پردازیم:

1. آلمان

آلمان در راستای اعمال حاکمیت و مدیریت بر فضای مجازی و در وضع قوانین محلی بسیار سختگیرانه عمل می‌کند و از شرکت‌های خارجی فعال در فضای مجازی خواسته که براساس قوانین محلی اقدام به فعالیت داشته باشند. در آلمان سایت های پرکاربرد مانند فیسبوک، گوگل، توییتر و غیره از لحاظ حقوقی ملزم هستند که یک دفتر محافظت حقوقی در آلمان دایر کنند و این دفتر باید بطور 24 ساعتی در 365 روز سال فعال باشدهمچنین بر اساس قوانین محلی آلمان، فعالیت‌ها و نشر مطلب در مورد حزب نازی خلاف قانون محلی کشور آلمان بوده و از این رو این کشورGoogle را مجبور کرده تا مطالبی را که در این خصوص در موتور جستجو خود نشان می‌دهد را حذف کند. البته این شرایط برای Google محلی آلمان یعنی https://www.google.de/فراهم شده است.

افزون بر این آلمان را می توان از کشورهای پیشتاز اروپایی در حمایت از حقوق کودکان در فضای مجازی دانست. اپراتور اصلی کشور آلمان اولین کشوری بود که آیین نامه توافقی اپراتورهای همراه برای حمایت از کودکان را در سال 2005 امضا کرد. طبق این آیین نامه اپراتورهای موبایل موظف می شوند که دسترسی به مطالب غیر قانونی را محدود کنند و با تعبیه نظام های شناسایی، برخورد نکردن کاربران زیر سن قانونی با مطالب پورنو گرافی را تضمین کنند. روش های استفاده امن تر از اینترنت در چند شهر فدرال کشور آلمان درون برنامه آموزشی مدارس نیز قرار گرفته است و به زودی به دروس اجباری برنامه درسی اصلی تمام ایالت های آلمان تبدیل خواهد شد.

2. انگلیس

آفکام (نهاد تنظیم گر ارتباطات بریتانیا) یکی از نهادهای باسابقه در تنظیم گری و اعمال مدیریت بر فضای مجازی انگلیس است. آفکام  با اعمال تنظیم گری سعی دارد کاربران فضای مجازی با محتواها و موقعیت های مضر روبرو نشده و مصرف کنندگان آسیب پذیر را از آسیب های خاص محافظت کند. طبق اعلام آفکام، این کار با مداخله مستقیم جهت محافظت از مصرف کنندگان، به ویژه گروه های آسیب پذیر انجام می شود. زمانی که خطر قرار گرفتن در معرض رفتارهای زیان آور توسط شرکت ها یا محتواهای اهانت آمیز در تلویزیون و رادیو وجود دارد، آفکام اقدامات حفاظتی را در دستور کار قرار می دهد.

همچنین دولت انگلیس در راستای حفاظت از حقوق کودکان در فضای مجازی، فیلترینگ گسترده ای را از سال 2004 اجرا کرده است. به این نحو که اگر کسی درخواست دسترسی به محتوای غیرقانونی می کرد، پیغام خطا دریافت می کرد. علاوه بر این، قانون بریتانیا به پلیس اجازه می دهد تا مشخصات فرد درخواست کننده محتوای غیرقانونی به خصوص محتوای علیه کودکان را استخراج کند. با استفاده از این فیلترهای خانگی، خانواده ها دیگر نیازی به دانلود و نصب نرم افزارهای فیلترینگ برای کنترل اینترنت خود ندارند وفقط با راه اندازی این سیستم قادر خواهند بود فعالیت فرزندان خود را در اینترنت تحت نظارت خود درآوردند.

3. فرانسه

در اتحادیه اروپا، فرانسه شدیدترین مدیریت و اعمال حاکمیت بر فضای سایبری را دارد. طبق قانون های هادویی و لوپسی مصوب سال 2009، کاربران ناقض قوانین شبکه از دسترسی به آن محروم می شوند و علاوه بر فهرست بلندی از تارنماهای غیراخلاقی یا ایدئولوژیک مسدود، شهروندان حق جستجوی برخی عبارات را در مورتورهای جستجو ندارند. اینترنت مدارس نیز بسیار محدود هستند. از جمله اقدامات حاکمیتی فرانسه در بخش قانونگذاری می توان به فیلترینگ وبسایت های پورنوگرافی کودکان، توسعه اینترنت پهن باند در مناطق دوردست، تنظیم نقشه های دسترسی به شبکه تلفن همراه و اینترنت و همچنین پلتفرم شکایت کاربران اشاره کرد.

علاوه بر این فرانسه را می توان منتقد جدی انحصار گرایی در اینترنت دانست؛ به طوری که رئیس جمهور فرانسه ماکرون در مراسم افتتاحیه IGF2018 در پاریس، با انتقاد جدی از چالش ها و تهدیدات روزافزون ناشی از اینترنت موجود برای حیات و بقای جوامع و دموکراسی ها، در خصوص مساله بحران اعتماد دیجیتال سخن گفت و با انتقادهای خود از اینترنت آمریکایی و اینترنت چینی، ضرورت ایجاد مدل جدیدی از فضای مجازی و ایجاد چارچوب جدید تنظیم مقررات بین المللی برای اینترنت را مطرح نمود.

