یکی از مسائلی که پیرامون تولد حضرت ولی عصر (عج) وجود دارد، مسئله «نبودن هیچ حدیث صحیح و معتبر از شیعه و سنی درباره تولد امام زمان!؟» می باشد که پرسش و پاسخ این مسئله بدین شرح است:
پرسش : آیا می توان از منابع شیعه و سنی حدیث صحیح و معتبری برای تولّد مهدی مورد انتظار شیعه یافت؟
پاسخ اجمالی:
در خبر صحیحی از ابی هاشم جعفری امام حسن عسکری(ع) به ولادت فرزندش مهدی(ع) تصریح کرده است. همچنین بسیاری از اهل سنت از جمله ابن اثیر جزری، ابن حجر هیتمی، شبلنجی، ذهبی و... اخبار تولد ایشان را نقل کرده اند. کثرت احادیث شیعه و سنی سبب می شود این احادیث از تواتر معنوی برخوردار شوند و برخی احادیث، برخی دیگر را تقویت کرده و یقین به ولادت آن حضرت حاصل شود.
پاسخ تفصیلی:
شیعیان و پیروان اهل بیت(علیهم السلام) و همچنین برخی از اهل سنت اعتقاد دارند که حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) در سال ۲۵۵ هجری قمری به دنیا آمده است و برای این اعتقاد خود به دلایل متعددی استناد کرده اند. ما ابتدا به دلایل شیعیان و سپس به دلایل اهل سنت می پردازیم:
الف- دلایل ولادت حضرت مهدی (علیه السلام) از منظر شیعه
۱. تصریح امام حسن عسکری(ع) به ولادت فرزندش حضرت مهدی(ع) :
در خبر صحیحی ابی هاشم جعفری می گوید به ابو محمّد(امام عسکری) عرض کردم: عظمت و بزرگی شما، مرا از پرسش کردن باز می دارد، آیا اجازه می فرمایید که از شما سؤال کنم؟ فرمود: بپرس. عرض کردم: آیا شما فرزندی دارید؟ فرمود: آری. عرض کردم: اگر برای شما حادثه ای رخ دهد کجا سراغ او را بگیریم؟ فرمود: در مدینه. (۱) در حدیث دیگری یکی از یاران امام حسن عسکری(علیه السلام) چنین روایت کرده: «خَرَجَ إِلَیَّ مِنْ أَبِی مُحَمَّدٍ علیه السلام قَبْلَ مُضِیِّهِ بِسَنَتَیْنِ یُخْبِرُنِی بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ ثُمَّ خَرَجَ إِلَیَّ مِنْ قَبْلِ مُضِیِّهِ بِثَلَاثَهِ أَیَّامٍ یُخْبِرُنِی بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِه» (۲)؛ (دو سال قبل از شهادت امام عسکری از سوی ایشان به من پیغام رسید با مضمون معرفی جانشین بعد از خودش، و دیگر بار سه روز پیش از شهادتش، با همان مضمون، پیغام دیگری به من رسید).
۲. نامه امام حسن عسکری(ع) به احمد بن اسحاق:
بعد از تولد یافتن حضرت مهدی(علیه السلام) امام حسن عسکری نامه ای به احمد بن اسحق می نویسند و به دنیا آمدن فرزندشان را به او اطلاع می دهند؛ ایشان می نویسند: «خداوند برای ما نوزادی عنایت فرموده است و این مطلب در پیش تو مخفی باشد و از توده ی مردم مکتوم بماند که ما فقط به خویشان نزدیک به جهت قرابت و به شیعیان خالص به سبب سؤالات آن ها اطّلاع می دهیم، دوست داشتیم به شما نیز اطّلاع دهیم تا خداوند شما را در شادی ما سهیم گرداند. والسلام».(۳)
در برخی روایات نیز از توزیع عقیقه ولادت آن حضرت از سوی امام عسکری(علیه السلام) گزارش شده است؛ به عنوان مثال محمّد بن ابراهیم کوفی می گوید: «أَنَّ أَبَا مُحَمَّدٍ(علیه السلام) بَعَثَ إِلَی بَعْضِ مَنْ سَمَّاهُ لِی بِشَاةٍ مَذْبُوحَةٍ وَ قَالَ هَذِهِ مِنْ عَقِیقَةِ ابْنِی مُحَمَّد» (۴)؛ (امام عسکری(علیه السلام) گوشت گوسفند ذبح شده ای را برای بعضی از افراد که نام آنها را بردند فرستادند و گفتند: این عقیقه پسرم محمّد است).
۳. گواهی قابله امام مهدی(ع) :
قابله امام مهدی(علیه السلام) حکیمه خاتون، دختر امام جواد(علیه السلام) می باشد که به هنگام ولادت آن حضرت به نرجس خاتون، مادر ارجمند امام زمان رسیدگی می کرده است. وی پس از متولد شدن امام مهدی، جریان ولادت و برخی از کرامات رخ داده را نقل کرده است. (۵) علاوه بر حکیمه خاتون زنان دیگری مانند نسیم و ماریه خادمه امام عسکری(علیه السلام) که هنگام زایمان، نرجس خاتون را کمک می کرده اند نیز موضوع تولد را گزارش کرده اند. (۶)
۴. گزارشات دیدارکنندگان با حضرت مهدی(ع) :
از دیدارکنندگان با حضرت مهدی(علیه السلام) نیز در بسیاری از کتابهای حدیثی شیعه گزارش هایی وجود دارد که برخی با حضرت مهدی در دوران کودکی ملاقات داشته اند. مرحوم کلینی در کتاب الکافی بابی را با عنوان «فی تسمیة من رآه علیه السلام» آورده و گزارش افرادی که حضرت مهدی را پیش از شهادت پدر بزرگوارشان دیده اند، بیان کرده است. (۷) مرحوم شیخ صدوق نیز در دو باب کمال الدین به نقل این گونه گزارشها پرداخته است و در شماری از آنها جریان مشاهده حضرت در دوره خردسالی و نیز وضعیت جسمی و شکل و شمایل ایشان را بیان کرده است. (۸)
در حدیثی جریان دیدار چهل نفر از شیعیان با آن حضرت این گونه نقل شده است: ما چهل نفر در منزل امام عسکری بودیم و ایشان فرزندشان را به ما نشان دادند و فرمودند: ایشان بعد از من، امام شما و جانشین بعد از من هستند. از وی پیروی کنید و بعد از من در دینتان به تفرقه روی نیاورید که هلاک خواهید شد. بدانید که از امروز به بعد او را نخواهید دید. آنان می گویند ما از خدمت امام عسکری مرخص شدیم و پس از چند روز، خبر ارتحال ایشان اعلام شد. (۹)
البته روشن است که بزرگان و عالمان جلیل القدری چون شیخ صدوق و مرحوم کلینی روایت و جریان هایی را نقل می کنند و به آنها اعتماد می کنند که خود، راویان آنها را شناخته و به وثاقت آنها پی برده باشند؛ به خصوص در مساله مهم امامت و مهدویت که مورد توجه و اعتنای عام و خاص بوده است. از این رو ما مطمئن هستیم که این بزرگان به صحت این روایت ها و جریان ها و صدق راویان آنها اطمینان داشته اند.
ب. دلایل ولادت حضرت مهدی (علیه السلام) از منظر اهل سنت
در میان اهل سنت در این رابطه اختلاف وجود دارد؛ برخی از آنها بر این باورند که حضرت مهدی (علیه السلام) در آینده و نزدیک به زمان ظهور به دنیا خواهد آمد و برخی از آنها نیز مانند شیعیان معتقدند که حضرت مهدی(علیه السلام) به دنیا آمده است. ما در اینجا به برخی از اقوال اهل سنت اشاره می کنیم:
۱. ابن اثیر جزری در الکامل فی التاریخ می نویسد: «و فیها (سنة ۲۶۰ق) توفی الحسنِ بنِ علیِ بنِ محمّد وَ هُوَ والد محمّد الذی یَعتَقِدونَه المُنتَظر بِسَردابِ سامِراء» (۱۰)؛ (در سال ۲۶۰ هجری قمری حسن بن علی ... علیهم السلام از دنیا رفت. او پدر محمد است که شیعیان منتظر او از سرداب سامرا هستند).