4. هندوستان

پس از حملات تروریستی سال 2008 در بمبئی، موضوع امنیت و مدیریت بر فضای مجازی برای دولت هند اهمیت بسیاری پیدا کرده است. به همین دلیل، فیلترینگ وب سایت ها و محتواهای افراط گرایانه و جدایی طلبانه شدت یافته است. همچنین سایت های ناقض حق تالیف و محتواهای پورنو گرافی به طور کامل فیلتر می شود. همچنین هند در زمینه ارزهای دیجیتال جزو مخالفان سرسخت است. دولت فدرال هند لایحه جدیدی را با موضوع ممنوعیت ارزهای دیجیتال در دستور کار خود قرار داده که این لایحه برای تصویب نهایی باید تسلیم پارلمان هند شود. هند در نظر دارد قانونی را اجرا کند در آن ممنوعیت معاملات ارزهای دیجیتال نسبت به قانون بانک مرکزی این کشور در سال 2018 با سخت گیری بیشتری مواجه خواهد شد.

5. ایالات متحده آمریکا

  اعمال حاکمیت بر فضای مجازی در هیچ کشوری به گستردگی آمریکا، آن هم با روش های کاملا حرفه ای و نامحسوس انجام نشده است. دولت بوش پسر، در تاریخ 24 اکتبر 2001، قانونی تحت عنوان «لایحه میهن پرستی» را در قالب مبارزه با تروریسم تصویب کرد که به موجب آن، کنترل و نظارت بر تبادل داده های برخط یا اینترنتی کاربران، رنگ قانونی به خود گرفت. با وجود برخی مخالفت ها، این قانون با شدت بیشتری در سال 2003 توسط دیوان عالی ایالات متحده به تصویب رسید.  

همچنین ایالات متحده آمریکا در راستای اعمال حاکمیت بر فضای مجازی و حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، قانون کوپا را تصویب کرد. این قانون بر محدود کردن دسترسی افراد زیر سن قانونی به موارد آسیب رسان که به وسیله وب جهانی توزیع شده است متمرکز بود. هم محتوای مستهجن و هم محتوای تجاری مورد بررسی و محدودیت قرار می گرفت. به عبارت دیگر اگر محتوای مستهجنی بر روی اینترنت منتشر می شد تنها پس از تأیید سن یا ورود کد برای مخاطب بزرگسال نمایش داده می شد. از سوی دیگر هر سایت تجاری که توسط افراد زیر سن قانونی قابل دسترسی و با محتوای مضر باشد، غیر قانونی اعلام می شد. یکی دیگر از قوانینی که در راستای حمایت از کودکان و نوجوانان وضع شده است، قانون محافظت از کودکان در اینترنت (CIPA) است. این قانون که برای مدارس و کتابخانه ها در ایالات متحده الزامی شده، از آنها می خواهد که برای محافظت از کودکان برابر محتوای آنلاین مضر از فیلترینگ استفاده کنند تا بتوانند از شرایط تامین مالی فدرال بهره مند شوند. این قانون در تاریخ 21 دسامبر 2000 به امضا رسید و توسط دادگاه عالی ایالات متحده در 23 ژوئن قانونی شد.

6. کره جنوبی

کره جنوبی از کشورهایی است که فضای مجازی تحت نظارت و مدیریت است. اعمال مدیریت در فضای مجازی کره از طریق دو کمیته اصلی انجام می شود: کمیته ارتباطات کره (KCC) و کمیته استانداردهای ارتباطات کره (KCSC). برای اولین بار KCC در سال 2008 تأسیس شد و مسئول تنظیم مقررات همه رسانه ها بوده است. KCSC در واقع یک کمیته است که درون KCC تعریف شده است که تنها مسئولیت تنظیم مقررات اینترنت و فضای مجازی را دارد. KCC به نظر می رسد به هر محتوایی که باید نظارت شود، نظارت دارد. مواردی از قبیل برهنگی و محتواهای مستهجن، مواد مضر برای افراد زیر سن قانونی، تقلب در اینترنت، موارد مربوط به ستایش کره شمالی و محتواهای ضد دولتی و ضد قوای نظامی. هنگامی که چنین محتوایی یافت می شود، KCSC درخواست می کند تا محتوا حذف شود.

7. روسیه

روسیه برای تقویت هرچه بیشتر حاکمیت و مدیریت خود در فضای مجازی، اینترنت ملی را تحت قانونی موسوم به «حاکمیت اینترنت روسیه» راه اندازی کرده و امکان استقلال کامل فضای مجازی را تحت یک شبکه اینترنت محلی با عنوان «رونت» فراهم کرده است. راه اندازی سرویس های مشابه با سرویس های جذاب تحت وب آمریکایی، از جمله دیگر کارهای موفق حکومت روسیه در راستای حفظ و توسعه حاکمیت فضای مجازی است. همچنین حکومت روسیه برای مواجهه با فضای مجازی در حوزه حاکمیت سایبری، اسناد راهبردی را تدوین نموده و منابع متعددی را برای ایجاد توازن فنی و مشارکت منصفانه با دولت ها فراهم کرده است. همچنین، تأکید بر چندجانبه گرایی در مدل حکمرانی اینترنت جهانی در چارچوب سازمان ملل و مقابله با هژمونی آمریکا بر بستر اینترنت موجود و نیز توجه به الگوی مستقل توسعه فضای مجازی بر اساس ساختار و اقتضائات بومی و اعمال محدودیت و فیلترینگ در برابر پلتفرم های خارجی که حاضر به همکاری و رعایت الزامات قانونی داخلی نیستند، از دیگر اقدامات روسیه در حوزه حاکمیت سایبری است. 

8: عربستان سعودی

عربستان سعودی در راستای اعمال مدیریت در فضای مجازی، تمام ترافیک اینترنت بین المللی را از طریق ایک مزرعه پروکسی واقع در شهر علم و فناوری پادشاه عبدالعزیز هدایت می کند که یک فیلتر محتوا بر اساس نرم افزار محاسبه امن روی آن وجود دارد. از اکتبر سال 2006 کمیسیون ارتباطات و فناوری اطلاعات این کشور (CITC)، ساختار DNS و فیلتر کردن را در عربستان سعودی برعهده دارد. البته پایه قانونی اولیه برای فیلتر کردن، محتوای قطعنامه شورای وزیران این کشور مربوط به تاریخ 12فوریه 2001 است.

طبق گزارش وبگاه این کمیسیون، در سال 2017 حدود یک میلیون و دویست هزار پایگاه در این کشور فیلتر شده است. چه دلیل این فیلترینگ محتواهای غیراخلاقی، نفرت پراکنی و ترویج خشونت بوده است، اما علاوه بر سیاست های غیراخلاقی و سیاست هایی که حق تألیف را رعایت نمی کنند، در عربستان وبگاه های منتسب به شیعیان ایران، حزب الله و اخوان المسلمین فیلتر می شوند.

9. ترکیه

حاکمیت ترکیه پس از کودتا در ژوئیه 2016م، قوانین سانسور و فیلترینگ را به شدت در فضای مجازی و رسانه های اجتماعی اعمال کرده است. با توجه به حجم این محدودیت و همچنین تصویب قوانین سخت برای فعالان فضای مجازی، به نظر می رسد که حاکمیت ترکیه در حوزه فضای مجازی، در مقیاس وسیعی بر مردم حکومت می کند. تمام ترافیک اینترنت کشور ترکیه، از طریق زیرساخت TurkTelecomعبور می کند که امکان کنترل متمرکز بر محتوای آنلاین و تسهیل اجرای تصمیمات فیلترینگ را به حکومت ترکیه می دهد. یک سازمان مستقل پژوهشی دیجیتال در ترکیه با نام - Tu keyBlocks نیز وجود دارد که محدودیت های دسترسی به اینترنت و ارتباط آنها با حوادث سیاسی در ترکیه را کنترل می کند و از مهم ترین اقدامات آن، می توان به سانسور ویکی پدیا و از بین بردن دسترسی به امکانات ذخیره سازی ابری از جمله گوگل درایو و Dropbox اشاره کرد.

10. استرالیا

استرالیا در راستای اعمال حاکمیت بر اینترنت و فضای مجازی، در سال های اخیر برنامه جاه طلبانه ای را برای کنترل اینترنت آغاز کرده است؛ تا آنجا که در این زمینه، استرالیا بیش از متحدان غربی اش با چین به عنوان بزرگترین سانسور کننده اینترنت مقایسه می شود. استرالیا با هدف ارتقای شاخص های افزایش ایمنی اینترنت برای خانواده ها، ممنوعیت محتوای مجرمانه سایبری را به طور جدی با طرح هایی سراسری با عناوینی همچون «دیواره آتش بزرگ» و «دیواره آتش ضد خرگوش» و با سنگین ترین جریمه ها اجرا کرده است. در آخرین اقدام، نهاد مدیریت ارتباطات و رسانه استرالیا (آسما)، دسترسی به سرویس های گوگل را محدود ساخت.

در آخرین روزهای سال 1399 جدیدترن سامانه رها و تجهیزات نظامی تحویل نیروی دریایی سپاه شد و همزمان از جدیدترن شهر موشکی سپاه نیز رونمایی به عمل آمد.

این اقدام در سالی که شیوع بیماری کووید-19 تقریباً تمام فعالیت‌های نوع بشر را تحت تأثیر خود قرار داده بود، یک روند جهشی در حوزه تولید سامانه‌ها و تجیهز نیروهای مسلح را به نمایش گذاشت؛ حوزه‌ای که نیروی دریایی سپاه در آن نقش پررنگی داشته است.

هفت نوبت تحویل دستاوردهای جدید که 6 مورد آن تحویل انبوه تجهیزات و تسلیحات بود سبب شد تا علاوه بر نوسازی تجهیزاتی و گسترش عملیاتی این نیرو که در بیش از 30 سال گذشته در پیشانی رودررویی با مهمترین دشمن ایران یعنی آمریکا در منطقه حساس خلیج فارس و تنگه راهبردی هرمز بوده است شاهد بهسازی و ارتقاء سامانه‌ها و توان شناورها و پهپادهای خود نیز باشد.

در جریان تحولات سال گذشته برای نیروی دریایی سپاه شهرهای موشکی ندسا در طول سواحل که از اواخر دهه 1360 توسعه آنها شروع شده بالاخره رونمایی شد.