۲. ابن حجر هیتمی می گوید: «حسن عسکری جز یک فرزند از خود به جای نگذاشته که ابوالقاسم محمد الحجه است، و سن او هنگام وفات پدرش پنج سال بوده لکن خداوند حکمت را در او نهاده است (و در این سن از هوش بالایی برخوردار بوده است)».(۱۱)
۳. شبلنجی در «نور الابصار» در فصلی با عنوان «مناقب محمد بن الحسن» پس از ذکر سلسله آباء حضرت مهدی، می گوید: «مادرش، ام ولد بود و نام او نرجس یا صقیل و یا سوسن بود، و کنیه اش ابوالقاسم و امامیه لقب او را حجت، مهدی، خلف صالح، قائم، منتظر و صاحب الزمان، معرفی کرده اند. مشهورترین لقب او «مهدی» است».(۱۲)
۴. کمال الدین محمد طلحه شامی شافعی در باب دوازدهم از کتابش می گوید: «باب دوازدهم درباره ابوالقاسم محمد بن الحسن الخالص...، است» و در ادامه پس از اتصال نسب او به علی بن ابی طالب، می گوید: «مهدی(علیه السلام) از فرزندان بتول طاهره که پاره تن پیامبر(صلی الله علیه و آله) است، می باشد و مولدش در سامراء در بیست و سوم رمضان سال ۲۵۸ هجری اتفاق افتاد و پدرش الحسن الخالص، و مادرش ام ولد بود که به نام صقیل یا حکیمه معروف بود».(۱۳)
۵. ابن خلکان در باب «ذکر محمد بن الحسن المهدی» می نویسد: «ابوالقاسم مُحمَّدِ بنِ الحَسَنِ العَسکَری بِن علیِ الهادی... ثانی عَشَر الائمة الاثنی عشر عَلَی اعتقادِ الاِمامِیَة المَعروف بِالحُجَة... کانَت وِلادَتُهُ یَومَ الجُمعة مُنتَصِف شَعبان سَنَة خَمس وَ خَمسینَ وَ مِائتَین...»(۱۴)؛ (... ولادت او روز جمعه منتصف شعبان سال ۲۵۵ هجری اتفاق افتاد...).
۶. سلیمان بن ابراهیم القندوزی می نویسد: «فَالخََبَر المَعلوم المُحَقَّق عِندَ الثقاة انَّ وِلادَة القائم علیه السلام کانَت لَیلَة الخامِس عشر مِن شَعبان سِنَة خَمس وَ خَمسین وَ مِائتَین فی بَلدة سامِراء» (۱۵)؛ (خبر موثق نزد محققین این است که ولادت قائم(علیه السلام) در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری در شهر سامرا بوده است).
۷. شمس الدین ذهبی، از علمای طراز اول علم رجال اهل سنت، در چند کتاب خود به ولادت حضرت مهدی تصریح می کند. در تاریخ الإسلام سال تولد آن حضرت را ۲۵۸ یا ۲۵۶ دانسته و می گوید: «أبو محمد الهاشمی الحسینی أحَدُ أئمة الشیَعة الذینَ تَدَّعی الشیعَة عِصمَتهم. وَیُقالَ لَهُ الحَسَن العَسکَری لِکَونِهِ سَکن سَامِراء، فَإنَّها یُقال لَها العَسکَر. وَهُوَ والِد مُنتَظَر الرافِضَة...وأمّا ابنِهِ مُحَمَّد بن الحَسَن الَّذی یَدعوهُ الرافِضَة القائِم الخَلف الحُجَة، فَولدَ سَنَة ثَمان وَخَمسین، وَقیلَ: سَنَة سِتَّ وَخَمسینَ» (۱۶)؛ (ابو محمد هاشمی حسینی، یکی از ائمه شیعه است که آن ها اعتقاد به عصمت آنان دارند و به او حسن عسکری می گویند؛ چون در سامرا ساکن بوده و به سامرا «عسکر» می گویند، او (امام عسکری) پدر همان کسی است که رافضه منتظر او هستند ...اما فرزندش م ح م د بن الحسن که رافضی ها او را قائم، خلف و حجت می نامند، در سال ۲۵۸ به دنیا آمده است، برخی گفته اند که در سال ۲۵۶ به دنیا آمده...).
۸. ابن صباغ مالکی می نویسد: «وُلِدَ أبُو القاسِم مُحَمَد الحُجَّة بنِ الحَسَنِ الخالِص بسر من رَأی لَیلَة النِّصف مِن شَعبان سَنَة ۲۵۵ لِلهِجرَه...»(۱۷)؛ (ابو القاسم م ح م د الحجة بن الحسن، در نیمه شعبان ۲۵۵هـ در سامرا به دنیا آمد...).
۹. صلاح الدین صفدی، یکی دیگر از بزرگان اهل سنت در باره حضرت مهدی(علیه السلام) می نویسد: «الحُجَة المُنتَظَر مُحَمَد بن الحَسَن العَسکَرِی بنِ عَلِیِ الهادِی ابنِ مُحَمَد الجَواد بن عَلی الرِّضا بن موسَی الکاظِم بن مُحَمَد الباقِر بن زَین العابِدین عَلِی بن الحُسَین بن عَلی بن أبی طالِب رَضیَ الله عَنهُم الحُجَة المُنتَظر ثَانِی شَعر الأَئِمَّة الأثنَی عَشَر... ولدَ نِصفِ شَعبان سَنَة خَمسَ وَخَمسین» (۱۸)؛ (حجت منتظر م ح م د بن الحسن العسکری... ی. دوازدهمین امام از ائمه دوازدگانه شیعه است ... آن حضرت در نیمه شعبان سال ۲۵۵هـ به دنیا آمده است).
۱۰. عماد الدین أبو الفداء در شرح حال امام حسن عسکری(علیه السلام) می نویسد: «وَالحَسَن العَسکَرِی المَذکور، هُوَ والِد مُحَمَد المُنتَظَر، صاحِبُ السَرداب، وَمُحَمَد المُنتَظَر المَذکور هُوَ ثانِی عَشَرَ الأئِمة الإثنَی عَشَر، عَلی رَأیِ الإِمامِیَة، وَیُقالَ لَهُ القائِم، وَالمَهدِی، وَالحُجَة. وَولدَ المُنتَظَر المَذکُور، فِی سَنَة خَمسَ وَخَمسِینَ وَمِائَتَین» (۱۹)؛ (امام عسکری پدر محمد منتظر و صاحب سرداب است. محمد منتظر، امام دوازهم بنابر اعتقاد شیعیان است که به او قائم، مهدی و حجت می گویند. او در سال ۲۵۵ به دنیا آمده است).
۱۱. احمد بن یوسف القرمانی در کتاب أخبار الدول می نویسد: «فِی ذِکرِ أبِی القاسِم مُحَمَد الحُجَة الخَلف الصَالِح: وَکانَ عُمرهُ عِندَ وَفاةِ أبیهِ خَمسَ سِنین، أتاهُ الله فیهَا الحِکمَةِ کَما أوتیها یَحیَی(ع) صَبِیاً... وَإتَفَقَ العُلَماء عَلی أنَّ المَهدِی هُوَ القائِم فِی آخر الوَقت» (۲۰)؛ (عمر او در هنگام وفات پدرش پنج سال بوده است. خداوند در کودکی به او حکمت آموخت، همان طوری که به حضرت یحیی در کودکی اعطا کرد... علما اتقاق دارند که مهدی همان کسی است که در آخر الزمان قیام می کند).
۱۲. خیر الدین زرکلی، که یکی از دانشمندان معاصر وهابی است تصریح به ولادت حضرت مهدی(علیه السلام) می کند و می گوید: «مُحَمدِ بنِ الحَسَنِ العَسکَری الخالص بِن عَلیِ الهادی أبو القاسِم، آخر الأئِمَة الإثنی عَشَر عِندَ الإمامِیَة، وَهُوَ المَعروف عندَهُم بِالمَهدی، وَصاحِبِ الزَمان، وَالمُنتَظِر، وَالحُجَة وَصاحِبِ السَرداب، وُلِدَ فِی سامِراء، وَماتَ أبوهُ وَلَهُ مِن العُمرِ نحو خَمسَ سِنین» (۲۱)؛ (محمد فرزند حسن عسکری... آخرین امام از ائمه دوازدگانه در نزد شیعه است. او از دیدگاه شیعیان به مهدی، صاحب الزمان، منتظر، حجت و صاحب سرداب مشهور است. او در سامرا به دنیا آمد و در هنگام وفات پدرش پنج سال داشته است).