تصاویر از بالا به پائین نوبت های اول تا چهارم تحویل تجهیزات به نیروی دریایی سپاه در سال 1399 است

در سال 99 در اولین برنامه تحویل انبوه در 8 خرداد تحویل 112 شناور تندرو در انواع مختف، 2 مهر تحویل 188 پهپاد و بالگرد حامل کروز، 29 آبان تحویل شناور اقیانوس پیما و چند منظوره شهید رودکی، 19 دی رونمایی از شهر موشکی زیرزمینی سامانه های کروز، 20 دی تحویل 340 شناور مختلف و 25 اسفند تحویل انواع موشک کروز و بالستیک و سامانه‌های جنگال به ندسا به عنوان آخرین مرحله از روند به روزرسانی و گسترش تجهیزات این نیرو صورت پذیرفت.

در تحویل پهپادها علاوه بر تنوع آنها که شامل نمونه های کوچک تا بزرگ با مأموریت های شناسایی، رزمی و انتحاری بود، نکته جالب و جدید به پرواز درآوردن پهپاد از روی شناور تندرو بود.

در واقع تعدادی از شناورهای پرسرعت سپاه به این قابلیت رسیده‌اند که بتوانند محل شروع پرواز پهپاد برای عملیات مد نظر باشند و نیازی به انتظار برای رسیدن پهپاد از سواحل یا جزایر برای منظور مورد نظر نباشد.

به گفته سردار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه «شناورهای تحویل شده به سپاه به سرعت 94 نات معادل 174 کیلومتر بر ساعت می رسند.» این مقدار، سرعت اعجاب آوری برای یک شناور نظامی است. به زودی متخصصان کشور سرعت شناورهای تندرو ایرانی را به 110 نات معادل 203.5 کیلومتر بر ساعت می رسانند.

نکته مهم دیگر در مورد شناورهای تندرو تحویلی به سپاه این است که 214 فروند از شناورهای مذکور در شرکت های دانش بنیان خصوصی ساخته شده اند. بخشی هم در صنایع مرتبط با سپاه و بقیه در سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع.

این نشان می‌دهد که گسترش تأمین کنندگان و نیز اعتماد به بخش خصوصی برای تأمین تجهیزات نیرویی که هر روز مستقیماً رو در رو با آمریکا قرار دارد صورت گرفته است که اتفاق مهم و مثبتی است.

هر چند که پرداختن به برخی از شناورها و پهپادهای دریافتی این نیرو در چند مرحله قبلی را به آینده موکول کرده‌ایم اما آخرین نوبت از این برنامه های الحاق تجهیزات حائز نکات مهمی بود که در این گزارش مرور می‌شود.

موشک‌های کروز

طی 20 سال گذشته موشک‌های کروز بومی ایرانی در سه رده اصلی به خدمت نیروی دریایی سپاه و ارتش در آمده‌اند. این سه رده شامل جرم کمتر از 120 کیلوگرم و برد کمتر از 25 کیلومتر، جرم کمتر از 400 کیلوگرم و برد کمتر از 40 کیلومتر و جرم کمتر از 800 کیلوگرم و برد بیش از 120 کیلومتر بوده است.

در دسته اول، نمونه شاخص و در واقع آخرین نمونه، موشک ظفر است که به طور گسترده روی شناورهای تندرو نصب شده و پرتابگرهای زمینی خودرویی در حد خوروی ون نیز برای آن توسعه داده شده است.

در رده دوم، موشک‌های نصر-1، نصر بصیر و نصیر قرار دارند که موشک نصیر هر چند وزن بالاتری دارد اما برد آن نیز بیش از 90 کیلومتر است.

در رده سوم، موشک‌های نور، قادر و قدیر جای می‌گیرند که تا برد 300 کیلومتر را پوشش می‌دهند. این موشک‌ها علاوه بر امکان شلیک از فواصل دور از ساحل به جای خط ساحلی در نمونه‌های جدید از نظر مقاومت در برابر جنگ الکترونیک دشمن و نیز دقت هدفگیری بسیار بهبود یافته‌اند.

پرتابگرهای جدید موشک های نور و قادر در تحویل اخیر به نیروی دریایی سپاه

در جریان تحویل اخیر موشک‌های کروز به نیروی دریایی سپاه (ندسا) هر چند موشک‌ها از انواع نصر، نور و قادر بودند اما نکته مهم تحویل خودروهای پرتابگر جدید بود که حائز چند ویژگی مهم بودند.

اولاً از نظر پدافند غیرعامل خودروهای پرتابگر جدید علاوه بر نمونه‌های قبلی که با پوشش برزنتی شبیه به کامیون‌های تجاری می‌شدند، در پرتابگرهای جدید نوع دیگری از خودروهای تجاری هم مشابه سازی شده است.

پرتابگرهای چهار فروندی موشک های نصر که قابلیت چرخش در دو زاویه را دارند و در ظاهر کامیون های تجاری استتار شده اند

نکته دیگر قابلیت چرخش 360 درجه‌ای سکوی پرتابگر نصب شده روی کامیون است. در گذشته برخی از پرتابگرهای در اختیار سپاه فقط از تنظیم زاویه عمودی برخوردار بود اما با افزودن قابلیت تغییر زاویه افقی، بدون نیاز به جابجایی خودرو امکان تنظیم زاویه مناسبت‌تر برای هدفگیری و برداشتن بار تغییر مسیر از روی موشک ممکن شده است.