از مجموع این همه روایات که شیعه و سنی نقل کرده اند- و ما به برخی از آنها اشاره کردیم- می توان به این نتیجه رسید که روایات مربوط به تولد یافتن حضرت مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از تواتر معنوی برخوردارند و برخی احادیث، برخی دیگر را تقویت می کند که بر روی هم مفید یقین می گردند؛ از این رو اگر هم اسناد بعضی از آنها ضعیف و یا مجهول باشد اما با توجه به این که بسیاری از این روایت ها صحیح السند است، یکدیگر را معاضدت نموده و همه ی آن ها حجت می شوند.
بنابراین با توجه به اخبار فراوان پیرامون ولادت حضرت بقیة الله و قرائن دیگر مانند ملاقات ها، برای هر شخص منصفی این یقین حاصل می شود که امام عصر(علیه السلام) تولد یافته اند و الان در غیبت به سر می برند.
پی نوشت:
(۱). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، اسلامیه، تهران، ۱۳۶۲ هـ ش، ج ۲، ص ۳۲۸.
(۲). همان.
(۳). ر. ک: بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، مجلسی، محمد باقر، اسلامیه، تهران، ۱۳۶۳ هـ ش، ج ۵۱، ص ۱۶.
(۴). کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، محمّد بن علی، اسلامیه، تهران، ۱۳۹۵ هـ ق، ج ۲، ص ۴۳۲.
(۵). همان، ص ۴۲۴.
(۶). همان، ص ۴۳۰.
(۷). ر. ک: الکافی، همان، ج ۱، ص ۵۱۴ و ۳۲۹ و۳۳۲.
(۸). همان، ج ۲، ص ۴۳۴.
(۹). همان، ص ۴۳۵.
(۱۰). الکامل فی التاریخ، ابن اثیر الجزری، دارالکتاب العربی، بیروت، بی تا، ج ۶، ص ۳۲۰.
(۱۱).
الصواعق المحرقه، هیتمی، ابن حجر، محقق: الترکی، عبدالرحمن بن عبدالله و
الخراط، کامل محمد، مؤسسه الرساله، بیروت، ۱۹۹۷ هـ ق، چاپ اول، ص ۶۰۱، (بر
اساس نرم افزار مکتبه الشامله).
(۱۲). نورالابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، شبلنجی، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۸ هـ ق، ص ۱۶۸.
(۱۳). ر. ک: مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، شافعی، محمّد بن طلحه، مؤسسه ام القری، بیروت، ۱۴۲۰ هـ ق، ج ۲، ص ۱۵۳.
(۱۴). وفیات الاعیان، ابن خلّکان، محمّد ابی بکر، منشورات رضی، قم، ۱۳۶۳ هـ ش، ج ۴، ص ۱۷۶.
(۱۵). ینابیع الموده، قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، اعلمی، بیروت، ۱۴۱۸ هـ ق، ج ۲، ص ۵۴۳.
(۱۶). تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، الذهبی، شمس الدین، دار الکتاب العربی، بیروت، بی تا، ج ۱۹، ص ۱۱۳.
(۱۷). الفصول المهمة فی معرفة الأئمة، مالکی، ابن صباغ، دارالاضواء، بیروت، بی تا، ص ۲۸۲.
(۱۸). الوافی بالوفیات، صفدی، صلاح الدین، دار إحیاء التراث، بیروت، بی تا، ج ۲، ص ۲۴۹.
(۱۹). المختصر فی أخبار البشر، ابوالفداء، عمادالدین، مطبعة الحسینیه مصریه، مصر، بی تا، چاپ اول، ج ۲، ص ۴۵.
(۲۰).
أخبار الدول وآثار الأول، القرمانی، احمد بن یوسف، تحقیق: سعد، فهمی –
حطیط، أحمد، عالم الکتاب، بیروت، بی تا، ج ۱، ص ۳۵۳ ـ ۳۵۴.
(۲۱). الاعلام، زرکلی، خیرالدین، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۹۲ م، ج ۶، ص ۸۰.