بی نیاز شدن از جابجایی خودرو پیش از پرتاب به واسطه قابلیت تغییر گسترده زاویه‌های افقی و عمودی سکوی پرتاب از نظر تطابق با اصول پدافند غیر عامل نیز مطلوب‌تر است.

موشک های کروز نصر در محل انبار در شهر زیرزمینی موشکی نیروی دریایی سپاه

یکی از نکات مطرح شده در مورد قابلیت‌های جدید سامانه‌های افزوده شده در مراسم اخیر به نیروی دریایی سپاه توانایی شلیک در حال حرکت است.

پیش از این، موشک‌های کروزی که از روی شناور شلیک می‌شدند همگی از توانایی شلیک در حال حرکت برخوردار بودند در نتیجه مطرح شدن این مورد برای پرتابگرهای زمینی به معنی اعمال ساز و کار لازم برای امکان شلیک از روی پرتابگرهای کامیونی مشاهده شده در تحویل دهی اخیر است. یعنی طراحی و ساخت تمام مکانیزم‌های لازم برای اینکه خودروی پرتابگر بدون توقف و تنظیمات لازم برای هدفگیری و مهار ضربه شلیک بتواند در حال حرکت عمل شلیک موشک را انجام دهد.

یک مزیت مهم افزوده شدن این قابلیت به پرتابگرهای زمینی را باز هم می‌توان در بحث پدافند غیرعامل ارزیابی کرد. با توجه به اینکه قطعاً خطوط ساحلی کشور تحت پایش ماهواره‌ها و سایر حسگرهای جاسوسی دشمن قرار دارد، در صورت مستقر شدن پرتابگر در یک نقطه برای اجرای فرایند شلیک، عملاً یک وجه تمایز به نرم افزارهای تحلیلگر رفتار اهداف که در لایه های زیرین سامانه های جاسوسی دشمن فعال هستند داده شده تا بتواند راحت‌تر پرتابگر موشکی را از خودروی تجاری مشابه شناسایی کند.

با حذف این وجه تمایز و عدم نیاز به استقرار در ساحل، کار دشمن برای شناسایی پرتابگر موشکی سخت‌تر می‌شود.

موشک‌های ضد کشتی نور یا قادر/قدیر در محل انبار در شهر زیرزمینی موشکی ندسا

مزیت دیگر، افزایش سرعت عمل پرتابگر در شلیک موشک در حال حرکت به سمت هدف و فاصله گرفتن از محل شلیک است در مقایسه با پرتابگری که باید مستقر شود و سپس شلیک کند.

ماهواره‌های جاسوسی می‌توانند اثرات حرارتی ناشی از شلیک موشک‌ها را بسته به میزان این اثرات شلیک بیابند. در نتیجه یافتن موقعیت پرتابگر امکان انهدام آن را به دشمن می‌دهد. در این شرایط سرعت خروج پرتابگر از موقعیت شلیک بسیار مهم است. بدیهی است پرتابگری که قابلیت شلیک در حال حرکت را دارد از این نظر در وضعیت ممتازی قرار می‌گیرد و احتمال بقای آن در ضد حمله دشمن بالاتر می‌رود.

به نظر می‌رسد سامانه کشف امواج لیزر نیز روی پرتابگرهای موشک‌های کروز تحویل داده شده به نیروی دریایی سپاه نصب شده است. این سامانه‌ها می‌تواند فعالیت فرستنده‌های امواج لیزر مانند نشانه گذار یا مسافت یاب را کشف کرده و با اطلاع به کاربران پرتابگر آنها را برای اقدامات لازم هشیار کند.

به همراه پرتابگرهای موشک های کروز، چند نوع رادار کشف و ردگیری هدف در مراسم تحویل دهی اخیر قابل مشاهده بود. از رادارهای با آنتن های منحنی تا نمونه‌های جدید با آنتن های مسطح. رادارهای دریایی ساخت ایران مانند MVR-2 و MVR-8 که از فناوری های دیجیتال و طراحی جدید بهره می برند قبلاً در این رده معرفی شده بودند.

انواع این رادارها با باند اس و ایکس با برد 50 تا 80 کیلومتر، برخوردار از فرستنده با قطعات حالت جامد (Solid State) و توانایی کشف 200 هدف و توانایی ضد ضد جنگ الکترونیک یا ECCM در صنایع کشور ساخته شده‌اند.

انواع رادارهای مشاهده شده به همراه پرتابگرهای موشکهای کروز در مراسم تحویل تسلیحات در اسفند 99

نمونه ای از رادارهای دریایی ساخت ایران بهره مند از فناوری دیجیتال و قطعات حالت جامد

رادار جستجوی ساحلی یا CSR-X270 با برد 200 کیلومتر که راداری دو بعدی در باند ایکس با دقت بالا است از دیگر سامانه‌های راداری مشاهده شده در میان تجهیزات افزوده شده به نیروی دریایی سپاه در مراسم اخیر است.

توانایی کشف همزمان اهداف دریایی و اهداف هوایی پروازی در ارتفاع پایین تا 12000 متر، استفاده از قطعات حالت جامد و آنتن فرستنده با اتلاف و گلبرگ های جانبی کم، قابلیت ردگیری در حین جستجو یا TWS، قابلیت ECCM به دو صورت فعال و غیرفعال با شیوه‌های متنوع و قابلیت تحرک بالا و حمل با ادوات پروازی یا شناوری و زمینی و سرعت بالای آماده به کار یا آماده به راه شدن از ویژگی های این رادار چند منظوره است.

رادار چند منظوره CSR-X270

موشک‌های بالستیک

افزوده شدن پرتابه‌های بالستیک به سازمان رزم نیروی دریایی سپاه را می‌توان بارزترین وجه آخرین مرحله از تحویل تسلیحات و تجهیزات جدید به این نیرو در سال جاری دانست.

این نیرو از دیرباز از راکت‌های توپخانه‌ای فجر-3 و 5 برای طیفی از عملیات های تهاجمی استفاده می‌کرد. اما در مراسم اخیر دو نوع موشک بالستیک که دارای قابلیت هدایت و اصلاح مسیر تا فاز پایانی پرواز هستند مشاهده شد. این دو نوع از نظر ابعاد و برد با یکدیگر تفاوت دارند.

نمونه‌ای از این موشک‌ها که در شهر زیرزمینی موشکی نیروی دریایی سپاه مشاهده شد از جهات مختلف مشابه با موشک فتح است که به عنوان آخرین نمونه مشتق شده از موشک مشهور و کارامد فاتح-110 در 31 شهریور 1399 برای اولین بار مشاهده شد.

پرتابگرهای موشک بالستیک در مراسم الحاق تسلیحات جدید به ندسا در اسفند 99

پیش از این تنها نیروی هوافضای سپاه از موشک‌های مختلف مانند خلیج فارس و هرمز-1 و 2، ذوالفقار و برخی نمونه‌های دیگر برای عملیات دریایی و ضد کشتی استفاده می‌کرد.

با توجه به مسیر پروازی موشک‌های بالستیک و سرعت بسیار بالاتر آنها نسبت به نمونه‌های کروز، هر چند احتمال کشف آنها در صورت عدم استفاده از مواد جاذب امواج رادار بیشتر است اما به واسطه موارد مورد اشاره احتمال مورد اصابت قرار گرفتن آنها توسط پدافند دشمن کمتر است. همانطور که سامانه‌های دفاعی در پایگاه آمریکایی عین‌الاسد در عراق از انهدام موشک‌های فاتح-313 ناکام ماندند.

پرتابگر موشک‌های بالستیک در محل انبار در شهر موشکی زیرزمینی ندسا

علاوه بر بازتر شدن دست نیروی دریایی سپاه در تهاجم علیه استحکامات ساحلی دشمن در یک تهاجم آبی-خاکی از این موشک‌های بالستیک افزوده شده به سازمان رزم این نیرو در مأموریت های ضدکشتی نیز می‌توان استفاده کرد.

البته به صورت اصولی برای عملیات ضد کشتی وجود یک جستجوگر اپتیکی یا راداری یا ضد رادار در داخل موشک، بهترین گزینه است. اما با توجه به سرعت پائین شناورهای تجاری و ناوهای بزرگ و قابلیت اصلاح مسیر تا لحظه آخر و قابلیت ارتباط امن که از گذشته نیز بین موشک‌ها و پرتابگر وجود دارد و برای تغییر مختصات هدف قابل استفاده است، می‌توان گمانه استفاده از موشک فتح با همین ساختار فعلی را نیز در برخی مأموریت‌های ضد برخی از کشتی‌ها مطرح کرد.

با توجه به تجربه زیاد متخصصان کشور در توسعه موشک‌های بالستیک دریایی احتمال اینکه نمونه‌ای از فتح مجهز به جستجوگر مناسب نیز آماده و تحویل به نیروی دریایی سپاه شده باشد وجود دارد.

موشک بالستیک فتح

لازم به ذکر است در سخنان فرمانده نیروی دریایی سپاه به تحویل موشک‌هایی که قابلیت تغییر هدف پس از شلیک را دارند نیز اشاره شد. در صورتی که از این قابلیت برای استفاده از موشک های فتح علیه اهداف دریایی استفاده شود با توجه به دقت نقطه‌زنی این موشک‌ها که امکان اصابت به یک چادر 10 نفره را دارند، قطعاً اصابت دقیق به یک کشتی بزرگ نظامی ساده خواهد بود، در حالی که قیمت این موشک نسبت به موشک‌های دارای جستجوگر مستقل، کمتر خواهد بود.

تجهیزات جنگ الکترونیک

یک مرحله از 6 مرحله تحویل انبوه تجهیزات و تسلیحات به نیروی دریایی سپاه در سال گذشته به ادوات جنگ الکترونیک مربوط است که همزمان با تحویل سامانه‌های موشکی اطلاع رسانی شد.

تنوع بالایی از انواع سامانه‌ها در این مراسم به نمایش گذاشته شد که سبب ارتقاء جدی توانمندی‌های نیروی دریایی سپاه در نظارت و پایش محیط عملیاتی تا فواصل دور برای ردیابی هر نوع تحرک دشمن دارد.

انواع تجهیزات جنگ الکترونیک ملحق شده به نیروی دریایی سپاه در اسفند 99

این تجهیزات شامل سامانه‌های راداری، پایش الکترونیکی، کمک ناوبری، اخلالگرهای مختلف دارای قابلیت تحرک و شبیه سازهای مورد نیاز برای تمرین کار با تجهیزات پیشرفته بوده است.

به گفته سردار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه «سامانه‌های جنگال جدید دریافت شده توسط نیروی دریایی سپاه قابلیت دریافت سیگنال های خاموش و ارتباطات داخلی دشمن را دارد.»

برخی از این تجهیزات کاملاً ناشناخته بوده و برای اولین بار تصویری از آنها مشاهده می‌شود. برخی دیگر نیز در زمره تجهیزات شناسایی جهت سیگنال‌ها، شناسایی موقعیت مکانی فرستنده‌ها و سامانه‌های شنود الکترونیکی بودند که نمونه‌هایی از آنها قبلاً مشاهده شده بود.

نمونه دیگری از تجهیزات تحویل شده به ندسا در اسفند 99

یکی از انواع پرکاربرد در میان تجهیزات الکترونیکی سامانه‌های یافتن جهت (Direction Finding) و یافتن موقعیت (Position Finding) تجهیزات منتشر کننده سیگنال است.

انواع مختلفی از این دست سامانه‌ها توسط صنایع دفاعی کشور و شرکت‌های دانش بنیان ساخته شده و در اختیار نیروهای مسلح کشور قرار گرفته است.

به کمک این سامانه‌ها می‌توان حتی در صورت وجود ارتباطات بیسیم از شناور دشمن یا روشن بودن اخلالگرهای آن، موقعیت تقریبی آن را کشف کرده و در اختیار سایر واحدها قرار داد.

نحوه عملکرد سامانه های یافتن جهت و موقعیت انتشار سیگنال

این سامانه‌ها هم پرتوهای باند باریک و هم پرتوهای مرسوم مخابراتی را ردیابی، تحلیل دسته بندی کرده و کارهایی همچون وضعیت ثابت یا متحرک بودن هدف، تشخیص باند فرکانسی عملکردی اصلی فرستنده، نمایش موقعیت روی نقشه و تعیین فاصله نسبت به چند مختصات مد نظر، افزودن سایر لایه‌های اطلاعاتی به اطلاعات پایه، ایجاد بانک داده از فرستنده‌ها و اهداف، همگام سازی اطلاعات با سایر سامانه‌های مشابه در کسری از ثانیه را به انجام می‌رسانند.

این سامانه قابلیت عملکرد به صورت بدون کاربر مستقر یا کنترل از راه دور را داشته و متوسط زمان احتمالی بین دو خرابی آن بالغ بر 2000 ساعت است.

آنتن تمام سمتی و آنتن های جهتی یک نمونه ساخت ایران از سامانه های یافتن جهت سیگنال

نوعی از این سامانه‌های کشف پرتوها، مخصوص کشف فرستندهای تصاویر ویدئویی و لینک های رادیویی کنترل پهپادها هستند. نمونه‌ای از این دست سامانه‌های ساخت داخل حتی پیش از برخاستن پهپاد دشمن قابلیت کشف ارتباطات آن را دارد. توانایی جداسازی سیگنال های واحد کنترل پهپاد با سایر امواج باند فرکانسی مشابه نیز در این سامانه ایجاد شده است.

یکی دیگر از تجهیزات الکترونیکی بسیار مهم که به تعداد زیاد در بین ادوات تحویلی به نیروی دریایی سپاه قابل مشاهده است، سامانه‌های الینت (ELINT) است.

این سامانه‌ها کار پایش عملکرد رادارهای مختلف فعال در منطقه تحت مراقبت را برعهده دارند تا با تحلیل سیگنال‌های دریافتی از این رادارها، ویژگی‌ها و خصوصیات عملکردی آنها را استخراج کنند در حالی که ده‌ها یا صدها کیلومتر از فرستنده راداری دشمن دور هستند. این رادارها هم شامل انواع جستجو و مراقبت و رهگیری و هدایت موشک‌ها است.

یک نمونه از سامانه‌های الینت ساخت ایران

چندین سامانه الینت استقراری که با نصب روی خودرو امکان جابجایی سریع را نیز دارند در کشور ساخته شده است. به عنوان مثال یکی از این سامانه‌ها که اطلاعات رسمی از آن منتشر شده دارای قابلیت پوشش محدوده فرکانسی 2 تا 18 گیگاهرتز، حداکثر قابلیت عملکرد خودکار و بدون کاربر، اندازه گیری دقیق پارامترهای سیگنال دریافتی، عملکرد سهل و تعمیرات آسان را دارد.

محدوده باند فرکانسی وسیع، دقت بالا در رهگیری سیگنال، پوشش 360 درجه، توانایی رهگیری تنوع گسترده‌ای از فرستنده‌های سیگنال، سرعت متغیر آنتن گیرنده از 1 تا 300 دور بر دقیقه و قابلیت عملکرد پیوسته و 24 ساعته بدون نیاز به خاموشی یا راه اندازی مجدد از جمله ویژگی‌های این سامانه است.

نمونه‌های سبک‌تر و راهکنشی (تاکتیکی) از سامانه‌های الینت نیز توسط صنایع کشور ساخته شده است که به راحتی قابل حمل و نقل با خودروهای معمولی هستند.

یکی دیگر از انواع سامانه‌های الکترونیکی مورد استفاده برای داشتن دست برتر در عرصه نبرد امواج، سامانه‌های ESM یا Electronic Support Measure هستند. این سامانه‌ها در زمینه شناسایی عملکرد دشمن به عنوان لایه اول عمل می کنند.

شناسایی انواع سیگنال‌های ارسالی تجهیزات دشمن و تحلیل و ارسال فوری آن به سامانه‌های لایه بعدی شامل انواع اخلالگرهای راداری و مخابراتی و مکانیابی ماهواره‌ای از وظایف این سامانه است.

با داده‌های تولید شده توسط سامانه‌های ESM می‌توان نوع هدف، موقعیت آن و زاویه ارسال سیگنال را شناسایی کرد. سامانه‌های ESM مختلفی توسط متخصصان کشور ساخته شده است که ویژگی‌های متنوعی دارند. این سامانه‌ها می توانند در محیط‌هایی با چگالی سیگنالی بالا با دقت و حساسیت زیادی عملکرده و اطلاعات را به واحدهای جنگال و اجرای آتش ارسال کنند.

آنتن و تجهیزات رابط کاربری یک نمونه از سامانه‌های ESM ساخت ایران

این سامانه‌ها انواع مختلفی از نظر ابعاد و وزن داشته و نمونه‌های ثابت و استقراری یا متحرک حتی قابل نصب روی پهپادها دارند. پوشش بازه فرکانسی 2 تا 18 یا 18 تا 40 گیگاهرتز، حساسیت فرکانسی تا مقدار 80 دسی بل، برخورداری از یک آنتن تمام جهتی و 8 آنتن جهتی، توانایی اندازه‌گیری زاویه ورودی سیگنال، فرکانس تکرار پالس و پهنای آن و سرعت چرخش آنتن رادار دشمن، سرعت بالا در تحلیل سیگنال دریافتی، امکان ایجاد حالت هشدار روی فرکانس‌های مشخص، برخورداری از 5 الگوی جستجوی محیط اطراف، محدوده دمایی وسیع عملکرد و وزن کم از ویژگی‌های نمونه‌ای صادراتی از سامانه‌های ESM ساخت داخل است.

اهمیت شهرهای زیرزمینی موشکی

به گفته سردار فدوی فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه و جانشین فعلی فرماندهی کل سپاه، نیروی دریایی سپاه اولین نیرویی بود که اقدام به ایجاد تونل‌های مختلف زیرزمینی برای مخفی کردن تجهیزات حساس و سامانه‌های موشکی خود کرد.

این نیرو تونل‌های زیرزمینی خود را از اوائل دهه هفتاد شمسی عملیاتی کرده ولی به واسطه پراکنده بودن این اماکن در جنوب کشور و طبیعتاً نزدیک به دریا، از رونمایی آنها خودداری می‌کرد.

در سال جاری تصاویر شهر موشکی زیرزمینی این نیرو که در آن انبوهی از سامانه‌های موشکی کروز و نیز پرتابگرهای فجر-3 و 5 قرار داشتند مشاهده شد.

موشک های ضد کشتی در تونل های انبار در شهر زیرزمینی

بدیهی است که جای‌دهی سامانه‌های حساس و متحرک در مکان‌های حفاظت شده و زیرزمینی بالاترین سطح از پدافند غیرعامل برای محفوظ نگه داشتن این سامانه‌ها تا زمان بروز درگیری نظامی است.

همانند شهرهای موشکی نیروی هوافضای سپاه، در نمونه‌های متعلق به نیروی دریایی سپاه نیز مجموعه ای از تونل‌های استقرار سامانه‌های آماده به رزم و نیز تونل‌های مربوط به نگهداری پرتابگرها و موشک‌های آماده بارگذاری و نیز تونل‌های مخصوص انبار موشک هایی که هنوز مونتاژ بال‌های آنها انجام نشده قابل مشاهده هستند.

وضعیت نبرد پهپادهای انتحاری و بمب‌های هوشمند رها شونده از پهپادها در جنگ‌های اخیر سوریه، لیبی و قره باغ نشان داد که نمی‌توان به بهترین استتارهای ممکن برای حفاظت از سامانه‌های موشکی روی زمین هم اتکا کرد و مخفی کردن سامانه‌های موشکی در دل زمین راهکار بسیار بهتری است که در نیروهای مسلح ایران مانند نیروی دریایی سپاه از سه دهه پیش در دستور کار قرار داشته است.

هزینه تجهیزات دفاعی نیروی دریایی سپاه در برابر تجهیزاتی از دشمن که در صف مقابل قرار دارد بسیار کمتر است و در حالی این نیرو در حال ارتقاء سریع تجهیزات و تسلیحات است که دشمن رویاروی آن با فرسودگی ناوگان و کمبود منابع دست و پنجه نرم می‌کند و از خاموش کردن آتش ناو مهم پشتیبانی خود در بندرگاه هم عاجز است. اما جهادگران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با کمک وزارت دفاع و شرکت‌های خصوصی و مراکز دانشگاهی و پژوهشی به صورت روزانه در حال کار روی ارتقاء توانمندی های خود هستند و در همین راستا در یک جهش دیگر در سال 1400 قرار است شناور شهید سپهبد قاسم سلیمانی با قابلیت شلیک موشک‌های ضد کشتی و موشک‌های پدافند هوایی به نیروی دریایی سپاه تحویل داده شود.